پیش بینی قیمت بیت کوین تا سال ۲۰۲۲
۱٫ بیت کوین را چگونه به صورت فاندامنتال تحلیل کنیم؟(جدیدترین پیش بینی قیمت بیت کوین)
۲٫ بیت کوین چرا رشد کرد؟
۳٫ بیت کوین چرا باید اصلاح میکرد؟
۴٫ پیش بینی قیمت بیت کوین تا سال ۲۰۲۲(با دید بلندمدت) به چه صورتی است؟
۵٫ چگونه در معاملات بیت کوین سود کنیم؟
برای تحلیل فاندامنتال بیت کوین و پیش بینی قیمت بیت کوین تا سال ۲۰۲۲ چند متغیر مهم داریم؟
• دلار امریکا
• عرضه و تقاضای بیت کوین
اگر نسبت به دلار امریکا یک تحلیل خیلی حرفهای داشته باشیم به راحتی میتوانیم بگویم که وقتی دلار امریکا ضعیف میشود بیت کوین رشد میکند و هر وقت دلار قوی میشود بیت کوین افت میکند. و در همین راستا عرضه و تقاضای بیت کوین دیده شود خیلی خوب متوجه میشویم که چرا بیت کوین رشد کرده و چرا باید اینجاها اصلاح میکرد و اصلاً مسیر نهایی آن کجا است.
این نمودار فاندامنتال بیت کوین است که از سال ۲۰۱۵ تا الآن دیتا داریم و در آخرچارت اصلاحیام داشته است.
قبل از اینکه تغییرات بیت کوین را از نظر اقتصاد کلان بررسی کنیم باید مورد بسیار مهمی را توضیح بدهم
وقتی که خانه عرضهاش زیاد میشود قطعاً قیمتش افت میکند و حتماً اجاره خانه هم پایین میآید و وقتی عرضه خانه کم میشود قیمتش بالا میرود و اجاره آن نیز بالا میرود. برای پول هم به این شکل است وقتی که به هر دلیلی پول زیاد میشود ارزش آن کم میشود(در اصطلاح پوک میشود) و ما در قالب تورم این بیارزشی را میبینیم و نرخ اجاره آن چرا نمودارهای عمق بازار مهم هستند؟ هم پایین میآید که همان نرخ بهره است حالا وقتی که پول کم میشود ارزش آن بالا میرود از طرفی نرخ اجاره آن هم بالا میرود که همان نرخ بهره است.
بانک مرکزیهای دنیا وقتی با مشکلاتی مانند رکود و تورم مواجه میشوند برای کنترل آن یک سری سیاستهای پولی مانند سیاستهای انبساطی و انقباضی را در دستور کار خود قرار میدهند.
سیاست انبساطی چیست؟
هنگامی که احتمال رکود برای اقتصاد بالا میرود بانک مرکزی میزان پول را در اقتصاد زیاد میکند در نتیجه نرخ بهره پایین میآید و در راستای این اتفاق اشتغال در جامعه تقویت میشود.
سیاست انقباضی چیست؟
هنگامی که احتمال تورم خارج از چارچوب پیش بینی شده برای اقتصاد بالا میرود بانک مرکزی میزان پول را در اقتصاد کم میکند در نتیجه نرخ بهره بالا میآید و مردم کمتر خرج میکنند و تورم کنترل میشود در این حالت افراد جامعه تمایل بالایی دارند که پولهای خود را در بانک سپرده کنند
به بحث بیت کوین برگردیم
بیت کوین با دلار قیمت میخورد و اگر تحلیل خوبی از دلار داشته باشیم میتوانیم به راحتی بگویم که این مسیر رشد بیت کوین به خاطر چی بوده است و این اصلاح فعلی چه دلیلی داشته است و مسیر آینده بیت کوین چگونه میتواند باشد.
نمودار آبی بیت کوین است و نمودار قرمز نرخ بهره بینبانکی است که خود بانک مرکزی آن را مشخص میکند
هر سیاست پولی که به وجود میآید چه انبساطی چه انقباضی بعد از یک لگ زمانی خروجی آن در بازارهای مالی منعکس میشود. از ۲۰۰۸تا ۲۰۱۶ نرخ بهره بینبانکی به صفر چسبیده بود (یعنی پول تو بازار فراون بود)
از جای که دیتای بیت کوین را داریم قیمت بیت کوین در حال افزایش است زیرا پول تو بازار زیاد است و زمانی که پول تو بازار زیاد میشود نرخ بهره پایین میآید در این شرایط افراد جامعه دوست دارند در داراییهای ریسکی و سرمایهای، سرمایهگذاری کنند پس این دارایهای مالی خیلی مهم میشوند و سرمایهگذاران تمایل پیدا میکنند در دارایی مانند بیت کوین سرمایهگذاری کنند تا بتوانند سود بیشتری شناسایی کنند.
در این چارت میبینیم پول تو بازار زیاد است وقتی پول زیاد است ارزش آن پول هم کم شده است حالا هر کالا یا سهامی که با دلار امریکا نرخ میخورد رشد میکند بماند که عرضه و تقاضا خیلی مهم است که در ادامه به آن میپردازیم.
همیشه برای دانشجویانم این مورد را با این مثال بیان میکنم
فرض کنید یک ترازوجود دارد که یک طرف آن دلار است و طرف دیگر آن بیت کوین حالا اگر دلار ضعیف شود بیت کوین قوی میشود و اگر دلار قوی شود بیت کوین ضعیف میشود(به جای بیت کوین میتوانید هر کالای دیگری که با دلار قیمتگذاری میشود را قرار دهید مانند فولاد یا سهام شرکتهای آمریکایی)
نرخ بهره به صفر چسبیده بود از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۶ پس پول در بازار زیاد بوده است حالا قسمت کوچکی از این پولها به سمت بیت کوین میرود و بیت کوین رشد میکند و همان طور که در این چارت هم معلوم است بعد از مدتی بانک مرکزی امریکا میبیند که اوضاع اقتصادی به سمت تورمی شدن میرود چون وقتی پول تو بازار زیاد باشد همه پول دارند همه چی میخرند کالاها دستبهدست میشوند و سرعت گردش پول بالا میرود و میتواند تورم به وجود بیاورد و اگر کنترل نشود ابر تورم به وجود میآید. بانک مرکزی حدوداً از ۲۰۱۶ ترمز ریختن پول در بازار را میکشد که ما در قالب کاهش پایه پولی میبینیم(در ادامه به آن میرسیم) و نرخ بهره رو بالا برد.
به چه صورت نرخ بهره بالا میرود؟
وقتی پول در بازار کم شود نرخ بهره بالا میرود ولی میبینیم همچنان بیت کوین در حال رشد است و به بیشترین مقدار خود میرسد(۱۸۰۰۰ دلار) همان طور که گفتیم خروجی سیاستهای پولی با یک لگ زمانی تأثیر خود را در بازارهای مالی و کالاها منعکس میکنند. ازاینجا به بعد وقتی سیاست پولی، نرخ بهره را تا نزدیک ۲٫۵ درصد بالا برد میبینیم که بیت کوین از پیکش افت کرده کاملاً مشخص است رابطه معکوسی بین بیت کوین و نرخ بهره بینبانکی است. این ناحیه زرد رنگ که میبینید ناحیه بحران کرون است وقتی که کرونا آمد نرخ بهره بینبانکی به صفر چسبید و دوباره از همینجا با یک تأخیر زمانی بیت کوین بالا رفت.
نمودار قرمز پایه پولی امریکا است. ازسال ۲۰۰۸ به شدت بانک مرکزی امریکا پول چاپ کرده است تا الآن پایه پولی امریکا حدوداً ۷ برابر شده است و به رقم ۴٫۸ تریلیون دلار رسیده است وقتی که پایه پولی افت میکند میبینیم بیت کوین با یک تأخیر زمانی پایین میآید عملاً با یک تأخیر هم راستای هم حرکت میکنند.
پول زیادی چاپ شد و بیت کوین دقیقاً از جایی رشدش شروع شد که کمی پایه پولی افت کرد و ما گفتیم که با یک تأخیر زمانی این سیاستهای پولی خودش را با همه کالاها و بیت کوین منطبق میکند
حالا بیت کوین رفته بالا و از جایی که به پیک خودش رسیده است افت میکند و خودش رو تطبیق با یک پارامتری میدهد این پارامتر چیست؟
پایه پولی درحال افت کردن است چه زمانی پایه پولی افت میکند؟
هر زمان که نرخ بهره بالا برود
هر وقت نرخ بهره بالا میرود دیگر تقاضا برای سرمایهگذاری در داراییهای ریسکی کم رنگ میشود افراد زیادی دوست دارند امن سرمایهگذاری کنند به خاطر همین است که خیلیها بیت کوین را میفروشند و سرمایه خود را در بانک سپرده میکنند و بیت کوین افت میکند. دوباره قبل از کرونا پایه پولی رشد میکند آنجایی که سیاست انبساطی به وجود آمد و از همانجا دوباره بیت کوین رشد کرد و با یک افت مقطعی رسید به بحران کرونا، اتفاق عجیب غریبی افتاد و پایه پولی بهشدت بالا رفت. بیت کوین مانند هر دارایی سرمایهای دیگری در ابتدای بحران کرونا به دلیل ناشناخته بودن آن و جو روانی فروش در همه بازارهای مالی جهان کمی افت کرد ولی زمان زیادی طول نکشید که خیلی راحت گامهای بزرگش رو انجام داد.
الگوی اسپایک بیانگر چیست و چگونه میتوان با آن وارد معامله شد؟
الگوهای نمودار شمعدانی، الگوهای محبوب تحلیلگران هستند. هر یک از این شمعدانها، گویای اطلاعات زیادی مثل باز و بسته شدن قیمتها و محدودیتهای بالاتر و پایینتر قیمت سهام در طول روز، هفته، ماه و سال هستند. در این مقاله قصد داریم راجع به یکی دیگر از این الگوهای محبوب یعنی الگوی اسپایک، که تشکیل منحصر به فردی دارد و فرصتهای معاملاتی مناسبی را ارائه میدهد، صحبت کنیم. با ما همراه باشید.
الگوی اسپایک چیست؟
همانطور که از نامش پیدا است، الگوی اسپایک (Spike) یا الگوی v، اوج را در هر خط روندی تشکیل میدهد، جایی که قیمت قبل از بازگشت به محدوده اولیه، جهش قابل توجهی دارد. تعریف الگوی شمعدانی v به عنوان افزایش یا افت ناگهانی خط روند ناشی از تغییر لحظهای احساسات بازار، توصیف میشود.
یک الگوی جهش میتواند در هر دو روند صعودی و نزولی ظاهر شود و به دنبال آن حرکت ناگهانی، معاملات انجام شود. نکته این است که اسپایک پس از یک انگیزه در روند صعودی و نزولی شکل میگیرد و پس از اینکه جهش آن کامل میشود، قیمت به ارزش اولیه خود باز میگردد.
یک مثال خوب از اسپایک منفی در بازارهای مالی، سقوط بازار سهام در 19 اکتبر 1987 است؛ زمانی که میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) در یک روز 23 درصد سقوط کرد.
درک الگوی اسپایک
نمونههای شدیدتری از اسپایک مربوط به زمانی است که تحلیلگران به یکسری اخبار یا رویدادهای غیرمنتظره واکنش نشان میدهند، مانند نتایج درآمد بهتر از حد انتظار. استفاده از کلمه «اسپایک» به شیوه قدیمی قرار دادن برگههای کاغذی سفارش بر روی اسپایک فلزی پس از اتمام معامله مربوط میشود.
مفهوم اسپایک در ارزش قیمت سهام در تجزیه و تحلیل تکنیکال سهام استفاده میشود. تجزیه و تحلیل تکنیکال مطالعه روند تغییرات قیمت سهام و حجم معاملات است که تعداد سهام معامله شده در یک روز یا ماه را نشان میدهد. مدیران سرمایه، این روندهای تاریخی را مطالعه میکنند تا رفتار قیمت سهام را در آینده پیشبینی کنند.
از سوی دیگر، تجزیه و تحلیل بنیادی، قیمت آینده سهام را بر اساس فروش و سود شرکت ارزیابی میکند. مدیران سرمایه تجزیه و تحلیل تکنیکال و تجزیه و تحلیل بنیادی را برای تصمیمگیری در مورد قیمت یک سهام ترکیب میکنند.
یک نمونه معامله با الگوی v
یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است محدوده معاملات قیمت برای یک سهام خاص را تحت نظر بگیرد. فرض کنید، طی 12 ماه گذشته، هر سهم بین 30 تا 45 دلار معامله شده است. علاوه بر محدوده قیمت، یک تحلیلگر تکنیکال روند بلندمدت قیمت سهام را بررسی میکند. در این مورد، فرض کنید که قیمت سهام از قیمتی در زیر 30 دلار به چرا نمودارهای عمق بازار مهم هستند؟ قیمت فعلی نزدیک 45 دلار برای هر سهم افزایش یافته است.
در این سناریو، اگر قیمت سهام به سرعت به زیر 30 دلار یا بالاتر از 45 دلار برسد، ممکن است برای تحلیلگر تکنیکال، به عنوان شاخص خرید یا فروش تلقی شود. فرض کنید که قیمت سهام به میزان 27 دلار یعنی پایینتر از قیمت معامله رسیده است.
اگر الگوی معاملات سهام به محدوده عادی معاملات بازگردد، ممکن است جهش ناهنجاری باشد. از سوی دیگر، اگر قیمتها پس از جهش کوتاه شروع به کاهش کنند، این جهش ممکن است نشانگر این باشد که اخبار مربوط به شرکت، نظر سرمایهگذاران را در مورد سهام تغییر داده است. یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است از این روند به عنوان دلیلی برای فروش سهام استفاده کند.
الگوی v چگونه شکل میگیرد؟
یک رویداد خاص (برخی اخبار در تقویم اقتصادی یا یک فورس ماژور با ارزش اقتصادی زیاد) احساسات سرمایهگذاران را تحت تاثیر قرار میدهد، نقل قولها را شکل میدهد و و تب و تاب بازار را در دست گرفته و باعث بروز الگوی اسپایک میشود.
پس از یک جهش تند، نقل چرا نمودارهای عمق بازار مهم هستند؟ قولها در بالاترین نقطه متوقف میشود که ممکن است شمعدانی معکوس ایجاد کند (الگوی شمعدانی هارامی، ستاره و موارد مشابه). سپس در شمعدانهای بعدی، از همانجایی که نقل قولها شروع به رشد کردند، به مقادیر اولیه خود باز میگردند. پس از آن، روند فعلی معکوس میشود و قیمت در جهت مخالف شروع به حرکت میکند.
همانطور که گفتیم یک الگوی v در پایین روند نزولی هم شکل میگیرد. همانطور که در بالا توضیح داده شد، تحت تأثیر برخی اخبار یا رویدادها، نقل قولها به شدت کاهش مییابد. سپس در شمعدانهای بعدی، قیمت به محلی که از آن شروع به سقوط کرده است، باز میگردد. سپس روند واقعی معکوس میشود و نقل قولها شروع به رشد میکنند.
چرا یک اسپایک ظاهر میشود؟
به عنوان یک قاعده کلی، ظاهر یک الگوی اسپایک توسط یک عامل حسی انسانی مثل حرص، ترس و وحشت تحریک میشود. حرص باعث میشود تا معاملهگران پس از شروع انگیزه و نقل قول افراد، معاملات خود را در بازار باز کنند. با این حال، ممکن است اوضاع برای ادامه رشد قیمت، مناسب نباشد؛ بنابراین قیمت رو به سقوط قرار میگیرد. پس از شروع کاهش، وحشت و ترس از دست دادن پول به صحنه میآید. معاملهگران شروع به بسته شدن سفارشاتشان به صورت گسترده میکنند و پس از بازگشت قیمت به نقطه شروع، روند نزولی ادامه مییابد.
وضعیت دیگر بروز اسپایک زمانی است که یک معاملهگر با موقعیت بسیار زیاد ظاهر میشود. در این مورد، اگر به عمق بازار نگاه کنید، حجم زیادی با تمام قیمتهای موجود خریداری میشود، سپس عمق بازار با برنامههای سفارشی پر میشود و نقل قولها به سطوح اولیه خود باز میگردند.
آیا دلایل دیگری میتواند باعث بروز الگوی اسپایک شود؟
- یک حرکت جهتدار (یک روند) در نمودار وجود دارد.
- قیمت در نزدیکی سطح حمایت یا مقاومت تجمع نمییابد (سطحی وجود ندارد).
- شکافهای زیادی در روند وجود دارد.
- یک انگیزه سریع ممکن است سطح حمایت یا مقاومت کلیدی را از بین ببرد، پس از آن قیمت بازگشت میکند.
- قیمت ممکن است با فاصله از یک کانال قیمت مساوی، شکسته شود (سپس قیمت باز میگردد و روند معکوس میشود).
- جهش ناگهانی میتواند الگویی باشد که قیمت یک دارایی را دنبال میکند.
نمونهای از معامله فروش با الگوی اسپایک
در نمودار زیر، قیمت برای مدت طولانی درحال رشد بوده است. در یک مرحله، یک رویداد مهم اقتصادی یا سیاسی اتفاق میافتد، یا معاملات فعال به سادگی آغاز میشود (هرچه خبر غیرمنتظرهتر باشد، واکنش بازار حادتر است). قیمت بالا میرود و روی شمعدان بعدی متوقف میشود، سپس نقل قولها کاهش مییابند. در حالت ایدهآل، باید در آخرین سطح پایین قبل از ضربه، موقعیتی باز شود. با این حال، در این مثال، یک معامله فروش در پایان بسته شدن شمعدان باز میشود.
توقف ضرر در مکانی امن پشت ارتفاع قرار گرفته است. سود دریافتی بر اساس اندازه SL محاسبه میشود. برای افزایش سود، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای ظاهر شدن یک روند باز میشود، بهتر است به جای قرار دادن SL،TP را جابجا کرد.
نمونهای از معامله خرید با الگوی اسپایک
پس از یک روند نزولی طولانی مدت، قیمت یک حرکت شدید را نشان میدهد و سپس متوقف میشود (در نمودار، به نظر میرسد یک چکش معکوس کامل به وجود آمده است). در شمعدان بعدی، قیمت به نقطه شروع باز میگردد. در اینجا ممکن است روند خرید باز شود.
SL را در قسمت پایین قرار داده و یک TP بر اساس اندازه SL محاسبه میشود. برخی منابع توصیه میکنند که TP به اندازه Spike بزرگ شود. با این حال، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای بروز یک روند باز میشود، بهتر است که SL را به جای قرار دادن TP جابجا کرد. بدون شک این کار، گزینه کاملی نیست، اما در صورت قرار دادن TP چرا نمودارهای عمق بازار مهم هستند؟ ثابت، امتیاز بیشتری کسب میشود.
چگونه یک الگوی اسپایک را تشخیص دهیم؟
شمعدان الگوی v به افزایش نامنظم قیمت اشاره دارد که معمولا ناشی از ورود اطلاعات جدید به بازار است. هنگامی که ضربه یا انگیزه اولیه وارد بازار میشود، یک شمع معکوس پس از شمع اسپایک شکل میگیرد و به دنبال آن شمعهای بیشتری در خط قیمت اولیه شکل میگیرند.
اخبار عمده بازار میتواند دید معاملهگران را تحت تأثیر قرار دهد و باعث افزایش ناگهانی ورود یا خروج در بازار شود. افزایش ناگهانی تقاضا، قیمت سهام را به اوج میرساند، پیش از آنکه معاملهگران وحشت زده شده و شروع به فروش سهام خود کنند و قیمت را به سطح اولیه برسانند.
چگونه اسپایک را تفسیر کنیم؟
اسپایکها الگوهای نادری هستند. بنابراین، هنگامی که یک الگوی اسپایک ظاهر میشود، معمولا یک دلیل خوب در پشت آن وجود دارد که باعث حرکت میشود. معاملهگران باید قبل از تصمیمگیری در مورد اقدام، وضعیت را با دقت بررسی کنند.
خرید و فروش معاملات در الگوی v با ریسک زیادی همراه است. به عنوان یک احتیاط، معاملهگران باید قبل از ورود به موقعیت، توقف ضرر و محدودیت سود خود را با دقت تعیین کنند. در شرایطی که جهش قابل توجهی در قیمت وجود دارد، میتوان در باز شدن شمع بازگشت، موقعیت فروش را باز کرد و با استفاده از بالاترین میزان اوج، حد توقف ضرر را تعیین کرد. حد سود نیز پس از اندازهگیری SL در فاصله مساوی قرار میگیرد.
برعکس آن، وقتی جهشی در روند نزولی ظاهر میشود، معاملهگران در اولین باز شدن شمع صعودی پس از جهش، موقعیت خرید خود را باز میکنند.
دیدگاه سرمایهگذاران فارکس نسبت به اسپایک
گاهی اوقات قیمت یک دارایی به حالتی بسیار شدید و ناگهانی بالا یا پایین میرود و سپس بازگشت میکند. بنابراین در نمودار قیمت، الگوی اسپایک یا جهش ایجاد میشود. این پدیده را میتوان 99 درصد در بازار فارکس مشاهده کرد؛ زیرا این یک بازار بسیار بیثبات است و قیمت بسیار سریع شروع به حرکت میکند و سپس جهت آن تغییر میکند.
این حرکات قوی به دلیل معاملات ناگهانی عظیمی شکل میگیرد که همزمان بر اساس یک رویداد اقتصادی مانند یک خبر مهم ایجاد میشود. به عنوان مثال، تغییر ناگهانی و غیرمنتظره نرخ بهره یک ارز. چنین حرکات و جهشهایی میتواند موضوع نوعی از معاملات باشد که به آن تجارت فارکس اسپایک (Forex Spike Trading) میگویند.
شما نمیتوانید چنین تحرکات و جهشهایی را در بازار سهام مشاهده کنید؛ زیرا سهام نمیتواند به طور ناگهانی تحت تأثیر اخبار و رویدادهای اقتصادی قرار گیرد. آنها به تدریج تغییر میکنند. همچنین انجام تعداد نامحدود معاملات خرید یا فروش به یک باره در بازار سهام آسان نیست، زیرا بازار سهام محدود است و گاهی خریدار برای فروشنده وجود ندارد و گاهی هم فروشنده برای خریدار. بنابراین، بازار سهام به ندرت جهش قیمت را ایجاد میکند.
اما معاملهگران بازار فارکس منتظر هستند تا جهش قیمت در نمودارها برای ورود به بازار ایجاد شود، زیرا آنها معتقد هستند که:
- معاملات با الگوی اسپایک سودآورتر است
- تضمین قویتری برای سودآوری آنها وجود دارد
نتیجهگیری
اسپایک نشان دهنده یک حرکت ناگهانی (جهش) در روند زمانی است که اخبار یا رویدادهای مهم بازار احساسات معاملهگران را تحت تأثیر قرار میدهد. با این حال، نباید آن را با شکافی که در خط روند ظاهر میشود، اشتباه گرفت. معاملات الگوی اسپایک با ریسک بالایی همراه است و حتی میتواند معاملهگران باتجربه را فریب دهد. برای واکنش به الگوی شمعدان اسپایک، باید بر اکثر الگوهای شمعدان مسلط شوید و از گیر افتادن در دام سیگنالهای کاذب، جلوگیری کنید.
الگوی اسپایک بیانگر چیست و چگونه میتوان با آن وارد معامله شد؟
الگوهای نمودار شمعدانی، الگوهای محبوب تحلیلگران هستند. هر یک از این شمعدانها، گویای اطلاعات زیادی مثل باز و بسته شدن قیمتها و محدودیتهای بالاتر و پایینتر قیمت سهام در طول روز، هفته، ماه و سال هستند. در این مقاله قصد داریم راجع به یکی دیگر از این الگوهای محبوب یعنی الگوی اسپایک، که تشکیل منحصر به فردی دارد و فرصتهای معاملاتی مناسبی را ارائه میدهد، صحبت کنیم. با ما همراه باشید.
الگوی اسپایک چیست؟
همانطور که از نامش پیدا است، الگوی اسپایک (Spike) یا الگوی v، اوج را در هر خط روندی تشکیل میدهد، جایی که قیمت قبل از بازگشت به محدوده اولیه، جهش قابل توجهی دارد. تعریف الگوی شمعدانی v به عنوان افزایش یا افت ناگهانی خط روند ناشی از تغییر لحظهای احساسات بازار، توصیف میشود.
یک الگوی جهش میتواند در هر دو روند صعودی و نزولی ظاهر شود و به دنبال آن حرکت ناگهانی، معاملات انجام شود. نکته این است که اسپایک پس از یک انگیزه در روند صعودی و نزولی شکل میگیرد و پس از اینکه جهش آن کامل میشود، قیمت به ارزش اولیه خود باز میگردد.
یک مثال خوب از اسپایک منفی در بازارهای مالی، سقوط بازار سهام در 19 اکتبر 1987 است؛ زمانی که میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) در یک روز 23 درصد سقوط کرد.
درک الگوی اسپایک
نمونههای شدیدتری از اسپایک مربوط به زمانی است که تحلیلگران به یکسری اخبار یا رویدادهای غیرمنتظره واکنش نشان میدهند، مانند نتایج درآمد بهتر از حد انتظار. استفاده از کلمه «اسپایک» به شیوه قدیمی قرار دادن برگههای کاغذی سفارش بر روی اسپایک فلزی پس از اتمام معامله مربوط میشود.
مفهوم اسپایک در ارزش قیمت سهام در تجزیه و تحلیل تکنیکال سهام استفاده میشود. تجزیه و تحلیل تکنیکال مطالعه روند تغییرات قیمت سهام و حجم معاملات است که تعداد سهام معامله شده در یک روز یا ماه را نشان میدهد. مدیران سرمایه، این روندهای تاریخی را مطالعه میکنند تا رفتار قیمت سهام را در آینده پیشبینی کنند.
از سوی دیگر، تجزیه و تحلیل بنیادی، قیمت آینده سهام را بر اساس فروش و سود شرکت ارزیابی میکند. مدیران سرمایه تجزیه و تحلیل تکنیکال و تجزیه و تحلیل بنیادی را برای تصمیمگیری در مورد قیمت یک سهام ترکیب میکنند.
یک نمونه معامله با الگوی v
یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است محدوده معاملات قیمت برای یک سهام خاص را تحت نظر بگیرد. فرض کنید، طی 12 ماه گذشته، هر سهم بین 30 تا 45 دلار معامله شده است. علاوه بر محدوده قیمت، یک تحلیلگر تکنیکال روند بلندمدت قیمت سهام را بررسی میکند. در این مورد، فرض کنید که قیمت سهام از قیمتی در زیر 30 دلار به قیمت فعلی نزدیک 45 دلار برای هر سهم افزایش یافته است.
در این سناریو، اگر قیمت سهام به سرعت به زیر 30 دلار یا بالاتر از 45 دلار برسد، ممکن است برای تحلیلگر تکنیکال، به عنوان شاخص خرید یا فروش تلقی شود. فرض کنید که قیمت سهام به میزان 27 دلار یعنی پایینتر از قیمت معامله رسیده است.
اگر الگوی معاملات سهام به محدوده عادی معاملات بازگردد، ممکن است جهش ناهنجاری باشد. از سوی دیگر، اگر قیمتها پس از جهش کوتاه شروع به کاهش کنند، این جهش ممکن است نشانگر این باشد که اخبار مربوط به شرکت، نظر سرمایهگذاران را در مورد سهام تغییر داده است. یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است از این روند به عنوان دلیلی برای فروش سهام استفاده کند.
الگوی v چگونه شکل میگیرد؟
یک رویداد خاص (برخی اخبار در تقویم اقتصادی یا یک فورس ماژور با ارزش اقتصادی زیاد) احساسات سرمایهگذاران را تحت تاثیر قرار میدهد، نقل قولها را شکل میدهد و و تب و تاب بازار را در دست گرفته و باعث بروز الگوی اسپایک میشود.
پس از یک جهش تند، نقل قولها در بالاترین نقطه متوقف میشود که ممکن است شمعدانی معکوس ایجاد کند (الگوی شمعدانی هارامی، ستاره و موارد مشابه). سپس در شمعدانهای بعدی، از همانجایی که نقل قولها شروع به رشد کردند، به مقادیر اولیه خود باز میگردند. پس از آن، روند فعلی معکوس میشود و قیمت در جهت مخالف شروع به حرکت میکند.
همانطور که گفتیم یک الگوی v در پایین روند نزولی هم شکل میگیرد. همانطور که در بالا توضیح داده شد، تحت تأثیر برخی اخبار یا رویدادها، نقل قولها به شدت کاهش مییابد. سپس در شمعدانهای بعدی، قیمت به محلی که از آن شروع به سقوط کرده است، باز میگردد. سپس روند واقعی معکوس میشود و نقل قولها شروع به رشد میکنند.
چرا یک اسپایک ظاهر میشود؟
به عنوان یک قاعده کلی، ظاهر یک الگوی اسپایک توسط یک عامل حسی انسانی مثل حرص، ترس و وحشت تحریک میشود. حرص باعث میشود تا معاملهگران پس از شروع انگیزه و نقل قول افراد، معاملات خود را در بازار باز کنند. با این حال، ممکن است اوضاع برای ادامه رشد قیمت، مناسب نباشد؛ بنابراین قیمت رو به سقوط قرار میگیرد. پس از شروع کاهش، وحشت و ترس از دست دادن پول به صحنه میآید. معاملهگران شروع به بسته شدن سفارشاتشان به صورت گسترده میکنند و پس از بازگشت قیمت به نقطه شروع، روند نزولی ادامه مییابد.
وضعیت دیگر بروز اسپایک زمانی است که یک معاملهگر با موقعیت بسیار زیاد ظاهر میشود. در این مورد، اگر به عمق بازار نگاه کنید، حجم زیادی با تمام قیمتهای موجود خریداری میشود، سپس عمق بازار با برنامههای سفارشی پر میشود و نقل قولها به سطوح اولیه خود باز میگردند.
آیا دلایل دیگری میتواند باعث بروز الگوی اسپایک شود؟
- یک حرکت جهتدار (یک روند) در نمودار وجود دارد.
- قیمت در نزدیکی سطح حمایت یا مقاومت تجمع نمییابد (سطحی وجود ندارد).
- شکافهای زیادی در روند وجود دارد.
- یک انگیزه سریع ممکن است سطح حمایت یا مقاومت کلیدی را از بین ببرد، پس از آن قیمت بازگشت میکند.
- قیمت ممکن است با فاصله از یک کانال قیمت مساوی، شکسته شود (سپس قیمت باز میگردد و روند معکوس میشود).
- جهش ناگهانی میتواند الگویی باشد که قیمت یک دارایی را دنبال میکند.
نمونهای از معامله فروش با الگوی اسپایک
در نمودار زیر، قیمت برای مدت طولانی درحال رشد بوده است. در یک مرحله، یک رویداد مهم اقتصادی یا سیاسی اتفاق میافتد، یا معاملات فعال به سادگی آغاز میشود (هرچه خبر غیرمنتظرهتر باشد، واکنش بازار حادتر است). قیمت بالا میرود و روی شمعدان بعدی متوقف میشود، سپس نقل قولها کاهش مییابند. در حالت ایدهآل، باید در آخرین سطح پایین قبل از ضربه، موقعیتی باز شود. با این حال، در این مثال، یک معامله فروش در پایان بسته شدن شمعدان باز میشود.
توقف ضرر در مکانی امن پشت ارتفاع قرار گرفته است. سود دریافتی بر اساس اندازه SL محاسبه میشود. برای افزایش سود، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای ظاهر شدن یک روند باز میشود، بهتر است به جای قرار دادن SL،TP را جابجا کرد.
نمونهای از معامله خرید با الگوی اسپایک
پس از یک روند نزولی طولانی مدت، قیمت یک حرکت شدید را نشان میدهد و سپس متوقف میشود (در نمودار، به نظر میرسد یک چکش معکوس کامل به وجود آمده است). در شمعدان بعدی، قیمت به نقطه شروع باز میگردد. در اینجا ممکن است روند خرید باز شود.
SL را در قسمت پایین قرار داده و یک TP بر اساس اندازه SL محاسبه میشود. برخی منابع توصیه میکنند که TP به اندازه Spike بزرگ شود. با این حال، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای بروز یک روند باز میشود، بهتر است که SL را به جای قرار دادن TP جابجا کرد. بدون شک این کار، گزینه کاملی نیست، اما در صورت قرار دادن TP ثابت، امتیاز بیشتری کسب میشود.
چگونه یک الگوی اسپایک را تشخیص دهیم؟
شمعدان الگوی v به افزایش نامنظم قیمت اشاره دارد که معمولا ناشی از ورود اطلاعات جدید به بازار است. هنگامی که ضربه یا انگیزه اولیه وارد بازار میشود، یک شمع معکوس پس از شمع اسپایک شکل میگیرد و به دنبال آن شمعهای بیشتری در خط قیمت اولیه شکل میگیرند.
اخبار عمده بازار میتواند دید معاملهگران را تحت تأثیر قرار دهد و باعث افزایش ناگهانی ورود یا خروج در بازار شود. افزایش ناگهانی تقاضا، قیمت سهام را به اوج میرساند، پیش از آنکه معاملهگران وحشت زده شده و شروع به فروش سهام خود کنند و قیمت را به سطح اولیه برسانند.
چگونه اسپایک را تفسیر کنیم؟
اسپایکها الگوهای نادری هستند. بنابراین، هنگامی که یک الگوی اسپایک ظاهر میشود، معمولا یک دلیل خوب در پشت آن وجود دارد که باعث حرکت میشود. معاملهگران باید قبل از تصمیمگیری در مورد اقدام، وضعیت را با دقت بررسی کنند.
خرید و فروش معاملات در الگوی v با ریسک زیادی همراه است. به عنوان یک احتیاط، معاملهگران باید قبل از ورود به موقعیت، توقف ضرر و محدودیت سود خود را با دقت تعیین کنند. در شرایطی که جهش قابل توجهی در قیمت وجود دارد، میتوان در باز شدن شمع بازگشت، موقعیت فروش را باز کرد و با استفاده از بالاترین میزان اوج، حد توقف ضرر را تعیین کرد. حد سود نیز پس از اندازهگیری SL در فاصله مساوی قرار میگیرد.
برعکس آن، وقتی جهشی در روند نزولی ظاهر میشود، معاملهگران در اولین باز شدن شمع صعودی پس از جهش، موقعیت خرید خود را باز میکنند.
دیدگاه سرمایهگذاران فارکس نسبت به اسپایک
گاهی اوقات قیمت یک دارایی به حالتی بسیار شدید و ناگهانی بالا یا پایین میرود و سپس بازگشت میکند. بنابراین در نمودار قیمت، الگوی اسپایک یا جهش ایجاد میشود. این پدیده را میتوان 99 درصد در بازار فارکس مشاهده کرد؛ زیرا این یک بازار بسیار بیثبات است و قیمت بسیار سریع شروع به حرکت میکند و سپس جهت آن تغییر میکند.
این حرکات قوی به دلیل معاملات ناگهانی عظیمی شکل میگیرد که همزمان بر اساس یک رویداد اقتصادی مانند یک خبر مهم ایجاد میشود. به عنوان مثال، تغییر ناگهانی و غیرمنتظره نرخ بهره یک ارز. چنین حرکات و جهشهایی میتواند موضوع نوعی از معاملات باشد که به آن تجارت فارکس اسپایک (Forex Spike Trading) میگویند.
شما نمیتوانید چنین تحرکات و جهشهایی را در بازار سهام مشاهده کنید؛ زیرا سهام نمیتواند به طور ناگهانی تحت تأثیر اخبار و رویدادهای اقتصادی قرار گیرد. آنها به تدریج تغییر میکنند. همچنین انجام تعداد نامحدود معاملات خرید یا فروش به یک باره در بازار سهام آسان نیست، زیرا بازار سهام محدود است و گاهی خریدار برای فروشنده وجود ندارد و گاهی هم فروشنده برای خریدار. بنابراین، بازار سهام به ندرت جهش قیمت را ایجاد میکند.
اما معاملهگران بازار فارکس منتظر هستند تا جهش قیمت در نمودارها برای ورود به بازار ایجاد شود، زیرا آنها معتقد هستند که:
- معاملات با الگوی اسپایک سودآورتر است
- تضمین قویتری برای سودآوری آنها وجود دارد
نتیجهگیری
اسپایک نشان دهنده یک حرکت ناگهانی (جهش) در روند زمانی است که اخبار یا رویدادهای مهم بازار احساسات معاملهگران را تحت تأثیر قرار میدهد. با این حال، نباید آن را با شکافی که در خط روند ظاهر میشود، اشتباه گرفت. معاملات الگوی اسپایک با ریسک بالایی همراه است و حتی میتواند معاملهگران باتجربه را فریب دهد. برای واکنش به الگوی شمعدان اسپایک، باید بر اکثر الگوهای شمعدان مسلط شوید و از گیر افتادن در دام سیگنالهای کاذب، جلوگیری کنید.
تحلیل زمانی در تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل زمانی چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ اگر نمیدانید تحلیل زمانی چگونه انجام میشود تا انتهای مقاله همراه ما باشید. قصد داریم کاربردهای تحلیل زمانی را بیان کنیم و اینکه معاملهگران به چه شکلی باید از آن استفاده کنند و در روند درستی از معاملاتشان قرار بگیرند؟ بایننس فارسی در این مقاله شما را با این جزء مهم از تحلیل تکنیکال آشنا میکند که با دید بازتری معاملات خود را ثمر بخشید.
آموزش تحلیل زمانی را از دست ندهید و یادگیری آن را به زمان دیگر موکول نکنید؛ زیرا در بازارهایی مانند بازار کریپتوکارنسی، معاملهگر باید توانایی مدیریت شرایط را داشته باشد و بتواند با اندیکاتورها، ابزارهای مختلف و تجربه به درصد سود بالاتر دست پیدا کند. تحلیل زمانی نیز چنین ویژگی به همراه دارد.
تحلیل زمانی (Time Series) چیست؟
تحلیل زمانی (Time Series) چیست؟
افرادی که در تحلیل تکنیکال خبره هستند، میدانند که به طور کلی تحلیل تکنیکال به دو بخش اصلی، یعنی بخش قیمتی و بخش زمانی تقسیم میشود. همانطور که از نام آنها مشخص است، تحلیل زمانی بر پایه زمان بررسی زمان انجام میگیرد و قیمت نیز وابسته به زمان و… است. هدف اصلی تحلیلگران از بررسی نمودارهای قیمت این است که به گذشته بازار پی ببرند و حرکت آتی آن را پیشبینی کنند.
با این حال باید زمانی را در نظر بگیریم، زیرا کندلهای قیمت در زمانهای مختلفی شکل میگیرند و به یکباره مشخص نمیشوند؛ تحلیلگر قیمتها را در مجموعههای زمانی (Time Series) مختلف مورد بررسی قرار میدهد که به آن تحلیل زمانی گفته میشود.
تحلیل زمانی میتواند اطلاعات مفیدی را به تحلیلگر نشان دهد که در نهایت سبب افزایش سود وی خواهد شد. تحلیل زمانی یکی از بهترین ابزارهایی است که در دسترس یک معاملهگر قرار دارد و بهسادگی میتواند از آن استفاده کند.
چرا از تحلیل زمانی استفاده میکنیم؟
معاملهگران چه هدفی را دنبال میکنند که از تحلیل زمانی کمک میگیرند؟ برای پاسخ به این سؤال به نحوه ترید خود نگاهی بیندازید، چرا چارت قیمت را بررسی میکنید؟ بله درسته (اولین دلیل) برای اینکه بتوانید الگوهای رفتاری بازار را پیدا کنید و آنها را بشناسید. (دومین دلیل) این مورد شاید کمی مربوط به تحلیل فاندامنتال باشد، اینکه در چه بازههای زمانی، قیمت یک ارز دیجیتال در چه مقطعی قرار داشته است و…
چرا از تحلیل زمانی استفاده میکنیم؟
و در نهایت (سومین دلیل) با توجه به تحلیل زمانی تصمیم میگیرید در چه نقاطی وارد بازار شوید و یا بالعکس، از بازار خارج شوید که این موضوع وابسته به شناخت الگوهای رفتاری بازار است. معاملهگرانی که تجربه بیشتری نسبت به سایر افراد دارند، قطعاً در زمان کمتری نتیجه را از بازار دریافت میکنند، یعنی مطمئن هستند که بازار در چه زمانی ریزش خواهد داشت و تا چه قیمتی صعود خواهد کرد که البته دستیابی به چنین اطلاعاتی حاصل تجربیات زیادی است. تا به اینجای آموزش متوجه شدیم که تحلیل زمانی چیست و چرا باید از آن استفاده کنیم. شک ندارم که اهمیت استفاده از آن کاملاً برایتان روشن شده است.
تحلیل زمانی چگونه انجام میشود؟
اگر بخواهیم به طول کلی چگونگی استفاده از تحلیل زمانی را بیان کنیم، باید گفت که در تحلیل زمانی یک ارز دیجیتال مدت زمانهایی که در گذشته روی نمودار رخداده است را اندازهگیری میکنیم. سپس با استفاده از نسبتهای فیبوناچی، زمانهایی که قرار است نمودار در آینده به آنها برسد را مشخص میکنیم که احتمال وقوع آن بالا است.
تحلیل زمانی چگونه انجام میشود؟
اگر نسبتهای فیبوناچی به گوشتان نخورده است، هر زمان اعداد 38.2، 50، 61.8، 100، 161.8، 261.7 را مشاهده کردید، بدانید که پای نسبتهای فیبوناچی در میان است. از این اعداد علاوه بر تحلیل زمانی، در تحلیلهای قیمتی نیز مورد استفاده قرار میگیرد. در ادامه توضیحات تکمیلی در مورد چگونگی انجام تحلیل زمانی بیان میکنیم.
بررسی نوسانات مهم ترین اصل
به این نتیجه رسیدیم که باید ابتدا الگوهای رفتاری را تشخیص دهیم و با کمک یکسری ابزار نقاط خرید و فروش را با درصد بالایی تشخیص دهیم. سنجش و بررسی نوسانات قیمت یک ارز دیجیتال از مهمترین مراحل تحلیل زمانی است که نباید دستکم گرفته شود. فرض کنید که با بررسی نوسانات یک رمزارز، نتیجه به عمل آمده این است که در 3 ماه اول سال قیمت به شدت افت داشته است؛ پی میبریم که قیمت آن در بازههای زمانی گفته شده به کمترین مقدار خود خواهد رسید.
همانطور که گفتیم با بررسی زمان و نوسانات گذشته چنین دستاوردی داشتهایم. نتایج دیگری که دستمان را میگیرد این است که قیمت در 3 ماه آخر سال رشد خوبی را در پیش میگیرد. تمام این حرفها از زبان تحلیل زمانی در می آید!
در پایان این مثال میتوان گفت که خرید خود را در 3 ماه اول سال انجام میدهیم که با افزایش قیمت، سرمایه ما نیز رشد پیدا کند. در چنین حالتی باید نقطه فروش خود را مشخص کنیم که با توجه به تحلیل زمانی که داشتهایم، بهترین زمان برای فروش همان 3 ماه آخر سال خواهد بود.
مهم ترین فاکتورها برای تحلیل زمانی بی نقص
مهم ترین فاکتورها برای تحلیل زمانی بی نقص
دقیقاً چه فاکتورهایی باید توسط تحلیلگر رعایت شود تا یک تحلیل زمانی بدون نقص داشته باشیم و مطمئن باشیم که قطعاً درست از آب در میآید؟ همراه بایننس فارسی باشید تا عوامل مهم در تحلیل زمانی را مورد بررسی قرار دهیم و در آینده تحلیل درستی در مورد هر رمزارز داشته باشید.
1. بررسی چارت قیمت
اگر چارت قیمت را از شما بگیرند، دیگر حرفی برای گفتن ندارید و هیچ تحلیل درستی از بازار نمیتوان داشت. اولین و مهمترین فاکتور، چارت قیمت است. چارتهای قیمت اطلاعات ارزشمند و پنهانی را در خود جای دادهاند و شما باید مثل یک گنج آن را از دل کندلها بیرون بکشید. برای بررسی چارتهای قیمت باید به موارد زیر مسلط باشید تا تحلیل درستی داشته باشید:
- استفاده و آشنایی با از ابزارهای ریتریس و فیبوناچی و…
- به دست آوردن الگوهای رفتاری چارت در رویدادهای مختلف
- بررسی رفتارهای متفاوت چارت در بازههای زمانی گوناگون (برای مثال: بازههای زمانی یک سال یا یک ماه)
اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال را بشناسید!
2. فیبوناچی
حتماً خطهای افقی که محل حمایت و مقاومت هستند را روی چارت انداختهاید، سطوح بازگشتی فیبوناچی دقیقاً همین خطوط هستند. این سطوح با کمک دونقطه در بالا و پایین نمودار شکل میگیرند. اگر کمی دقت کرده باشید، هر سطح فیبوناچی با یک از ضرایب یا درصدهای بالاتر از خود موازی و هماهنگ است.
با کمک این خط متوجه خواهیم شد که حرکت قبلی چه مقدار به قیمت خود برگشت داشته است و روند چقدر احتمال دارد که قبلی متوقف شود یا به مسیر خود ادامه دهد. توجه داشته باشید که قبل از هر اتفاقی، اکثراً قیمت و ارزش یک رمزارز به یکی از ضرایب برگشت خواهد داشت.
اشاره کردیم که بازگشتها به کمک تو دو نقطه در بالا و پایین رخ میدهند که به آن بازگشت فیبوناچی میگوییم. فاصلهای که این دو نقطه از یکدیگر دارند با ضریبهای خاصی تقسیمبندی شدهاند که عبارتاند از:
در نتیجه با مشخصشدن این سطوح، حمایتها و مقاومتهای احتمالی را مشاهده میکنیم.
ابزارهای فیبوناچی
تحلیلگران در تحلیل زمانی با استفاده از ابزارهای فیبوناچی بازگشتهایی را تعیین میکنند که محتمل است بازار در چنین نقاطی دچار دگرگونی شود. برای مشخصکردن حجم بازگشت باید به محدوده برگشت توجه کنیم.
بازگشت زمانی فیبوناچی
با سطوح بازگشتی فیبوناچی در تحلیل زمانی نیز آشنا شدیم و باید گفت که استفاده از این ابزار مثل آب خوردن است. چطور در فیبوناچی استفاده کنیم؟ برای این منظور باید دو نقطه مشخص کنیم. یکی در بالا که نشاندهنده افزایش و دیگر در پایین که نشاندهنده کاهش است را انتخاب کند. با استفاده از فیبوناچی هر تریدر میتواند مشخص کند که یک تغیر قیمت تا چه مقدار بازگشت خواهد داشت و سطوح حمایت و مقاومت در چه جهتی هستند؟
خطوط گسترش زمانی فیبوناچی
یکی دیگر از ابزارهای فیبوناچی که در تحلیل زمانی به کم ما میآید خطوط گسترش زمانی یا سطح اکستنشن هستند. روش کار در این ابزار نیز مانند قبل است که باید 2 نقطه را روی چارت تعیین کنیم. حتماً نسبت طلایی فیبوناچی به گوشتان خورده است؛ نسبت طلایی فیبوناچی که با ضریب 1.618 است، برای مشخصشدن این نقاط در دسترس شما است.
روش کار با استفاده از این ابزار به این شک است که دو راه پیش پای شما وجود دارد:
راه اول: این روش به معاملهگران کمک میکند تا بر روی یک بازه زمانی یا همان تایم فریم (time frame) تمرکز داشته باشند. با بهره گرفتن از ضرایب فیبوناچی میتوانید روند قیمتی مشخصی را پیدا کنید. با در نظر گرفتن نرخ محاسبه پیش رو و ضریب طلایی، تریدر به راحتی به روند احتمالی قیمت دست پیدا میکند. شناسایی چرا نمودارهای عمق بازار مهم هستند؟ روند احتمالی روی تصمیمگیری تریدر تأثیر مستقیم دارد و باید طبق روندی که پیشبینی میکند اقدام به فروش یا خرید کند.
راه دوم: در روش دوم با استفاده از خطوط اکستنشن سطحی را در نظر میگیریم که قیمت در آن بعد از رشد طبیعی، روند نزولی را به دنبال خواهد گرفت. در این روش تریدر امکان ورود به یک روند مستعد رشد را پیدا میکند. نحوه کار به این صورت است که تریدر باید زمانی که روند بازگشتی به نسبت ضریب طلایی فیبوناچی (1.618) برسد، آن را تحت نظر بگیرد و نشانههای ردش روند که همان سیگنالها هستند را پیدا کند.
آموزش پیشرفه فیوچرز بایننس فارسی
دوره های زمانی فیبوناچی
دورههای زمانی فیبوناچی بر اساس فاصلههای زمانی فیبوناچی مشخص میگردند که معاملهگر توانایی پیشبینی زمانی که قیمت تغییر میکند را خواهد داشت. ضریب طلایی فیبوناچی نیز در این قسمت کاربرد دارد و مورد استفاده قرار میگیرد. درواقع پایه و اساس اصلی فواصل زمانی، ضریب طلایی فیبوناچی است. دورههای زمانی به ما میگویند که هر تاریخ جدید نتیجه 2 دوره قبل از خود میباشد.
قاعده دو نقطه در این ابزار نیز مشاهده میشود و تنها تفاوت آن این است که جهت تحلیل زمانی از دو نقطه بالا یا در دو نقطه پایین مورد استفاده قرار میگیرد. چنین عملکردی سبب خواهد شد که روند پیش رو در نسبتهای بین دو نقطه تعیین شود. زمان مهره اصلی در این ابزار است و دادههای دیگری توسط شما دریافت نمیشود.
کاربرد این ابزار برای برجستهکردن تغییر قیمت است. یعنی به کمک آن میتوان محدوده زمانی تغییر قیمت را مشخص کرد. همچنین موقعیتهای مناسب برای ورود یا خروج را در بازار تعیین میکند که این دو مورد کاربرد اصلی این ابزار هستند.
پروجکشن زمانی
با ترکیب اکستنشنهای فیبوناچی و تایم فریمهای فیبوناچی پروجکشن زمانی پدید میآید که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. از نظر ظاهری شباهت زیادی به خطوط گسترش زمانی فیبوناچی دارند. اتفاقات و رویدادهای قیمت (بالا و پایین رفتن نمودار قیمت) قرار است در پروجکشنهای زمانی فیبوناچی رخ دهند.
بیایید با یک مثال ادامه دهیم:
فرض کنید که قیمت در حال ورود به محدوده حمایتی است و به شکل همزمان در نقطه زمانی فیبوناچی نیز قرار میگیرد. در ادامه قیمت به جهت بالا حرکت میکند و از محدوده حمایتی خارج میشود. باتوجه به توضیحاتی که در بالا دادیم، این مثال، روش دوم را به ما نشان میدهد.
تریدر در این موقعیت میتواند از خطوط گسترش زمانی فیبوناچی کمک بگیرد و مهر تأییدی بر زمانبندی خود بزند. در اکثر مقالات بایننس فارسی که در مورد اندیکاتورها، مانند اندیکاتور مدیریت سرمایه و ریسک، اندیکاتور حجم معاملات و اندیکاتور استوک استیک گفته شده است که برای تحلیل تکنیکال از چند ابزار بهصورت ترکیبی استفاده کنید تا درصد خطای شما کاهش یابد؛ چون هیچ ابزار و اندیکاتوری کاملاً دقیق نیست و امکان اشتباه همیشه وجود دارد.
تحلیل زمانی در تحلیل تکنیکال چه کاربردهایی دارد؟
تحلیل زمانی چه کاربردی دارد؟ برای پاسخ به این پرسش کافی است تا این قسمت از آموزش را بهصورت دقیق مطالعه کنید تا با کاربردهای تحلیل زمانی آشنا شوید. به طور کلی تحلیل زمانی دارای 4 کاربرد اصلی است که تحلیلگران میتوانند از آن بهره ببرند.
تحلیل زمانی در تحلیل تکنیکال چه کاربردهایی دارد؟
1. همپوشانی زمانی
همپوشانی زمانی به این معناست که تریدر چند ابزار را با هم ترکیب کرده و روی نمودار قیمت مشاهده خواهد کرد که بیشترین تراکم نسبتهای فیبوناچی در چه ناحیهای قرار دارد. احتمال زیادی وجود دارد که در آن زمان، تغییرات رخ دهند. فراموش نکنید که با تحلیل زمانی تنها زمان برای ما ملاک است.
2. همپوشانی قیمتی و زمانی
ترکیب همپوشانی زمانی با همپوشان قیمت، دادههای بیشتری برای تریدر تعیین میکند. با کاربرد قبلی تحلیل زمانی که منطقه زمانی مطمئن را مشخص میکرد، متوجه شدیم که چنین ناحیهای بهترین انتخاب است. حال اگر هدف خود را روی قیمت هم قرار دهیم، در اکثر اوقات میتوان زمان ورود و خروج را پیدا کرد.
3. واگرایی زمانی
واگرایی علاوه بر قیمت، در زمان نیز کاربرد دارد و می توانیم از آن استفاده کنیم.
4. شناخت به عمق بازار
یکی دیگر از کاربردهای تحلیل زمانی این است که معاملهگر میتواند دقت خود را در تشخیص زمان ورود و خروج در معاملات افزایش دهد. برای این منظور نباید سطحینگر باشد و با کمک ترکیب ابزارها به خوبی به عمق بازار پی ببرد؛ اگر بازار همه چیز را علنی نشان بدهد، دیگر تریدر دغدغهای برای یادگیر مهارتهای مختلف تحلیل نخواهد داشت. پس فریب بازار را نخورید.
جمعبندی تحلیل زمانی
تحلیل زمانی یکی از مهمترین بخشها در تحلیل تکنیکال است که هر تحلیلگری باید به خوبی از آن استفاده کند. تحلیل زمانی در تحلیل تکنیکال کاربرد ویژهای دارد و مسیر را برای معاملهگر روشن میکند. 3 دلیل مهم برای استفاده از Time Series معرفی کردیم که شناخت الگوهای رفتاری بازار از مهمترین آنها بود، چون تمام تحلیل زمانی وابسته به رفتار بازار است. پس موفقیت شما در یادگیری الگوهای رفتاری بازار خواهد بود.
در این آموزش به این موضوع پرداختیم که چطور تحلیل بدون نقص داشته باشیم و بیشترین بازدهی را از تحلیل خود بگیریم. همچنین نکات خوبی را برای این نوع تحلیل بیان کردیم که فیبوناچی و بررسی چارت قیمت دو پایه اساسی آن بودند. در آخر باید یادآور شویم که تحلیل تکنیکال وابسته به موضوعات متفاوتی است و باید از چند ابزار استفاده کنیم تا بهترین نتیجه حاصل شود؛ تنها با یادگیری یک ابزار یا یک نوع چرا نمودارهای عمق بازار مهم هستند؟ تحلیل، موفقیت زیادی حاصل نخواهد شد.
چگونه صفحه معاملاتی tsetmc را بخوانیم؟
زمانی که برای اولین بار وارد صفحه شرکت مدیریت فناوری بورس تهران میشویم در دید اول با صفحهای پر از اعداد و ارقام مبهم مواجه میشویم هر چه بیشتر به عمق این اعداد وارد شویم تصور میکنیم با دنیای عجیب و غریبتری رو به رو شدهایم اما لازم است برای رفع این ابهامات تک تک آیتمهای موجود در این صفحه را برای انجام معاملات سهام مورد بررسی قرار دهیم.
ابتدا باید ببینیم که در صفحه معاملاتی چه عناوینی خودنمایی میکند و این اعداد و ارقام چه چیزی را به ما نشان میدهند:
قیمت سهم:
برای اینکه متوجه شویم قیمت سهم چقدر است با دو عنوان قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله در این صفحه رو به رو میشویم.در ستون سمت راست جدولی را مشاهده میکنیم که حاوی قیمت خرید، قیمت فروش و قیمت آخرین معامله است همچنین اعدادی نظیر اولین قیمت، قیمت پایانی و قیمت دیروز هم در آن میان به چشم میخورد که در ادامه به آنها میپردازیم.
اولین قیمت:به اولین قیمتی که سهم در شروع معاملات تجربه میکند گفته میشود.
قیمت پایانی: قیمت میانگین کلیه معاملات انجام شده در هر روز است در حقیقت میانگینگیری کلیه معاملات انجام شده در هر روز قیمت پایانی همان روز است.
قیمت دیروز:به قیمت پایانی روز قبل، قیمت دیروز گفته میشود.
قیمت آخرین معامله:به قیمت آخرین معاملهای که در هر روز انجام میشود قیمت آخرین معامله گفته میشود.
دامنه نوسان:حداقل و حداکثر قیمت را تعیین میکند در بازار بورس این عدد برای سهام مثبت و منفی 5درصد است. دامنه نوسان با قیمت پایانی روز گذشته باز میشود یعنی وقتی قیمت پایانی 2درصد مثبت شود روز بعد دامنه نوسان با 2درصد مثبت باز خواهد شد و با شروع معاملات میتواند از این قیمت مثبت یا منفی 5درصد افزایش یا کاهش قیمت را تجربه کند.
تعداد معاملات: تعداد معاملات در بورس تعداد دفعات انجام معامله در یک نماد را نشان میدهد. در واقع تعداد معاملات، نشان میدهد که سهام یک نماد چندبار خرید و فروش شده است .اگر بخواهیم این عدد معیاری برای نوسانگیری قرار دهیم باید بگوییم که مبنا قرار دادن تعداد معاملات برای بررسی وضعیت سهم عامل دقیق و قابل استنادی نیست.
حجم معاملات: به تعداد سهام خریداری شده و فروش رفته در یک بازه زمانی خاص، حجم معاملات بازار گفته میشود. البته باید در نظر داشت که میتوان بازه زمانی را سنجش حجم معاملات به شکل روزانه، هفتگی و یا ماهانه در نظر گرفت علاوه بر حجم معاملات را نه تنها میتوان برای یک نماد بلکه میتوان برای بخشهای مختلف بازار مثل شاخص صنعت و یا شاخص بورس نیز مورد بررسی قرار داد. به بیان ساده تر تعداد سهامی که در یک روز معاملاتی جابه جا میشود حجم معاملات آن سهم در آن روز است.
ارزش معاملات: اگر ارزش تمامی معاملات انجام شده در سهام را در نظر بگیریم در واقع ارزش معاملات آن سهم را مورد ارزیابی قرار دادیم یعنی اگر قیمت پایانی را در تعداد کل سهام شرکت ضرب کنیم ارزش معاملات آن به دست میآید به زبان ساده اگر بخواهیم کل سهام یک شرکت را خریداری کنیم به چقدر پول نیاز داریم!
اگر بر روی سهامی سه معامله انجام شود، ارزش معاملات آن سهم را باید از مجموع سه معامله صورت گرفته به دست آورد.
اگر بر روی سهم 100معامله با قیمت 10ریال و 200معامله با قیمت 15ریال و 150 معامله با قیمت 12ریال انجام شود ارزش معاملات صورت گرفته به ترتیب 1000ریال، 3000ریال و 1800ریال میشود و در نتیجه ارزش معاملات روزانه این سهم به 5800 ریال میرسد.
این مقاله را حتما مطالعه کنید: شاخصهای بورس را بهتر بشناسیم
ارزش بازار چیست؟
این آیتم که در سمت راست صفحه دیده میشود ارزش بازار سهم مورد نظر را نشان میدهد.در واقع از ضرب تعداد سهام یک شرکت در قیمت هر سهم ارزش بازار آن سهم به دست میآید. در بازار سهام ارزش بازار شرکتها معادل ارزش بازار کل سهام منتشر شده آن شرکت است.
مثال: اگر قیمت سهام شرکتی 2000 ریال باشد و 1 میلیون برگه سهم از آن منتشر شده باشد حاصلضرب این دو عدد ارزش بازار سهم را به ما نشان میدهد که برابر است با 2میلیارد ریال. با این حساب اگر قیمت سهامی افزایش پیدا کند ارزش بازار آن شرکت نیز رشد خواهد کرد و اگر قیمت سهم با افت مواجه شود ارزش بازارش نیز کاهش مییابد همچنین در صورتی که قیمت سهام یک شرکت ثابت بماند و شرکت موردنظر، سهام بیشتری منتشر کند، ارزش بازار آن افزایش خواهد یافت.
وضعیت نماد: در مقابل آیتم وضعیت نماد با یکی از چهار حالت مجاز، مجاز محفوظ، ممنوع و ممنوع متوقف مواجه خواهیم شد.
*وضعیت مجاز:یعنی سهم در حال عادی خود قرار دارد، سهم باز است و هیچ مشکلی نیز سر راه معاملات آن وجود ندارد.
*مجاز محفوظ:به این معنی است که سفارشگیری انجام میشود اما معاملهای صورت نمیگیرد.در واقع در این حالت بین خریدار و فروشنده مچینگ صورت میگیرد اما معاملهای شکل نخواهد گرفت در واقع قبل از باز شدن نماد این حالت رخ میدهد.
*ممنوع:زمانی این حالت در مقابل وضعیت نماد به چشم میخورد که نماد متوقف شده است در حقیقت این حالت به این معناست که نه سفارشگیری و نه معامله هیچکدام صورت نمیگیرد اما احتمال بازگشایی آن نماد در روزهای آینده نزدیک است.
*ممنوع چرا نمودارهای عمق بازار مهم هستند؟ متوقف:این حالت نیز بیانگر آن است که نماد به کلی بسته شده است و تا زمانی که ناظر پیغامی مبنی بر بازگشایی آن ندهد معاملات این نماد همچنان ممنوع خواهد بود.
در جدول وسط صفحه به موارد دیگری نظیر بازه روز، قیمت مجاز، بازه هفته و غیره برخورد میکنیم.
بازه روز:در مقابل این آیتم دو عدد وجود دارد عدد سمت راست بالاترین قیمتی است که سهم در طول روز دیده و سمت چپ پایینترین قیمتی که در آن روز تجربه کرده است.
قیمت مجاز: بالاترین و پایینترین قیمتی که سهم مجاز است در یک روز معاملاتی تجربه کند قیمت مجاز آن نماد نام دارد.
بازه هفته: به بیشترین و کمترین قیمتی که سهم در یک هفته گذشته به آن رسیده است بازه هفتگی گفته میشود.
بازه سال: به بیشترین و کمترین قیمتی که سهم در یک سال گذشته به آن رسیده است نیز بازه سال گفته میشود.
تعداد سهم: واضح است که این آیتم تعداد سهم های منتشر شده از شرکت را نشان می دهد.
حجم مبنا: یکی از مواردی است که هر سهامداری بارها و بارها با آن رو به رو شده است را باید حجم مبنا دانست ممکن است مفهوم حجم مبنا برای برخی از افراد اندکی مبهم باشد اما به زبان ساده باید گفت برای اینکه قیمت سهم بتواند در 5درصد مجاز خود حرکت کند باید حجمی به میزان حجم مبنا مورد معامله قرار گیرد یعنی اگر سهمی به طور کامل 5درصد افزایش یا کاهش پیدا کند حداقل حجمی که باید معامله شود تا سهم قیمت چنین سقف و کفی را تجربه کند حجم مبنا است.
سهام شناور: سهم شناور به میزان سهام هر شرکتی که از یدک سهامداران عمده خارج است و سهامداران خرد می تواند آن میزان را مورد معامله قرار دهند گفته می شود. در حقیقت بخشی از سهام یک شرکت است که دارندگان آن آماده عرضه آن هستند و قصد نگه داشتن آن سهام را ندارند.
به بیان دیگر اگر کل سهام یک شرکت را در نظر بگیریم و میزان سهام سهامداران راهبردی را نیز به دست بیاوریم از کسر میزان سهام سهامداران عمده از کل سهام شرکت سهام شناور آزاد حاصل میشود.
میانگین حجم ماه:این عدد میانگین حجم معاملات انجام گرفته در طول یک ماه است.
EPS: سود به ازای هر سهم را EPS آن سهم می گوییم یعنی اگر سود یا در آمد یک شرکت را بر تعداد سهام آن شرکت تقسیم کنیم سود به ازای هر سهم به دست می آید.
P/E: این عدد که از تقسیم قیمت سهم بر EPS آن حاصل می شود. دوره بازگشت اصل سرمایه را به سرمایه گذار نشان می دهد.
P/Eگروه: در واقع میانگین P/E تمامی سهم هم گروه با سهم مورد نظر ما است.
P/S: نسبت قیمت هر سهم به فروش هر آن سهم است.در حقیقت اگر فروش رشد کند مقدمات رشد شرکت نیز فراهم میشود یعنی رشد شرکت باید از رشد فروش آغاز شود.
در جدول سمت چپ نیز با برخی اعداد از جمله حجم و تعداد روبه رو هستیم که در مقابل آن دو آیتم حقیقی و حقوقی ذکر شده است.
حجم خرید و فروش حقیقی و حقوقی: میزان خرید و فروش افراد حقیقی و حقوقی را در طول یک روز معاملاتی نشان می دهد.
تعداد خرید و فروش حقیقی و حقوقی: تعداد افراد حقیقی و حقوقی را نشان میدهد که در حجم مشخصی در حال معامله بر روی سهم مورد نظر هستند.
در جدول پایینتر با آیتم هایی مانند تعداد و حجم خرید و فروش سهم روبه رو میشویم. در این آیتم نیز ردیف بالایی از قسمت خرید در اصطلاح سرخط خرید و ردیف اول از بخش فروش سر خط فروش است. سر خط خرید بیشترین قیمت خرید و سرخط فروش پایین ترین قیمت فروش را در آن لحظه به ما نشان میدهد علاوه بر از این بخش میتوانیم تعداد افرادی که در آن لحظه درخواست خرید و فروش خود اعمال میکنند را نیز مشاهده کنیم.برای خرید و فروش نمادهای مختلف میتوانید به کارگزاری کاریزما مراجعه کنید.
در سمت چپ صفحه یک نمودار به چشم میخورد که این نمودار قیمت و حجم مورد معامله سهم را در طول هر لحظه از یک روز معامله به نمایش میگذارد.
در پایین صفحه نیز با یک جدول به نام چرا نمودارهای عمق بازار مهم هستند؟ مقایسه شرکتهای گروه مواجه میشویم که به تمامی اطلاعات نمادهایی که با سهم مورد نظر ما در یک گروه یا یک صنعت قرار میگیرند دستیابی پیدا میکنیم. با بررسی این جدول به راحتی میتوانیم از وضعیت سایر شرکتهای همگروه با سهم خود مطلع شویم.
در این جدول میتوان به اطلاعاتی از جمله قیمت آخرین معامله، قیمت پایانی، تعداد معاملات، حجم معاملات، ارزش معاملات و به علاوه تمامی این موارد در 30 روز گذشته برای هر یک از نمادهای هم گروه با سهم مورد نظر خود دسترسی پیدا کنیم.
دیدگاه شما