الگوی گُوِه افزایشی


3 الگوی اصلی در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال که هر معامله گر باید با آنها آشنا باشد

بررسی الگوی پرچم و الگوی مثلث و تفاوت‌های آن‌ها

برای ورود و سرمایه‌ گذاری در بازار سرمایه ، باید به شرایط آن آگاه باشید و همچنین مهارت‌های لازم به منظور انجام معملات و خرید و فروش را کسب کنید. بسیاری از معامله‌گران ترجیح می‌دهند قبل از اقدام برای خرید یا فروش سهام یا دارایی خود، وضعیت موجود آن را تحلیل کنند و نسبت به آن تصمیم بگیرند. تحلیلگران زیادی هستند که از تحلیل تکنیکال برای این کار استفاده می‌کنند. الگوهای مختلفی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که با استفاده از آنها می‌توانید سهم‌های مختلف را تحلیل کنید. الگوی مثلث و الگوی پرچم جزو الگوهای تکنیکالی هستند که داده‌ها و اطلاعات مهمی را از روی نمودار سهام به تحلیلگران می‌دهند. در این مقاله ابتدا، تعریف این دو الگو مطرح شده و سپس به تفاوت‌های میان این 2 الگو خواهیم پرداخت.

الگوی مثلث، انواع و خصوصیات آن
الگوی پرچم، انواع و خصوصیات آن

تفاوت‌ بین الگوی پرچم و الگوی مثلث

الگوی مثلث

در تحلیل تکنیکال برخی از الگوها با عنوان الگوی ادامه‌دهنده شناخته می‌شوند. این الگوها همان‌طور که از نام آنها پیداست، در ادامه یک روند حرکت می‌کنند. الگوهای ادامه دهنده معمولاً در زمان کمتری ساخته می‌شوند و اکثراً در رده الگوهای کوتاه‌مدت یا میان‌مدت تقسیم‌بندی می‌شوند. الگوی مثلث نیز جزو الگوهای ادامه‌دهنده محسوب می‌شود.

درالگوی مثلث، نمودار قیمت سهام در بازه زمانی مشخص، تشکیل الگویی می‌دهد که با اتصال خطوط، الگویی شبیه به مثلث هندسی شکل می‌گیرد.

انواع الگوی مثلث

الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال انواع مختلفی دارد که در ذیل به هرکدام از آنها می‌پردازیم:

الگوی مثلث افزایشی یا صعودی

همان‌طور که از نام این الگو مشخص است، در الگوی مثلثی افزایشی، نوک مثلث میل به افزایش قیمت و رو به بالا دارد. در این الگو، خط الگوی گُوِه افزایشی پایینی به‌عنوان خط روند به‌‌صورت افزایشی شکل می‌گیرد و خط بالایی تقریباً افقی می‌باشد. در خط روند حمایت‌های نمودار، کف قیمتی بالاتری می‌سازند و به همین جهت رو به بالا در حرکت خواهد بود و خط بالایی مثلث، مقاومت‌های ساخته شده را در طول روند خود، در بر می‌گیرد.

طبق تحلیل تکنیکال، هرگاه در الگوی مثلث افزایشی، نمودار قیمت الگوی گُوِه افزایشی الگوی گُوِه افزایشی سهام، مقاومت‌های پیش روی خود را به سمت افزایش قیمت رد کند، می‌تواند یک سیگنال مثبت خوب برای خرید صادر کند. اکثر تحلیلگران در این مواقع پیش‌بینی می‌کنند که سهام با روند صعودی در آینده مواجه شود.

الگوی مثلث کاهشی یا نزولی

طبعاً این الگو برخلاف الگوی افزایشی عمل می‌کند. در الگوی مثلث کاهشی، نوک مثلث به سمت پایین و نزول قیمتی، میل می‌کند. بنا بر این الگو، خط روند در خط بالایی مشخص می‌شود. در خط روند مقاومت‌های ایجاد شده، قله‌های کوتاه‌تر از قبل خود را می‌سازند که این باعث می‌شود تا خط روند بالایی به سمت پایین سوق پیدا کند. همچنین خط پایینی در الگو، به عنوان خط افقی در نظر گرفته می‌شود و در این حالت حمایت‌های سهم معمولاً به شکل ثابتی تکرار می‌گردند.

طبق تحلیل تکنیکال، هرگاه در الگوی مثلث کاهشی، کندل قیمتی، حمایت‌های خود را به سمت پایین بشکند، می‌تواند یک سیگنال منفی صادر کند تا سهام‌دار نسبت به موقعیت قیمت سهام احساس خطر کند. بیشتر تحلیلگران در این مواقع پیش‌بینی می‌کنند که سهام با روند نزولی در مسیر خود همراه خواهد شد.

الگوی مثلث متقارن

الگوی مثلث متقارن معمولاً با توقف روند حرکتی همراه است و بعد از طی بازه زمانی، دوباره به روند قبلی خود ادامه می‌دهد. در الگوی متقارن، خط عمودی نمودار در کندل‌های ایجاد شده به‌عنوان قاعده مثلث محسوب می‌شود و دو خط بالایی و پایینی هرکدام در روند صعودی و نزولی قرار می‌گیرند. مثلاً خط بالایی شکل نزولی و خط پایینی شکل صعودی به خود می‌گیرند تا الگوی مثلث شکل متقارن داشته باشد.

الگوی پرچم

در تحلیل تکنیکال، برخی از الگوها در بازه‌های زمانی مختلف اصلاح قیمتی انجام می‌دهند و مجدداً در طی زمان به روند صعودی یا نزولی خود برمی‌گردند. ساختارالگوی پرچم نیز به همین شکل است. در الگوی پرچم، یک روند صعودی قوی قبل از رسیدن به زمان اصلاح شکل می‌گیرد و زمانی که نمودار سهام وارد فاز اصلاحی می‌شود، الگوی پرچم تکمیل می‌گردد و بعد از آن باید منتظر بازگشت به روند و ادامه روند قبلی خود باشیم.

در ساختار الگوی پرچم، روند قبل از تشکیل الگو را "میله پرچم" و دوره اصلاح و تکمیل الگو را "بدنه پرچم" معرفی می‌کنیم. معمولاً بهترین زمان خرید سهام، الگوی گُوِه افزایشی بعد از تشکیل الگوی پرچم و آماده شده برای روند صعودی، تعیین می‌شود.

منظور از میله پرچم همان روند صعودی قوی قبل از شکل‌گیری الگو می‌باشد که با شیب تند به سمت بالا در حرکت است.

منظور از بدنه پرچم، نوسانات قیمتی در زمان اصلاح می‌باشد. این بدنه با تشکیل کانال قیمتی، می‌تواند شکل مثلث یا مستطیل به خود بگیرد.

با بکار گرفتن الگوی پرچم، می‌توان 3 نقطه مهم یعنی نقطه ورود، حد ضرر و حد سود را مشخص کرد و طبق آن معامله خود را انجام داد.

انواع الگوی پرچم

الگوی پرچم انواع مختلفی دارد که عبارتند از:

الگوی پرچم صعودی

در این الگو، مشاهده می‌شود که قیمت سهام با قدرت بالایی در روند صعودی قرار دارد و بعد از مدت زمانی وارد کانال اصلاحی می‌شود. اگر کندل قیمتی بعد از عبور از فاز اصلاحی، مقاومت خود را با قدرت به سمت بالا بشکند، انتظار رشد قیمت به‌اندازه میله پرچم در روند بعدی سهام داریم. در این حالت بهترین نقطه برای ورود، اتمام کانال اصلاحی می‌باشد.

الگوی پرچم نزولی

این الگو، درست برخلاف الگوی صعودی عمل می‌کند. قبل از تشکیل الگوی الگوی گُوِه افزایشی پرچم، یک روند نزولی قوی شکل می‌گیرد و بعد از ورود به کانال اصلاحی، دوباره روند نزولی خود را از سر می‌گیرد. اگر حمایت سهم در روند شکسته شود، انتظار افت شدید قیمتی به‌اندازه روند قبلی خواهیم داشت و بهترین موقعیت برای خروج از سهم و جلوگیری از ضررهای احتمالی می‌باشد .


الگوی پرچم سه‌گوش

این الگو شباهت زیادی به الگوی مثلث متقارن دارد و در کانال اصلاحی خود، شکل مثلث می‌گیرد. با این تفاوت که قبل از شکل‌گیری الگو، حتماً می‌بایست شاهد روند صعودی یا روند نزولی قوی در نمودار باشیم. الگوی پرچم سه‌گوش نیز می‌تواند بسته به حرکت سهم، صعودی یا نزولی باشد. در الگوی صعودی انتظار رشد قیمت به‌اندازه میله پرچم و در الگوی نزولی انتظار افت الگوی گُوِه افزایشی قیمت به‌اندازه میله پرچم خواهیم داشت.


تفاوت‌ بین الگوی پرچم و الگوی مثلث

با اینکه هر دو الگوی مثلث و الگوی پرچم، از الگوهای ادامه دهنده به شمار می‌روند و به لحاظ ظاهری شباهت‌های به‌خصوصی باهم دارند اما دارای تفاوت‌های ساختاری هستند که در این قسمت به آنها می‌پردازیم.

  • در الگوی پرچم، نمودار قیمتی باید جهت و روند مشخص قوی با شتاب زیاد وجود داشته باشد و روند اولیه برای تشکیل الگو بسیار حائز اهمیت است. اما این مورد در تشکیل الگوی مثلث چندان مهم نیست.
  • شیب تغییرات در الگوی پرچم بیشتر از الگوی مثلث است. به همین نحو، در الگوی پرچم، شکست مقاومت یا حمایت با شیب تندتر و قدرتمندتری رخ می‌دهد و به عبارتی زودتر به اهداف قیمتی می‌رسد.
  • الگوی پرچم می‌تواند ساختاری مستطیل شکل نیز به خود بگیرد اما در الگوی مثلث حتماً شاهد شکل‌گیری مثلث در نمودار هستید.
  • تغییرات قیمتی در الگوی پرچم به دلیل وجود شیب بالا، شدیدتر اتفاق می‌افتد.
  • هدف قیمتی در الگوی پرچم به مراتب راحت‌تر از الگوی مثلث تخمین زده می‌شود. چراکه در الگوی پرچم، میله پرچم معیار بسیار مناسبی برای تعیین هدف سهام می‌باشد. به همین دلیل تعیین نقطه حد ضرر و حد سود با استفاده از الگوی پرچم دقیق‌تر به نظر می‌رسد.
  • الگوی مثلث صعودی می‌بایست در کانال نوسانات خود، کف‌های بالاتری بسازد تا به سمت صعود میل کند اما در الگوی پرچم ممکن است این کانال، ثابت و یا در برخی مواقع نزولی باشد و بعد دوباره به روند صعودی برگردد.
  • در الگوی مثلث، فشردگی در کانال مثلثی، می‌تواند بر قدرت روند بعدی تأثیر زیادی بگذارد و هر چه این کانال فشرده‌تر شود، قدرت بالاتری در روند خواهد داشت.

جمع‌بندی

الگوهای مختلفی در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرند تا نقاط مهم برای ورود یا خروج سهم شناسایی شوند. هر الگو بر اساس ساختاری که دارد در تعیین این نقاط نقش قابل توجهی دارند. در این مقاله به بررسی ساختار الگوی مثلث و الگوی پرچم پرداختیم و با بررسی برخی از شباهت‌های آنها، در ادامه مطلب تفاوت‌های موجود در این دو الگو را مورد ارزیابی قرار دادیم.

کسب مهارت در تحلیل تکنیکال و تشخیص دقیق الگوهای مثلث و پرچم در نمودار سهام مختلف، نیاز به افزایش آگاهی و آموزش‌های لازم دارد. کارگزاری اقتصاد بیدار با داشتن سابقه طولانی در بازار بورس، خدمات آموزش بورس را بر اساس سطح دانش علاقه‌مندان به حوزه سرمایه‌گذاری، ارائه می‌دهد و برای کسب اطلاعات بیشتر کافی است با سایت یا دفاتر کارگزاری در ارتباط باشید.

3 الگوی اصلی در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال که هر معامله گر باید با آنها آشنا باشد

تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

3 الگوی اصلی در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال که هر معامله گر باید با آنها آشنا باشد

هنگامی که داده های قیمتی یک دارایی را جمع می‌کنیم و آنها را از طریق نمودار به تصویر می‌کشیم، می‌‌توانیم با پیدا کردن الگوها بازار را حدس بزنیم. برخی از معامله گران برای یافتن الگوها به اندیکاتورها نگاه می‌کنند، برخی به کندل استیک ها و برخی به الگوهای نمودار کریپتو اتکا می‌کنند. اگر می‌خواهید بر مبانی تجارت کریپتوکارنسی مسلط شوید، دانستن نحوه تشخیص الگوهای نمودار در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال یک الزام است.

در این مقاله 3 الگوی اصلی نمودار برای تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال که معمولاً در بازار رخ می‌دهند را توضیح می‌دهیم.

الگوهای نمودار ارزهای دیجیتال چیست؟

برخی از اقدامات قیمتی الگوهای نموداری را تولید می‌کنند که معامله گران از آنها برای تنظیم استراتژی خود، زمان ورودی، توقف ضرر و دریافت سفارش های سود استفاده می‌کنند. الگوهای نمودار تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال در اشکال هندسی مانند: مثلث، گوه، پرچم، پرچم، الماس و غیره یافت می‌شوند.

هر الگو از یک سری خطوط روند و منحنی ساخته شده است. همه آنها از خطوط حمایت و مقاومت پیروی می‌کنند که می‌توانید از آنها برای تعیین نحوه اجرای الگو استفاده کنید. برخی الگوها معکوس‌ و برخی نیز ادامه دار هستند. الگوهای نمودار می‌توانند نشان دهنده یک روند صعودی یا نزولی باشند.

3 الگوی اصلی نمودار در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

در بخش زیر سه الگوی اصلی نمودار تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال را توضیح می‌‌دهیم: مثلث، گوه و پرچم. توصیه ما این است که پس از اتمام این مقاله الگوها را به خاطر بسپارید و سعی کنید نمونه آن را در بازار بیابید.

الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

مثلث ها (Triangles) الگوهایی هستند که توسط دو خط روند تشکیل شده اند که به داخل بسته می‌شوند و در انتها گوشه ای را تشکیل می‌دهند. قیمت در داخل این ساختار همگرا و منقبض می‌شود و تا زمانی که دارایی به طور قطعی در خارج از آن شکسته شود این روند ادامه دارد. الگوهای مثلث تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال می‌توانند نشانه های ادامه روند یا معکوس شدن آن باشند.

دو نوع الگوی مثلث وجود دارد: مثلث صعودی و نزولی.

  • مثلث الگوی گُوِه افزایشی های صعودی یک خط روند افقی در بالا (مقاومت) و یک خط روند مورب در پایین (حمایت) دارند. این مثلث با شکستن قیمت بالاتر از مقاومت بازی می‌کند.
  • مثلث های نزولی دارای یک خط روند مورب در بالا و یک خط حمایت افقی هستند. قیمت باید زیر خط حمایت شکسته شود تا الگو به درستی پیش برود.

الگوی گوه

گوه (wedge) یک شکل‌گیری قیمت است که توسط دو خط روند همگرا تعریف می‌شود که کف ها و اوج‌های تشکیل شده را مشخص می‌کنند. این شکل‌گیری با کاهش حجم با همگرا شدن قیمت مشخص می‌شود. همچنین نشان دهنده یک روند معکوس است که می‌تواند صعودی یا نزولی باشد.

الگوی گوه

الگوی گوه

افزایش گوه ها نشان دهنده یک برگشت نزولی است در حالی که گوه های نزولی نشان دهنده بازگشت صعودی هستند. از آنجایی که قیمت تا چنین سطح کوچکی کاهش می‌یابد، شما باید لحظه ای که الگو را مشاهده می‌کنید یک stop loss را برای خود تعریف کنید.

الگوی پرچم

در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال پرچم الگویی است که در چهارچوب زمانی کوتاه‌مدت‌تر، بر خلاف روند فعلی مشاهده شده در چارچوب زمانی بلندمدت‌تر روند قیمتی، حرکت می‌کند.

الگوی پرچم

الگوی پرچم

الگوی پرچم، زمانی ظاهر می‌شود که به صورت مداوم شاهد حرکات به سمت بالا و پایین در نمودار قیمتی باشید که روندی صعودی یا نزولی دارد. به صورت کلی، الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال نشان‌دهنده عدم اطمینان در نمودار قیمتی است. شکست مشاهده شده در پرچم، سیگنال‌دهنده این است که بازار تصمیم خود را درباره ارزش ذاتی این دارایی گرفته و این احتمال وجود دارد که حرکت قابل‌توجهی به سمت بالا یا پایین انجام شود.

3 نکته درباره الگوهای نمودار تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

دانستن اینکه چگونه الگوی نمودار را تشخیص دهید با یک معامله یکسان نیست. شما می‌توانید تحلیل تکنیکال را شبانه روز انجام دهید، اما زمانی که پشت میز معاملات خود بنشینید و برای اجرای معامله آماده شوید، متوجه خواهید شد که عمل با تئوری متفاوت است. برای کمک به شما، سه نکته عالی در مورد نحوه تجارت بر اساس الگوهای نمودار کریپتو به شما ارائه می‌کنیم:

  1. همیشه به دنبال تایید باشید: شاید متوجه شده باشید که هر الگو از چندین خط روند ساخته شده است. یک خط روند به عنوان حمایت عمل می‌کند و دیگری به عنوان مقاومت. این الگو تنها زمانی اجرا می شود که قیمت به خطوط روند احترام گذاشته و بین آنها حرکت کند. بسته به اینکه الگو صعودی یا نزولی باشد، قیمت بالا یا پایین خواهد رفت. اما چگونه می توان تایید کرد که آیا این الگو اجرا می‌شود؟ بهتر است که به دنبال تایید باشید.
    تایید اصطلاحی است که نشان می‌دهد آیا یک الگو معتبر است یا خیر. اگر قیمت از یک پرچم صعودی خارج شود، به سطح مقاومت برسد و از آن جهش کند، آنگاه تأیید می‌کنید که این الگو اجرا شده است. اما اگر قیمت در محدوده بازگردد، الگوی شکست خورده است و باید به دنبال خروج از موقعیت خود باشید.
  2. هنگام معامله الگوها به HTF ها تکیه کنید: تایم فریم های بالاتر بر تایم فریم های پایین تر ارجحیت دارند. شما نمی‌توانید الگوی صعودی را در LTF ها در طول یک بازار نزولی معامله کنید و انتظار داشته باشید که کل بازار مسیر خود را معکوس کند. شما باید واقع بینانه به بازار نگاه کنید و انتظارات خود را بسته به اینکه الگوی HTF یا LTF شکل گرفته است، تعیین کنید. شایان ذکر است که HTF نشان دهنده تایم‌فریم طولانی‌تر و LTF نیز تایم فریم کوتاه مدت است.
  3. مدیریت ریسک داشته باشید: فقط اینکه شما بر اساس یک رویکرد مبتنی بر TA در بازار معامله می‌کنید، به این معنی نیست که هیچ خطری وجود ندارد. همیشه مدیریت ریسک را با تنظیم حد ضرر و دریافت سود به موقع اعمال کنید.

سخن پایانی

در تحلیل قیمت ارزهای دیجیتال دقت لازم را داشته باشید تا از سرمایه خود محافظت کنید. الگوهای نمودار کریپتو همیشه کار نمی‌کنند و انتظار نداشته باشید که یک تحلیل تکنیکال همیشه 100 درصد کار کند. بهتر است که با معامله دقیق ریسک خود را به حداقل و سودتان را به حداکثر برسانید.

آموزش بورسی تکنیکال الگوهای ادامه دهنده (الگوی کنج)

اکوبورس: این الگو نیز مانند سایر الگوها دو نوع صعودی و نزولی دارد که با نام های Rising Wedge و Falling Wedge نامگذاری می شوند.

آموزش بورسی تکنیکال الگوهای ادامه دهنده (الگوی کنج)

به گزارش اکوبورس، این الگو را هم می توان در دسته الگوهای برگشتی جای داد و هم در دسته الگوهای ادامه دهنده،بنابراین قاعده ای کلی در مورد آن وجود ندارد.

در تصویر انواع کنج نزولی و کنج صعودی را در روند های صعودی و نزولی مشاهده میکنید.

لگوی کنج صعودی (Rising Wedge)

این الگو از دو خط روند صعودی همگرا تشکیل می شود. این بدان معناست که این دو خط روند هر دو به سمت بالا در حرکت می باشند اما زاویه حرکتی آنها به شکلی است که اگر تا انتها آنها را ادامه دهیم، سر انجام در نقطه ای یکدیگر را قطع خواهند کرد.

همانطور که در تصویر بالا می بینید، به مانند الگوی مثلث در این الگو نیز فشردگی قیمت را داریم که این احتمال را به ما می دهد که شاید بعد از تکمیل شدن الگو شاهد حرکت قدرتمندی باشیم. البته در همه موارد نیز چنین چیزی ممکن است رخ ندهد.

بعد از شکل گیری این الگو باید منتظر برگشت قیمت باشیم. همانطور که در ابتدای مطلب گفتیم این الگو می تواند جزو دسته الگوهای ادامه دهنده نیز باشد. به این صورت که بر خلاف حرکت نزولی قبل از خودش می گیرد و در واقع فاز اصلاحی قیمت را انجام می دهد و پس از تکمیل شدن، مجدد مسیر نزولی را در پیش خواهد گرفت.
در صورت مشاهده صحیح الگوی کنج صعودی، باید منتظر نزول قیمت بود.

الگوی کنج صعودی (Rising Wedge)

مثالی از یک کنج صعودی که روند قبل از آن نزولی میباشد قیمت در قالب الگوی کنج صعودی اصلاح نموده اما در نهایت با خروج از پایین کنج به نزول ادامه داده است.

مثالی دیگر از یک کنج صعودی که روند قبل از آن صعودی میباشد با تشکیل الگوی کنج صعودی قیمت به روند افزایشی ادامه داده است اما در نهایت با خروج از پایین کنج نزولی شده است.

آموزش بورسی تکنیکال اندیکاتورها و شاخص ها (واگرایی مثبت و منفی)

اکوبورس: دایورجنس یا واگرائی به حالتی اطلاق می شود که حرکت قیمت و حرکت اندیکاتور در دو جهت مختلف است (یعنی قیمت و اندیکاتور با یکدیگر هم جهت یا همگرا نیستند ) و این دو منحنی از یکدیگر دور می شوند که این سیگنال یا همان نشانه اي است که بر تضعیف روند بازار دلالت می کند.

آموزش بورسی تکنیکال اندیکاتورها و شاخص ها (اسیلاتور RSI)

اکوبورس: از محبوبترین اندیکاتورهاي تکنیکی در بین اکثر تحلیلگران است و از این رو شاخص قدرت نسبی نام گرفته که قدرت تغییرات قیمتهاي اخیر بسته شدن را با مقادیر پیشینی از دوره هاي قبلی اندازه گرفته و آن را تبدیل به عددي میکند که همواره بین 0 و 100 است.

آموزش بورسی تکنیکال اندیکاتورها و شاخص ها (میانگین جهت یاب)

اکوبورس: اندیکاتوري است که براي تشخیص قدرت بازار به کار میرود.

آموزش بورسی تکنیکال اندیکاتورها (میانگین متحرك نمایی)

اکوبورس: تحلیلگران تکنیکال براي کاستن تاخیر نمودار میانگین متحرك ساده ، اغلب از میانگین هاي متحرك نمایی استفاده می کنند.این میانگین ها با تاکید بیشتر بر قیمت هاي اخیر، این تاخیر را کاهش می دهند.

آموزش بورسی تشخیص نواحی مقاومت و حمایت میانگین متحرك

اکوبورس: یکی دیگر از کاربرد هاي میانگین متحرك ، شناسایی ترازهاي مقاومت و حمایت است. شما میتوانید از میانگین متحرك ها بعنوان حمایت ها و مقاومت های داینامیک (پویا) استفاده کنید

فیلم آموزشی الگوهای کلاسیک توسط مهران متقی

بخش بسیار مهم و اساسی در تحلیل تکنیکال هستند که علاوه بر کاربرد زیاد در تحلیل و معامله، مباحث پایه ای و مهمی برای ورود به مباحث تخصصی تر از جمله امواج الیوت محسوب می شوند. از این رو، یادگیری صحیح و اصولی الگوهای کلاسیک، از ضرورت و اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. نگاه الگویی به نمودار قیمت، یک نگاه کارا و مفید است که محبوبیت زیادی در بین معامله گران در سطح جهانی دارد. بنابراین سوالی که ایجاد می شود این است:

تحلیل تکنیکال با رویکرد الگویی چگونه تعریف می شود؟

الگوها در تحلیل تکنیکال، حاصل شکل گیری نوعی رفتار خاص در قیمت هستند که این رفتار، در اکثر موارد، یک نتیجه ی خاص و معین را به دنبال دارد. به بیان دیگر، نوعی از رفتار یا شکل گیری قیمت، به گونه ای اتفاق افتاده است که برای معامله گران بازار، به صورت یک اتفاق آشنا و تکرار شونده در آمده است. در نتیجه، در تعریف تحلیل تکنیکال با رویکرد الگویی، می توان گفت که مهمترین عنصری که تعریف آن را شکل می دهد، تکرار سلسله رفتارهایی است که قبلا اتفاق افتاده است و به بیانی دیگر، گذشته ی قیمت الگوی گُوِه افزایشی تمایل به تکرار شدن دارد.

عنصر اساسی بعدی، الگوها هستند. همانطور که گفته شد، الگو نوعی مدل یا رفتار خاص است که در نمودارها اتفاق می افتد و به مرور زمان و با بررسی ها و تحقیقات مختلف، مشخص شده است که هر الگو، چه نتیجه ای را به دنبال خواهد داشت.

نتیجه ی تمام مطالب گفته شده، این است که یک تحلیل گر الگویی، با پیدا کردن انواع الگوهایی که در نمودار اتفاق افتاده یا احتمالا در حال اتفاق افتادن هستند، سعی می کند که جهت و هدف احتمالی قیمت را مشخص کند. این صرفا منحصر به الگوهای کلاسیک نیست و این دسته از تحلیل گران و معامله گران، از تمامی انواع الگوهایی که به آنها در این الگوی گُوِه افزایشی زمینه کمک کند، مانند الگوهای هارمونیک، الگوهای شمعی، الگوهای الیوتی و… استفاده می کنند. حال به بررسی کامل تر الگوهای کلاسیک خواهیم پرداخت.

الگوهای کلاسیک و انواع آن

همان گونه که گفته شد، یک تحلیل گر الگویی، باید بتواند با انواع مختلف الگوها کار کند و آشنایی داشته باشد تا بتواند از نوسانات قیمت، بهترین استفاده را برای معامله و کسب سود داشته باشد. الگوها دارای انواع گوناگونی هستند که به دلیل گستردگی مبحث، صرفا به بررسی الگوهای کلاسیک قیمتی و انواع دو گانه ی آن خواهیم پرداخت.

در مجموع، الگوهای کلاسیک، به دو دسته ی ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم می شوند. ادامه دهنده بودن الگو، یعنی قیمت پس از خروج از الگو، مسیر قبلی خود را ادامه خواهد داد. یعنی مثلا در الگوی مثلث افزایشی، قیمت قبل از ورود به الگو، مسیری صعودی داشته است و پس از خروج از الگو هم به مسیر صعودی ادامه خواهد داد. بر خلاف الگوهای ادامه دهنده، الگوهای بازگشتی الگوهایی هستند که مسیر حرکت را تغییر خواهند داد.

برای مثال، در الگوی سر و شانه، اگر حرکت قیمت، قبل از ورود به الگو یک حرکت صعودی باشد، پس از خروج از الگو، مسیری نزولی در پیش خواهد گرفت. نکته ای که لازم به ذکر است، این است که بعضی از الگوها، هم می توانند ادامه دهنده باشند و هم بازگشتی؛ به عبارتی، هنگام ورود به الگو، نمی توانیم با احتمال زیاد پیش بینی کنیم که قیمت از کدام جهت خارج می شود و نقش ادامه دهنده خواهد داشت یا بازگشتی. برای نمونه، الگوی مثلث متقارن از این دسته است.

در الگوهای کلاسیک، بیش از هر چیز، ظاهر نمودار و اتفاقاتی که در حجم معاملات رخ می دهد اهمیت دارد. یعنی هر الگو، یک فرم ظاهری کلی دارد و در اکثر الگوها، اتفاقات مشخصی در حجم معاملات رخ می دهد.

برای مثال در بعضی از الگوها، در زمان اتفاق افتادن الگو، حجم معاملات کاهشی می شود. هر کدام از الگوهای کلاسیک، دارای یک هدف قیمتی هستند که اگر الگو به درستی تشخیص داده شود، قیمت پس از خروج از الگو، به هدف خود خواهد رسید. از این رو، مزیت بزرگ الگوهای کلاسیک، قابل تشخیص بودن و داشتن هدف قیمتی برای معامله ی الگوی گُوِه افزایشی راحت تر و سودمندتر است.

در این دوره، تلاش شده است که با نگاهی ساده اما دقیق، به بررسی مهمترین و کارآمدترین الگوهای کلاسیک پرداخته شود.

چکیده مطلب

الگوهای قیمتی یا پترن ها (Patterns) فرمی از رفتار قیمت هستند که به دلیل تکرار در گذشته برای ما امکان پیش بینی قیمت را فراهم کرده اند. این الگوها در گذشته آنقدر ایجاد شده اند که از لحاظ آماری برای ما با ارزش هستند و می توانیم برای آینده نیز آنها را تعمیم دهیم. اساسا الگوهای قیمتی زمانی ایجاد می شوند که بازار دچار بلاتکلیفی می شود و تقابل خریدار و فروشنده داخل فرم خاصی از تراکم که می تواند مستطیل یا مثلث یا… باشد حبس می شود. حال اینکه خریدار بتواند این حصار را بشکند یا فروشنده در مبحث الگوهای کلاسیک مطرح می شود که قیمت می تواند روند قبلی خود را ادامه دهد (الگوهای ادامه دهنده) یا که برخلاف مسیر قبلی خود حرکت کند (الگوهای بازگشتی).

پخش آنلاین دقایقی از این آموزش الگوهای کلاسیک:

ردیف عنوان لینک حجم زمان
1 بخش اول : مقدمه / تعریف الگوهای بازگشتی و ادامه دهنده / انواع الگوهای بازگشتی / الگوی سقف دوقلو / الگوی سقف دو قلو / الگوی سقف سه قلو / الگوی کف سه قلو / الگوی سر و شانه سقف / الگوی سر و شانه کف / الگوی الماس / الگوی وی / الگوی راندینگ نمایش 67MB 23min
2 بخش دوم : الگو های ادامه دهنده / الگوی مثلث افزایشی / الگوی مثلث کاهشی / الگوی مثلث متقارن / الگوی مثلث پهن شونده / الگوی گوه یا کنج / الگوی دایاگونال / الگوی کاپ یا فنجان / الگوی مستطیل / الگوی کانال های موازی / الگوی کروان / الگوی پرچم نمایش 60MB 21min
3 مثال و تمرین نمایش 118MB 24min

منابع آموزشی فراچارت کاملا رایگان و با رعایت حقوق صاحبین اثر مدرسان ایرانی برای شما تهیه شده است. لذا استفاده از آن در رسانه های دیگر یا کسب درآمد به هر نحوی از این محتوای آموزشی نقض قوانین کپی رایت است و پیگرد حقوقی دارد و سو استفاده از حاصل زحمات دیگران در نهایت باعث ترویج بی اعتمادی و ایجاد محیط ناسالم برای رقابت خواهد شد.

۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس می‌شوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معامله‌گرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام می‌پردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگی‌های ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آن‌هاست، به گونه‌ای که به راحتی می‌توان در هر نمودار و هر تایم فریم، آن‌ها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی می‌توانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیش‌بینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در الگوی گُوِه افزایشی این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارت‌اند از:

سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سه‌قلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک می‌کند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به ‌طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامه‌دهنده و بازگشتی تقسیم می‌شوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سه‌قلو جزء بازگشتی‌ها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامه‌دهنده قرار می‌گیرند. طبق بررسی‌های انجام‌شده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این می‌شود که در معامله‌گری به دید وسیع‌تری دست‌یابید، که همین توانایی می‌تواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.

نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی

  • حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
  • هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیش‌تعیین ‌شده دارند. میزان‌تحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
  • هر چه شکل‌گیری یک الگو مدت‌زمان بیشتری طول بکشد، انتظار می‌رود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
  • بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از این‌رو به منظور تمیز دادن آن‌ها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکست‌های قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
  • یکی از بهترین روش‌های تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
  • برخی صاحب‌نظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهش‌یافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.

۱- الگوی سر و شانه

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

تقریباً می‌توان گفت محبوب‌ترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثبات‌شده است. تشکیل این الگو می‌تواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاه‌مدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانه‌ای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکل‌گیری سه قله به ‌صورت متوالی تشکیل می‌شود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانه‌ها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانه‌های انسان در نمودار به وجود می‌آید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله دره‌ها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یک‌روند قوی رخ می‌دهد و برحسب شرایط بازار، می‌تواند نشانه‌ای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریب‌الوقوع باشد.

تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکل‌گیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشان‌دهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش داده‌اند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمت‌ها شده و اولین قله در نمودار تشکیل می‌شود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقب‌نشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویت‌شده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت می‌کند. سپس با توجه به صعود قیمت‌ها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهش‌یافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایت‌شده) پیش روی خود می‌رسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکل‌گیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط می‌کند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمت‌ها می‌شوند، با این تفاوت که این‌روند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروش‌های خود موجب شکل‌گیری یک‌روند نزولی قوی می‌شوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده می‌شود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز می‌شود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان می‌شود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینه‌ای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکل‌گیری دره‌ها قابل‌تشخیص می‌باشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعی‌کننده یک سیگنال صعودی است.

۲- الگوی سقف و کف دوقلو

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانی‌مدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانه‌ای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشان‌دهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار می‌رود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشان‌دهنده این است که، پس از یک‌روند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانسته‌اند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یک‌روند نزولی قوی رخ می‌دهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت می‌کند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل الگوی گُوِه افزایشی اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش می‌یابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابل‌توجهی افزایش‌یافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید می‌شود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمت‌هاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و دره‌ها از نقطه شکست است.

۳- الگوی سقف و کف سه‌قلو

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهده‌شده را کف و سقف سه‌قلو می‌نامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوه‌ای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب می‌شود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سه‌قلو زمان بیشتری طول می‌کشد، به همین دلیل می‌توان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. به‌طور مثال در الگوی کف سه‌قلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه می‌رسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیه‌شده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمت‌ها می‌شوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قله‌ها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابل‌ملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل می‌گیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکل‌گیری الگو، در صف خریداران قرار می‌گیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار می‌رود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.

۴- الگوی پرچم

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

اولین نوع از الگوهای ادامه‌دهنده که به معرفی آن‌ها می‌پردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکل‌گیری یک‌روند قوی در بازار به وقوع می‌پیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یک‌روند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی می‌شود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابل‌اطمینانی داشته باشیم، می‌توان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچ‌وجه توصیه نمی‌شود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک به‌صورت کانال‌های افقی، مورب و یا کنج، متوقف‌شده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه می‌دهد. هر چه فاز اصلاحی مدت‌زمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار می‌رود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر می‌دهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیل‌شده، تحرک قیمتی داشته باشد.

۵- الگوی مستطیل

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوی مستطیل را می‌توان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آن‌ها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. به‌طور کلی این الگو نیز از نوع ادامه‌دهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یک‌روند پرقدرت محسوب می‌شود. زمانی که روند مشخصی قابل‌ملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، می‌توان بر مبنای آن تصمیم‌گیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومت‌های افقی نوسان می‌کند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکان‌پذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص می‌کند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یک‌روند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کف‌های محدوده نوسانات است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.