فرم تقاضای نصب قیم برای صغیر به درخواست مادر محجور از دادستان عمومی و انقلاب
به حکم ماده ۱۲۱۹ ( اصلاحي ۱۳۸۰/۸/۱۴) قانون مدنی، مادر محجور از جمله افرادی است که در کنار سایر اشخاص مذکور مواد ۵۵ و ۵۶ قانون امور حسبی مکلف است جهت اقدامات قانونی لازم از جمله نصب قیم، مراتب وجود محجور را به دادستان عمومی و انقلاب محل اعلام نماید. از طرف دیگر، به موجب ماده ۶۱ قانون اخیر مادر محجور از جمله اشخاصی است که نسبت به سایر افراد حق اولویت در احراز سمت قیمومت را دارد. براین اساس تقاضا مادر وی باید به گونه ای تنظیم شود که ضمن اشاره به اهتمام او در اجرای تکلیف قاونونی، متضمن درخواست اجرای حق اولویت مزبور نیز باشد.
در پیوند با موضوع فوق و به درخواست rohi rohi یکی از کاربران سایت، نمونه درخواست نصب قیم به درخواست مادر صغیر از دادستان عمومی و انقلاب محل اقامت محجور به شرح زیر تهیه گردیده است:
نمونه فرم درخواست نصب قیم برای صغیر به تقاضای مادر وی از دادستان دادسرای عمومی
بسمه تعالی
دادستان محترم دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان …. (دایره سرپرستی)
احتراماً به استحضار می رساند، آقای … فرزند … به شماره شناسنامه ….. شماره ملی ….در تاریخ … در اقامتگاه دائمی خود در شهرستان … مرحوم شد. از وی فرزند پسر/ دختری به نام … متولد …… دارای شماره شناسنامه …. مقیم …. در قید حیات است که فاقد ولی قهری می باشد. اینجانبه به عنوان همسر آن مرحوم و مادر صغر ذکرشده، در اجرای تکلف قانونی به شرح ماده ۱۲۱۹ قانون مدنی ناظر به بند ۱ ماده ۱۲۱۸ این قانون مراتب تاجر محجور چه مقرراتی دارد؟ را جهت انجام اقدامات قانونی لازم برای نصب قیم با لحاظ حق اولویت مادر موضوع ماده ۶۱ قانون امور حسبی به آن مقام اعلام می دارم.
نام و نام خانوادگی
تذکر: در صورتی که اقامتگاه محجور در شهرهای بزرگ مانند حوزه قضایی تهران باشد، با توجه به تقسیم کار صورت گرفته، امور سرپرستی و محجورین را یکی از معاونین دادستان برعهده دارد که به این جهت عنوان درخواست مزبور باید خطاب به «معاون محترم دادسرای ناحیه … (امور سرپرستی)» تنظیم شود.
مدارک لازم برای تشکیل پرونده حجر و صدور قیم نامه
اصولاً برای برای تشکیل پرونده حجر و صدور قیم نامه مدارک زیر لازم است:
١– اصل و فتوکپی مصدق تمام صفحات شناسنامه متوفی، کارت ملی و گواهی فوت ایشان
۲- اصل و فتوکپی مصدق تمامی صفحات شناسنامه صغیر
۳- اصل و فتوکپی مصدق تمامی صفحات شناسنامه مادر صغیر
۴- اصل و فتوکپی مصدق تمامی صفحات سند ازدواج رسمی والدین صغیر
۵- دو قطعه عکس مادر صغیر جهت الصاق روی قیم نامه (که پس از صدور حکم قیمومت مادر از سوی دادگاه استفاده خواهدشد)
حجر یعنی چه و انواع حجر کدامند؟
موسسه حقوقی و پژوهشی سایه با افتخار آماده بررسی مشکلات حقوقی و مشاوره ، وکالت و داوری در پرونده ، امور آموزش و پژوهش می باشد. از این رو جهت خدمت رسانی دقیق و تخصصی ، متقاضیان محترم می توانند با شماره تلفن های تلفن ۲۲۲۲۴۴۹۵ ، ۲۲۲۲۴۴۹۴ ، ۲۲۴۲۱۰۹۰ و در موارد ضروری با شماره 09123459014 تماس حاصل نمایند.
حجر در لغت به معنای منع و بازداشتن آمده است.
در اصطلاح حقوقی محجور شخصی است که اهلیت استیفا ندارد.
بنابراین حجر ، منع شخص به حكم قانون است از اینكه بتواند امور خود را بطور مستقل و بدون دخالت دیگری اداره كند و شخصاً اعمال حقوقی انجام دهد.
انواع تقسیم بندی حجر :
۱- حجر عام و حجر خاص :
منظور از حجر عام آن است كه شخص به طور كلی از اجرای حق و انجام دادن اعمال حقوقی ممنوع باشد مثل حجر مجنون كه حجر عام است چرا كه دیوانه در كلیه امور خود ممنوع از تصرف است و به علت فقدان اراده، هیچ گونه عمل حقوقی، چه عقد باشد چه ایقاع، نمیتواند انجام دهد. جنون در حقوق ایران به هر درجه كه باشد باعث میشود كه شخص نتواند اهلیت استیفا داشته باشد. طبق ماده ۱۲۱۱ قانون مدنی جنون به هر درجه كه باشد موجب حجر است .
منظور از حجر خاص، آن است كه شخص از پارهای از تصرفات خود ممنوع باشد نه همه آنها، مثل حجر سفیه كه حجر خاص است چرا كه حجر و ممنوعیت تصرف او، محدود به امور مالی است .
معاملات و تصرفات غیر رشید در اموال خود نافذ نیست مگر با اجازۀ ولی یا قیم او اعم از اینكه این اجازه قبلاً داده شده باشد. یا بعد از انجام عمل (مفاد ماده ۱۲۱۴ قانون مدنی)
بنابراین شخص سفیه میتواند در امور غیر مالی خود مثل طلاق، تصمیم بگیرد. همچنین حجر اشخاص تاجر ورشكسته نیز، حجر خاص است چرا كه محدود به تصرفات مالی است كه به زبان طلبكاران باشد .
۲- حجر حمایتی و سوء ظنی :
در حجر حمایتی، منظور قانونگذار، حمایت از محجور است كه او را در مقابل دیگران تحت حمایت خود قرار دهد، تا اینكه دیگران از حجر و وضعیت او سوء استفاده نكنند .
مثلاً در حجر صغیر، مجنون و غیر رشید، قانونگذار بدلیل اختلال یا نقص قوای دماغی و به جهت اینكه آنها قادر به ادارۀ امور خود به طور كامل نیستند، بعضی از محدودیتیها را نسبت به آنان و كسانی كه با آنان تعامل دارند، اعمال نموده است .
هرگاه كسی مالی را به تصرف صغیر غیر ممیز و یا مجنون بدهد، صغیر یا مجنون مسئول ناقص یا تلف شدن آن مال نخواهد بود. (مفاد ماده ۱۲۱۵ قانون مدنی)
ولی در حجر سوء ظنی، منظور قانونگذار، حمایت از دیگران است در مقابل محجور، مثل حجر تاجر ورشكسته كه محدودیت قانونگذار برای تاجر ورشكسته، بدلیل حمایت از طلبكاران میباشد .
۳- حجر قانونی و حجر قضایی :
منظور از حجر قانونی این است كه قانون مستقیماً آن شخص را محجور میداند مثل :
اشخاص ذیل محجور و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع هستند :
۱ - صغار ۲- اشخاص غیر رشید ۳- مجانین. (مفاد ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی )
منظور از حجر قضائی این است كه حكم توسط دادگاه صادر شده باشد؛ مثل حجر تاجر ورشكسته كه پس از احراز شرایط ورشكستگی توسط دادگاه صادر میشود .
۴- حجر مبتنی بر فقدان اراده و نقص اراده :
گاهی حجر به علت نبود قوه درك، شعور و اراده است كه اصلاً شخص محجور، فاقد قوای دماغی سالم است مثل مجنون و گاهی حجر به علت نقص در قوای دماغی یا عدم كفایت اراده است؛ مثل حجر صغیر ممیز یا سفیه .
۵- حجر در امور مالی و غیرمالی :
گاهی حجر و ممنوعیت تصرف شخص، فقط در امور مالی است مثل حجر سفیه كه در امور غیر مالی نمیباشد و فقط در امور مالی است كه عقل معاش ندارد و گاهی حجر هم شامل امور مالی و هم غیر مالی است مثل حجر صغیر و مجنون كه عام است .
۶- حجر مغیی و حجری كه غایت معنی ندارد :
گاهی حجر محدود به زمان خاصی است مثل حجر صغیر كه پس از رسیدن به سن بلوغ و رشد، مرتفع میشود. ولی گاهی غایت معنی ندارد مثل حجر مجنون كه معلوم نیست كه برطرف می شود یا نه و تا كی ادامه دارد .
موسسه حقوقی و پژوهشی سایه با افتخار آماده بررسی مشکلات حقوقی و مشاوره ، وکالت و داوری در پرونده ، امور آموزش و پژوهش می باشد. از این رو جهت خدمت رسانی دقیق و تخصصی ، متقاضیان محترم می توانند با تاجر محجور چه مقرراتی دارد؟ شماره تلفن های تلفن ۲۲۲۲۴۴۹۵ ، ۲۲۲۲۴۴۹۴ ، ۲۲۴۲۱۰۹۰ و در موارد ضروری با شماره 09123459014 تماس حاصل نمایند.
تاجر محجور چه مقرراتی دارد؟
به نماینده قانونی محجور، قیم گفته می شود. قیم از سوی دادگاه و در صورت نبودن ولی قهری و وصی تعیین می گردد. مرجع صلاحیتدار جهت تعیین قیم مطابق با قانون امور حسبی، دادگاه امور سرپرستی می باشد. قیم معمولاً جهت سرپرستی محجور و برای نگهداری اموال او منصوب می گردد.
مطابق با ماده ١٢١٨ قانون مدنی برای اشخاص ذیل نصب قیم می شود:
- برای صغار که تاجر محجور چه مقرراتی دارد؟ ولی خاص ندارند.
- برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صِغَر آنها بوده و ولی خاص نداشته باشند.
- برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها نباشد.
- قیم زمانی تعیین می گردد که حکم حجر توسط دادگاه صادر و قطعی شده باشد.
ماده ۴٨ قانون امور حسبی مقرر میدارد:
“قیمومت راجع به دادگاه شهرستانی است که اقامتگاه محجور در حوزه آن دادگاه است و اگر محجور در ایران اقامتگاه نداشته باشد دادگاهی که محجور در حوزه آن دادگاه سکنی دارد برای امور قیمومت صالح است.”
ماده ۴٩ قانون امور حسبی مقرر میدارد:
“هرگاه محجور در خارج ایران اقامت یا سکنی داشته باشد امور قیمومت راجع به دادگاه شهرستان تهران است.”
ماده ۵٠ قانون امور حسبی مقرر میدارد:
“در صورتی که محجور در خارج ایران اقامت یا سکنی دارد و مطابق ماده ١٢٢٨ قانون مدنی مأمور کنسولی ایران قیم موقت برای محجور معین نماید اگر دادگاه تهران تصمیم مأمور کنسولی را تنفیذ نکند تعیین قیم با دادگاه نامبرده خواهد بود.”
مطابق با ماده فوق دادگاه میتواند قیم موقت را به سمت قیم دائم منصوب کند و یا یک نفر دیگر را بعنوان قیم دائم انتخاب کند. اعمال انجام شده توسط قیم موقت در جهت نگهداری اموال محجور تا تحویل امور محجور به قیم دائم نافذ می باشد.
دادستان شهرستان یا بخشی که محجور در آنجا سکونت دارد، پس از اطلاع از وجود محجور، از دادگاه صالح تقاضای تعیین قیم می نماید و ادله ای را که سبب این درخواست من باب تعیین قیم شده است را پیوست نموده و هم چنین اشخاصی را که برای قیمومت مناسب میداند را نیز به دادگاه معرفی می کند.
دادگاه بعد از وصول درخواست و بررسی صلاحیت افراد، یک یا چند نفر از آنان را به سمت قیمومت تعیین می نماید.
قیم کیست و چه وظایفی دارد؟ – عدالتسرا
ماده ١٢٣۴ قانون مدنی مقرر میدارد:
“در صورتی که محکمه بیش از یک نفر را برای قیمومت تعیین کند میتواند وظایف آنها را تفکیک نماید.”
در صورت تعدد قیم، دادگاه میتواند آنان را ملزم نماید که بطور جمعی امور محجور را اداره نمایند و در انجام همه امور با یکدیگر مشورت نموده و با موافقت همه آنها امور مربوط به محجور انجام گیرد.
همچنین دادگاه میتواند یک یا چند نفر ناظر تعیین نماید که به امور قیم نظارت داشته باشند.
نظارت به دو روش انجام می گیرد:
- نظارت استصوابی: یعنی اینکه قیم باید با موافقت قبلی ناظر امور مربوط به محجور را انجام دهد.
- نظارت اطلاعی: یعنی اینکه قیم امور مربوط به محجور را باید قبلاً یا بعداً به ناظر اطلاع دهد.
اگر در صورت تعدد قیم و یا وجود قیم و ناظر، بین آنان اختلافی ایجاد شود، دادگاه تعیین می کند که در صورت بروز اختلاف به دادگاه و یا شخص ثالثی مراجعه شود و در صورتی که مرجعی برای حل اختلاف تعیین نشده باشد، باید به دادگاه مراجعه نمایند.
چه کسانی می توانند به سمت قیمومت منصوب شوند؟
دادگاه فردی را بعنوان قیم تعیین می نماید که دارای صفت امانتداری بوده و قدرت نگهداری و اداره اموال را داشته باشد و دارای توان مدیریتی باشد. با انجام تحقیقات لازم میتوان از وجود این صفات در او اطمینان حاصل کرد.
اگر در بین خویشاوندان محجور، افراد شایسته و دلسوزی وجود داشته باشند، بر اشخاص دیگر مقدم خواهند بود.
دادگاه در اوقات اداری بدون اینکه وقت رسیدگی تعیین نماید، بدون داشتن احتیاج به جلسه به درخواست دادستان یک یا چند نفر را بعنوان قیم یا ناظر قیم معین میکند و حکم نصب آنان را صادر و اعلان می نماید.
و هم چنین می بایست این حکم را به هر طریقی که می داند به دادستان اطلاع دهد. ابلاغ حکم قیمومت و نظارت به قیم و ناظر عملاً به وسیله اداره امور سرپرستی انجام می گیرد.
نکته تاجر محجور چه مقرراتی دارد؟ مهم این است که مطابق با قانون، پدر یا مادر محجور مادام که شوهر ندارد با داشتن صلاحیت برای قیمومت بر دیگران مقدم می باشند. (ماده ۶١ قانون امور حسبی)
ماده ١٢۵١ قانون مدنی مقرر میدارد:
“هرگاه زن بی شوهری ولو مادر مولی علیه که تاجر محجور چه مقرراتی دارد؟ به سمت قیمومت معین شده است ازدواج کند، باید مراتب را ظرف یک ماه از تاریخ عقد نکاح به دادستان یا نماینده او اطلاع دهد در اینصورت دادستان یا نماینده او میتواند با رعایت وضعیت جدید آن زن، تقاضای تعیین قیم جدید و یا ضم ناظر کند.”
ماده ١٢۵٢ قانون مدنی مقرر میدارد:
“در مورد ماده قبل اگر قیم ازدواج خود را در مدت مقرر به مدعی العموم یا نماینده او اطلاع ندهد مدعی العموم میتواند تقاضای عزل او را بکند.”
اگر شوهر با زن دیگری ازدواج نماید مانعی برای تاجر محجور چه مقرراتی دارد؟ ادامه قیمومت شوهر نخواهد بود.
قیم کیست و چه وظایفی دارد؟ – عدالتسرا
چه کسانی نمی توانند بعنوان قیم تعیین گردند؟
ماده ١٢٣١ قانون مدنی مقرر میدارد:
“اشخاص ذیل نباید به سمت قیمومت معین شوند:
- کسانی که خود تحت ولایت یا قیمومت هستند.
- کسانی که بعلت ارتکاب جنایت یا یکی از جنحه های ذیل به موجب حکم قطعی محکوم شده باشند: سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، اختلاس، هتک ناموس یا منافیات عفت، جنحه نسبت به اطفال، ورشکستگی به تقصیر.
- کسانی که حکم ورشکستگی آنها صادر و هنوز عمل ورشکستگی آنها تصفیه نشده است.
- کسانی که معروف به فساد اخلاقی باشند.
- کسی که خود یا اقربا طبقه اول او دعوایی بر محجور داشته باشند.”
وظایف قیم چیست؟
بدلیل اینکه گاهی اوقات ممکن است که قیم فردی بیگانه با محجور باشد و روابط عاطفی تاجر محجور چه مقرراتی دارد؟ و خونی با او نداشته باشد، لذا اعمال و اقدامات او در پاره ای از تصرفات مهم و یا در مواردی که در معرض اتهام قرار می گیرد، تحت نظارت دادستان انجام می گیرد و بدون اجازه دادستان عمل او نافذ نیست.
ماده ٧۴ قانون امور حسبی مقرر میدارد:
“قیم از تاریخی که سمت قیمومت به او اطلاع داده میشود شروع به اعمال قیمومت خواهد نمود.”
ماده ٧۵ قانون امور حسبی مقرر میدارد:
“هرگاه قیم پس از تاریخ نصب و قبل از ابلاغ به او عملی به عنوان قیمومت نسبت به محجور کرده باشد نافذ است.”
وظایف قیم بصورت کلی شامل مواظبت از محجور و نمایندگی قانونی او در کلیه امور مربوط به اموال و حقوق مالی محجور می باشد. قیم در واقع نماینده قانونی محجور است که باید در تربیت و اصلاح حال محجور و حفظ و اداره اموال او تلاش نماید.
مواظبت از شخص مولی علیه (محجور)، شامل نگهداری و رعایت بهداشت و جلوگیری از خطرات جانی است که ممکن است در بازی های غیر صحیح برای محجور پیش آید و همچنین سعی و کوشش در بهبود وضعیت محجور و چنانچه بیمار شود قیم باید به پزشک متخصص مراجعه نماید و داروهای لازم را تهیه و به او بدهد.
سعی و کوشش در تعلیم و تربیت محجور نیز از دیگر وظایف مهم قیم می باشد.
از دیگر وظایف و تکالیف قیم اداره و نگهداری از اموال و حفظ حقوق مالی محجور است که شامل تهیه صورت برداری از لیست اموال متعلق به محجور، فروش اموال ضایع شدنی، فروش اموال منقول غیر لازم مانند میز، مبل و فرش یا …، درخواست مهروموم ترکه مورث محجور، هزینه محجور، فروش اموال غیرمنقول و یا رهن آن، نگهداری اموال، اجازه اشتغال به محجور، اجازه اداره بعضی از اموال به محجور، ازدواج و طلاق زن محجور، معامله قیم با محجور، هزینه اداره امور محجور، صلح دعوا بوسیله قیم، دادن صورت حساب در هر سال یا سالی یک مرتبه و صورت حساب نهایی در پایان قیمومت می باشد.
قیم کیست و چه وظایفی دارد؟ – عدالتسرا
مسئولیت قیم چیست و چگونه میتوان بر او نظارت داشت؟
قیم نسبت به اموال محجور که تصرف دارد به نوعی امین محسوب میشود اما اگر نسبت به انجام وظایف تاجر محجور چه مقرراتی دارد؟ خود کوتاهی کند، مسئول خواهد بود و باید جبران نماید.
اگر دادستان محل اقامت محجور از سهل انگاری قیم مطلع شود باید به او تذکرات لازم را بدهد و قیم باید طبق تذکرات دادستان عمل نماید و در صورتی که دادستان عدم لیاقت یا خیانت او را تشخیص دهد، از دادگاه عزل او را میخواهد و دادگاه، قیم را عزل نموده و قیم جدیدی تعیین می نماید.
ماده ١٢٣٨ قانون مدنی مقرر میدارد:
“قیمی که تقصیر در حفظ مال مولی علیه بنماید مسئول ضرر و خسارتی است که از نقصان یا تلف آن مال حاصل شده اگر چه نقصان یا تلف مستند به تفریط یا تعدی قیم نباشد.”
ماده ١٢٣٩ قانون مدنی مقرر میدارد:
“هرگاه معلوم شود که قیم عامداً مالی را که متعلق به مولی علیه بوده جزء صورت دارائی او قید نکرده و یا باعث شده است که آن مال در صورت مزبور قید نشود مسئول هر ضرر و خسارتی خواهد بود که از این حیث ممکن است به مولی علیه وارد شود به علاوه در صورتی که عمل مزبور از روی سوءنیت بوده قیم معزول خواهد شد.”
ماده ٩۶ قانون امور حسبی مقرر میدارد:
“محجور ممیز میتواند از قیم برای ندادن هزینه و کوتاهی او در تربیت و نگاهداری خود شکایت نماید در این صورت هرگاه دادگاه شکایت را وارد دید دستوری که مناسب است میدهد و قیم باید بر طبق آن دستور عمل کند.
مفاد این ماده در موردی که دادستان کوتاهی قیم را در تربیت و نگاهداری محجور و دادن هزینه او به دادگاه اطلاع بدهد اجرا خواهد شد.”
نحوه نظارت دادستان بر اعمال قیم
- نظارت در عملیات قیم
- گرفتن صورت حساب سالیانه و کنترل نحوه هزینه آن
- چگونگی عزل قیم و پایان یافتن قیمومت او
اگر دادستان بر یکی از موجبات عزل قیم مطلع شود از دادگاه تقاضای عزل مینماید و دادگاه بعد از ثبوت امر او را عزل می نماید.
موارد عزل قیم عبارتند از:
۱. اگر معلوم شود که قیم در زمان نصب، بنا به هر علتی فاقد صفت امانت بوده و یا این صفت بعداً از او سلب شده باشد، در صورت اطلاع دادستان مراتب را به دادگاه اطلاع می دهد و دادگاه می تواند او را عزل نماید.
۲. اگر قیم مرتکب جنایت و یا مرتکب یکی از جنحههای ذیل شده و به موجب حکم قطعی محکوم گردد: سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، اختلاس، هتک ناموس، منافی عفت، جنحه نسبت به اطفال، ورشکستگی به تقصیر یا تقلب.
۳. اگر قیم به علتی غیر از علل فوق محکوم تاجر محجور چه مقرراتی دارد؟ به حبس شود و بدین جهت نتواند امور مالی مولی علیه را اداره کند.
۴. اگر ورشکسته اعلان شود. قیم ورشکسته کسی است که تاجر بوده و حکم ورشکستگی او توسط دادگاه صادر شده باشد. یا اگر قیم به علتی غیر از علل فوق محکوم به حبس شود و بدین جهت نتواند امور مالی مولی علیه را اداره کند. (بند ۵ ماده ۱۲۴۸ قانون مدنی)
۵. اگر عدم لیاقت یا توانائی قیم در اداره اموال مولی علیه معلوم شود. به طور مثال در اثر اعتیاد به مواد مخدر
۶. هرگاه معلوم تاجر محجور چه مقرراتی دارد؟ شود که قیم عامداً مالی را که متعلق به مولی علیه بوده جزء صورت دارائی او قید نکرده و یا باعث شده است که آن مال در صورت مزبور قید نشود مسئول هر ضرر و خسارتی خواهد بود که از این حیث ممکن است به مولی علیه وارد شود به علاوه در صورتی که عمل مزبور از روی سوءنیت بوده قیم معزول خواهد شد. (ماده ١٢٣٩ قانون مدنی)
۷. اگر قیم مجنون یا فاقد رشد گردد منعزل میشود. (ماده ١٢۴٩ قانون مدتی)
۸. قیم باید لااقل سالی یک مرتبه حساب تصدی خود را به مدعیالعموم یا نماینده او بدهد و هرگاه در ظرف یک ماه از تاریخ مطالبه مدعیالعموم حساب ندهد به تقاضای مدعیالعموم معزول میشود. (ماده ١٢۴۴ قانون مدنی)
محجور و هر ذیعلاقهای میتوانند به دادستان وجود سبب عزل قیم را اطلاع دهند در این صورت اگر دادستان سبب عزل را موجود دید از دادگاه درخواست عزل قیم را مینماید. (ماده ٩٧ قانون امور حسبی)
قیم از تصمیم دادگاه راجع به عزل خود و دادستان از رد درخواست عزل قیم میتوانند پژوهش بخواهند و مادامی که تکلیف قطعی معیننشده امور صغیر به وسیله دادستان یا قیمی که موقتاً برای محجور معین میشود انجام خواهد شد. (ماده ٩٩ قانون امور حسبی)
اعمال قیم بعد از ابلاغ حکم عزل او نافذ نیست. (ماده ١٠٠ قانون امور حسبی)
نحوه رسیدگی به درخواست تعیین قیم
پرونده درخواست قیم با درخواست یکی از اقوام محجور در دادگاه مطرح می شود و باید شامل مدارک ذیل باشد:
- گواهی حصر وراثت
- اظهارنامه راجع به مشخصات صغیر و دارایی او
- خلاصه رونوشت وفات
- فتوکپی شناسنامه متوفی
- فتوکپی شناسنامه متقاضی قیم و صغار
- استعلامیه صلاحیت قیم
جهت مشاوره حقوقی با وکیل پایه یک دادگستری به صفحه تماس با ما مراجعه فرمائید.
حجر یعنی چه و انواع حجر کدامند؟
موسسه حقوقی و پژوهشی سایه با افتخار آماده بررسی مشکلات حقوقی و مشاوره ، وکالت و داوری در پرونده ، امور آموزش و پژوهش می باشد. از این رو جهت خدمت رسانی دقیق و تخصصی ، متقاضیان محترم می توانند با شماره تلفن های تلفن ۲۲۲۲۴۴۹۵ ، ۲۲۲۲۴۴۹۴ ، ۲۲۴۲۱۰۹۰ و در موارد ضروری با شماره 09123459014 تماس حاصل نمایند.
حجر در لغت به معنای منع و بازداشتن آمده است.
در اصطلاح حقوقی محجور شخصی است که اهلیت استیفا ندارد.
بنابراین حجر ، منع شخص به حكم قانون است از اینكه بتواند امور خود را بطور مستقل و بدون دخالت دیگری اداره كند و شخصاً اعمال حقوقی انجام دهد.
انواع تقسیم بندی حجر :
۱- حجر عام و حجر خاص :
منظور از حجر عام آن است كه شخص به طور كلی از اجرای حق و انجام دادن اعمال حقوقی ممنوع باشد مثل حجر مجنون كه حجر عام است چرا كه دیوانه در كلیه امور خود ممنوع از تصرف است و به علت فقدان اراده، هیچ گونه عمل حقوقی، چه عقد باشد چه ایقاع، نمیتواند انجام دهد. جنون در حقوق ایران به هر درجه كه باشد باعث میشود كه شخص نتواند اهلیت استیفا داشته باشد. طبق ماده ۱۲۱۱ قانون مدنی جنون به هر درجه كه باشد موجب حجر است .
منظور از حجر خاص، آن است كه شخص از پارهای از تصرفات خود ممنوع باشد نه همه آنها، مثل حجر سفیه كه حجر خاص است چرا كه حجر و ممنوعیت تصرف او، محدود به امور مالی است .
معاملات و تصرفات غیر رشید در اموال خود نافذ نیست مگر با اجازۀ ولی یا قیم او اعم از اینكه این اجازه قبلاً داده شده باشد. یا بعد از انجام عمل (مفاد ماده ۱۲۱۴ قانون مدنی)
بنابراین شخص سفیه میتواند در امور غیر مالی خود مثل طلاق، تصمیم بگیرد. همچنین حجر اشخاص تاجر ورشكسته نیز، حجر خاص است چرا كه محدود به تصرفات مالی است كه به زبان طلبكاران باشد .
۲- حجر حمایتی و سوء ظنی :
در حجر حمایتی، منظور قانونگذار، حمایت از محجور است كه او را در مقابل دیگران تحت حمایت خود قرار دهد، تا اینكه دیگران از حجر و وضعیت او سوء استفاده نكنند .
مثلاً در حجر صغیر، مجنون و غیر رشید، قانونگذار بدلیل اختلال یا نقص قوای دماغی و به جهت اینكه آنها قادر به ادارۀ امور خود به طور كامل نیستند، بعضی از محدودیتیها را نسبت به آنان و كسانی كه با آنان تعامل دارند، اعمال نموده است .
هرگاه كسی مالی را به تصرف صغیر غیر ممیز و یا مجنون بدهد، صغیر یا مجنون مسئول ناقص یا تلف شدن آن مال نخواهد بود. (مفاد ماده ۱۲۱۵ قانون مدنی)
ولی در حجر سوء ظنی، منظور قانونگذار، حمایت از دیگران است در مقابل محجور، مثل حجر تاجر ورشكسته كه محدودیت قانونگذار برای تاجر ورشكسته، بدلیل حمایت از طلبكاران میباشد .
۳- حجر قانونی و حجر قضایی :
منظور از حجر قانونی این است كه قانون مستقیماً آن شخص را محجور میداند مثل :
اشخاص ذیل محجور و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع هستند :
۱ - صغار ۲- اشخاص غیر رشید ۳- مجانین. (مفاد ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی )
منظور از حجر قضائی این است كه حكم توسط دادگاه صادر شده باشد؛ مثل حجر تاجر ورشكسته كه پس از احراز شرایط ورشكستگی توسط دادگاه صادر میشود .
۴- حجر مبتنی بر فقدان اراده و نقص اراده :
گاهی حجر به علت نبود قوه درك، شعور و اراده است كه اصلاً شخص محجور، فاقد قوای دماغی سالم است مثل مجنون و گاهی حجر به علت نقص در قوای دماغی یا عدم كفایت اراده است؛ مثل حجر صغیر ممیز یا سفیه .
۵- حجر در امور مالی و غیرمالی :
گاهی حجر و ممنوعیت تصرف شخص، فقط در امور مالی است مثل حجر سفیه كه در امور غیر مالی نمیباشد و فقط در امور مالی است كه عقل معاش ندارد تاجر محجور چه مقرراتی دارد؟ و گاهی حجر هم شامل امور مالی و هم غیر مالی است مثل حجر صغیر و مجنون كه عام است .
۶- حجر مغیی و حجری كه غایت معنی ندارد :
گاهی حجر محدود به زمان خاصی است مثل حجر صغیر كه پس از رسیدن به سن بلوغ و رشد، مرتفع میشود. ولی گاهی غایت معنی ندارد مثل حجر مجنون كه معلوم نیست كه برطرف می شود یا نه و تا كی ادامه دارد .
موسسه حقوقی و پژوهشی سایه با افتخار آماده بررسی مشکلات حقوقی و مشاوره ، وکالت و داوری در پرونده ، امور آموزش و پژوهش می باشد. از این رو جهت خدمت رسانی دقیق و تخصصی ، متقاضیان محترم می توانند با شماره تلفن های تلفن ۲۲۲۲۴۴۹۵ ، ۲۲۲۲۴۴۹۴ ، ۲۲۴۲۱۰۹۰ و در موارد ضروری با شماره 09123459014 تماس حاصل نمایند.
آثار حکم ورشکستگی
علیرضا صالحی/ قاضی بازنشسته دادگاه تجدیدنظر استان تهران و وکیل پایه یک دادگستری منظور از حکم، در واقع هر تصمیمی که دادگاه اتخاذ کند نیست، بلکه تصمیمی است که بر اساس آن دادگاه حالت توقف تاجر و تاریخ توقف او را معین میکند. حکم ورشکستگی مطابق ماده ۴۱۷ قانون تجارت بلافاصله پس از صدور اجرا میشود.
با صدور حکم ورشکستگی، آزادی تاجر محکوم علیه در اداره تمام اموالش محدود میشود. از آنجایی که تصفیه اموال تاجر از زمان صدور حکم تا ختم تصفیه، مدت زیادی را طی خواهد کرد و مداخله ایشان در تاجر محجور چه مقرراتی دارد؟ اموالش ممکن است به ضرر طلبکاران بینجامد؛ لذا قانونگذار در صدر ماده ۴۱۸ قانون یاد شده اشعار میدارد « تاجر ورشکسته از تاریخ صدور حکم، از مداخله در تمام اموال خود حتی آنچه که ممکن است در مدت ورشکستگی عاید او گردد ممنوع است. » و بهعنوان قاعده منع مداخله بدهکار در اموال خود شناخته میشود. منع مداخله تاجر به معنای حَجَر او نیست چرا که حجر جنبه شخصی دارد و محجور به لحاظ منافع خودش، از مداخله منع میشود، حال آنکه منع مداخله تاجر ورشکسته جنبه موضوعی دارد و به دلیل آن است که اموال قابل دسترس باشد تا نفع طلبکاران حفظ شود و این به معنای یک نوع تامین و توقیف قانونی است تا تاجر نتواند با داشتن اختیار اداره اموال خود، آنها را به ضرر طلبکاران به اشخاص دیگر منتقل کند.
هرگاه پس از صدور حکم ورشکستگی به تاجر ارثی برسد که منجر به افزایش دارایی او شود، این افزایش به سود طلبکاران قابل تقسیم خواهد بود. عدم قبول ترکه از سوی تاجر ( مورث ) ورشکسته تاثیری در حقوق طلبکاران ندارد؛ چراکه در نظام حقوقی ایران، ارث جنبه قهری دارد و اگر ترکه بیش از دیون متوفی باشد و به ورثه تاجری که دارای حکم توقف است برسد، مازاد ترکه متعلق حق طلبکاران خواهد بود. تاجر ورشکسته از تاریخ صدور حکم ورشکستگی حق انعقاد قراردادی را که موثر در حقوق هیات طلبکاران باشد ندارد. از تاریخ صدور حکم ورشکستگی هرگونه پرداختی به طلبکاران یا اشخاص دیگر ممنوع است و مدیر تصفیه میتواند مبلغ پرداخت شده را از شخص دریافتکننده، مطالبه کند. بعد از صدور حکم ورشکستگی، دارنده چک از تاجر ورشکسته، حق وصول آن را حتی اگر چک قبل از ورشکستگی صادر شده باشد، ندارد و با دارنده چک مانند سایر طلبکاران رفتار خواهد شد.
هرگاه یکی از طلبکاران تاجر، بعد از صدور حکم ورشکستگی، متقابلا به تاجر ورشکسته بدهکار شود، تهاتر انجام نمیشود و بدهکار باید بدهی خود را به مدیر تصفیه بپردازد و برای دریافت طلب خود از تاجر در صف طلبکاران قرار گیرد. تاجر، از تاریخ صدور حکم ورشکستگی حق انعقاد قرارداد داوری ندارد. کلیه معاملات تاجر از تاریخ توقف، باطل و بلا اثر است.
پینوشت:
۱- مطالب ستون بایستههای حقوق در بازرگانی شنبه هر هفته در صفحه ۵ چاپ میشود.
دیدگاه شما