روایت زندگی«دهقان فداکار» مستند میشود
به گزارش جهان نيوز، در خلاصه موضوع این فیلم مستند که تولید روابط عمومی راهآهن است، آمده: «روایتی از رویداد قهرمانانه ریزعلی خواجوی (دهقان فداکار) به زبان خودش، همسر، نزدیکان و دوستانش که تقدیر بود در ایام پایانی حیات وی صورت گیرد. فیلم روایتی مستند از داستان قهرمانی، محل وقوع رویداد و انتقال حس فداکاری به مخاطب را دارد. »
ریزعلی خواجوی در سال ۱۳۰۹ در روستای قلعهجوق از توابع شهرستان میانه استان آذربایجانشرقی به دنیا آمد. وی فردی بود که داستان تلاش او برای جلوگیری از برخورد قطار با سنگهای فروریخته از کوه، سالها با عنوان «دهقان فداکار» در کتاب فارسی سوم دبستان چاپ میشد. ریزعلی خواجوی روز ۱۱ آذر ۱۳۹۶ در سن ۸7 سالگی در بیمارستان امام رضا(ع) تبریز درگذشت و در زادگاهش به خاک سپرده شد.
عوامل تولید مستند «دهقان فداکار» عبارتند از: کارگردان: سامان مرادحسینی، پژوهشگر:
ناصر رمضانی، تصویربردار: حسین جوادی، صدابردار: حسین نظری، صداگذار و تدوینگر: محسن مقدم، نویسنده گفتار متن: سجاد ترابی، گوینده متن: حسین شمس، مدیر تولید:
علی قنبرزاده، عکاس: کوروش افشار نادری، دستیار کارگردان: مهدی اسماعیلی، تهیهکننده: صادق سکری، تهیه شده در: روابط عمومی راه آهن
این فیلم در صورت تایید هیات انتخاب بخش مسابقه ملی جشنواره سینماحقیقت، در این رویداد به نمایش درمیآید.
سامان مرادحسینی فارغالتحصیل کارشناسی سینما است و در کارنامه فیلمسازی او، ساخت آثاری چون مستندهای «نیش»، «نی»، «فقط هشت سالم بود»، فیلمهای کوتاه «طعم لذیذ کلر»، «زرد، بنفش، سیاه»، فیلم نیمهبلند «اینجا بهار هم زمستان است»، مستند داستانی «روز خوش مراوه» و مجموعه مستند 14 قسمتی «گلستان نگارستان ایران» به چشم میخورد.
دوازدهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» طی روزهای 18 تا 25 آذرماه 1397 به دبیری «سیدمحمدمهدی طباطبایینژاد» در شهر تهران برگزار خواهد شد.
«ساموئل خاچیکیان؛ یک گفتوگو» مستندی با طعم شیرین سینما/ داستان مردی که در دام فیلمفارسی نیفتاد
مستند «ساموئل خاچیکیان، یک گفتوگو» از سینماییترین مستندهای چند سال اخیر است که تصویری جالب از سبک زندگی حرفهای و کارنامه کارگردان فقید سینمای ایران ارائه میدهد.
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، نام ساموئل خاچیکیان یکی از خاصترین نامهای هنر ایران است، فیلمساز مولفی که چهار دهه در سینما فعالیت کرد و یکی از نامهای افراد جریانساز و تاثیرگذار این حوزه بود. اگرچه نام خاچیکیان برای بسیاری از جوانان امروزی که چیز زیادی از سینمای دهههای قبل نمیدانند، آشنا نیست و برخی ممکن است او را صرفاً یکی از کارگردانهای قدیمی که دوستدار «فیلمفارسی» بودند، به حساب بیاورند، ادعایی که به هیچ عنوان درست نیست.
خاچیکیان کارش را از دهه ۳۰ آغاز کرد و با وجود امکانات محدودی که در آن سالها وجود داشت، شروع به فیلمسازی کرد. او از آن دسته از فیلمسازانی بود که در همه آثارش امضای خاص خود را داشت و حتی اگر کسی از اواسط یک اثر هم فیلمش را میدید، بیتردید نام سازندهاش را درست حدس میزد. ساموئل خاچیکیان زاویه نگاه خاص خود را داشت، فضای ملتهب، نورپردازیهای خاص، تصاویر تیره و روشن، اتمسفر وهمآلود و معمایی و مواردی از این دست، همگی ریزهکاریهای سینمای این کارگردان ایرانی ارمنیتبار بود و معمولا میشد همه این موارد یا بخشی از آنها را در کارهایش دید.
با وجود این سابقه درازمدت و تلاشهای شخصی مثل ساموئل خاچیکیان برای حفظ و رشد سینمای هنری ایران و جلوگیری از تبدیل شدن کل سینمای ما به آثار گیشهای و بعضاً زرد، اما بسیاری از علاقهمندان امروز هنر هفتم در کشورمان نام او خیلی شناخته شده نیست و بسیاری هم صرفا اسمش را به خاطر دارند. (که آن هم قطعا به دلیل خاص بودن نام این کارگردان است). در چنین شرایطی یک روزنامهنگار قدیمی حوزه سینما با ساخت مستندی، تصویری شفاف و روشن از این فیلمساز ارائه داده است، تصویری که میتواند بهخوبی زاویه نگاه او و دنیای فیلمسازیاش را روایت کند. «امید نجوان»، خبرنگار و منتقد سینمایی است که در اوایل دهه هفتاد آخرین مصاحبه مفصل مرحوم خاچیکیان را با او انجام داده است و حالا نزدیک به سه دهه پس از آن مصاحبه، مستندی یک ساعته بر اساس آن ساخته است، مستندی تحت عنوان «ساموئل خاچیکان؛ یک گفتوگو» که در پانزدهمین جشنواره سینما حقیقت هم به نمایش درآمد و با وجود اینکه در اختتامیه اتفاق خاصی برای آن نیفتاد، اما مورد اقبال اهالی رسانه و منتقدان سینما قرار گرفت.
مردی که زیاد میدانست
مستند «ساموئل خاچیکیان؛ یک گفتوگو» شاید از نظر ساختاری، مستندی سینمایی محسوب نمیشد، اما یکی سینماییترین مستندهای چند سال اخیر کشورمان است و دلیل اصلی آن هم این است که به زندگی حرفهای و کارنامه هنری یکی از تکنیکیترین فیلمسازان کشورمان پرداخته است. ساموئل خاچیکیان از آن دست هنرمندانی بود که سالها پیش از مد شدن موارد فنی مختلف مثل جلوههای ویژه تصویری، با استفاده از تکنیکهای جابهجایی دوربین و بهره بردن از دکورهای مختلف در سایزهای گوناگون، چشم هر بینندهای را به چالش میکشید. او بهشدت علاقه داشت که فیلمش خاص باشد، اگر قرار بود داستانی پلیسی را روایت کند، باید تمی معمایی به آن میداد و اگر قرار بود برای فیلم «خداحافظ تهران» یک سپاه عظیم را به تصویر بکشد، با گروه زیادی از سیاهی لشکرها به بیابانهای اطراف تهران میرفت.
فضای کلی فیلمهای این فیلمساز باسابقه بسیار شبیه به آلفرد هیچکاک بود، کارگردان مطرح انگلیسی که او نیز از جریانسازترین فیلمسازان تاریخ بود. شباهت آثار این دو کارگردان به حدی بود که بسیاری در ایران به خاچیکیان لقب «هیچکاک ایرانی» هم داده بودند. این موضوعی بود که امید نجوان در گفتوگوی مطبوعاتی خود با مرحوم خاچیکیان مطرح میکند که البته صد درصد مورد تایید خاچیکیان قرار نمیگیرد. اگرچه در مستند سکانسهای خاصی مستند فیلم های حوزه سرمایه گذاری از فیلمهای این دو کارگردان میبینیم که بسیار شبیه به هم هستند و همین سکانسها بر این ادعا صحه میگذارد که فیلمساز ایرانی تحت تاثیر هیچکاک بوده است، تاثیری که رنگ و بوی آن را میتوان در اکثر آثارش دید.
مستند امید نجوان چند ویژگی جذاب دارد، اولین مورد آرشیو فوقالعاده آن از سینمای دهه سی و چهل است، آرشیوی که به مستند جان داده و در جایجای کار از آن بهدرستی استفاده شده است. طوری که وقتی فایل صوتی مصاحبه خاچیکیان پخش میشود و او در رابطه با سبک کارگردانیاش، چیدمان صحنهاش و برخی از آثار پرطرفدارش صحبت میکند ما تصاویر مربوط به همان موارد را میبینیم و دیدن این تصاویر قدیمی اما باکیفیت همراه با شنیدن صدای فیلمسازی که بیش از دو دهه پیش از دنیا رفته است، جذابیت کلی اثر را چند برابر میکند.
بیشتر بخوانید:
کیمیایی و رفتن به روزهای دور جوانی
ویژگی دیگر این مستند، افرادی بودند که روایتگر بخشهایی از کار بودند، هنرمندانی که یا به طور مستقیم با خود خاچیکیان در ارتباط بودند و از نزدیک با و برخورد داشتند، یا کسانی که سالها در زمینه سینما تحقیق کرده بودند و با این فیلمساز و آثارش به اندازه کافی آشنا بودند. نظامالدین کیایی یکی از این مصاحبهشوندهها بود، صدابردار شناخته شده کشورمان که سابقه دریافت سیمرغ هم دارد و در کارهای مختلف خاچیکیان حضور داشت. مرحوم حسن شریفی یکی دیگر از این افراد بود که چند ماه پیش از فوت با سازندگان این مستند در رابطه با سالهای دور و دراز همکاریاش با خاچیکیان صحبت کرد. شریفی بهواسطه دستیاری در کارهای زیادی همراه خاچیکیان بود و خاطرات نابی از این همراهی را در این مستند عنوان کرد. هوشنگ گلمکانی، منتقد و خبرنگار با سابقه سینما هم سومین مصاحبهشونده این اثر بود که با توجه به حضور پررنگ و طولانیمدتش در رسانههای سینمایی، با زاویه نگاهی تخصصی به کارنامه خاچیکیان میپرداخت و در آخر مسعود کیمیایی به عنوان برگ برنده اصلی مستند چهارمین کسی است که در رابطه با ساموئل خاچیکیان صحبت میکند.
یکی از نکات جالب توجه موجود در مستند، سابقه دوستی و همراهی کیمیایی و خاچیکیان است، دو فیلمسازی که روی هم رفته آثار شاخص فراوانی برای سینمای ایران ساختند و در افزایش عشق و علاقه مردم کشورمان به سینما نقشی اساسی داشتند. کیمیایی در این مستند راجع به دوران جوانی خود و آشناییاش با ساموئل خاچیکیان صحبت میکند، آشنایی که به دستیاری او برای فیلم «خداحافظ تهران» منجر میشود کیمیایی از همین طریق نخستین گام حضورش در سینما را برمیدارد. بخشهای مربوط به صحبتهای کیمیایی در خصوص خاچیکیان، یکی از بخشهای دوستداشتنی مستند است. وقتی یک فیلمساز بزرگ، از قالب خود بیرون میآید تا به روایت هنرمند بزرگ دیگری بپردازد، قطعا لحظاتی تماشایی خلق میشود، بهویژه اگر آن فیلمساز کسی مثل مسعود کیمیایی باشد که نامش هنوز هم از نامهای سنگین سینمای ایران است و خیلیها منتظرند که جدیدترین کارش «خائنکشی» را در چهلمین جشنواره فیلم فجر ببینند.
بیشتر بخوانید:
مستند «ساموئل خاچیکیان؛ یک گفتوگو» تصویر جالبی از این کارگردان در مواجهه با سلبریتیها و سینمای بدنه در دهههای ۴۰ و ۵۰ ارائه میدهد، دورانی که ستارههای پولساز سینما بازیگرانی همچون محمدعلی فردین بودند و حتما هم باید به سبک سینمای بالیوود چند سکانس آوازخوانی برای آنها در نظر میگرفتند. خاچیکیان که چهرههای زیادی را به سینما معرفی کرد (بازیگرانی همچون بیک ایمانوردی) با خیلی از ستارههای ریز و درشت سینما کار کرد و بسیاری از هنرپیشهها دوست داشتند که در مقابل دوربین او قرار بگیرند. اما این کارگردان در تمام سالهای حضورش در سینما مقابل پیشنهادهای وسوسهانگیز تهیهکنندگان فیلمفارسی برای استفاده از این ستارهها در آثارش مقاومت میکند و فقط یک بار، میپذیرد اثری با این حال و هوا بسازد که البته آن هم با روشهای خاص خود و بدون ساز و آواز. شرطی که از طرف فردین و تهیهکنندگان فیلم نادیده گرفته میشود و به همین واسطه این همکاری در همان کار اول قطع میشود، همکاری پرسودی که قرار بود حاصل آن سه فیلم بلند باشد و دستمزدش یک آپارتمان سهطبقه برای آقای کارگردان، اما خاچیکیان برای اینکه نام هنری خود را زیر سوال نبرد، قید این قرارداد را میزند و دیگر به سراغ ساخت این فیلمهای گیشهای نمیرود.
این مستند اثری است که به بهانه تهیه یک مصاحبه مطبوعاتی و بر پایه فایل صوتی تقطیعشدهای ساخته شده است، اما محتوای موجود در دل آن چیزی فراتر از آن مصاحبه و فایلهای صوتی است. ساخت مستند فیلم های حوزه سرمایه گذاری این مستند به طور ناپیوسته بیش از دو سال زمان برده است و امید نجوان در حین جشنواره سینما حقیقت در گفتوگو با خبرگزاری آنا نکات جالبی از سختیها و چالشهای مربوط به ساخت این مستند گفت، اثری که تماشای آن را به دوستداران و علاقهمندان سینما شدیداً توصیه میکنیم، مخصوصاً کسانی که تصویر درستی از سینمای دهههای ۳۰، ۴۰ و ۵۰ ندارند و هرآنچه که دیدند و شنیدند در رابطه با فیلمهای موزیکال، عاشقانههای کمجان و فیلمفارسیها بوده است.
چند رسانه
اخبار فرهنگی و هنری پایشگر- سی و هفتمین جشنواره ملی فیلم فجر در روز پنجم خود، روز یکشنبه به استقبال سه اثر دیگر در سینمای رسانه (پردیس ملت) خواهد رفت.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پایشگر، جشنواره فیلم فجر همزمان با ایام دهه فجر هر سال به مدت ۱۰ روز میزبان علاقهمندان هنر هفتم است؛ دوره سی و هفتم این فستیوال روزهای ابتدایی خود را سپری میکند.
روز پنجم جشنواره فیلم فجر فردا یکشنبه (۱۳ بهمن) با نمایش سه فیلم پیگیری خواهد شد.
سانس اول/ (ساعت ۱۳) مستند «دلبند»
مستند «دلبند» به کارگردانی یاسر طالبی و تهیه کنندگی الهه نوبخت یکی از مستندهای حاضر در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر است. این مستند در میان ۱۰ فیلم برتر جشنواره بینالمللی مستند آمستردام (ایدفا) قرار گرفت. در این جشنواره، «دلبند» رتبه دوم بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را پس از یک مستند طنز آمریکایی به خود اختصاص داد.
مستند «دلبند» قصه زندگی دشوار یک مادر ۸۳ ساله و تنها به نام «فیروزه» است که زندگی منحصر به فردی در دل رشته کوههای البرز دارد. نکته جالب، پیوندی است که زندگی این پیرزن با گذشته کارگردان مستندِ «دلبند» دارد. طالبی بخشی از دوران کودکی خود را در محل زندگی فیروزه گذرانده است و همیشه آرزوی ساخت اثری درباره آن نقطه از ایران را در سر داشته است.
سانس دوم/ (ساعت ۱۵:۳۰) فیلم سینمایی «خون خدا»
فیلم سینمایی «خونِ خدا» به کارگردانی مرتضی علی عباس میرزایی و تهیهکنندگی سیاوش حقیقی در ششمین روز جشنواره فیلم اکران می شود. «خونِ خدا» دومین اثر عباس میرزایی یک درام اجتماعى است که فیلمبردارى آن در تهران انجام شده است. در خلاصه داستان «خون خدا»، آمده است: علی کارتن خوابی است که دورانِ نقاهت ترک اعتیادش در خیابانها، مصادف شده است با دهه اول محرم؛ او شب عاشورا در جعبه غذای نذری که برایش آوردهاند، پاکتی آغشته به خون مییابد.
رضا اخلاقی راد، فرید سجادی حسینی، سعید داخ، علیرضا ثانیفر، خسرو احمدی، وحید نفر، امین میری، میثاق جمشیدی، حسین غایبی شباهنگ و شیوا ابراهیمی بازیگران «خون خدا» هستند.
سانس سوم/ (ساعت ۱۸:۳۰) فیلم سینمایی «طلا»
فیلم سینمایی «طلا» به کارگردانی پرویز شهبازی و تهیه کنندگی رامبد جوان و محمد شایسته در بخش سوم از اکران های روز ششم است. طلا ماجراهای روزمره یک شهروند را به تصویر می کشد.
در فیلم سینمایی «طلا» بازیگرانی مانند نگار جواهریان، هومن سیدی، طناز طباطبایی، هدی زین العابدین، احترام برومند و مهرداد صدیقیان نقشآفرینی کردهاند. پرویز شهبازی کارگران این فیلم، تاکنون فیلمهایی مانند «مسافر جنوب»، «عیار چهارده» و «مالاریا» را جلوی دوربین برده است. تهیه فیلم سینمایی «طلا» به صورت مشترک برعهده رامبد جوان و محمد شایسته است. این دو پیش از این در ساخت فیلم «قانون مورفی» به کارگردانی رامبد جوان و اکنون در ساخت فیلم «زیرنظر» به کارگردانی مجید صالحی همکاری میکنند. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: راهی برای پول دار شدن، خسته از نگاه تحقیر آمیزدور و بریها، احساس تباهی از کار کردن برای دیگران،دلایلی است که سه نفر را به هم وصل کرده تا یک کار و کاسبی راه بیندازند.
سانس پایانی / (ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقه ) فیلم سینمایی «شبی که ماه کامل شد»
فیلم سینمایی «شبی که ماه کامل شد» اثری متفاوت از نرگس آبیار است. در این فیلم خباثت گروهک های تروریسی و شخص عبد المالک ریگی بیش از هر چیزی به نمایش در آمده است که الناز شاکر دوست و هوتن شکیبا بازیگران اصلی این فیلم هستند.
تهران: نخستین جشنواره مستند تلویزیونی توانست اکران آثار مستند را به منازل مخاطبان بیاورد/ جشنواره ای که 15 میلیون نفر مخاطب دارد
مدیر شبکه تلویزیونی مستند گفت: وی با بیان اینکه این جشنواره 15 میلیون نفر مخاطب داشته است، گفت : این میزان مخاطب حاکی از رشد سرمایهگذاری در حوزه سینمای مستند است. سینمای مستند رشد قابل توجهی داشته است و اگر از سینمای داستانی جلوتر نباشد عقب تر هم نیست.
به گزارش حلقه وصل، مستند فیلم های حوزه سرمایه گذاری مراسم اختتامیه فصل سوم جشنواره تلویزیونی مستند بعد از ظهر امروز -یکشنبه ١٧ دی ماه- در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد.
بنا بر این گزارش، در این مراسم سلیم غفوری در سخنانی گفت: جشنواره مستند جشنواره ای است که مخاطبانش همه مردم ایران هستند و اکرانش به جای سالن های سینما در منازل مردم است..نخستین جشنواره مستند تلویزیونی توانست اکران آثار مستند را به منازل مخاطبان بیاورد، جشنواره ای که مخاطبانش مردم هستند و مردم توانستند آثار را در خانه مشاهده کنند.
وی با بیان اینکه این جشنواره 15 میلیون نفر مخاطب داشته است، گفت : این میزان مخاطب حاکی از رشد سرمایهگذاری در حوزه سینمای مستند است. سینمای مستند رشد قابل توجهی داشته است و اگر از سینمای داستانی جلوتر نباشد عقب تر هم نیست.
غفوری توضیح داد :در سینمای مستند مسائل و دغدغه های جامعه و موضوعات اجتماعی مطرح می شود.
مدیر شبکه مستند اظهار کرد:نگاه مخاطبان نسبت به سال های پیش به سینمای مستند تغییر کرده است و بخش مهمی از سبد توجه مردم را مستند تشکیل می دهد.
وی با تاکید بر اینکه میزان مخاطبان تلویزیونی سینمای مستند هم در سال های اخیر رشد جدی داشته است، گفت :از همه مخاطبان سینمای مستند تشکر می کنم که موجب رشد و اعتلای سینمای مستند و البته توجه بیشتر به مستند در تلویزیون شدند.
الیور استون با سرمایه گذاری ایرانیها فیلم میسازد؟
رکنا: الیور استون، برنده سه جایزه اسکار در سفر به تهران، با دو پیشنهاد کاری روبه روشد و یک مجموعه پیشنهاد ساخت یک فیلم سینمایی را به او داد و یک مجموعه نیز از تأمین سرمایه برای ساخت یک مستند توسط الیور استون درباره دونالد ترامپ و حاکمیت کنونی آمریکا سخن به میان آورده است؛ پیشنهادهایی که این کارگردان آمریکایی به آنها پاسخ روشنی نداده و استون همه چیز را به مشخص شدن جزئیات این فیلمها و مشورت با همکارانش در آمریکا موکول کرده است.
سی و ششمین جشنواره بین المللی فیلم فجر، با یک شگفتی روبه رو شد و الیور استون، کارگردان برجسته آمریکایی در این رویداد بین المللی سینمایی حضور یافت و یک کارگاه نیز برگزار کرد. استون فیلمسازی صاحب سبکی است که بارها مورد تحسین منتقدان قرار گرفته و برای فیلم «قطار نیمه شب» برنده اسکار بهترین فیلمنامه و برای فیلمهای «جوخه» و «متولد چهارم جولای» برنده دو اسکار بهترین کارگردان شده و به جز نامزدیهای متعددش برای اسکار است.
الیور استون در عین حال به عنوان یک فیلمسازی سیاسی مشهور است و درباره نیکسون، جان اف کندی و جورج دبلیو بوش، سه فیلم سینمایی Movie ساخته و به همین دلیل، دارای یک فیلمساز متکی بر نگاه مستقل و رویکردهای انتقاد نسبت به سیاستهای حاکم بر آمریکا شناخته میشود؛ هرچند برخی اعتقاد دارند نگاه سیاسی او نه متوجه حاکمیت آمریکا بلکه صرفاً متوجه جریان جمهوری خواه است و او هیچ گاه حب دموکرات را در فیلمهایش به شکلی که سراغ جمهوری خواهان میرود، نشانه نرفته است.
پیش از این، پسر او به ایران آمده بود و سپس به فاصلهای قابل توجه خودِ الیور استون با حضور در جشنواره بین المللی فیلم فجر، باعث شد تا اغلب رسانههای بزرگ جهانی نیم نگاهی به جشنواره داشته باشند و این جشنواره بیش از همه ادوار پیشین دیده شده و مورد نقد و بررسی قرار گیرد. در زمان حضور الیور استون در ایران، او به نقاط مختلفی دعوت شد که به برخی از آنها رفت و شماری از فیلمهای سینمایی و مستندها را تماشا کرد و برخی کوشیدند از این فرصت برای معرفی آثارشان نهایت بهره برداری را داشته باشند.
با این حال اتفاق مهمتر، پیشنهادهایی است که این کارگردان آمریکایی در تهران برای ساخت آثاری در آمریکا دریافت کرده است. بنا بر شنیدههای «تابناک»، یکی از مجموعههایی که پیش از این نیز قصد ارائه سفارش تولید فیلم سینمایی درباره یکی از رویدادهای خاورمیانه را به استون داشته، اما با مخالفت یکی از مسئولان کلیدی در آن مقطع مواجه شده، در پی ساخت فیلم سینمایی تازهای با این کارگردان است و در این زمینه، پیشنهاد تولید یک اثر تازه را به سرمایه گذاری این مجموعه ارائه کرده است.
همچنین یک مجموعه دیگر پیشنهاد تولید یک مستند درباره حاکمیت کنونی آمریکا و دونالد ترامپ Trump رئیس جمهور کنونی ایالات متحده را در زمان بازدید استون از تهران به این فیلمساز داده است؛ پیشنهادهایی که طبیعتاً با قیمت ارز در شرایط کنونی بسیار قابل توجه خواهد بود، اما به هر حال همکاری با الیور استون -سوای خروجی اثر و میزان اقبال بین المللی- یک موفقیت محسوب میشود و طبیعی است که هر مدیری بکوشد کل منابع در اختیارش را صرف دستیابی به چنین هدفی نماید.
الیور استون به هیچ یک از این پیشنهادها پاسخ روشنی نداده و ضمن استقبال از سرمایه گذاری طرفهای ایرانی در پروژههایش، تأکید کرده پس از مشخص شدنِ جزئیات پروژه و مشورت با دوستانش در آمریکا، درباره همکاری پاسخ قطعی میدهد و این درخواست کنندگان را به مدیر برنامههایش برای هماهنگی بیشتر ارجاع داده است. این مجموعهها تا اینجا سکوت کردهاند و ظاهراً سیاست آنها از این قرار است مستند فیلم های حوزه سرمایه گذاری که حتی در صورت قطعی شدنِ همکاری، برای جلوگیری از سنگ اندازیها، تا زمانی که خبر از رسانههای بین المللی سر در نیاورده، با چراغ خاموش پیش بروند.
گفتنی است، ایده همکاری با کارگردانهای بین المللی، در سالهای پیش از انقلاب نیز پیگیری شد و «ت مثل تقلب Cheat / F for Fake» به کارگردانی اورسن ولز کارگردان برجسته آمریکایی با سرمایه گذاری مشترک ایران و فرانسه ساخته شد که البته هیچ گاه اکران مناسبی نداشت و سرنوشت حقوق ایران در این اثر همچنان در پردهای از ابهام قرار دارد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
دیدگاه شما