الگوهای Pesavento یا منطق فیبوناچی، به صورت عملی
اولین کسانی که ایده الگوهای هارمونیک را ارائه دادند، نظریه پردازان سهام همچون Larry Pesavento ، Harold M. Gartley ، و Scott M. Kearney بودند که رهبر همه آن ها خود Larry بود.
با این وجود کتاب Gartley با عنوان “سود در بازار سهام” (۱۹۳۵) ، با شرح مفصلی از مدل های کلی، مجموعهای از متدهای تحلیل تکنیکال را متحول کرد و باعث شد تا نسخه های چاپ اول آن حتی با قیمت هایی بالاتر از یک اتومبیل فروخته شود.
الگوهای کلاسیک و اصلاح شده ی Pesavento ، هر دو بر اساس سطوح تصحيح فیبوناچی هستند ، لذا نقاط کلیدی بازار را با دقتی بالا در هر دارایی و بازه ی زمانی پیش بینی می کنند و در این فرآیند نیز کاملاً درجه بندی می شوند.
در حال حاضر هر کسی می تواند از این روش های معاملاتی رایگان استفاده کند و از طرفی اکثر اندیکاتورهای تکنیکال نیز می توانند الگوها را به طور خودکار روی جدول قیمت پیدا و ایجاد کنند.
به ادامه ی مطلب توجه کنید
خصوصیات الگوهای هارمونیک
مدل های هارمونیک با یک ترتیب دقیق، همگی در سطح استانداردهای Fibo ساخته شده اند. بیایید نگاهی به الگوی پروانه ای Gartley بیاندازیم ، انتظار می رود که فرآیند معکوس یک روند صعودی را طی کند.
حرکت اصلی قیمت – بخش [X-A]، (بعضی اوقات[A-0]) ، شبکه ی اصلی Fibo روی آن ساخته شده است. از نقطه ی A بازار باید اولین خیز اصلاح خود را به سمت بالا ارائه دهد، به طوریکه این فرآیند در ناحیه و سطح %۶۱,۸ (نقطه ی B) پایان یابد.
بعدی :
- گردش به سمت پایین منجر به تشکیل بخش [B-C] می شود، اما هیچ موضعی را آپدیت نمی کند (نقطه ی A).
- نقطه ی C در بخش [A-B] نباید زیر سطح %۷۸,۶ – %۶۱,۸ باقی بماند (در غیر اینصورت حالت تنظیم به صورت “deep” در نظر گرفته می شود و ممکن است الگوها لغو شوند)
- نقطه ی D در محدوده ی %۷۸٫۶، و بالاتر از بخش [X-A] قرار دارد (به صورت بهینه- در سطح %۱۶۱,۸ – %۱۲۷,۲)، انجام یک چرخش برای ورود به بازار و رسیدن به نقطه ی فروش.
نسخه ی استاندارد الگوی Gartley
این نکته را یادآوری می کنیم که اگر حالت تنظیم برای بخش [A-B] کم تر از %۶۱٫۸ باشد، احتمال ادامه ی روند فعلی زیاد است و ورود به بازار در نقطه ی D لغو می شود.
زمان تشکیل، مناطق الگوهای جدا از هم، باید تقریباً برابر باشند. البته اینکه آن ها بر اساس یکسری حدس و گمان تشکیل شوند، چندان جالب نیست (نوارهای ۲-۱).
ظهور الگوهای هارمونیک در یکی از اسیلاتورهای (MACD، استوکاستیک و RSI) با واگرایی همراه است. سپس احتمال معکوس شدن نیز در نقطه ی D افزایش می یابد.
سیگنال های کلاسیک پروانه ای Gartley
مدل کلاسیک نیاز به تحقق یکسری شروط اصلی دارد [A-B] =[C-D] ، سایر پارامترها، بروز تغییرات را مجاز می دانند.
تنظیم بخش [A-B] ممکن است به سطح %۵۰ برسد و بخش [C-D] نیز روی %۶۱,۸ قرار بگیرد، اما برابری این بخش ها (با انحراف بالاتر از %۵) باید بر اساس ساختمان پروانه یا butterfly دنبال شود ( به نحوه ی استفاده از ابزارهای گرافیکی مراجعه شود).
مشکل اصلی الگوهای هارمونیک این است که مطابقت و پیروی ایده آل از پارامترها در بازارهای واقعی به ندرت اتفاق میافتد. استفاده از برخی سازگاری های اضافی بین سطوح Fibo، امکان بکارگیری از الگوهای هارمونیک غیر استاندارد را فراهم می کند.
بیایید به بررسی برخی از جزئیات آن بپردازیم.
الگوهای هارمونیک بنیادی
یادآوری می کنیم که حجم تیک ها یا خط نشان ها، در همه ی مدل ها ( بدون در نظر گرفتن جهت) به یک شکل عمل می کنند:
- حجم تیک ها در منطقه ی عملیاتی یا تکانه ی اول، رشد می کند و در اولین تنظیم خود به سطح متوسط تنزل پیدا می کند.
- منطقه ی دوم : رشد با سرعت متوسط، در تنظیم دوم – رشد فعال همراه با نوسانات ضعیف.
- پس از شکل گیری نقطه ی D – به شدت در حال رشد خواهند بود.
الگوهای هماهنگ : سیگنال ها، اهداف، حجم ها
امروزه بیش از ۲۰ مدل هارمونیک در نظر گرفته می شوند. اگرچه بیشتر آن ها تغییر و تبدیل یافته از پایدارترین مدل ها هستند که در زیر نشان داده خواهند شد. تفاوت اساسی فقط در ارتباط بین موقعیت نقاط کلیدی است.
الگوی Pesavento
با ورود به بازار، توسط مدل های کلاسیک Gartley، می توان Stop Loss را در پشت ناحیه ی اکسترمم حرکت اصلی قرار داد.
اگر از گزینه های مرتبط با Pesavento استفاده شود، می توان Stop Loss را در پشت سطوح بعدی Fibo یا در سیستم مدیریت پول اتتخاب شده قرار داد. توصیه می شود تا از طریق سفارش های معلق وارد بازار شوید.
نسخه ی استاندارد الگوهای Gartley – Pesavento
الگوی خفاش یا “Bat”
در قسمت ورود، Stop Loss در بالا / پایین نقطه ی ۰ با مقداری حاشیه تنظیم شده است. ممکن است هم با سفارش معلق و یا با توجه به قیمت بازار وارد شوید. اما در کل تأثیری روی نتیجه ندارد.
الگوی خرچنگ یا “Crab”
- دامنه ی [C-D] دو سه برابر بزرگتر از [A-B] است.
- نقطه ی B در مقایسه با [۰-A] کمتر از %۶۱,۸ نیست.
- نقطه ی C، مربوط به بخش [A-B]، بالاتر از تنظیم %۸۸,۶ نیست.
- نقطه ی D، بسیار بالاتر از قسمت پایین نقطه ی ۰ قرار دارد و در سطح %۱۶۱٫۸ از کل بخش [C-0] قرار دارد.
- نقطه ی D در فاصله ی ۲۲۴-%۳۶۱,۸ قرار دارد که این مقدار مرتبط با بخش [A-B] نیز هست.
هنگام کار با چنین مدلی، معمولاً از Stop Loss ثابت که توسط سیستم مدیریت پول تعریف می شود، استفاده می شوند. البته این سیستم به بازه ی زمانی نیز بستگی دارد.
الگوهای کلاسیک «خرچنگ» و «کوسه»
الگو کوسه یا “shark”
اساساً Gartley هیچ ارتباطی با این مدل ندارد، فقط در سال ۲۰۱۱ یک بار مورد تست و توجیه قرار گرفت.
این گزینه از الگوهای “۰-۵” است ، اما ورود در نقطه ی ۴ انجام می شود و به شما این امکان را می دهد تا در لحظه ی تشکیل بخش [۵-۴] به سود برسید، و بعد از اینکه فرآیند تشکیل، صورت گرفت مجدداً برگردید. سطح Take Profit معمولاً در اواسط محدوده ی [۴-۳] پیشنهاد می شود.
الگوی “۰-۵”
این مدل به دلیل اعمال برخی الزامات سخت گیرانه در جهت قرار دادن عناصر جداگانه در معاملات، قدری دشوار قلمداد می شود. به ندرت در بازارهای واقعی تشخیص داده می شوند اما قابل اعتماد تر از الگوهای استاندارد هستند.
- نقطه ی ۲، اکسترمم اول (نقطه ی ۰) را آپدیت نمی کند.
- نقطه ی ۳ در سطح %۱۶۱,۸ – %۱۲۷,۲ از بخش [۲-۱] واقع شده است.
- نقطه ی ۴ اکسترمم محلی را آپدیت می کند و در ناحیه ی %۲۲۴ – %۱۶۱,۸ از محدوده ی [۳-۲] قرار دارد.
- نقطه ۵ (در مدل ایده آل) باید تقریبا در وسط نقاط ۳ و ۴ قرار داشته باشد.
فرآیند ورود، معمولا از طریق سفارش معلق و یا قیمت بازار صورت می گیرد. Stop Loss در سطح بعدی Fibo قرار دارد و هیچ قانون سخت گیرانه ای برای Take Profit وجود ندارد.
اندیکاتور الگو های هارمونیک «۰-۵» و «۳ حرکت»، مدل های چرخش روند محسوب می شوند.
الگوی ۳ حرکت یا three movement
این مدل برگرفته از ۳ حرکت متوالی ماکزیمم / مینیمم است ( در تفسیر Linda Raschke ، الگوی سه سرخپوست) . روند معکوس در نقطه و یا حداقل در ابتدای یک تنظیم قوی رخ می دهد.
پارامترهای اصلی :
- نقطه ی ۴ از سطح اساسی [۰-۱] به سطح %۷۸,۶ – %۶۱,۸ می رسد. با یک تعدیل یا تنظیم کوچک، به عنوان مثال، در %۳۸,۲، احتمال پردازش مدل، کاهش می یابد.
- نقاط ۲ و ۳ به ترتیب در سطح %۱۶۱,۸ – %۱۲۷ از بخش های ۴-۱ و ۵-۲ قرار دارند.
- بهتر است که نقاط ۱,۳ و ۵ در همان خط مستقیم قرار اندیکاتور الگو های هارمونیک بگیرند. این حالت باعث افزایش سیگنال معاملات می شود.
نمونه هایی از اجرای الگوهای هارمونیک
انسان ها ذاتاً موجوداتی تنبل هستند، به همین دلیل از مدت ها پیش محاسبات و ساختارهای گرافیکی الگوهای هارمونیک به صورت خودکار اتجام شده اند. آپشن های مختلف از اندیکاتور ZUP را می توان به راحتی در وب یافت، این حالت به طور قابل توجهی روند حرکت تریدرها را تسهیل می کند.
معنای آن این است که ZUP، یک مدل را تعریف و ترسیم می کند. نقاط کلیدی (ورود، Take profit، Stop Loss) را نشان می دهد و اگر ارتباط بین المان های الگو از بین برود از نمودار فعلی حذف می شود.
الگوهای Pesavento ( مثال ۱)
الگوهای هارمونیک در هر بازه ی زمانی ایجاد می شوند. اما ساختارهای موجود در D1 به عنوان پایدارترین موارد در نظر گرفته می شوند.
ظهور الگوهای قیاسی در چندین بازه ی زمانی، به طور همزمان، احتمال کارکرد سناریوهای استاندارد را به طور قابل توجهی افزایش می دهد.
الگوهای Pesavento (مثال ۲)
ورود به بازار با یک سفارش معلق، در صورتی امکان پذیر است که تمام فرم های الگو به حالت ایده آل نزدیک شوند. در اندیکاتور الگو های هارمونیک غیر این صورت باید منتظر بمانید تا نقطه ی نهایی شکل بگیرد و با قیمت بازار وارد شوید.
الگوهای Pesavento (مثال ۳)
حتی الگوهای به ظاهر درست Gartly’s Butterflies یا Pesavento، ساختاری نسبتاً دشوار دارند، و از نظر زمانی کاملا متعادل نیستند و معکوس های واقعی را کاملاً تضمین نمی کنند.
به همین دلیل بهتر است Take Profit در نقاط ۰,۸ – ۰,۷ قرار بگیرد یا اینکه طی فرآیند Tailing، بتوانید Stop loss را بالا بکشید.
الگوهای Pesavento (مثال ۴)
الگوها را می توان به عنوان استراتژی های آماده استفاده کرد. اما هنوز هم توصیه می شود که سیگنال های آن ها را با اندیکاتورهای اضافی، کندل استیک ها، و یا ساختارهای گرافیکی اضافی بررسی کرد. (نحوه ی استفاده از اندیکاتوردها را ببینید).
الگوهای Pesavento (مثال ۵)
Gartley’s Butterfly همچنان قابل فهم ترین و محبوب ترین فرم هستند. از طرفی اثربخشی همه ی آپشن های مدل بسیار زیاد است به طوریکه تا ۸۵% معاملات بر مبنای این سیگنال ها، همگی با سود بسته می شوند.
معاملاتی که همراه با تسلط کافی بر الگوهای هارمونیک صورت گرفته، در کنار کنترل هوشمندانه خطرات موجود، همیشه دارای مزایای آماری فوق العاده ای بوده اند.
الگوهای هارمونیک
در دنیای تحلیلگری ، روش های متفاوتی برای مشخص نمودن اهداف قیمتی،و نقاط بازگشتی،وجود دارد که یکی از کاربردی ترین و تاثیرگذار ترین روش ها پترن ها یا همان الگوهای هارمونیک میباشد. در حالت کلی پترن ها یا الگوها در دنیای تحلیلگری به دو دسته “ادامه دهنده” و “بازگشتی” تقسیم می شوند. که در دسته بندی بزرگتر به دو دسته ساده و پیچیده تقسیم می شوند. فلسفه شکل گیری الگوهای هارمونیک به بحث روانشناسی تحرکات سرمایه گذاران باز میگردد که در ادامه به تشریح آن خواهیم پرداخت. پترن های هارمونیک توسط آقای گارتلی در سال ۱۳۳۲ برای اولین بار با پترن هارمونیک ۵ نقطه ای گارتلی به دنیای مالی معرفی شد. همچنین شما می توانید علاوه بر این مطالب با شرکت در دوره تحلیل تکنیکال، پیشرفت بسیار زیادی در حوره ارزهای دیجیتال نمایید.
“الگوهای هارمونیک ، پترن هایی هستند که با توجه به رفتار و روند معاملاتی حال یا گذشته نزدیک ، موقعیت هدف قیمتی بعدی و یا نقطه بازگشت روند را مشخص میکند.” این الگو ها بیشتر ماهیت رفتاری دارند و با کمک گرفتن از نسبت های فیبوناچی ، به تحلیلگر این امکان را خواهند داد تا بتواند برگشت روند را بسیار زودتر از وقوع آن پیش بینی کند. مزیت الگوهای هارمونیک این نکته است که تحلیلگر می تواند در بازه زمانی طولانی تری روند را پیش بینی کند و سمت و سوی حرکت روند را با درصد اطمینان قابل قبولی شناسایی کند. وجه تمایز الگوهای هارمونیک نسبت به سایر الگو های تحلیلگری ، که باعث اهمیت بیشتر این الگو ها می
شود ، این است که این الگو ها تاکید بر پیش بینی آینده با توجه به وضعیت “فعلی” دارند. در صورتی که بسیاری از الگو های تحلیلگری دیگر، با توجه و تاکید بر گذشته برای پیش بینی آینده تلاش میکنند. برای تشخیص و شناسایی الگوهای هارمونیک از ابزارهای مختلف فیبوناچی استفاده میکنیم که در ادامه به این ابزارها میپردازیم.
فیبوناچی در پترن های هارمونیک
برای تشخیص تمامی الگوها و پترن های هارمونیک مهم ترین و پرکاربردترین ابزارها، ابزارهای فیبوناچی میباشند.نسبت های فیبوناچی برگرفته از حالت های خاصی از دنباله فیبوناچی میباشد که این دنباله برای تولین بار توسط لئوناردو فیبوناچی، ریاضیدان بزرگ ایتالیا و اروپا در قرن سیزدهم میلادی معرفی شده است. وی در بازگشت از سفر خود از مصر در کتاب خود به نام کتاب حساب این سری اعداد را معرفی کرد. نسبتهای فیبوناچی به خصوص «نسبت طلایی» (Golden Ratio) را در طبیعت مانند آرایش دانههای برف یا تعداد و نحوهی قرار گرفتن تخمهای گل آفتابگردان میتوان یافت، همچنین در اعضای بدن انسان مانند مارپیچهای دی ان ای نیز این نسبتها رعایت شدهاند.
انواع فیبوناچی هایی که در بازار های مالی میتوان از آنها استفاده کرد عبارتند از:
- فیبوناچی اصلاحی (Retracement)
- فیبوناچی بازتابی (Projection)
- فیبوناچی گسترشی (Extention)
- فیبوناچی بسیط یا گسترش یافته (Expantion)
- فیبوناچی بادبزنی(Fan)
- فیبوناچی هلالی (Arc)
- فیبوناچی دایره ای (Circle)
- فیبوناچی مارپیچ (Spiral)
- فیبوناچی زمانی (Time)
از بین فیبوناچی های بالا فقط چهار مورد اول آن در الگوهای هارمونیک کاربرد دارند.برای تشخیص محدوده پرپتانسیل بازگشتی برای الگوهای هارمونیک از فیبوناچی های اصلاحی، بازتابی،گسترشی و سه نقطه ای استفاده میشود.
البته در بعضی موارد میتوان از فیبوناچی زمانی هم استفاده کرد.
انواع الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک به دو دسته صعودی و نزولی تقسیم میشوند. به عبارت دیگر هر کدام از این الگوها در دو حالت صعودی و نزولی قرار میگیرند. این پترن ها ممکن است در ابتدا یا انتهای یک موج تشکیل شوند که تشخیص این امر بستگی به نوع الگوی هارمونیک شکل گرفته در طول روند دارد. در ادامه الگوهای هارمونیک پرکاربرد را با هم بررسی میکنیم:
- الگوی AB=CD
- الگوی AB=CD معکوس
- الگوی گارتلی GARTLEY Pattern
- الگوی بت (خفاش) BAT Pattern
- الگوی پروانه Butterfly Pattern
- الگوی خرچنگ (کرب) CRAB Pattern
- الگوی خرچنگ عمیق Deep CRAB Pattern
- الگوی ۳Drive Pattern
- الگوی کوسه Shark Pattern
- الگوی سایفر Cypher Pattern
از میان تمامی الگوهای نام برده در بالا ابتدایی ترین و پایه ای ترین پترن هارمونیک الگوی AB=CD و حالت معکوس آن میباشد که به کرات در نمودار های مختلف شکل میگیرد.
آموزش ابزار الگوهای هارمونیک و ابزارهای اندازه گیری تریدینگ ویو
در آخرین قسمت از آموزش نوار ابزار سمت چپ در تریدینگ ویو، باقی ابزار هایی که در این منو وجود دارند را بررسی میکنیم. برخی از ابزارهایی که در آموزش ابزار الگوهای هارمونیک و ابزارهای اندازه گیری تریدینگ ویو در موردشان صحبت کرده ایم، برای سبک خاصی از تحلیل تکنیکال هستن؛ ولی برخی از اون ها کاربری عمومی دارند و در سبک های مختلف معاملاتی میتوان از آن ها استفاده کرد. در این قسمت از دوره اموزش تریدینگ ویو نحوه استفاده از تمامی این ابزار ها را به طور کامل توضیح داده ایم. توجه داشته باشید که یک آشنایی کلی با تمامی ابزارها میتواند یادگیری سبک های مختلف را برای شما ساده تر کند.
البته باید اشاره کرد که دانستن نحوه استفاده از ابزار های مختلف، به تنهایی نمیتواند کسب سود از ارزهای دیجیتال را برای شما به همراه داشته باشد. در دوره هایی که بعد از دوره آموزش تریدینگ ویو در سایت منتشر کرده ایم، اطلاعات بیشتری در حوزه معامله گری ترید به شما آموزش داده ایم. لازم به ذکر است که با توجه به اهمیت ابزارها در تحلیل تکنیکال، بهتر است بعد از مشاهده آموزش ابزار الگوهای هارمونیک و ابزارهای اندازه گیری تریدینگ ویو، به سایت Tradingview مراجعه کرده و نحوه استفاده از این ابزارها را تمرین کنید.
آشنایی با الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
به الگوهایی که با کمک گرفتن از آنها میتوان تغییرات احتمالی بازار ارزهای دیجیتال را پیشبینی کرد، الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) میگویند. الگوهای هارمونیک به طور کلی ساختار هندسی دارند و برای شناسایی سیگنالهای کمکرسان به خرید و فروش ارزهای دیجیتال از آنها استفاده میشود. تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید تا با انواع الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال آشنا شوید.
تعریف الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک بر اساس دنباله فیبوناچی شکل گرفته است و عناصر این الگو را میتوان در راستای سطوح فیبوناچی دانست. با استفاده از آن میتوان تغییرات احتمالی بازار ارزهای دیجیتال را در آینده پیشبینی کرد. گارتلی در کتاب خودش به نام «سود در بازار سرمایه» برای نخستین بار درباره این الگوها حرف زد. به همین دلیل بسیاری از الگوها را به نام گارتلی ثبت کرده اند.
الگوهای هارمونیک به زمان زیادی برای تکمیل در هر سطح نیاز دارند؛ از این رو آنها را در مدت زمان (بازه) طولانی میتوان مورد شناسایی قرار داد. بنابراین نمودارهای روزانه و هفتگی برای خرید و فروش با بهرهگیری از الگوهای رفتاری بسیار کارآمد هستند. سرمایهگذارانی که قصد سرمایهگذاری بلند مدت دارند از این الگوها استفاده میکنند؛ چون در بلند مدت امکان شناسایی زمان مناسب برای انجام ترید شناسایی میشود.
ارتباط میان الگوهای هارمونیک و سطوح فیبوناچی
در ابتدای مطلب گفتیم که الگوهای هارمونیک براساس دنباله فیبوناچی شکل گرفته است. آنطور که در نظریه فیبوناچی میبینیم هر یک از اعداد بعد از صفر و یک، مجموع دو عدد قبل از خودشان را نشان خواهند داد. در نتیجه شاهد همچین دنبالهای خواهیم بود:
۰، ۱، ۱، ۲، ۳، ۵، ۸، ۱۳، ۲۱، ۳۴، ۵۵، ۸۹، ۱۴۴، ۲۳۳، ۳۷۷، ۶۱۰، ۹۸۷، ۱۵۹۷، ۲۵۸۴، ۴۱۸۱، ۶۷۶۵، ۱۰۹۴۶، ۱۷۷۱۱
هر کدام از اعدادی که در این دنباله میبینیم یک سطح نسبی را نشان میدهند که با کمک ان میتوان سطح حمایت و مقاومت را مشخص کرد.
آشنایی با انواع الگوهای هارمونیک
در این بخش با 6 الگوی هارمونیکی که بسیار پرطرفدار هستند آشنا میشویم. از این الگوها برای مشخص کردن زمان مناسب انجام ترید استفاده میشود. با حرکت XA هر الگو شروع میشود که این حرکت در حقیقت آغازکننده یک روند (صعودی یا نزولی) است. در نسخه نزولی یک الگوی هارمونی موج XA ، یک حرکت رو به پایین را نشان میدهد و بالعکس.
الگوی ABCD
در الگوی ABCD لازم است بدانید که موجهای AB و CD با یکدیگر مساوی هستند. به همین دلیل نام دیگر این الگو AB=CD است. این الگوی پرکاربرد سه بخش دارد که عبارتند از:
- AB حرکت اولیه است.
- BC باید اصلاح حرکت AB را نشان دهد.
- CD به اندازه AB باشد.
الگوی گارتلی (Gartley)
این الگو بخشهایی دارد که عبارت است از:
- XA – جایی که الگو شروع میشود.
- AB – نقطه B باید در 61.8٪ اصلاح فیبوناچی XA پایان یابد.
- BC – حرکت BC باید در سطح فیبوناچی 38.2٪ یا فیبوناچی 88.6٪ تمام شود.
- CD – اگر BC به 38.2٪ ختم شود، CD باید تا 127.2٪ افزایش یابد. در غیر این صورت، نقطه D در 161.8 توسعه BC ایجاد میشود.
- XD – نقطه D باید 78.6٪ اصلاحکننده موج اولیه XA باشد.
الگوی خرچنگ (Crab)
این الگو مواردی دارد که شامل:
- XA – اولین موج که یک روند را آغاز میکند.
- AB – این موج باید 38.2٪ یا 61.8٪ اصلاح فیبوناچی XA باشد.
- BC – این حرکت در خلاف جهت حرکت AB صورت میگیرد، اصلاح 38.2 یا 0.886 AB.
- CD – اگر موج 2 BC٪ باشد، CD باید به توسعه 224٪ برسد. از طرف دیگر، اگر BC به 88.6٪ ختم شود، CD باید 361.80٪ BC باشد.
- XD – در نهایت، سیگنال خرید در نقطه D تقریباً در 161.8٪ فیبوناچی موج اولیه XA است.
الگوی خفاش (Bat Pattern)
این الگو دارای مواردی است که عبارتند از:
- XA – اولین موج که یک روند را آغاز میکند.
- AB – باید بین 38.2٪ و 50٪ پایان یابد.
- BC – این موج 38.2٪ یا 88.6٪ حرکت AB است.
- CD – اگر BC 2٪ باشد، CD باید توسعه 161.8٪ را به دست آورد.
- XD – نقطه ورود به معامله (D) در حالت ایدئال در 88.6٪ اصلاح فیبوناچی موج XA شروع شده است.
الگوی پروانه (Butterfly)
این الگو موارد زیر را در بر دارد:
- XA – اولین موج که یک روند را آغاز میکند.
- AB – سطح اصلاحی قیمت نقطه B باید به 78.6٪ موج XA برسد.
- BC – این موج اصلاحی 38.2٪ یا 88.6٪ موج AB است.
- CD – اگر موج BC به 38.2٪ ختم شود، باید موج CD به 161.8٪ افزایش یابد. اگر موج BC در 88.6٪ به پایان برسد، نقطه D به 261.8٪ گسترش مییابد.
- XD – به دلیل اصلاح کمتر در موج AB، نقطه D در الگوی پروانه باید در 127٪ یا 161.80٪ توسعه فیبوناچی موج شروع XA باشد.
الگوی کوسه (Shark pattern)
یک الگوی هارمونیک جدید است که موارد زیر را شامل میشود:
- XA – حرکت اولیه برای شروع الگو
- AB – این موج باید بین 113 تا 161.8 درصد به پایان برسد.
- BC – بسته به توسعه AB، این موج باید 161.8٪ یا 224٪ امتداد حرکت قبلی باشد. این مرحله آخر است؛ زیرا نقطه D سیگنال خرید / فروش است.
الگوی سایفر (Cypher pattern)
بخشهای مختلف این الگو شامل موارد زیر است:
- XA – اولین موج که یک روند را آغاز میکند.
- AB – این موج با 38.2 یا 61.8 از حرکت شروع به پایان میرسد.
- BC – این موج از توسعه سطحهای فیبوناچی غیرمعمول 113.0٪ (اگر AB 2٪) و 141.4٪ (اگر AB 61.8٪) استفاده میکند.
- XA – در این الگو، نقطه اندیکاتور الگو های هارمونیک D نهایی باید مطابق با 78.6٪ اصلاح فیبوناچی حرکت اولیه XA باشد.
ویژگیهای (بررسی مزایا و معایب) الگوی هارمونیک
با به کارگیری الگوهای هارمونیک نقاط ورود و خروج ترید قابل شناسایی است و دیگر به کمک گرفتن از روشهای مختلف نیاز نیست.
از جمله مزایای این الگو این است که با استفاده از آن میتوان ریسک معاملات را مدیریت کرد. سطح مقاومت اندیکاتور الگو های هارمونیک و حمایت نیز قابل شناسایی است. بنابراین میتوان زمان مناسب برای انجام ترید سودآور و دوری از انجام ترید با ضرر را نشان داد.
از جمله معایب این الگو این است که شناسایی دقیق نقاط معاملاتی آسان نیست. معمولا معاملهگران حرفهای از الگوی هارمونیک استفاده میکنند. چون این روش و پیدا کردن نقاط معاملاتی صبر و حوصله و تجربه زیادی میخواهد.
چگونگی استفاده از این الگو برای ترید (خرید و فروش)
برای ترسیم الگوهای هارمونیک و استفاده از آن در خرید و فروش سهام، از سیستم عاملهایی مانند TradingView و برخی دیگر از برنامههای نرم افزاری استفاده میشود. این برنامه ها دارای تنظیمات داخلی مبنی بر ترسیم این الگو هستند. چنانچه به درستی از این الگو استفاده شود نقاط مناسب برای اقدام به خرید و فروش مشخص میشود.
ترسیم موج به صورت مرحله به مرحبه، یکی از آسان ترین روشهای ترسیم الگوی هارمونیک است.
پیش از این گفتیم که موجهای AB و CD با یکدیگر مساوی هستند و BC در جهت مخالف حرکت میکند. در این حالت، ساختار کاملاً دقیق است؛ به جز اصلاح بزرگتر از حد انتظار در BC (حدود 70٪). برای اطمینان از اینکه نمودارِ ترسیمشده همان چیزی است که باید باشد، میتوانید از ابزارهای کمکی برای تشخیص سطح مقاومت، حمایت و … استفاده کنید.
برای محاسبه سود باید آخرین موج CD را باتوجه به نظریه فیبوناچی اندازهگیری کرد. سرانجام معاملهگران باتجربه به دنبال اصلاح بین 38.2٪ تا 61.8٪ هستند.
نتیجه گیری
در این مطلب با الگوهای هارمونیک آشنا شدیم که از جمله نمودارهای هندسی مطابق با دنباله فیبوناچی است. ABCD، گارتلی، الگوی خفاش، الگوی پروانه، الگوی سایفر، الگوی خرچنگ و الگوی کوسه از جمله معروفترین الگوهای هارمونیک است که اغلب تریدرهای حرفهای از آنها استفاده میکنند.
با استفاده از این الگوها میتوان سیگنال مناسب در نقطه اقدام برای خرید و فروش ارز دیجیتال را شناسایی کرد. تشخیص نقاط ترید با بهرهگیری از این الگو بسیار مشکل است؛ اما چنانچه معاملهگران به آن دسترسی پیدا کنند، معامله پر سودی را رقم خواهند زد.
آموزش الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک (XABCD) با نام الگوهای تکرار شونده هم شناخته میشوند. این الگوها بر اساس نظریه دانشمند معروف ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی، شکل گرفتهاند. نظریه معروف فیبوناچی همان اعداد طلایی است که به نام خود فیبوناچی نامگذاری شده است. تحلیل تکنیکال نیز با اعداد (نوسانات قیمتی) و الگوهای تکرارشونده سر و کار دارد و تحلیلگران با شناسایی این الگوها و بررسی نوسانات قیمتی، موقعیتهای مناسبی را برای ورود به بازار بورس شناسایی میکنند. جالب است بدانید که استفاده از الگوی فیبوناچی یا همان الگوی هارمونیک XABCD در تحلیل تکنیکال، یکی از روشهای مرسوم و پرطرفدار در میان تحلیلگران است. تلفیق این الگو با روندهای قیمتی، فیبوناچی تریدینگ را پایهگذاری کرده است. با این دستاورد، پیشبینی نقاط بازگشتی نمودارهای قیمتی (PRZ) به راحتی امکانپذیر است. در این مقاله ابتدا به معرفی اجمالی الگوی فیبوناچی میپردازیم و سپس با الگوهای کاربردی معاملاتی آن به صورت مختصر آشنا خواهیم شد.
در ادامه، عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
آشنایی با الگوی فیبوناچی
مبنای الگوهای هارمونیک، دنباله اعداد فیبوناچی است که قاعده کلی آن برابری هر عدد با جمع جبری دو عدد قبل از خود است. برای مثال:
با بررسی روند این دنباله، نسبتهایی به دست میآید که همان نسبتهای اعداد طلایی یا فیبوناچی نامیده میشوند. به عنوان مثال در این دنباله حاصل تقسیم هر عدد بر عدد ماقبل از خود به سمت عدد ۱.۶۱۸ میل میکند که در واقع هر عدد نسبت به عدد ماقبل خود ۰.۶۱۸ افزایش یافته است و از تقسیم هر عدد به دومین عدد قبل از خود نسبت دیگری به دست میآید. اهم نسبتهای به دست آمده عبارتند از: ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ ، ۰.۶۱۸ که نسبت ۰.۶۱۸ به عنوان نسبت طلایی فیبوناچی شناخته میشود. البته عدد ۰.۵ را میتوان حاصل تئوری معروف «داو» دانست که در این الگو نیز وارد شده است.
نسبتهای فوق به مبنای ریاضی و کاربردی در عرصههای گوناگون تبدیل شده است که یکی از کاربردهای رایج آن، استفاده از این نسبتها برای اعتبار بخشیدن به خطوط حمایت و مقاومت در نمودار روند قیمتی سهم است؛ به طوری که در یک روند نزولی، خطوط حمایتی منطبق با نسبت های ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ و خصوصا ۰.۶۱۸ به عنوان خطوط حمایتی محتملتر و در روندهای صعودی سطوح مقاومتی منطبق با نسبتهای مذکور در قالب خطوط مقاومتی معتبرتر محسوب میشوند. با تعیین خطوط روند فرضی که نسبتهای فیبوناچی در آنها صادق است، میتوان نسبت به پیش بینی نقاط پیوت ماژور و پیوت مینور (نقاط شکست و اصلاح روند) و همچنین سایر تحلیلهای درخور اقدام و سطوح حمایتی و مقاومتی را برای روندهای آتی پیش بینی کرد یا اعتبار تحلیل و پیشبینیهای دیگر را مورد ارزیابی قرار داد.
الگوهای هارمونیک (فیبوناچی) معمولا پس از یک افزایش یا کاهش بزرگ به وجود میآید و دارای انواع مختلفی است که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
انواع الگوی فیبوناچی
البته قبل از هر چیز در ابتدا به معرفی الگویی پایه که الگوی مادر نیز نامیده میشود میپردازیم. این الگو به عنوان الگوی AB=CD نام دارد و در دو حالت در نظر گرفته میشوند:
۱/ الگوی Bullish AB=CD
این الگو همان الگوی گاوی یا صعودی است و در آن کفهای قیمتی در محدوده ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و سقفهای قیمتی در محدوده ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ مورد هدف قرار میگیرند.
۲/ الگوی Bearish
این الگو که اصطلاحا به الگوی خرسی یا کاهشی معروف است؛ دارای سقفهای قیمتی در بازه ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و کفهای قیمتی در بازه ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ خواهد بود.
نکته: این الگو سادهترین و ابتداییترین نوع الگوهای هارمونیک است که اشکال متعددی دارد مانند: گارتلی(Gartley)، خفاش (Bat)، پروانه (Butterfly)، خرچنگ (Crab)، کوسه (shark)، سایفر(cypher)، الگوی nen-star، الگوی wolfi wava
این اشکال جزو تکنیکهای تخصصی تحلیل تکنیکال به حساب میآیند؛ لذا پیشنیاز استفاده از آنها، شناخت الگوهای عمومیتر و رایجتر است که در ادامه معرفی میشوند.
۳/ الگوی Retracement
این الگو که میتوان از آن به عنوان رایجترین الگوی هارمونیک یا فیبوناچی یاد کرد، زمانی صادق است که در یک روند شاهد تمایل خطوط به بازگشت از روند یا اصلاح قیمت هستیم و پس از چند مقاومت یا حمایت در برابر بازگشت از روند غالب، مجددا شاهد ادامه سیر قبلی روند خواهیم بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
۴/ الگوی Extension
همانطور که در الگوی Retracement بیان شد، در الگوی فیبو شاهد بازگشت و به عبارتی اصلاح روند و سپس ادامه مسیر خواهیم بود اما گاهی این بازگشت از سطح اولیه خود نیز فراتر رفته که در این حالت شاهد الگوی بازگشت داخلی یا (Extension) خواهیم بود. بنابراین پیشبینی نقاط شکست برای شروع خطوط بازگشتی با طولی بیش از اندازه خط روند قبلی را از نوع الگوهای Extension مینامیم. به عنوان مثال پیشبینی نقطه آغاز یک روند بازگشتی صعودی با طولی معادل ۱.۶۱۸ برابر یک موج نزولی از اهداف استفاده از این ابزار است. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
۵/ الگوی Projection
از این الگو برای تعیین هدف ادامه روند و همچنین پیشبینی مقاومتها در طول مسیر استفاده میشود. علاوه بر این، الگوی Projection روندهای بازگشتی بزرگتر از خط روند قبلی را تشخیص میدهد؛ به این ترتیب که موجهای اصلاحی در طول روند، برای پیشبینی طول موج بازگشتی از اهمیت برخوردار است. به طور مثال با تعیین نقاط (A, B, C) این الگو ما را در پیشبینی نقطه هدف و مقاومتهای مسیر کمک میکند به تصویر زیر دقت کنید:
۶/ الگوی Expansion
ساز و کار این الگو مشابه الگوی projecsion است؛ به گونهای که برخی از تحلیلگران تمایزی اندیکاتور الگو های هارمونیک میان آنها قائل نمیشوند اما به طور کلی، وجه تمایز آنها در این است که در Expansion به جای بررسی طول موج اصلاحی در یک روند، تنها طول موج رفت روند ملاک سنجش تحلیلگر خواهد بود.
۷/ الگوی Arcs
این الگو با روش شعاعی و عموما با درصدهای ۳۸.۲ ، ۰.۵ و ۶۱.۸، میزان بازگشت و اصلاح روندها را پیشبینی اندیکاتور الگو های هارمونیک و بررسی میکند به تصویر زیر دقت کنید:
۸/ الگوی Fan یا بادبزن
الگوی Fan براساس زاویه روند غالب، نقاط بازگشت قیمتی را پیشبینی میکند که زاویهها با اندازههای ۳۸.۲، ۵۰ و ۶۱.۸ درجه در این الگو از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. برای درک بهتر به تصویر زیر توجه کنید:
۹/ الگویTime
این الگو خطوط روند را براساس فاصله زمانی آنها مورد سنجش قرار میدهد؛ این الگو یا فاصله ۲ قله را محاسبه و بنا به نسبتهای ۱، ۲، ۳، ۵، ۸ قله (نقطه بازگشتی) بعدی را پیشبینی میکند و یا فاصله کمترین مقدار با بیشترین مقدار را محاسبه کرده و بنا به بازههای ۱، ۲،۳، ۵ و… اقدام به پیش بینی نقاطی با ویژگی مشابه (کمترین و بیشترین فاصله) میکند.
۱۰/ بررسی دقیق الگوی AB=CD
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، الگوی AB=CD به دو دسته صعودی و نزولی تقسیم میشود.
از این الگو میتوان در کانالهای موازی و ساختارهای کانالیزه بهره بیشتری برد. کانالهای موازی به زبان ساده وضعیتی است که قیمت بین دو خط موازی در حال نوسان را میتوان بررسی کرد و با دیدن حرکت گذشته قیمت میتوانیم روند قیمتی سهم را در روزهای آینده پیشبینی کنیم (همین دو الگوی ساده مبنای سیستمهای معاملاتی بسیار گران قیمت در دهههای گذشته بوده است). در نظر داشته باشید حرکت قیمت همیشه دقیقا بهاندازه AB=CD نیست و گاهی اوقات کمتر است اما بر اساس این الگو میتوان نقاط بازگشتی را شناسایی کرد. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
ویژگیهای الگوی AB=CD
- برابری طول AB و CD
- اصلاح موج BC به میزان ۶۱% و یا ۷۸% فیبوناچی
- اکستنشن موج BC به نسبت ۱۶۱٫۸% و یا ۱۲۷٫۲% فیبوناچی برای تشکیل موج CD
- برابری در میزان زمان تشکیل شدن دو طول CD و AB
- وجود واگرایی بین دو نقطه B و D
نکته: معمولا الگوی AB=CD در اصلاحها اتفاق میفتد و برای معامله در جهت روند اصلی بازار مورد استفاده قرار میگیرد. شکلهای زیر دو مثالی از الگوی AB=CD در دو حالت نزولی و صعودی است.
بررسی الگویAB=CD ایدهال
در این الگو، تشکیل موج CD بهاندازه AB زمان برده است و این دو موج از نظر زمانی یکسان هستند. در این الگو BC میتواند بهاندازه %۶۱٫۸ تا %۷۸٫۶ موج AB را اصلاح کند. در این صورت موج CD میتواند بهاندازه %۱٫۶۱۸ تا اندیکاتور الگو های هارمونیک %۱٫۲۷ برابر موج BC را در بر بگیرد.
نکته مهم: موازی بودن دو موج AB و CD مهم است. درصورتیکه این دو موج با هم موازی و شیب یکسانی داشته باشند، اعتبار الگو بیشتر است و با قدرت بیشتری عمل میکند.
الگوی AB=CD معکوس
آرایش AB=CD معکوس یک الگوی هارمونیک ادامهدهنده است که در روندهای صعودی و نزولی تشکیل میشود و بیانگر ادامه روند است.
در این الگو، موجهای AB و CD ازنظر زمانی و قیمتی یکسان هستند. این الگو معمولا در یک ساختار کانالیزه از اعتبار بیشتری برخوردار است و بعد از تشکیل موج CD میتوان در جهت روند بدون در نظر گرفتن تریگر وارد معامله شد. به تصویر زیر دقت کنید:
در شکل فوق نمودار شرکت لیزینگ رایان سایپا را مشاهده میکنید که در یک ساختار کانالیزه در حال نوسان است و پس از تشکیل الگوی AB=CD معکوس، روند صعودی سهم ادامه پیداکرده است.
۱۱/ آشنایی با الگوی گارتلی Gartley
الگوی گارتلی یک الگوی چند بعدی و بسیار قدرتمند است که با شناسایی آن میتوان به معاملات سودآوری دست پیدا کرد. این الگو از ۵ نقطه اساسی X ، A، B، C، D تشکیلشده است که موقعیت ویژه هر یک از آنها، از مهمترین شاخصههای شناسایی آن محسوب میشود.
- موج AB حتما باید %۶۱٫۸ از XA را اصلاح کند (میتواند کمی بیشتر هم باشد ولی نباید به %۷۶٫۴ رسیده باشد).
- موج BC میتواند %۳۸٫۲، %۵۰، %۶۱٫۸، %۷۶٫۴، %۸۸٫۶ موج AB را اصلاح کند.
- اکستنشن موج BC از %۱۶۱٫۸ بیشتر نشود (۱۲۷٫۲ یا ۱۴۱٫۴ یا ۱۶۱٫۸) در غیر این صورت یا ناحیه بازگشتی ما بزرگ است و نباید به آن اعتماد کنیم و یا الگو را اشتباه تشخیص دادیم.
حال برای پیدا کردن محدوده پتانسیل بازگشتی (PRZ) به نکات زیر دقت کنید:
- توسعه موج BC باید کمتر از میزان ۱۶۱٫۸٪فیبوناچی باشد.
- حالت رایج اندازهگیری نقطه D در یک AB = CD است.
- میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موجXA ، الزاما ۷۸٫۶% فیبوناچی است.
واگرایی قیمت بین دو نقطه B و D و بررسی اندیکاتورهای تکنیکال مانند اندیکاتور مکدی (MACD) برای تشخیص واگرایی در افزایش احتمال بازگشت قیمت از نقطه D بسیار موثر است به تصویر زیر توجه کنید:
بررسی الگوی گارتلی ایدهآل
در این الگو، نقطه B دقیقاً در ۶۱٫۸٪ موج XA واقع شده است و نقطه C نیز دقیقاً به میزان ۶۱٫۸٪ موج AB است. برای به دست آوردن محدوده بازگشتی به نکات زیر توجه کنید:
- اکستنشن ضلع BC دقیقا میزان ۱۶۱٫۸٪ است.
- حالت رایج اندازهگیری نقطه D در یک AB =CD است.
- میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موج XA الزاماً ۷۸٫۶% فیبوناچی است.
از نکات ارزشمند دیگر در این الگو که به آن ارزش و اعتبار مضاعفی میدهد، وجود AB=CD در داخل این الگو است .همانطور که میدانیم الگوی AB = CD خود به تنهایی الگوی قدرتمندی است و وجود این الگو داخل الگوی گارتلی نوید سیگنال قدرتمندتری خواهد بود.
اهداف الگوی گارتلی
- هدف اولیه این الگو اصلاح ۶۱٫۸% موج CD و پروجکشن ۱۰۰% موج BC است.
- هدف دوم الگو اکستنشن ۱۲۷٫۲% موج CD و پروجکشن ۱۰۰% موج XA است.
حد ضرر الگوی گارتلی
قبل از انجام هر معامله لازم است میزان ریسک آن ارزیابی شود. برای حفظ سرمایه و جلوگیری از ضرر زیاد میبایست قبل از ورود به معامله حد زیان آن تعیین شود. حد ضرر در الگوهای هارمونیک در نقطهای قرار میگیرد که مشخص میشود منطقه بازگشتی الگو درست عمل نکرده است.
نکته بسیار مهم در مورد این الگو این است که به ما دقیقا امکان محاسبه میزان ریسک معامله را میدهد. به این معنی که میتوان با دقت بسیار بالا دقیقا نقطه حد ضرر را تعیین کرد. در این روش دقیقا نقطه حد ضرر محاسبه میشود و چون این الگو با درصد خیلی بالایی صحیح عمل میکند و فاصله حد ضرر تا شروع نقطه ورود بسیار کم است (نشانه اعتبار الگو و میزان ریسک خیلی کم) میتوان با حجم بیشتری وارد معامله شد و در صورت تحلیل خطا با ضرر بسیار کمی از معامله خارج شویم.
حد ضرر در الگوی گارتلی باید اندکی فراتر از نقطه X تعیین شود. اگرچه ممکن است قیمت از این نقطه فراتر رود و این قسمت را لمس کند اما در حالت کلی نباید به این ناحیه برسد.
و اما نکته پایانی این است که الگوی گارتلی هر زمان مردود شود (Fail) در اکثر موارد با یک حرکت قوی بازار در جهت عکس مواجه هستیم که این خود میتواند فرصت خوبی باشد که ضرر کوچک قبلی را با معاملهای جدید در جهت روند بازار جبران کنیم. چرا که این الگو زمانی مردود میشود که با حرکتی بسیار قوی مواجه شود (که میتواند برای مثال تأثیر یک خبر ناگهانی باشد) و چون غالبا با حرکت شدید بازار در جهت خلاف سیگنال الگو روبهرو هستیم میتوان مجدد در این جهت معامله خوبی داشت. در این مورد اگر الگوی گارتلی در انتهای موج ۲ الیوت شکلگرفته باشد یعنی بر اساس تئوری الیوت تشخیص بدهیم که این الگو انتهای موج دو را نشان میدهد. بعد از تکمیل الگوی گارتلی، میتوان برای موج ۳ و رشد بزرگ آماده بود.
سخن آخر
همانطور که میدانید، ابزارهای متنوعی برای ارزیابی یا تحلیل روند معملات سهام در بازار بورس وجود دارد. یکی از این ابزارهای معروف و پرکاربرد، «الگوهای هارمونیک» هستند. الگوهای هامونیک XABCD در بستر تحلیل تکنیکال پیشرفته مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرند. در این مقاله سعی کردیم به شکل دقیقی به ساز و کار انواع الگوهای هارمونیک در بازار بورس بپردازیم. تحلیلگران با استفاده از این ابزار میتوانند به راحتی روند قیمتی و الگوی حرکتی سهم را در روزهای آینده پیشبینی کنند. پیشنهاد میکنیم برای آشنایی با نحوه استفاده از الگوهای هارمونیک در روند تحلیل سهام، این مقاله را مطالعه کنید.
دیدگاه شما