مدیریت سرمایه در فارکس
اگر از موفق ترین معامله گران در درازمدت، بپرسیم رمز موفقیت آنها چیست؟ اکثریت قریب به اتفاق آنها استفاده از یک سیستم مدیریت سرمایه مشخص و موثر را دلیل اصلی آن بیان خواهند نمود، بنابراین شاید بهتر آن است که این متن را با دقت و چندین بار مطالعه کنید تا ملکه ی ذهنتان گردد. در این بخش تلاش می شود، روشی مناسب و کاربردی جهت سودبری مداوم کاربران ارایه گردد:
نکته: مطالب این بخش پیشنهادی بوده و سایت fxkar را مسئول سود و زیان کاربران نمی نماید.
معمولا” یک معامله گر موفق فارکس همواره و آگاهانه درگیر مدیریت سود و ضرر خود می باشد. همان اندازه که برای هر معامله گر داشتن سیستم و استراتژی موثر، ممکن است کافی به نظر برسد، نبود یک سیستم مدیریت سرمایه نیز می تواند فاجعه بار باشد. یک معامله گر فارکس باید از لحاظ احساسی برای پذیرش ضرر آماده گردد، چون ضرر کردن در معاملات فارکس امری بدیهی است که برای هر معامله گری اتفاق خواهد افتاد ولی معامله بدون مدیریت سرمایه به معنای واقعی قمار خواهد بود. مدیریت ریسک هر معامله و نهایتا” مدیریت ریسک حساب کاربری، می تواند فارکس را به یک تجارت دائمی و سودمند تبدیل نماید. مدیریت سرمایه همواره بخشی از پتانسیل سوددهی معاملات را محدود نموده ولی سود آوری بلند مدت را تضمین می نماید.
اصول ۱۲ گانه مدیریت سرمایه
گنجاندن مجموعه ای از اصول اولیه مدیریت سرمایه در استرتژی معاملاتی هر معامله گر امری ضروری است. یک استراتژی کلی معمولا” شامل موارد زیر می باشد:
۱- هرگز با سرمایه ای که استطاعت آن چگونگ دستیابی به لبه ی معاملاتی را ندارید معامله نکنید
یکی از اصول اولیه مدیریت سرمایه این است که هرگز نباید موجودی حساب کاربری شما از تنها دارایی موجودتان متشکل گردد. سرمایه حساب شما نباید از پول قرض شده یا با حذف هزینه های اصلی زندگی تامین گردد. یک حساب منطقی متشکل از سرمایه ایست که معامله گر آمادگی از دست دادن کامل آن را داشته و مطمئن است این امر به چگونگ دستیابی به لبه ی معاملاتی روند زندگی روزانه اش خدشه ای وارد نمی کند. عدم رعایت این امر می تواند معامله گر را از لحاظ احساسی دچار استرس نموده و باعث قضاوت و اخذ تصمیمات غلط و احساسی در روند معاملات گرداند.
۲- میزان بهینه ریسک به سود را تخمین بزنید
دانستن میزان ریسک مورد انتظار در هر معامله یکی دیگر از نکات اصلی مدیریت سرمایه می باشد. برای مثال ممکن است یک معامله گر فارکس انتظار داشته باشد در مقابل ریسک نمودن یک واحد، دو واحد سود ببرد که در این حالت نسبت ریسک به سود او ۱:۲ خواهد بود، در مقابل معامله گر می تواند به دنبال فرصتهای کمیاب تر ولی با نسبت ریسک به سود ۱:۳ بماند. این انتخاب به شرایط معامله گر و توانایی های وی در پذیرش ضرر های احتمالی مربوط می باشد.
انتخاب سطح ریسک به سود بالاتر می تواند به معامله گر کمک کند تا معاملات کمتر جذاب را حذف نموده و توان و سرمایه خود را بر روی معاملاتی با شرایط بهتر متمرکز نماید. همچنین با توجه به سطح مارجین و اهرمی که درحساب کاربری معامله گر تعریف شده است، می تواند باعث ورود به فرصتهای بزرگتر گردد.
۳- میزان بهینه پوزیشن های خود را تخمین بزنید
دانستن سایز پوزیشن در هر معامله وابسته مستقیم با میزان سرمایه حساب کاربری بوده و می تواند از باقی مانده حساب در معاملات محافظت نماید. با استفاده از سایز مناسب پوزیشن می توان از میزان تحت ریسک سرمایه موجود در حساب، در هر معامله مطلع گردید. این مبحث به طور مفصل در همین بخش سایت ، در قسمت لات، باز شده است.
برای مثال، اکثر معامله گران موفق فارکس، در هر زمان و هر معامله حداکثر ۲ تا ۳ درصد سرمایه خود را ریسک می کنند. در چنین شرایطی حتی در صورت از دست دادن تمامی آن ۲ درصد، معامله گر هنوز شانس بالایی جهت برگرداندن ضرر خود خواهد داشت. از سوی دیگر، برخی از معامله گران درصد بالاتری از سرمایه خود را ریسک می کنند و در اصل این درصد را وابسته به میزان و احتمال سود دهی تخمینی خود جهت هر معامله می دانند.
۴- همیشه معامله نکنید
در هر بار ورود به بازار فارکس، خود را ملزم به انجام معامله نکنید. شرایط روحی و احساسی خود را بسنجید و سعی کنید با چشم پوشی از معاملات پر ریسک و یا ورود به بازارهای نوسانی و نامشخص سرمایه خود را حفظ نمایید.
۵- لورج (اهرم) را درک کنید و به آن احترام بگذارید
لورج به شما امکان سود بردن از معاملاتی با حجم بالاتر از سرمایه واقعی را داده و از سوی دیگر پتانسیل ریسک و ضررهای بالا را نیز افزایش می دهد. اهرم، ابزاری کاربردی است ولی باید در استفاده از آن بسیار محتاط بود. برای مثال یک لورج ۱:۲۰۰ در حساب ۴۰۰ دلاری به این معناست که شما می توانید در یک معامله ۸۰،۰۰۰ دلاری وارد شوید . به این منظور در هر معامله نیاز است سطح ریسک آن را به خوبی درک نمایید، زیرا هیچ گاه نمی توان از پیش بینی های صورت گرفته اطمینان حاصل نمود.
۶- در هر معامله حد Stop Loss قرار دهید
پس از تعیین حجم هر معامله توسط تخمین درصد معقول تحت ریسک سرمایه، معامله گر می تواند با تکیه به مهارت خود در فارکس وارد پوزیشن گردد. ولی قبل از ثبت پوزیشن حیاتی است که حد تحمل حساب را نیز در نظر گرفت. بسیاری از معامله گران بلافاصله پس از ورود به پوزیشن حد Stop Loss خود را نیز تعیین می نمایند که از قانون مند بودن خود اطمینان کسب نمایند. حد Stop Loss کمک می کند، معامله گر، در مواردی که روند بازار را غلط تشخیص داده، به شکل اتوماتیک از پوزیشن خارج گردد. استفاده از حد Stop Loss یکی از بخشهای حیاتی مدیریت سرمایه در فارکس بوده و باعث می گردد معامله گر بتواند در موارد تغییر جهت پیش بینی نشده روند بازار، موجودی سرمایه خود را تا حد معقولی حفظ نماید.
استاندارد ترین حد ضرر برای معامله گران بازار فارکس، حداکثر ۳ درصد کل سرمایه در هر معامله می باشد، به این معنی که کسی که ۱۰۰۰ دلار سرمایه دارد می بایست حد ضرر خود را در هر معامله طوری قرار دهد که حداکثر پس از اینکه زیانش به ۳۰ دلار رسید معامله خود به خود بسته شود.
برخی از معامله گران از یک حد Stop Loss تغییر یافته، زمانی که معامله آنها به سود رسیده باشد استفاده می نمایند. به این طریق که پس از اینکه روند بازار باعث گردید معامله سودده گردد، حد Stop Loss اولیه را تغییر داده تا بتوانند سود به دست آمده را در تغییرات پیش بینی نشده بازار حفظ نماید.
۷- در هر معامله حد Take Profit قرار دهید
به همان اندازه که این امر با ایده کسب سود بیشتر در تضاد است، در تعیین یک هدف و ایده جهت خروج از پوزیشن حیاتی می باشد. حد Take Profit به معامله گر این امکان را می دهد که همواره نیازمند کنترل قیمت در معامله نباشد و یا پس از به دست آوردن سود مورد انتظار خود ، آن را در تغییر روندهای قیمت از دست ندهد. ممکن است این استراتژی برای برخی از معامله گران، به خصوص در روندهای قوی بازار، زیان آور به نظر آید، با این حال همواره در بازار فارکس امکان وقوع تغییر روندهای غیر منتظره نیز وجود دارد. معامله گری که از حد Take Profit استفاده می نماید، میتواند با سود مورد انتظار خود از معامله خارج گردد و پس از اصلاحات قیمت در انتظار فرصتهای بعدی باشد.
۸- طمعکار نباشید
همواره حس طمع خود را کنترل کنید زیر این حس می تواند شما را به سمت تصمیمات ضعیف و نابخردانه راهنمایی کند. معامله به معنای وارد پوزیشن های سودآور شدن در هر دقیقه نیست، بلکه به معنای وارد پوزیشن درست در زمان درست شدن است.
۹- هرگز به خود دروغ نگویید
معامله گر فارکس شدن به معنای میلیونر شدن یک شبه با یک حساب ۵۰ دلاری نیست. معامله گران تازه کار با این حس، به اشتباه معامله بیش از حد مبتلا شده و بزودی از چرخه بازار حذف خواهند گردید، هدف خود را منطقی و قابل دستیابی کنید.
۱۰- از اتفاقات گذر کنید
همواره بازار فارکس مستعد اتفاقات پیش بینی نشده می باشد، خود را برای آن مهیا سازید و اعتماد به نفس خود را با موارد ضرر در حد Stop Loss از دست ندهید. بهتر است به این بی اندیشید که اگر بازار بر خلاف پیش بینی شما پیش رفته و مبلغی را ضرر کرده اید، لااقل کلیه سرمایه خود را از دست نداده اید. اگر برای معامله خود حد Stop Loss قرار نداده اید و شاهد روند معکوس بازار هستید، جلوی ضرر بیشتر را گرفته و از پوزیشن خارج شوید. در بازار فارکس هرگز نباید در انتظار معجزه بود.
۱۱- بلند مدت بی اندیشید
هدف گذاری خود را برای سود دهی بلند مدت قرار دهید و سعی کنید هرگز با هدف بازگرداندن ضررهای متحمل شده و یا کسب سود بیشتر اقدام به چشم پوشی از قوانین مدیریت سرمایه و استراتژی های خود نکنید.
۱۲- اسفاده از مدیریت سرمایه در پلن معاملاتی فارکس
برای به کار گیری مدیریت سرمایه، هدف اول ایجاد یک روش محاسبه شده در استرتژی معاملاتی فارکس و به کار بردن تکنیکهای شرح داده شده بالا در معاملاتی که با مهارت شخصی معامله گر صورت می پذیرد، می باشد. در ابتدا یک معامله گر فارکس باید درک کند که بازار فارکس عموما” یا به سمت روندی پیش رفته و یا در یک بازه مشخص تغییر قیمت می دهد.
درک روندها، یا تخمین محدودیتهای هر معامله، به معامله گر امکان سودآوری بیشتری خواهد داد. به این منظور باید برای مثال نقاط ورود و خروج بهینه را برای پوزیشن تعیین نمود. در روندهای بازار، معامله گر می تواند دنبال کردن روند را در ۸۰ درصد معامله های خود برنامه ریزی کرده و در این حالت نسبت ریسک به سود ۱:۲ را با قرار دادن حد Stop Loss در محلی مناسب ( برای مثال حدود ۱۵۰ پیپ) و حد Take Profit در فاصله دو برابر (حدود ۳۰۰ پیپ) رعایت نماید.
در مثالی دیگر، هرگاه معامله گر تصمیم بگیرد در جهت عکس روند وارد شده و سود خود را از اصلاح قیمت به دست آورد، نسبت ریسک به سود ۱:۱ مناسب می باشد و بهتر از حد Stop Loss و Take Profit نزدیکتر (در حدود ۵۰ پیپ) استفاده نماید.
در حالتی دیگر اگر حرکت بازار در محدوده خاصی صورت می پذیرد، معامله گر پوزیشن خود را در نزدیکی لبه این رنج باز می نماید و برای معامله خود حرکت قیمت تا لبه مقابل را متصور می شود. در این حالت نسبت ریسک به سود ۱:۱.۵ مناسب بوده و باید حد Stop Loss خود را در محلی معنا دار در حدود ۱۰۰ پیپ و حد Take Profit را در حدود ۱۵۰ پیپ قرار دهد.
توجه داشته باشید که در هر دو حالت بازار رنج و بازار روند، میزان ریسک به سود ایده آل ۱:۱.۵ تا ۱:۲ می باشد (به جز معاملات به هدف اصلاح روند) . معامله گران اکثرا” در نیمی از حالات استفاده از این سیستم سود می کنند و حتی در این حالت نیز تراز حساب آنها مثبت خواهد بود. به علاوه چگونگ دستیابی به لبه ی معاملاتی این شیوه معامله از تصمیمات احساسی جهت ورود به معاملات جلوگیری خواهد نمود.
مثال: برای درک اهمیت رعایت میزان ضرر در هر معامله به اندازه ۳ درصد کل سرمایه، به دو جدول زیر نگاه کنید، این دو جدول نشان می دهد چنانچه کلا” ۱۰۰۰ دلار سرمایه داشته باشیم و در هر معامله ۳ درصد آن را ریسک کرده و اتفاقا” همواره هم ضرر کنیم بعد از ۲۳ بار معامله کردن کل سرمایه ما به نصف می رسد ولی اگر ۱۰ درصد ریسک کنیم و همه معاملاتمان نیز همچنان ضرر باشد بعد از ۲۳ بار معامله، تقریبا” چیزی از سرمایه مان باقی نمی ماند.
نتیجه گیری نهایی
دانستن اصول مدیریت سرمایه و محدود نمودن ریسک در معاملات فارکس، می تواند تفاوت حساب کاربری شما در سود دهی پیوسته یا بسته شدن آن به دلیل ضرر بیشتر از حد مارجین باشد. اساسا” معامله در فارکس می تواند یک تجارت جدی همیشگی و سودمند برای کسانی باشد که سرمایه و ریسک خود را آگاهانه مدیریت می کنند.
درباره الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چه میدانید؟
تحلیلگران تکنیکال به دنبال پیشبینی قیمت دارایی از روی نمودارها هستند. برای دستیابی به پیشبینی صحیح قیمت لازم است تا ابزارهای مختلفی را مورد استفاده قرار داد. برخی از این ابزارها، اندیکاتورها هستند که در قالب سیگنالهای خرید و فروش ظاهر میشوند؛ اما دستهای دیگر الگوهایی هستند که در نمودار قیمت یک دارایی شکل میگیرند. این الگوها توسط افراد مختلف در قالب بررسی نمودارهای قیمت یک دارایی تشخیص داده میشوند. این الگوها از دو ویژگی عالی برخوردار هستند؛ مشخصه اول تکرارشونده بودن آنها است و مورد دوم ناظر بر آن است که یک روند مشخصی در قیمت دارایی پس از رخداد این الگوها به وجود میآید. در این مقاله روی یکی از پرکاربردترین الگوها، یعنی الگوی پرچم یا الگوی فلگ (Flag) تمرکز میشود.
کاربرد الگوی پرچم چیست؟ چگونه میتوان از این الگو پرچم در معاملهگری استفاده کرد؟ انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چه مشخصاتی دارند؟ این سؤالات و تعداد دیگری از سؤالات مهم وجود دارد که در ادامه به طور مفصل درباره آنها بحث و بررسی صورت میگیرد. در انتهای این مقاله، با نحوه استفاده از این الگوی پرکاربرد در معاملات خود آشنا میشود و میتواند به راحتی آن را به کار ببرد.
فهرست عناوین مقاله
منظور از الگوی ادامهدهنده چیست؟
الگوی پرچم زیرمجموعه دستهای از الگوها تحت عنوان الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرد. اما منظور از الگوی ادامهدهنده چیست؟ وقتی صحبت از الگوی ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال میشود، منظور آن است که پس از تشکیل و کامل شدن این الگوها، روند قیمت در همان جهت قبل از تشکیل الگو به حرکت خود ادامه میدهد؛ بنابراین تشخیص این الگوها تأثیر بسیار زیادی در پیشبینی روندها در ادامه راه دارد. البته این نکته همواره صادق نیست و ممکن است در برخی مواقع حتی پس از تشکیل الگوهای ادامهدهنده روند قیمت تغییر میکند.
به طور کلی زمانی میتوان از عملکرد الگوی ادامهدهنده اطمینان حاصل نمود که این الگوها در مقایسه با امواج الیوت کوچکتر باشند. در صورت وقوع این اتفاق به احتمال بسیار زیاد الگوی ادامهدهنده خبر از ادامه روند قیمت در قبل از وقوع آن است. در ادامه به معرفی کاربرد الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال پرداخته میشود.
الگوی پرچم چیست؟
الگوی پرچم یا Flag Pattern در یک نمودار قیمت زمانی به وجود میآید که حرکت نمودار قیمت برخلاف جهت روند طولانیمدت آن باشد. به عنوان مثال ممکن است یک سهم در تایم فریم طولانی در حال حرکت صعودی باشد؛ اما در یک بازه زمانی کوتاهمدت در میانه راه حرکت صعودی تبدیل به نزولی شود و پس از پایان این روند، مجدداً حرکت صعودی سهم مشابه قبل ادامه پیدا کند. به این ترتیب یک الگوی پرچم در نمودار سهم به وقوع پیوسته است.
مشاهده الگوی پرچم در روندهای صعودی و نزولی قیمت یک مزیت بسیار عالی برای معاملهگران به شمار میرود. با مشاهده این روند میتوان نقطه مناسب برای ورود یا خروج از یک سهم را به خوبی تشخیص داد و برای کسب سودهای بزرگ یا جلوگیری از ضررهای هنگفت خود را آماده کرد.
در چه روندهای قیمتی الگوی پرچم ظاهر میشود؟
زمانی میتوان گفت الگوی پرچم در نمودار تشکیل شده است که در حرکت خلاف جهت روند غالب، شاهد نوسان قیمت دارایی باشیم. به این معنی که در کوتاهمدت درهها و قلههای قیمت متعددی در کنار یکدیگر تشکیل شود که موجب ایجاد شدن الگوی پرچم در نمودار گردد. با متصل کردن این درهها و قلهها به یکدیگر پرچم تشکیل میشود.
از الگوی پرچم برای معامله به شیوه پرایس اکشن نیز میتوان استفاده نمود. این الگو در نمودار کندل استیک یا شمعهای ژاپنی به صورت 5 تا 20 کندل پشت سر هم که الگوی مشخصی دارند، ظاهر میشود. البته این الگو میتواند صعودی یا نزولی باشد که در ادامه بیشتر در این زمینه توضیح داده میشود.
اجزای تشکیلدهنده الگوی پرچم چیست؟
اگر نگاهی به الگوی پرچم تشکیل شده در یک نمودار انداخته شود، مشخص میشود که این الگو از دو جزء کلی تشکیل شده است که عبارتاند از:
میله پرچم
همانطور که اشاره شده این الگو پس از یک روند طولانی صعودی به نزولی قیمت به وجود میآید. این روند طولانی در نمودار به شکل یک میله پرچم ظاهر میشود که طول نسبتاً زیادی نیز دارد.
بدنه پرچم
این بخش مربوط به ناحیه نوسانی است که الگوی قیمت برخلاف روند طولانیمدت قبل در پیش میگیرد. بدنه پرچم به اشکال گوناگونی شکل میگیرد که از به هم وصل کردن درهها و قلههای نمودار ایجاد میشود. مبتنی بر شکل بدنه پرچم، این الگو به چند دسته تقسیم میشود که در ادامه به معرفی آنها پرداخته میشود.
انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره شد تقسیمبندی الگوی پرچم بر مبنای جهت حرکت نمودار و همچنین شکل بدنه پرچم صورت میپذیرد. در همین راستا انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال به چهار دسته کلی تقسیم میشود که عبارتاند از:
1- الگوی پرچم صعودی مستطیل
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند صعودی پرقدرت رو به بالا را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی نزولی میشود. در انتهای این محدوده یکی از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود و سهم مجدداً روند صعودی خود را که قبل از آن طی کرده بود، در پیش میگیرد. نکته مهم در خصوص این الگو آن است که در محدوده نوسانی اندازه حرکت قیمت به گونهای است که از اتصال درهها و قلههای نمودار به یکدیگر دو لبه بالایی و پایینی پرچم به موازات یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب الگوی پرچم صعودی مستطیل شکل میگیرد.
2- الگوی پرچم نزولی مستطیل
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند نزولی پرقدرت رو به پایین را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی صعودی میشود. در انتهای این محدوده یکی از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود و سهم مجدداً روند نزولی خود را که قبل از آن طی کرده بود، در پیش میگیرد. نکته مهم در خصوص این الگو آن است که در محدوده نوسانی اندازه حرکت قیمت به گونهای است که از اتصال درهها و قلههای نمودار به یکدیگر دو لبه بالایی و پایینی پرچم به موازات یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب الگوی پرچم نزولی مستطیل شکل میگیرد.
3- الگوی پرچم صعودی مثلثی
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند صعودی پرقدرت رو به بالا را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی نزولی میشود. اما تفاوت این الگو با الگوی پرچم صعودی مستطیلی در چیست؟ در محدوده نوسانی این الگو، نوسانات قیمت به یک اندازه رخ نمیدهد؛ بلکه بدنه پرچم به شکل یک مثلث در میآید. در نهایت قبل از برخورد دو ضلع پرچم به یکدیگر، این روند به سمت بالا شکسته میشود و مجدداً یک روند صعودی در قیمت سهم به وقوع میپیوندد.
4- الگوی پرچم نزولی مثلثی
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند نزولی پرقدرت رو به پایین را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی صعودی میشود. اما تفاوت این الگو با الگوی پرچم نزولی مستطیلی در چیست؟ در محدوده نوسانی این الگو، نوسانات قیمت به یک اندازه رخ نمیدهد؛ بلکه بدنه پرچم به شکل یک مثلث در میآید. در نهایت قبل از برخورد دو ضلع پرچم به یکدیگر، این روند به سمت بالا شکسته میشود و مجدداً یک روند نزولی در قیمت سهم به وقوع میپیوندد.
معاملهگری با الگوریتم پرچم به چه صورتی انجام میشود؟
اما سؤال مهم دیگری که باید در خصوص نقش الگوی پرچم پاسخ داده شود، این است که چگونه میتوان به کمک این الگو معاملهگری کرد. در پاسخ به این سؤال میتوان گفت که این الگو در سه نقطه عطف در تصمیمگیریها برای خرید و فروش سهام به کار میآیند که عبارتاند از:
تعیین نقطه ورود
زمانی که با یک الگوی پرچم صعودی ایجاد میشود، میتوان نقطهای مناسب برای خرید یک دارایی را تشخیص داد. البته توصیه میشود که منتظر شکست بدنه پرچم تا یک روز معاملاتی بعد بمانید تا از ایجاد روند صعودی جدید مطمئن شوید.
تعیین حد ضرر
معمولاً به کمک کف الگوی پرچم میتوان حد ضرر را در معامله مشخص کرد. به عنوان مثال زمانی که لبه پایینی پرچم در کمترین قیمت عدد 20 دلار را لمس میکند، معاملهگر میتواند حد ضرر خود را در این معامله روی 20 دلار تعیین کند.
هدفگذاری کسب سود
میله در الگوی پرچم صعودی برای کسب سود معیار خوبی به شمار میرود. معمولاً پس از پایان بدنه الگوی پرچم میتوان انتظار داشت که روند صعودی حداقل به اندازه میله پرچم ادامه پیدا کند. به این ترتیب امکان هدفگذاری برای کسب سود در معامله تا حدود زیادی فراهم میشود.
نکاتی در خصوص تشخیص الگوی پرچم صعودی در معامله
تشخصی الگوی پرچم صعودی در جریان معاملات به سادگی امکانپذیر نیست و باید فاکتورهای مختلفی را در این زمینه در نظر گرفت تا از صحت نتایج به دست آمده، اطمینان حاصل کرد. در همین راستا چند نکته راهگشا برای تشخیص الگوی پرچم صعودی ارائه میشود:
- حتماً قبل از آن یک روند صعودی شاخص و اصطلاحاً گاوی شکل گرفته باشد.
- قیمت در یک کانال نوسانی ایستا یا با شیب نزولی محدود در بدنه پرچم حرکت کند.
- در صورتی که در بدنه پرچم شاهد اصلاح قیمت بالاتر از 50 درصد بودید، به هیچ عنوان الگوی شکل گرفته، الگوی پرچم نیست.
- برای ورود به معامله حتماً باید تا انتهای پرچم صبر کرد.
- هدف قیمتی پس از ورود به معامله حداکثر رشد قیمت به اندازه میله پرچم باشد.
- برای رسم خطوط پرچم نیازی به سقف و کفهای واضح نیست و این خطوط را میتوان تنها با بیشترین و کمترین قیمت کندلهایی که در یک ردیف قرار گرفتهاند رسم نمود.
سؤالات متداول
نقش حجم معاملات در شکلگیری الگوی پرچم صعودی چیست؟
نقش حجم معاملات را از دو جنبه در شکلگیری الگوی پرچم میتوان بررسی کرد؛ حجم معاملات زیاد روند صعودی که تشکیلدهنده میله پرچم است تا را حدودی تسهیل میکند. همچنین برای شکست روند در انتهای بدنه پرچم نیز نیاز به حجم معاملات زیادی وجود دارد تا یک روند صعودی دیگر حاصل شود.
اعتبار الگوی پرچم با چه چیزی تأیید میشود؟
زمانی میتوان الگوی پرچم را با قاطعیت تأیید نمود که روندهای قبل و بعد از آن شتاب بسیار زیادی داشته باشد و اصطلاحاً میله پرچم به خوبی شکل بگیرد.
الگو پرچم معمولا از چند کندل قیمتی تشکیل میشود؟
انواع الگو پرچم که در مقاله اشاره کردیم در حالت کلی بین 5 تا 20 کندل را شامل میشوند.
کلام پایانی
در این مقاله به طور مفصل بررسی شد که الگوی پرچم چیست و چه کاربردی دارد. الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از پرکاربردترین الگوها به شمار میرود که در صورت تشخیص صحیح و به موقع آن میتوان سودهای خوبی از قبل آن در معامله به دست آورد. حرکت شدید و شتابان میله پرچم در این الگو نوید سودهای زیاد در بازه زمانی کوتاه را میدهد که هر معاملهگری در بازار به دنبال این چنین موقعیتی است؛ بنابراین حتماً در تحلیل نمودار قیمت داراییهای مختلف حتماً به دنبال الگوی پرچم یا الگوی flag باشید و در صورت مشاهده تصمیمات لازم را اتخاذ کنید.
اختیار معامله
در این بخش با یک نمونه اختیار معامله آشنا میشیم. اختیارها دو دسته اند، اختیار خرید، اختیار فروش.
اختیار خرید یعنی حق خریدن یک دارایی و اختیار فروش یعنی حق فروختن یک دارایی.
در تصویر یک نمونه قرارداد واقعی رو براتون آوردم و به پنج قسمت تقسیم و شماره گذاری کردم.
1) اختیار خ
نشان دهنده اختیار خرید بودن این قرارداد است و خریدار این قرارداد حق خریدن “یک دارایی مشخص” را “در تاریخ مشخص” و “در قیمت مشخص” دارد.
2) خودرو
نام آن دارایی مشخص، “خودرو” یا همان سهام ایران خودرو است.
3) 2000
قیمتی که قرار است در آینده دارایی مشخص ما در آن معامله شود! یعنی قیمت 2000 ریال برای هر سهم ایران خودرو.
4) 1401/06/02
تاریخ اجرای قرارداد! روزی که قرار است این قرارداد اجرا شود و سهم ایران خودرو بین خریدار و فروشنده این قرارداد رد و بدل شود.
5) ض خود6005
نام قرارداد!
مثل ایران خودرو که با نماد خودرو در بورس معامله می شود هر قرارداد اختیار معامله ای هم نیاز به یک نماد یا اسم دارد.
نام این قرارداد ضخود6005 است که “ض” نمایشگر اختیار خرید، “خود” مخفف دارایی پایه یا همان نماد ایران خودرو و عدد اول نمایش دهنده ماه اجرای قرارداد است، در اینجا برج 6 است.
برای اطلاعات بیشتر درمورد اختیار معامله میتوانید به مقاملات ما مراجعه کنید.
یا اینکه این مطلب رو درمورد اختیار معامله در ویکی پدیا مطالعه کنید.💓😉
سایر پارامترهای تابلوی اختیار معاملات
این قسمت در رابطه با سایر پارامترهای تابلوی اختیار معاملات صحبت می کنیم.
شما برای خریدن یک قرارداد اختیار خرید در این تصویر باید 52000 ریال پرداخت کنید! ولی چرا؟
قیمت آخرین معامله تابلو که 52 ریاله🤔
علت را باید در هایلایتهای زرد رنگ تصویر جویا بشید.
یعنی با توجه به “اندازه قرارداد” متوجه میشویم که هر قرارداد روی 1000 برگه سهم بسته می شود و به همین علت عدد پرمیوم (همان شیرینی) ضرب در 1000 می شود.
البته این عدد همیشه 1000 نیست و وابسته به شرایطی از جمله افزایش سرمایه ها روی سهام پایه می تواند دچار تغییراتی شود که در زمان خرید و فروش باید حتما به آن دقت کنید.✅✅
دقت کنید، در بحث اختیار، دامنه نوسان وجود ندارد و البته این از مزایای جذاب این بازار است و به همین دلیل اینجا صف خرید و فروشی وجود ندارد و میتوان سودهای چند صد درصدی، حتی در یک روز، ساخت!
اما در عین حال یک خطر بزرگ بیخ گوش شماست!
معامله گری که توجه کافی ندارد و در قراردادهایی معامله می کند که نقد شوندگی خوبی ندارد، باید مراقب باشد که کم و زیاد وارد کردن یک صفر در سامانه معاملاتی، می تواند باعث ضرر و زیان زیادی شود!💓💲
این دفعه درباره دو جهت خریدار و فروشنده ی اختیار خرید و اختیار فروش، صحبت میکنم👇
☑️ با هم قراردادی ببندیم:
۱- کلمه (خریدار) را «موافق»،
۲- (فروشنده) را «مخالف»چگونگ دستیابی به لبه ی معاملاتی
معنا کنیم👍
۳- کال آپشن یا اختیار خرید را “رشد”
۴- پوت آپشن یا اختیار فروش را “ریزش” معنا کنیم
حالا تفسیر کنید:
1⃣ خریدار اختیار خرید = موافق رشد✅
2⃣ فروشنده اختیار خرید = مخالف رشد✅
3⃣ خریدار اختیار فروش = موافق ریزش✅
4⃣ فروشنده اختیار فروش = مخالف ریزش✅
از حالا درباره اختیار فروش چیزی نمیگم چون کمتر معامله میشه و برای کسانی که تخصصی کار میکنن مناسبه.
حالا درباره اختیار خرید
اگر تحلیل من رشد یک سهم است، باید اختیار خریدش را بخرم و اگر تحلیلم درجا زدن یا ریزش یک سهم است، باید اختیار خریدش را بفروشم.
⚠️ دقت کنید، اگر اختیار خرید را بخرم و سهم مورد نظر رشد نکند، یا حتی ریزش نکند، باز من متضرر میشوم چرا که تحلیل من بر رشد سهم بود.
⚠️ اگر اختیار خرید را بفروشم، چون تحلیلم مخالفت با رشد بوده، اگر سهم درجا بزند یا حتی ریزش نکند سود می کنم، چون من مخالف رشد بودم.
(البته میزان سود و ضرر بستگی به شرایط دارد)💓✔😉
در این قسمت قراره با این آشنات کنم که واقعا داری چکار می کنی؟!! آیا حواست هست؟!😒
بازار آپشن در اصل برای پوشش ریسک ایجاد شد!
یعنی کار اصلی این بازار اینه که قراره با خیال راحت تر، تو بازارهای مالی کار کنی!
اما مثل هر چیز دیگه میتونی از این ابزار به شکلهای مختلف استفاده کنی!
مثل یک چاقو که میشه باهاش یه مجسمه زیبا ساخت یا غذایی خوشمزه پخت و میشه باهاش جون یه انسان رو گرفت🤔
یا مثل یه اسلحه که سمت یک گروگانگیر نشانه رفته!
اگه تیر به گروگانگیر برخورد کنه، یک انسان(گروگان) نجات پیدا می کنه و اگه اشتباها به گروگان برخورد کنه، فاجعه اتفاق میفته!
حالا چه ربطی به آپشنها داره؟!!
فرض کنید تحلیل شما اینه که برجام امضا میشه! اما مطمئن نیستید و نمیتونید روی سرمایتون قمار کنید!
حتی نمیتونید درست تحلیل کنید که اگه برجام اتفاق افتاد روی سهم شما چه تاثیری میزاره؟!
برای پوشش ریسک میتونید از آپشنها استفاده کنید و درصد کمی از سرمایتون رو درگیر معامله کنید و اصل سرمایه را در صندوقهای درآمد ثابت یا یه جای امن سرمایه گذاری کنید. حالا اگه بازار رشد کنه، شما از سود جا نمیمونید و به اندازه کل سرمایتون سود می کنید! جذابه، نه؟! 😊👏
ولی این کار به ظاهر ساده رو خیلی از افراد انجام نمیدن! چون ذات طماع انسان پیشنهادات وسوسه انگیز جذاب و خطرناکتری رو ارائه می کنه😈
میگه ببین! تو یک میلیارد پول داری و میتونی ۹۵۰ میلیونش رو ببری توی صندوقها و درگیر معامله نکنی و با اون پنجاه میلیون کال آپشن (اختیار خرید) بخری تا اگه بازار رشد کرد به اندازه کل سرمایه سود کنی، ولی من پیشنهاد جذاب تری برات دارم! 😈 بیا با کل سرمایت آپشن بخر😏
تصور کن! اگر بازار در جهت تحلیلت پیش بره میتونی تا آخر سال خونه و ماشین و… بخری. جذابه، نه؟!!
⚠️ حالا مشکل اینجاست که تو دقیقا نمیدونی داری چکار می کنی!!
مثلا همین ضستا ۷۰۰۳ الان در شانزدهم شهریورماه ۱۴۰۱ شما با یک میلیون و سیصد هزار تومن، داری قراردادی به اندازه یک میلیون برگ سهم شستا رو باز می کنی!!😳😳 ، یعنی حدودا ۷۰ برابر سرمایه ات داری از اهرم تقریبی استفاده میکنی!
حالا فرض کن به جای یک میلیون و سیصد هزار تومن، سیزده میلیون یا صد و سی میلیون ضستا ۷۰۰۳ بخری 🤯 کافیه سهم شستا ده درصد رشد کنه تا تو بتونی از اختیار خریدش صد و پنجاه درصد سود بگیری!
⚠️ ولی اگر شستا فقط رشد نکنه !! یعنی ریزش هم نداشته باشه ولی درجا بزنه و تو حد ضرر قراردادت رو رعایت نکنی کل پولت تا یک ماه دیگه از بین میره!
(مثلا همین ضستا 7003 از هفته قبل تا الآن حدود 70 درصد ریزش داشته در صورتی که خود سهم کمتر از 3 درصد افت داشته و این خاصیت دو لبه اهرمها در آپشن هست)
❌ اهرم، خاصیته که بچه های بازار فارکس به خوبی میشناسنش! معاملات آپشن از معاملات فارکس حتی جذاب تره! ولی باید چگونگ دستیابی به لبه ی معاملاتی به شدت مراقب باشید!
محتوای وبلاگ
سه مورد از بهترين روش های CRM برای خدمات مشتريان
ما روزانه با شرکت هايي صحبت مي کنيم که به دنبال بهبود تجربه ی خدمات مشتريان هستند . دستيابي به اجرای صحيح سیستم مدیریت ارتباطات مشتریان (CRM) براي تيم خدمات مشتريان، به ترکيب مناسبي از استعداد فنی و فرايند کسب و کار قوی متکی است. عامل کليدی به ثمر نشاندن هر فرصت، نوع رفتار شما با مشتری به همان گونه ای است که خواستار آن هستند. بنابراين با سه شيوه ی برجسته ی CRM، به بهبود تجربه ی خدمات مشتريان می پردازيم.
داشتن ديد يکپارچه نسبت به مشتري، کليدی است
امکاني فراهم آوريد که تيم خدمات مشتريان شما، در تمامي کانال ها، ديدي يکپارچه نسبت به مشتري داشته باشند تا در نهايت بتواند مشتريان را درک کند. در حقيقت در دنياي چند کاناله ي امروزه، تجربه ي مشتري بسيار مهم است. بر طبق آمار McKinsey & Company، 50% تعاملات مشتريان از طريق چندين کانال صورت مي پذيرد. اين به اين معناست که اگر تيم خدمات مشتريان شما، نظاره گر تمامي تعاملات مشتريان نباشد، در 50% اوقات، زمينه هاي بازاريابي مرتبط را که سريعا مي تواند از آن نتيجه بگيرد؛ از دست خواهند داد. نمايندگان خدمات مشتريان (CSR) با درک ارجحيت هاي مشتري، خريدهاي قبلي و تعاملات فعلي آنان، مي توانند گفتگوي مرتبط تري با مشتريان داشته باشند و اين کمک مي کند که مشتريان احساس شناخته شده بودن داشته باشند.
به تيم خدمات مشتريان، قدرت حل مسائل مشتريان را بدهيد
بر طبق داده هاي اخير فورستر (Forrester ) اولويت اول بازاريابان ارشد، بالا بردن تجربه ي مشتريان در طول نقاط چگونگ دستیابی به لبه ی معاملاتی تماس است. براي اجراي عالي خدمات مشتريان، تيم شما نياز به قدرتمند شدن براي ارائه ي نتايج مورد انتظار مشتريان دارد. اين موضوع از چند راه به دست مي آيد. با استخدام يک تيم صحيح شروع مي شود و با دادن زمان و ابزار براي خدمات مناسب به مشتريان، خاتمه مي يابد. سرمايه گذاري برخي شرکت ها بر روي CSR يا نمايندگان خدمات مشتريان در جهت حل مسائل مشتريانشان مي باشد. اين نمايندگان مي توانند براي بازپرداخت ها و يا معاملات به گونه اي توانمند شوند که ديگر به دخالت مدير نيازي نباشد . خط مشي شرکت شما هرآنچه که باشد، بايد مطمئن شويد که نمايندگان خدمات مشتريان، واقعاً در خدمت مشتريان مي باشند.
به تيم خدمات مشتريان افزايش فروش و فروش هاي متقاطع را آموزش دهيد
بخشي از روند استخدام تيم خدمات مشتريان شما بايد اطمينان از اين موضوع باشد که افرادي که استخدام مي شوند؛ نسبت به ماموريت و نام تجاري شما پر شور و حرارت باشند. سپس اين افراد بايد دوره ي کارآموزي آشنايي با محصولات، خدمات و چگونگي فروش آن ها را بگذرانند. واحد خدمات به مشتريان مي تواند مرکزي سودآور باشد و براي دستيابي به اين هدف، بايد نرم افزار مدیریت ارتباطات مشتریان (CRM) داشته باشيد که براي فروش و پيشبرد مسير پيشرفت تيم خدمات مشتريان، تجهيزاتي براي آن ها فراهم کند. اين گونه ابزار فروش به تيم خدمات مشتريان اجازه مي دهد که نه تنها تجربه اي عالي در زمينه ي خدمات مشتريان داشته باشند؛ بلکه تغييراتي گسترده تر را تجربه کنند.
اختیار معامله
در این بخش با یک نمونه اختیار معامله آشنا میشیم. اختیارها دو دسته اند، اختیار خرید، اختیار فروش.
اختیار خرید یعنی حق خریدن یک دارایی و اختیار فروش یعنی حق فروختن یک دارایی.
در تصویر یک نمونه قرارداد واقعی رو براتون آوردم و به پنج قسمت تقسیم و شماره گذاری کردم.
1) اختیار خ
نشان دهنده اختیار خرید بودن این قرارداد است و خریدار این قرارداد حق خریدن “یک دارایی مشخص” را “در تاریخ مشخص” و “در قیمت مشخص” دارد.
2) خودرو
نام آن دارایی مشخص، “خودرو” یا همان سهام ایران خودرو است.
3) 2000
قیمتی که قرار است در آینده دارایی مشخص ما در آن معامله شود! یعنی قیمت 2000 ریال برای هر سهم ایران خودرو.
4) 1401/06/02
تاریخ اجرای قرارداد! روزی که قرار است این قرارداد اجرا شود و سهم ایران خودرو بین خریدار و فروشنده این قرارداد رد و بدل شود.
5) ض خود6005
نام قرارداد!
مثل ایران خودرو که با نماد خودرو در بورس معامله می شود هر قرارداد اختیار معامله ای هم نیاز به یک نماد یا اسم دارد.
نام این قرارداد ضخود6005 است که “ض” نمایشگر اختیار خرید، “خود” مخفف دارایی پایه یا همان نماد ایران خودرو و عدد اول نمایش دهنده ماه اجرای قرارداد است، در اینجا برج 6 است.
برای اطلاعات بیشتر درمورد اختیار معامله میتوانید به مقاملات ما مراجعه کنید.
یا اینکه این مطلب رو درمورد اختیار معامله در ویکی پدیا مطالعه کنید.💓😉
سایر پارامترهای تابلوی اختیار معاملات
این قسمت در رابطه با سایر پارامترهای تابلوی اختیار معاملات صحبت می کنیم.
شما برای خریدن یک قرارداد اختیار خرید در این تصویر باید 52000 ریال پرداخت کنید! ولی چرا؟
قیمت آخرین معامله تابلو که 52 ریاله🤔
علت را باید در هایلایتهای زرد رنگ تصویر جویا بشید.
یعنی با توجه به “اندازه قرارداد” متوجه میشویم که هر قرارداد روی 1000 برگه سهم بسته می شود و به همین علت عدد پرمیوم (همان شیرینی) ضرب در 1000 می شود.
البته این عدد همیشه 1000 نیست و وابسته به شرایطی از جمله افزایش سرمایه ها روی سهام پایه می تواند دچار تغییراتی شود که در زمان خرید و فروش باید حتما به آن دقت کنید.✅✅
دقت کنید، در بحث اختیار، دامنه نوسان وجود ندارد و البته این از مزایای جذاب این بازار است و به همین دلیل اینجا صف خرید و فروشی وجود ندارد و میتوان سودهای چند صد درصدی، حتی در یک روز، ساخت!
اما در عین حال یک خطر بزرگ بیخ گوش شماست!
معامله گری که توجه کافی ندارد و در قراردادهایی معامله می کند که نقد شوندگی خوبی ندارد، باید مراقب باشد که کم و زیاد وارد کردن یک صفر در سامانه معاملاتی، می تواند باعث ضرر و زیان زیادی شود!💓💲
این دفعه درباره دو جهت خریدار و فروشنده ی اختیار خرید و اختیار فروش، صحبت میکنم👇
☑️ با هم قراردادی ببندیم:
۱- کلمه (خریدار) را «موافق»،
۲- (فروشنده) را «مخالف»
معنا کنیم👍
۳- کال آپشن یا اختیار خرید را “رشد”
۴- پوت آپشن یا اختیار فروش را “ریزش” معنا کنیم
حالا تفسیر کنید:
1⃣ خریدار اختیار خرید = موافق رشد✅
2⃣ فروشنده اختیار خرید = مخالف رشد✅
3⃣ خریدار اختیار فروش = موافق ریزش✅
4⃣ فروشنده اختیار فروش = مخالف ریزش✅
از حالا درباره اختیار فروش چیزی نمیگم چون کمتر معامله میشه و برای کسانی که تخصصی کار میکنن مناسبه.
حالا درباره اختیار خرید
اگر تحلیل من رشد یک سهم است، باید اختیار خریدش را بخرم و اگر تحلیلم درجا زدن یا ریزش یک سهم است، باید اختیار خریدش را بفروشم.
⚠️ دقت کنید، اگر اختیار خرید را بخرم و سهم مورد نظر رشد نکند، یا حتی ریزش نکند، باز من متضرر میشوم چرا که تحلیل من بر رشد سهم بود.
⚠️ اگر اختیار خرید را بفروشم، چون تحلیلم مخالفت چگونگ دستیابی به لبه ی معاملاتی با رشد بوده، اگر سهم درجا بزند یا حتی ریزش نکند سود می کنم، چون من مخالف رشد بودم.
(البته میزان سود و ضرر بستگی به شرایط دارد)💓✔😉
در این قسمت قراره با این آشنات کنم که واقعا داری چکار می کنی؟!! آیا حواست هست؟!😒
بازار آپشن در اصل برای پوشش ریسک ایجاد شد!
یعنی کار اصلی این بازار اینه که قراره با چگونگ دستیابی به لبه ی معاملاتی خیال راحت تر، تو بازارهای مالی کار کنی!
اما مثل هر چیز دیگه میتونی از این ابزار به شکلهای مختلف استفاده کنی!
مثل یک چاقو که میشه باهاش یه مجسمه زیبا ساخت یا غذایی خوشمزه پخت و میشه باهاش جون یه انسان رو گرفت🤔
یا مثل یه اسلحه که سمت یک گروگانگیر نشانه رفته!
اگه تیر به گروگانگیر برخورد کنه، یک انسان(گروگان) نجات پیدا می کنه و اگه اشتباها به گروگان برخورد کنه، فاجعه اتفاق میفته!
حالا چه ربطی به آپشنها داره؟!!
فرض کنید تحلیل شما اینه که برجام امضا میشه! اما مطمئن نیستید و نمیتونید روی سرمایتون قمار کنید!
حتی نمیتونید درست تحلیل کنید که اگه برجام اتفاق افتاد روی سهم شما چه تاثیری میزاره؟!
برای پوشش ریسک میتونید از آپشنها استفاده کنید و درصد کمی از سرمایتون رو درگیر معامله کنید و اصل سرمایه را در صندوقهای درآمد ثابت یا یه جای امن سرمایه گذاری کنید. حالا اگه بازار رشد کنه، شما از سود جا نمیمونید و به اندازه کل سرمایتون سود می کنید! جذابه، نه؟! 😊👏
ولی این کار به ظاهر ساده رو خیلی از افراد انجام نمیدن! چون ذات طماع انسان پیشنهادات وسوسه انگیز جذاب و خطرناکتری رو ارائه می کنه😈
میگه ببین! تو یک میلیارد پول داری و میتونی ۹۵۰ میلیونش رو ببری توی صندوقها و درگیر معامله نکنی و با اون پنجاه میلیون کال آپشن (اختیار خرید) بخری تا اگه بازار رشد کرد به اندازه کل سرمایه سود کنی، ولی من پیشنهاد جذاب تری برات دارم! 😈 بیا با کل سرمایت آپشن بخر😏
تصور کن! اگر بازار در جهت تحلیلت پیش بره میتونی تا آخر سال خونه و ماشین و… بخری. جذابه، نه؟!!
⚠️ حالا مشکل اینجاست که تو دقیقا نمیدونی داری چکار می کنی!!
مثلا همین ضستا ۷۰۰۳ الان در شانزدهم شهریورماه ۱۴۰۱ شما با یک میلیون و سیصد هزار تومن، داری قراردادی به اندازه یک میلیون برگ سهم شستا رو باز می کنی!!😳😳 ، یعنی حدودا ۷۰ برابر سرمایه ات داری از اهرم تقریبی استفاده میکنی!
حالا فرض کن به جای یک میلیون و سیصد هزار تومن، سیزده میلیون یا صد و سی میلیون ضستا ۷۰۰۳ بخری 🤯 کافیه سهم شستا ده درصد رشد کنه تا تو بتونی از اختیار خریدش صد و پنجاه درصد سود بگیری!
⚠️ ولی اگر شستا فقط رشد نکنه !! یعنی ریزش هم نداشته باشه ولی درجا بزنه و تو حد ضرر قراردادت رو رعایت نکنی کل پولت تا یک چگونگ دستیابی به لبه ی معاملاتی ماه دیگه از بین میره!
(مثلا همین ضستا 7003 از هفته قبل تا الآن حدود 70 درصد ریزش داشته در صورتی که خود سهم کمتر از 3 درصد افت داشته و این خاصیت دو لبه اهرمها در آپشن هست)
❌ اهرم، خاصیته که بچه های بازار فارکس به خوبی میشناسنش! معاملات آپشن از معاملات فارکس حتی جذاب تره! ولی باید به شدت مراقب باشید!
دیدگاه شما