روند برنامه ریزی استراتژیک


مراحل برنامه ریزی

فعالیت های مدیریت به دو قسمت قابل تقسیم هستند، یکی فکری و دیگری اجرایی. هر دوی اینها زمان بر بوده و لازم است وقت کافی به اینها اختصاص یابد. هر قدر تعداد کارکنان بیشتر شود، نیاز به دور شدن از کار اجرایی و پرداختن به کار فکری بیشتر می شود. کار فکری مدیریت شامل پنج فعالیت عمده می شود که اصطلاحاً اصول پنجگانه ی مدیریت نیز می نامند. این اصول به ترتیب اولویت عبارتند از : برنامه ریزی، سازماندهی، به کارگیری نیروی انسانی، رهبری و کنترل. در این میان برنامه ریزی عبارت است از هدفگذاری و تعیین مراحلی که باید انجام شود تا اهداف محقق گردد. فرایند برنامه ریزی ساده شده را شش مرحله به شرح زیر می توان خلاصه کرد:

شناسایی فرصت ها: یک شرکت معمولا با یک ایده اقتصادی جدید شکل می گیرد. این ایده جدید ناشی از ملاحظه فرصت هایی است که در بازار محصولات و فعالیت های اقتصادی به دست آمده است. بازارسنجی از جمله ابزارهایی است که در این مرحله کمک می کند تا فرصت های واقعی مشخص شوند.

هدف گذاری: تعیین اهداف بلند مدت و کوتاه مدت از جمله مناسبات مورد نیاز در برنامه ریزی است. بدون هدف نمی توان هیچ کاری را انجام داد و اهداف، رکن اصلی هر برنامه هستند. در تعیین اهداف یا هدفگذاری چند نکته باید در نظر گرفته شود.

اولاً: هدف باید معقول و دست یافتنی باشد. در غیر این صورت امید ها به یاس تبدیل شده و شکست قطعی می شود.

ثانیاً: اهداف دو نوع هستند: یکی ، کیفی است که در آن کلی گویی شده و از عدد و رقم خبری نیست. برای مثال :« توسعه فعالیت های موجود شرکت برای افزایش سودآوری »

نوع دیگر کمی است، یعنی با عدد و رقم مشخص تر و جزئی تر شده است. برای مثال : « توسعه فعالیت های موجود شرکت در سال آینده برای افزایش سود به میزان ده درصد » در مقایسه با اهداف کیفی ، اهداف کمی از نظر زمانی محدود به سال آینده شده و از نظر درصد سود هم مشخص شده است. بنابراین آخر سال می توان موفقیت یا عدم موفقیت شرکت در سودآوری را اندازه گیری کرده و ملاحظه نمود که بیشتر از ده درصد بوده یا کمتر.

شایان ذکر است که اهداف کمی بیشتر در تهیه برنامه های اجرایی و کوتاه مدت ( یکساله ) کاربرد داشته است و بلکه اجباری می شود. با توجه به این که در ابتدای فرایند برنامه ریزی هنوز اطلاعات دقیق در مورد بازار و استراتژی شرکت وجود ندارد، در نتیجه اهداف به صورت کیفی عنوان شده و پس از مشخص شدن موارد فوق و در مرحله تدوین برنامه اجرایی ، اهداف کمی تعیین می شود. این عمل ممکن است چندبار تکرار شود.

بررسی شرایط محیطی و درونی: بعد از هدفگذاری مهمترین فعالیت برنامه ریزی شناسایی نقاط قوت و ضعف شرایط محیطی و درونی شرکت است. شرایط محیطی شامل وضعیت اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی جامعه ، وضعیت صنعت و رقابت در آن ، رقبای اصلی و . می شود. شرایط درونی شامل مدیریت ، سازمان ، نظام های مدیریتی ، تکنولوژی و . است. شایان ذکر است که فرق این دو در نحوه کنترل آنهاست. عواملی که مدیر بر آنها کنترل ندارد را شرایط محیطی و بر آنهایی که کنترل دارد درونی می نامند.

تعیین راه حل نهایی: بر اثر مطالعه شرایط محیطی و درونی راه حل ها یا استراتژی های مختلفی پیش روی مدیر گذاشته می شود. این راه حل ها به کمک تکنیک و ابزارهای تحلیل از قبیل (SWOT , BCG , GE , QSPM) مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته و مناسب ترین آنها انتخاب می شود.

برنامه اجرایی: بعد از مشخص شدن استراتژی با راه حل نهایی در واقع مسیر کلی معلوم شده ، حال باید آن را به طور جزئی تر و اجرائی تر درآورد. یعنی کلیه فعالیت ها و طرح هایی که در طول یکسال برای تحقق اهداف و استراتژی فوق مورد نیاز است به ترتیب اولویت زمانی لیست شده و مشخص می گردد.

بودجه بندی: نهایتا ، برنامه اجرایی، بودجه ریزی شده و منابع مالی هر فعالیت تعیین می شود.

در طول برنامه ریزی، لازم است با اصول یا مبانی برنامه ریزی نیز آشنا بوده و به آنها توجه کرد. این اصول عبارتند از:

1- تقدم داشتن برنامه ریزی بر سایر فعالیت های مدیریتی.

2- هر برنامه ریزی باید برای دستیابی به اهداف مورد نظر طراحی شود.

3- هزینه طراحی و اجرای برنامه باید کمتر از درآمدها یا نتایج آن باشد تا سوددهی تضمین شود.

4- هر قدر مشارکت کارکنان در فرایند برنامه ریزی بیشتر شود، تعهد در اجرای آن بیشتر خواهد شد.

5- شناسایی و توجه بیشتر داشتن بر عواملی که ممکن است در موفقیت یا شکست برنامه تاثیر بیشتری داشته باشد.

6- انعطاف پذیر بودن برنامه برای انجام اصلاحات مورد نیاز در اثر تغییر و تحولات غیر منتظره یا پیش بینی نشده لازم است.

7- کنترل و ارزیابی برنامه در زمان اجرا جهت اطمینان از صحت عملکردی آن توسط شاخص های کنترلی که از اهداف و عوامل حیاتی استنتاج شده اند.

8- سطح بندی برنامه ها به ترتیب از بالا به پایین تحت عنوان برنامه استراتژیک ، برنامه عملیاتی، برنامه اجرایی که لازم است تا در سطوح مختلف شرکت قابل انجام بوده و طبقه بندی اطلاعات میسر باشد ( در شرکت های کوچک که بعد از مدیریت یک سطح سازمانی وجود دارد، فقط برنامه ریزی استراتژیک و برنامه اجرایی مطرح هستند. )

مراحل برنامه ریزی

فعالیت های مدیریت به دو قسمت قابل تقسیم هستند، یکی فکری و دیگری اجرایی. هر دوی اینها زمان بر بوده و لازم است وقت کافی به اینها اختصاص یابد. هر قدر تعداد کارکنان بیشتر شود، نیاز به دور شدن از کار اجرایی و پرداختن به کار فکری بیشتر می شود. کار فکری مدیریت شامل پنج فعالیت عمده می شود که اصطلاحاً اصول پنجگانه ی مدیریت نیز می نامند. این اصول به ترتیب اولویت عبارتند از : برنامه ریزی، سازماندهی، به کارگیری نیروی انسانی، رهبری و کنترل. در این میان برنامه ریزی عبارت است از هدفگذاری و تعیین مراحلی که باید انجام شود تا اهداف محقق گردد. فرایند برنامه ریزی ساده شده را شش مرحله به شرح زیر می توان خلاصه کرد:

شناسایی فرصت ها: یک شرکت معمولا با یک ایده اقتصادی جدید شکل می گیرد. این ایده جدید ناشی از ملاحظه فرصت هایی است که در بازار محصولات و فعالیت های اقتصادی به دست آمده است. بازارسنجی از جمله ابزارهایی است که در این مرحله کمک می کند تا فرصت های واقعی مشخص شوند.

هدف گذاری: تعیین اهداف بلند مدت و کوتاه مدت از جمله مناسبات مورد نیاز در برنامه ریزی است. بدون هدف نمی توان هیچ کاری را انجام داد و اهداف، رکن اصلی هر برنامه هستند. در تعیین اهداف یا هدفگذاری چند نکته باید در نظر گرفته شود.

اولاً: هدف باید معقول و دست یافتنی باشد. در غیر این صورت امید ها به یاس تبدیل شده و شکست قطعی می شود.

ثانیاً: اهداف دو نوع هستند: یکی ، کیفی است که در آن کلی گویی شده و از عدد و رقم خبری نیست. برای مثال :« توسعه فعالیت های موجود شرکت برای افزایش سودآوری »

نوع دیگر کمی است، یعنی با عدد و رقم مشخص تر و جزئی تر شده است. برای مثال : « توسعه فعالیت های موجود شرکت در سال آینده برای افزایش سود به میزان ده درصد » در مقایسه با اهداف کیفی ، اهداف کمی از نظر زمانی محدود به سال آینده شده و از نظر درصد سود هم مشخص شده است. بنابراین آخر سال می توان موفقیت یا عدم موفقیت شرکت در سودآوری را اندازه گیری کرده و ملاحظه نمود که بیشتر از ده درصد بوده یا کمتر.

شایان ذکر است که اهداف کمی بیشتر در تهیه برنامه های اجرایی و کوتاه مدت ( یکساله ) کاربرد داشته است و بلکه اجباری می شود. با توجه به این که در ابتدای فرایند برنامه ریزی هنوز اطلاعات دقیق در مورد بازار و استراتژی شرکت وجود ندارد، در نتیجه اهداف به صورت کیفی عنوان شده و پس از مشخص شدن موارد فوق و در مرحله تدوین برنامه اجرایی ، اهداف کمی تعیین می شود. این عمل ممکن است چندبار تکرار شود.

بررسی شرایط محیطی و درونی: بعد از هدفگذاری مهمترین فعالیت برنامه ریزی شناسایی نقاط قوت و ضعف شرایط محیطی و درونی شرکت است. شرایط محیطی شامل وضعیت اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی جامعه ، وضعیت صنعت و رقابت در آن ، رقبای اصلی و . می شود. شرایط درونی شامل مدیریت ، سازمان ، نظام های مدیریتی ، تکنولوژی و . است. شایان ذکر است که فرق این دو در نحوه کنترل آنهاست. عواملی که مدیر بر آنها کنترل ندارد را شرایط محیطی و بر آنهایی که کنترل دارد درونی می نامند.

تعیین راه حل نهایی: بر اثر مطالعه شرایط محیطی و درونی راه حل ها یا استراتژی های مختلفی پیش روی مدیر گذاشته می شود. این راه حل ها به کمک تکنیک و ابزارهای تحلیل از قبیل (SWOT , BCG , GE , QSPM) مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته و مناسب ترین آنها انتخاب می شود.

برنامه اجرایی: بعد از مشخص شدن استراتژی با راه حل نهایی در واقع مسیر کلی معلوم شده ، حال باید آن را به طور جزئی تر و اجرائی تر درآورد. یعنی کلیه فعالیت ها و طرح هایی که در طول یکسال برای تحقق اهداف و استراتژی فوق مورد نیاز است به ترتیب اولویت زمانی لیست شده و مشخص می گردد.

بودجه بندی: نهایتا ، برنامه اجرایی، بودجه ریزی شده و منابع مالی هر فعالیت تعیین می شود.

در طول برنامه ریزی، لازم است با اصول یا مبانی برنامه ریزی نیز آشنا بوده و به آنها توجه کرد. این اصول عبارتند از:

1- تقدم داشتن برنامه ریزی بر سایر فعالیت های مدیریتی.

2- هر برنامه ریزی باید برای دستیابی به اهداف مورد نظر طراحی شود.

3- هزینه طراحی و اجرای برنامه باید کمتر از درآمدها یا نتایج آن باشد تا سوددهی تضمین شود.

4- هر قدر مشارکت کارکنان در فرایند برنامه ریزی بیشتر شود، تعهد در اجرای آن بیشتر خواهد شد.

5- شناسایی و توجه بیشتر داشتن بر عواملی که ممکن است در موفقیت یا شکست برنامه تاثیر بیشتری داشته باشد.

6- انعطاف پذیر بودن برنامه برای انجام اصلاحات مورد نیاز در اثر تغییر و تحولات غیر منتظره یا پیش بینی نشده لازم است.

7- کنترل و ارزیابی برنامه در زمان اجرا جهت اطمینان از صحت عملکردی آن توسط شاخص های کنترلی که از اهداف و عوامل حیاتی استنتاج شده اند.

8- سطح بندی برنامه ها به ترتیب از بالا به پایین تحت عنوان برنامه استراتژیک ، برنامه عملیاتی، برنامه اجرایی که لازم است تا در سطوح مختلف شرکت قابل انجام بوده و طبقه بندی اطلاعات میسر باشد ( در شرکت های کوچک که بعد از مدیریت یک سطح سازمانی وجود دارد، فقط برنامه ریزی استراتژیک و برنامه اجرایی مطرح هستند. )

برنامه ریزی استراتژیک چیست و چه کاربردی دارد؟

برنامه ریزی استراتژیک چیست و چه کاربردی دارد؟

اگر شما هم از فعالان حوزه های کسب و کار باشید قطعا تا کنون بارها کلمه برنامه ریزی استراتژیک را شنیده اید پیش از این در مقاله برنامه پاداش کارکنان چه اهمیتی دارد ؟ به این موضوع اشاره کردیم که برنامه ریزی درست یکی از مهمترین مهارت های یک مدیر است حال باید به این نکته نیز اشاره کنیم که برنامه ریزی استراتژیک یکی از مهمترین راه ها برای دستیابی به اهداف یک کسب و کار است

برنامه ریزی استراتژیک به مشاغل و کسب و کارهای مختلف کمک میکند تا آن ها به درستی اهداف و ابزار و زمان بندی های لازم برای رسیدن به اهدافشان را تعیین کنند پس با همین چند نکته میتون فهمید که برنامه ریزی استراتژیک نقش مهمی در آینده یک کسب و کار ایفا میکند و باید آن را جدی گرفت

ما در این مقاله از سایت مرکز بیزینس کوچینگ ایران قصد داریم به طور کامل در مورد برنامه ریزی استراتژیک نحوه طراحی و استفاده آن صحبت کنیم اگر شما در حاضر مدیر یک کسب وکار هستید یا دوست دارید بدانید چگونه میتوان یک برنامه استراتژیک طراحی کرد در ادامه این مقاله همراه ما باشید

بهتر است قبل از صحبت در مورد هر چیز دیگری مقداری در مورد مفهوم برنامه ریزی استراتژیک صحبت کنیم و ببینیم به چه معنا است

برنامه ریزی استراتژیک چیست؟

در حالت کلی میتوانیم بگوییم برنامه ریزی استراتژیک عبارت است مجموعه فعالیت هایی که مدیران برای گسترش استراتژی های شرکت خود انجام میدهند برنامه ریزی استراتژیک از طریق عواملی مثل مدیریت زمان و تخصیص منابع ، اهداف قابل دستیابی ای را تعیین میکنند و همچنین باعث میشود تا انجام شدن یک فعالیت به بهترین نحو انجام بگیرد بسیاری از کارشناسان حوزه کسب و کار بر این باورند که برنامه استراتژیک میتواند آینده یک کسب و کار را شکل دهد و آن را به اهداف درست تری هدایت کند

برنامه ریزی استراتژیک صرفا برای مدیران نیست همه افراد در تمام سطوحی کاری خود میتوانند از این نوع برنامه ریزی استفاده کنند حال ممکن است برای شما سوال به وجود آمده باشد که چگونه میتوان این برنامه ریزی را انجام داد در ادامه به سراغ این مبحث میرویم

ایجاد یک برنامه استراتژیک

اگر شما جز تیم برنامه ریزی کسب و کارتان هستید یا دوست دارید بدانید چگونه میتوان یک برنامه استراتژیک را تعیین کنید مراحل زیر را دنبال کنید

1.چشم انداز را تعیین کنید

برای ایجاد یک برنامه استراتژیک در ابتدا باید چشم انداز ها ارزش ها و ماموریت های یک شرکت یا سازمان به درستی تعریف شود پیش از این در مقاله تعیین اهداف توسعه ای برای کسب و کارها در مورد چشم انداز صحبت کردیم و گفتیم منظور ما از چشم انداز اهداف بلند مدت هستند شما باید اهدافتان از اهداف معمولی تا اهداف بلند پروازانه ( اما واقع بینانه) دسته بندی کنید ارزش های شرکت ما باورهایی هستند که پایه و اساس شرکتمان را تعیین میکنند و برتمام بخش های شرکت از استراتژی های کسب و کار گرفته تا فرهنگ شرکت تاثیر میگذارند

معمولا تعیین چشم انداز یک کسب کار به تنهایی ممکن نیست شما به عنوان یک مدیر باید با بخش های مختلف در این مورد گفتگو کنید اهداف هر بخش را به صورت جداگانه تعیین و در نهایت به یک جمع بندی کلی برسید

2.یک طرح کلی ترسیم کنید

قبل از شروع برنامه ریزی شما باید یک طرح کلی برای خودتان ایجاد کنید و ببینید دوست دارید چه مسائلی را در برنامه ریزیتان مورد بررسی قرار دهید شما باید بدانید که قصد دارید در مورد چه چیزهایی بررسی کنید استراتژی کسب و کار شما چیست و در نهایت چه اقداماتی برای رسیدن به آن ها لازم است

در این مرحله همه سطوح در گیر میشوند مدیران باید سیاست ها و استراتژی های کلی را تعیین کنند ناظرین و مدیران میانی باید ببیند اگر چه تغییراتی به وجود بیاید کارکنان بیشتر در راستای رسیدن به اهداف شرکت تلاش میکنند و در نهایت همه این موارد را در طرح کلی خود بگنجانند

3.اهدافتان را دقیق مشخص کنید

این مرحله مرحله ای است که شما باید به طور دقیق اهداف تان را مشخص کنید ابزارهای رسیدن به آن را پیدا کنید و در نهایت یک بازه زمانی تعیین کنید تا به آن هدف برسید برای مثال شما قصد دارید با تماس های تلفنی فروشتان را بیشتر کنید شما باید با هماهنگی با تیم فروش تعداد تماس ها تعداد مشتری ها و سود مدنظر و همچنین بازده رسیدن به این سود را تعیین کنید

4.برنامه پیگیری تعین کنید

دانستن این نکته روند برنامه ریزی استراتژیک ضروری است که بخش پیگیری در تعیین یک برنامه استراتژیک یکی از بخش های بسیار مهم است شما باید دائما یک برنامه پیگیری داشته باشید و ببینید روند پیشرفت شما چگونه است برای اینکار تلاش کنید به طور منظم گزارش ها را از بخش های مربوطه دریافت و آن ها را بررس کنید

5.همه افراد را درگیر کنید

شما باید به این باور برسید که تک تک کارکنان شما در موفقیت شما سهیم هستند و این باور را نیز باید به کارکنانتان القا کنید شما باید تیم های خود و کارکنان بخش های مختلف را به مشارکت وادارید و کاری کنید که ان ها نیز با اهداف شرکت و چشم اندازهای آن آشنا شوند و در راستای آن تلاش کنند و این ممکن نیست مگر با داشتن ارتباط مستمر با بخش های مختلف و کارکنانتان

6.بازبینی را فراموش نکنید

بعد از اینکه برنامه استراتژیک را تعیین کرده اید فراموش نکنید که این برنامه در بازه های زمانی مختلف نیاز به بازبینی دارد پس دائما آن را پیگیری کنید و نحوه پیشرفت کارها را بسنجید دائما با کارکنان تان جلسه بگذارید و اگر کاری عقب افتاده است علت آن را جویا شوید همچنین پیشرفت های شرکت را به اطلاع همه برسانید تا همه تاثیر این نوع از برنامه ها را بدانند

تمام مراحلی که در بالا به آن ها اشاره کردیم مباحث تئوری بودند بهتر است برای اینکه با مفهوم برنامه ریزی استراتژیک بیشتر آشنا شویم به سراغ یک مثال برویم

نمونه ای از برنامه ریزی استراتژیک

قبل از اینکه به سراغ مثال برویم بگذارید بک بار دیگر مراحل را با هم مرور کنیم :

  • مرحله 1 : چشم انداز تعیین کنیم
  • مرحله 2 : یک طرح کلی ترسیم کنیم
  • مرحله 3 : اهداف دقیق را مشخص کنیم
  • مرحله 4 : برنامه پیگیری تعیین کنیم
  • مرحله 5 : همه افراد را درگیر کنیم
  • مرحله 6 : بازبیینی انجام دهیم

حالا به سراغ بررسی یک مثال میرویم در این مثال ما بخشی از تیم برنامه ریزی یک شرکت هستیم و هدف ما این است که رضایت مشتریان را بیشتر کنیم

در قدم اول چشم انداز شرکتمان را تعیین میکنیم شرکت ما یک شرکت IT است و میخواهد در آینده با جذب مشتریان بیشتر سهم بیشتری از این بازار را در اختیار بگیرید

به سراغ مرحله دوم میرویم و قصد داریم یک طرح کلی ایجاد کنیم ما میخواهیم با هدف رضایت مشتریان مقداری از فعالیت های شرکت را تغییر بدهیم تا در نهایت رضایت مشتریان ما بیشتر شده و از ما بیشتر خرید کنند یا سرویس های فعلی شان را ارتقا دهند ما دوست داریم ببینیم برای این کار باید از چه راه هایی اقدام کنیم

در مرحله سوم باید دقیقا بگوییم دنبال چه چیزی هستیم ما قصد داریم رضایت مشتریان خود را تا سه ماه ٖآینده از 70 درصد به 75 درصد برسانیم برای اینکار قصد داریم یک کنفرانس با مشتریان بزرگ خود بگذاریم و در آن کنفرانس سعی در جلب رضایت آن ها با ارائه خدمات جدید داشته باشیم

مرحله چهارم را در نظر میگیریم تا مشکلی در روند برگزاری این کنفرانس یبه وجود نیاید و تمام مراحل را بارها و بارها بررسی میکنیم و اگر موردی وجود داشت سریعا آن را برطرف میکنیم

در مرحله پنجم به تمام کسانی که د این کنفرانس دخیل هستند نقش مربوط به خودشان را میدهیم و مطمئن میشویم که هر کس در حال انجام وظیفه است

و در نهایت در مرحله آخر قبل از کنفرانس در یک تاریخ مشخص یک جلسه گذاشته میشود و حرف هایی با اعضای تیم و شرکت زده میشود و تمام بررسی ها انجام و آماده میشویم تا به سراغ کنفرانس مشتری ها برویم و بعد از به پایان رسیدن کنفرانس و ارائه خدمات مجددا از مشترین خود نظرسنجی میکنیم و درصد رضایت آن ها را مورد بررسی قرار میدهیم

به همین راحتی شما آموختید که چگونه میتوان یک برنامه استراتژیک موثر طراحی و آن را اجرا کرد فراموش نکنید که هر چه شما برنامه ریزی های بیشتری انجام بدهید بیشتر تجربه کسب میکنید و میتوانید این مهارت را در خود تقویت کنید تا در شرایط مختلف بتوانید بهترین برنامه ریزی ها را برای کسب و کارتان انجام دهید اگر دوست دارید تمام نکات مربوط به برنامه ریزی استراتژیک را بلد شوید میتوانید با شرکت در دوره بیزینس کوچینگ به این مهارت دست پیدا کنید

ما در این مقاله از سایت مرکز بیزینس کوچینگ ایران قصد داشتیم ببینیم برنامه استراتژیک چیست امیدواریم از این مقاله لذت برده باشید و برای شما کاربردی بوده باشد

علمی و پژوهشی

نگاهي به برنامه ريزي استراتژيك در آموزش و پرورش

عزيزي، اسحق علي. (1386). نگاهی به برنامه ریزی استراتژیک در آموزش و پرورش . هفته نامه بهنگر. شنبه 6 بهمن 1386. شماره 63 . ص6.

اسحق علي عزيزي - كارشناس ارشد مديريت آموزشي

مقدمه

آموزش و پرورش 1 سرمايه گزاري يك نسل براي نسل ديگراست، نهاد آموزش و پرورش پر هزينه است و بايد اين هزينه ها را به حساب سرمايه گذاري منظور داشت در بودجه بسيا ري از كشورها هزينه آموزش و پرورش رقم عمده اي را به خود اختصاص مي دهد با اين اميد كه نظام آموزشي شهرونداني مولد و مطيع به جامعه تحويل خواهد داد، از اين رو ماهييت آموزش و پرورش آينده نگري را ايجاب مي كند اما حركت به سوي آينده بدون شناخت روندها و نيروهايي كه عمل مي كنند از يك سو و تلاش و كاوش براي آفرينش واقعياتي كه خواهان آن هستيم از سوي ديگر به از دست دادن فرصتها براي ايجاد زندگي بهتر مي انجامد، برنامه ريزي استراتژيك 2 به عنوان يك فرايند پويا با دور نگري نسبت به واقعيات و موقعيتهاي موجود ارائه راهبردها و تاكتيكهاي موثر براي رسيدن به فردايي بهتر را امكان پذير مي سازد. (مشايخ، 1383، ص58 )

سؤالات مورد توجه در تدوين يك استراتژي

1-وضعيت موجود سازمان چگونه است؟ 2- وضعيت مطلوب سازمان چگونه بايد باشد؟ 3- عملكرد سازمان در گذشته چگونه بوده است؟ 4- فراورده ها، خدمات و محصولات سازمان كدامند؟ 5- وضعيت بازار كار چگونه است و متقاضيان را چه كساني تشكيل مي دهند؟ 6- وظيفه اصلي سازمان در مقابل هدفهاي تعين شده چيست و چه كار بايد كرد؟ (كرامتي ،1374)

خصوصيات برنامه ريزي استراتژيك

1- انعكاسي از ارزشهاي حاكم بر جامعه است. 2- معطوف به سؤالات اصلي و مسائل اساسي سازمان است. 3- چهارچوبي براي برنامه ريزي و تصميمگيري هاي مديريت فراهم مي آورد (راهنماي تصميمگيري مديران در سازمان ها است). 4- داراي ديد دراز مدت است و افق هاي دورتري را در سازمان مطرح مي كند. 5- عمليات و اقدامات سازمان را در دوره هاي زماني بالنسبه طولاني هماهنگ نموده و به آنها پيوستگي و انسجام مي بخشد. ( الواني،1370، ص131 )

فرايند برنامه ريزي استراتژيك

1- تعين و تدوين اهداف آينده سازمان 2- شناخت اهداف و استراتژي موجود سازمان 3- تجزيه و تحليل 3 شرايط محيطي سازمان 4- تجزيه و تحليل امكانات و منابع سازمان 5- شناخت وضع موجود سازمان 6- تعين تغييرات مورد لزوم در استراتژي ها 7- تصميم گيري 4 در مورد استراتژي مطلوب 8- اجراي استراتژي روند برنامه ریزی استراتژیک جديد 9- كنترل و سنجش 5 استراتژي جديد در عمل. (الواني،1370، ص18 )

برنامه ريزي استراتژيك در نظام آموزشي

در اين نوع برنامه ريزي سياستگذاري و تصميم گيري بر مبناي دريافت دروني (شهودي ) مديران انجام نمي گيرد و بلكه مشاركت همه افراد ذينفع، ذيربط و ذي علاقه مبناي بازانديشي ، باز سازي و بازآفريني در نظام آموزشي است بر خلاف برنامه ريزي هاي رايج كه در رويارويي با كژيها و كاستيها ي نظام آموزشي به صورت واكنشي عمل مي كنند در برنامه ريزي استراتژيك ياران آموزشي نخست با تعريف آينده مطلوب و سپس شناخت وضعيت موجود به تعيين نياز مي پردازند و براي رفع آن به گونه اي فراكنشي اقدام مي كنند. لازمه اين برنامه ريزي استراتژيك برخورداري از تفكر استراتژيك است منظور از تفكر استراتژيك ژرف نگري بخردانه در سه سطح فراسوي كلان (جهان) كلان (جامعه ) خرد (نهاد يا سازمان ) است. (مشايخ، 1383، ص58)

سابقه برنامه ريزي استراتژيك در آموزش و پرورش

اساس و مبناي برنامه ريزي استراتژيك از جامعه صنعتي و بازرگاني گرفته شده است در فاصله سالهاي1960 كارخانه جنرال الكتريك كراراّ به خاطر پيشگام بودن در كاربرد برنامه ريزي استراتژيك مورد احترام و تشويق قرار گرفته و اعتبار يافته است. همچنين ساير شركنها نيز متوجه شدند كه تغييرات محيط خارجي تاّثير قابل توجهي درادامه حياط آنان دارد و اهميت آنان كمتر از امور داخلي تحت كنترلشان نيست.

در اواخر سالهاي دهه 1970 بود كه مراكز دولتي نيز به اهميت برنامه ريزي استراتژيك پي برده و آن را به عنوان يك ابزار مناسب و روش علمي منظم جهت بر آوردن نيازهايشان پذيرفتند و تعداد ي از برنامه ريزان و دست اندر كاران تعليم و تربيت نيز آن را عملاّ در تصميم گيريهاي مهم آموزش و پرورش در سطوح مختلف تحصيلي مورد استفاده قرار داده اند و موفقيتهايي نسبتاّخوبي در اين زمينه بدست آوردند.

تعريف برنامه ريزي استراتژيك در آموزش و پرورش

عبارت است از: 1- فرايند مديريتي جهت تغيير شكل سازمان و بهبود و اصلاح برنامه هاي سازمان 2- فلسفه مديريتي جهت تعين اهداف، اولويتها و نيازها با توجه به ارزشهاي حاكم بر جامعه و باورهاي مورد قبول افراد 3-روش تفكر جهت حل مسائل سازمان 4- تجربه تربيتي و فعاليت ارشادي براي كاركنان و توسعه سازماني5- نوعي آموزش اجتماعي از طريق مشاركت افراد در آن.(كرامتي ، 1374، ص43 )

مراحل برنامه ريزي استراتژيك در آموزش و پرورش

برنامه ريزي استراتژيك ممكن است شامل 5 مرحله باشد. زمان تلاش و فعاليت مورد نياز براي هر مرحله با مراحل ديگر يكسان نيست و فعاليتها نيز ممكن است با هم تداخل پيدا كنند و نتوان عملاّ حد و مرزي بين فعاليتها ي هر مرحله با مراحل ديگر تعيين كرد. اين مراحل عبارتند از: 1- فراهم نمودن مبنايي براي برنامه ريزي و تغيير 2- تهيه و تدوين طرح استراتژيك 3-تهيه و تدوين طرح اجرايي 4- اجرا و نظارت طرح 5- تجديد نظر و اصلاح طرح.

1- مرحله اول شامل دو فعاليت مقدماتي است كه عبارتند از: الف- بررسي و مطالعه محيطي: اين بررسي شامل جمع آوري و تجزيه و تحليل و فراهم آوردن اطلاعات داخلي و خارجي سازمان است. ب- مشاركت و آموزش كاركنان و جامعه: اين مشاركت و آموزش كليه افراد ذي نفع در برنامه ريزي را شامل مي شود.

2-مرحله دوم شامل: الف– برنامه توسعه اي ب- بررسي و تجديد نظر طرح ج- بررسي مجدد و اتمام طرح.

3-مرحله سوم شامل: الف- طرحهاي مربوط به سيستمها ي مركزي ب- تهيه طرحها ج- تصحيح و حل مسائل.

4- مرحله چهارم شامل: الف – مشاهده وگزارش دهي ب- نظارت و كنترل ج- بازسازي طرح.

5- مرحله پنجم شامل: ارزشيابي. (كرامتي، 1374، ص60)

اصول اساسي برنامه ريزي استراتژيك در آموزش روند برنامه ریزی استراتژیک و پرورش

1-توسعه سيستم اطلاعات به منظور بهبود امر تصميم گيري 2-هدايت كاركنان به سوي هدف و جهت مشترك 3- مشاركت افراد ذينفع در تصميم گيري و اجرا 4-تصميم گيري و ارتباط بين واحدهاي سازماني. (كرامتي، 1374، ص17)

عناصر برنامه ريزي استراتژيك در آموزش و پرورش از نظر فرايند عمل

به طور كلي در برنامه ريزي استراتژيك سه گام اساسي بايد برداشته شود: 1- اعضاء گروه برنامه ريزي مشخص شوند و عضوهر يك از آنان مورد قبول مدير سازمان قرار گيرد.2- يك نفر برنامه ريز براي جهت دادن به فعاليتها و بررسيهاي گروه برنامه ريزي انتخاب شود.3- گروه برنامه ريزي اهداف و فعاليتهاي اصلي سازمان را مورد توجه قرار داده و وقت خود را صرف قعاليتهاي جنبي و فرعي سازمان نكند.

فرايند برنامه ريزي استراتژيك از 7 عنصر اساسي تشكيل شده است كه در حقيقت اين عناصر وظايف و فعاليتهاي گروه برنامه ريز را تعين مي كنند. اين فعاليتها در مدل ادكوست 6 بخوبي تشريح شده اند: 1- مشخص كردن ماهييت كار سازمان و وضعييت موجود واحدهاي سازمان 2- بررسي محيط بيروني سازمان 3- تعيين و پيش بيني تغييرات محيط بيروني سازمان 4- تهيه طرح و نقشه بر اساس بررسيها و پيش بيني هاي به عمل آمده 5- تجزيه و تحليل شقوق مختلف عمل جهت تدوين هدفها 6- بررسي و ارزيابي هدفها در رابطه با تدابير و راه حل هاي پيشنهادي جهت تعيين اولويت بين هدفها 7- هماهنگ نمودن و متحد كردن استراتژيها در قالب فعاليتهاي روزانه سازمان . (كرامتي،1374، ص104 )

سطوح برنامه ريزي استراتژيك در نواحي آموزش و پرورش

برنامه ريزي آموزش و پرورش بايد در سه سطح كاري انجام شود: 1- در تعين خط مش 7 2- در تهيه و تدوين برنامه 3- در اجراي برنامه. شايان ذكر است كه بالاترين سطح اثر بخش و پيشرفت در امور زماني ميسر است كه هر يك از اين سه عنصر برنامه ريزي به موقع و در جاي خود مورد استفاده قرار مي گيرد.

فوايد برنامه ريزي استراتژيك در آموزش روند برنامه ریزی استراتژیک و پرورش

1- هدايت فعاليتهاي آموزشي بسوي طرحها و برنامه هاي سود آور از طريق بررسي و تحقيق 2- تقويت و بهبود شبكه هاي ارتباطي به منظور جمع آوري اطلاعات مورد تياز آموزش و پرورش 3- در نظر گرفتن عوامل محيطي و وضعيتهاي در حال تغيير محيط و ارائه راه حل هاي مناسب براي مواجه شدن با محيط در حال تغيير 4- سرعت بخشيدن به روند اجرايي امور آموزشي و پرورشي از طريق رعايت اصول كارشناسي 5- افزايش نو آوري و ابداع به منظور افزايش كارايي سيستم آموزشي 6-افزايش قدرت فكر كردن و انديشيدن 7- شيوه هاي منظم و استراتژيك در زمينه مسايل بنيادي آموزش و پرورش 8- شناخت وضعيتهاي احتمالي آينده و تشخيص و جهت گيري هاي مناسب 9- در دست داشتن يك مبناي معتبر و قابل دفاع براي آينده آموزش و پرورش10- رعايت حداكثر احتياط و بصيرت در خرده سيستم هاي آموزش و پرورش11- حل مسائل اساسي آموزش و پرورش و توجه به مسائل كليدي و مهم 12- بهبود عملكرد 8 آموزش و پرورش13- حد اكثر مسائل دروني و بيروني تحت كنترل در آمده و حداكثر بصيرت در مسائل اعمال مي گردد 14- علايق و ارزشهاي ناهمگرا را با يكديگر همسو و منطبق مي كند 15- تصميم گيري منظم و اجراي موفقيت آميز را ترويج و تشويق مي نمايد.

با وجود اينكه مدت زمان نسبتاّ كوتاهي از مطرح شدن برنامه ريزي استراتژيك در نظام هاي آموزشي مي گذرد در مجموع از آن به عنوان روشي براي بهبود نتايج حاصل از كاركرد يك نظام يا سازمان در رويارويي با، موانع يا تهديدها استفاده مي شود. برنامه ريزي استراتژيك واكنشي يا فرا كنشي است. برنامه ريزي واكنشي 9 در جستجوي راه حل براي فشارهاي دنياي در حال تغيير و بحرانهاي ناشي از آن است. برنامه ريزي فرا كنشي قبل از اينكه فشارها و مسائل به بحران تبديل شود و خساراتي به بار آورد در جستجوي ايجاد تغيير است. برنامه ريزي فرا كنشي در صدد تعيين هويت و تحقق بخشيدن به دنيايي است كه آرزو داريم فرزندانمان در آن زندگي كنند. برنامه ريزي استراتژيك طي گذر از فرايند باز انديشي، بازسازي ساختارها و باز آفريني به وسيله كليه ياران آموزشي حاصل مي گردد. بنابراين با توجه به مشكلات فعلي آموزش و پرورش، مديران و برنامه ريزان كشور ما درتمام سطوح و چه آنهايي كه در تعين خط مش و چه آنهايي كه در تهيه و تدوين برنامه و چه آنهايي كه در اجراي برنامه نقش دارند، نياز به برنامه ريزي استراتژيك از نوع فراكنشي دارند تا مشكلات فعلي آموزش و پرورش را شناسايي و حل نمايند و درجهت بهبود اثربخشي 10 و پيشرفت هر چه بيشترآن گام بردارند.

مقالات ISI برنامه ریزی استراتژیک : 166 مقاله انگلیسی + ترجمه فارسی

برنامه ریزی استراتژیک فرایندی است سازمانی برای تعریف راهبرد سازمان و تصمیم گیری برای چگونگی یافتن منابع مورد نیاز برای رسیدن به مقصود استراتژی، صورت می‌گیرد. این فرایند افراد و منابع را نیز شامل می‌شود. برای آنکه سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه می‌خواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامهٔ راهبردی سازمان می‌نامند. برنامه ریزی راهبردی برای برنامه ریزی موثر به منظور تصویر کردن پلان یک سازمان بکار می‌رود، اما هرگز نمی‌تواند مشخصا پیشبینی کند بازار در آینده دقیقاً چگونه خواهد بود و در آیندهٔ نزدیک چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. به هر رو، متفکران استراتژی در سازمان می‌باید استراتژی‌های سازمان را بر اساس زنده ماندن در شرایط سخت طراحی کنند. درواقع برنامه ریزی راهبردی به نوعی تصویر رسمی آیندهٔ سازمان است. تدوین "برنامه‌ریزی استراتژیک" یک فرایند است. برای آنکه سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه می‌خواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامه راهبردی سازمان می‌نامند. به دیگر سخن، برنامه‌ریزی راهبردی تلاشی منظم و سازمان‌یافته جهت اتخاذ تصمیم‌ها و مبادرت به اقدامات بنیادی است که به موجب آن، اینکه یک سازمان (یا هر موجودیت دیگر) چیست، چه می‌کند و چرا اموری را انجام می‌دهد مشخص خواهد شد. در متون مختلف، از این نوع برنامه‌ریزی با عناوین: برنامه‌ریزی جامع، استراتژیک و راهبردی یاد می‌شود.

در این صفحه، تعداد 166 مقاله انگلیسی از ژورنال ها و مجلات معتبر پایگاه ساینس دایرکت (ScienceDirect) درباره موضوع برنامه ریزی استراتژیک آرشیو شده است که شما می توانید مقالات مورد نظر خود را بر اساس سال انتشار، موضوع مقاله، وضعیت ترجمه و تعداد صفحات، انتخاب نموده و دانلود فرمایید.
در صورتی که مقاله لاتین مورد نظر شما تا کنون به زبان فارسی ترجمه نشده باشد، واحد ترجمه پایگاه ISI Articles با همکاری تنی چند از اساتید و مترجمان با سابقه، آمادگی دارد آن را در اسرع وقت و با کیفیت مطلوب برای شما ترجمه نماید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.