مدیریت سرمایه چیست؟
برای اینکه بتوانیم سرمایه خود را افزایش دهیم، نیاز به سرمایهگذاری بیشازپیش حس میشود. برای موفقیت در سرمایهگذاری نیز باید با واژه مدیریت سرمایه آشنا شوید. بازار سرمایه به دلیل رشدهای خود در سالهای اخیر با استقبال بیشتری روبرو شده است. افراد با هر سطح از دانش وارد بازار میشوند و علاقه آنها به معاملات فردی است.
بازار سرمایه برای ورود نیاز به آموزش دارد و لازم است با قواعد بازار، انواع تحلیل، نحوه معاملات و … آشنا شوید. در صورت ورود بدون آگاهی، به دلیل پیچیده بودن این بازار با مشکلات جدی مواجه خواهید شد. مدیریت سرمایه عامل اصلی ماندگاری افراد در بازار است. افزایش سرمایه نیز ارتباط مستقیم با این مفهوم دارد. در ادامه به توضیح این مبحث خواهیم پرداخت.
مدیریت سرمایه چیست؟
به زبان ساده مدیریت سرمایه را میتوان دانش و مهارت سرمایهگذاری، با ریسک حداقلی و کسب بیشترین بازده بیان کرد. مدیریت سرمایه با نام مدیریت ریسک نیز شناخته میشود. حفظ سرمایه و کنترل ریسک، هدف اصلی مدیریت سرمایه است. به تدریج افزایش سرمایه نیز بهواسطه مدیریت درست داراییها حاصل میشود.
فاکتورهایی چون سن، میزان سرمایه، هدف نهایی و … در سبک سرمایهگذاری و متعاقبا میزان بازده موثر هستند. در واقع با انتخاب استراتژی مناسب و مدیریت سرمایه، شما میتوانید از گزند زیانهای سنگین در امان باشید.
با پیشبینی حد ضرر معاملات و استفاده از تحلیلهای کاربردی مانند تحلیل بنیادی، ارتباط با افراد باتجربه بازار، دریافت آموزشهای صحیح و بهکارگیری آنها در روند معاملات، با مدیریت داراییهایتان و از طرفی مدیریت ریسک و خطرات احتمالی میتوانید تصمیمات درست بگیرید. با پرورش دادن علم و تجربه خود، مدیریت سرمایه درست را پیادهسازی کنید و در آینده به دنبال افزایش سرمایه و کسب سودهای بیشتر باشید.
لازم به ذکر است که افرادی که به دنبال مدیریت سرمایه خود هستند و دانش و زمان کافی لازم را ندارند، میتوانند از صندوقهای سرمایهگذاری که از مدیرو تیم سبد گردان حرفهای تشکیلشده استفاده کنند. اگر شما مبالغ بالایی برای سرمایه گذاری دارید، میتوانید از تیمهای سبدگردان اختصاصی استفاده کنید.
پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه
با وجود اینکه راهکار مشخص و ثابتی برای مدیریت سرمایه وجود ندارد، اما برای انجام محاسبات درست و پیشبینیهای لازم، شاخصهای پرکاربردی برای مدیریت درست سرمایه وجود دارند که باید مورد بررسی قرار گیرند. از جمله این عوامل میتوان به ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه اشاره کرد.
در ادامه به توضیح این موارد خواهیم پرداخت و لازم است بدانید که این مراحل به غیر از مورد آخر باید قبل از سرمایهگذاری بررسی شوند.
1. ریسک
یکی از مفاهیم اصلی بازار سرمایه ریسک است. در واقع در معاملات شما، همواره باید درصدی برای ریسک در نظر گرفته شود. با تعیین میزان ریسک و ضرر مشخص برای هر معامله، شما میتوانید تصمیم منطقیتر و با دید بازتری بگیرید. تعیین میزان ریسک، یکی از رایجترین روشها است. پایبندی به حد ضرر تعیین شده از سمت معاملهگر نیز مهم است.
طمع در برخی مواقع باعث زیانهای بیشتر و طولانیتر خواهد بود. پس برای انجام یک معامله پیش از هر چیز با توجه به سبک معاملاتی و میزان سود مورد نظر، میزان حد ریسک یا ضرر مشخصی قرار خواهیم داد.
2. بازده
بازده نیز مانند ریسک درصدی دارد که از قبل میتوان تا حدودی آن را پیشبینی کرد. در واقع به منفعت حاصل از معاملات، بازده گفته میشود. بازده با توجه به مواردی از قبیل استراتژی معاملاتی، میزان سرمایه، میزان ریسک و … متغیر است. هرچه مدیریت سرمایه بهتر و تجربه بیشتر باشد، بازده مورد نظر افزایش خواهد داشت. بازده قابل قبول به مواردی مانند سبک سرمایهگذاری، ریسک، نرخ بهره و تورم، ماهیت دارایی و هزینههای معاملات مرتبط است.
3. حجم معاملات
تعداد سهمهای خریداریشده توسط سرمایهگذاران، حجم معاملات نامیده میشود. واحد شمارش داراییها در بازارهای مختلف، متفاوت است. با تقسیم دارایی بر قیمت واحد هر سهم، حجم معاملات آن سهم در بازارهای مالی مشخص میشود. در واقع تعیین حجم معاملات نسبت به میزان ریسک ضروری است. ورود با حجم بالا همانطور که ریسک بالاتری دارد امکان ضرر بیشتری نیز خواهد داشت.
یکی از روشهای مرسوم این است که، تمام دارایی در یک سهم سرمایهگذاری نشود و با خرید از سهمهای متفاوت، تعیین حد ضرر برای آنها و خروج به موقع، میتوانید تنها بخشی از سرمایه را در ریسک قرار دهید. با این کار هم بازده تصمیمات مختلف را دریافت میکنید و هم در زمان اشتباه و زیان تمام سرمایه خود را از دست نمیدهید.
4. نسبت بازده به ریسک
یکی دیگر از شاخصهای مهم و کابردی، نسبت بازده به ریسک است. بررسی این مورد در واقع نشاندهنده این است که در ازای تحمل این حجم از ریسک، چه میزان سود دریافت میکنم. با تقسیم بازده مورد انتضار بر ریسک، میتوانید در هر بازه عدد مشخصی داشته باشید که کمترین مقدار مجاز برای محاسبه آن عدد 1 است. در واقع در مقطعهای مختلف میزان ریسکپذیری در بدترین حالت، باید برابر بازده احتمالی باشد.
این شاخص باعث کنترل کردن رفتارهای هیجانی میشود و به ما اجازه نمیدهد در زمانهایی که سود لازم را کسب نمیکنیم، اقدام به انجام معامله بیارزش کنیم. در اینکه ریسک بالاتر سود بالاتر به همراه دارد شکی نیست، اما این در زمانی است که همهچیز درست پیشبینیشده و با اتکا بر مهارت و تجربه باشد. در غیر اینصورت با زیانهای سنگین همراه خواه بود. در نتیجه سودهای خیلی بزرگ، انتخابی درست و منطقی نیستند و ممکن است زیانهای جبرانناپذیری داشته باشند.
5. نسبت افت به سرمایه
در واقع اختلاف سطح دارایی قبلی و بعد از معاملات زیانده، نسبت افت سرمایه را مشخص میکند. به تعریفی دیگر، میزان افت قیمت سهم را در یک بازه زمانی نسبت افت به سرمایه مینامند. به دلیل انجام معاملات ناموفق یا زیانده، میزان دارایی کاهش مییابد و این در صورتی اتفاق میافتد که معاملهگران موفق و با تجربه از گزند زیانهای بزرگ در امان هستند.
باید همواره به این مسئله دقت داشته باشیم که ماندگاری در بازار رکن اول است و پسازآن تعیین درصد ریسک مجاز برای هر معامله باید به فکر درآمدهای بیشتر باشیم. سودهای دورهای که در پایان منجر به زیان بزرگ شوند اصلا پیشنهاد نمیشود.
عوامل تاثیر گذار در مدیریت سرمایه
روشهای متعددی برای مدیریت سرمایه وجود دارد که در ادامه به توضیح بعضی از آنها خواهیم پرداخت:
شناخت از بازار مورد نظر
شناخت و داشتن اطلاعات کافی برای سرمایهگذاری در هر بخشی لازم است. بازار سرمایه، بازاری پیچیده است که از چند حیث باید مورد بررسی قرار گیرد. لازمه ورود و موفقیت در این بازار آموزش دیدن و توانایی تحلیل است. پس با توجه به بازار دلخواه خود آموزش ببینید و اطلاعات کسب کنید.
سیستم معاملاتی مناسب خود را انتخاب کنید
با توجه به شخصیت و سبک معاملاتی خود، یک استراتژی معاملاتی مناسب انتخاب کنید و بر اساس آن پیش روید. روحیات افراد، میزان دارایی، هدف و … از عواملی است که میتواند در انتخاب استراتژی موثر باشد.
از رفتارها و تصمیمات هیجانی و بدون منطق دوری کنید چرا که برای شما زیان به همراه دارند و در مواقع زیان اعتماد به نفس خود را حفظ کنید.
تنوع سبد دارایی
سبد سرمایهگذاری متنوع برای خود بسازید تا بتوانید ریسک را کاهش دهید و در صورت زیان یک حوزه، بخشهای دیگر زیان نکنند و به اصل سرمایه خدشهای وارد نشود.
چند توصیه مهم و کاربردی دیگر برای مدیریت بهتر سرمایه
- مهمترین رکن، ماندگاری در بازار است و در مراحل بعد باید به فکر کسب سود باشیم.
- در صورت سرمایهگذاری در چند بخش، حداقل ریسک را میان حوزههای مختلف تقسیم کنید.تعیین درصد ریسک مجاز برای هر معامله
- در صورت علاقه به دریافت سودهای کلان باید ریسک زیانهای جبرانناپذیر را بپذیرید.
- در محاسبه نسبت بازده به ریسک حداقل مقدار مجاز عدد یک است.
- حداکثر میزان ریسک تعیینشده برای هر معامله باید 3 درصد باشد.
- قبل از شروع هر معاملهای باید ریسک و بازده مورد نظر آن معامله را بررسی کنید.
- میزان حد ضرر باید مشخص باشد و به آن پایبند باشید.در صورت وجود چند معامله زیان ده باید به معاملات خود پایان دهیم و به دنبال استفاده از استراتژی بهتری باشیم.
استراتژیهای موجود در مدیریت سرمایه
با توجه به روحیات شخص و میزان ریسکپذیری، میتوان سه استراتژی برای مدیریت سرمایه بیان کرد. در ادامه به توضیح آنها خواهیم پرداخت:
1. استراتژی محتاطانه
در این سبک افراد به امنیت سرمایه خود فکر میکنند و دید بلندمدت دارند. ریسکپذیری این معاملات بسیار پایین است و نوسانات بازار تاثیر چندانی بر آن ندارد. صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت نمونهای از این سبک از معاملات هستند.
2. استراتژی تهاجمی
سرمایهگذاران در این سبک سود بالا را مدنظر دارند. دید آنها کوتاهمدت است. در کنار پذیرش ریسک بالا به دنبال سود بالا هستند و برای این افراد خریدوفروش سهام یا سرمایهگذاری در صندوقهای سهامی میتواند جذاب باشد.
3. استراتژی پوششی
این سبک از سرمایهگذاری متعادل است و در بین دو سبک دیگر قرار میگیرد. تنوع این نوع از استراتژیها بسیار بالاست و نمیتوان تعریف دقیقی برای آنها بیان کرد. روشهای مختلفی برای کنترل ریسک و بازده در بازههای زمانی متفاوت وجود دارد، که فعالان حرفهای بازار از آنها استفاده میکنند.
سخن آخر
برای انجام یک سرمایهگذاری موفق نیاز به مدیریت سرمایه خود داریم. مدیریت سرمایه در واقع بررسی عوامل مختلف برای جلوگیری از زیان و کسب سود است، که به بقا سرمایه ما کمک میکند.
میزان ریسک و بازده قبل از انجام هر معاملهای باید بررسی شود.
سودهای نجومی و علاقه به کسب آنها، در مواردی باعث زیانهای سنگین میشود. هرچه میزان سود بالاتر باشد میزان ریسک بیشتری باید متحمل شویم. تشکیل سبدی متنوع از سهامهای مختلف به کاهش زیان ما کمک میکند. برای مدیریت سرمایه لازم است استراتژی خاص خود را انتخاب کنید و به آن پایبند باشیم.
فرمول محاسبه ریسک ورشکستگی در بورس
محاسبه ریسک ورشکستگی یکی از مهمترین بحث های مدیریت سرمایه است و هر معامله گر حرفه ای باید با آن آشنا باشد. در واقع از طریق مدیریت سرمایه و کنترل ریسک به مدت طولانی می توانیم در بازار سرمایه پوزیشن های خوب را شناسایی کرده و کسب سود کنیم.
تریدرهای حرفه ای ریسک معاملاتی را در هر روز و هر ماه محاسبه می کنند. البته بیشتر معامله گرها اطلاعی از ریسک ورشکستگی ندارند و محاسبه آن از مهمترین فاکتور های مدیریت سرمایه است. Risk of ruin یعنی در اثر ضرر در معاملات سرمایه خود را از دست بدهید و دیگر نتوانید معامله کنید. کمتر دیده می شود که میزان این ریسک ۱۰۰ درصد باشد زیرا دیده نشده است تریدری منتظر بماند تا آخرین دینار را هم از دست بدهد.
ریسک ورشکستگی چیست؟
محاسبه ریسک ورشکستگی یا Risk of ruin یکی از مهمترین فاکتور ها برای جلوگیری از دست دادن سرمایه است. معامله گری کار پر ریسکی است. بیشتر افرادی که به این کار روی می آورند با شکست مواجه می شوند و مقدار زیادی پول از دست می دهند.
معامله گران موفق معتقد هستند علت شکست بیشتر تریدر ها به خاطر عدم اطلاع از این موضوع کلیدی یعنی ریسک ورشکستگی است. یک معامله گر بعد از از دست دادن درصدی از سرمایه اش دیگر دست به معامله نمی زند و شروع به تصحیح استراتژی معاملاتی می کند. به این درصد از سرمایه ریسک ورشکستگی می گوییم.
در واقع اگر طبق استراتژی معاملاتی و با استفاده از مدیریت سرمایه معامله می کنید و با شکست مواجه می شوید، بنابراین لازم است تا Risk of ruin را محاسبه کنید.
راه های جلوگیری از رسیدن به ریسک ورشکستگی
معامله گران حرفه ای اجازه نمی دهند مقدار ریسک ورشکستگی از ۲۵ تا ۳۰ درصد بیشتر شود. کم کردن ریسک معاملاتی روزانه تا ۱ الی ۲ درصد روشی برای کاهش میزان Risk of ruin می باشد. دقت داشته باشید ریسک معاملاتی روزانه را کاهش دهید نه میزان ریسک در هر معامله را.
توصیه می شود معامله گرهای حرفه ای ریسک معاملاتی روزانه شان ۲ درصد و مبتدی ها ۱ درصد و حتی کمتر از آن باشد.
میزان Risk of ruin خود را محاسبه کنید
فرمول ریسک ورشکستگی توسط Perry Kaufman منتشر شده است. میزان Risk of ruin باید بین تعیین درصد ریسک مجاز برای هر معامله ۰ تا ۰٫۵ درصد باشد. از نظر علم ریاضی ممکن است درصد Risk of ruin عدد صفر هم باشد. اما هدف ما رسیدن به مقدار ریسک کمتر از ۰٫۵ درصد است.
بنابراین حتما توصیه می شود ابتدا ریسک ورشکستگی را محاسبه کنید و بعد از آنکه مطمئن شدید میزان آن از ۰٫۵ درصد کمتر است شروع به معامله کنید. Risk of ruin با علامت ROR نمایش داده می شود.
به فرمول زیر توجه کنید.
محاسبه ROR در ریسک ورشکستگی
- ROR = Risk of Ruin یا همان ریسک ورشکستگی
- W = درصد موفقیت یا Win
- L = درصد شکست یا Loss
- U = تعداد معاملاتی که پشت سر هم ضرر ده بوده اند و منجر به Max Drow Down شده است
به مثال زیر دقت کنید :
فرض کنید در یک حساب مقدار $Max Drow Down = 30 باشد و درصد موفقیت ۶۰% است. می خواهیم محاسبه کنیم آیا یک درصد ریسک در هر معامله مناسب است یا نه؟
محاسبه ریسک ورشکستگی با فرض Max Drow Down = دلار ۳۰
اگر در مثال بالا مقدار ریسک معاملاتی را به ۱۰% افزایش دهیم، Risk of ruin برابر است با:
محاسبه ریسک ورشکستگی با افزایش ریسک معاملاتی
چنانچه در فرمول بالا می بینید با افزایش ۱۰ درصد ریسک، احتمال ریسک ورشکستگی ۳۰ درصد افزایش یافته است.
برای اینکه احتمال ورشکستگی به صفر برسد باید کارهای زیر را انجام دهید :
- اصلاح کردن استراتژی با هدف بیشتر شدن احتمال موفقیت و دقیق شدن سیستم
- افزایش نسبت سود به ضرر بنابراین تعداد معاملات سود ده بیشتر از معاملات ضرر ده است
- کاهش ریسک معاملاتی در هر ترید
سیستم مدیریت ریسک و سرمایه چه مزایایی دارد؟
آموزش مدیریت ریسک و سرمایه از مهمترین دوره های آموزش بورس است. آموزش محاسبه ریسک معاملاتی و ریسک ورشکستگی می تواند درصد موفقیت معامله گران را افزایش دهد. برای یادگیری مدیریت سرمایه نیازی به دانستن تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی نمی باشد.
هر معامله گری که تجربه خرید و فروش در بازار بورس و سرمایه را داشته باشد می تواند در دوره های آموزشی مدیریت ریسک شرکت کند. داشتن یک سیستم مدیریت سرمایه به شما کمک می کند تا کیفیت استراتژی معاملاتی و عملکردتان را بررسی کنید. این سیستم بسته به روحیات هر شخص، حجم معاملات مجاز را تعیین می کند و در اختیار تریدر ها قرارمی دهد.
یک سیستم مدیریت ریسک شرایط ورود به معامله را بررسی می کند و اگر معامله مورد نظر خارج از اصول از پیش تعیین شده باشد اجازه معامله کردن را به تریدر نمی دهد. بنابراین سیستم مدیریت سرمایه کاملا بر اساس عملکرد واقعی و روحیات تریدر طراحی شده است و هدف آن کنترل سرمایه موجود در معاملات به صورت علمی و اصولی است.
به یاد داشته باشید با رعایت اصول ساده مدیریت ریسک، استراتژی معاملاتی خود را بهبود بخشید تا به طور مداوم در بازار بورس و فارکس فعالیت کنید.
اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟
یکی از مباحث همیشگی در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال، مفهوم «مدیریت ریسک» است. همه متخصصان سرمایهگذاری و همه مقالات آموزشی، بر این نکته تأکید دارند که: ریسک معاملات خود را مدیریت کنید. اگر تنها اندکی با ارزهای دیجیتال آشنا باشید، متوجه میشوید که چرا مدیریت ریسک تا این حد در این حوزه مهم است.
دنیای ارزهای دیجیتال دنیای نوسان، اتفاقات ناگهانی، هیجان، اضطراب و خطر است. قیمت این داراییهای نوظهور و دوستداشتنی بهطور لحظهای تغییر میکند و این ویژگی (دست کم در زمان فعلی) اجتنابناپذیر است. چنین نوسان قیمتی میتواند فرصت خوبی برای کسب سود باشد و ارزش سرمایه شما را در مدتزمان کوتاهی چند برابر کند؛ اما به همان اندازه هم میتواند خطرناک باشد و ارزش این سرمایه را از نصف هم کمتر کند.
قسمت بد ماجرا این است که ما معمولاً اخبار زیادی از پولدارشدن افراد در دنیای ارزهای دیجیتال میشنویم؛ اما اخبار مربوط به ضررها و بر باد رفتن سرمایهها کمتر پوشش داده میشود. به همین دلیل، برخی ممکن است بیگدار به آب بزنند و خطرپذیری را با بیاحتیاطی اشتباه بگیرند. خطرپذیری یکی از ویژگیهای اصلی برای معامله ارزهای دیجیتال است؛ اما بیاحتیاطی، خیر.
در این مقاله که به کمک مطلبی از وبسایت بایننس آکادمی گردآوری شده، بر روی یکی از فاکتورهای اساسی مدیریت ریسک، یعنی «تعیین اندازه موقعیت معاملاتی» تمرکز میکنیم و به شما آموزش میدهیم که چگونه ضررهای احتمالی را به حداقل برسانید.
اندازه موقعیت معاملاتی یا «پوزیشن سایز» (Position Size) بهبیان ساده میزان سرمایهای است که یک معاملهگر با آن قصد ورود به یک معامله را دارد.
معاملهگران زیادی وجود دارند که اصلاً به تعیین اندازه موقعیت فکر نمیکنند و یا با یک حجم تصادفی از سرمایه وارد معامله میشوند؛ اما حقیقت این است که تعیین اندازه موقعیت یکی از بخشهای مهم ترید اصولی است. اگر قصد شروع معاملات پیشرفته و مارجین ارزهای دیجیتال را دارید و یا اگر از راهبردهای معاملاتی خود راضی نیستید، پیشنهاد میکنیم تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
در این مقاله سعی شده است تمام مفاهیم بهبیان ساده برای همه معاملهگران توضیح داده شود؛ اما کاربرد اصلی تعیین اندازه موقعیت معاملاتی، در معاملات مارجین و قراردادهای آتی است.
اولین گام، مدیریت احساسات است
شاید این بخش بهاندازه بخشهای پیش رو فنی نباشد، اما بهاندازه همان بخشهای فنی مهم است. از آنجا که ریسک مالی همیشه در معاملات ارزهای دیجیتال وجود دارد، ممکن است ناخودآگاهتان برای فرار از این ریسکها، احساسات فریبندهای را در شما برانگیزد. نکتهای که باید مدنظر داشته باشید این است که این احساسات لزوماً صحیح نیستند. در واقع، جملههای انگیزشی مانند «انرژی هیچوقت دروغ نمیگوید» و «به ناخودآگاه خود اعتماد کنید» و جملاتی از این قبیل، حداقل در این مورد کارساز نیستند.
شما باید بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که تصمیمات شما را تحتتأثیر قرار دهند. بهترین روش برای دستیابی به این هدف، رسیدن به یک مجموعه از قوانین و پایبندی به آنهاست. بهبیان دیگر، شما باید یک «سیستم معاملاتی» دقیق برای خود تنظیم کنید و تا حد ممکن به آن پایبند باشید.
سیستم معاملاتی شما در مواقع حساس به کمکتان میآید و شما را از تصمیمگیریهای عجولانه و هیجانی بازمیدارد. این سیستم معاملاتی دو هدف دارد:
۱. ریسک معاملات شما را مدیریت میکند.
۲. به شما کمک میکند از تصمیمات و اقدامات غیرضروری اجتناب کنید.
تا به اینجا متوجه شدیم که داشتن یک سیستم معاملاتی دقیق برای موفقیت در معاملات مهم است؛ اما حال سؤال این است که این سیستم بر چه اساسی باید تنظیم شود؟ معیارها و متغیرهای آن کداماند؟ هنگام تنظیم این سیستم چه نکاتی را باید در نظر گرفت؟
اگر قرار است ما به سیستمی برسیم که قابلاعتماد باشد و بتوان در مواقع حساس به آن پایبند بود، این سیستم باید دقت بالایی داشته باشد؛ در غیر این صورت ما را به سمت شکست سوق خواهد داد.
موارد زیادی از جمله افق سرمایهگذاری، میزان سرمایه و تحمل ریسک وجود دارد که دراینباره به ما کمک میکنند؛ اما از بین همه آنها، تمرکز ما در این مقاله روی موضوع تعیین اندازه موقعیت معاملاتی برای هر معامله است. تعیین اندازه موقعیت معاملاتی با تحمل ریسک در ارتباط است و باعث میشود شما بیش از حد معقول ضرر نکنید.
برای تعیین اندازه موقعیت معاملاتی یا همان پوزیشن، ابتدا باید سه متغیر دیگر را محاسبه و تعیین کنید. این سه متغیر عبارتاند از: «اندازه حساب معاملاتی»، «ریسک حساب معاملاتی» و «ریسک معامله». پس از طی این مراحل، نوبت به تعیین اندازه موقعیت میرسد.
تعیین اندازه موجودی معاملاتی
موجودی معاملاتی یا اندازه حساب (Account Size) شما سرمایه در دسترسی است که قصد دارید آن را به یک استراتژی معاملاتی خاص اختصاص دهید. ممکن است این مسئله خیلی بدیهی به نظر برسد؛ اما عنوانکردن آن خالی از لطف نیست. موجودی معاملاتی شما همه سرمایهای که در قالب بیت کوین (یا هر ارز دیجیتال دیگری) دارید نیست.
بهعنوان مثال، فرض کنیم شما مقداری بیت کوین در یک کیف پول سختافزاری دارید و قصد دارید از آن بهعنوان سرمایهگذاری بلندمدت استفاده کنید. این دارایی مسلماً بخشی از سرمایه معاملاتی شما به حساب نمیرود.
منظور ما از موجودی معاملاتی، تنها آن بخشی از سرمایه است که قصد دارید از آن فقط در معامله استفاده کنید. بنابراین سبد سرمایهتان را تقسیمبندی کنید و تنها بخشی از آن که قصد دارید به معامله اختصاص دهید را بهعنوان موجودی معاملاتی خود در نظر بگیرید.
تعیین ریسک موجودی معاملاتی
اگر شما ۱۰۰ دلار موجودی برای معامله داشته باشید، در هر معامله چقدر جای ضرر برای خود میگذارید؟ به عبارت دیگر، در هر معامله باید چقدر از این ۱۰۰ دلار را وارد بازی کنید؟
مرحله دوم، تعیین ریسک حساب است. این مرحله شامل تصمیمگیری در مورد درصدی از سرمایه معاملاتی است که مایلید در یک معامله واحد روی آن ریسک کنید.
در مورد تعیین ریسک حساب، قوانین از پیش تعیینشدهای وجود دارد. برای مثال در دنیای امور مالی سنتی، قانونی به نام «قانون ۲ درصد» وجود دارد که عنوان میکند معاملهگران نباید بیش از ۲ درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازند.
البته همان طور که اشاره کردیم، قانون ۲ درصد بیشتر در بازارهای مالی سنتی به کار میرود. حقیقت این است که این قانون برای بازار ارزهای دیجیتال خیلی مناسب نیست. ارزهای دیجیتال ویژگیهایی دارند که آنها را از بازارهای مالی سنتی متمایز میکند. به همین دلیل، بهتر است که در مورد قانون ۲ درصد برای معامله ارزهای دیجیتال تجدیدنظر کنیم.
قانون ۱ درصد
دو دلیل وجود دارد که ثابت میکند قانون ۲ درصد برای معاملات ارزهای دیجیتال مناسب نیست. اول اینکه این راهبرد معمولاً برای سرمایهگذاریهای نسبتاً بلندمدت مناسب است؛ حال آنکه معاملات ارزهای دیجیتال معمولاً کوتاهمدت هستند و ممکن است تنها یک تا چند روز به طول بینجامند. علاوه بر آن، این قانون معمولاً مناسب داراییهایی است که نوسان کمتری دارند؛ اما میدانیم که ارزهای دیجیتال داراییهای پرنوسانی هستند.
بنابراین اگر قصد دارید معاملات فعالتری انجام دهید و یا اگر تازهوارد هستید، اتخاذ یک رویکرد محتاطانهتر را به شما پیشنهاد میکنیم. برای مثال، بهتر است که این قانون را به قانون ۱ درصد تغییر دهید.
قانون ۱ درصد حکم میکند که نباید بیش از یک درصد از حساب خود را در یک معامله، در معرض ریسک قرار دهید. البته این به این معنا نیست که باید تنها با ۱ درصد از حساب خود وارد معاملات شوید؛ بلکه به این معنی است که اگر ایده معاملاتی شما اشتباه بود و حد ضررتان نقض شد، باید فقط ۱ درصد از حساب خود را از دست بدهید. بهعبارت دیگر، ضرر شما مطابق با این قانون باید برابر با ۱ درصد حساب معاملاتیتان باشد، نه کل مبلغی که وارد معامله کردهاید.
برای تکمیلکردن بحث تعیین ریسک، دو پیشنهاد را با شما مطرح میکنیم:
- پیشنهاد میکنیم درصد ریسک ثابتی را برای حسابهای معاملاتی خود منظور کنید. پیشتر عنوان کردیم که شما مختارید درصدهای ثابتی مانند قانون ۲ درصد یا قانون ۱ درصد را به میل خود تغییر دهید؛ اما پیشنهاد میکنیم هر درصدی را که انتخاب میکنید، از همان برای همه معاملات خود استفاده کنید. اینکه در یک معامله از ریسک ۱ درصدی استفاده کنید و در معامله بعدی از ریسک ۵ درصد، روش جالبی نیست.
- شما این امکان را دارید که از معادلهای ریالی بهجای درصدها برای تعیین ریسک حساب خود استفاده کنید. برای مثال ممکن است دوست نداشته باشید که تحت هیچ شرایطی، بیش از یک میلیون تومان ضرر کنید. در این صورت، اندازه حساب شما هیچوقت نباید بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان باشد. تا زمانی که اندازه حساب شما ۱۰۰ میلیون تومان یا کمتر باشد، ریسک حسابتان نیز یک درصد یا کمتر خواهد بود.
تعیین ریسک معامله
تا به اینجا با اندازه حساب و روش تعیین ریسک حساب آشنا شدیم. مرحله بعدی، تعیین ریسک معامله است. تعیین ریسک معامله یک پیشنیاز کلیدی دارد: مشخصکردن زمانی که ایده معاملاتی ما از اعتبار ساقط میشود.
فراموش نکنید که اشتباه و ضرر، بخش جداییناپذیر معاملات (بهخصوص در دنیای ارزهای دیجیتال) است. حتی بهترین معاملهگران هم همیشه درست پیشبینی نمیکنند. نکته جالب این است که معاملهگرانی وجود دارند که پیشبینیهای اشتباهشان بیشتر از پیشبینیهای درست آنهاست، اما باز هم به نسبت سایرین بیشتر سود میکنند. چنین چیزی چطور ممکن است؟ همه اینها بهدلیل مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن است.
هر ایده معاملاتی باید یک نقطه ابطال داشته باشد. نقطه ابطال آنجایی است که میگوییم: «ایده اولیه ما اشتباه بود و باید از این موقعیت خارج شویم تا جلوی ضرر بیشتر را بگیریم». در سطح عملی، این نقطه همان جایی است که باید سفارش حد ضرر (Stop-Loss) خود را در آن تنظیم کنیم.
تعیین حد ضرر علاوه بر اندازه حساب معاملاتی و ریسک حساب، به قیمت ارز دیجیتال موردنظر هم بستگی دارد. باید با محاسبات و تحلیلهایی که انجام میدهید متوجه شوید که اگر بازار چند درصد مخالف پیشبینی شما حرکت کند، ضرر شما از ۱ درصد حسابتان بیشتر خواهد شد. بهعبارت دیگر، تعیین این نقطه مبتنی بر استراتژیهای معاملاتی شخصی شما و تنظیمات خاصی است که استفاده میکنید.
حد ضرر را میتوان بر اساس تحلیل تکنیکال و پارامترهای آن از جمله منطقه حمایت و مقاومت تعیین کرد. همچنین میتوان از اندیکاتورها، ساختار کلی بازار یا هر چیز دیگری برای تعیین آن استفاده کرد.
برای تعیین ریسک معامله هیچ روشی وجود ندارد که پاسخگوی همه موقعیتها باشد. خودتان باید تصمیم بگیرید که کدام راهبرد، مناسب سبک معاملاتی شماست و نقطه ابطال یا حد ضرر را بر اساس آن تعیین کنید.
محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی
حالا با همه پیشنیازهای لازم آشنا شدهاید و میتوانیم بهسراغ محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی برویم.
برای توضیح بهتر این مسئله، میتوانیم از مثالهای عددی کمک بگیریم. فرض میکنیم یک حساب ۵٬۰۰۰ دلاری داریم (تعیین موجودی معاملاتی). قرار شد که از قانون ۱ درصد استفاده کنیم و بیش از ۱ درصد از اندازه حساب خود را به خطر نیندازیم (تعیین ریسک حساب). با این اوصاف، ما نباید در این معامله بیش از ۵۰ دلار ضرر کنیم.
فرض کنید بر اساس تحلیلها، حد ضرر (یا نقطه ابطال) معامله خود را جایی تنظیم کردهایم که اگر بازار ۵ درصد مخالف پیشبینی ما حرکت کند، ۵۰ دلار ضرر میکنیم. بهعبارت دیگر، ۵ درصد اشتباه در ایده معاملاتی ما، با یک درصد از کل حسابمان برابر میشود. حال چکیده این اطلاعات به شرح زیر است:
برای محاسبه اندازه موقعیت کافی است اندازه حساب را در ریسک حساب ضرب و نتیجه را بر نقطه ابطال تقسیم کنیم. بنابراین فرمول تعیین اندازه موقعیت به این صورت خواهد بود:
نقطه ابطال / (ریسک حساب*اندازه حساب) = اندازه موقعیت
حال میتوانیم با استفاده از همین فرمول، اندازه موقعیت را برای مثال عنوانشده محاسبه کنیم.
۱٬۰۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
بنابراین اندازه موقعیت مناسب برای این معامله، ۱٬۰۰۰ دلار است.
با دنبالکردن این راهبرد و خروج در نقطه ابطال، میتوانید از یک ضرر بالقوه و بسیار بزرگتر مصون بمانید. البته پیشنهاد میکنیم برای افزایش دقت این مدل، کارمزدهایی که باید پرداخت کنید و همچنین لغزش احتمالی قیمت را نیز در نظر بگیرید؛ علیالخصوص اگر قصد معامله یک ابزار مالی با نقدشوندگی (لیکوییدیتی) پایینتر را دارید [لغزش (slippage) به تغییرات قیمتی گفته میشود که از زمان فعالشدن سفارش تا زمان انجام آن اتفاق میافتد].
بهعنوان نکته پایانی مقاله و برای اطمینان از درک آن، قصد داریم همین مثال را با تغییر یکی از متغیرها دوباره محاسبه کنیم. برای مثال بیایید نقطه ابطال را به ۱۰ درصد افزایش دهیم و با ثابت در نظر گرفتن سایر متغیرها، دوباره این محاسبه را انجام دهیم.
۵۰۰ = ۰.۱ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
دیدید که با دو برابر کردن ریسک معامله، اندازه موقعیت به نصف کاهش یافت. بنابراین اگر بخواهیم ریسک معامله خود را بالا ببریم، باید دستکم اندازه موقعیت را کاهش دهیم تا با یک ضرر چشمگیر مواجه نشویم و از سرمایه خود محافظت کنیم.
همچنین میتوانیم اندازه حساب خود را نصف کنیم تا ببینیم چه اتفاقی میافتد (برای محک زدن اطلاعات خود، پیشنهاد میکنیم پیش از مطالعه ادامه مطلب، پیشبینی کنید که با نصفکردن اندازه حساب، چه اتفاقی برای اندازه موقعیت خواهد افتاد؟ آیا اندازه موقعیت بزرگتر میشود یا کوچکتر؟)
۵۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۲٬۵۰۰ )
منطقی است که با کمکردن اندازه حساب، اندازه موقعیت کوچکتر خواهد شد. ما در این مثال اندازه حساب را نصف کردیم و همان طور که میبینید، اندازه موقعیتمان هم به نصف کاهش یافت.
سخن پایانی
برخلاف تصور بسیاری از افراد، محاسبه اندازه موقعیت دلبخواهی نیست و روش خاص خود را دارد. این مورد هم باید در کنار اندازه حساب، ریسک حساب و حد ضرر، پیش از ورود به معامله تعیین شود.
همچنین بخش مهمی از این راهبرد، اجرای صحیح آن است. پیشنهاد ما این است که به هیچ عنوان اندازه موقعیت یا حد ضرر را در طول معامله تغییر ندهید. بهعبارت دیگر، به راهبرد اولیه و سیستم معاملاتی خود وفادار باشید.
در نهایت، فراموش نکنید که بهترین راه برای یادگیری مدیریت ریسک، تمرین است. تمام چیزی که ما در این مقاله پوشش دادیم، در سطح تئوری بود. تبدیل این اطلاعات به مهارت عملی، برعهده خود شماست. بنابراین پیشنهاد میکنیم دفعه بعدی که قصد ورود به یک معامله جدید را داشتید، آموزههای این مقاله را یادآوری کنید و سعی کنید با تکرار آنها، به مهارت لازم در این خصوص دست یابید.
مدیریت ریسک و سرمایه در بازار فارکس
در این مقاله شما را با چگونگی و نحوه مدیریت سرمایه و ریسک در فارکس آشنا خواهیم کرد. همه ما کم وبیش با مفهوم مدیریت ریسک در زندگی آشنایی داریم. اما این اصطلاح ریسک در کنار واژه بازده معنا و مفهوم پیدا خواهد کرد و معامله گری که در بازارهای سرمایه به معامله میپردازد با هر دوی این عوامل سر و کار خواهد داشت. بسیاری افراد بهمحض شنیدن کلمه ریسک به یاد خطر می افتند و آن را بهنوعی معادل با خطر کردن میپندارند. آنها دوست دارند تا جایی که امکان دارد از ریسک کردن پرهیز کنند.
ریسک در معامله به چه معناست؟
به بیشترین مبلغی که یک معامله گر و یا یک سرمایه گذار در طول معامله ضرر می کند، در واقع ریسک گفته میشود. پس توصیه می شود اگر قصد سرمایه گذاری را داشتید، بیشتر از ۳ درصد آن را در معامله ریسک نکنید. به گونه ای باشد که اگر قرار است در معامله دچار ضرر و زیان بشوید، زیر ۳ درصد باشد و پیش از آن که به موضوع میزان پولی که در طول معامله و در بازار خرید و فروش فارکس کسب میکنید، فکر کنید.
بهتر است نسبت به ریسک های فارکس آگاهی کافی داشته باشید و دیگر آن که به چه میزان میتوان در مدیریت آن موفق عمل کرد. به همین منظور با مدیریت خود و سرمایه ای که دارید میتوانید با کمترین استرس معامله خود را آغاز کرده و آگاهانه عمل خواهید کرد. به همین دلیل است که مدیریت و محاسبه ریسک نه تنها در بازار فارکس، بلکه در هر تجارت و کسب و کاری از اهمیت بسیاری برخوردار است.
مدیریت ریسک در فارکس به چه صورت است؟
مدیریت ریسک در واقع به این معناست که حداکثر ریسکی که شما در هر معامله ای بر عهده گرفته و در بر می گیرید. ریسک در واقع نشان دهنده تفاوت بین انتظارات واقعی فرد و بازده واقعی می باشد و به صورت ریسک احتمالی و شانسی است. به عبارتی سرمایه گذار اگر بخواهد در بازارهای مالی بازده بیشتری را هدف گذاری کند، بالطبع باید ریسک بیشتری را هم متحمل شود.
مدیریت ریسک در فارکس
قوانینی برای مدیریت ریسک
برای آنکه یک معامله گر بتواند به جای اجتناب از ریسک آن را بپذیرد، باید قوانینی را برای خود وضع نماید. مدیریت ریسک و کنترل آن مسأله پیچیده ای نیست و با انجام کارهایی ساده میتوان بهخوبی بر آن تسلط یافت. تا جایی که با انجام ریسک های منطقی موفقیت در زندگی و سودآوری در معامله گری نصیبمان خواهد شد.
آموزش مدیریت ریسک در فارکس
سعی کنید در هر معامله ای که انجام می دهید از تعیین حد ضرر و زیان استفاده کنید. خوب است بدانید که معامله و تجارت همانند یک ماراتون است. تاجرانی در آن موفق خواهند بود که در مدیریت ریسک تجاری خود به خوبی عمل کرده. آموزش مدیریت ریسک در فارکس را به خوبی آموخته باشد و در رابطه با بازار آگاهی کافی داشته باشند. این را هم بدانید در صورتی که ریسک زیادی نداشته باشید سود زیادی را هم به دست نخواهید آورد.
در صورتی که در طول معامله آرامش نداشته و دچار شک و تردید شدید بهتر است از ادامه معامله صرف نظر کرده تا دچار ضرر و زیان نشوید، داشتن آرامش و سلامت عقل در بازار تبادلات ارزها از اهمیت بسیاری برخوردار است پس در صورتی که نمی توانید احساسات خود را کنترل کنید بهتر است مدتی از معامله دور بمانید، انجام هر معامله ای همچون بازار فارکس با فراز و نشیب های بسیاری همراه است و ممکن است طبق خواسته شما پیش نرود پس بهتر است ریسک ها ممکن را محاسبه کنید تا دچار ضررهای احتمالی نشوید.
مدیریت ریسک
در بازار مالی هیچوقت تمام معاملات، با سود بسته نمیشود . با تجربه ترین معامله گران نیز ، معاملات خود را با ضرر می بندند .
سود و ضرر دو قسمت جدانشدنی بازار است ، که در کنار هم باعث رشد و پیشرفت شما می شود.(با رعایت مدیریت ریسک)
اما مسیر موفقیت که یک معامله گر مبتدی را در مسیر حرفه ای شدن قرار میدهد ، نکته های ریز در رابطه با ستاپ معاملاتی ، میزان WinRate ستاپ ، مدیریت مالی و مدیریت ریسک است .
سپس با مشخص کردن میزان winrate نوع ستاپ معاملاتی که انتخاب می کنید ، مشخص کنید چه میزان ریسک نسبت به کل حساب خود در آن معامله باید داشته باشید .
جدا از میزان winrate ، با توجه به تایم معاملاتی که انتخاب میکنید ، باید میزان ریسک معامله خود را تنظیم کنید .
این اصل در معامله گری بسیار مهم است .
به صورتی که بسیاری از معامله گران با تجربه ، اصل مدیریت مالی و مدیریت ریسک را نیاز بقا در بازار میدانند .
ولی کمتر جایی از این اصل به درستی صحبت می شود و یا آموزش داده می شود . معمولا این اصل با تجربه و ضرر در طول بازار یاد گرفته می شود .
در این مقاله و با این آموزش می توانید بدون ضرر کردن ، از ابتدا سابقه کاری خود با ریسک ثابت معامله کنید .
** دانلود فایل اکسل مدیریت ریسک **
نحوه محاسبه ریسک ثابت
در بازار فارکس این کار به وسیله یک ماشین حساب دقیق حساب میشود .
همچنین میزان لورج در فارکس معمولا ثابت است و از داخل بروکر تنظیم می شود .
به طوری که چه فاصله استاپ تا نقطه ورود شما 10 پیپ باشد چه 50 پیپ ، شما دقیقا در نظر میگیرد که چه درصدی از کل حساب خود را ریسک کنید .
بعد از این محاسبه توسط ماشین حساب مخصوص ، میزان حجم مورد نظر را درگیر معامله می کنید .
در فارکس ، معمولا میزان لورج ثابت است و معامله گران با توجه به ستاپ معاملاتی و winrate معامله خود ، میزان ریسک را در نظر می گیرند .
اما در بازار کریپتو کارنسی ، لورج معاملات فیوچر متفاوت است . همین امر باعث میشود بسیار از معامله گران مبتدی نتوانند با ریسک ثابت تمام معاملات خود را دقیق حساب کنند .
اهرم تغییر لورج در جلو چشم معامله گران قرار دارد و همبن امر ، باعث میشود معامله گران برای تغییر میزان لورج ، نتوانند احساسات خود را کنترل کنند .
همچنین در کنار معاملات فیوچر ، از معاملات اسپات نیز استفاده میکنند که این امر باعث میشود نحوه تفاوت محاسبه حجم درگیر با لورج و حالت اسپات را دقیق حساب نکنند .
اما یک معامله گر دقیقا باید بداند که با توجه به ستاپ معاملاتی ، دقیقا چه میزان ریسک در معامله خود داشته باشد . چه استاپ این معامله در فاصله یک درصدی باشد چه 5 درصدی و یا حتی متفاوت تر .
این امر ، در نهایت منجربه این می شود که با کسب سودهای متوالی ولی با یک اشتباه در یک معامله که منجربه ضرر شود ، از حد مورد انتظار ، ضرر بیشتری اتفاق بیافتد .
خطر لیکوئید شدن
لیکوئید شدن یا call margin ، کلمه بسیار ترسناکی است .
بسیار از معامله گران در مسیر معاملات خود ، لیکوئید شدن را تجربه می کنند .
دسته دیگر از ترس لیکوئید شدن وارد معاملات فیوچر نمیشوند ، یا معاملات short نمیگیرند . و یا فقط در بازارهای صعودی در بازار هستند و معاملات اسپات انجام می دهند .
اما اگر شما بتوانید مفهوم لورج و ریسک ثابت را درک کنید ، دیگر در معاملات خود خطر لیکوئید شدن را نخواهید داشت .
این آموزش در آکادمی سرمایه دیجیتال در تمامی دوره ها داده می شود تا معامله گران بتوانند با خیال راحت و طبق اصول وارد معامله شوند .
اگر شما با ریسک ثابت مثلا 1 درصد وارد معامله شوید ، و در معامله فیوچر خود استاپ را ست کنید ، هیچ وقت لیکوئید نمی شوید .
در این حالت با خیال راحت و در هر شرایط بازار میتوانید معامله انجام دهید و کسب سود کنید .
میزان ریسک شما به میزان winrate ستاپ معاملاتی ، تایمی که در آن معامله میکنید ، میزان ریسک پذیری شما دارد .
اما نباید تحت هیچ شرایطی از یک مقدار معقول بیشتر شود.
دیدگاه خود را به ما بگویید لغو پاسخ
تیم سرمایه دیجیتال در سال ۹۷ به طور رسمی شروع به فعالیت گسترده در حوزه تحلیل بازار های مالی ، آموزش تحلیل تکنیکال ، آموزش ترید و سرمایه گذاری ، آموزش های رایگان در حوزه رمز ارزها می کند .
دیدگاه شما