برای اینکه با روشهای سفارش آنلاین طلا و پرداخت هزینه آشنا شوید، میتوانید به صفحه نحوه سفارش و پرداخت این وبسایت مراجعه کنید. اگر در مورد تعویض یا پس دادن طلای خریداری شده سوالی دارید، میتوانید به صفحه تعویض و بازگشت کالا مراجعه کنید. اگر پاسخ سوال شما در آنجا نبود، از طریق صفحه تماس با ما از گروه پشتیبانی گالری پرسته کمک بگیرید.
ریسک پذیری چیست؟ آیا فرد ریسک پذیری در تصمیم گیری ها باشیم؟
ریسک پذیری یا به انگلیسی «risk taking»، عبارتی که این روزها، شاید به دلیل تغییر سبک زندگیمان، زیاد آن را میشنویم. ممکن است برایتان سوال پیش بیاید که فرد ریسک پذیر با فرد محتاط چه تفاوتهایی دارد؟ اجازه دهید با چند مثال این دو ویژگی شخصیتی را تفکیک کنیم.
فرض کنید دو شخص الف و ب در یک شرکت همکار هستند. شخص الف همواره به دنبال کسب مهارتهای جدید است. وی عاشق تفریحات هیجانی است و از کوچکترین فرصتها استفاده میکند تا عدهای را همراه خود به بانجی جامپینگ، آفرود و سایر تفریحات با هیجان بالا ببرد. همچنین این فرد ترجیح میدهد بخشی از درامد خود را روی ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کند. چیزی که شاید بدون داشتن دانش کافی، منجر به از بین رفتن ارزش سرمایهاش خواهد شد.
در مقابل، شخص ب فردی ملاحظهکار است که ترجیح میدهد در حیطه فعالیت خودش دانش کافی داشته باشد، ولی لزوما علاقهای به کسب مهارتهای جدید ندارد. تفریح این فرد تماشای سریال و فیلمهای روز دنیاست، از سرمایهگذاری در حوزههای مختلف فراری بوده و همواره به دنبال طی کردن زندگی در آرامش است.
به نظر شما، کدام یک از این شخصیتها، ریسک پذیری را بهتر درک کرده است؟ آیا شخصیت الف و ب به یک میزان از زندگی خود لذت میبرند؟ باید گفت، درست است که شخص الف یک شخصیت ریسک پذیر و شخص ب یک شخصیت محتاط دارد، هر دوی این افراد از زندگی خود به اندازه کافی راضی هستند.
وقتی از ریسک پذیری حرف میزنیم، منظور این نیست که ریسک میتواند با هیجانی که به زندگی میآورد، تجارب را دلچسبتر کند. بلکه، افراد ریسک پذیر، با حضور ریسک در زندگی و افراد محتاط با عدم حضور ریسک در زندگی، خرسندتر خواهند بود.
برای این که بیشتر با ریسک پذیری و افراد ریسک پذیر آشنا شوید، بهتر است ویژگیهای آنها را بدانید. افراد ریسک پذیر عموما:
- عاشق هیجان بالا هستند.
- به شغلهایی با چاشنی هیجان و خطر بیشتر گرایش دارند.
- ماجراجو و به دنبال کسب تجربههای جدید هستند.
- شاید همیشه این هیجان خطرناک نباشد اما برای آنها لذتبخش است.
- در سنین کم، بیشتر نسبت به هیجان علاقه نشان میدهند.
- روحیه کارآفرینی در آنها زیاد است.
همچنین گفته میشود خطر کردن در میان مردان رایجتر از زنان است. از سویی طبق تحقیقات، افرادی که ریسک پذیر هستند، عقاید مذهبی کمتری نسبت به مردم عادی دارند. البته علت این موضوع هنوز مشخص نیست!
شاید این مسیر ناشناخته سرشار از خطر باشد و تمام این خطرها دائما تلاش کنند تا شما را به شکست سوق دهند. اما این میزان تلاش شماست که خطر را خنثی یا تشدید میکند.
هر چیزی که تا اینجا برای ریسک پذیری ذکر شد، نقطه مقابل زندگی افراد محتاط است.
ریسک پذیری در زندگی
ریسک پذیری در زندگی چیزی جز افزایش اعتماد به نفس نیست! زمانی که مطمئن باشید رهبری زندگی خود را به دست دارید و با اعتماد به نفس کامل در مسیر انتخابهای خود قدم بر میدارید، خطر کردن را در زندگی خود پیادهسازی کردید. اما افزایش اعتماد به نفس هم با اجرای راهکارهای عمقی و ریشهای و البته مداوم ممکن است که پیشنهاد میکنیم آنها را در مقاله اعتماد به نفس از مجله بوکاپو مطالعه کنید.
سوال اینجاست که چرا ریسک پذیری در زندگی ضروری است؟ علت این است که زندگی دائما با ابهام و عدم قطعیت در موقعیتهای مختلف ما را غافلگیر میکند. اگر قرار باشد مدام از ریسک کردن بهراسید و تنها تصمیماتی را بگیرید که از درستی آنها اطمینان صد درصدی دارید؟
آیا ارزشش را دارد به دلیل خطر نکردن در زندگی، دست از اهداف خود بکشید؟ پس ریسک پذیری در زندگی به خودی خود چیز بدی نیست بلکه بسیار هم قدم مثبتی به حساب میآید. فقط باید مطمئن باشید این خطر کردن، در راستای رسیدن به اهداف بوده و ترکشهای آن کمترین خسارت را به سایر جوانب زندگیتان وارد میکند. در این صورت یک روحیه ریسک پذیری قابل اطمینان را در خودتان تقویت کردهاید.
کتاب تو کله خر هستی برای اینکه از تردیدها و ترسهایتان بگذرید و به فردی جسور تبدیل شوید، راهکارهای موثر و کاربردی برایتان دارد. پیشنهاد میکنیم نکات کلیدی آن را در وبسایت بوکاپو مطالعه کنید.
ریسک پذیری در روانشناسی
اگر تا به حال کتابهای موفقیت را خوانده باشید، حتما به این جمله بر خوردهاید که برای رسیدن به اهداف و ایستادن در قله موفقیت باید ریسک پذیر باشید. اما ریسک پذیری یک ویژگی فردی است که بر سر آن بحثهای بسیاری وجود دارد. زمانی که صحبت از ویژگی فردی میشود یعنی همه افراد جامعه آن را دارا نیستند، این ویژگی هم ارثی و هم اکتسابی است.
مطابق تحقیقات انجام شده در طی انجام ریسکهای زندگی و پذیرفتن خطرها، هورمونهای دوپامین و ادرنالین در مغز ترشح میشود. این دو هورمون مسئول احساس هیجان و خوشحالی هستند. لازم به ذکر است که هورمون دوپامین همان مادهایی است که میتواند موجب اعتیاد افراد بشود.
به همین دلیل است که کسانی که عادت به انجام ریسک هستند تمایل دارند ریسکهای بیشتر و بزرگتری را انجام دهند تا دوباره همان حس خوب و هیجان را تجربه کنند و در این نقطه است که خطر کردن به یک رفتار خطرناک تبدیل میشود.
اما ریسک پذیری هنری است که در حد متعادل آن، برای موفقیت در کار یا کشف جنبههای جدید از شخصیت خود لازم است. توسعه کسب و کارها یا رو به رو شدن با ترسها بدون پذیرفتن ریسک امکان پذیر نیست.
همه افراد از لحاظ روانی یک منطقه امن در زندگی خود دارند. منطقه امن مانند یک حصار است که فرد در آن احساس امنیت میکند، از لحاظ روحی در آرامش است و اضطرابی نداشته و تمایل به ترک آن ندارد. اما در منطقه امن چیز بیشتری از داشتههای قبلی عاید افراد نمیشود. ریسک پذیری به این معناست که فرد از مرزهای منطقه امن خود فراتر برود و اتفاقات جدید را تجربه کند.
خطر کردن رفتاری است که اگر دارای محدودیت و حد و مرز نباشد، پیامدهای خوبی به دنبال نخواهد داشت. اصول ریسک پذیری شامل مشخص کردن مرزهای خطر، انعطاف پذیری در نتایج و تحمل شکست در ریسکها، شناخت خصوصیات اخلاقی خود، شناخت ریسکهای بی فایده و ارزش ریسکها است.
مطالعات نشان داده است ریسک پذیری در دو نوع شخصیت بیشتر از سایرین است : افرادی که بسیار مضطرباند و افرادی که علاقهمند به تجربههای جدید هستند. به نظر میرسد افراد مضطرب بسیار محتاط عمل کنند تا منطقه امن خود بمانند. اما برعکس، این افراد برای جلوگیری از تجربه اضطراب بیشتر، اغلب ریسکها را میپذیرند. همچنین افرادی که تمایل به تجربه کارهای جدید دارند، اغلب به دنبال هیجان اتفاقات تازه هستند به همین دلیل ریسک پذیری بالایی دارند.
در صورتیکه به مطالعه بیشتر درباره ویژگیهای شخصیتهای ریسکپذیر و محتاط علاقه دارید، مقاله انواع شخصیت در روانشناسی را به شما پیشنهاد میکنیم.
ریسک پذیری سازمانی
زمانی که پای اهداف سازمان در میان باشد، باز هم ریسک پذیری یک سر قضیه خواهد بود. اما مهمترین مساله در این نوع خطر کردن این است که آیا آستانهای برای آن مشخص شده است یا خیر؟ توجه داشته باشید که اگر سازمانها در جهت ریسک پذیری بیپروا تصمیم بگیرند، گاهی موجب به هم ریختگی در کل سازمان خواهد شد.
در مجموع ریسک در سازمانهای مختلف، حداقل در یکی و حداکثر در همه موارد زیر، جایگاه و کاربرد ویژهای خواهد داشت:
- تخصیص منابع (مادی، معنوی، زمانی و…)
- تعیین استراتژیها
- تصمیمات مدیریتی (که در ادامه با تعریف ریسک پذیری در مدیریت بیشتر به آن میپردازیم)
ریسک در بخش تخصیص منابع، یعنی زمانی که تصمیم میگیریم بر روی یک پروژه سرمایه گذاری بیشتری انجام دهیم، با وجود این که احتمال شکست آن بالا است، اما در صورت پیروزی سود بسیار خوبی به همراه خواهد آورد.
برعکس این قضیه هم صادق است. یعنی گاهی به دلیل کمبود منابع، یک سازمان تصمیم میگیرد با بودجه کمتری و در زمان کوتاهتری یک پروژه را به پایان برساند. حتی اگر بداند این منابع اختصاص یافته، هدف را به درستی به ارمغان نمیآورد.
همچنین زمانی که یک استراتژی نوظهور را برای اولین بار در سازمان دخیل میکنیم، شاید به علت ناشناخته بودن، کنار آمدن با آن کمی دشوار باشد. همین امر به خودی خود یک ریسک به حساب میآید.
این ریسکها تا زمانی که کل سازمان را به خطر نیاندازد، کاملا معقول خواهد بود. منظور در سرمایه گذاری چه نوع شخصیتی دارید از به خطر افتادن کل سازمان، زمانی است که بدون محاسبه آستانه ریسک، تصمیمگیری شود. به بیان دیگر، یک حد مشخص از ریسک باید مشخص شود تا در صورت شکست کل سازمان قربانی نگردد.
به منظور تعیین این آستانه، مدیریت هر بخش مسئول خواهد بود. در نتیجه دانستن مدیریت ریسک یا ریسک پذیری در مدیریت حائز اهمیت است.
ریسک پذیری در مدیریت
مدیران در هر بخشی از سازمان موظفند به طور دقیق میزان ریسک هر عمل را محاسبه کرده و نتایج آن را تا حد ممکن پیشبینی کنند. حد وحدود ریسک پذیری در مدیریت را در این بخش مورد بررسی قرار میدهیم.
ریسک پذیری در مدیریت – محاسبه آستانه ریسک
برای محاسبه آستانه ریسک، باید به دقت عوامل زیر را در نظر داشته باشید:
- چه ریسکهایی قابل پذیرش هستند؟
- چه میزان از منابع به خطر میافتند؟
- آیا این ریسک مخاطره جانی هم دارد؟
- آیا فقط یک هدف شامل این ریسک است یا ممکن است اهداف دیگر درگیر شوند؟
- آیا ارزشهای اخلاقی سازمان به خطر میافتد؟
- سازمان چقدر توانایی در برابر پذیرش عواقب این خطر دارد؟
- آیا حداقل ۵۰ درصد از منابع از دست رفته، در مدت زمان مشخص قابل جبران است؟
- حوزه دقیق ریسک به چه بخشی از سازمان مربوط میشود؟
ریسک پذیری در مدیریت – تصمیمات مخاطرهآمیز در سمت مدیریت
در مواقعی پیش میآید که شما به عنوان مدیر یک بخش از یک سازمان، مجبور به گرفتن تصمیمات سخت میشوید. تصمیماتی که گاهی آینده کل سازمان را دگرگون میکند. در این مرحله باید گفت اصلا نترسید، جوانب را بسنجید و با اطمینان تصمیم بگیرید.
یک مدیر موفق، حداقل چند بار در تصمیمات خود ریسک پذیری را دخالت داده است. پس میتوان گفت ریسک پذیری جزئی جدا نشدنی از مدیریت است. اگر دقت کرده باشید، افراد موفق و ریسک پذیر عموما در سمتهای شغلی مدیریت یا کارآفرینی قرار دارند.
اگر علاقهمندید علاوه بر این ویژگیها، با سایر مهارتها و توانمندیهای لازم برای یک مدیر مقتدر آشنا شوید، مقاله ده مهارت ضروری مدیریت را در مجله بوکاپو مطالعه کنید.
آیا فرد ریسک پذیری در تصمیم گیری ها باشیم؟
پاسخ به این سوال کمی چالشبرانگیز است. بیایید از این جنبه به این موضوع نگاه کنیم که افراد ریسک پذیر در زندگی عموما موفقترند. حال با در نظر گرفتن این مساله، آیا تمایل دارید فرد ریسک پذیری در تصمیم گیری ها باشید؟ در این که افراد ریسک پذیر انعطاف پذیری بالایی در تصمیم گیری دارند نیز شکی نیست. چون این افراد همیشه یک پلن دوم برای کارهای خود دارند.
همین امر شاید شما را نیز تشویق کرده باشد تا کمی چاشنی ریسک به تصمیمات خود اضافه کنید.
میدانید چرا؟ افراد ریسک پذیر هر شکست را برابر با یک تجربه عالی میدانند. این یعنی شکستی وجود ندارد، پس اگر تصمیم اشتباهی بگیرند که ریسک بالایی دارد، مطمئن هستند یا به موفقیت ختم شده یا یک تجربه ناب برایشان به همراه خواهد داشت. پس از هر شکست، هر بار که با اقتدار برخاستن را تجربه میکنند، از قبل قویترهستند. تقویت مهارت دوباره برخاستن پس از هر شکست نیز در کنار ریسک پذیری مسئله مهمی است. پیشنهاد میکنیم قبل از اقدام به ریسک، برای هرچیزی خودتان را آماده کنید تا با عواقب احتمالی غافلگیر نشوید.
MBTI و سرمایهگذاری
سرمایهگذاری مالی روی تیپهای شخصیتی مختلف
در این قسمت میخواهیم درباره سرمایهگذاری پولی روی افراد با تیپهای شخصیتی مختلف صحبت کنیم و سؤال اصلی ما این است: «بهترین سرمایهگذاریای که میتوانیم روی یک نفر انجام دهیم چیست؟» در واقع شاید بخواهید بدانید براساس مشرب یا تیپ شخصیتی افرادی که قصد سرمایهگذاری روی آنها را دارید کدام نوع سرمایهگذاری بهتر جواب میدهد و شما را زودتر به نتیجه میرساند. وقتی روی یک نفر عاقلانه سرمایهگذاری میکنید، براساس مشرب یا تیپ شخصیتی آن فرد پاسخها و واکنشهای متفاوتی دریافت خواهید کرد. در این بخش میخواهیم ببینیم چطور میتوانید از پولتان برای سرمایهگذاری روی افراد استفاده کنید.
سرمایهگذاری روی تجربهگراها
وقتی میخواهید روی تجربهگراها سرمایهگذاری کنید در نظر داشته باشید که فرمول کلیدی سرمایهگذاری روی آنها این است:
یادگیری + فرصتها= تأثیرگذاری
بهترین راهی که میتوانید پولتان را روی تجربهگراها سرمایهگذاری کنید این است که برای آنها فرصتی برای یادگیری و اثرگذاری بهوجودآورید. تجربهگراها همیشه در جستجوی بهبود مهارتهایشان هستند و میخواهند از مهارتهایی که دارند استفاده کنند و در زندگیشان پیشرفت بزرگی کنند. بنابراین سرمایهگذاری شما این است که مورد یا پروژهای که برایتان مهم است و حاضرید روی آن شرط ببندید را انتخاب کنید، سپس آنها را به اندازه کافی تجهیز کنید و سپس از سر راهشان کنار بروید تا کارشان را انجام دهند.
برای اینکه انگیزه آنها را بالا نگه دارید و اجازه ندهید شارژشان خالی شود، کاری کنید به آنها خوش بگذرد: برایشان هدایای هیجانانگیز و غافلگیرکننده بخرید، کارهای هیجانانگیز بکنید و آنها را به یک رستوران خوب با غذا و نوشیدنی عالی ببرید. آنها دوست دارند مدام با رویدادها و تجربههای بزرگ و جسورانه دست و پنجه نرم کنند. آنها از طریق کسب لذت وخوشی انگیزه میگیرند.
وقتی روی یک تجربهگرا سرمایهگذاری میکنید انتظار چه نوع بازگشتی را باید داشته باشید؟ وقتی با یاددادن و بهوجودآوردن فرصت روی تجربهگراها سرمایهگذاری میکنید، آنها بهسرعت در مسیر رشد و پیشرفت قرار میگیرند و مهارتهایشان را بهبود میدهند و آنچه آموختهاند را در عمل به کار میگیرند. یادگیری برای تجربهگراها یک فرایند کاملاً فایدهگرایانه است و میخواهند از آن نتیجه بگیرند. آنها برای اینکه معلوماتشان را افزایش دهند به سراغ یادگیری نمیروند و هدفشان از یادگیری خودِ دانش نیست. آنها یاد میگیرند چون موضوعِ یادگیریشان بهطور مستقیم با نتیجه و هدف نهایی در ارتباط است و روی آن تأثیر میگذارد. سرمایهگذاری شما منجر به خلق خروجیهای قابل توجه میشود، حالا فرقی ندارد چه هدفی در سر داشته باشید.
سرمایه گذاری روی آرمانگراها
وقتی میخواهید روی آرمانگراها سرمایهگذاری کنید در نظر داشته باشید که فرمول کلیدی سرمایهگذاری روی آنها این است:
یکرنگی + آموزش (منتورینگ) = وفاداری
بهترین راهی که میتوانید پولتان را روی آرمانگراها سرمایهگذاری کنید این است که برای آنها هدایای نمادین و معنیدار بخرید یا کاری کنید تا حس بهتری از تجربههای یادگیری به آنها دست بدهد (مثل بهبود فضای آموزش و یادگیری). در این صورت نشان دادهاید که آنها را درک میکنید و این برای آنها مهم است. آرمانگراها همیشه دنبال صداقت و یکرنگی با خودشان و با دیگران هستند و حقیقتاً برایشان مهم است که منحصربهفرد باشند و دیگران این منحصربهفرد بودن و خاص بودن آنها را ببینند. بنابراین بهترین سرمایهگذاری روی این افراد فراهم آوردن موقعیتی برای آموزش آنهاست؛ زمان بگذارید و اجازه دهید با آموزش، چیزی معنادار درباره خودشان کشف کنند و توسعه دهند. مثلاً از مواهب درونی یا استعدادهایی که دارند مطلع شوند. راهنمای آنها در این مسیر شوید و وقتی احساس کنند در محیطی قرار گرفتهاند که در حال یادگیری و نوشدن هستند، در آنصورت بهطور شخصی و باتمام وجود با مسئله درگیر میشوند و آنها تشنه چنین شرایطی هستند.
برای اینکه انگیزه آنها را بالا نگه دارید و اجازه ندهید شارژشان خالی شود، برای آنها وقت بگذارید، آنها را هدایت و راهبری کنید و خاص بودن و متمایز بودنشان را ببینید و مرتب در این مورد به آنها بازخورد دهید. آنها دوست دارند دیگران عمیق بودنشان را ببینند و از خوشنیتی آنها قدردانی کنند و زمانیکه به آنها نشان دهید برایتان مهم و ارزشمند هستند با انگیزه و قدرت زیادی به حرکت ادامه میدهند.
وقتی روی یک آرمانگرا سرمایهگذاری میکنید انتظار چه نوع بازگشتی را باید داشته باشید؟ یک فرد کاملاً وفادار و حامی که آماده است در هر زمان، هر کاری که بگویید را انجام دهد. برای آرمانگراها مهم است که کاملاً خودشان باشند، آنها میخواهند ظرفیتهایشان را در حد اعلی شکوفا کنند و به بقیه هم کمک کنند به همین مقصود دست یابند. زمانیکه فضای اعتماد بهوجود بیاید، آنها بهترین خودشان را رو میکنند، و هر کاری در سرمایه گذاری چه نوع شخصیتی دارید که از عهدهشان بربیاید را انجام میدهند تا شما را سربلند کنند. بهترین عملکرد آنها وقتی است که کاملاً شناختهشدهاند، در این صورت خودشان را در اختیار گروه و مأموریت و رسالت آن قرار میدهند. سرمایهگذاری شما منجر به ایجاد رابطهای میشود که بهمرور زمان مستحکمتر خواهد شد و تا بلندمدت ادامه خواهد یافت.
سرمایه گذاری روی پشتیبانها
وقتی میخواهید روی پشتیبانها سرمایهگذاری کنید در نظر داشته باشید که فرمول کلیدی سرمایهگذاری روی آنها این است:
پاداش + تقدیر = فداکاری و تعلق
بهترین راهی در سرمایه گذاری چه نوع شخصیتی دارید که میتوانید پولتان را روی پشتیبانها سرمایهگذاری کنید این است که بعنوان جبران خدمات اجراییشان به آنها پاداشی خوب و مکفی بدهید و ازشان تقدیر و تشکر کنید. برای پشتیبانها بسیار مهم است که برای انجام درست کارها روی آنها حساب باز شود از این رو افرادی بسیار وظیفهشناس هستند. علاوه بر این دوست دارند بهخاطر مسئولیتپذیری و قابل اطمینان بودنشان مورد تأیید و تحسین قرار بگیرند تا متوجه شوند خدماتشان بهعنوان فردی دقیق و مسئول دیده شده. در نتیجه بهترین سرمایهگذاری روی آنها این است که پول خوبی بهشان بدهید و از آنها بهخاطر درستکاری و وظیفهشناسیشان ستایش کنید. قدردانی و پاداش مالی روی پشتیبانها بیش از هر تیپ شخصیتی دیگری تأثیر مثبت میگذارد.
برای اینکه انگیزه آنها را بالا نگه دارید و اجازه ندهید شارژشان خالی شود، در بازههای زمانی مشخص جایگاه یا درآمدشان را افزایش دهید، به آنها مرتب بازخورد دهید، و بهطور رسمی از دستاوردهایشان تقدیر به عمل بیاورید. آنها دوست دارند از شما درباره مسئولیتپذیریشان اعتبار و سندیت بگیرند و مورد تأییدتان باشند، و هرچقدر احترام و مقبولیت بیشتری بهدست بیاورند با قدرت و پشتکار بیشتری جلو خواهند رفت.
وقتی روی یک پشتیبان سرمایهگذاری میکنید انتظار چه نوع بازگشتی را باید داشته باشید؟ یک نیروی فداکار و کاملاً متعلق و حامی که کارها و مسئولیتها را با دقت و نظمی بینظیر انجام میدهد. پشتیبانها بهخاطر نیاز شدیدی که به تمام کردن کارها و قطعی کردن تصمیمات دارند، برایشان مهم است که هرکاری که شروع میکنند را تا انتها تکمیل کنند در نتیجه از آنها کار نیمه تمام نخواهید دید. پول و اعتبار اجتماعی برای آنها مفاهیمی ملموس و قابل اندازهگیری هستند، به همین دلیل آنها بهترین عملکرد ممکن را از خودشان نشان خواهند داد چون میدانند کسی روی آنها حساب باز کرده از این رو سعی میکنند با کیفیت بالایی کار کنند تا مطمئن شوند بهاندازه پولی که دریافت میکنند خروجی دارند. پس سرمایهگذاری شما منجر به این میشود که کارها و فرایندهای اجرایی سروقت و با کیفیت انجام شوند.
سرمایه گذاری روی خردگراها
وقتی میخواهید روی خردگراها سرمایهگذاری کنید در نظر داشته باشید که فرمول کلیدی سرمایهگذاری روی آنها این است:
مسائل پیچیده + امکانات = راهحلهای خلاقانه
بهترین راهی که میتوانید پولتان را روی خردگراها سرمایهگذاری کنید این است که منابع و امکاناتی در اختیار آنها قرار دهید تا از این طریق به آنها کمک کنید برای مسائل دشوار و پیچیده راه حل پیدا کنند. خردگراها همیشه دوست دارند روی مسائلی تمرکز کنند و به راه حل مشکلاتی فکر کنند که دیگران جرأت فکر کردن درباره آنها را ندارند. و آنها برای حل اینگونه مسائل حاضرند هر کاری که لازم است انجام دهند. در نتیجه سرمایهگذاریای که قرار است انجام دهید این است که چیزی به حد کافی دشوار بیابید تا توجه آنها را به خودش جلب کند، سپس منابع و امکانات کافی در اختیار آنها بگذارید تا با استفاده از آنها شما را به موفقیت برسانند.
برای اینکه انگیزه آنها را بالا نگه دارید و اجازه ندهید شارژشان خالی شود آنها را با افراد شایسته و باهوش و کاردان آشنا کنید تا از این طریق فرصتی برای یادگیری و کسب تجربه برای آنان فراهم شود. فرصتی که شاید خودشان به تنهایی نتوانند آن را ایجاد کنند. آنها از نظر ذهنی مدام به دنبال هرگونه راه حلی هستند که آنان را یک قدم به حل مسئله نزدیکتر میکند. خردگراها عاشق انگیزانندههای ذهنی هستند.
وقتی روی یک خردگرا سرمایهگذاری میکنید انتظار چه نوع بازگشتی را باید داشته باشید؟ راه حلهایی فوقالعاده و دقیق که آنقدر پیچیدهاند که بعید است به ذهن کس دیگری غیر از خودشان خطور کند. خردگراها به طور طبیعی عاشق حل مسئلهاند. آنها از هرنوع امکانات یا منابعی که در اختیارشان باشد استفاده میکنند تا مسئله را حل کنند. این افراد دوست ندارند مشغول مسائل یا چالشهای ساده و کوچک شوند و دوست دارند موانعی را بردارند که هیچکس نتوانسته است آنها را از میان بردارد. آنها عمیقاً دنبال این هستند که به استادانِ مسلط و خبره در حوزه خودشان تبدیل شوند و مدام در تکاپوی افزایش قلمرو و حوزه تأثیرگذاری و تخصصشان هستند. سرمایهگذاری شما روی خردگراها منجر به خلق راهحلهای خلاقانه و نوآورانه خواهد شد، راه حلهایی که حتی در تصور دیگران هم نمیگنجد.
دوره حضوری مرتبط
منبع: مجله Keirsey
دیدگاه و نظری درباره این مقاله اگر دارید، آنرا زیر همین پست و در قسمت کامنتها بنویسید.
در سرمایه گذاری چه نوع شخصیتی دارید
برای خرید سبد دارایی ابتدا حساب کاربری خود را ایجاد کنید ثبت نام | ورود
داراتو، مدیریت اختصاصی داراییهای تو
ما باهم بزرگ میشویم!
هر رشدی برنامهای میخواهد!
سرمایهگذاری
مطمئن مختص شما توسط حرفهای ها
راحت و بدون نیاز به دانش سرمایهگذاری در حداقل زمان ممکن
متناسب با شخصیت مالی شما
تشکیل سبدی از داراییهای متنوع
تحلیل شرایط بازار و مدیریت مداوم سبد داراییهای شما
مدیریت داراییها به صورت اختصاصی
سرمایهگذاری متناسب با شخصیت مالی شما
برای سرمایه گذاری هوشمندانه، سطح ریسکپذیری تاثیر زیادی در تعیین تصمیم بهینه دارد. داراتو، بر اساس پاسخهای شما به آزمون ریسکسنجی، سطح ریسک شما را تعیین میکند تا سبد سرمایهگذاری متناسب با شخصیت مالی خودتان را پیشنهاد دهد.
پیشنهاد سرمایهگذاری متناسب با شخصیت مالی
چگونگی پخش دارایی شما در این سبد
سرمایهگذاری با تشکیل سبدی از داراییهای متنوع
برای مدیریت موفق ریسک در سرمایهگذاری شما، سبدی از سه نوع دارایی مختلف به شما پیشنهاد میشود. ترکیب درصد این داراییها بر اساس شرایط بازار و سطح ریسکپذیری شما مشخص میشود.
تحلیل شرایط بازار و مدیریت مداوم سبد داراییهای شما
کارشناسان سرمایه گذاری آگاه به صورت دوره ای با بررسی شرایط بازار و سبد های پیشنهادی درصورت نیاز اقدام به تغییر ترکیب دارایی سبدها و درصد هر سبد مطابق با پیش بینی ها خواهند کرد. از جمله ابزاری های اختصاصی داراتو جهت ایجاد تعادل بین سطح ریسک شما و ترکیب سبد پیشنهادی ، بازترازی است. اگر به هر دلیل از جمله نوسانات بازار درصد های پیشنهادی منتاسب با سطح ریسک شما تغییر کند، از آنجا که حفظ این سطح ریسک از نظر کارشناسان در بلند مدت بهترین بازدهی را برای شما خواهد داشت ، داراتو از طریق بازترازی سبد دارایی شما درصد هر دارایی را در سبد ها شما متعادل خواهد کرد.
بهترین تریدرهای فارکس چه کسانی هستند و رمز موفقیت آنها چیست؟
چه یک معاملهگر مبتدی باشید و چه یک تریدر حرفهای، به احتمال زیاد شما نیز دنبال کسب سود هستید. تا اینجای کار هیچ مشکلی وجود ندارد، ولی متاسفانه اکثر افرادی که وارد بازارهای مالی به خصوص مارکت فارکس میشوند، سودای یک شبه پولدار شدن و ره صد ساله پیمودن دارند.
اگر شما هم جزو این دسته از افراد هستید، باید همین ابتدای کار به شما بگوییم که بازار فارکس جای مناسبی برای شما نیست. ضرب المثل بسیار قشنگی در فرهنگ ما ایرانیان وجود دارد که میگوید: نابرده رنج گنج میسر نمیشود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد.
موفق شدن در هر کاری، نیازمند آموزش و آگاهی، تمرین، پشتکار و شهامت است. شاید اکثریت تریدرهای جهان همگی با هم یک آرزوی بزرگ داشته باشند و آن هم این است که، چطور میشود تبدیل به یک تریدر موفق و پولساز شد.
در یکی دیگر از سری مقالات فارکس وبسایت دنیای ترید، این بار میخواهیم شما را با بهترین تریدرهای موفق جهان آشنا کنیم و رمز موفقیتشان را با شما به اشتراک بگذاریم.
نکاتی که قرار است با هم در این مقاله یاد بگیریم، به شرح زیر است:
چه تعداد از معاملهگران فارکس موفق هستند، مهارتهای معاملهگری، بهترین تریدرهای فارکس در دنیا و رمز موفقیت آنها، آیا برای موفق شدن در فارکس باید نابغه بود و نتیجه گیری.
چه تعداد از معاملهگران فارکس موفق هستند؟
به نظر شما معاملهگران بزرگ دنیا چه چیزی دارند که آنها را از دیگر تریدرها، متمایز میکند؟ یک آمار بسیار معتبر نشان میدهد که حدود 90 درصد از تریدرهای جهان، موفق نمیشوند! حتی برخی رسانهها این آمار را 95 درصد اعلام میکنند.
شاید با خواندن این آمار شوکه شده باشید! یا شاید هم با خودتان میگویید که احتمالا این شغل مناسب شما نیست، صبر کنید. دلیل این آمار به نحوه نگرش آنها، عملکرد ضعیف، آموزش ندیدن، تمرین نکردن در فضای دمو، نداشتن انضباط و استراتژی شخصی و بسیاری چیزهای دیگر برمیگردد.
پس، چه چیزی آن 5 تا 10 درصد دیگر را از دیگر معاملهگران، جدا میکند؟
احتمالا با خودتان فکر میکنید که اگر تنها 5 تا 10 درصد تریدرهای فارکس موفق هستند، حتما این معاملهگران باید نوابغ بینظیری باشند و یا خداوند به آنها ویژگیهای بینظیری را عطا کرده باشد. عجله نکنید! در ادامه این مقاله به نکاتی طلایی درباره دلیل موفقیت این گروه اقلیت در فارکس، خواهیم پرداخت.
مهارتهای معاملهگری
قبل از اینکه کمی جلوتر برویم، میخواهم تا شما هم با تعریف موفقیت در بازارهای مالی و فارکس، آشنا شوید. به محض اینکه صحبت از موفقیت می شود احتمالا ذهن شما نیز معطوف تریدرهایی میشود که فقط قادرند خوب پول دربیاورند!
ولی باید به شما بگوییم که منظور ما از موفقیت، اصلا پول نیست. چیزهای خیلی زیادی وجود دارد که یک تریدر را موفق میکند.
تریدرهای موفق کسانی هستند که عاشق کارشان هستند و با شور و شوق زیادی روزشان را آغاز میکنند. در حقیقت آنها عاداتی را درون خودشان پرورش دادهاند که باعث موفقیت و وجه تمایزشان با دیگر معامله گران میشود.
در ادامه این مقاله، ما برخی مهارتهای معاملهگران موفق را به شما یاد خواهیم داد.
تریدرهای موفق همیشه استراتژی خاص شخصی خودشان را دارند و به آن استراتژی، پایبند هستند. از آنجایی که فارکس یک شغل بدون مدیر است، امکان اینکه شما خیلی از اصول بازار را زیر پا بگذارید، بسیار زیاد است.
یکی از مهارتهای بزرگ معاملهگری، صبر کردن است. چه بسیارند معاملهگرانی که به شدت عجول هستند و هنوز معاملهشان به ثمر نرسیده، از پوزیشنی که در سود است، خارج میشوند. این دسته از معاملهگران که بسیار هم زیاد هستند، همان افرادی هستند که اگر گیاهی بکارند، هر روز خاک اطراف آن گیاه را زیر و رو میکنند و با تعجب از عدم رشد گیاه، در آخر از انجام آن کار منصرف میشوند.
یکی دیگر از مهارتهای بزرگ تریدرهای موفق، احساساتی عمل نکردن است. بازارهای مالی به خصوص مارکت فارکس، جای تریدرهای احساساتی نیست. اگر شما به عنوان یک معاملهگر حرفهای استراتژی خودتان را داشته باشید، هرگز با نوسانات بازار به هم نمیریزید.
معاملهگران بزرگ همیشه حد ضرر میگذارند و قبل از ورود به هر معاملهای، ریسکشان را مدیریت میکنند. آنها نحوه استفاده از اهرم یا لورجها را خوب میدانند و هرگز تمام سرمایهشان را به خطر نمیاندازند.
فراموش نکنید که بازار فارکس جای قمار کردن نیست!
یکی از بزرگترین مهارتهایی که تریدرهای موفق یاد گرفتهاند این است که آنها به خوبی میدانند، ضرر کردن بخش بزرگی از بازار فارکس است. ولی تفاوت آنها با آماتورها در این است که حرفهایها یاد گرفتهاند چطور ضررهایشان را کم و سودهایشان را زیاد کنند.
معاملهگران موفق، هرگز به صرف اینکه فقط معاملهای کرده باشند، وارد بازار نمیشوند. اگر فرصت معاملاتی مطابق با استراتژیشان پیدا کنند، ترید میکنند در غیر این صورت، هرگز وارد مارکت نمیشوند.
یکی از بزرگترین تفاوتهای معاملهگران موفق و ماهر، بالا بردن دانش و آگاهی، از طریق یادگیری تحلیل تحلیل تکنیکال فارکس، تحلیل فاندامنتال فارکس و روانشناسی بازار فارکس است.
یادتان باشد تریدرهای موفق، از شکم مادرشان موفق زاییده نمیشوند بلکه آنها شروع به آموزش مهارتهایی میکنند که دیگران حاضر نیستند بهای یادگیری آنها را بپردازند.
بازار فارکس هم مثل دیگر بازارهای جهان، از عدهای افراد حرفهای و به نام تشکیل شده است. به عنوان مثال هر وقت سخن از بهترین سرمایهگذاران حال حاضر جهان میشود، همه به یاد فرانکلین گراهام و وارن بافت میافتند.
هر زمان کسی درباره شطرنج سخنی به میان می آورد، کسی نیست که به یاد، گری کاسپاروف روسی نیفتد. این مساله در بازار فارکس نیز صادق است. در این قسمت مقاله، قصد داریم تا شما را با برخی از نوابغ دنیای ترید آشنا کنیم.
1- جورج سوروس (George Soros)
بهترین معاملهگر بازار ارزهای بین المللی فارکس، جورج سوروس است. وی متولد 1931 و اهل مجارستان است. هیچ تریدر حرفهای نیست که درباره ترید جادویی سوروس در سال 1992، زمانی که از فروش پوند انگلستان میلیاردها دلار به جیب زد، نداند. از جورج سوروس به عنوان کسی که بانک مرکزی انگلستان را ورشکست کرد، یاد میکنند.
2- جیمز سایمونز (James Simmons)
نفر بعدی، جیمز سیمونز (James Simmons) است. وی یکی از موفقترین روسای موسسات مالی و سرمایهگذاری حال حاضر جهان است. در واقع ایشان را به عنوان موفقترین مدیر حال حاضر موسسات سرمایهگذاری میشناسند.
در زمان رکود و بحران مالی سال 2008 که تقریبا همه معاملهگران مینالیدند و در ضرر بودند، جیمز موفق شد تا 80% بازگشت سرمایه و سودآوری داشته باشد.
3- استانلی دراکن میلر (Stanley Druckenmiller)
سومین تریدری که در لیست ما قرار دارد، استانلی دراکن میلر (Stanley Druckenmiller) امریکایی است. وی مدیریت یکی از شرکتهای سبدگردان را بر عهده دارد و در حال حاضر یکی از بهترین تریدرهای فارکس در جهان است. پیش از اینکه وی مستقلا شرکت سرمایهگذاری خود را راه اندازی کند، بهترین معاملهگر جورج سوروس بوده است.
استانلی نیز در معامله بسیار بزرگ سال 1992 و فروش پوند انگلستان سهیم بود. ایشان یکی از بزرگترین سخنرانان در رویدادهای بزرگ بینالمللی مثل نشستهای جهانی اقتصاد و کنفرانسهای بزرگ است. وقتی دراکن میلر صحبت میکند، تمام سرمایهگذاران سرا پا و با جان دل به سخنان وی، گوش میسپارند.
4- بیل لیپشوتس (Bill Lipschutz)
تریدر حرفهای بعدی لیست ما، بیل لیپشوتس (Bill Lipschutz) است. بیل به این مشهور است که موفق میشود 12.000 دلار امریکا را به 250.000 دلار تبدیل کند و سپس تمام سرمایه خود را از دست میدهد. جالب است بدانید که وی تمام پولش را تنها در یک ترید، از دست داد.
بیل بعد از این شکست تلخ، درس بسیار گرانبهایی درباره مدیریت ریسک میآموزد و سپس به دانشگاه میرود تا در دوره MBA تحصیل کند. پس از گذراندن این دوره، به برادران سلیمان میپیوندد و شرکتی در راستای معاملات ارزی تاسیس میکند. بعد از آن بیل به تنهایی و برای خودش، شرکت مدیریت سرمایه گذاری Hathersage را راه اندازی کرد.
ایشان در حال حاضر سالانه 300 میلیون دلار درآمد دارد.
5- بروس کاونر (Bruce Kovner)
آخرین نابغه لیست ما، بروس کاونر (Bruce Kovner) است. بروس در سال 1945 دیده به جهان گشود و در حال حاضر یکی از موفقترین مدیران موسسات و صندوقهای مالی بینالمللی است. وقتی که کاونر 32 ساله بود، شرکت Caxton را تاسیس کرد.
وی سرمایه اولیه خود را توسط اعتباری که روی کارت بانکیاش بود جور کرد؛ به زبانی ساده، با کارت اعتباری یا همان Credit Card خود توانست این مبلغ ناچیز اولیه را، فراهم کند.
بروس در یک معامله قرارداد آتی، مقداری لوبیا خرید و سپس 20.000 دلار امریکا به جیب زد. امروزه صندوق Caxton با بیش از 14 میلیارد دلار دارایی تحت مدیریت، یکی از موفقترین صندوقهای سرمایهگذاری در جهان است.
فراموش نکنید که معاملهگران بسیار زیاد دیگری نیز وجود دارند که موفق شدهاند قلههای وال استریت را فتح کنند. نکتهای که برای ما و شما مهم است این است که، وجه تمایز این تریدرهای بزرگ را با بقیه معاملهگران بدانیم.
رمز موفقیت تریدرهای بزرگ
یادتان باشد هیچ قرص، آمپول یا دوای جادویی وجود ندارد که این نوابغ بزرگ دنیای ترید و معاملهگری استفاده کنند و شما از آن بی خبر باشید. یادتان باشد که مارکت درست مثل یک اقیانوس است و تریدرها، موج سوار. این موج سواری نیاز به کمی استعداد، تعادل، صبر، استفاده از ابزار مناسب، روانشناسی و غیره دارد.
حال، سوال اینجاست که کدام انسان عاقل است که درون یک دریای طوفانی و پر از کوسههای خطرناک، موج سواری کند؟!
اولین رمز مشترک بین تمام تریدرهای حرفهای و موفق بازار، کسب دانش و آگاهی و شروع به یادگیری است. در واقع دانش، کلید موفقیت در هر زمینه و درست نقطه مقابل جهل و نادانی است. منظور کلی ما از یادگیری و آموزش دیدن، تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و روانشناسی مارکت است.
در ادامه به توضیح نکات طلایی میپردازیم که چکیده تجربه اکثر تریدرهای حرفهای و موفق بازار است.
بعد از یادگیری گام اول، زمان به کارگیری و استفاده از علم و دانشی است که کسب کردهاید. شما باید یک حساب مجازی و غیر واقعی با یک بروکر خوب و قابل اعتماد که تمام مجوزهای لازم را در اختیار دارد، باز کنید.
سپس اگر گام اول را خوب آموخته باشید، میدانید که باید یک استراتژی مناسب شخص خودتان داشته باشید. استراتژی شما باید تمام این موارد را پوشش دهد: چه نوع شخصیتی دارید؛ آیا اهل ریسک هستید یا خیر؟ پاسخ این سوال شما را به مرحله بعد یعنی انتخاب نوع مارکت و دارایی مورد نظرتان، منتقل میکند.
دوست دارید معاملهگر ارزها باشید یا کامودیتی؟ آیا مایلید در بازار سهام سرمایهگذاری کنید یا بازار اوراق قرضه آمریکا؟ پس از انتخاب نوع دارایی، باید شروع به ترید کردن در فضای دمو کرده تا بتوانید خودتان و آموختههایتان را محک بزنید.
بعد از مشاهده نتایج آزمون و خطاها در فضای غیر واقعی، نوبت داشتن نظم و انضباط در معاملههایتان است. اینکه دید شما به بازار فارکس چیست، در نحوه تریدهای شما بسیار اهمیت دارد. آیا فارکس را مثل قمار کردن میبینید و یا واقعا قصد دارید یک تریدر حرفهای باشید؟
تمام معاملهگران حرفهای یک دستورالعمل بسیار ساده دارند که خودشان را ملزم به اجرای آن میکنند. آنها تمام ریسکهایشان را مدیریت میکنند، برای تمام معاملاتشان حد ضرر میگذارند و هرگز با بیشتر از 2 تا 3 درصد سرمایهشان وارد معاملهای نمیشوند.
اگر تجربه سومین تریدر حرفهای ما؛ استانلی را به یاد داشته باشید، میدانید که ایشان تمام سرمایه خود را به خاطر نگذاشتن حد ضرر، از دست داد.
معاملهگران موفق هرگز مخالف روند بازار ترید نمیکنند. آنها جمله مشهوری دارند که میگوید: روند دوست شما است. پس فراموش نکنید که هیچ وقت با مارکت لجبازی نکنید.
حرفهایهای بازار واقعبین و مسئولیتپذیر هستند و اکثر آنها یک ژورنال معاملاتی برای ثبت تمام تریدهایشان دارند تا بتوانند الگوهای مخربشان را کشف کرده و از انجام اشتباهات تکراری، خودداری کنند.
تریدرهای حرفه ای یک سیستم معاملاتی مناسب با شخصیتشان دارند. به عنوان مثال اینکه چه نوع تریدری میخواهید باشید: اسکالپر و کوتاه مدت، میان مدت و یا معاملهگر بلند مدت.
برخی از تریدرها تمایل به خریدن سهامهای خوب بنیادی مثل اپل و نگه داشتن آنها دارند و برخی دیگر چون وقت کافی برای رصد کردن تریدهایشان ندارند، در کمتر از چند ساعت شیرجهای درون بازار میزنند و برای خوشان صیدی دست و پا میکنند.
چقدر بازده در سال نیاز شما را برآورده میکند؟ آیا معاملهگر صبوری هستید یا تحمل اضطرابهای ناشی از تریدهای روزانه را ندارید؟ آیا شخص فعالی هستید و یا در تصمیمگیریهایتان زیاد تعلل میکنید؟ چقدر میتوانید برای تریدهایتان زمان بگذارید؛ تمام وقت، پاره وقت و یا چیزی بین این دو؟
پاسخ به این سوالات و سوالاتی از این دست، به شما کمک بزرگی میکند تا بتوانید یک سیستم معاملاتی خوب و مناسب با خصوصیات فردی و شخصیتان بسازید.
فراموش نکنید اینها برخی از رموز موفقیت تریدرهای حرفهای و به نام بازار فارکس است که ماحصل ساعتها آزمون و خطا، دانش و آگاهی و بسیاری چیزهای دیگر است.
جمله معروفی است که میگوید: اگر فردی در گوشهای از جهان موفق به کسب پیروزی چشمگیری شده است، چنانچه شما نیز همان گامها را بردارید، موفق و سربلند خواهید شد.
اگر تا اینجای این مقاله را با دقت مطالعه کرده باشید، پاسخ این سوال را پیشاپیش می دانید. در هیچ کجای تجارب این افراد، ما حرفی از اینکه فلان تریدر از ابتدای به دنیا آمدنش یک نابغه بوده، نزدیم.
برای تبدیل شدن به یک تریدر موفق و حرفهای، هیچ نیازی به اینکه یک نابغه باشید، نیست. موفقیت در بازار فارکس در عین اینکه بسیاری افراد فکر میکنند دشوار و مشکل است، اصلا این طور نیست.
فرمول نهایی موفقیت در بازار فارکس بدین گونه است:
کسب دانش و آگاهی + انتخاب دارایی مورد نظر + تمرین در فضای دمو + داشتن یک سیستم معاملاتی مناسب با شخصیت شما + رعایت حد ضرر، انتخاب نسبت ریسک به ریوارد مناسب و مدیریت ریسک صحیح + ثبت تریدها در یک ژورنال معاملاتی + مقداری صبر و شکیبایی و پرهیز از تریدهای وسواسی.
نتیجه گیری
اگر قصد دارید در بازار فارکس بمانید و فارکس را به چشم یک ماشین قمار و پولسازی که قرار است شما را یک شبه ثروتمند کند نگاه نمیکنید، پیام واضح و شفاف این مقاله را که حاصل ساعتها تلاش تیم کارشناسان دنیای ترید و سالها تجربه معاملهگران حرفهای جهان است، به خوبی دریافت کردهاید.
حال که با برخی از بهترین تریدرهای حرفهای حال حاضر جهان در بازار فارکس و قسمت مهمی از رموز موفقیت آنها آشنا شدید، زمان آن است که بروید و این تجارب ارزنده را امتحان کنید.
مطمئن باشید که با بکارگیری اصول سادهای که در این مقاله بسیار ارزشمند مطالعه کردید، زندگی مالی شما عوض خواهد شد. فراموش نکنید که اکثر افراد نابغه، از شکم مادرشان نابغه زاییده نشدهاند بلکه با تمرین و تکرار خودشان را تبدیل به افرادی حرفهای کردهاند.
سرمایه گذاری طلا و هر آنچه باید دربارهاش بدانید
برای سرمایه گذاری طلا روشهای متعددی وجود دارد که هر کدام مزایا و معایب خودشان را دارند. اما موضوع مهم در این رابطه این است که سرمایهگذاری کردن روی طلا یکی از بهترین روشهای تولید ثروت است. شما با خرید انواع طلا، سکهی طلا یا شمش و حتی سپردههای طلا میتوانید در بازهی زمانی مشخصی دارائی خود را افزایش دهید.
برای درک بهتر این موضوع تا انتهای این مطلب با بلاگ گالری پرسته همراه باشید.
تعریف سرمایهگذاری
پیش از اینکه در مورد روشها، مزایا و معایب سرمایهگذاری طلا برایتان توضیح دهیم بهنظرمان خوب است که با مفهوم کلی سرمایهگذاری آشنا شوید.
سرمایهگذاری یعنی شما یک دارائی یا هر چیزی را بخرید به امید اینکه در آینده قیمت آن افزایش پیدا کند. در واقع علم اقتصاد، سرمایهگذاری را اینطور تعریف میکند: «خرید کالائی که در حال حاضر مصرف نمیشود. اما در آینده فرد به آن نیاز پیدا میکند و آن کالا برایش سودآور خواهد بود.» علم مالی هم میگوید سرمایهگذاری یعنی: «شما یک دارایی مالی مثل سهام را میخرید و پیشبینی میکنید که آن دارایی مالی در آینده سودآور خواهد بود و قیمتش افزایش خواهد یافت. بنابراین با فروش آن به قیمت بالاتر، سود به دست خواهید آورد.»
پس، هدف و نتیجهی سرمایهگذاری تولید ثروت است. وقتی شما زمین، ملک، ماشین، سهام یا طلا میخرید به این امید که قیمتش افزایش پیدا کند و با قیمت بالاتر و سود بیشتر آن را به فروش برسانید، یعنی سرمایهگذاری کردهاید.
در گذشته بازارهای سرمایهگذاری بسیار محدود بود و به چند نوع خلاصه میشد. اما در حال حاضر بر تعداد بازارهای سرمایهگذاری افزوده شده و بازیگران جدیدی وارد این عرصه شدهاند. از جمله میتوان به بازار ارزهای دیجیتال، سهام، اوراق بدهی، کالاهای فیزیکی، سپردههای بانکی، بورس و بازار طلا و جواهرات اشاره کرد.
آشنایی با سرمایه گذاری طلا
حالا که با مفهوم کلی سرمایهگذاری آشنا شدید، بهتر است سراغ مبحث اصلی این مقاله، یعنی آشنایی با سرمایهگذاری روی طلا، روشها، مزایا و معایب آن برویم. از آنجا که قیمتها در کشور ما دائما در حال افزایش است، میتوان گفت خرید طلا و نگهداری آن به امید افزایش قیمت و سوددهی بیشتر، روش خوبی برای سرمایهگذاری است.
البته باید توجه داشته باشید که نوسانات طلا گاهی اوقات زیاد است و ممکن است هیجانات منفی شدیدی را به فرد وارد کند. کسی که قدرت تحمل ریسک این کار را ندارد بهتر است وارد این حوزه از سرمایهگذاری نشود. اگرچه مرور تاریخ نشان میدهد که در طولانیمدت همیشه قیمت طلا رو به بالا بوده است. بنابراین، برای حفظ ارزش پول و محافظت از دارائیها در برابر آسیبهایی همانند تورم و همچنین برای برخورداری از سوددهی ثابت و مداوم، خرید و نگهداری طلا بهترین راه برای سرمایهگذاری مالی است. به این دلیل که خیلی سریع میتوان آن را به پول نقد تبدیل کرد.
انواع روشهای سرمایه گذاری در طلا
روشهای مختلفی برای سرمایه گذاری در طلا وجود دارد که ما در زیر هر کدام را به طور مجزا برایتان معرفی کردهایم.
خرید فیزیکی طلا و سکه
یکی از روشهای سرمایه گذاری در طلا خرید سکه، طلای نو، طلای دست دوم یا شمش طلاست. خرید فیزیکی طلا به این صورت است که شما به طلافروشی یا صرافی مراجعه میکنید و بر اساس میزان بودجه خودتان اقدام به خرید و سرمایهگذاری در بازار سکه و طلا میکنید. تنها ایراد این کار خطرات نگهداری این اقلام در خانه است.
در انتهای این مطلب در مورد اینکه خرید کدام یک از انواع طلا برای افزایش سود بهتر است و سرمایه گذاری طلا یا سکه بهتراست برایتان توضیحات مفصلی ارائه دادهایم. همچنین به این سوال که طلای آب شده بخریم یا سکه هم پاسخ دادهایم. فعلاً فقط همین قدر بدانید که خرید سکه از همه امنتر است و خیلی سریع نقد میشود. اما مثلاً طلای نو خیلی برای سرمایهگذاری گزینهی خوبی نیست چون سود، مالیات و اجرت ساخت دارد.
سرمایهگذاری در بازار سکه و طلا به شکل گواهی سپرده طلا
سرمایهگذاری در بازار سکه و طلا به شکل گواهی سپرده طلا چیزی شبیه به خرید طلا بهصورت فیزیکی است. با این تفاوت که خطرات مربوط به طلای فیزیکی و نگهداری آن را ندارد. به این صورت که شما با داشتن گواهی سپرده طلا درواقع عین طلا را در اختیار دارید اما در دسترسان نیست. البته شما قادر به خریدوفروش سپرده خواهید بود و میتوانید قبل از سررسید سپرده آن را به دیگری واگذار کنید یا سپرده دیگری را خریداری کنید. این سپردهها قابلیت عرضه به بازار بورس و فرا بورس را نیز دارند.
میتوان گفت یکی از بهترین روشهای سرمایه گذاری طلا در بانک خرید و نگهداری سپردههای طلا است. چون در آن کارمزدها کمتر است و قیمت فروش نیز به قیمت روز است. هزینهی خریداری، فروش و نگهداری کمتری نسبت هم نسبت به سرمایهگذاری در بازار طلای فیزیکی خواهید داشت.
صندوق سرمایه گذاری طلا در بورس
منظور از سرمایه گذاری طلا در بورس ، بورس سهام نیست، بلکه منظورمان بورس کالاست. در بورس کالا روی کالاهای مختلفی ازجمله طلا میتوان سرمایهگذاری کرد. چون واحد داد و ستد، کالای موجود در بورس است. شاید بتوان گفت بهترین و ایمنترین روش برای سرمایهگذاری روی طلا به منظور کسب درآمد، سرمایهگذاری در بورس کالاست. البته بیشتر مردم دانش و مهارت این کار را ندارند و بهتر است آن را به کارگزار بورس بسپارند. کارگزارها مهارت کافی در این زمینه دارند. مردم کارگزار را انتخاب میکنند و از طریق آنها میتوانند در بورس کالا دادوستد کنند. ریسک سرمایهگذاری در بورس کالا خیلی کمتر از سهام بورس است.
صندوق سرمایهگذاری طلا ابزار نسبتاً جدیدی هستند که به سرمایهگذار این امکان را میدهند بدون خرید فیزیکی طلا و سکه، روی طلا سرمایهگذاری کند. مزیت این صندوق این است که، این سرمایهگذاری بهصورت غیرمستقیم و از طریق یک سبدگردان حرفهای انجام میشود. بنابراین سرمایهگذار از نوسانات ناگهانی سرمایهگذاری در امان است. ویژگی دیگر این صندوقها هم این است که با دارائیهای محدود و کوچک هم میتوان در آن سرمایهگذاری کرد. این در حالیاست که اگر کسی قصد خرید یک تمام سکه طلا را داشته باشد، باید میلیونها تومان برای خرید آن بپردازد. اما انعطافپذیری سرمایهگذاری در این صندوقها کار را برای برای متقاضیان آسان کرده.
ویژگی بعدی این صندوقها اصطلاحاً «ایی.تی.اِف» (ETF) بودن آنهاست. یعنی برای صدور یا ابطال واحدهای این صندوق (همان خرید و فروش) نیاز به مراجعه حضوری به مدیر صندوق نیست و از طریق سامانههای معاملاتی آنلاین متعلق بهتمامی کارگزاران عضو بورس کالا، امکان خریدوفروش این نماد وجود دارد.
برای سرمایهگذاری در این صندوقها داشتن کد بورسی الزامی است. پس از اخذ کد بورسی خرید یا فروش این صندوقها امکانپذیر است. برای خریدوفروش نماد چنین صندوقهایی کافی است از طریق یکی از سامانههای معاملاتی ارائهشده توسط کارگزاران عضو بورس کالا اقدام کنید.
مزایای سرمایهگذاری روی طلا
مزایای سرمایه گذاری طلا زیاد است؛ از قابلیت نقدشوندگی بالا گرفته تا آسان بودن نگهداری از آن و مطرح بودنش به عنوان یک کالای سرمایهای امن. بازار خرید و فروش طلا، شمش و سکه همیشه داغ است. میتوانید هر بار بر اساس بودجهی خود، هر مدل طلایی که دوست دارید بخرید و سرمایهگذاری کنید.
سرمایهگذاری روی طلا نسبت به ارز و دلار ریسک کمتری دارد. چون ثبات قیمت آن بیشتر است و راحتتر میتوان آن را خرید و فروش کرد.
از مزایای خرید سکهی طلا هم این است که هرگز روی دست شما نمیماند. هر تعداد سکه که داشته باشید را میتوانید در زمان کوتاهی به پول نقد تبدیل کنید. بررسی بازار هم ثابت کرده در بازههای طولانیمدت، نرخ رشد بازار سکه ثابت و همیشه رو به بالاست. بنابراین، سرمایه گذاری در این بازار به معنی دوری از ضررهای مالی و افزایش سرمایه است. به طور کلی، سرمایه گذاری روی سکهی طلا، به دلیل میزان رشد بالا و بازدهی مناسب، از محبوبترین بازارهای مالی ایران است.
معایب سرمایه گذاری طلا
معایب سرمایهگذاری روی طلا بسته به مدل سرمایهگذاری متفاوت است. به طور مثال، معایب سرمایهگذاری اقتصادی با خرید طلای دست دوم این است که بعضی از مصنوعات کد استاندارد ندارند. یعنی شما نمیتوانید از صحت و سلامت آن مطمئن باشید. حتی بعضی مواقع اینگونه طلاها عیار پایینتر از ۱۸ دارند یا حتی تقلبی هستند. یا مثلاً سرمایهگذاری روی سکهی طلا این ایراد را دارد که در بازهی زمانی کوتاه ممکن است ریسک زیادی داشته باشد. چون نوسان قیمت سکه بسیار بالاست. بنابراین با کاهش قیمت آن در برخی دورهها نباید ناامید شوید. حواستان هم باشد که به سمت سکههای پهلوی نروید که این نوع سکهها مشتریهای خاصی دارند و به راحتی خرید و فروش نمیشوند.
برای سرمایهگذاری کدام نوع طلا سود بیشتری دارد؟
در پاسخ به اینکه برای سرمایهگذاری کدام نوع طلا سود بیشتری دارد؟ طلای آب شده بهتر است یا دست دوم؟ سکه؟ طلای نو؟ یا شمش؟ در زیر توضیحات کاملی ارائه دادهایم.
به این توجه داشته باشید که خرید طلا به هر شکلی که باشد، سکه، شمش و حتی زیورآلات، حکم سرمایه را دارد. اما هر کدام از این روشها مزایا و معایب خاص خودشان را دارند. مثلاً کفهی ترازوی طلای دستدوم نسبت به طلای نو سنگینتر است. یا خرید شمش طلا بهتر از خرید طلای آبشده است. حالا برای اینکه بهتر متوجه این منظور شوید، همهی موارد را با هم مقایسه کردهایم:
طلای آبشده بخریم یا شمش طلا
بدون شک سرمایهگذاری روی یک کالای شرکتی، معتبر و پرطرفدار مثل شمش طلا از بهترین روشهای سرمایهگذاری روی طلاست. اما مساله اینجاست که شمش قیمت بسیار بالائی دارد و شما نمیتوانید به طور ماهیانه و مداوم شمش بخرید و کنار بگذارید، مگر اینکه پول زیادی داشته باشید. بنابراین برای مردم عادی، طلای آبشده گزینهی مناسبتری نسبت به شمش است. چون شما میتوانید ماهیانه بدون پرداخت مالیات ارزش بر افزوده و کارمزدهای قابل توجه، به اندازه بودجهی خود طلای آبشده بخرید و به این ترتیب سرمایهگذاری کنید.
اگر برایتان سوال پیش آمده که شمشهای گرمی چطور؟ آیا میتوان روی آنها سرمایهگذاری کرد؟ باید بگوئیم که این شمشها اغلب برای هدیه دادن خریداری میشوند و کلکسیوندارها خریدار آنها هستند. یعنی فروششان آسان نیست. بعلاوه، شمشهای گرمی اجرت و کارمزد زیادی دارند و خیلی گزینهی مناسبی برای سرمایهگذاری بهشمار نمیآیند.
طلای آب شده بخریم یا سکه
در مورد اینکه طلای آبشده ب(دست دوم) بهتر است یا سکه دو دیدگاه کاملاً متضاد وجود دارد. برخی میگویند امنترین روش برای سرمایهگذاری، خرید سکه است زیرا تقلب در آن تقریباً صفر است. عدهای هم اعتقاد دارند که چون طلای آبشده مالیات و کارمزد ندارد و طلای بیشتری میتوان خرید، پس برای سرمایهگذاری گزینهی بهتری نسبت به سکه است.
تصمیمگیری در این مورد به عهدهی خود شماست. باید ببینید اصل بودن و مطمئن بودن طلایی که برایش پول پرداخت میکنید برایتان مهمتر است یا اینکه بتوانید با همان پول، مقدار بیشتری طلا بخرید. البته لازم است اشاره کنیم که بازار سکه با اینکه امن است، اما بیشتر از طلا دچار نوسانات قیمتی میشود و تحت تاثیر عرضه و تقاضا است. یعنی ممکن است قیمت آن حباب داشته باشد. به همین خاطر اغلب کارشناسان سرمایهگذاری در بازار سکه را توصیه نمیکنند. از آن طرف هم بعضیها تاکید دارند که برای سرمایهگذاری سکه بخرید.
طلای دستدوم بخریم یا طلای نو
وقتی شما طلای نو میخرید باید کارمزد و مالیات هم پرداخت کنید که این مبالغ در زمان فروش از طلا کم میشود. در نتیجه، سود کمتری خواهید برد. اما وقتی طلای دستدوم خریداری میکنید، چون هنگام خرید برای اجرت ساخت آن پولی ندادهاید، پس موقع فروش سود بیشتری کسب میکنید. به همین خاطر است که اغلب افرادی که میخواهند روی طلا سرمایهگذاری کنند سراغ خرید طلای دستدوم میروند.
مزیت طلای بیاجرت این است که شما میتوانید به اندازهی بودجه و سرمایه خود طلا خریداری کنید. یعنی محدودیتهای قیمتی طلاهای نو برایتان مطرح نیست.
البته باید بدانید که خرید طلای دست دوم یا خرید طلای بیاجرت هم مشکلات و خطرهای خاص خود را دارد و ممکن است تقلبی و فاقد اصالت باشد. بنابراین اگر نگران تقلبی بودن طلا یا پائین بودن عیار آن هستید، بهتر است سراغ خرید طلای کم اجرت بروید نه طلای بیاجرت. در بین انواع طلا، النگو و آویزهای زنجیر کمترین اجرت را دارند که میتوانند جایگزین طلای دست دوم شوند.
کلام آخر
برای سرمایه گذاری طلا باید تمامی جوانب و مواردی که در بالا اشاره کردیم را مدنظر داشته باشید تا کمترین ریسکی متوجه سرمایهی شما باشد. بر اساس توضیحات بالا، اگر خیلی اهل ریسک کردن نیستید و تحمل بالا و پائین شدن قیمت طلا را ندارید، اما همچنان میخواهید روی طلا سرمایهگذاری کنید، بهترین گزینه برای شما شاید صندوق سرمایه گذاری طلا و خرید سپردههای طلا باشد. به این روش بدون خرید طلا یا سکه روی آن سرمایه گذاری میکنید و میتوانید از سودش بهرهمند شوید. همچنین، میتوانید بهاندازه موردنیاز خریداری و بهاندازه موردنیاز بفروشید؛ یعنی لزومی ندارد که حداقل خرید شما بهاندازه یک واحد سکه یا چند گرم طلا باشد یا نباشد و در زمان فروش نیز لزومی به فروش بهاندازه یک واحد سکه یا گرم نیست.
در آخر هم بگوئیم که سرمایه گذاری طلا یکی از پرسودترین و مطمئنترین سرمایهگذاریهای مالی است. شما میتوانید برای این کار از انواع زیورآلات با طلای ۱۸ عیار در فروشگاه آنلاین گالری پرسته با کلیک بر لینک زیر دیدن کنید.
برای اینکه با روشهای سفارش آنلاین طلا و پرداخت هزینه آشنا شوید، میتوانید به صفحه نحوه سفارش و پرداخت این وبسایت مراجعه کنید. اگر در مورد تعویض یا پس دادن طلای خریداری شده سوالی دارید، میتوانید به صفحه تعویض و بازگشت کالا مراجعه کنید. اگر پاسخ سوال شما در آنجا نبود، از طریق صفحه تماس با ما از گروه پشتیبانی گالری پرسته کمک بگیرید.
عاشق نوشتن و ترجمه کردنم. گاهی عکاسی غیرحرفهای میکنم.
سفر و سینما هم خیلی دوست دارم.
اگر تو سفر یا با دوستام نباشم، وقت آزادم رو به تماشا کردن فیلم، شنیدن کتاب صوتی یا پادکست میگذرونم.
دیدگاه شما