وضعیت بازار: احتمال جهش قیمت اتریوم در برابر بیت کوین
همزمان با صعودیشدن بازار ارزهای دیجیتال در روزهای پایانی هفته گذشته، اتریوم توانست عملکردی بهتر از بیت کوین داشته باشد. آنطور که پیداست، ریسکپذیری سرمایهگذاران در این چند روز بیشتر شده است و در حال حاضر آلت کوینها میتوانند در کوتاهمدت بهتر از بیت کوین عمل کنند.
به گزارش کوین دسک، روز جمعه و در پایان یک هفته پرنوسان برای بازار، بسیاری از ارزهای دیجیتال با افزایش قیمت مواجه شدند. در این میان جهش ۵ درصدی قیمت اتریوم برجستهتر از سایر ارزهای دیجیتال بود. با این حال، از آنجا که قیمت اتریوم دو هفته نتوانسته بود خود را به بالای ۳٬۰۰۰ دلار برساند، این بار هم در عبور از این سطح ناموفق ظاهر شد. در همین حال، بیت کوین توانست با جهشی ۳ درصدی خود را به مرز ۴۲٬۲۰۰ دلار برساند.
وضعیت بازار جهانی سهام هم روز گذشته صعودی بود و از سوی دیگر، طلا که عمدتاً بهعنوان یک دارایی امن برای سرمایهگذاری در نظر گرفته میشود، با کاهش قیمت مواجه شد. بازگشت صعودی قیمت سهام شرکتها و رشد بیشتر آلت کوینها نسبت به بیت کوین، نشان میدهد سرمایهگذاران تمایل بیشتری برای پذیرش ریسک پیدا کردهاند.
برخی از تحلیلگران معتقدند همچنان این احتمال وجود دارد که در ادامه حجم نوسانات قیمت ارزهای دیجیتال بیشتر شود.
سین فارل (Sean Farrell)، یکی از کارشناسان ارشد مؤسسه سرمایهگذاری فاند استارت (FundStrat)، در این باره گفته است:
با اینکه این هفته میزان ریسکپذیری سرمایهگذاران بیشتر شد، ممکن است در کوتاهمدت با نوسان بیشتر قیمتها مواجه شویم. همچنان معتقدیم که هر سقوط بیت کوین و اتریوم به کفهای قیمتی پایینتر، فرصتی مناسب برای خرید است.
پس از جهش روز چهارشنبه قیمت، حجم معاملات بیت کوین در صرافیهای ارز دیجیتال مجدداً کاهش یافت. علاوه بر این، نسبت حجم سفارشهای خرید (لانگ) به سفارشهای فروش (شورت) در بازار قراردادهای آتی صرافیها، روز جمعه به وضعیت تعادل رسیده بود؛ این یعنی جهش روز گذشته قیمت بیت کوین، لزوماً بهدلیل تغییر دیدگاه معاملهگران نبوده است.
از طرفی، متوسط نرخ تأمین سرمایه بیت کوین اخیراً افزایش یافته است که نشان میدهد احساسات معاملهگران احتمالاً تا حدی صعودیتر شده است. اصطلاح نرخ تأمین سرمایه در بازار قراردادهای آتی به مقدار کارمزدی اشاره دارد که دارندگان قراردادهای لانگ (آنهایی که معتقدند قیمت افزایش پیدا میکند) و دارندگان قراردادهای شورت (آنهایی که معتقدند قیمت کاهش پیدا میکند) باید به یکدیگر پرداخت ریسک پذیری کدام بازار بیشتر است؟ کنند تا بازار در تعادل باشد.
در سوی دیگر بازار، ایپ کوین (ApeCoin)، توکن مرتبط با مجموعه توکنهای غیرمثلی (NFT) بورد ایپ یات کلاب (Bored Ape Yacht Club)، در دومین روز راهاندازی خود با جهشی ۹۰ درصدی از کف ۶.۴۸ دلاری روز پنجشنبه به بالای ۱۵ دلار بازگشت. گفتنی است این اصلاح صعودی قدرتمند پس از آن رخ داد که روز پنجشنبه بازار ایپ کوین با سقوطی ۸۰ درصدی مواجه شد.
شرط جهش قیمت اتریوم در برابر بیت کوین چیست؟
رشد قیمت اتریوم تا حدودی تحتتأثیر پیشرفت تیم توسعه این شبکه در انتقال سازوکار اجماع اتریوم از اثبات کار به مدل جدید اثبات سهام است.
اواسط هفته گذشته، انتقال آزمایشی اتریوم به سازوکار اثبات سهام با موفقیت انجام شد. اکنون در شبکه آزمایشی کیلن (Kiln) که میزبان این انتقال بوده است، این اعتبارسنجها هستند که بهجای ماینرها بلاکهای جدید را ایجاد و تراکنشها را پردازش میکنند.
دیوید دونگ (David Duong)، از محققان ارشد صرافی ارز دیجیتال کوین بیس، گفته است:
تعداد اعتبارسنجهای فعال بیکن چین (Beacon Chain)، [شبکه نسخه دوم و مبتنی بر اثبات سهامِ اتریوم]، از اواخر فوریه (بهمن) تا ۱۷ مارس (۲۶ اسفند) از ۳۰۰٬۷۰۲ به ۳۱۵٬۵۷۶ مورد افزایش یافته است. این یعنی تعداد ریسک پذیری کدام بازار بیشتر است؟ اعتبارسنجها تنها در عرض ۷ روز ۴.۹ درصد بیشتر شده و این در حالی است که رشد این رقم در طول ماههای فوریه (بهمن) و ژانویه (دی) بهترتیب ۳.۹ و ۴.۸ درصد بوده است.
اگر بخواهیم نگاهی به نمودارها بیندازیم، باید گفت رشد قیمتی اتریوم در این چند روز از بیت کوین شدیدتر بوده و ممکن است در کوتاهمدت نیز این برتری محسوستر شود. آنطور که از نمای ۱ روزه بازار «اتریوم/ بیت کوین» پیداست، قیمت پس از برخورد با حمایتی در سطح ۰.۰۶۴ واحد بهسمت بالا بازگشته است و اکنون در ۰.۰۷۳ دلار با مقاومتی مواجه است که ۴ درصدی با سطوح فعلی فاصله دارد.
نمای ۱ روزه بازار «اتریوم/ بیت کوین».
این را هم اضافه کنیم که تحلیلگران اخیراً متوجه کاهش حجم فعالیتهای درونشبکهای اتریوم شدهاند.
نمودار زیر مجموع کارمزدهای پرداختی کاربران در روزهای مختلف سال را نشان میدهد که میتوان از آن متوجه شد ماینرهای اتریوم اخیراً درآمد کمتری از منبع کارمزدها داشتهاند.
فارل گفته است یکی از دلایل کاهش حجم فعالیتهای درونزنجیرهای اتریوم، کمترشدن تقاضا برای خریدوفروش NFTهای گرانقیمت است؛ داراییهایی که عمدتاً در شبکه اتریوم ساخته و معامله میشوند. این تحلیلگر مؤسسه فانداستارت میگوید از اواسط ژانویه (دی) که حجم جستوجوهای اینترنتی مرتبط با NFTها در گوگل رکوردشکنی کرد، از میزان علاقه کاربران نسبت به این حوزه کاسته شده است.
نمودار مجموع کرامزداهای پرداختی کاربران اتریوم در روزهای مختلف سال.
فارل همچنین به رشد چندبرابری نسبت «قیمت به درآمد» (Price-to-Sales) اتریوم اشاره کرده است که در عرض چند ماه از ۱۷ به ۵۰ رسیده است. نرخ قیمت به درآمد از تقسیم ارزش بازار یک ارز دیجیتال به درآمد کلی پروتکل آن ارز به دست میآید و افزایش آن به این معنی است که توکن مرتبط با آن پروتکل قیمتی بیش از ارزش واقعی خود دارد.
ریسک چیست و انواع ریسک کدام است؟
زیان بالقوه و قابل اندازهگیری یک نوع سرمایهگذاری را ریسک میگویند.
برخی از ریسکهای سرمایهگذاری بر روی اوراق بهادار عبارت است از: اعلام نشدن سود سهام، پایین بودن میزان سود هرسهم، کاهش قیمت هرسهم.
در ادامه این مطلب از سایت بورسینس چند ریسک دیگر را بطور کوتاه ریسک پذیری کدام بازار بیشتر است؟ لیست کرده ایم.
ریسک عملیاتی (Operational Risk) چیست؟
ریسک عملیاتی یا اهرم مالیاتی مربوط است به سود عملیاتی که منشا آن نیز هزینههای ثابت شرکت است.
ریسک عملیاتی، ریسک زیان ناشی از فرایند ناقص یا شکست خورده، سیاستها، سیستمها یا رویدادهایی است که فرایند عملیاتی کسب و کار را تحت شعاع قرار میدهد.
خطای کارکنان، فعالیتهای مخربانه و خلافکارانه مانند تقلب و رویدادهای فیزیکی نیز از جمله فاکتورهایی هستند که میتوانند ریسک عملیاتی را پی داشته باشند.
اغلب سازمانها پذیرفتهاند که مردم و فرایندها به طور ذاتی دچار خطا میشوند و کماثر یا بیاثر شدن عملیات را به بار میآورند.
دلایل ریسک عملیاتی:
- بلایای طبیعی، مانند زمینلرزه، طوفانها یا آتشسوزی
- بحرانهای سلامتی و بهداشت، مانند همهگیری ویروس COVID-19
- فجایع ناشی از انسانها، مانند حملات سایبری، تروریسم و جرایم سایبری
- شبهجرمها مانند اختلاس، جرایم سایبری درون سازمانی، غفلت کارکنان، تهدیدات جنسی، محیط کاری خصومتآمیز و…
- نقض قوانین، نقض قرارداد، دستکاری در بازار و اعمال معاملات غیرمنصفانه
- قوانین و شرایط کاری جدید
- شکست خوردن در پایبندی به سیاستها یا فرایندهای کاری شرکت یا شکست در اطمینان حاصل کردن از پیشبرد سیاستها
- سیستمهای کامپیوتری یا IT قدیمی
- اختلال در زنجیره تامین
- استفاده ناکارآمد از سیستمهای ابری
- سیاستهای کاری متناقض یا غیرمنصفانه
- رفتارهای ناایمن
- کاستی و نقص در محصولات
- خطاهای انسانی مانند خطا در وارد کردن داده، یا از دست دادن ضرب العجلها
- ناکارآمدی فرایندهای داخلی یا درک اشتباه فرایندها
ریسک مالی (Financial Risk) چیست؟
ریسک مالی گونهای ریسک اضافی است که در اثر افزایش بدهی در شرکت به سهامداران تحمیل میشود.
ریسک ناشی از بهکارگیری بدهی در شرکت را ریسک مالی مینامند.
به عبارت دیگر، ریسک مالی به توانایی کسب و کار در مدیریت بدهی و پاسخگو بودن در مقابل تعهدات مالی اشاره دارد.
این نوع از ریسک اغلب به خاطر بیثباتیها، زیان در بازار مالی یا تحرکات قیمت سهام و ارزها، تغییر نرخ بهره و… به وجود میآید.
ریسک غیرسیستماتیک و ریسک سیستماتیک چیست؟
کل ریسک بازار را میتوان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک (Systematic Risk) و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم کرد.
ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول، ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره میباشد.
ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمیباشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکتهای کلی بازار به وجود میآید.
طبق نظریههای پرتفولیو با متنوعسازی سبد سهام میتوان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی میماند.
شرکتهایی که فروش آنها بسیار پرنوسان است، یا مانع مالی آنها در حد گستردهای از محل دریافت وام تامین شده است، یا رشد بسیار سریعی داشتهاند، یا نسبتهای جاری پایینی دارند و همچنین شرکتهای کوچک بیش از دیگران از ریسک سیستماتیک تاثیر میپذیرند.
هر معاملهای در بورس دارای ریسک مخصوص به خود است، توصیه میکنم مطلب پیشنهاد و سیگنال سهام برای تازه کارها! که یک مطلب آموزنده است را مطالعه کنید.
ریسک اعتبار (Credit risk)
این ریسک مربوط به زمانی است که یک شرکت یا شخص توانایی آنرا نداشته باشد که سود قراردادی و اصل سرمایه را براساس تعهدات خود پرداخت کند.
سرمایهگذارانی که اوراق مشارکت و سایر اوراق بدهی جزئی از پرتفوی سرمایهگذاری آنهاست با این نوع از ریسک مواجه هستند.
البته اوراق بدهی دولتی کمترین میزان ریسک را دارا میباشند در حالیکه اوراق مشارکت شرکتها دارای ریسک اعتباری بیشتری است.
ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk)
ریسک ناشی از نرخ سود مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری گردد.
این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
به عبارت دیگر، ریسک نرخ بهره، احتمال کاهش ارزش یک دارایی به خاطر نوسانات غیرمنتظره در نرخ بهره است. ریسک نرخ بهره، اغلب با داراییهایی که درآمد ثابت ایجاد میکنند (fixed-income assets مانند اوراق مشارکت) مرتبط است.
مانند سایر انواع ریسکها، ریسک نرخ بهره را میتوان کاهش داد. اصلیترین ابزارها برای کاهش ریسک نرخ بهره شامل تنوعسازی داراییها در سبد و پوشش ریسک (hedging) است.
ریسک سیاسی (Political Risk)
ریسک سیاسی نوعی از ریسک مالی به حساب میآید که در آن، دولت یک کشور بصورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر دهد.
این ریسک عامل بزرگیست که باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم میشود.
ریسک بازار (Market Risk)
ریسک بازار عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است.
در بین انواع ریسکها آشناترین ریسک است که به عنوان ریسک نوسانات بازار نیز شناخته میشود و سرمایهگذاران و معاملهگران در بورس بصورت روزانه با آن مواجه هستند.
این ریسک بیشتر در بازار سهام، آتی سکه، فارکس و سایر بازارهای با نوسانات بالا وجود دارد. نوسانات یک معیار برای ریسک است چون به رفتار و خلق و خوی سرمایهگذاران بستگی دارد و نه منطق ( این مقاله را بخوانید : روانشناسی، حلقه مفقوده تصمیمگیری در بازار بورس )
چون کسب سود فعالان بازار به بالا و پایین شدن قیمت بستگی دارد، نوسانات برای بازدهی یک امر حیاتی است و هرچقدر یک اوراق بهادار یا بازار با نوسانات بیشتری همراه باشد، احتمال بیشتری برای تغییر بزرگ در هر دو جهت (افزایش یا کاهش قیمت) وجود دارد.
همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند، اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تأثیر این نوع ریسک است. این ریسک میتواند ناشی از عوامل متعددی از قبیل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان است.
ریسک تورمی
این نوع ریسک که تمامی اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار میدهد عبارت است از ریسک قدرت خرید، یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایهگذاری شده.
این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است، برای اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم افزایش مییابد. علت این است که قرض دهندگان بهمنظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید، سعی میکنند نرخ بهره را افزایش دهند.
ریسک تجاری
ریسک ناشی از انجام تجارت و کسبوکار در یک صنعت خاص یا یک محیط خاص را ریسک تجاری گویند.
برای مثال یک شرکت فولاد در صنعت خاص خود با مسائل منحصر به خود مواجه است.
ریسک نقدینگی
ریسک مرتبط با بازار ثانویهای است که اوراق بهادار در آن معامله میشود. آن دسته از سرمایهگذاریهایی که خریدوفروش آن به آسانی صورت میگیرد از نقدینگی بالایی برخوردار است.
هرچه عدم اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالا باشد میزان ریسک نقدینگی نیز افزایش مییابد. ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس خیلی بیشتر است.
اگر در مورد انواع ریسکها سوالی دارید در بخش نظرات بنویسید.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
هر هفته با آنتونی؛ چطور ریسک سبد رمزارزها را مدیریت کنیم؟
چگونه باید به سبد سهام یا پرتفولیوی ارز دیجیتال خود تنوع دهیم؟ مدیریت ریسک پرتفولیوی ارز دیجیتال چگونه امکانپذیر است؟ برقراری نسبت ریسک به ریوارد چیست و چطور در سرمایه گذاری ارز دیجیتال چطور انجام میشود؟ آندرس آنتونوپولوس معتقد است اینها سوالاتی است که هر فرد فعال در بازار رمزارزها باید جوابش را خودش پیدا کند. در ویدیوی زیر آنتونی به سوال یکی از کاربران درباره نحوه تخصیص پرتفولیو به رمزارزهای مختلف براساس میزان ریسکپذیری شخص پاسخ میدهد.
کاربران گرامی میهن بلاکچین، در صورتی که ویدیوی این مطلب برای شما بهنمایش درنمیآید، VPN خود را خاموش کرده و سپس صفحه را رفرش کنید. بعضی ویدیوهای سایت آپارات برای IPهای خارج از ایران به نمایش درنمیآیند.
نحوه مدیریت ریسک پرتفولیوی ارز دیجیتال
آنتونی در ادامه میگوید به دوستان و آشنایان خود نگویید همه رمزارزها بهجز بیت کوین بهدرد نمیخورند؛ بلکه از آنها سوالهای منطقی و تحلیلی بپرسید. مثلا از آنها بخواهید برای شما شرح دهند که آیا دنبال متنوعسازی پرتفولیوی خود هستند یا میخواهند سود بیشتر کسب کنند؟ توان ریسکپذیری آنها چقدر است و چرا میخواهند روی این آلتکوینها سرمایهگذاری کنند؟ آنتونوپولوس میگوید یکی از پاسخهای رایجی که میگیرد این است که افراد تمایل به متنوعسازی سبد سهام خود دارند.
متنوعسازی سبد داراییهای کریپتویی یکی از راههای مدیریت ریسک است. تحقیق درباره درصد تخصیص دارایی در سبد، احتمال موفقیت در این بازار را افزایش میدهد. درست است که هدف اصلی این استراتژی رسیدن به بازده حداکثری و در عین حال ریسک حداقلی است، اما این کار کاملا به میزان ریسکپذیری افراد بستگی دارد. اما تخصیص دارایی و متنوعسازی در سرمایهگذاری فقط بهمعنی خرید کریپتو نیست. بلکه بهتر است روی چندین کلاس دارایی سرمایهگذاری کنید. یعنی میتوانید علاوهبر کریپتو، سهام، املاک و بازار طلا را هم در نظر داشته باشید.
اگر فقط قصد سرمایهگذاری در بازار کریپتو را دارید باید بسیار احتیاط کنید. زیرا بهگفته آنتونی قیمت بیت کوین و آلتکوینها با یکدیگر همبستگی بسیاری دارد و نمیتوان سبد داراییهای مرتبط را از یکدیگر جدا کرد. اما در هر صورت ایجاد پرتفولیو و سنجش میزان وزن هر کریپتو در پرتفولیو کاملا به تمایل و تحمل ریسک شما بستگی دارد. چه کسی میتواند مقدار ریسکپذیری شما را تعیین کند؟ به گفته آندرس، هیچکس به جز شما این توانایی را ندارد. در نهایت این شما هستید که باید تعیین کنید، چه درصدی از سبد خود را بیت کوین و چه درصدی را به آلتکوینها اختصاص دهید.
رابطه بین ریسک و بازدهی در بورس
در این مقاله به رابطه بین ریسک و بازده میپردازم، یک سرمایهگذار باید بداند رابطه ریسک با بازده در بورس به چه شکل است تا بتواند در مواقع ضروری تصمیمات درستی اتخاذ کند. یک سرمایهگذار پس از سرمایهگذاری در یک پروژه، یک شرکت میخواهد نتایج حاصل از پروژه را بدست آورد. نتایج یا منافع حاصل از سرمایه گذاری، بازده نامیده میشود. رویکرد حداکثر سازی ثروت براساس مفهوم ارزش آینده جریانهای نقدی مورد انتظار از یک پروژه احتمالی استوار است. بنابراین جریانهای نقدی چیزی جز درآمد حاصل از پروژه نیست که ما از آنها به عنوان بازده یاد میکنیم. از آنجا که فیکسچر نامشخص است، بنابراین بازدهها با درجاتی از عدم اطمینان همراه است. به عبارت دیگر، برخی از تغییرات در تولید جریانهای نقدی وجود دارد، که ما آنها را ریسک مینامیم. در این مقاله از سری مقالات آموزشی دلفین وست ما به مفاهیم ریسک و بازدهی و رابطه بین آنها میپردازیم.
ریسک و بازدهی در مدیریت مالی
ریسک کردن در کارها برای سرمایهگذاران بسیار مهم است و ریسک کردن درکارها به معنی پیشبینی کردن احتمال به وقوع نپویستن رویدادی است. این تعریف در بازارسرمایه بسیارکاربرد دارد و موضوع مهمی است. مثل ریسک کردن و پولی را در جایی گذاشتن. مانند سرمایه گذاری در بورس و پول خود را درصندوقهایی گذاشتن و درآمدهای ثابتی از آن بدست آوردن دراین حالت ریسک این سرمایه صفر بوده است چون هرماه همان سود و بازده پیش بینی شده را دریافت میکند.ئمنظور از سود درسرمایهگذاری همان بازده است که درقبال انجام کاری دریافت میکنید. ریسک و بازده دو واژه مخالف هم است که دردنیای مالی و سرمایه گذاری وجود دارد و وجود تفاوتهای بین ریسک و بازدهی را میتوان توانایی در راحت خوابیدن دانست.
نمودار ریسک و بازده
به نمودار رابطه بین نرخ بازده تا سررسید اوراق قرضه با ریسک یکسان و سررسید همان اوراق قرضه، منحنی یا نمودار بازده گفته میشود. منحنی بازده الگویی است برای رسم و ارائه وضعیت اوراق قرضه دولتی است. منحنی بازده نشان میدهد که نرخ بهره در موقعیتهای زمانی خاص برای کلیه اوراق بهادار دارای ریسک برابر است اما سررسیدهای مختلفی برای آن وجود دارد. یکی از رایج ترین منحنیهای بازده که گزارش شده است اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده آمریکا است. این منحنی بازده معیاری است برای سایر انواع اوراق قرضه در بازارسرمایه مثل نرخهای وام مسکن یا نرخ بهرههای بانکی است. منحنی بازده هم برای پیش بینی تغییرات خروجی در بازار و رشد در بازار مورد استفاده قرار میگیرد.
منحنی ریسک، یک نمودار دوبعدی است که محور طولی آن بازده مالی و محورعمودی آن ریسک مالی باشد. این منحنی میتواند رابطه عقلانی بین ریسک و بازده از نگاه سرمایهگذاران داشته باشد. این منحنی یک حالت رو به بالا دارد، یعنی دائما رو به افزایش دارد و حالتی صعودی دارد وقتی که ریسک یک سرمایهگذاری بیشتر میشود میزان سود یا بازده بیشتری از ریسک را میخواهد به عبارتی تغییرات در سود و بازده خیلی بیشتر تغییرات در ریسک است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که این منحنی حالتی صعودی دارد و صعودی بودن این منحنی به این دلیل است که تمامی سرمایهگذاران حالتی ریسک گریز دارند. اما این حالت ریسک گریزی برای تمام سرمایهگذاران یکسان نمیباشد و این منحنی ریسک میتواند شیب کمتر یا بیشتری به خود بگیرد.
رابطه بین ریسک با بازده
هنر سرمایهگذاری با ریسک وبازده تعریف میشود. سرمایهگذاری به معنی قبول یک مقدار ریسک به ازای یک بازده مورد انتظار است. برای هرفرد قبل از ورود به بازار سهام این نکته کاملا مهم است تا انواع مختلف ریسک و مخاطره راشناخته و آن را ارزیابی میکند.
اساساً ریسک پذیری بیشتر دریک سرمایهگذاری این معنی را میدهد که برای این ریسک بازده بالاتر و بیشتری مورد انتظار است.
در مورد سرمایهگذاریهایی با ریسک بالاتر که نوسان بیشتری نسبت به اوراق قرضه دولتی دارد بازده بالاتری داشته است. سودهایی با ریسکهای صحیح شده را میتوان با مقایسه بازده سرمایهگذاری مقایسه کرد.
ارزش یک سهام به عملکرد آن در شرکت بورس بستگی دارد. اگر عملکرد این سهم درشرکت بورس خوب باشد ارزش این سهم نیز به تبع زیاد میشود و اگرعملکرد آن خوب نباشد ارزش آن کم میشود و سرمایهگذاران به سمت آن جذب نمیشوند. البته مسائل زیادی در ارزش یک سهم تاثیر گذار است. درکل باید بدانیم که هیچ تضمینی برای ارزش یک سهم و همچنین برای افزایش قیمت یک سهم درشرکت بورس وجود ندارد.
تفاوت ریسک و بازده
رابطه بین ریسک و بازده یک رابطه مستقیم است، یعنی هرچه بازده کمتر باشد ریسک هم کمتر است و برعکس. درواقع ریسک به معنای تفاوت بین آن سود یا بازدهی که انتظارداریم و آن سودی که به وجود میآید.
ملاحظات
ریسک به تغییرپذیری بازده احتمالی مرتبط با یک ریسک پذیری کدام بازار بیشتر است؟ سرمایه گذاری معین اشاره دارد. ریسک، همراه با بازده، مورد توجه عمده تصمیمات بودجه بندی سرمایه است. شرکت باید بازده مورد انتظار از یک سرمایهگذاری معین را با ریسک مرتبط با آن مقایسه کند. برای جبران افزایش سطح خطر، نیاز به بازده بالاتر است. به عبارت دیگر، هرچه ریسک انجام شده بیشتر باشد، بازده آن نیز بیشتر خواهد بود و بالعکس، هرچه ریسک کمتر باشد، بازده آن نیز ملایمتر است.
این معامله ریسک و بازده به عنوان طیف بازده ریسک نیز شناخته میشود. کلاسهای مختلفی از سرمایه گذاری-های احتمالی وجود دارد که هر کدام موقعیتهای خاص خود را در طیف بازده کل ریسک دارند. پیشرفت کلی این است: بدهی کوتاه مدت، بدهی بلند مدت، دارایی، بدهی با بازده بالا و حقوق صاحبان سهام. وجود ریسک باعث میشود که مجبور به انجام تعدادی از هزینهها شوید. به عنوان مثال، هرچه سرمایهگذاری با ریسک بیشتر باشد، معمولاً به زمان و تلاش بیشتری برای کسب اطلاعات در مورد آن و نظارت بر پیشرفت آن نیاز است. علاوه بر این، اهمیت از دست دادن مقدار X ارزش میتواند بیش از اهمیت افزایش مقدار X مقدار باشد، بنابراین یک سرمایهگذاری با ریسک بیشتر حق بیمه بالاتری را به خود جلب میکند حتی اگر بازده پیش بینی همان مقدار کم خطر باشد. بنابراین خطر چیزی است که باید جبران شود، و هر چقدر خطر بیشتر باشد، غرامت بیشتری نیز لازم است.
هنگامی که یک شرکت تصمیم گیری در مورد بودجه بندی سرمایه اتخاذ میکند، آنها آرزو میکنند که به عنوان حداقل هزینه، بهبودی کافی را برای پرداخت هزینههای افزایش یافته سرمایهگذاری ناشی از تورم به دست آورند. بنابراین، تورم ورودی اصلی در هزینه سرمایه شرکت است. با این حال، از آنجا که نرخهای بهره توسط بازار تعیین میشود، اغلب اتفاق میافتد که برای جبران تورم ناکافی هستند. ریسک پذیری نیز در تعیین بازده مورد نیاز یک شرکت برای سرمایهگذاری نقش مهمی دارد. ریسک گریزی مفهومی است مبتنی بر رفتار بنگاهها و سرمایهگذاران در حالی که در معرض عدم اطمینان برای کاهش این عدم اطمینان هستند. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار متنفر از ریسک ممکن است تصمیم بگیرد پول خود را به یک حساب بانکی با نرخ بهره کم اما تضمین شده بجای سهامی که ممکن است بازده مورد انتظار زیادی داشته باشد، قرار دهد اما احتمال از دست دادن ارزش را نیز در برداشته باشد.
سه سطح در ریسک گریزی
- ریسک پذیری یا پرهیز از خطر
- ریسک خنثی
- ریسک دوست یا ریسک طلب
بتا معیاری است که شرکتها میتوانند به منظور تعیین حساسیت بازگشت سرمایه نسبت به ریسک کلی بازار استفاده کنند. بتا نوسانات همبسته یک دارایی را در رابطه با نوسانات معیاری که دارایی مذکور با آن مقایسه می-شود، توصیف میکند. این معیار به طور کلی بازار مالی کل است و غالباً با استفاده از شاخصهای نمایندگی مانند S&P 500 تخمین زده میشود. همچنین از بتا به عنوان کشش مالی یا نوسان نسبی همبسته یاد میشود و میتواند به عنوان معیاری از حساسیت بازده دارایی به بازده بازار، ریسک غیر قابل تنوع آن، ریسک سیستماتیک آن یا ریسک بازار. سرمایهگذاریهای بتا بالاتر تمایل بیشتری دارند و بنابراین خطرناکتر هستن، اما پتانسیل بازده بالاتر را فراهم میکنند. سرمایهگذاریهای بتا پایین خطر کمتری دارند، اما به طور کلی بازده کمتری دارند.
فرمول ریسک و بازده
رابطه بین ریسک و بازده به این شکل است که ریسک ازطریق کم کردن مقداربازده مورد انتظار و بازده واقعی بدست میآید.
بازده سبد سهام
سبد سهامی مانند سهام شرکتهای بزرگ مثل شرکتهای صنایع غذایی وشرکتهای خودرویی هریک ازاین سهمها به صورت جداگانه باعث نوسان قیمتها میشود و منجربه افزایش ریسک مالی شرکتها میشود و کمترشدن قیمت سهم درآن شرکت میشود و از طرفی دیگر انعقاد بعضی قراردادها باعث افزایش قیمت سهم درشرکت میشود هر دو تغییراز نوع تغییر ریسک غیر سیستماتیک است.
کلام آخر
برای سرمایه گذاران هیچ تضمینی وجود نداد که در بازارسرمایه گذاری قراردادی را انعقاد کنند و اگرهم قراردادی را منعقد کردن باید بسیار ریسک پذیر باشند در بازار سرمایه گذاری هر احتمالی وجود دارد. امیدواریم که این مقاله از سری مقالات این وب سایت برای شما عزیزان مفید واقع شده باشد. همچنین شما میتوانید در صورت نیاز به مشاوره و نیاز به آموزشهای بیشتر در این خصوص از مشاورین دلفین وست و کلاسهای آموزشی آن کمک بگیرید.
چه بخریم: سهام، دلار یا سکه؟
برای خیلی از سرمایه گذاران سه نصیحت کلی وجود دارد اول ضرر نکنید دوم ضرر نکنید و سوم ضرر نکنید. درواقع این نصیحت یک واقعیت در خود دارد و آن لزوم حفظ وضعیت فعلی و سپس حرکت به سوی افزایش دارایی و سود است.
هرچند در گام اول می بایست تفاوتی میان ریسک پذیری و به استقبال ریسک رفتن قایل شد. از دیدگاه منطقی ریسک پذیری و ضررپذیری می تواند دو روی یک سکه باشد اما تفاوت های اساسی میان این دو مفهوم وجود دارد که مهمترین آن میزان احتمال وقوع ضرر در قالب ریسک کردن است که یک نمونه بارز آن بازی شیر و خط است در شیر و خط شانس برد و باخت تقریبا برابر است لذا هیچ کس از شیر و خط بازی کردن کسی پول دار نمی شود و در نهایت فرد همیشه رد یک سطح بلندمدت می ماند.
اما در برابر در بازی شطرنج هم در نهایت یک برنده و بازنده خواهیم داشت شاید در نگاه اول این امر همانند نتیجه بازی شیر و خط باشد اما در شطرنج هیچ گاه شانس باخت یا برد شما 50 درصد نیست.
چراکه علاوه بر شانس در این بازی تفکر و استراتژی نقش اساسی دارد. تفاوت این دو مفهوم غالبا از سوی ما اشتباه می شود پس هرگاه ما از عنوان ریسک یاد می کنیم به دنبال مفهومی نظیر بازی شطرنج هستیم نه به ضرر انداختن صرف خود نظیر شیر و خط. پس تفاوت میان ریسک کردن مطلوب برای کسب بازدهی همانا ارزیابی و استراتژی داشتن نظیر بازی شطرنج است.
اما اگر نخواهیم ریسک کنیم و پولدار شویم چکار باید کنیم؟
معمولا برای افراد با سرمایه کم و یا خیلی زیاد شناخته شده روشن برای سرمایه گذاری بدون ریسک سپرده بانکی یا اوراق مشارکت است معمولا این روش را هم می شناسند هرکسی که پولی در اختیار دراد می تواند از بانک ها یا اوراق مشارکت استفاده کرده و عموما سودی معادل سالانه تا 17 درصد را کسب کرده و در حدود 4 سال بعد دارای خود را دوبرابر کنند این امر اگرچه روشی کند است اما در اکثر مواقع برای پول های کم یا خیلی زیاد می تواند یک گزینه باشد.
به گزارش برترین ها کمترین نرخ سود بانکی در حال حاضر 6 درصد است و تا سالانه 12 تا 16 درصد رشد می کند اوراق مشارکت نیز بین 15 تا 17/5 درصد سود می دهند که در حال حاضر در بازار فرابورس در دسترس هستند این روش از سرمایه گذاری تنوعی نیز دارد به عنوان نمونه حساب ممتاز بانک مسکن یک نمونه است که با سپرده اولیه 27 میلیون می تواند سود بالاتری از سود معمول سپرده های بانکی بدهد یا صندوق های سرمایه گذاری درآمد ثابت که نمونه ای از مجموع های بدون ریسک هستند.
اما آیا همیشه سپرده گذاران سود می کنند در ظاهر پاسخ این سوال مثبت است اما یک نکته ظریف وجود دارد و آن ارزی واقعی پول است فرض کنید امروز یک کیلو سیب زمینی به قیمت 100 تومان معامله می شود انتهای سال هر کیلو سیب زمینی 140 تومان است و پول شما در بانک پس از یک سال به 118 تومان رسیده است آیا اینکه پول شما از 100 تومان به 118 رسیده سود کرده اید؟ در ظاهر بله اما در مقایسه با قیمت سیب زمینی یا ارزش واقعی پول خیر چراکه شما ابتدای سال می توانستید یک کیلو سیب زمینی بخرید اما در پایان سال شما با 118 تومان تنها 825 گرم سیب زمینی می توانید بخرید پس عملا پول شما آب رفته است یا قدرت خرید خود را از دست داده است.
در کنار طلا، الماس، سنگ های قیمتی، اشیای عتیقه و در نهایت ارزهای کشورهای باثبات اقتصادی بالا نیز کارکرد حفظ ارزش متغییر را داشته و پناهگاه تورم به شمار می روند از این رو هر گاه در اقتصاد نظیر شرایط کنونی اقتصاد کشورمان نرخ تورم به بالای نرخ سود بانکی برسد که در حال حاضر این نرخ تورم 19 درصد در مقابل حداکثر 17 درصد سود اوراق است گرایش به طلا ناگزیر رخ می دهد اما این شرایط در حال حاضر دارای نکاتی است نخستین نکته قیمت جهانی طلاست در سال های اخیر وضعیت رشد تورم نه تنها در اقتصاد ایران که در اکثر کشورهای جهان رخ داده است و از این رو ارزش طلا افزایش چشمگیری یافته است.
همانگونه که گفته شد از آنجایی که طلا ارزش افزوده ایجاد نمی کند می توان انتظار داشت که با دورشدن شبح تورم در اقتصاد جهانی بهای طلا کاهش یابد و این امر می تواند بهای طلا در ایران را کاهش دهد لذا سرمایه گذاران در طلا برای حفظ ارزش دارایی خود همیشه باید در انتظار شنیدن خبرهای بد درمورد بحران اقتصاد جهانی باشند. در همین حال در داخل ایران خرید ارز نیز یک گزینه است این گزینه نیز معلول تلاش برای حفظ ارزش است چراکه ارز نیز نظیر سکانس و یا طلا ارزش افزوده ایجاد نمی کند
در همین حال نرخ ارز در اقتصاد ایران تابع دو موضوع قیمت نفت و تحریم هاست و در شرایطی که قیمت نفت رو به کاهش و تحریم ها در حال افزایش باشد ارزش ارز رو به افزایش بگذارد کاهش ارزش دلار قطعی خواهد بود. با ریسک حساب شده آیا سرمایه گذاری مستقیم سودآور است؟
جواب این سوال در اکثر موارد مثبت است سرمایه گذاری مستقیم عموما می تواند به بازدهی مثبتی ختم شود سرمایه گذاری مستقیم در ایران در سه بخش املاک و مستغلات، کالاهای نظیر اتومبیل و موبایل و مشارکت در واحدهای تولید طبقه بندی می شود. در حال هر شرایط اقتصادی عموما ساخت و ساز از بازدهی ثابت تا بازدهی جهشی برخوردار است هرچند که در حال حاضر این بازدهی به دلیل سرمایه گذاری سنگین دولت در مسکن مهر از مسکونی سازی به تجاری سازی سوق یافته است.
اما در بخش خرید مستقیم اتومبیل و موبایل به دلیل اشباع بازار بازدهی وجود ندارد و در آخرین زمینه یعنی مشارکت در تولید باید گفت نکات زیادی وجود دارد. ساده ترین نوع مشارکت در تولید خرید سهام است. در خرید سهام شما در یک شرکت شریک می شوید طبیعی است که هر شرکتی با هدف ایجاد ارزش افزوده ایجاد می شود یعنی فعالیت یک شرکت باید سودآور باشد تا منطق شرکت محقق شود و عملا به بیان دیگر کسی شرکتی را برای ایجاد زیان تاسیس نمی کند.
در این شرایط یک سرمایه گذاری هوشمند به دنبال یافتن شرکت های است که در مقابل پرداخت سرمایه به آنها میزان سود بیشتری را محقق کرده یا خواهند کرد. پس موفقیت در خرید سهام به این امر وابسته است که هر فرد در مقابل مثلا یکصد ریال سرمایه به شرکت در خلال یک مدت معقول نظیر سه تا 4 سال چقدر سود بدست می آورد هرچه این سود بیشتر و پایدارتر باشد بازدهی سرمایه گذار بیشتر و ارزش سرمایه گذاری وی بیشتر خواهد بود.
دیدگاه شما