بررسی معیارهای مالی مؤثر بر تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار
در این پژوهش معیارهای مالی مؤثر بر تصمیمگیری سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار ایران مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور پانزده معیار مالی که با توجه به تحقیقات پیشین و نظر تحلیلگران و متخصصان بازار سرمایه میتواند بر تصمیمگیری سرمایه گذاران مؤثر باشد، مطرح شده است. دادههای مورد نیاز برای آزمون فرضیهها با وسیله پرسشنامه از یک نمونه شامل 204 سرمایهگذار بورس جمعآوری شده است. این عوامل به طور کلی تحت عنوان گروه معیارهای مالی مورد بررسی قرار گرفت ضمن اینکه به صورت تک به تک نیز این معیارها بررسی، و میزان اهمیت آنها نیز از نظر سرمایه گذاران سنجیده شده است در هر قسمت بنابه نوع دادهها از آزمونهای مناسب آماری مانند تی استیودنت، کروسکال والیس، کی دو، دقیق فیشر، ویلکاکسون و فریدمن استفاده شد. نتایج آزمون فرضیههای تحقیق نشان میدهد که معیارهای مالی برای سرمایهگذاران با اهمیت است. در بررسی مورد به مورد تأثیر پانزده عامل مالی بر تصمیمات سرمایهگذاران مشخص شد، معیارهایی چون سرعت و قدرت نقدشوندگی سهام، روند قیمت سهام و وضع بازار سهام از عوامل معروفی چون سود هر سهم و نسبت قیمت به سود بااهمیتتر بود.
کلیدواژهها
- تصمیمگیری سرمایهگذاران
- معیارهای مالی
- روند قیمت سهام
- وضع بازار سهام
- نسبت قیمت به سود
20.1001.1.20088914.1391.3.8.8.0
مراجع
- خلیفهسلطانی، سید احمد؛ ملانظری، مهناز و سجاد پاکدل (1389)، ارتباط خطای پیشبینی سود و اقلام تعهدی، دانش حسابداری، شماره 3، ص 76-59.
- سینایی، حسنعلی؛ مرتضوی، سعید و یاسر تیموری اصل (1384)، پیشبینی شاخص بورس ارواق بهادار تهران با استفاده از شبکههای مصنوعی، بررسیهای حسابداری و حسابرسی، شماره 41، ص 83-59.
- فهیمیدوآب، رکسانا (1384)، بررسی درجه اهمیت عوامل موثر بر رفتار سرمایهگذاران سهام عادی در تالار بورس اوراق بهادار مشهد و مقایسه تطبیقی آن با رفتار سرمایهگذاران در تالار بورس اوراق بهادار تهران، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا.
- لاری دشت بیاض، عباس (1389)، ارزیابی تاثیر افشای اطلاعات غیرمالی بر تصمیمات سرمایهگذاران، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه فردوسی مشهد.
- مختاریان، امید (1383). بررسی عوامل موثر بر تصمیمگیری سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار تهران، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس.
- Al-Ajmi, J., (2009). Investors' use of corporate reports in Bahrain, Managerial Auditing Journal, Vol. 24, No. 3; pp. 266-289.
- Belzile, R., Fortin, A., and Viger, C., (2006). Recognition versus Disclosure of Stock Option Compensation: An Analysis of Judgments and Decisions of Nonprofessional Investors. Canadian Accounting Perspectives. Vol. 5, No. 2; pg. 147
- Christiansen, C., Schröter, J., Rangvid, J., and Rangvid, J., (2007), Are economists more likely to hold stocks?, Review of Finance, Vol, 12, No. 3, pp. 465-496.
- Dorn, D., and Huberman, G., (2005). Talk and action: what individual investors say and what they do, Review of Finance, Vol. 9, No. 4, pp. 437-481.
- Feng, L., & Seasholes, M.S, (2005). Do investor sophistication and trading experience eliminate behavioral biases in financial markets? Review of Finance. Vol. 9, No. 3, pp. 305-351.
- Glaser, M., and Weber, M., (2008). Which past returns affect trading volume? Journal of Financial Markets, Vol. 12, No. 1, pp. 1-31.
- Goetzmann, W.N., and Kumar, A., (2008). Equity portfolio diversification, Review of Finance, Vol. 12, No. 3, pp. 433-463.
- Hayley, H., (2007). Report Analyzes importance of investor behavior national underwriter. Life & Health. Vol. 111, No. 28; pp. 10.
- Lipe, M.G., (1998). Individual investors' risk judgments and investment decisions: The impact of accounting and market data. Accounting Organizations and Society. Vol. 23, No. 7, pp. 625-640.
- Marilyn, C.M., & Geoffrey, N.S., (2003). What individual investor's value: Some Australian evidence. Journal of Economic Psychology. 539–555.
- Nagy, R.A., and Obenberger, R.W., (1994). Factors influencing individual investor behavior. Financial Analysts Journal, Vol. 50, No. 4; pp. 63-68.
- Ng, L., and Wu, F., (2005). Revealed stock preferences of individual investors: Evidence from Chinese equity markets. Pacific-Basin Finance Journal, Vol. 14, No. 2, pp. 175-192.
- Peng, L., and Xiong, W., (2005). Investor attention, overconfidence and category learning. Journal of Financial Economics, Vol. 80, No. 3, pp. 563-602.
- Shim, G.Y., Lee, S.H., and Kim, Y.M., (2006). How investor behavioral factors influence investment satisfaction, trust in Investment Company, and reinvestment intention, Journal of Business Research, Vol. 61, No. 1, pp. 47-55.
- Veld, C., and Merkoulova, Y.V., (2007). The risk perceptions of individual investors. Journal of Economic Psychology, Vol. 29, No. 2, pp. 226-252.
آشنایی کامل با بازارهای مالی و انواع آن
بازار مالی، واژهای است که در بسیاری از بازارها به کار میرود. به بازارهایی که در آنها تجارت، خرید و فروش انجام میشود، بازار مالی میگویند. معاملات اوراق بهادار مانند: اوراق سهام، اوراق قرضه، ارز و… در بازارهای مالی انجام میشود. از ویژگیهای این بازار میتوان به مشخص بودن قیمت و قوانین مربوط به هزینه معاملات اشاره کرد. قیمت اوراق بهادار در بازارهای مالی با توجه به عرضه و تقاضا تعیین میشود. با استفاده از بازارهای مالی ، شرکتها سرمایه مورد نیاز خود را برای انجام فعالیتهای جدید تامین میکنند.
زمانی که از بازارهای مالی صحبت میشود، اولین گزینه ای که به ذهن ما میرسد، بازار بورس و اوراق بهادار است، در صورتی که بازارهای مالی متعددی نیز مانند: بازار بورس، بازار طلا، بازار پول، بازار مسکن و… وجود دارد. یکی از راههای سرمایهگذاری، خرید دارایی های مالی است. از انواع داراییهای مالی میتوان به: سپردهگذاری در بانکها، صندوقهای بازنشستگی و انواع بیمهنامهها اشاره کرد.
بازارهای مالی بر اساس معیارها
بازارهای مالی بر اساس معیارها به سه دسته تقسیم میشوند:
- طبقهبندی بر اساس نوع دارایی
- طبقهبندی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار
- طبقهبندی بر اساس سررسید تعهدات مالی
1- بازار مالی بر اساس نوع دارایی
بازار مالی بر اساس نوع دارایی به چند دسته تقسیم میشود. بازار سرمایه نیز بخشی از این بازارها میباشد. نمونهای از این بازارها عبارتند از:
بازار سهام: که در آن، سهام شرکتها عرضه میشود.
بازار اوراق بدهی: بازاری که در آن، داد و ستد ابزارها با درآمد ثابت صورت میگیرد.
بازار ابزارهای مشتق: بازار معاملات ابزارهای مبتنی بر دارایی های مالی يا فيزيكی (كه از آن جمله میتوان به قرارداد اختيار معامله و قرارداد آتی اشاره كرد) میباشد.
در ادامه به طور کامل بازارهای مالی را به شما معرفی میکنیم.
2- بازار مالی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار
بازارهای مالی بر این اساس به دو بازار اولیه و بازار ثانویه تقسیم میشوند.
بازار اولیه (Primary Market)
بازاری است که در آن داراییهای مالی خود با منابع بلندمدت را میتوانید مبادله کنید. در این بازار، فروشنده اوراق بهادار با فروش این اوراق، وجه مورد نیاز خود را به دست میآورد.
بازار ثانویه (Secondary Market)
در این بازار، اوراق بهاداری که قبلاً منتشر شده، خرید و فروش میشوند. این بازار، سبب میشود که افراد از فروش اوراق خود و تبدیل آن به نقدینگی اطمینان یابند؛ همچنین این بازار، قیمت سهامهای منتشر شده به عنوان عرضه اولیه را نیز مشخص میکند.
بازار ثانویه به دو دسته تقسیم می شود:
بازار سازمان یافته بورس اوراق بهادار (Stock Market)
بازار رسمی سرمایه است که در آن خرید و فروش سهام شرکتها و اوراق قرضه مؤسسات دولتی و خصوصی انجام میشود. بازار بورس اوراق بهادار نیز در این بازار قرار میگیرد. قیمت سهام در این بازار، با توجه به عرضه و تقاضا تعیین میشود.
بازار فرابورس (Over the Center Market)
دومین بازار سرمایه ایران، بازار فرابورس میباشد. این بازار همانند بازار بورس است، با این تفاوت که شرایط پذیرش در آن راحت تر از بازار بورس میباشد. این بازار به چهار دسته بازارا ول، بازار دوم، بازار پایه (زرد، نارنجی و قرمز) و بازار سوم تقسیم میشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه بازار فرابورس و تفاوت آن با بازار بورس به مقاله تفاوت بورس و فرابورس مراجعه کنید.
3-بازارهای مالی بر اساس سررسید تعهدات مالی
بازار پول
بازار پول، بازاری برای داد و ستد پول و ديگر داراییهای مالی جانشین نزدیک به پول (كه سررسيد كمتر از يك سال دارند) می باشد؛ همچنین از بازار پول، میتوان با عنوان بازار ابزارهای مالی کوتاهمدت با ریسک کم در عدم پرداخت، نقدشوندگی و ارزش اسمی بالا نام برد.
در ادامه بازار پول را به طور کامل توضیح خواهیم داد.
انواع بازارهای مالی
بازارهای مالی به دو دسته تقسیم میشوند:
1 – بازار سرمایه (Capital market)
2 – بازار پولی (Money market)
بازار سرمایه (Capital market)
بازار سرمایه، نمونهای از بازارهای مالی است که در آن داد و ستد ابزارهای مالی با سررسید بیشتر از یک سال و همچنین داراییهای که سررسید ندارند، انجام میشود. بازار سرمایه از مهمترین بازارها برای پسانداز و تأمین سرمایه شرکتها میباشد. از متداولترین شکل مبادله مالی در بازار سرمایه، تامین مخارج مالی دولت میباشد.
ابزارهای بازار سرمایه
بازار سرمایه از دو ابزار برای داد و ستد استفاده میکند: ابزارهای تامین مالی دراز مدت و ابزارهای ویژه مدیریت خطر
ابزارهای تامین مالی دراز مدت
این ابزارها در بازارهای مالی به چند دسته تقسیم میشوند که در ادامه هرکدام را به طور کامل توضیح خواهیم داد.
سهام: بخشی از داراییهای یک شرکت یا واحد تولیدی است که دارندگان آن به اندازه سهمی که خریداری کرده اند، مالک آن شرکت میشوند.
سهام عادی: نوعی ابزار سرمایهگذاری است که نشانگر مالکیت دارندگان آن میباشد و به دو دسته سهام بانام و سهام بی نام تقسیم میشود.
سهام ممتاز: اوراق بهاداری است که دارندگان آن با توجه به درآمد و دارایی شرکت، در آن شریک میشوند. زمانی که قیمت سهام عادی بیشتر باشد، این سهام انتشار پیدا میکند.
اوراق قرضه: اسنادی هستند که به موجب آن، شرکت موظف است سالانه، سودی را به دارندگان آن پرداخت کرده و در زمان سررسید، اصل مبلغ را پرداخت کند.
اوراق مشارکت: اوراقی با سود علیالحساب است که در آن، شرکت متعهد میشود طی زمان مشخصی، سود و اصل پول را پرداخت کند.
ابزارهای ویژه مدیریت خطر
مقابله با ریسک ناشی از نوسانات قیمتی از کارکردهای مهم بازار سرمایه است. این کارکرد از طریق به کارگیری ابزارهایی تحت عنوان ابزارهای مشتق انجام میشود. معامله گران این ابزارها، با پذیرش هزینهای کم، از ریسک زیاد نوسان قیمت جلوگیری کرده و آن را به سایر سرمایهگذاران منتقل میکنند.
از مهمترین ابزارهای مشتق بازار سرمایه که جزء بازارهای مالی میباشد، می توان به قرارداد اختیار معامله اشاره کرد. اختیار معامله، قراردادی بین خریدار و فروشنده است. در این قرارداد، خریدار حق خرید یا فروش مقداری معینی از دارایی درج شده در قرارداد را دارد. به عبارت دیگر، در این قرارداد، خریدار به ازای پرداخت هزینه حق معامله، دارایی درج شده در این قرارداد را خریداری کرده و در زمان مشخص و به قیمت تعیین شده، حق خرید و فروش آن را دارد.
از دیگر ابزارهای مشتق بازار سرمایه میتوان به قرارداد تحویل آتی اشاره کرد. در این قرارداد، تحویل کمیت و کیفیت مشخصی از یک کالا با قیمت و زمان مشخص، تنظیم میشود. همچنین طبق این قرارداد، خریدار، مقدار مشخصی از یک کالا را با قیمت معینی از فروشنده تحویل میگیرد و فروشنده متعهد میشود این کالا را در زمان مشخص به خریدار تحویل دهد. تسویه قراردادهای آتی به صورت تحویل فیزیکی کالا میباشد.
بازار پولی (Money market)
بازاری است که در آن به داد و ستد پول و داراییهای دیگر (که سررسید آنها کمتر از یک سال است) میپردازند؛ همچنین ابزار مالی کوتاه مدت با ریسک کم و نقدشوندگی بالا نیز میباشد. این بازار با استفاده از ابزارها امکان نقدشوندگی را در مدت کم و به میزان مطلوب برای اشخاص و معامله گران فراهم میکند.
محل خاصی برای بازار پول در نظر گرفته نشده است. بطور کلی بانکها و موسسات غیر بانکی که در آنها داد و ستد ابزارهای مالی انجام میشود، بازار پول را تشکیل میدهند.
نهادهای بازار پول
بانک مرکزی و دیگر بانکها از قبیل، بانکهای تجاری و مؤسسات اعتباری غیربانکی از مهمترین نهادهای بازار پول به شمار میآیند. علاوه بر بانکها، شرکتهای تجاری، موسسات دولتی، صندوقهای سرمایهگذاری، کارگزاران و معاملهگران و در نهایت سرمایهگذاران نیز در این بازار نقش مهمی ایفا میکنند.
ابزارهای بازار پول
اسناد خزانه: اوراق بهادار کوتاه مدتی هستند که توسط دولت منتشر میشوند و سررسید آنها سه ماه، شش ماه و یا یک سال میباشد. این اسناد هنگام فروش، کمتر از قیمت اسمی به فروش می رسند. این اوراق توسط بانک مرکزی منتشر میشود. اسناد خزانه، دارای ریسک کمتری هستند. در نتیجه، موسساتی که به دنبال سرمایهگذاری موقت در مکانی مطمئن هستند، این اسناد را خریداری میکنند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه مقاله اسناد خزانه را مطالعه نمایید.
پذیرش بانکی: از جمله ابزارهای قدیمی و کوچک (به لحاظ حجم و مبلغ) پذیرش بانکی میباشد. این ابزار برای تأمین مالی کالاهایی که هنوز از فروشنده به خریدار منتقل نشده ند، مورد استفاده قرار میگیرد.
اوراق تجاری: اوراق قرضه کوتاه مدت با سررسید کمتر از یک سال میباشند. این اوراق، توسط شرکتهای مالی و غیرمالی منتشر میشوند. اوراق تجاری، روشی برای تأمین مالی شرکتها و همچنین به عنوان سرمایه میان مدت و کوتاه مدت مورد استفاده قرار میگیرند.
گواهی سپرده: از جدیدترین و مهمترین ابزارهای بازار پول و همچنین از مهمترین منابع تأمین مالی بانکهای تجاری به شمار میرود. در واقع، گواهی سپرده سندی است که توسط بانک منتشر میشود. این نوع سرمایهگذاری دو مزیت عمده دارد:
- سرمایهگذار میتواند بازده پول خود را به دقت محاسبه کند.
- زمان سررسید اصل و بهره گواهی نیز مشخص است.
گواهیهای سپرده به دو بخش قابل انتقال و غیرقابل انتقال تقسیم میشوند. دارنده گواهی سپرده قابل معامله، میتواند آن را قبل از تاریخ سررسید در بازار به فروش برساند. به همین دلیل، این گواهیها از نقدشوندگی بالایی برخوردار هستند. گواهیهای غیرقابل مبادله، قابل فروش مجدد نیستند و دارندگان آنها در صورت نیاز به وجه نقد، تنها با مراجعه به موسسه سپردهپذیر و با پرداخت جریمه در نظر گرفته، میتوانند سپرده خود را از مؤسسه خارج کنند.
ساختار بازار سرمایه کشور
ساختار بازار سرمایه به زیرمجموعه های زیر تقسیم میشود:
- سازمان بورس و اوراق بهادار
- شورای عالی بورس
- شركت بورس اوراق بهادار
- شركت بورس كالای ايران
- شركت سپرده گذاری مركزی اوراق بهادار و تسويه وجوه
- نهادهای مالی شركت مديريت فناوری بورس تهران
1.سازمان بورس و اوراق بهادار
سازمان بورس و اوراق بهادار، اولین نهاد مربوطه به بازار سرمایه در نظر گرفته میشود. این سازمان در سال ۱۳۴۰ تأسیس شد و مؤسسهای غیردولتی است که دارای حقوقی مستقل بوده و از محل کارمزدهای دریافتی و سایر درآمدها اداره میشود.
2. شورای عالی بورس و اوراق بهادار
شورای عالی بورس و اوراق بهادار، برای ساماندهی و توسعه بازار بورس و اوراق بهادار و همچنین نظارت عالیه بر اجرای قانون بورس و اوراق بهادار، تشکیل شده است.
از وظایف مهم شورای عالی بازار سرمایه میتوان به تصویب سیاستهای کلان و خط مشی بازار و همچنین اعمال نظارت بر اجرای قانون بازار اوراق بهادار اشاره کرد.
3.شركت بورس اوراق بهادار
سازمان بورس و اوراق بهادار تهران در سال ۱۳۴۶ با عنوان ابزارهای متکی به بازار آزاد تأسیس شد. این شرکت به منظور تشویق بازارهای مالی بر اساس معیارها بخش خصوصی برای حضور در اقتصاد تشکیل شد. مأموریت اصلی این شرکت، ایجاد بازاری منصفانه و شفاف با ابزارهای متنوع میباشد؛ همچنین نظارت بر فعالیت ناشران اوراق بهادار پذیرفته شده را نیز در دستور کار خود قرار داده است.
4.شركت بورس كالای ايران
شرکت بورس کالای ایران در مهر ماه سال 1386 با ادغام سازمان کارگزاران بورس فلزات تهران و بورس کالای کشاورزی، فعالیت خود را آغاز کرد. این بازار به چهار دسته تقسیم میشود:
1- بازار فیزیکی : در این بازار، انواع کالاهای قابل عرضه در بورس کالا مانند: مواد پتروشیمی، مواد شیمیایی، انواع مس، انواع مقاطع آهنی و. عرضه میشود.
2- بازار فرعی: کالاهایی مانند: ضایعات فلزی، املاک و . که در بازار فیزیکی پذیرش نمیشوند، در این بازار عرضه میگردند.
3- بازار مشتقه: در این بازار، قراردادهای اختیار معامله و آتی (که از نمونه های آن میتوان به آتی سکه و آتی زعفران اشاره کرد) معامله میشود.
4- بازار مالی: این بازار که قراردادهای سلف موازی استاندارد، گواهی سپرده کالایی و صندوق سرمایهگذاری کالایی و… در آن داد و ستد میگردد، نمونه ای از بازار بورس کالا می باشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بورس کالا به مقاله چگونه وارد بورس کالا شویم مراجعه کنید.
5.شركت سپرده گذاری مركزی اوراق بهادار و تسويه وجوه
سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه (سمات)، شرکتی است که امور مربوط به ثبت، نگهداری، انتقال مالکیت اوراق بهادار و تسویه وجوه را انجام میدهد. این شرکت از طریق افزایش کارایی پایاپای، تسویه معاملات و کاهش هزینه های معاملاتی، نقش مهمی برعهده دارد.
بازار مالی چیست؟
بازارهای مالی به طور گسترده به هر بازاری اطلاق میشود که در آن معاملات اوراق بهادار انجام میشود؛ از جمله بازار سهام، بازار اوراق قرضه و بازار مشتقات و غیره. بازارهای مالی برای عملکرد روان اقتصادهای سرمایه داری حیاتی هستند.
درک بازار مالی
بازارهای مالی با تخصیص منابع و ایجاد نقدینگی برای کسب و کارها و کارآفرینان، نقشی حیاتی در تسهیل عملکرد روان اقتصاد های سرمایه داری ایفا می کنند. بازارها نقل و انتقال دارایی های مالی را برای خریداران و فروشندگان آسان می کنند. بازارهای مالی محصولات اوراق بهاداری را ایجاد می کنند که برای کسانی که وجوه اضافی دارند (سرمایه گذاران / وام دهندگان) بازدهی ایجاد می کند و این وجوه را در اختیار کسانی قرار می دهد که به پول اضافی (قرض گیرندگان) نیاز دارند.
بازار سهام تنها یکی از انواع بازارهای مالی است. بازارهای مالی با خرید و فروش انواع مختلفی از ابزارهای مالی از جمله سهام، اوراق قرضه، ارزها و مشتقات ساخته می شوند. بازار مالی به شدت به شفافیت اطلاعاتی متکی است تا اطمینان حاصل کند که بازارها قیمت هایی را که کارآمد و مناسب هستند، تعیین می کنند. قیمت بازار اوراق بهادار ممکن است به دلیل نیروهای اقتصاد کلان مانند مالیات، نشان دهنده ارزش ذاتی آنها نباشد.
برخی از بازارهای مالی کوچک با فعالیت اندک هستند و برخی دیگر مانند بورس نیویورک (NYSE) روزانه تریلیون ها دلار اوراق بهادار معامله می کنند. بازار سهام یک بازار مالی است که سرمایه گذاران را قادر می سازد تا سهام شرکت های سهامی عام را خرید و فروش کنند. بازار سهام اولیه جایی است که انتشارات جدید سهام، به نام عرضههای اولیه عمومی (IPO) به فروش میرسند. هر گونه معامله بعدی سهام در بازار ثانویه اتفاق می افتد؛ جایی که سرمایه گذاران اوراق بهاداری را که قبلاً توسط شرکت عرضه اولیه شده اند، خرید و فروش می کنند.
انواع بازارهای مالی
بازار سهام
شاید فراگیرترین بازار مالی، بازار سهام باشد که شرکتها سهام خود را در آن فهرست میکنند و سهام آنها توسط معاملهگران و سرمایهگذاران خرید و فروش میشوند. بازارهای سهام، توسط شرکتها برای تامین سرمایه از طریق عرضه اولیه عمومی (IPO) استفاده میشوند و سهام متعاقباً بین خریداران و فروشندگان مختلف در بازاری که به عنوان بازار ثانویه شناخته میشود، معامله میشود.
سهام ممکن است در بورس های فهرست شده، مانند بورس نیویورک (NYSE) یا نزدک، یا خارج از بورس (OTC) معامله شود. بیشتر معاملات سهام از طریق بروکرها یا کارگزاری های مورد تایید قانون انجام می شود و اینها نقش مهمی در اقتصاد به عنوان معیاری برای سنجش سلامت کلی در اقتصاد و همچنین تأمین بازده سرمایه گذاری و سود تقسیمی برای سرمایه گذاران ایفا می کنند. شرکتکنندگان معمولی در بازار سهام شامل سرمایهگذاران و معاملهگران (هم خردهفروشی و هم نهادی) و همچنین بازارسازها (MM) و متخصصانی هستند که نقدینگی را حفظ میکنند و بازارهای دوطرفه را ارائه میکنند. کارگزاران نیز اشخاص ثالثی هستند که معاملات بین خریداران و فروشندگان را تسهیل میکنند.
بازارهای خارج از بورس
بازار خارج از بورس (OTC) یک بازار غیرمتمرکز است - به این معنی که مکان های فیزیکی ندارد و معاملات به صورت الکترونیکی انجام می شود - که در آن فعالان بازار، اوراق بهادار را مستقیماً بین دو طرف بدون کارگزار معامله می کنند. در حالی که بازارهای خارج از بورس ممکن است معاملات سهام خاصی را انجام دهند (به عنوان مثال، شرکت های کوچکتر یا پرریسک تر که معیارهای فهرست بندی بورس ها را ندارند)، بیشتر معاملات سهام از طریق بورس انجام می شود. با این حال، برخی از بازارهای مشتقه منحصراً خارج از بورس هستند و بنابراین بخش مهمی از بازارهای مالی را تشکیل می دهند. به طور کلی، بازارهای خارج از بورس و معاملاتی که در آنها رخ می دهد، بسیار کمتر تنظیم و قانونگذاری شده و دارای نقدشوندگی و شفافیت کمتر هستند.
بازارهای اوراق قرضه
اوراق قرضه، اوراق بهاداری است که در آن سرمایه گذار پول را برای مدت معینی با نرخ بهره از پیش تعیین شده وام می دهد. ممکن است یک اوراق قرضه را به عنوان توافقی بین وام دهنده و وام گیرنده در نظر بگیرید که شامل جزئیات وام و پرداخت های آن است. اوراق قرضه توسط شرکت ها و همچنین توسط شهرداری ها، ایالت ها و دولت های مستقل برای تامین مالی پروژه ها و سایر موارد منتشر می شود. به عنوان مثال، بازار اوراق قرضه، اوراق بهاداری مانند اسناد صادر شده توسط خزانه داری ایالات متحده را می فروشد. بازار اوراق قرضه، بازار بدهی، اعتباری یا با درآمد ثابت نامیده می شود.
بازار پول
معمولاً بازارهای پول محصولاتی با سررسید کوتاه مدت بسیار نقدشونده (کمتر از یک سال) را معامله میکنند و با درجه بالایی از ایمنی و بازده نسبتاً کم مشخص میشوند. در سطح عمده فروشی، بازارهای پول شامل معاملات با حجم بالا بین مؤسسات و معامله گران است. در سطح خرده فروشی، آنها شامل صندوق های متقابل بازار پول هستند که توسط سرمایه گذاران فردی خریداری می شوند و حساب های بازار پول که توسط مشتریان بانک افتتاح می شوند. افراد همچنین ممکن است با خرید گواهی سپرده کوتاه مدت (CD) یا اسناد خزانه داری ایالات متحده، در میان نمونه های دیگر، در بازار پول سرمایه گذاری کنند.
بازارهای مشتقات
مشتقه قراردادی است بین دو یا چند طرف که ارزش آن بر اساس یک دارایی مالی اساسی مورد توافق (مانند اوراق بهادار) یا مجموعه ای از دارایی ها (مانند یک شاخص) است. اوراق مشتقه، اوراق بهادار ثانویه ای هستند که ارزش آنها صرفاً از ارزش اوراق بهادار اساسی که به آن مرتبط هستند، ناشی می شود. یک مشتقه به خودی خود بی ارزش است. به جای معامله مستقیم سهام، در یک بازار مشتقه قراردادهای آتی و اختیار معامله و سایر محصولات مالی پیشرفته معامله می شود که ارزش خود را از ابزارهای اساسی مانند اوراق قرضه، کالا ها، ارزها، نرخ های بهره، شاخص های بازار و سهام به دست می آورند.
بازارهای آتی جایی هستند که قراردادهای آتی فهرست شده و مورد معامله قرار می گیرند. بازارهای آتی از مشخصات قراردادهای استاندارد شده استفاده میکنند، به خوبی تنظیم میشوند و از اتاقهای پایاپای برای تسویه و تایید معاملات استفاده میکنند. بازارهای اختیار معامله، به طور مشابه قراردادهای اختیار معامله را فهرست و تنظیم می کنند. هر دو بازار آتی و اختیار معامله ممکن است قراردادهایی را در طبقات مختلف دارایی، مانند سهام، اوراق بهادار با درآمد ثابت، کالاها و غیره فهرست کنند.
بازارهای کالا
بازارهای کالا مکان هایی هستند که تولیدکنندگان و مصرف کنندگان برای تبادل کالاهای فیزیکی مانند محصولات کشاورزی (مانند ذرت، دام، سویا)، محصولات انرژی (نفت و گاز)، فلزات گرانبها (طلا، نقره، پلاتین)، یا کالاهای دیگر (مانند پنبه، قهوه و شکر) با یکدیگر رو به رو می شوند. اینها به عنوان بازارهای کالای اسپات بازارهای مالی بر اساس معیارها شناخته می شوند، جایی که کالاهای فیزیکی با پول مبادله می شوند.
با این حال، عمده معاملات در این کالاها در بازارهای مشتقه انجام می شود که از کالاها به عنوان دارایی های اساسی استفاده می کنند. معاملات آتی و اختیار خرید کالاها هم در خارج از بورس و هم در بورس های فهرست شده در سراسر جهان مانند بورس کالای شیکاگو (CME) و بورس بین قاره ای (ICE) مبادله می شوند.
بازار ارزهای دیجیتال
در چند سال گذشته شاهد معرفی و ظهور ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم، دارایی های دیجیتال غیرمتمرکز مبتنی بر فناوری بلاک چین، بوده ایم. امروزه، صدها توکن ارزهای دیجیتال در دسترس هستند و در سراسر جهان در مجموعه ای از صرافی های ارز دیجیتال مستقل آنلاین معامله می شوند. این صرافی ها میزبان کیف پول های دیجیتالی هستند تا معامله گران بتوانند یک ارز دیجیتال را با ارز دیگر یا پول های فیات مانند دلار یا یورو مبادله کنند.
از آنجایی که اکثر صرافی های رمزنگاری پلتفرم های متمرکز هستند، کاربران در معرض هک یا کلاهبرداری هستند. صرافی های غیرمتمرکز نیز در دسترس هستند که بدون هیچ مرجع مرکزی کار می کنند. این صرافی ها امکان تجارت مستقیم همتا به همتای (P2P) ارزهای دیجیتال را بدون نیاز به یک مرجع واقعی مبادله برای تسهیل تراکنش ها فراهم می کنند. معاملات آتی و اختیار معامله در برخی از ارزهای دیجیتال نیز موجود است.
مثالهایی از بازارهای مالی
مطالب فوق روشن می کند که بازارهای مالی از نظر دامنه و مقیاس گسترده هستند. برای ارائه دو مثال عینی دیگر، نقش بازارهای سهام را در آوردن یک شرکت به عرضه اولیه عمومی سهام و نقش بازار مشتقه خارج از بورس در بحران مالی 09-2008 را در نظر خواهیم گرفت.
بازارهای سهام و عرضه اولیه های عمومی
هنگامی که یک شرکت تأسیس می شود نیاز به دسترسی به سرمایه ی سرمایه گذاران دارد. همانطور که شرکت رشد می کند، اغلب خود را نیازمند دسترسی به مقادیر بسیار بیشتری از سرمایه ای می بیند که می تواند از عملیات جاری یا وام بانکی سنتی به دست آورد. شرکت ها می توانند این حجم از سرمایه را با فروش سهام به مردم از طریق عرضه اولیه عمومی (IPO) تامین کنند. این وضعیت شرکت را از یک شرکت "خصوصی" که سهام آن در اختیار چند سهامدار است به یک شرکت سهامی عام تغییر می دهد که سهام آن متعاقباً در اختیار افراد زیادی از عموم مردم خواهد بود.
IPO همچنین به سرمایه گذاران اولیه در شرکت فرصتی را ارائه می دهد تا بخشی از سهام خود را نقد کنند و اغلب در این بازارهای مالی بر اساس معیارها فرآیند پاداش های بسیار خوبی را دریافت می کنند. در ابتدا، قیمت IPO معمولاً توسط پذیره نویسان از طریق فرآیند قبل از بازاریابی تعیین می شود.
هنگامی که سهام شرکت در بورس عرضه می شود و معاملات در آن آغاز می شود، قیمت این سهام با ارزیابی مجدد ارزش ذاتی و عرضه و تقاضای آن سهام در هر لحظه از زمان توسط سرمایه گذاران و معامله گران، تغییر می کند.
بازارهای مشتقه خارج از بورس و بحران مالی 09-2008
در حالی که بحران مالی 09-2008 در ایالات متحده توسط چندین عامل ایجاد و بدتر شد، یکی از عواملی که به طور گسترده شناسایی شده است، بازار اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن (MBS) است. اینها نوعی مشتقات خارج از بورس هستند که در آن جریانهای نقدی ناشی از وامهای مسکن فردی دستهبندی میشوند و به سرمایهگذاران فروخته میشوند. این بحران نتیجه توالی وقایع بود که هر کدام محرک خاص خود را داشت و با فروپاشی تقریبی نظام بانکی به اوج خود رسید. استدلال شده است که بذرهای این بحران در دهه 1970 با قانون توسعه جامعه کاشته شد که بانک ها را ملزم می کرد اعتبارات مورد نیاز خود را برای مصرف کنندگان کم درآمد کاهش دهند و بازاری برای وام های مسکن ویژه ایجاد کنند.
مقدار بدهی وام مسکن ویژه که توسط Freddie Mac و Fannie Mae تضمین شده بود، تا اوایل دهه 2000، زمانی که هیئت مدیره فدرال رزرو شروع به کاهش شدید نرخ بهره برای جلوگیری از رکود کرد، ادامه یافت. ترکیبی از الزامات اعتباری سست و بی پایه و پول ارزان باعث رونق مسکن شد که باعث افزایش سفته بازی، افزایش قیمت مسکن و ایجاد حباب در املاک شد. در این میان، بانکهای سرمایهگذاری که به دنبال سود های آسان در پی رکود سال 2001 بودند، نوعی MBS به نام تعهدات بدهی وثیقهشده (CDOs) از وامهای خرید شده در بازار ثانویه ایجاد کردند.
از آنجایی که وامهای مسکن ویژه با وامهای اصلی همراه بودند، هیچ راهی برای سرمایهگذاران وجود نداشت که ریسک های مرتبط با محصول را درک کنند. زمانی که بازار CDO ها شروع به گرم شدن کرد، حباب مسکن که چندین سال ایجاد شده بود، سرانجام ترکید. با کاهش قیمت مسکن، وام گیرندگان با قیمت پایین شروع به کوتاهی در پرداخت وام هایی کردند که ارزش آن ها بیشتر از خانه هایشان بود و کاهش قیمت ها را تسریع کرد.
زمانی که سرمایه گذاران متوجه شدند که MBS و CDO به دلیل بدهی مسمومی که نمایندگی می کنند، بی ارزش هستند، سعی کردند تعهدات را تخلیه کنند. با این حال، بازاری برای CDO ها وجود نداشت. آبشار بعدی ورشکستگی وامدهندگان وام های ویژه، سرایت نقدینگی ایجاد کرد که به سطوح بالای سیستم بانکی رسید. دو بانک بزرگ سرمایهگذاری، Lehman Brothers و Bear Stearns، تحت فشارِ قرار گرفتن در معرض بدهیهای وام های ویژه سقوط کردند و بیش از 450 بانک طی پنج سال آینده شکست خوردند. چندین بانک بزرگ در آستانه شکست بودند و با کمک مالی مالیات دهندگان نجات پیدا کردند.
سوالات پرتکرار در مورد بازارهای مالی
انواع مختلف بازارهای مالی چیست؟
برخی از نمونههای بازارهای مالی و نقشهای آنها شامل بازار سهام، بازار اوراق قرضه، کالاها و بازار املاک و مستغلات و چندین مورد دیگر است. این بازارها را می توان به بازار سرمایه در مقابل بازار پول، بازارهای اولیه در مقابل ثانویه و بازارهای فهرست شده در مقابل بازارهای خارج از بورس تقسیم کرد.
بازارهای مالی چگونه کار می کنند؟
علیرغم پوشش بسیاری از طبقات دارایی های مختلف و داشتن ساختارها و مقررات مختلف، همه بازارهای مالی اساساً با گرد هم آوردن خریداران و فروشندگان در یک دارایی یا قرارداد و بازارهای مالی بر اساس معیارها اجازه دادن به آنها برای تجارت با یکدیگر کار می کنند. این اغلب از طریق یک مزایده یا مکانیزم کشف قیمت انجام می شود.
کارکردهای اصلی بازارهای مالی چیست؟
بازارهای مالی به دلایل مختلفی وجود دارند، اما اساسی ترین کارکرد این است که امکان تخصیص کارآمد سرمایه و دارایی ها در یک اقتصاد مالی را فراهم کنند. بازارهای مالی با اجازه دادن به یک بازار آزاد برای جریان سرمایه، تعهدات مالی و پول، اقتصاد جهانی را روانتر میکنند و در عین حال به سرمایهگذاران اجازه میدهند تا با هدف رشد سرمایه خود در طول زمان مشارکت کنند.
چرا بازارهای مالی مهم هستند؟
بدون بازارهای مالی، سرمایه نمی تواند به طور کارآمد تخصیص یابد و فعالیت های اقتصادی مانند بازرگانی و تجارت، سرمایه گذاری و فرصت های رشد به شدت کاهش می یابد.
شرکت کنندگان اصلی در بازارهای مالی چه کسانی هستند؟
شرکت ها از بازارهای سهام و اوراق قرضه برای جذب سرمایه از سرمایه گذاران استفاده می کنند. سفته بازان به طبقات مختلف دارایی نگاه می کنند تا روی قیمت های آینده شرط بندی کنند. پوششدهندهها از بازارهای مشتقه برای کاهش ریسکهای مختلف استفاده میکنند و آربیتراژورها به دنبال سود بردن از قیمتگذاری نادرست یا ناهنجاریهای مشاهده شده در بازارهای مختلف هستند. کارگزاران اغلب به عنوان واسطه ای عمل می کنند که خریداران و فروشندگان را با هم جمع می کنند و برای خدمات خود کارمزد یا هزینه ای را دریافت می کنند.
جمع بندی
در این مطلب به طور کامل با بازارهای مالی، کارکردهای آنها، نقش مهم آنها در اقتصاد و انواع آنها آشنا شدیم. بازارهای مالی را به روش های مختلف می توان دسته بندی کرد؛ مثلا بازار مالی را می توان به دو دسته ی بازار پول و بازار سرمایه تقسیم کرد. دسته بندی بر اساس دیگر موارد نیز وجود دارد. همچنین بعضی از این بازارها مانند بازار بورس به طور کامل قانونگذاری و تنظیم می شوند. برخی دیگر مانند بازار های خارج از بورس ویا ارزهای دیجیتال از قانونگذاری کمتری برخوردار هستند. در هر صورت فعالیت در هر کدام از آنها نیازمند دانش کافی و مهارت های لازم می باشد.
انواع بازارهای مالی
بازارهای مالی یا Financial Markets زیر مجموعهای از نظام اقتصادی هستند که در آنها وجوه، اعتبارات و سرمایه در قالب قوانین و مقررات مشخصی، از صاحبان پول و سرمایه به سمت متقاضیان جریان دارد. به بیان سادهتر به بازاری که در آن داراییهای مالی مانند سهام، سپردههای سرمایهگذاری، طرحهای بازنشستگی، انواع بیمه نامهها و اوراق بهادار معامله میشود، بازار مالی گفته میشود که نقش یک واسطه بین خریداران و فروشندگان را ایفا میکند.
در واقع این بازارها شرایطی را فراهم میکنند تا افراد بتوانند اوراق بهادار خود را به فروش برسانند و یا در ازای پرداخت پول، صاحب قسمتی از سهام یک شرکت شوند و تیم آسانبورس تصمیم دارد تا در راستای آموزش بورس به توضیح جامع مفهوم فوق بپردازد.
کاربرد بازارهای مالی
بازارهای مالی پویا، منافع بسیار زیادی را برای نظامهای اقتصادی فراهم میکنند که مهمترین آنها عبارتند از:
- تجمیع منابع خرد و تخصیص آنها به سرمایهگذاران
- کمک به کشف قیمت منابع به صورت غیر دستوری
- تقویت نقدشوندگی در نظامهای مالی
- ایجاد ارتباط مشخص بین ریسک و بازده
- هدایت نقدینگی به مسیری درست و جلوگیری از رشد بازارهای ناسالم
- بهبود شفافیت در فعالیتهای اقتصادی
- کمک به اعمال سیاستهای پولی و مالی بانک مرکزی و دولت
انواع بازارهای مالی
بازارهای مالی بر اساس حق مالی، سررسید ابزار مورد معامله، ساختار سازمانی و زمان واگذاری در چهار دستهی مختلف طبقهبندی میشوند:
بازارهای مالی بر اساس حق مالی
بازارهای مالی بر اساس حق مالی به دو دستهی بازار بدهی و بازار سهام تقسیم میشوند:
بازار بدهی (Debt Market)
به بازاری که در آن ابزارهای بدهی مختلفی مانند اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه دولتی و اوراق مشارکت معامله میشود، بازار بدهی میگویند. این اوراق ممکن است متعلق به شرکتها، دولتها، بانکها، شهرداریها و سایر سازمانها باشد.
بازار سهام (Stock Market)
به بازاری که در آن سهام از طریق بازارهای منسجم و قانونمند مانند بورس؛ توزیع و مبادله میشود، بازار سهام یا به اصطلاح بازار بورس گفته میشود. این بازار یکی از حساسترین حوزههای اقتصاد است، زیرا به شرکتها این امکان را میدهد که از طریق توزیع بخشی از مالیکت خود به سرمایهگذاران، سرمایه مورد نیاز خود را تامین کنند.
بازارهای مالی بر اساس سررسید ابزار مورد معامله
بازارها بر اساس سررسید ابزار مورد معامله به دو دستهی بازار پول و سرمایه تقسیم میشوند:
بازار پول (Money Market)
به بازاری که در آن اوراق بهادار با سررسیدی کمتر از یک سال معامله میشوند و نرخ بهره متناسب با مدت زمان نگهداری اوراق تعیین میشود، بازار پول میگویند. سرعت نقدشوندگی بالا، ریسک عدم پرداخت پایین و کمتر بودن نرخ بهره نسبت به سایر بازارها، از جمله فاکتورهای مثبت در بازار پول میباشد.
بازار سرمایه (Capital Market)
به بازاری که خرید و فروش داراییهای مالی با سررسید بیش از یک سال یا بدون سررسید در آن انجام میشود، بازار سرمایه میگویند. بطور کلی این بازار فرایند هدایت و تخصیص منابع اقتصادی را تسهیل میکند و خود به دو بازار اولیه و ثانویه تقسیم میشود:
- بازار اولیه: به بازاری که تشکیل سرمایه در آن اتفاق میافتد و اوراق بهادار برای اولین بار در آن عرضه و مبادله میشوند، بازار اولیه میگویند.
- بازار ثانویه: بازار ثانویه این امکان را فراهم میکند تا اوراقی که برای اولین بار در بازار اولیه عرضه شدند، دوباره قابلیت معامله داشته باشند و صاحبان این اوراق نگرانی از جهت خرید یا فروش آنها نداشته باشند.
بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانونمندی
بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانونمندی به چهار دستهی بازارهای رسمی، بازارهای خارج از بورس، بازار سوم و بازار چهارم تقسیم میشوند:
بازارهای رسمی
بورس اوراق بهادار یکی از بازارهای رسمی سازمانیافته است که قوانین و شرایط سختگیرانهای را برای پذیرش شرکتها اعمال میکند؛ در واقع شرکتها ابتدا از لحاظ میزان نقدینگی، شفافیت اطلاعات و ترازهای مالی مورد بررسی قرار میگیرند و سپس در این بازار پذیرفته میشوند.
بازار خارج از بورس
به بازاری که اوراق بهادار شرکتهای پذیرفته نشده در بورس در آن معامله میشود، بازار خارج از بورس یا بازار مبتنی بر چانهزنی میگویند. این بازار دارای مکان فیزیکی جهت معامله نیست و شرایط آسانتری را برای پذیرش شرکتها در نظر گرفته است.
بازار سوم
معمولاً سازمانها و موسسات بزرگ سرمایهگذاری به دلیل حق کمیسیون و کارمزد کمتری که در بازار سوم وجود دارد، مشغول به فعالیت در این بازار هستند.
بازار چهارم
شرکتها و سازمانهایی در این بازار فعال هستند که قصد انجام معاملات عمده و بلوکی را دارند. این شرکتها برای اینکه در معاملات خود کارمزدی پرداخت نکنند، معمولاً به صورت مستقیم و بدون دخالت کارگزار وارد معامله میشوند.
بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری
بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری به دو دستهی بازار آتی و بازار نقدی تقسیم میشوند:
بازار آتی (Future Market)
به بازاری که در آن اوراق مشتقه معامله میشود، بازار آتی یا بازار اوراق مشتقه نام دارد. اوراق مشتقه، قراردادی است که بر اساس آن صاحب اوراق موظف یا مختار است که در تاریخ مشخصی در آینده، یک دارایی را بخرد یا بفروشد.
بازار نقدی (Spot Market)
به بازاری که برای انجام فوری معاملات شامل خرید و فروش کالاها و اوراق بهادار تشکیل شدهاست، بازار نقدی میگویند. بازار نقدی در نقطهی مقابل بازار آتی قرار دارد و از آنجا که معاملات این بازار در نقطهای از زمان انجام میشود، به آن بازار نقطهای نیز میگویند.
۱۰ شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایهگذاران
اصل “دانش قدرت است” تقریباً در هر جنبهای از زندگی روزمره از جمله سرمایه گذاری در بازارهای مالی صدق میکند. در دنیای سرمایهگذاری آنلاین و کامپیوتر محور امروزی، داشتن اطلاعات مناسب مانند راننده ماشین سرمایهگذاری خود بودن است، در حالی که نداشتن آن را میتوان به نشستن در ماشین سرمایه گذاری دیگر به عنوان یک مسافر تشبیه کرد. در حالی که روشهای مختلفی برای ارزیابی ارزش و پتانسیل رشد یک سهام یا کوین وجود دارد، تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی از بهترین راهها برای کمک به شما برای ایجاد معیاری جهت سنجش عملکردتان در بازار سهام است. بررسی شرایط به کمک تحلیلها منجر به تصمیمات آگاهانه سرمایه گذاری میشود. در ادامه مهمترین شاخصهای تحلیل بنیادی را معرفی میکنیم.
درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتداییترین یا اساسیترین سطح مالی آن است. هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورتهای مالی، حاشیه سود و سایر شاخصهای کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسبوکار و ارزش ذاتی سهام است. با رسیدن به پیش بینی تغییرات قیمت سهام در آینده، سرمایه گذاران آگاه میتوانند بر این اساس از آنها سود ببرند. تحلیلگران بنیادی معتقدند که قیمت یک سهم یا کوین به تنهایی برای دستیابی دقیق به تمام اطلاعات موجود کافی نیست. به همین دلیل است که آنها معمولاً تحلیلهای اقتصادی، صنعتی و شرکتی را مطالعه میکنند تا ارزش منصفانه فعلی را بدست آورند و ارزش آتی ارز دیجیتال و سهام مورد نظر خود را پیشبینی کنند.
اگر ارزش منصفانه و قیمت فعلی ارز دیجیتال یا سهام با هم برابر نباشد، انتظار میرود که قیمت بازار در نهایت به سمت ارزش منصفانه حرکت کند. آنها سپس از این اختلافات قیمتی استفاده کرده و از حرکات قیمت سود میبرند. به عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یک ارز دیجیتال در بازار بالاتر از ارزش منصفانهی آن باشد، در این صورت ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود که منجر به توصیه فروش میشود. از طرف دیگر اگر قیمت فعلی یکی از ارزهای دیجیتال در بازار کمتر از ارزش منصفانهی آن باشد، انتظار میرود قیمت در نهایت افزایش یابد و بنابراین خرید آن در حال حاضر ایده خوبی به شمار میرود.
برترین شاخصهای تحلیل فاندامنتال
همانطور که میدانید مدلهای مختلفی برای انواع تحلیل بازار وجود دارد، در این بین پارامترهای تحلیل بنیادی زیادی هستند که میتوان از آنها برای اطمینان از سلامت مالی یک پروژه استفاده کرد. محبوبترین پارامترها حول محور رشد آتی، درآمد و ارزش بازار طراحی شدهاند. درک این شاخصهای کلیدی میتواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش کمک کند.
۱. درآمد به ازای هر سهم (EPS)
این شاخص بخشی از سود یک پروژه است که به هر سهم از سهام آن اختصاص مییابد و اساساً درآمد خالص نهایی است که بر اساس هر سهم تعیین میشود. افزایش EPS نشانه خوبی برای سرمایهگذاران است؛ زیرا به این معنی است که ارزش سهام آنها احتمالاً بیشتر از موقعیت فعلی است. شما میتوانید سود هر سهم یک شرکت را با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام موجود محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر شرکت سود ۳۵۰ میلیون دلاری را گزارش کند و ۱۰۰ میلیون سهم وجود داشته باشد، EPS آن ۳.۵ دلار گزارش میشود.
۲. نسبت قیمت به درآمد (P/E)
نسبت قیمت به درآمد، رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازهگیری میکند. این به سرمایهگذاران کمک میکند تا تعیین کنند آیا قیمت این سهام نسبت به سایر سهام در همان بخش کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی آن سهم است. از آنجایی که نسبت P/E نشان میدهد که بازار حاضر است برای یک سهام بر اساس درآمدهای گذشته یا آینده آن وضعیتی را در نظر بگیرد، سرمایهگذاران به سادگی نسبت P/E یک سهام را با رقبای آن و استانداردهای صنعت مقایسه میکنند. نسبت P/E کمتر به این معنی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد پایین است که برای سرمایهگذاران مطلوب است.
نسبت قیمت به سود از تقسیم قیمت فعلی هر سهم بر سود شرکت به ازا هر سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال اگر قیمت سهام شرکتی در حال حاضر به ازای هر سهم ۷۰ دلار با سود ۵ دلار به ازای هر سهم فروخته شود، نسبت P/E برابر با ۱۴ است (۷۰ دلار تقسیم بر ۵ دلار).
دو نوع اصلی نسبت PE وجود دارد. نسبت PE آینده نگر (یا پیشرو) و گذشته نگر (یا دنباله رو). تفاوت بین این دو مربوط به نوع درآمدی است که در محاسبهی آنها استفاده میشود. اگر سود پیشبینیشده (آینده) یک ساله به عنوان مخرج در محاسبه استفاده شود، نتیجه یک نسبت PE آیندهنگر است. در حالی که اگر از درآمدهای ۱۲ ماهه پایانی استفاده شود، در نتیجه نسبت PE گذشته نگر را محاسبه خواهید کرد.
۳. رشد درآمد پیش بینی شده (PEG)
نسبت P/E یک شاخص تحلیل فاندامنتال یا بنیادی خوب است اما با در نظر گرفتن این واقعیت که شامل رشد درآمدهای آتی نمیشود، تا حدودی محدود است. PEG این را با پیش بینی نرخ رشد سود یک ساله سهام جبران میکند. تحلیلگران میتوانند نرخ رشد آتی یک شرکت را با مشاهده نرخ رشد تاریخی آن تخمین بزنند. این روش تصویر کاملتری از ارزشگذاری سهام ارائه میدهد. برای محاسبه رشد سود پیشبینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد ۱۲ ماهه شرکت تقسیم کنید. درصد در نرخ رشد در محاسبه حذف میشود.
به عنوان مثال، اگر نرخ رشد ۱۰٪ و نسبت PE ۱۵ باشد، فرمول PEG به شکل زیر است:
PEG = نسبت PE / رشد درآمد
PEG = 15 / 10 -> توجه کنید که چگونه ۱۰٪ به ۱۰ تبدیل میشود
PEG = 1.5
قاعده کلی این است که وقتی PEG سهام بالاتر از ۱ باشد، ارزشگذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود. در حالی که اگر زیر ۱ باشد، ارزش آن کمتر از میزان واقعی تلقی میشود.
۴. جریان نقدی آزاد (FCF)
به عبارت سادهتر، جریان نقدی آزاد، وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینههای عملیاتی و مخارج سرمایهای یک شرکت باقی میماند. پول نقد برای گسترش و بهبود یک تجارت بسیار مهم است. شرکتهایی با جریان نقدی آزاد بالا میتوانند ارزش سهامداران را بهبود بخشند، نوآوری کنند و بهتر از همتایان خود با نقدینگی کمتر از رکود جان سالم به در ببرند. بسیاری از سرمایه گذاران FCF را به عنوان یک شاخص اساسی میدانند زیرا نشان میدهد که آیا یک شرکت هنوز پول نقد کافی برای پاداش دادن به سهامداران خود از طریق سود سهام پس از عملیات تامین مالی و هزینههای سرمایه را دارد یا خیر.
FCF به عنوان جریان نقدی عملیاتی منهای مخارج سرمایه (CAPEX) همانطور که در صورت جریان نقدی ثبت میشود، به همان شکل محاسبه میشود. همچنین میتوان از صورت سود و زیان به عنوان سود خالص عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) به اضافه استهلاک، منهای سرمایه در گردش و مخارج سرمایه (CAPEX) استنباط کرد. عبارت و فرمولهای زیر را بررسی کنید. ما FCF را برای شما محاسبه میکنیم:
NOPAT = EBIT مالیات –
NOPAT = 1105 – ۳۳۲ = ۷۷۴
FCF = NOPAT + استهلاک – ( CAPEX سرمایه در گردش و )
FCF = 774 + 50 – (۱۲۰ + ۳۰) = ۶۷۴
۵. نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)
این نسبت همچنین به عنوان نسبت قیمت به حقوق صاحبان سهام نیز شناخته میشود. نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شاخص تحلیل بنیادی است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه میکند. P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایهگذاران کمک میکند تا تعیین کنند آیا ارزش سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیش از حد ارزشگذاری شده است که با تقسیم آخرین قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت فهرست شده است، محاسبه میشود. ارزش دفتری به عنوان بهای تمام شده تمام داراییها منهای بدهیها محاسبه میشود. اگر شرکت منحل شود، ارزش نظری آن شرکت بر اساس مفهوم ارزش دفتری محاسبه میشود.
با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به تنهایی مفید نیست. یک سرمایهگذار باید نسبت P/B یک شرکت را با سایر شرکتها در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. تنها در این صورت است که در تعیین اینکه کدام شرکت ممکن است نسبت به سایرین کمتر یا بیش از ارزشگذاری شده باشد مفید خواهد بود.
۶. بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
ROE یک نسبت سودآوری است که نرخ بازدهی را نشان میدهد که سهامدار برای بخشی از سرمایهگذاری خود در آن شرکت دریافت میکند. این نسبت اندازهگیری میکند که چگونه یک شرکت بازدهی مثبتی را برای سرمایهگذاری سهامداران خود ایجاد میکند. از آنجایی که سود محرک واقعی قیمت سهام است، تفکیک سود به دست آمده با حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص بسیار خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. شما میتوانید بازده حقوق صاحبان سهام را با تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. تجزیه و تحلیل DuPont با اضافه کردن چندین متغیر برای کمک به سرمایهگذاران برای درک بهتر سودآوری شرکت، محاسبه را بیشتر گسترش میدهد. این تحلیل به این مؤلفههای اصلی میپردازد:
ROA = درآمد خالص / داراییها، که میتوان آنها را بیشتر به موارد زیر تقسیم کرد:
حاشیه سود = درآمد/درآمد خالص
نسبت گردش مالی = درآمد / دارایی
اهرم = دارایی / حقوق صاحبان سهام
فرمول گسترش یافته ROE هنگام انجام تجزیه و تحلیل DuPont به شکل زیر است:
ROE = حاشیه سود x نسبت گردش مالی x اهرم
ROE = درآمد خالص / درآمد x درآمد / دارایی x دارایی / حقوق صاحبان سهام
با استفاده از تجزیه و تحلیل DuPont، سرمایه گذار میتواند تعیین کند که چه چیزی باعث ROE میشود. به نظرشما آیا دلیل آن حاشیه سود بالا و یا نسبت گردش مالی بسیار سریع و یا اهرم بالاست؟
۷. نسبت پرداخت سود سهام (DPR)
همانطور که میدانید شرکتها بخشی از سود خود را به صورت سود سهام به سهامداران خود پرداخت میکنند. اما این نیز مهم است که بدانیم درآمد شرکت تا چه حد از پرداخت سود سهام حمایت میکند. این همان چیزی است که نسبت پرداخت سود سهام در مورد آن است. این فاکتور به شما میگوید که یک شرکت چه بخشی از درآمد خالص را به سهامداران خود باز میگرداند و همچنین چه مقدار را برای رشد، ذخیره نقدی و بازپرداخت بدهی کنار میگذارد. DPR با تقسیم کل مبلغ سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه میشود.
۸. نسبت قیمت به فروش (P/S)
نسبت قیمت به فروش یک شاخص تحلیل بنیادی است که میتواند با استفاده از ارزش بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند. این نشان میدهد که بازار چقدر برای فروش شرکت ارزش قائل است که میتواند در ارزشگذاری سهام در حال رشدی که هنوز سودی به دست نیاوردهاند یا به دلیل یک عقبگردی موقت، آنطور که انتظار میرود عمل نمیکنند، موثر باشد. فرمول P/S با تقسیم فروش هر سهم بر ارزش هر سهم محاسبه میشود. نسبت P/S پایین به عنوان نشانه خوبی از سوی سرمایهگذاران تلقی میشود. این معیار دیگری است که هنگام مقایسه شرکتها در همان بخش یا صنعت نیز مفید است.
۹. نسبت سود سهام
نسبت سود تقسیمی به میزان پرداختی یک شرکت در هر سال به عنوان سود سهام در نسبت با قیمت سهام آن میپردازد. این تخمینی از بازده سود سهام یک سرمایه گذاری است. با فرض اینکه هیچ تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده دارای یک رابطه معکوس با قیمت سهام است. زمانی که قیمت سهام کاهش می یابد بازدهی افزایش مییابد و بالعکس. این برای سرمایه گذاران مهم است، زیرا به آنها میگوید که از هر دلاری که در سهام شرکت سرمایهگذاری کردهاند، چه بازارهای مالی بر اساس معیارها میزان به آنها باز میگردد.
نسبت سود تقسیمی به درصد بیان میشود و از تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال، ۲ شرکت (الف و ب) سالانه ۳ دلار سود به ازای هر سهم پرداخت میکنند. سهام شرکت الف به ازای هر سهم ۶۰ دلار معامله میشود، در حالی که سهام شرکت ب با ۳۰ دلار به ازای هر سهم معامله میشود. این بدان معنا است که بازده سود سهام شرکت الف ۵% (۶۰/۳ x 100) و بازده سود سهام شرکت ب ۱۰% (۳۰/۳ x 100) است. بهعنوان یک سرمایهگذار، احتمالاً سهام شرکت ب را به سهام دیگر شرکت الف ترجیح میدهید، زیرا بازده سود بیشتری دارد.
۱۰. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آخرین شاخص تحلیل بنیادی در این فهرست است و رابطه بین سرمایه استقراضی شرکت و سرمایه ارائه شده توسط سهامداران آن را اندازه گیری میکند. سرمایهگذاران میتوانند از آن برای تعیین نحوه تامین مالی داراییهای شرکت استفاده کنند. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) به سرمایهگذاران کمک میکند تا اهرم مالی یک شرکت را ارزیابی کنند و نشان میدهد که در صورت مواجهه کسب و کار با مشکلات مالی، چقدر حقوق صاحبان سهام میتواند تعهدات را برآورده کند.
شما میتوانید نسبت را با تقسیم کل بدهیها بر کل حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. ترازنامه تلفیقی را در زیر بررسی کنید که نشان میدهد شرکت اپل در مجموع ۲۴۱ میلیارد دلار بدهی (که با رنگ قرمز مشخص شده است) و کل حقوق صاحبان سهام ۱۳۴ میلیارد دلار (با رنگ سبز مشخص شده) ثبت کرده است.
بر اساس این ارقام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بصورت زیر محاسبه میشود:
$۲۴۱,۰۰۰,۰۰۰ ÷ $۱۳۴,۰۰۰,۰۰۰ = ۱.۸۰
نتیجه گیری
همه شاخصهای تحلیل بنیادی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در نوع خود مهم هستند. در حالی که آنها میتوانند به شما در تعیین ارزش و پتانسیل رشد یک سهام کمک کنند، مهم است که بدانید چندین عامل دیگر نیز بر قیمت سهام تأثیر میگذارند که اندازهگیری اکثر آنها چندان آسان نیست. به همین دلیل است که وقتی نوبت به ارزیابی سهام یک شرکت برای مقاصد سرمایهگذاری میشود، تحلیل فاندامنتال به بهترین وجه همراه با ابزارهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال، اخبار اقتصاد کلان و دادههای خاص صنعت استفاده میشود. این مسائل به شما کمک میکند تصویر واضح تری از آنچه که به عنوان یک سهام میخواهید در آن سرمایه گذاری کنید داشته باشید، در حالی که از شاخصها به عنوان معیار برای اندازه گیری ارزش سرمایه گذاریهای بالقوه استفاده میکنید.
سوالات متداول
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست؟
تحلیل بنیادی شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتداییترین یا اساسیترین سطح مالی آن است.
هدف از تحلیل فاندامنتال چیست؟
هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورتهای مالی، حاشیه سود و سایر شاخصهای کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسبوکار و ارزش ذاتی سهام است.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.
دیدگاه شما