انواع ریسک سرمایه گذاری
نرخ بازدهی رابطه مستقیم با میزان خطرات ذاتی سرمایه گذاری انجام شده دارد . به منظور درک انواع ریسک های سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه ، این نوع خطرات را از منظر مدیریت مورد ارزیابی قرار می دهیم .
ریسک سرمایه گذاری عمدتاً شامل :
* ریسک اعتباری
* ریسک تجاری
* ریسک نقدینگی
* ریسک ورشکستگی
* ریسک تورم
* ریسک نوسان نرخ بهره
* ریسک نوسان قیمت سهام
* ریسک سیاسی و اقتصادی و حاکمیت دولتی
* ریسک نرخ تبدیل ارز می باشد .
به هنگام مقایسه سرمایه گذاری های گوناگون هر چه خطرات و ریسک سرمایه گذاری بیشتر باشد ، انتظار بازدهی مورد انتظار بیشتر می باشد و یا به عبارت دیگر نرخ بازدهی رابطه مستقیم با میزان خطرات ذاتی سرمایه گذاری انجام شده دارد . به منظور درک انواع ریسک های سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه ، این نوع خطرات را از منظر مدیریت مورد ارزیابی قرار می دهیم .
1- ریسک اعتباری : توانایی قرض گیرنده در سررسید به بازپرداخت اصل و بهره وام دریافتی را تعیین می نماید . نظر به اینکه وام های کوتاه مدت دارای نرخ های بهره پایین تری از وام های بلند مدت می باشد ، لذا ریسک آن ها کمتر از وام های بلند مدت می باشد .
2- ریسک تجاری : تابعی است از :
الف - عدم اطمینان نسبت به تقاضای محصول ( شرایط رقابتی در صنعت )
ب - عدم اطمینان نسبت به تولید محصول از نظر تامین مواد اولیه ، تامین ارز و سایر امکانات مربوط به تولید
ج - ناشی از حجم هزینه های ثابت عملیاتی
بنابراین اولاً کالای بادوام نوسان تقاضای شدید دارد ، مانند اتومبیل که در حال رکود اقتصادی تقاضا برای آن شدیداً پایین می آید ، ثانیاً ممکن است تقاضا برای محصول مشکلی نداشته باشد بلکه عوامل مربوط به تولید باعث کاهش تولید و افزایش ریسک تجاری می شود مانند محل تامین مواد اولیه. چنانچه مواد اولیه را از خارج وارد کند ، این کار مستلزم تخصیص ارز بوده و تخصیص ارز نیز متاثر از سهمیه بندی ارزی و مسائل سیاسی کشور می باشد . گاهی محصولات تولیدی جزء محصولات راهبردی می باشد ؛ بدین معنی که دولت حتی در شرایط بحران نیز به آنان توجه کافی نموده و آن ها را در اولویت قرار می دهد ، مانند صنایع دارویی . بنابراین ، این گونه محصولات از ریسک کمتری برخوردارند . ضمناً هزینه های ثابت یک عامل اساسی در ریسک تجاری است ؛ زیرا موجب افزایش درجه اهرم عملیلتی می شود .
درجه اهرم عملیاتی ، درصد تغییر سود عملیاتی را نسبت به درصد تغییر تعداد واحدهای تولید شده و فروش رفته نشان می دهد .برای اندازه گیری ریسک تجاری می توان انواع ریسکهای سرمایهگذاری از انحراف معیار فروش ، تولید و سود عملیاتی ساله های قبل استفاده نمود .
3- ریسک نقدینگی : ریسک نقدینگی درجه سهولت تبدیل یک نوع طلب به وجوه نقد را بیان می دارد . هر چقدر یک مطلب سریع تر و نزدیک تر به قیمت واقعی به وجه نقد تبدیل شود ، ریسک نقدینگی آن کمتر می باشد .
4- ریسک مالی : ریسک مالی شامل ریسکی می باشد که شرکت با به کارگیری وام و بدهی ایجاد می کند . افزایش وام موجب افزایش درجه اهرم مالی شده و در نتیجه نوسان پذیری سود خالص بالاتر می رود . بنابراین ریسک مالی تابعی است از نسبت بدهی و حجم هزینه های ثابت مالی .
5- ریسک ورشکستگی : ریسک ورشکستگی تابعی است از ریسک تجاری و ریسک مالی ؛ یعنی ترکیبی از این دو نوع می تواند شرکت را به ورشکستگی بکشاند . به عبارت دیگر از بررسی میزان نوسان پذیری سود عملیاتی و هزینه های ثابت مالی می توان نتیجه گرفت که با بالا بودن این دو فاکتور ، ریسک ورشکستگی شرکت بالا خواهد رفت و طلبکاران با یک تاخیر زمانی موفق به دریافت طلب خود خواهند شد .
6- ریسک تورم : ریسک تورم به عدم اطمینان نسبت به سطوح نرخ بهره در سال های آینده و یا به اختلاف نرخ تورم واقعی از نرخ تورم مورد انتظار اطلاق می شود .
سرمایه گذاران قبل از سرمایه گذاری پیش بینی و انتظاراتی در مورد نرخ بهره در آینده و نرخ تورم مورد انتظار را در تصمیمات سرمایه گذاری خود دخالت می دهند . بدین ترتیب که سرمایه گذاران نرخ تورم را به نرخ بازده مورد توقع خود اضافه می کنند . در نتیجه در موقع ارزیابی ، با یک نرخ تنزیل بیشتری ، ارزش فعلی عایدات آتی را محاسبه می کنند و در صورت مثبت بودن خالص ارزش فعلی سرمایه گذاری را انجام می دهند .
ارزش فعلی سرمایه گذاری اولیه – ارزش فعلی عایدات آتی = خالص ارزش فعلی (NPV)
در رابطه با وام دهندگان نیز نرخ تورم مورد انتظار را به نرخ بهره مورد انتظار خود اضافه کرده و وام ها را بانرخ بیشتری اعطا می کنند ، لذا سرمایه گذاران مزبور متحمل ریسک تورم بیشتری می شوند .
7-ریسک نوسان نرخ بهره : ریسک نوسان نرخ بهره به نگرانی مربوط به سطح نرخ بهره آینده اطلاق می شود . ارزش سهام تابع دو چیز است :انواع ریسکهای سرمایهگذاری
الف - میزان سود و زیان و یا عایدات سهم
ب - نرخ تنزیل که برای محاسبه ارزش فعلی به کار می رود .
نرخ بهره در جامعه یکی از عوامل تعیین کننده نرخ تنزیل است و هر چه عمر یا سررسید سرمایه گذاری بیشتر باشد ریسک نوسان نرخ بهره بیشتر است . برای کاهش این نوع ریسک سرمایه گذاران باید به سرمایه گذاری کوتاه مدت با نرخ بازده بالاتر توجه نمایند .
8- ریسک نوسان قیمت سهام : این نوع ریسک به نوسان پذیری قیمت یک سهم در مقایسه با نوسان پذیری قیمت بقیه سهام توجه می کند ، یعنی حساسیت سهم مورد نظر ما به تغییرات شاخص کل قیمت سهام چگونه است . این حساسیت را با شاخصی به نام ″بتا″ اندازه گیری می کنند . بتا یک شاخص ریسک سیستماتیک است . اگر مساوی با یک باشد بدین معنی است که نوسان پذیری بازده سهم مشابه نوسان پذیری بازده کل سهام موجود در بازار است . اگر بتا بزرگ تر از یک باشد بدین معنی است که ریسک سیستماتیک شرکت نسبتاً بالاست و نوسان پذیری بازده سهام شرکت از نوسان پذیری بازده بقیه سهام در بازار بیشتر است . و اگر بتا کوچکتر از یک باشد ، نوسان پذیری بازده سهام شرکت مورد نظر کمتر از نوسان پذیری بقیه سهام در بازار است . ریسک سیستماتیک بیشتر مورد توجه سرمایه گذارانی است که یک مجموعه متنوعی از اوراق بهادار را خریداری می کنند ( یا اصطلاحاً پورتفوی نگهداری می کنند).
9- ریسک سیاسی و اقتصادی و حاکمیت دولتی : ریسک سیاسی و اقتصادی یک کشور به تمایل و یا امکان انجام بموقع تعهدات ، ریسک مربوط به اعمال حاکمیت دولت سرمایه پذیر ، شامل مصادره ها ، ملی شدن و سلب مالکیت اموال سرمایه گذار و همچنین تضمینات و قوانین دولتی و حکومتی ، با توجه به درجه یا رتبه بندی اعتباری یک کشور و میزان شفافیت اطلاعات نقش بسزایی در کاهش این نوع ریسک دارد . هر چه رتبه اعتباری کشوری بالاتر و شفافیت اطلاعات بیشتر باشد و قوانین و مقررات سرمایه گذاری خارجی ساده تر و روان تر باشد ، ریسک کمتر خواهد بود و از طرفی اطمینان در سرمایه گذاری در کشورهای رتبه بندی شده نسبت به کشورهای رتبه بندی نشده وجود دارد . در تمام انواع سرمایه گذاری خارجی این گونه ریسک را دولت سرمایه پذیر تقبل و تضمین می نماید و معمولاً سرمایه گذار متناسب با اعتبار دولت متقابل تضمین وی را به نرخ معینی بیمه می نماید .
10- ریسک نوسانات نرخ ارز : ریسک نوسانات نرخ ارز و یا تبدیل ارز به پول کشور به حجم ذخایر ارزی ، توان مالی دولت ، تراز پرداخت ها ، میزان تولیدات صنعتی ، حجم واردات و صادرات ، محدویت های ارزی ، قوانین و مقررات صادرات و واردات ، تسهیلات صادراتی و نهایتاً به موقعیت اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی کشور بستگی دارد .
آشنایی با ریسک و انواع آن
واژه لاتین ریسک که در زبان فارسی، از آن به مفهوم خطر نام برده میشود، یکی از بنیادیترین مفاهیم دنیای پول و تجارت است. به بیان انواع ریسکهای سرمایهگذاری ساده، مفهوم ریسک به معنی زیان احتمالی نهفته در هر نوع سرمایهگذاری است. با ورود به دنیای معاملهگری، اجتناب از ریسک غیرممکن میباشد و به منظور انجام محاسبات منطقی و سرمایهگذاری هوشمندانهتر، باید همیشه درصد مشخصی برای ریسک در نظر بگیریم. برخی افراد به اشتباه گمان میکنند که ریسک صرفاً به معنی نوسانات بازار یا حرکات قمارگونه برخی معاملهگران میباشد؛ در حالی که ریسک در اصلی ترین وجه خود، به عدم قطعیت اشاره میکند.
اهمیت تعیین ریسک
به همین جهت تمام کسانی که با تجارت سر و کار دارند، باید توجه ویژهای به آن داشته و مفهوم ریسک را به خوبی درک کنند زیرا، در غیر این صورت عواقب خطرناکی در انتظارشان خواهد بود. ریسک در داراییهای مختلف و همچنین برای مدیریت سرمایههای خرد و کلان، شامل مؤلفههای گسترده و متفاوتی میباشد اما، تمرکز مطلب فعلی بر توضیح مسائل مرتبط با ریسک برای سرمایه گذاران حقیقی در بازار سهام است. در واقع بسیاری باور دارند؛ به دلیل ماهیت بازار سرمایه که به طور ذاتی با پول و سفته بازی سر و کار دارد؛ درک عمیق این مفهوم، یکی از الزامات اساسی معاملهگری موفقیت آمیز در این بازار است.
انواع ریسک در بازار سهام
ریسک به انواع و اقسام مختلفی تقسیم میشود که ریسکهای بازار مالی را میتوان در دو دسته سیستماتیک و غیرسیتماتیک تقسیم بندی نمود.
ریسک سیستماتیک؛ مربوط به وقایع کلان اقتصادی، تحولات سیاسی و… بوده و مرتبط با صنعت یا شرکت خاصی نیست. بارزترین ویژگی این نوع از ریسک، غیر قابل پیش بینی بودن آن است زیرا مربوط به رخدادهای مهم و بزرگ در سطح کشور یا جهان میباشد که عموماً نتایج و تأثیرات نهایی این امور قابل پیشبینی و محاسبه نیستند. معاملهگران باید با درنظر داشتن رویکردهای تدافعی مشخص، همیشه آمادگی رویایی با چنین اتفاقاتی را داشته باشند، چون وقوع آنها در هر لحظه محتمل بوده و شدت و ضعف اثرات ناشی از این بحرانها نیز مشخص نیست. از نمونههای ریسک سیستماتیک، میتوان به تغییرات نرخ بهره، اثرات تورم، تحریمهای بین المللی، جنگ و… اشاره نمود.
ریسک غیر سیستماتیک؛ ناشی از رخدادهای داخلی بازار سهام نظیر شرایط صنعت، وضعیت کلی شرکت، تحرکات سهامداران عمده و… بوده و تا حد زیادی به واسطه دانش تحلیل بازار قابلیت پیش بینی دارد. در واقع می توان گفت، این اتفاقات با صنعت یا شرکت خاصی مرتبط بوده و معمولاً کل بازار را تحت تأثیر قرار نمیدهند. طی سالهای اخیر برخی از صنایع خاص، نقش مهمی در تأمین نیازهای درآمدی کشور ایفا نمودهاند و از همین روی سرمایه گذاران نسبت به اخبار و وقایع پیرامون این شرکتها، تمرکز و حساسیت بالایی دارند. کوچک ترین تغییرات در شرایط فعالیت آنها، از سوی فعالان بازار به دقت رصد شده و میتواند موجب نوسانات قیمتی شدید در ارزش سهام این شرکتها شود. از نمونه این مسائل، میتوان به بحث تعیین نرخ خوراک شرکتهای پتروشیمی در لوایح بودجهای اشاره نمود که قیمت سهام گروه محصولات شیمیایی را به وضوح تحت الشعاع قرار میدهد. تغییرات نرخ سوخت صنایع، قوانین مالیاتی شرکتها، تعرفههای صادرات و واردات، ترکیب هیئت مدیره و… مثالهایی برای ریسک غیر سیتماتیک هستند.
نحوه تعیین ریسک برای یک موقعیت معاملاتی
همانگونه که در مقاله قبلی نیز به آن اشاره شد، یکی از اصول قطعی و مرسوم انجام معاملات موفق در بازار سهام، تعیین ریسک پیش از ورود به معامله است. به منظور تعیین ریسک یک موقعیت معاملاتی در ابتدا باید مشخص کنیم که در هر انواع ریسکهای سرمایهگذاری معامله چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه، برای ما قابل تحمل و منطقی خواهد بود؟
مقدار ایدهآل و توصیه شده ریسک در هر معامله، بین ۱ تا ۳ درصد میباشد که در ابتدای شروع فرآیند معاملهگری توصیه میشود؛ از همان ۱ درصد یا حتی مقادیری کمتر شروع کنید. در کنار تعیین ریسک هر موقعیت معاملاتی، باید قوانینی برای محدودههای مجاز ریسک پذیری در دورههای زمانی مشخص نیز داشته باشید. به طور مثال باید بدانید که روزانه، هفتگی و ماهانه حداکثر چه مقدار پذیرش ریسک از نظر شما منطقی بوده و به بقای بلند مدت شما در بازار آسیبی نمیرساند. ممکن است یک معاملهگر، ریسک هر معامله را به درستی تعیین کرده و به آن پایبند باشد اما، این فرد در طول روز معاملات متعددی را انجام میدهد و در این مورد هیچگونه محدودیتی برای خود متصور نیست! فرض کنید چندین معامله او در طول یک روز، به صورت پشت سرهم با ضرر خاتمه یابند؛ عملاً در چنین شرایطی مدیریت سرمایه اعمال نشده و زیان سنگینی به حساب معاملاتی وارد آمده است. در نتیجه توصیه میشود که بر اساس مدیریت ریسک شخصی تمام جزئیات مربوط به ریسک معاملات خود را تعیین نموده و از این قوانین پیروی کنید.
پس از مشخص شدن درصد ریسک احتمالی، به منظور تعیین حجم مجاز معامله، باید به جزئیات استراتژی معاملاتی خود رجوع کرده و نقاط ورود و خروج و فاصله آنها نسبت به یکدیگر را محاسبه و بررسی کنیم. نحوه دقیق تعیین حجم معاملات و نقاط خروج، در مقالات آتی آسان بورس برای شما عزیزان، توضیح داده خواهد شد.
در ادامه برای درک بهتر نحوه تعیین ریسک، به یک مثال ساده توجه نمایید:
سرمایه گذار الف در حساب معاملاتی خود، ۱۰ میلیون تومان موجودی دارد. این شخص بر اساس استراتژی مدیریت ریسک، برای هر موقعیت معاملاتی ۳ درصد ریسک در نظر میگیرد. به عبارت دیگر، در صورتی که پیش بینی او از آینده این سهم اشتباه بوده باشد؛ نهایتاً با پذیرش ضرر ۳۰۰ هزار تومانی، سهام خود را به فروش خواهد رساند.
رعایت محدوده ریسک
برخی معاملهگران حین خروج از معامله، تعلل دارند و به امید بازگشت سهم به مدار صعودی، از بازار خارج نشده و گمان میکنند؛ با تحمل چند درصد زیان بیشتر، فرصت کسب سود مورد انتظارشان را خواهند داشت! اما منطق سرمایهگذاری در بازار سهام ایجاب میکند که به محدودههای ریسک پذیری خود پایبند باشیم زیرا ممکن است؛ هیچگاه بازگشتی رخ نداده و یک روند نزولی طولانی مدت به همراه صفهای فروش سنگین، موجب تقبل یک ریسک نامحدود صرفاً برای یک موقعیت معاملاتی شود.
در مقاله بعدی، در مورد مفهوم بازده و رابطه آن با ریسک صحبت خواهیم نمود تا، به عنوان یک معاملهگر سهام قادر به تعیین ریسک و بازده معاملات خود باشید.
انواع ریسک سرمایه گذاری؛ ۱۱ ریسکی که سرمایه شما را تهدید میکند
ریسک به زبان ساده احتمالی است قابل اندازهگیری از ارزش ازدسترفته یا بهدستنیامده. وقتی صحبت از سرمایه گذاری است ریسک عبارت است از عدم اطمینانی که در مورد بازدهی مورد انتظار یک سرمایهگذاری وجود دارد. پیش از اینکه بتوانید انواع ریسکهای سرمایهگذاری دربارهی سرمایهگذاری تصمیم بگیرید باید با انواع مختلف ریسک سرمایه گذاری آشنا باشید. برای همین در این مقاله میخواهیم به انواع متفاوت ریسک سرمایه گذاری اشاره کنیم.
ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk)
ریسک نرخ بهره احتمالِ افتِ ارزش اوراق بدهی با نرخ ثابت است که بر اثر افزایش نرخ تورم اتفاق میافتد. هر زمان که سرمایهگذاران اوراق بهاداری بخرند که سودی با نرخ ثابت دارد، سرمایهشان را در معرض ریسک نرخ بهره قرار دادهاند. این مسئله برای اوراق قرضه و همچنین سهام ممتاز مصداق دارد.
ریسک تجاری (Business Risk)
ریسک تجاری میزان ریسکی است که با اوراق بهادارِ به خصوصی مرتبط است. این ریسک را با نام ریسک غیرسیستماتیک نیز میشناسند که به ریسک مرتبط با صادرکنندهی به خصوص یک اوراق بهادار ارتباط دارد. به طور کلی همهی کسبوکارها در یک صنعت دارای نوع یکسانی از ریسک تجاری هستند. اما ریسک تجاری در مورد هر کسبوکار به احتمالِ ورشکستگیِ مالی صادر کنندهی سهم یا ورق قرضهی آن کسبوکار اشاره دارد. یک راه متداول برای اجتناب از ریسک غیرسیستماتیک ایجاد تنوع در سرمایهگذاری است؛ یعنی خرید سهم از صندوقهای سرمایهگذاری مشترکی که اوراق بهادار شرکتهای متنوع بسیاری را در سبد سرمایهگذاریشان دارند.
ریسک اعتباری (Credit Risk)
این ریسک به احتمال عدم توانایی صادرکنندهی اوراق قرضه برای پرداخت نرخ سود مورد انتظار و/یا بازپرداخت اصل پول اشاره میکند. معمولا هر چه ریسک اعتباری بالاتر باشد نرخ بهرهی اوراق نیز بالاتر خواهد بود.
ریسک مالیاتپذیری (Taxability Risk)
ریسک مالیاتپذیری به ریسک اوراق قرضهای اشاره دارد که در ابتدا با فرض معاف بودن از مالیات صادر میشوند اما ممکن است پیش از فرا رسیدن موعد سررسید، تغییر وضعیت بدهند و شامل پرداخت مالیات بشوند. از آنجا که اوراق قرضهی معاف از مالیات نرخ بهرهی پایینتری نسبت به انواع دیگر این اوراق دارند، دارندگان آنها در صورت بالفعل شدن ریسک مالیاتپذیری، بازدهی کمتری نسبت به حالت اولیه (معاف بودن از پرداخت مالیات) دریافت خواهند کرد.
ریسک استرداد (Call Risk)
ریسک استرداد مختص اوراق قرضه است و به احتمال استرداد اوراق قرضه پیش از موعد سررسید آن اشاره دارد. ریسک استرداد معمولا در کنار ریسک سرمایه گذاری مجدد مطرح میشود، که کمی بعد به آن میپردازیم، زیرا دارندهی اوراق قرضه در این مرحله باید بفهمد کدام سرمایهگذاری مقدار برابری سود و ریسک را برای او به همراه خواهد آورد. ریسک استرداد اغلب زمانی محتملتر است که نرخ تورم رو به کاهش باشد. در چنین شرایطی شرکتها سعی میکنند با جمعآوری اوراق قرضهی منتشر شدهشان و سپس انتشار اوراقی که نرخ بهرهی پایینتری دارند؛ پول کمتری از دست بدهند. در شرایط کاهش نرخ بهره سرمایهگذاران معمولا مجبورند ریسک بیشتری را برای بهدست آوردن جریانِ درآمدی یکسان با گذشته متحمل بشوند.
ریسک تورم (Inflationary Risk)
ریسک تورم یا ریسک قدرت خرید به احتمال کاهش ارزش یک دارایی یا درآمد بر اثر افت ارزش واحد پولی یک کشور اشاره دارد. به زبان دیگر ریسک تورم ریسک تورم اقتصادی در آینده است که طی آن قدرت خرید پول جاری که از یک سرمایهگذاری به دست میآید افت پیدا میکند. بهترین راه کاهش این ریسک سرمایه گذاری های سنجشپذیر (appreciable investments) مانند سهام یا اوراق قرضهی قابل تبدیل است که از نوعی مؤلفهی رشد برخوردارند که در طولانیمدت از تورم پیشی میگیرد.
ریسک نقدینگی (Liquidity Risk)
ریسک نقدینگی به این احتمال اشاره دارد که یک سرمایهگذار ممکن است در زمان مورد نیاز و به اندازهی کافی نتواند خرید یا فروش انجام بدهد زیرا در فرصتهای سرمایهگذاری برای خرید و فروش محدودیت وجود دارد. فروش املاک و مستغلات مثالی خوب برای تشریح ریسک نقدینگی هستند. برخلاف اوراق قرضهی دولتی یا سهام بلوچیپ (blue chip) که از شهرت و اطمینان شرکتهای معتبر و بزرگ برخوردار هستند و ریسک نقدینگی پایین دارند (به سرعت به فروش میروند) اغلب اوقات فروش املاک و مستغلات در لحظهی مورد نیاز، دشوار است.
ریسک بازار (Market Risk)
ریسک بازار یا ریسک سیستماتیک نوعی ریسک است که تمام اوراق بهادار را به شیوهای یکسان تحت تأثیر قرار میدهد. به زبان دیگر این ریسک در اثر عواملی به وجود میآید که نمیتوان آن را با تنوعبخشی به سرمایهگذاری کنترل کرد. این عوامل در حقیقت برآیند متغیرهای اقتصاد کلان هستند که خارج از کنترل سرمایهگذار است مانند: سیاستگذاری دولت، نرخ بیکاری، تغییرات نرخ ارز، تورم، تولید ناخالص ملی و … .
ریسک سرمایه گذاری مجدد (Reinvestment Risk)
در شرایط کاهش نرخ تورم، دارندگان اوراق بهادار که موعد سررسیدشان نزدیک است یا برای تحویل اوراق بدهی احضار شدهاند، با انتخابی سخت برای سرمایهگذاری روی اوراقی روبهرو هستند که بتوانند نرخ بهرهای مساوی یا بیشتری از اوراق تحویلشده برایشان به ارمغان بیاورد. برای این منظور آنها غالبا مجبورند اوراقی را خریداری کنند که مانند گذشته سود عایدشان نمیکنند؛ مگر اینکه ریسک اعتباری یا ریسک بازار بیشتری را متحمل شوند و اوراقی را خریداری کنند که از اعتبار کمتری برخوردارند.
این شرایط به ریسک سرمایه گذاری مجدد معروف است: این ریسک در شرایطی به وجود میآید که در آن کاهش نرخ تورم به افت ارزش پولِ به دست آمده از یک سرمایهگذاری منتهی میشود و موجب میشود که اصل و سود سرمایه مجددا با نرخ بهرهای کمتر سرمایهگذاری شود.
ریسک اجتماعی، سیاسی، قانونگذاری (Social/Political / legislative Risk)
ریسک مرتبط با احتمال دولتی شدن صنایع، اعمال نامطلوب حکومت یا تغییرات اجتماعی که به از دست رفتن ارزش منجر بشود ریسک اجتماعی یا سیاسی نامیده میشود. ریسکهای قانونگذاری مرتبط با نرخهای بهره نیز میتوانند جزءِ ریسکهای قانونگذاری به حساب بیایند.
ریسک نرخ ارز (Currency/Exchange Rate Risk)
ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تبدیل واحد پول به یک واحد پولی دیگر است. نوسانات دائمی نرخ ارز خارجی که سرمایهگذاری در آنجا انجام شده در برابر نرخ پول داخلی ممکن است ارزش یک دارایی را با ریسک بالاتری روبهرو کند. برای سرمایهگذاری در کشورهای خارجی نیاز است این تفاوت نرخ ارز در دو کشور مد نظر قرار بگیرد. این ریسک به خصوص زمانی افزایش مییابد که واحد پول کشوری به خصوص به مقدار قابلتوجه افت پیدا کند، در این حالت تمام سرمایهگذاریهای خارجی انجامشده در آن کشور نیز دستخوش این افت خواهند شد. به همین منوال در صورتی که واحد پول کشور یک سرمایهگذار افت کند سرمایهگذاری خارجی برای او سودآور خواهد بود.
قابل درک است که ریسک نرخ ارز برای سرمایهگذاریهای کوتاهمدت، بیشتر است زیرا در آنها فرصتی برای جبران ضررها در طول زمان وجود ندارد.
آشنایی با ریسک و انواع آن
واژه لاتین ریسک که در زبان فارسی، از آن به مفهوم خطر نام برده میشود، یکی از بنیادیترین مفاهیم دنیای پول و تجارت است. به بیان ساده، مفهوم ریسک به معنی زیان احتمالی نهفته در هر نوع سرمایهگذاری است. با ورود به دنیای معاملهگری، اجتناب از ریسک غیرممکن میباشد و به منظور انجام محاسبات منطقی و سرمایهگذاری هوشمندانهتر، باید همیشه درصد مشخصی برای ریسک در نظر بگیریم. برخی افراد به اشتباه گمان میکنند که ریسک صرفاً به معنی نوسانات بازار یا حرکات قمارگونه برخی معاملهگران میباشد؛ در حالی که ریسک در اصلی ترین وجه خود، به عدم قطعیت اشاره میکند.
اهمیت تعیین ریسک
به همین جهت تمام کسانی که با تجارت سر و کار دارند، باید توجه ویژهای به آن داشته و مفهوم ریسک را به خوبی درک کنند زیرا، در غیر این صورت عواقب خطرناکی در انتظارشان خواهد بود. ریسک در داراییهای مختلف و همچنین برای مدیریت سرمایههای خرد و کلان، شامل مؤلفههای گسترده و متفاوتی میباشد اما، تمرکز مطلب فعلی بر توضیح مسائل مرتبط با ریسک برای سرمایه گذاران حقیقی در بازار سهام است. در واقع بسیاری باور دارند؛ به دلیل ماهیت بازار سرمایه که به طور ذاتی با پول و سفته بازی سر و کار دارد؛ درک عمیق این مفهوم، یکی از الزامات اساسی معاملهگری موفقیت آمیز در این بازار است.
انواع ریسک در بازار سهام
ریسک به انواع و اقسام مختلفی تقسیم میشود که ریسکهای بازار مالی را میتوان در دو دسته سیستماتیک و غیرسیتماتیک تقسیم بندی نمود.
ریسک سیستماتیک؛ مربوط به وقایع کلان اقتصادی، تحولات سیاسی و… بوده و مرتبط با صنعت یا شرکت خاصی نیست. بارزترین ویژگی این نوع از ریسک، غیر قابل پیش بینی بودن آن است زیرا مربوط به رخدادهای مهم و بزرگ در سطح کشور یا جهان میباشد که عموماً نتایج و تأثیرات نهایی این امور قابل پیشبینی و محاسبه نیستند. معاملهگران باید با درنظر داشتن رویکردهای تدافعی مشخص، همیشه آمادگی رویایی با چنین اتفاقاتی را داشته باشند، چون وقوع آنها در هر لحظه محتمل بوده و شدت و ضعف اثرات ناشی از این بحرانها نیز مشخص نیست. از نمونههای ریسک سیستماتیک، میتوان به تغییرات نرخ بهره، اثرات تورم، تحریمهای بین المللی، جنگ و… اشاره نمود.
ریسک غیر سیستماتیک؛ ناشی از رخدادهای داخلی بازار سهام نظیر شرایط صنعت، وضعیت کلی شرکت، تحرکات سهامداران عمده و… بوده و تا حد زیادی به واسطه دانش تحلیل بازار قابلیت پیش بینی دارد. در واقع می توان گفت، این اتفاقات با صنعت یا شرکت خاصی مرتبط بوده و معمولاً کل بازار را تحت تأثیر قرار نمیدهند. طی سالهای اخیر برخی از صنایع خاص، نقش مهمی در تأمین نیازهای درآمدی کشور ایفا نمودهاند و از همین روی سرمایه گذاران نسبت به اخبار و وقایع پیرامون این شرکتها، تمرکز و حساسیت بالایی دارند. کوچک ترین تغییرات در شرایط فعالیت آنها، از سوی فعالان بازار به دقت رصد شده و میتواند موجب نوسانات قیمتی شدید در ارزش سهام این شرکتها شود. از نمونه این مسائل، میتوان به بحث تعیین نرخ خوراک شرکتهای پتروشیمی در لوایح بودجهای اشاره نمود که قیمت سهام گروه محصولات شیمیایی را به وضوح تحت الشعاع قرار میدهد. تغییرات نرخ سوخت صنایع، قوانین مالیاتی شرکتها، تعرفههای صادرات و واردات، ترکیب هیئت مدیره و… مثالهایی برای ریسک غیر سیتماتیک هستند.
نحوه تعیین ریسک برای یک موقعیت معاملاتی
همانگونه که در مقاله قبلی نیز به آن اشاره شد، یکی از اصول قطعی و مرسوم انجام معاملات موفق در بازار سهام، تعیین ریسک پیش از ورود به معامله است. به منظور تعیین ریسک یک موقعیت معاملاتی در ابتدا باید مشخص کنیم که در هر معامله چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه، برای ما قابل تحمل و منطقی خواهد بود؟
مقدار ایدهآل و توصیه شده ریسک در هر معامله، بین ۱ تا ۳ درصد میباشد که در ابتدای شروع فرآیند معاملهگری توصیه میشود؛ از همان ۱ درصد یا حتی مقادیری کمتر شروع کنید. در کنار تعیین ریسک هر موقعیت معاملاتی، باید قوانینی برای محدودههای مجاز ریسک پذیری در دورههای زمانی مشخص نیز داشته باشید. به طور مثال باید بدانید که روزانه، هفتگی و ماهانه حداکثر چه مقدار پذیرش ریسک از نظر شما منطقی بوده و به بقای بلند مدت شما در بازار آسیبی نمیرساند. ممکن است یک معاملهگر، ریسک هر معامله را به درستی تعیین کرده و به آن پایبند باشد اما، این فرد در طول روز معاملات متعددی را انجام میدهد و در این مورد هیچگونه محدودیتی برای خود متصور نیست! فرض کنید چندین معامله او در طول یک روز، به صورت پشت سرهم با ضرر خاتمه یابند؛ عملاً در چنین شرایطی مدیریت سرمایه اعمال نشده و زیان سنگینی به حساب معاملاتی وارد آمده است. در نتیجه توصیه میشود که بر اساس مدیریت ریسک شخصی تمام جزئیات مربوط به ریسک معاملات خود را تعیین نموده و از این قوانین پیروی کنید.
پس از مشخص شدن درصد ریسک احتمالی، به منظور تعیین حجم مجاز معامله، باید به جزئیات استراتژی معاملاتی خود رجوع کرده و نقاط ورود و خروج و فاصله آنها نسبت به یکدیگر را محاسبه و بررسی کنیم. نحوه دقیق تعیین حجم معاملات و نقاط خروج، در مقالات آتی آسان بورس برای شما عزیزان، توضیح داده خواهد شد.
در ادامه برای درک بهتر نحوه تعیین ریسک، به یک مثال ساده توجه نمایید:
سرمایه گذار الف در حساب معاملاتی خود، ۱۰ میلیون تومان موجودی دارد. این شخص بر اساس استراتژی مدیریت ریسک، برای هر موقعیت معاملاتی ۳ درصد ریسک در نظر میگیرد. به عبارت دیگر، در صورتی که پیش بینی او از آینده این سهم اشتباه بوده باشد؛ نهایتاً با پذیرش ضرر انواع ریسکهای سرمایهگذاری ۳۰۰ هزار تومانی، سهام خود را به فروش خواهد رساند.
رعایت محدوده ریسک
برخی معاملهگران حین خروج از معامله، تعلل دارند و به امید بازگشت سهم به مدار صعودی، از بازار خارج نشده و گمان میکنند؛ با تحمل چند درصد زیان بیشتر، فرصت کسب سود مورد انتظارشان را خواهند داشت! اما منطق سرمایهگذاری در بازار انواع ریسکهای سرمایهگذاری سهام ایجاب میکند که به محدودههای ریسک پذیری خود پایبند باشیم زیرا ممکن است؛ هیچگاه بازگشتی رخ نداده و یک روند نزولی طولانی مدت به همراه صفهای فروش سنگین، موجب تقبل یک ریسک نامحدود صرفاً برای یک موقعیت معاملاتی شود.
در مقاله بعدی، در مورد مفهوم بازده و رابطه آن با ریسک صحبت خواهیم نمود تا، به عنوان یک معاملهگر سهام قادر به تعیین ریسک و بازده معاملات خود باشید.
ریسک مالی چیست؛ آشنایی با انواع ریسک مالی در بازار ارز دیجیتال
در بین بازارهای مالی سراسر دنیا، دنیای ارز دیجیتال یکی از بازارهای محبوب برای سرمایهگذاری است. اما بدلیل نوسانات بسیاز زیاد این بازارها، ریسک مالی در بازار ارز دیجیتال و خطر از دست دادن سرمایه نیز به مراتب نسبت به سایر بازارها بیشتر است.
در این مقاله از والکس، سعی داریم انواع ریسک مالی در بازار ارز دیجیتال را به اختصار بررسی کنیم.
ریسک مالی چیست؟
ریسک مالی به ریسکی گفته میشود که خطر از دست دادن پول یا هر سرمایه ارزشمند دیگری در آن وجود داشته باشد. نکته مهم این است که ریسک مالی و خطر از دست دادن سرمایه به معنای ضرر قطعی نیست، در واقع، این ریسک خطری است که ممکن است در آینده رخ بدهد و به آن ریسک ذاتی آن بازار میگویند.
تمامی بازارهای مالی این ریسک ذاتی را در خود دارند. بنابراین هر سرمایهگذاری در معرض این ریسکها قرار دارد.
انواع ریسک مالی
در ادامه، ۸ نوع ریسک مالی را با هم بررسی میکنیم.
۱. ریسک سرمایهگذاری
این مدل ریسک رابطه مستقیم با تبادل و سرمایهگذاری دارد و بازارهایی که اساس آنها تبادل مالی و داد و ستد است، شامل این مدل ریسکها میشوند. مانند پلتفرم ترید ارز دیجیتال که به صورت P2P (کاربر به کاربر) فعالیت میکنند. اعتبارسنجی این بازارها قبل از شروع هر گونه فعالیتی، از جمله نکات مهم برای مدیریت ریسک سرمایهگذاری است.
۲. ریسک بازاری
این مدل از ریسک همراه با سرمایه یا مال ارزشمند به وجود میآید و ارتباط مستقیم با تغییر نرخ یا قیمت دارد.
به عنوان مثال اگر شخصی بیت کوین یا هر رمزارز دیگری را خریداری کند بدلیل نوسانات موجود در بازار رمزارزها، در معرض ریسک بازار قرار دارد.
ریسک بازاری در دنیای رمزارزها بیشتر از نوع ریسک مستقیم است. مثلاً ممکن است بعد از خرید بیت کوین ناگهان و خارج از انتظار ما، قیمت بیت کوین کاهش پیدا کند و در کمتر از چند دقیقه متضرر شویم.
مدیریت ریسک بازاری کاملاً در اختیار شخص سرمایهگذار است اما سختیهایی نیز در این بین وجود دارد. به عنوان مثال ممکن است افت نرخ بیت کوینی که خریداری کرده باشیم بیشتر از مقدار پیشبینی شده ما باشد. بنابراین برای مدیریت چنین شرایطی باید از قبل برنامهای برای جلوگیری از متضرر شدن داشته باشیم.
۳. ریسک نقدینگی
فرض کنیم شخصی ۵۰۰ واحد از یک ارز دیجیتال را به نرخ هر واحد ۳ دلار خریداری کرده باشد. اینکه ارز دیجیتال خریداری شدهی وی با چه سرعتی به فروش میرسد و نقد میشود، از جمله ریسکهای نقدشوندگی است.
ممکن است حتی تغییری در نرخ ارز خریداری شده رخ ندهد اما سایر معاملهگران حاضر به خرید یا فروش این ارز با نرخ ۳ دلار نیستند و نقدشوندگی این ارز سختتر از قبل خواهد شد.
برای مدیریت این ریسک بهتر است همواره بازار ارز موردنظر خود را رصد و از تحلیل و هدفگذاری غافل نشویم.
۴. ریسک اعتباری
گاهی اوقات برای ما پیش آمده است انواع ریسکهای سرمایهگذاری که مبلغی را به شخصی قرض دادهایم اما آن شخص هرگز پول ما را پس نداده است. یا در مثالی دیگر، دوستی از ما تقاضای مبلغی پول کرده است اما ما مطمئن نیستیم که این شخص توان بازپرداخت مبلغ را دارد یا خیر. به این شرایط ریسک اعتباری میگویند. در بازار رمزارزها این مدل ریسک بر خلاف تصور عموم کاربران، استفاده زیادی دارد.
بیشتر سرمایهگذارانی که به تازگی وارد بازار ارزهای دیجیتال شدهاند، در این زمینه تجربه کافی ندارند و ترجیح میدهند سرمایههای خود را در اختیار تریدری حرفهای قرار دهند. بررس اینکه آیا این شخص قادر به بازگرداندن اصل سرمایه آنها و رساندن سود موردنظر آنها باشد، از جمله ریسکهای اعتباری در بازار ارزهای دیجیتال به شمار میرود.
۵. ریسک عملیاتی
این مدل از ریسک در واقع به شرایطی اطلاق میشود که بدلیل اشتباه انسانی، بلایای طبیعی یا حتی کلاهبرداری و دزدی، سرمایه و ارزش آن مال از بین میرود. ممکن است شرکتی از سرمایه و ارزش خود در فعالیتهای فاسد اقتصادی مانند پولوشویی استفاده کند. چنین ریسکهایی به از بین رفتن تقریباً صددرصدی ارزش آن سرمایه منجر خواهند شد و شرکتهای بزرگی را به نابودی خواهد کشاند.
۶. ریسک روان شناختی
در تمام مراحل زندگی ما انسانها، احساسات تاثیر فراوانی در تصمیمگیریهای ما دارند. هر چقدر هم تجزیه و تحلیل انجام دهیم و تلاش کنیم منطقی با شرایط برخورد کنیم، باز هم نقش احساسات در تصمیمگیریهایمان را نمیتوانیم انکار کنیم.
اما وقتی بحث پول در میان باشد، این احساسات تاثیرات بیشتری بر روی ما خواهند گذاشت. سقوط یا رشد ناگهانی و بسیار زیاد یک ارز مثل بیت کوین، هیجانات درونی ما را به جنب و جوش انداخته و دوست داریم سریعاً تصمیمی در خصوص رسیدن به سود یا جلوگیری از ضرر انجام دهیم.
این مدل ریسک را ریسک روان شناختی میگویند. مدیریت این نوع ریسک کاملاً به خود سرمایهگذار بستگی دارد؛ اینکه برای چنین روزهایی، برنامهریزی داشتهایم یا نه و اینکه تا چه حدی در کنترل احساسات و رفتارهای هیجانی خود موفق بودهایم.
۷. ریسک سازگاری
برای تمامی وب سایتها، موسسات، بانکها، شرکتها و هر سازمانی که در زمینه مالی فعالیت میکند، قوانین و آیین نامههای قضائی در نظر گرفته شده است که عدم رعایت آنها میتواند مشکلات جدی برای سرمایهگذاران ایجاد کند.
بیشتر این سازمانها قوانین سفت و سختی برای سازگاری با آیین نامهها برای خود در نظر گرفتهاند؛ مانند احراز هویت از مشتریهای خود یا قوانین ضد پولشویی و سختگیریهای مالی.
۸. ریسک سیستمی
افتادن مهرههای دومینو را در نظر بیاورید، با افتادن اولین مهره، سایر مهرهها نیز به طبع آن سقوط خواهند کرد. ریسک سیستمی دقیقاً مشابه رفتار مهرههای دومینو است.
ممکن است بی ثباتی و هرج مرج در یک بازار مالی، یک شرکت بزرگ سرمایهگذاری و یا یک بانک بزرگ، زمینهساز فروپاشی یک اقتصاد مالی گردد.
فرض کنید دو یا سه مورد از بانکهای دولتی یک کشور اعلام ورشکستکی کنند، در اینصورت هرج و مرج بوجود آمده در نظام اقتصادی آن کشور به حدی خواهد بود که ممکن است بسیاری از شرکتها و سازمانهای دیگر را نیز درگیر و باعث انواع ریسکهای سرمایهگذاری رکود اقتصادی شدید و حتی تعطیلی بسیاری از کارخانهها و شرکتها شود.
صحبت پایانی
مدیریت احساسات و رفتارهای هیجانی ما، شناخت و استفاده از تحلیل های تکنیکال مختلف مانند سطوح مقاومتی و حمایتی تاثیر بسزایی در جلوگیری از ضرر ما در بازارهای مالی خواهد داشت.
بررسی دقیق وایت پیپر رمزارزهای جدید و شناسایی شرکتهای سرمایهگذار این بازار، به ما این امکان را میدهد که ریسک مالی در بازار ارز دیجیتال را بهتر مدیریت کنیم. همچنین داشتن برنامه و هدف مشخص نیز در کاهش ریسک مالی در بازار ارز دیجیتال و جلوگیری از متضرر شدن ما بسیار سودمند خواهد بود.
از نظر شما کدام ریسک بیشترین تاثیر را در تصمیمگیری برای سرمایهگذاری دارد؟
دیدگاه شما