چرا تعیین اهداف مالی مهم است؟


هدف گذاری کردن در حوزۀ مالی ۴ مرحله دارد

مدیریت مالی چیست؟

مدیریت مالی یکی از مهمترین جنبه های کسب و کار است. برای راه اندازی یا حتی موفقیت یک کسب و کار به سطح دانش عالی در مدیریت مالی احتیاج دارید. مدیریت مالی یک فعالیت حیاتی در هر سازمان است. این فرآیند شامل برنامه ریزی، سازماندهی، کنترل و نظارت بر منابع مالی با هدف دستیابی به اهداف سازمانی است. مدیریت مالی یک روش ایده آل برای کنترل فعالیت های مالی یک سازمان مانند تهیه بودجه، استفاده از وجوه، حسابداری، پرداخت، ارزیابی ریسک و سایر موارد مرتبط با پول است. اما این شکل از مدیریت دقیقا چیست و چرا اهمیت دارد؟

پیشنهاد برای مطالعه بیشتر: مدیریت چیست؟

تاریخچه مختصری درباره مدیریت مالی

پول تقریبا 3000 سال است که بخشی از تاریخ بشریت تبدیل شده است، و تحولات زیادی از شروع با سیستم های ساده تا رسیدن به تکامل در سیستم مدرن بانکی جهانی و حتی بیت کوین سپری کرده است. تغییر بازارها ، جهانی سازی ، ظهور و به روزرسانی های فناوری و ارتقاء رویه های تجاری و موارد زیاد دیگر همه نقش اساسی در تغییر تاریخ پول در دوره های زمانی مختلف داشته است. همین مسئله را می توان در مورد مدیریت مالی نیز بیان کرد. تا سال 1890 ، مدیریت مالی صرفا شاخه ای از اقتصاد بود ، اما در قرن 18 دیگر اهمیت آن را نمی توانستند نادیده گرفته بگیرند . از سال 1900 به بعد ، مدیریت مالی دستخوش تغییرات اساسی شد.

  • مدیریت مالی در دهه 1900 تا 1940: برای چند دهه اول در سال های 1900 ، مدیریت مالی در سنتی ترین مرحله خود قرار داشت. به عبارت دیگر، به نظر می رسد که بیشتر به حل و بهبود چالش های تجاری که با صنعتی شدن از جمله تشکیل شرکت ، گسترش ، ادغام ، انحلال و سازماندهی مجدد سر و کار داشت ، کمک می کرد. این مرحله شالوده اصلی مدیریت مالی را تشکیل می دهد.
  • مدیریت مالی در دهه 40 و 50 میلادی : بعد از مرحله سنتی مدیریت مالی در اوایل دهه 1900 که شالوده اصلی مدیریت مالی شکل گرفت ، در مرحله بعدی با هدف حل چالش های جدیدی که مدیران مالی ، وام دهندگان و بانک ها با نوسازی اولیه بانکداری مواجه بودند ، به وجود آمد. به عنوان مثال ، در سال 1946 ، جان بیگینز سیستم بانکی Charg-It" " را اختراع کرد که به اولین کارت اعتباری تبدیل شد. این مرحله به مرحله انتقالی مدیریت مالی معروف است. در این مدت هدف مدیریت مالی حل چالش های روزانه مانند تحلیل پولی ، کنترل و برنامه ریزی بود.
  • مدیریت مالی از اواسط دهه 50 میلادی به بعد : همراه با تغییر و تحولاتی که در بازارهای نوظهور ، فن آوری ها ، مشاغل و ایده های جدید سازمانی پیرامون اقتصاد رخ می دهد ، مدیریت مالی به سرعت به مرحله جدیدی منتقل شد. دامنه مدیریت مالی به طرز چشمگیری گسترش یافت تا روشهای جدیدی برای تجزیه و تحلیل امور مالی ، ایجاد نظریه ها و توضیحات نهادی و استفاده از این تئوری ها و ایده ها در حین تصمیمات مهم اقتصادی و اقتصادی باشد. در طی این مرحله ، مباحث زیر ، در میان بسیاری دیگر ، در تاریخ مدیریت مالی مطرح شد:
  1. بودجه بندی سرمایه
  2. مدل سازی مالی
  3. سیاست تقسیم سود
  4. مدل های ارزیابی کسب و کار

مدیریت مالی چیست و چرا اهمیت دارد؟

مدیریت مالی چیست؟

مدیریت مالی به برنامه ریزی استراتژیک ، سازماندهی ، هدایت و کنترل تعهدات مالی در یک سازمان یا یک مؤسسه اشاره دارد. همچنین شامل اصول مدیریتی بر دارایی های مالی یک سازمان می شود ، ضمن اینکه در مدیریت مالی نیز نقش مهمی دارد و هدف کلی آن شامل موارد زیر است :

  • تأمین منابع مالی کافی برای سازمان؛
  • تضمین دادن به سهامداران سازمان برای بازپرداخت خوب
  • استفاده بهینه و کارآمد از بودجه
  • ایجاد فرصت های سرمایه گذاری واقعی و ایمن برای سرمایه گذاری

مدیریت مالی از چه عناصری تشکیل شده است؟

مدیریت مالی به طور کلی از سه بخش تشکیل شده است که عبارتند از :

  • برنامه ریزی مالی: این فرآیند محاسبه میزان سرمایه مورد نیاز یک سازمان و سپس تعیین تخصیص آن است. برنامه ریزی مالی شامل اهداف کلیدی خاصی است که عبارتند از: تعیین میزان سرمایه مورد نیاز ؛ تعیین سازمان و ساختار سرمایه؛ تنظیم سیاست های مالی سازمان و مقررات.
  • کنترل مالی: این یکی از فعالیتهای مهم در مدیریت مالی کنترل مالی است. نقش اصلی آن ارزیابی این موضوع است که آیا سازمان اهداف خود را برآورده می کند یا خیر. کنترل مالی به سؤالات زیر پاسخ می دهد:

1. آیا دارایی های این سازمان به درستی استفاده می شود؟

2. آیا دارایی های این سازمان امن هستند؟

3. آیا مدیریت به نفع منافع مالی سازمان و ذینفعان اصلی عمل می کند؟

  • تصمیم گیری مالی: این موضوع شامل سرمایه گذاری و تامین اعتبار در رابطه با سازمان است. این بخش مربوط به تصمیماتی است که باید در مورد چگونگی برخورد سازمان برای افزایش سرمایه و فروش سهام جدید یا نحوه توزیع سود گرفته شود.
  • بخش مدیریت مالی هر کسب و کاری توسط یک مدیر مالی اداره می شود. این بخش دارای توابع بسیار زیادی است که برخی از آنها عبارتند از :
  • محاسبه سرمایه موردنیاز : مدیر مالی باید مقدار بودجه مورد نیاز یک سازمان را محاسبه کند. این کار به سیاست های شرکت در رابطه با هزینه ها و سود های مورد انتظار بستگی دارد. مقدار مورد نیاز باید به گونه ای تخمین زده شود که توانایی درآمد سازمان افزایش یابد.
  • شکل گیری ساختار سرمایه : هنگامی که میزان سرمایه مورد نیاز شرکت تخمین زده شود ، ساختار سرمایه شکل می گیرد. این کار شامل تجزیه و تحلیل سهام بدهی در کوتاه مدت و بلند مدت است. علاوه بر آن، این موضوع به میزان سرمایه ای که در اختیار شرکت قرار دارد و به مبلغ مورد نیاز برای جذب از طریق منابع خارجی نیز بستگی دارد.
  • سرمایه گذاری سرمایه : هر سازمان یا شرکت برای جمع آوری سرمایه بیشتر و به دست آوردن بازده منظم ، باید سرمایه گذاری کند. بنابراین ، مدیر مالی باید سرمایه های سازمان را در سرمایه گذاری چرا تعیین اهداف مالی مهم است؟ های امن و سودآور سرمایه گذاری کند.
  • تخصیص سود : هنگامی که سازمان مقدار خوبی از سود خالص را بدست آورد ، وظیفه مدیر مالی است که بطور موثر آن را به بخش های مورد نظر اختصاص دهد. این کار حتی می تواند شامل نگه داشتن بخشی از سود خالص برای اهداف احتمالی ، نوآوری یا گسترش باشد ، در حالی که بخش دیگری از سود چرا تعیین اهداف مالی مهم است؟ را می توان برای پرداخت سود سهامداران استفاده کرد.
  • مدیریت موثر پول : این بخش مسئولیت مدیریت موثر پول شرکت را نیز بر عهده دارد. پول برای اهداف مختلف در شرکت مانند پرداخت حقوق و صورتحساب ، نگهداری سهام ، بدهی های پرداختی و خرید هرگونه مواد یا تجهیزات مورد نیاز است.
  • کنترل مالی : مدیر مالی نه تنها باید برنامه ریزی ، سازماندهی و تخصیص بودجه را انجام دهد ، بلکه باید در کوتاه مدت و بلند مدت وضعیت مالی شرکت را نیز کنترل و تحلیل کند. این کار با استفاده از ابزارهای مالی از قبیل پیش بینی مالی ، تجزیه و تحلیل نسبت ها ، مدیریت ریسک و کنترل سود و هزینه صورت می گیرد.

مدیریت مالی چیست و چرا اهمیت دارد؟

چرا مدیریت مالی مهم است؟

این شکل از مدیریت به دلایل مختلف دارای اهمیت است . به برخی از این دلایل و کمک های این نوع مدیریت نگاهی بیندازید :

  • کمک به سازمانها در برنامه ریزی مالی
  • کمک به سازمانها در برنامه ریزی و جمع آوری بودجه
  • کمک به سازمانها را در استفاده و تخصیص بودجه دریافتی یا بودجه به دست آمده
  • کمک به سازمانها در تصمیم گیری های حساس مالی
  • کمک به بهبود سودآوری سازمانها
  • افزایش ارزش کلی شرکتها یا سازمانها
  • فراهم کردن ثبات اقتصادی

دوره مدیریت مالی را در کجا آموزش ببینیم؟

هم زمان با افزایش افراد علاقمند به تحصیل و بالا بردن سطح دانش در نوع آموزش های عالی نیز امکانات خوب و متنوعی فراهم آمده است تا هر یک از افراد بتوانند با توجه به نیاز و امکانات خود از این آموزش ها بهره ببرند. در همین راستا موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان با مجوز قطعی به شماره 6074/22 دوره MBA مدیریت مالی را کنار سایر دوره های خود به دانش پذیران ارائه می کند . مدرک MBA مدیریت مالی
که پس از پایان دوره به دانش پذیران ارائه می شود مورد تایید وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری است. علاوه بر این گواهینامه MBA مدیریت مالی برای آن دست از دانش پذیرانی که به مدرک ترجمه شده نیاز دارند قابل ترجمه است.

چرا در دوره MBA مدیریت مالی شرکت کنیم؟

فرصت های شغلی متنوع: مدرک MBA مدیریت مالی فرصت های شغلی متنوعی را ایجاد می کند. با این مردک در بخش خصوصی یا دولتی می توانید مشغول به فعالیت شوید. برخی از گزینه های شغلی شامل:

  • مدیر شرکت
  • بانکدار
  • مشاور مالی
  • تحلیلگر مالی
  • بازرسان مالی
  • مدیران مالی
  • برنامه ریزان مالی شخصی
  • تحلیلگران بودجه
  • همکار یا مدیر اجرایی روابط سرمایه گذار
  • کارآفرینی
  • مدیریت استراتژیک مالی

علاوه بر این برای آن دسته از افرادی که علاقمند به راه اندازی کسب و کار خود هستند نیز بسیار سودمند است. آموزش MBA مدیریت مالی یا اخذ مدرکMBA مدیریت مالی می تواند به افراد کمک کند تا رزومه قوی تری داشته باشند یا شغل بهتری پیدا کنند.
بهبود مهارت های بین فردی : پس از گذراندن این دوره این امکان برای شما فراهم می شود تا از طریق توسعه روابط با همکاران ، مهارت های ارتباطی و کار گروهی بهتری داشته باشید.
رشد مهارت های شخصی : انجام یک دوره در این زمینه همچنین به پیشرفت مهارت های نرم شما کمک می کند. این امر به این دلیل است که افرادی که مایل به کار در این بخش هستند باید برون گرا باشند و باید بتوانند ساعت ها درمورد امور چرا تعیین اهداف مالی مهم است؟ مالی صحبت کنند. این به بهبود شخصیت ، دانش و ارتباط آنها کمک می کند.
چشم انداز وسیع تر شغلی : مطالعات صورت گرفته در زمینه میزان تقاضا برای شغل مدیر مالی نشان می دهد این تقاضا به شکل رو به رشدی در حال افزایش است. این امر بیشتر با این واقعیت ثابت می شود که تقاضا برای مشاغل در مدیریت مالی 14 درصد ، مشاغل مشاوره مالی 32 درصد و مشاغل در تجزیه و تحلیل مالی 23 درصد افزایش داشته است. حتی در زمان رکود اقتصادی که دامنه فعالیت مشاغل محدود تر می شود همچنان به یک مدیر مالی نیاز است .
حقوق بیشتر : افرادی که در زمینه مالی کار می کنند ، معمولا حقوق بالایی دریافت می کنند، چه در سطح تازه کار و چه در سطح مدیریت هر دو به نسبت سایر رشته ها درآمد بیشتری دارند . این موضوع تقریبا در سایر زمینه های شغلی دیده نمی شود و به همین دلیل رشته های مربوط به امور مالی همیشه طرفداران زیادی دارد .
ارتقا شغلی : همیشه فرصتی برای پیشرفت مهارت های حرفه ای و صعود از نردبان شغلی وجود دارد. در زمینه مالی با گذراندن دوره MBA مدیریت مالی دانش عمیق و کافی در این زمینه پیدا می کنید که همین موضوع در فعالیت های شغلی شما به خوبی نمایان خواهد شد و در نتیجه منجر به ارتقا شغلی شما می شود.

مزایای MBA در مدیریت مالی چیست؟

MBA مدیریت مالی ممکن است بیشتر مناسب کسانی باشد که علاقه مند به مطالعه مباحث مالی مانند تحلیل مالی ، سرمایه گذاری ، مدیریت نمونه کارها ، مدل های ارزیابی و پیش بینی هستند. این گرایش نه تنها منطبق با نیاز دانش پذیران در ارتقا سطح دانش خود در امور مالی و اصول مدیریتی است بلکه مزایای دیگری نیز از جمله افزایش حقوق ، افزایش گزینه های بیشتر برای انتخاب موقعیت های شغلی نیز با خود به همراه دارد .MBA مدیریت مالی به طور کلی به آماده سازی دانش پذیران برای سمت های سطح بالا در سطح رهبری و مدیریت در حوزه مالی کمک می کند.

چطور اهداف مالی برای خودمان تعیین کنیم؟

آیا هر کاری می‌کنید، نمی‌توانید بدهی‌هایتان را پرداخت کنید؟ یا بعد از سال‌ها کار سخت، سرمایه و پس‌انداز قابل‌توجهی ندارید؟ شاید فکر می‌کنید دستمزدتان هرگز کفاف پس‌انداز و سرمایه‌گذاری را نمی‌دهد. اگر اهداف مالی درستی نداشته باشید یا هدف گذاری مالی نکرده باشید، هرگز رضایت نخواهید داشت. اگر می‌خواهید شما سرمایه خود را کنترل کنید، نه اینکه سرمایه‌تان شما را کنترل کند، وقت آن است که اهداف مالی‌ خود را تعیین کنید. اما پیش از هر اقدامی، این مطلب را بخوانید تا با اصول تعیین اهداف مالی آشنا شوید.

جدیدترین فرصت‌های شغلی شرکت‌های معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.

اهداف‌ مالی چیست؟

هر طرح و برنامه‌ای که برای پولتان در نظر می‌گیرید، نوعی هدف‌گذاری مالی است؛ به‌عنوان مثال، دستمزد شما هدف مالی این ماه چرا تعیین اهداف مالی مهم است؟ است، در حالی که سرمایه‌گذاری برای بازنشستگی، هدف مالی بلندمدت است. اهدافتان باید به‌گونه‌ای تعیین شوند که تمرکزتان را افزایش دهند و شما را پاسخ‌گو نگه دارند.

نمونه‌هایی از اهداف مالی

  • ایجاد صندوق پس‌انداز برای مواقع اضطراری؛
  • پرداخت بدهی‌ها؛
  • صرفه‌جویی در هزینه‌های مربوط به خانه؛
  • صرفه‌جویی در هزینه‌های مربوط به تعطیلات؛
  • پس‌انداز برای بازنشستگی؛
  • راه‌اندازی کسب‌وکار.

اهداف مالی، همان چیزهایی هستند که مخارج خانوادگی‌ شما را بررسی می‌کند؛ مثلا من و همسرم سال گذشته، هرگونه درآمد اضافه را به‌عنوان پس‌انداز اضافی، کنار گذاشتیم. سرمایه ما در جریان بود و بررسی رشد آن، سرگرم‌کننده بود. وقتی تصمیم گرفتیم خانه‌ای بسازیم، می‌دانستم هزینه‌ها و ضرب‌الاجل‌های زیادی برای برآورده‌شدن وجود دارند. گرچه پرداخت هزینه خانه یک‌جا و نقدی تقریبا غیرممکن به نظر می‌رسید، شکستن آن به اهداف ماهانه، انگیزه زیادی به ما می‌داد. داشتن برنامه‌ای برای پولمان و هدفگذاری مالی، نه‌تنها رویای خانه‌دارشدن را ممکن ساخت، بلکه این روند، مشکل را سرگرم‌کننده نیز کرد.

دانستن اینکه پولم به‌سمت چیزی هدایت می‌شد که واقعا میخواستم، روحیه و انگیزه‌ام را تقویت می‌کرد. انگیزه جدیدی پیدا کردم تا بتوانم بیشتر برای هدفم تلاش کنم. درست است که لحظه‌هایی احساس خستگی می‌کردم و روزهایی وجود داشت که تنها کاری که می‌خواستم انجام دهم، استراحت‌کردن و خرج‌کردن پولم بود، اما یافتن راه‌های سرشار از خلاقیت برای رسیدن به هدف اصلی، بسیار سرگرم‌کننده و شیرین بود.

فراتر از همه این موارد، «شخصیت‌سازی» بود. زمانی در زندگی مشترک هست که می‌توانیم به عقب نگاه کنیم و از تلاش موفقیت‌آمیزی که با شریکمان انجام داده‌ایم، لذت ببریم. این تلاش‌ها ارتباط و رضایت را در قلبم پرورش می‌دادند. اکنون که نقل‌مکان کردیم، می‌دانم که مزایای این تلاش‌ها، بیشتر از خرید خانه است.

چرا تعیین اهداف مالی مهم است؟

چرا تعیین اهداف مالی مهم است

داشتن یک هدف، نحوه نگاه شما به پولتان را تغییر خواهد داد. خواهید دید که چگونه هر تصمیمی که می‌گیرید، برای سلامت مالی‌تان مهم است.

فرض کنید که هدفگذاری مالی نکرده‌اید. خرید روزانه یک لیوان قهوه، کاری غیرمعمولی نیست. مطمئنا می‌توانید قهوه را در خانه درست کنید و آن را به محل کار ببرید، اما قهوه‌ای که می‌خرید، طعم بهتری دارد؛ اجازه دهید تا به یک هفته کاری با خرید یک لیوان قهوه، نگاهی بیندازیم؛ این کار می‌تواند هر هفته ۲۵ دلار برای شما هزینه بردارد. با پول آن، چه کار دیگری می‌توانستید انجام دهید؟

اگر برای مدت ۵ سال هر ماه ۱۰۰ دلار با نخریدن قهوه ذخیره کنید، صندوق سرمایه‌گذاری شما به‌دلیل افزایش بهره، می‌تواند به بیش از ۷۰۰۰ دلار برسد؛ یعنی هزینه یک ترم تحصیل فرزندتان، با ۵ سال صرفه‌جویی در خرید یک لیوان قهوه، به‌دست خواهد آمد.

اگر پس‌انداز خود را به مدت ۳۰ سال سرمایه‌گذاری کنید، پول قهوه شما می‌تواند به بیش از ۲۸۰۰۰۰ دلار برسد. یک لیوان قهوه در روز را ترجیح می‌دهید یا ربع میلیون دلار طی ۳۰ سال؟ من هم قهوه دوست دارم، اما ۲۸۰ هزار دلار پول کمی نیست.

اگر می‌خواهید از نظر مالی امنیت داشته باشید، باید از مخارج کوچک و بزرگی که ضروری نیستند، جلوگیری کنید. تصمیم گیری امروز شما در مورد پولتان، در آینده تأثیر خود را نشان خواهد داد. پس هدفگذاری مالی را از همین امروز شروع کنید!

۵ قدم برای تعیین اهداف مالی

در ادامه ۵ روش مؤثر برای هدفگذاری مالی برایتان آورده‌ایم.

۱. اهدافتان را یادداشت کنید

وقتی قلم را روی کاغذ می‌گذارید و اهدافتان را می‌نویسید، فرایند خاصی در مغزتان اتفاق میفتد. به‌احتمال زیاد به اهدافتان خواهید رسید، زیرا با نوشتن آنها، به‌ خودتان تعهد می‌دهید که برای دستیابی به آنها تلاش می‌کنید. این اهداف نوشته‌شده را روی میز یا آینه اتاقتان بچسبانید. نگه‌داشتن اهداف در جایی که مدام بتوانید آنها را ببینید، باعث افزایش تمرکزتان می‌شود.

۲. اهدافتان را به‌درستی مشخص کنید

هدفتان نباید چیزی مثل «می‌خواهم پولم را صرفه‌جویی کنم» باشد؛ این هدف گنگ و مبهم است؛ در حقیقت، آنچه باید بنویسید این است : «قصد دارم امسال بدهی ۱۵۰۰۰دلاری خود را بپردازم».

۳. اهدافتان را سنجش‌پذیر کنید

اگر می‌خواهید سال بعد، ۱۵۰۰۰ دلار بدهی‌ خود را بپردازید؛ باید هر ماه ۱۲۵۰ دلار یا هر هفته ۲۹۰ دلار پس‌انداز کنید. تقسیم هدف به تکه‌های کوچک‌تر، باعث افزایش انگیزه می‌شود؛ زیرا هر بار که به اهداف کوچک‌تری دست پیدا می‌کنید، برای برداشتن گام‌های بعدی انرژی و انگیزه می‌گیرید.

۴. ضرب‌الاجلی دقیق تعیین کنید

ضرب‌الاجلی دقیق برای اهداف مالی خود تعیین کنید

اگر واقعا ضرب‌الاجلی برای اهدافتان مشخص نکرده باشید، آیا به آنها دست پیدا می‌کنید؟ بنی لوویس (Benny Lewis) می‌گوید: «۷ روز در هفته وجود دارد و «یک‌ روزی» شامل آن نمی‌شود».

این یعنی به‌جای اینکه به‌خودمان بگوییم که «یک روزی» به اهداف تعیین‌شده خود دست پیدا می‌کنیم، ضروری است که دقیقا مشخص کنیم که تا چه زمانی باید به اهدافمان برسیم.

از مشخص‌کردن ضرب‌الاجل برای اتمام برنامه‌ خود نترسید؛ اگر بعدا لازم شد، می‌توانید آن را تغییر دهید.

۵. بر اهداف خودتان تمرکز کنید، نه بر اهداف دیگران

نگاه‌کردن به آنچه دیگران انجام می‌دهند، بسیار آسان است و گاهی ممکن است احساس کنید که شما نیز باید همان کارها را انجام دهید. وقتی خودمان را با دیگران مقایسه می‌کنیم، وارد بازی‌ای می‌شویم که هیچ‌گاه در آن پیروز نخواهیم شد. وقتی اهداف مالی را تعیین می‌کنید، مطمئن شوید که این بهترین انتخاب برای شما است، نه دیگران؛ به‌عبارت دیگر، فقط به‌دلیل اینکه تمام دوستانتان وام‌هایی برای بازسازی آشپزخانه خود دریافت کرده‌اند، نباید شما هم دقیقا همین کار را بکنید. باید بر اهداف خودتان متمرکز شوید و بررسی کنید که چه چیزهایی لازم دارید.

تعیین اهداف مالی و روش های رسیدن به آن

تعیین اهداف مالی به ظاهر کار آسانی می آید.«می خواهم تا چند سال بعد خانه ای بخرم» یا «می خواهم با آسودگی خاطر بازنشسته شوم» یا «می خواهم فرزندانم را به دانشگاه بفرستم» و از این قبیل. چالش اصلی شما در اینجا تعیین اهداف واقع گرایانه است.

وقتی درک مشخصی از بودجه کنونی تان به دست آوردید، چالش بعدی این است که نقطه هایی را پیدا کنید که بتوانید کمتر خرج کرده یا بیشتر پول درآورید تا بتوانید به اهداف مالی تان دست پیدا کنید. در زیر به چند نکته برای رسیدن به این هدف اشاره می کنیم.

نخست. برای بدترین حالت ممکن برنامه ریزی کنید و برای دستیابی به بهترین حالت ممکن کار کنید.

غیر از برنده شدن در قرعه‌کشی حساب‌های قرض‌الحسنه بانک ها یا قرعه‌کشی شرکت های تولیدی چای و برنج و مایع ظرف‌شویی و شیرجه زدن درون استخری پر از پول، تعیین هدفی نظیر بازنشستگی با پنج میلیارد تومان اندوخته طی سه سال آینده آن هم با درآمدی کارمندی، به بیانی کاملاً محترمانه، غیرواقعی است.

بسیار مهم است که نسبی فکر کنید، چیزی که به‌صورت واقع گرایانه می‌توانید در طول یک سال، با کنار گذاشتن هزینه های احتمالی می‌توانید پس انداز کنید چقدر است؟ تصور نکنید که به‌یک‌باره قانونی وضع خواهد شد و شما را به آنچه شایسته آن هستید خواهد رساند. سعی کنید همیشه برای بدترین حالت ممکن برنامه ریزی کنید و به‌سختی برای بهترین حالتی که ممکن است برایتان اتفاق بیفتد، تلاش کنید. در این صورت حتماً از برنامه ریزی خود جلو خواهید زد و بدون توسل به اتفاقات ماورائی، به آنچه شایسته آن هستید، می‌رسید.

روش‌های هدف‌ گذاری

دکتر ادوین لاک (Edvin Locke)، پدر نظریه‌ی هدف‌گذاری و یکی از مشهورترین روان‌شناسان است. نتایج بررسی‌های او به شکل مقاله‌ای خلاصه با نام «ایجاد انگیزه از طریق هدف‌گذاری هوشمند» منتشر شده است. بعدها این نتایج با روش تحقیق فراتحلیل گسترده‌ای که انجام شد، به اثبات رسیدند. از ترکیب این بررسی‌ها مشخص شد که مهم‌ترین اصول مؤثر در هر تعیین اهداف مالی موارد زیر هستند:

۱. وضوح
اهداف واضح و روشن به مراتب بیش از اهداف کلی و مبهم، درک می‌شوند.« هرقدر هدفی مشخص‌ و صریح‌تر باشد، عملکرد رسیدن به آن، دقیق‌تر تنظیم می‌شود.»

۲. چالش
بعید است بتوان با اهداف خیلی آسان یا خیلی سخت، به جایی رسید. اهداف وقتی چالش‌برانگیز و در عین حال واقعی‌اند، بالاترین سطح انگیزه را موجب می‌شوند.

«اهدافی که هر دو ویژگی شفافیت و سختی لازم را دارند، به بهترین شکل ممکن انجام می‌شوند. بیشترین سطح تلاش در مورد وظایفی صورت می‌گیرد که تا حدی سخت باشند اما وقتی کاری بسیار آسان یا بیش از حد سخت است، تلاشی برای انجام آن رخ نمی‌دهد.»

۳. تعهد
تعهد، موجب انگیزه و استقامت مورد نیاز برای دستیابی به اهداف چالش‌برانگیز می‌شود. برای رسیدن به هدف‌تان باید به کاری که انجام می‌دهید و علت انجام آن کار، ایمان داشته باشید.«تعهد و احساس مسئولیت در برابر اهداف، زمانی به وجود می‌آید که (اولا) فرد متقاعد شود آن هدف مهم است؛ (ثانیا) مطمئن باشد که آن هدف دست یافتنی است.»

۴. بازخورد
وقتی اهداف مشخصی تعیین کردید، نظارت و پایش پیشرفت‌تان در رسیدن به آن اهداف، مهم است.«هدف‌ گذاری زمانی بیشترین اثر را می‌گذارد که نسبت به پیشرفت در هدف، بازخوردی وجود داشته باشد.»

هدف‌گذاری مالی
بنابر این بررسی، هدف گذاری مالی بر ۵ معیار بنا شده است که به اصطلاح SMART نامیده می‌شوند. این واژه از حروف اول ۵ کلمه‌ی زیر تشکیل شده است:

واضح و مشخص (Specific)؛

قابل اندازه‌گیری ( Measurable)؛

دست‌یافتنی (Attainable)؛

مرتبط (Relevant)؛

محدود به زمان ( Time-bound).

برای دستیابی به اهداف، باید ۵ معیار فوق را با هم همراه کنید تا در مسیر رسیدن به اهداف‌تان قرار بگیرید.

اکنون با آگاهی از این معیارها و به‌کارگیری‌ آنها، زمان آن رسیده که به تعیین اهداف مالی فکر کنید. اولین گام این است که تعیین کنید چه چیزی برای شما بیش از همه اهمیت دارد. می‌خواهید با استفاده از پول‌تان به چه چیزی دست پیدا کنید؟

من و ونسا (نویسنده مطلب و همسرش)، فرایند تعیین هدف را معمولا با توفان فکری شروع می‌کنیم. بدین ترتیب که می‌نشینیم و از عقاید و افکارمان صحبت می‌کنیم تا به ذهنیتی مشابه و مجموعه‌ای از اهداف یکسان برسیم. سپس همه موارد را یادداشت می‌کنیم. البته در این مرحله هیچ یک از اهداف را دسته‌بندی نمی‌کنیم.

من این روش را به همه توصیه می‌کنم. چراکه ترکیب گفت‌وگو و نوشتن اهداف‌ می‌تواند فرایندهای تفکرتان را روشن و شفاف کند. این شفافیت به شما کمک می‌کند که ارتباط بین پول و زندگی را بهتر درک کنید و در مورد آنها به خوبی فکر کنید. در واقع وقتی متوجه می‌شوید که با پول‌تان می‌توانید زندگی بهتری برای خود فراهم کنید، فرایند هدف‌گزینی‌تان واقعی و محکم خواهد شد.

نیازها و خواسته هایتان را دریابید

چه می خواهید؟ واقعاً به چه چیزهایی نیاز دارید؟ وضعیت مالی کنونی تان را ارزیابی کنید. دو لیست تهیه کنید:یکی لیست نیازهایتان و یکی لیست خواسته هایتان. برای درست کردن این لیست، از خودتان سوال کنید:

  1. چرا این را می خواهم؟
  2. اگر این را داشته باشم چه تغییری در زندگی ام ایجاد می شود؟
  3. چه چیزهایی واقعاً برایم مهم هستند؟
  4. آیا این با ارزش هایم تطابق دارد؟

بررسی کنید، کم کنید و به هدف بزنید

وقتی شروع به بررسی کردن می کنید، ممکن است متعجب شوید وقتی بفهمید صدها هزار تومان را در ماه فقط برای خورد و خوراک و هزینه های قابل تغییر دیگر خرج می کنید. خیلی از این هزینه ها را می توانید به سادگی کم کنید. کم کردن معمولاً استراتژی بهتری نسبت به قطع کردن است. باید واقع بین باشید. اینکار باعث می شود برای هزینه های غیرقابل پیش بینی آمادگی بیشتری داشته باشید.

هدف گذاری مالی چیست و چگونه آن را انجام دهیم؟

هدف گذاری مالی چیست

هدف گذاری در حوزه مالی (هدفگذاری مالی) به این معناست که در یک بازۀ زمانیِ مشخص به سطح دل‌خواهی از وضعیت اقتصادی برسیم. این کار لزوماً با افزایش حقوق یا درآمد ممکن نیست؛ مثلاً شما می‌توانید با قناعت‌کردن جلوی خیلی از هزینه‌های غیرضروری زندگی را بگیرید.

فرض کنید برای تولد همسرتان ۵میلیون تومان کنار گذاشته‌اید و قرار است مهمانی مفصلی بگیرید. اما همسر شما بیشتر از مهمانی به محبت شما نیاز دارد؛ بخشی از هدف گذاری مالی شما می‌تواند این باشد: «به‌جای صرف ۵میلیون برای تولد به همسرم هدیۀ واقعی و موردنیاز او را می‌دهم. با این کار هم در هزینه‌های زندگی‌مان صرفه‌جویی می‌کنم و هم به اهداف مالی در زندگی مان می‌رسیم.»

یکی از مسئله‌ها و موضوعاتی که معمولاً آدم‌ها با آن درگیر هستند، مسائل مالی و اقتصادی است. باتوجه‌به شرایط امروزی و بحران کرونا و بی‌ثباتی اقتصادی برای بسیاری از اقشار و شغل‌ها، افراد احساس نیاز بیشتری می‌کنند که مباحث مالی و اقتصادی را بفهمند.

اگر می‌خواهید هدف گذاری را اصولی و با تمرین و در فضایی کارگاهی یاد بگیرید، پیشنهاد ما به شما شرکت در دوره آموزش هدف گذاری مدیربان است.

همان‌طورکه در مقالات قبلی مدیربان گفتیم هدف گذاری مالی از جمله مهارت‌هایی است که در عصر حاضر بیش از پیش ضروری است و کسانی که این مهارت را به‌صورت عملی و کاربردی یاد بگیرند، به‌راحتی می‌توانند با انواع چالش‌های اقتصادی و مالی‌شان به بهترین شکل برخورد کنند؛ چراکه آن‌ها با این مهارت مشکلات را پیش‌‌بینی و خودشان برای هرگونه اوضاعی آماده می‌کنند و برای هر اتفاق و مشکلی برنامه‌ای دارند.

هدف گذاری مالی

حتماً در فیلم‌های اکشن دیده‌اید که وقتی نقشۀ «الف» اجرا نمی‌شود به‌سراغ نقشۀ «ب» می‌روند و باز اگر نقشۀ «ب» محقق نشود، نقشۀ «ج» را دنبال می‌کنند. افراد هدفمند هم هیچ‌وقت تسلیم و محکوم شرایط نمی‌شوند؛ چون باور دارند انسان فرزند انتخاب‌هایش است، نه محکوم شرایط.

شخص هدفمند با هر اتفاق طوری برخورد می‌کند که او را به هدفش نزدیک کند و هیچ‌وقت در برابر اتفاق تسلیم و خلع سلاح نمی‌شود. او در لحظه برنامه و سناریو خلق و اجرا می‌کند و به‌سمت حادثه‌ها و مشکلات با رویکردی تهاجمی حرکت می‌کند؛ نه اینکه در برابر آن‌ها تسلیم بشود و زانوی غم بغل بگیرد.

بنابراین لازم و ضروری است که خودمان را به این مهارت خیلی مهم مجهز کنیم و در بخش‌های مختلف زندگی ازجمله بخش اقتصادی و مالیِ زندگی، هدفمند جلو برویم و هیچ عاملی ما را متوقف نکند.

تعیین اهداف مالی

یکی از راه‌های چرا تعیین اهداف مالی مهم است؟ رسیدن به زندگیِ متعادل و جامع، طراحی سیستم زندگی و هدفگذاری براساس چرخ زندگی است. چرخ زندگی به شما کمک می‌کند باتوجه‌به شرایطتان در بخش‌های مختلف زندگی در چه جایگاه و وضعیتی هستید. بنابراین کمکِ اول چرخ زندگی افزایش خودآگاهی و خوشناسی شما دربارۀ وضعیت و شرایطتان در حال حاضر است.

برای سنجیدن چرخ زندگی، شما به بخش‌های مختلف زندگی‌تان (ازجمله مالی) باتوجه‌به شاخص‌هایی که خودتان تعیین کرده‌اید، نمره می‌دهید. در گام بعدی خواسته‌هایتان را از زندگی باتوجه‌به بخش‌های مختلف چرخ زندگی می‌نویسید و کارهایی را معلوم می‌کنید که در هر بخش باید انجام بدهید تا به آن وضعیت دل‌خواه برسید.

پشنهاد می‌کنیم اگر مایلید درباره چرخ زندگی بیشتر بدانید وبینار رایگان چرخ زندگی را دانلود کرده و ببینید.

حالا می‌توانید باتوجه‌به وضعیت موجود و وضعیت مطلوبتان و باتوجه‌به چرخ زندگی‌تان برنامه‌ریزی کنید و شروع به کار و اقدام کنید. سؤال اینجاست که ما در این بخش چه وضعیت و شرایطی داریم و به خودمان چه نمره‌ای می‌دهیم و برای آینده می‌خواهیم چه مسیری را طی کنیم؟

بنابراین منظور ما از هدف گذاری مالی این است که برای آینده و اهداف اصلی‌مان در قسمت مالی و اقتصادی زندگی چه طرحی داریم و چگونه می‌خواهیم آن را مدیریت کنیم.

یادتان باشد همیشه باید به این توجه کنیم که چرخ زندگی ما چگونه است و آیا زندگی متعادلی داریم یا نه؛ زیرا یکی از مهم‌ترین عوامل خشنودی و رضایت هر انسانی متعادل‌بودن چرخ زندگی‌اش است.

منظور از تعادل این است که من باید در تمام بخش‌ها یک نمرۀ واحد بگیرم؛ نه. اینکه نمرۀ من عدد بالایی باشد هم اهمیت ندارد؛ ولی مهم است که در تمام حوزه‌های نمرۀ یکسانی بگیریم.

اگر در هدف گذاری مالی ضعیف هستید در دوره مدیریت مالی فردی به شما آموزش داده‌ایم چگونه با بودجه کم سرمایه گذاری و پس انداز کنید.

دوره مدیریت مالی فردی

مراحل هدف گذاری مالی به‌صورت گام به گام

هدف گذاری مالی تقریباً به هدف گذاری‌ در بخش‌های دیگر زندگی‌ شبیه است؛ اما در این حوزه به بررسی‌های دقیق‌تری نیاز داریم؛ زیرا سروکار ما با اعداد و ارقام است و تحلیل ما کمّی است.

مراحل هدف گذاری مالی

هدف گذاری کردن در حوزۀ مالی ۴ مرحله دارد

هدف گذاری مالی ۴ مرحله دارد:

  1. بودجه‌بندی؛
  2. ثبت هزینه‌ها و درآمدها؛
  3. بررسی ماهانه؛
  4. هدف گذاری برای آینده (ماه آینده).

بودجه‌بندی

اول هر ماه باید براساس دارایی و نیازهای ابعاد مختلف زندگی‌تان هدف گذاری کنید و برای هرکدام از این ابعاد بودجۀ مالی در نظر بگیرید؛ مثلاً برای ملزومات زندگی ۶۰درصد از درآمد، برای تفریح ۲۰درصد، برای سرمایه‌گذاری ۱۵درصد و برای امور عام‌المنفعه (امور خیر) ۵درصد اختصاص‌ دهید.

ثبت درآمدها

از مجموع درآمد‌های ماهانه‌تان فهرستی تهیه کنید تا درنهایت مشخص شود چقدر درآمد خواهید داشت. سعی کنید در هر ماه برای خودتان درآمد ثابت ایجاد کنید.

ثبت هزینه‌ها

طبق بودجه‌بندی که داشتید در این بخش باید هزینه‌هایتان را در طول ماه فهرست کنید و در آخر ببینید آیا طبق بودجۀ تعیین‌شده خرج کرده‌اید یا خیر.

بررسی ماهانه

در پایان هر ماه باید مثل یک حسابدار به بررسی دخل‌وخرج‌تان بپردازید و بررسی کنید چه هزینه‌هایی داشتید. کدام هزینه‌ها ضروری و کدام غیرضروری بوده، کدام هزینه‌ها بر مبنای نیاز شما بوده و کدام براساس خواستۀ شما، چه سرمایه‌گذاری‌های موفقی کردید، چقدر کسری بودجه داشتید یا در پایان ماه اضافه هم آورده‌اید. جه منابع درآمدی دارید، به چه طریقی می‌توانید در ماه آینده درآمدتان را افزایش دهید و… . این‌ها سؤالاتی است که باید در پایان هر ماه از خودتان بپرسید تا با خودآگاهی اهداف مالی ماه آینده را مشخص کنید.

پس از بررسی ماهانه حالا وقت هدف گذاری برای ماه آینده است. وقتی با این قاعده آشنا شوید، می‌توانید به هدف گذاری های بلند مدت (سالانه و چندساله) هم فکر کنید و در آخر باید به مرحله‌ای برسید که با تخصصی که دارید، کسبِ درآمد کنید و با سرمایه‌گذاریِ درست دارایی‌های‌تان را افزایش دهید.

اصلی مهم در برنامه ریزی و هدف گذاریِ مالی

یکی از اصول مهم در برنامه ریزی و هدف گذاری مالی این است که حتماَ حتماَ و حتماُ هزینه‌ها، درآمدها و نیازهایتان را ثبت کنید، بررسی ماهانه داشته باشید، کار‌های جدید راه بیاندازید، درآمد فعال داشته باشید و بودجه‌بندی را فراموش نکنید.

اصول هدف گذاری مالی

مراحل هدف گذاری مالی از بعد نگرشی

تحلیل وضعیت گذشته و حال خیلی به ما کمک می‌کند که آینده را چگونه طراحی و خلق کنیم؛ بنابراین برای اینکه هدف گذاری مالی درستی داشته باشیم باید از بُعد نگرشی ۵ مرحلۀ زیر را تحلیل و بررسی کنیم.

برای هدف گذاری مالی باید این موارد را بررسی کنیم؟

  1. از لحاظ مالی کجا بودم؟ (وضعیت گذشته)؛
  2. کجا هستم؟ (وضعیت موجود)
  3. کجا باید باشم؟ (باورها و ارزش‌ها)؛
  4. تا کجا می‌خواهم بروم؟(خواسته‌ها و مطلوبیت‌ها و ایده‌ها)؛
  5. تا کجا می‌توانم بروم؟ (اقدام و عمل).

معمولا افراد در هدف گذاری مالی مستقیم بدون هیچ مقدمه و پیش‌نیازی، سریعاً سراغ مرحله چهارم می‌روند؛ طبیعی است که غالبا به اهدافشان هم نمی‌رسند.

بهتر است بدانید یک کوچ می‌تواند به شما در رسیدن به وضعیت مطلوبتان کمک کند؛ اتفاقی که دقیقا در جلسات کوچینگ رخ می‌دهد. برای آشنایی بیشتر با کوچینگ مقاله کوچینگ چیست را بخوانید.

بررسی وضعیت گذشته و وضعیت موجود

اینکه ما بدانیم از کجا شروع و چه فرایندی را طی کردیم که به وضعیت فعلی رسیدیم خیلی مهم است. چرا؟ چون گذشتۀ ما بهترین اطلاعات و داده‌های اختصاصی‌مان را می‌تواند به ما بدهد.

با این اطلاعات و داده‌ها می‌توانیم طرحی متناسب با شرایط خودمان بریزیم؛ نه طرح و هدف های دیگران. زیرا ما باور داریم هر فردی نقشۀ خاص خودش را دارد و نمی‌تواند از نسخۀ دیگران استفاده کند.

البته می‌توانیم از نسخۀ دیگران یاد بگیریم و الگوبرداری کنیم؛ ولی این مهم است شرایط فردی و خانوادگی و ارزشی و محیطی و فرهنگی خودمان را هرچه بیشتر بشناسیم و و متناسب با آن طرح و نقشه داشته باشیم و هدف گذاری مالی چرا تعیین اهداف مالی مهم است؟ کنیم.

بررسی وضعیت گذشته

سؤالاتی که به ما کمک می‌کند تا وضعیت گذشته و حالمان را تحلیل کنیم ازاین‌قرار است:

  • من در مقاطع مختلفِ زمانی تا الان چه درآمدهایی کسب کردم؟ از چه طریق و روشی؟ هرکدام از آن‌ها چه مزایا و معایبی داشتند؟
  • چه درآمدهایِ بیشتری می‌توانستم کسب کنم، ولی نکردم و سراغشان نرفتم؟
  • چه هزینه‌هایی داشتم؟ کجاها می‌توانستم در این هزینه‌ها صرفه‌جویی کنم؟
  • کجاها باید هزینه می‌کردم، ولی نکردم؟
  • کجاها سرمایه‌گذاری کردم؟ هرکدام از آن‌ها چگونه بود؟
  • آیا اصلاً برنامه‌ای برای سرمایه‌گذاری داشتم؟
  • در مباحث مالی آیا من بیشتر به‌دنبال ثروت بودم یا در حال فرار از فقر؟
  • نسبت هزینه‌ها با درآمدم در مقاطع مختلف چگونه بود؟ کمتر یا بیشتر یا مساوی؟
  • در حال حاضر چه درآمدها و هزینه‌هایی دارم؟ موجودی‌ام چقدر است و چگونه رو به جلو پیش می‌روم؟ آیا تحلیلی نسبت به روز و هفته و ماه گذشته دارم؟

و سؤالاتی از این جنس. این سؤالات به تحلیل وضعیت موجود شما کمک می‌کند.

بررسی باورها و ارزش‌هایمان

باورها و طرز فکر ما در هدف گذاری مالی نقش دارند

در مرحلۀ بعدی به این می‌پردازیم که دربارۀ وضعیت مالی و اقتصادی‌مان چه باورها و نگرش‌ها و ارزش‌هایی داریم. آیا دربارۀ وضعیت مالی‌مان بایدهایی داریم یا نه. اگر داریم آن‌ها چه هستند؟ این باورها دربارۀ خودمان هستند یا دیگران؟

به‌عنوان مثال ممکن است چرا تعیین اهداف مالی مهم است؟ باورمان این باشد: «پول‌دارشدن توی این زمونه غیرممکنه یا اینکه فقط باید پارتی داشته باشی تا بتونی پول‌دار بشی».

ما باید قبل از هدفگذاری این بایدها و باورهای‌‌مان را دربارۀ موضوعات اقتصادی و مالی بشناسیم؛ زیرا اگر به این باورها توجهی نداشته باشیم، به احتمال زیاد در هدفگذاری‌های مالی و محقق‌کردن اهدافمان گیر می‌کنیم.

باورهای مالی نقش مهمی در تحقق اهداف مالی دارند

مثلاً کسی که باورش این است افراد ثروتمند آدم‌های مغروری هستند و به اطرافیانشان کمک نمی‌کنند؛ اما هدف مالی بزرگی داشته باشد، طبیعی است این باور مانع می‌شود تا او به این هدفش یعنی ثروتمندشدن برسد.

ر ادامه نمونه‌ای از باورهای مالی را می‌آوریم تا باورهای خودتان را بسنجید و ببینید چه باورهایی درزمینۀ ثروت‌اندوزی ‌دارید.

  • برای پول درآوردن باید سرمایه داشته باشم.
  • اگر بخواهم پول زیادی در بیاورم، نمی‌توانم زندگی متعادلی داشته باشم.
  • موفقیت مالی من به بازار شغلی و وضعیت اقتصادی بستگی دارد.
  • برای پول‌دار شدن باید ریسک‌های بزرگی بکنم.
  • پول مقیاسی است برای اینکه بسنجم زندگی من چقدر ارزشمند است و من چقدر موفق هستم.
  • برای اینکه پول زیادی در بیاورم، باید حتماً در شغل‌های خاصی مشغول به کار باشم.
  • با پولِ بیشتر می‌توانم تأثیر مثبت بیشتری روی دنیا بگذارم.
  • با پول انسان‌ها از فقر و شکست و همۀ گناهان ناشی از آن خلاص می‌شوند.
  • من هم مانند تمام ثروتمندانِ دیگر می‌توانم ثروتمند بشوم.
  • و… .

بنابراین خیلی مهم است چه باورها و ارزش‌هایی دربارۀ مباحث مالی و اقتصادی دارید. همین باورهاست که شما را در محقق کردن هدف های مالی در زندگی تان مصمم و محکم نگه می‌دارد و باعث می‌شود هیچ‌وقت کم نیاورید و عقب‌نشینی نکنید.

هدف گذاری مالی و تنظیم اهداف مالی

امور مالی می تواند هر کسی را به نقطه اضطراب شدید و نگرانی سوق دهد. در این مقاله، ما راه هایی را در مورد چگونگی تعیین اهداف مالی بررسی خواهیم کرد.

چگونگی تنظیم اهداف مالی

هدف گذاری مالی

اگرچه تعیین اهداف مالی ممکن است به نظر یک کار سخت و دشواری باشد، اما برای کسی که دارای اراده و وضوح تفکر باشد، آسان است. سعی کنید از این نکات استفاده کنید.

نیازها و خواسته های تان را دریابید

چه می خواهید؟ واقعاً به چه چیزهایی نیاز دارید؟ وضعیت مالی کنونی تان را ارزیابی کنید. دو لیست تهیه کنید: یکی لیست نیازهای تان و یکی لیست خواسته های تان. برای درست کردن این لیست، از خودتان سوال کنید:

  • چرا این را می خواهم؟
  • اگر این را داشته باشم چه تغییری در زندگی ام ایجاد می شود؟
  • چه چیزهایی واقعاً برایم مهم هستند؟
  • آیا این با ارزش هایم تطابق دارد؟

واقع بینانه باشید

چالش اصلی شما در اینجا تعیین اهداف واقع گرایانه است. منظور ما از اهداف واقع گرایانه اهدافی است که در مدت زمان تعیین‌شده، دست‌یافتنی باشد. تعیین هدف های بسیار بالا و غیرممکن تنها زمینه ‌ساز عدم موفقیت و ناامیدی شما هستند.

اصلاح رفتار

اشتباه نکنید زندگی مالی شما را پول چرا تعیین اهداف مالی مهم است؟ چرا تعیین اهداف مالی مهم است؟ تشکیل نمی دهد، بلکه این رفتار شما در مواجهه با پول است که زندگی مالی شما را می سازد. کنار گذاشتن عادت های بد همیشه سخت است و عادت های مالی نیز از این قاعده مستثنی نیست. بهتر است قبل از اینکه اولین درآمد کسب شود، عادات مالی درست درباره درآمد در فرد ایجاد شود. پس برای شروع باید رفتار خود را مدیریت کنیم و عادت های بد مصرفی و تصمیم گیری های غلط و بدون فکر را کنار بگذاریم.

اهداف کوتاه مدت در مقابل بلند مدت

تنظیم اهداف کوتاه مدت مالی

رویکرد دستیابی به هر هدف مالی، یکسان نیست. مهم است که اهداف را به کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم کنید. اهدافی که برای سه سال آینده می خواهید به آن برسید به عنوان اهداف کوتاه در نظر بگیرید. همه‌چیز با اهداف کوتاه مدت آغاز می‌شود. این چرا تعیین اهداف مالی مهم است؟ اهداف نیازمند این هستند که شما به‌صورت مشخص گام های رسیدن به آنها را تعیین کنید تا کمک حال شما در رسیدن به اهداف بلند مدت باشند.

الویت بندی اهداف مالی

پس از تقسیم ‌بندی هر هدف بر مبنای زمان، باید اهمیت هر یک از اهداف را در نظر بگیرید. اگر مانند بیشتر مردم، شغلی با درآمد متوسط دارید، بنابراین برای تأمین تمام اهداف ‌تان به ‌اندازه‌ کافی پول ندارید. پس رتبه ‌بندی اهداف ‌تان برمبنای اهمیت نسبی آنها، کمک می کند تا بتوانید اهدافی مهم ‌تر را اولویت ‌بندی کنید.

البته برخی از اهداف را باید در هم ادغام کرد؛ چراکه معمولا با تأمین اهداف کوتاه مدت می ‌توان به اهداف طولانی ‌تر دست یافت. به طور مثال زمانی می توانید از یک بدهی کاملا رها شوید که اقساط آن را در مدت ‌های کوتاه معین بپردازید. یا برای بازنشستگی باید پس ‌انداز داشته و روی بخشی از درآمدتان سرمایه ‌گذاری کنید. همچنین به یاد داشته باشید که برخی از اهداف مالی فقط یک بار رخ می‌دهند، درحالی ‌که برخی از اهداف دیگر ممکن است هر سال تکرار شوند.

در نظر گرفتن تورم

رونالد ریگان یک بار گفت: “تورم به اندازه یک قاتل خشن، مانند یک دزد مسلح و یک مهاجم مرگبار، ترسناک است”. بنابراین هر زمان که اهداف دراز مدت تعیین کردید، تورم را در نظر بگیرید.

عدم مقایسه خود با دیگران

دردسرهای مقایسه خودتان با دیگران

افراد موفق از نظر مالی زمان و پول را برای مقایسه خود با دیگران و یا این که شبیه آنها باشند، هدر نمی دهند. این افراد بر اهداف و توانایی های مالی خود متمرکز می شوند.

چشم از هدف تان برندارید

نوشتن روی کاغذ (خب، شاید این روش قدیمی شده باشد، شما می ‌توانید این کار را در اپلیکیشن نوت موبایل خود انجام دهید) یک چیز است، دنبال کردن آن‌ها چیزی دیگر… تعهد می ‌خواهد. اهداف تان را مرتباً بازبینی کنید تا مصمم ‌تر شوید. هرگز هدف های کوتاه مدت ۱ و ۵ میلیون تومانی را دست کم نگیرید، چون درنهایت به هدف های چند ده میلیونی و شاید حتی چند صد میلیونی منجر می ‌شوند.

چیزی را که صاحبش هستید، فراموش نکنید

وقتی راجع به آینده صحبت می ‌کنیم، فراموش کردن گذشته آسان می ‌شود. بدهی های شما به قوم‌ و خویش و دوستان تان و از همه مهم تر بانک ها، اعتنایی به امیدها و آرزوهای شما ندارند. آنها همچنین به اهداف و برنامه های شما نیز اهمیتی نمی ‌دهند. در هنگام برنامه ریزی مالی برای آینده، بدهی های خود را نیز در نظر داشته باشید. در حقیقت، قبل از اینکه هدف مالی دیگری به سرتان بزند، اصلی ‌ترین هدف تان باید خلاص شدن از شر بدهی های فعلی ‌تان باشد. وقتی شما از محل پس انداز خود در حساب بانکی ۱۰ درصد سود دریافت می‌کنید و در عوض ۲۲ درصد بهره بابت وامی که در دوران دانشجویی از بانک گرفته ‌اید پرداخت می‌کنید، هر نوع برنامه ریزی برای آینده بی ‌فایده است. اول فکری به حال بدهی های خود کنید.

همکاری با مشاوران حرفه ای

حتی باهوش ترین و موفق ترین افراد در جهان به کمک افراد حرفه ای دیگر نیازمند هستند. آنها ترس و نگرانی از مشاوره با افراد متخصص در حوزه های خاص ندارند.

حتی اگر شکست خوردید دوباره شروع کنید

اگر یک اشتباه را انجام دادید، جهان به پایان نخواهد رسید. به یاد داشته باشید که برنامه های انعطاف پذیر، برنامه های واقع گرایانه تر هستند. بنابراین به جلو بروید و سعی کنید اهداف مالی خود را همان طور که برنامه ریزی شده دنبال کنید، اما اگر به دلایلی به این برنامه دست پیدا نکردید، سریع ناامید نشوید. همه چیزهایی که باید انجام دهید این است که در جاده بمانید و قول بدهید تا به انتها (هدف تان) برسید، مهم نیست که چند بار در طول راه زمین می خورید.

کنترل هزینه های ناگهانی

کنترل هزینه های ناگهانی

همگی ما مواقعی را که تمایلی ناگهانی به خرید چیزی که می خواهیم، اما نیاز ضروری به آن نداریم را تجربه کرده ایم. تفاوت بین اکثر مردم و آنهایی که از امنیت مالی سود می برند و موفق هستند، به کنترل این خریدهای ناگهانی باز می گردد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.