«اهرم مالیاتی یا ریسک عملیاتی (Operational Risk) به سود عملیاتی مربوط است که منشا آن هزینههای ثابت شرکت است.»
مدیریت سرمایه و ریسک چیست؟
مدیریت سرمایه بدین معنی که بخشی از پسانداز خود را سرمایهگذاری کنید، مفهوم خیلی کلی است. مثلا شاید به فکر خرید سکه، دلار، ماشین یا سهام بیفتید. در شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه کدام سرمایهگذاری سودآور است؟ آیا تمامی سرمایهگذاریها بازده یکسان دارند؟ آیا ریسک سرمایهگذاریها با هم برابر است؟ برای پاسخ دادن به این سوالات بهتر است ابتدا با مفهوم مدیریت سرمایه آشنا شویم.
مدیریت سرمایه به صورت مدیریت حرفهای انواع داراییها به منظور تحقق اهداف سرمایهگذار تعریف میشود، چه داراییهای ملموس مانند مسکن و چه داراییهای ناملموس مثل سرقفلی و ارزش برند.
استراتژی مناسب برای سرمایهگذاریِ هر فرد با دیگری متفاوت است. عواملی مثل میزان تحصیلات و سواد مالی، سن، میزان درآمد، میزان سرمایه اولیه، ریسکپذیری و. باعث پیدایش استراتژیهای متفاوت سرمایهگذاری تشریح انواع ریسک های موجود در بورس میشود.
ریسک چیست؟
کلمه ریسک بیشتر افراد را به یاد خطر و ضرر میاندازد. اما ریسک موقعیتی است که از ترکیب خطر و فرصت به دست میآید. وقتی شما ریسک میکنید، خطری را بهجان میخرید، به امید آنکه فرصتی به دست بیاورید. شما با توجه به میزان تواناییهای فردی خود در کنار شناخت کامل از تهدیدهای احتمالی، میتوانید از این فرصتها استفاده کنید تا به اهداف خود برسید.
بیشتر روشهای سرمایهگذاری با درصدی از ریسک همراه هستند. تنها سرمایهگذاری در داراییهایی چون سپردهگذاری در بانک یا مواردی چون سرمایهگذاری در اوراق خزانه است که ریسک بسیار پایینی دارند.
این موارد (که میتوان آنها را سرمایهگذاری بدون ریسک نیز نامید) یک بازدهی مشخص، قطعی ولی محدود دارند. یعنی با سرمایهگذاری روی آنها، امیدی هم به کسب یک بازدهی چشمگیر نباید داشت.
مدیریت سرمایه صحیح
اما آشنایی با مدیریت سرمایه بهصورت صحیح، به شما امکان کسب بازدهی بالاتر خواهد داد. برای مثال خرید مستقیم سهام ریسک بیشتری دارد. اما در کنار ریسک بیشتر، سرمایهگذاران میتوانند به بازدهی بیشتر هم دستپیدا کنند. از این منظر شاید بتوانیم بگوییم که ریسک «بهای بازدهیِ بیشتر» است.
پس دیدیم که احتمالِ کسب سود بیشتر، معادل است با پذیرش ریسک بالاتر. پس چرا افراد تنها به سپردهگذاری در بانک و کسب یک بازده قطعی اکتفا نمیکنند و به سمت نوعی دیگر از سرمایهگذاریها متمایل میشوند؟ آیا این کار درستی است که در بازارهای دیگر، مثل بورس دست به سرمایهگذاری زد؟
یکی از دلایلی که باعث میشود بازار سرمایه محبوبتر از بانکها باشد، این است که شما با سپردهگذاری در بانک حداکثر میزان بازدهی که میتوانید کسب کنید محدود (مثلا بیست درصد به طور سالیانه) است. در حالی که بازاری مانند بورس و اوراق بهادار به شما امکان کسب بازدهیهای بیشتر از 100 درصد را هم میدهد.
مدیریت سرمایه با توجه به نرخ تورم
علاوه بر موضوع ریسک و بازده با توجه به شرایط سیاسی و تحریمهای بیشماری که بر کشور اعمال شده است و با توجه به وضعیت اقتصادی حاکم، شاهد رشد بیاندازه نرخ تورم (41%) در سال اخیر بودهایم.
وقتی نرخ تورم در کشوری افزایش مییابد شاهد کاهش قدرت خرید پول خواهیم بود، که به اصطلاح میگویند پول ارزش خود را از دست داده است. بنابراین سپردهگذاریِ تمامِ پول خود در بانک کار منطقی به نظر نمیرسد، چون نرخ تورم، بیشتر از نرخ بهره سالانهِ بانک است و پول شما نمیتواند متناسب با نرخ تورم رشد کند. یعنی پول شما نمیتواند قدرت خرید خود را حفظ کند. این در حالی است که بازار سرمایه (بورس اوراق بهادار) میتواند متناسب با رشد تورم رشد کند. در این بازار افراد با سرمایهگذاری مناسب و مدیریت سرمایه میتوانند ارزش پول خود را حفظ کنند و حتی به سودهای جذابی دست یابند.
تشکیل سبد سرمایهگذاری
برای پوشش ریسک در سرمایهگذاری، بهترین کار تشکیل سبد سرمایهگذاری است. برای این کار فرد، سرمایه خود را به چند قسمت تقسیم میکند و هر قسمت از آن را به بازارهای مختلف میبرد. مثلا درصدی از سرمایهاش را به خرید ملک و درصدی دیگر را به خرید طلا اختصاص میدهد و مابقی را صرف خرید سهام و یا کالاهای سرمایهای، مانند ماشینآلات و تجهیزات میکند. برای مطالعه بیشتر در این رابطه روی اینجا کلیک کنید.
هرکدام از بازارهای موجود ریسک متفاوتی دارند و مدتزمان بازدهی و میزان بازدهی مورد انتظار از آنها نیز متفاوت است. هنگام انتخاب یک بازار هدف برای سرمایهگذاری، باید به دو متغیر ریسک و بازده به طور همزمان توجه کرد، در واقع ریسک و بازده بهعنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری هستند.
در واقع ریسک و بازده بهعنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری هستند.
همواره بیشترین بازدهی، با توجه به حداقل مقدار ریسک، معیاری مناسب برای سرمایهگذاری بهحساب میآید. شکل بالا تنها مثالی از چند بازار است که تشریح انواع ریسک های موجود در بورس افراد میتوانند در آن با توجه به شرایط خود بازارهای متفاوتی را برای سرمایهگذاری و توزیع ریسک انتخاب کنند. حتی میتوانند بر تعداد بازارهای انتخابی بیفزایند و یا از تعداد آن بکاهند.
مدیریت سرمایه در شرکت ها
مدیریت سرمایه امری بسیار مهم به خصوص در امور شرکتها است. برای مثال اگر یک شرکت به دنبال احداث یک خط تولیدی جدید باشد، برای احداث این خط به مقدار زیادی وجه نقد نیاز دارد. در این مواقع مدیر، سبد سرمایهگذاریِ شرکت را بررسی میکند تا مشخص کند کدام سرمایهگذاریها سریعتر به وجه نقد تبدیل میشوند. اگر درصد عمدهای از سبد شرکت را ملک و ساختمان تشکیل داده باشد مدت زمان زیادی طول میکشد تا این املاک به وجه نقد تبدیل شوند. در حالی که اگر بخش عمدهای از سبد را سهام تشکیل دهد بسیار راحتتر و سریعتر میتواند آن را به وجه نقد تبدیل کند و از پول به دست آمده برای راه اندازی خط تولید جدید استفاده کند.
بنابراین هر فردی چه برای تشکیل سبد شخصی و چه در سمت مدیریت برای تشکیل سبد سرمایه شرکت، میتواند بر اساس اهداف و نیازهای احتمالی خود، یک سبد سرمایهگذاری مطمئن بسازد بهشکلی که در صورت لزوم بتواند از آن استفاده کند.
فرآیند مدیریت سبد سهام
برای اینکه بتوانید یک سبد سهام (پرتفوی) بهینه تشکیل دهید و آن را به طور صحیح مدیریت کنید، در مرحله اول لازم است که با مفاهیم مالی و اصول اساسی آن آشنا شوید. بعد از آشنایی با این موارد میتوان اقدام به ایجاد یک سبد سرمایهگذاری متناسب با ویژگیهای شخصی خود کرد.
هر فرد بعد از یادگیری اصول اساسی مالی میتواند با توجه به میزان ریسکپذیری و بازده مورد انتظار خود اقدام به ایجاد یک پرتفوی بهینه کند و در گذر زمان با توجه به تغییر شرایط، در صورت لزوم پرتفوی خود را اصلاح کند.
یکی از راههای کم کردن ریسک یک پرتفوی تنوعبخشی به آن است. تنوعبخشی با هدف کاهش ریسک پرتفوی تا حداقل مقدارِ ریسک و افزایش بازده پرتفوی تا بالاترین اندازه ممکن انجام میشود.
با تقسیم کردن مبلغ سرمایهگذاری در سهمهای متنوع، میتوان بخشی از ریسک پرتفوی را حذف کرد. برای انجام این کار بهتر است که سهمها، از صنایع و گروههای متفاوت از هم انتخاب شوند تا اگر یک صنعتی دچار مشکل شد تنها بخش کوچکی از سبد سرمایهگذاری شما بهخطر بیفتد.
تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری و سبد سهام
نقل قولی معروف در رابطه با تنوعبخشی وجود دارد که بیان میکند: تمامی تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید، تا در صورت افتادن سبد همه تخم مرغهایتان از بین نروند.
نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
ریسک کل
ریسک کل از دو بخش ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تشکیل شده است. ریسک غیرسیستماتیک منحصر به یک دارایی نظیر سهم یک شرکت است، که این ریسک با تنوعبخشی قابل کاهش است.
اما بخش دیگری از ریسک کل، ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار است، که به آن ریسک حذفنشدنی هم میگویند. این ریسک از طریق تنوعبخشی کاهش پیدا نمیکند.
نمونهای از ایجاد سبد سهام متنوع را در شکل بالا میبینید. میتوان از گروهها و صنعتهای مختلف یک سهم مناسب انتخاب کرد و تشکیل سبد داد. افراد با استراتژیهای متفاوت میتوانند سبدهای متفاوتی ایجاد کنند.
انواع سرمایهگذاری
سرمایهگذاران به دو طریق میتوانند دست به خرید اوراق بهادار بزنند: اولین شیوه آن است که افراد به طور مستقیم اقدام به خریدوفروش سهام کنند که به آن سرمایهگذاری مستقیم میگویند؛ یا اینکه این کار را از طریق واسطههای مالی انجام دهند، که به آن سرمایهگذاری غیرمستقیم میگویند.
انواع سرمایه گذاران بر مبنای میزان تحمل ریسک
نظریه مطلوبیت مورد انتظار، سه نوع گرایش را بر مبنای میزان تحمل ریسک توسط سرمایهگذاران معرفی کرده است. بر طبق این نظریه سرمایه گذاران به سه دسته تقسیم میشوند:
- ریسکگریز
- ریسکپذیر
- ریسک خنثی
سرمایهگذاران ریسک خنثی افرادی هستند که به میزان ریسک سرمایهگذاری توجهی نمیکنند و تنها به دنبال حداکثر کردن بازدهی خود هستند و میزان مطلوبیت آنها توسط بازدهی سرمایهگذاری تعیین میشود.
برخی از سرمایهگذاریها و داراییها نوسانات بیشتری نسبت به سایر داراییها دارند. در نتیجه سرمایهگذاری در آنها ریسک بیشتری دارد.
گروهی از سرمایهگذاران نسبت به سایرین ریسکپذیرتر هستند؛ در نتیجه میتوانند نسبت به دیگران بهتر با این نوسانات کنار بیایند و آن را تحمل کنند. این افراد زمانی که با دو پروژه با بازدهی یکسان روبهرو میشوند، پروژهای که ریسک بیشتری دارد را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند، زیرا مطلوبیت ناشی از موفق شدن در پروژه پرریسک بیشتر از عدم مطلوبیت ناشی از زیان آنها است.
این افراد تمایل بیشتری به فعالیت در بورس دارند و تمایل کمی به سپردهگذاری در بانک دارند.
سرمایهگذاران ریسکگریز
آخرین دسته، سرمایهگذاران ریسکگریز هستند. این افراد بیشتر به سرمایهگذاری در مواردی که بازدهی مطمئن داشته باشند علاقهمند هستند و از سرمایهگذاری در پروژههای پرریسک دوری میکنند. بیشتر این افراد به سپردهگذاری در بانک روی میآورند و معتقدند که سپردهگذاری در بانک نوعی سرمایهگذاری ایمن است.
این سه طبقه، خود میتوانند هرکدام به سه طبقه متفاوت نیز تقسیم شوند. برای مثال افرادی که در بورس سرمایهگذاری میکنند، همه حاضر به پذیرش سطح یکسانی از ریسک نیستند. مثلا برخی از آنها در سهمهایی که ریسک بسیار زیادی دارند (مثل سهمهایی با وضعیت بنیادی نه چندان خوب که در وضعیت تکنیکالی مناسبی قرار دارند و انتظار رشد سریعی از آنها در آیندهای نزدیک میرود) سرمایهگذاری میکنند. در حالی که برخی دیگر تنها در سهام شرکتهایی بزرگ که وضعیت بنیادی قوی و سود تقسیمی بالا دارند سرمایهگذاری میکنند، در حالی که ممکن است این سهمها رشد آهستهای داشته باشند.
نظریه مطلوبیت مورد انتظار با انتقادهایی نیز مواجه شده که در مقالات بعدی راجعبه آن توضیح داده خواهد شد.
ریسک داراییهای مالی از منظر مدت زمان نگهداری
میتوان ریسک داراییهای مالی را از نظر دوره نگهداری آنها نیز طبقهبندی کرد. به بیانی دیگر ریسک یک سرمایهگذاری زمانی که به دید کوتاهمدت خریداری میشود با ریسک آن وقتی که با دید بلندمدت خریداری میشود، متفاوت است.
با افزایش مدتزمان نگهداری یک دارایی، نوسانات آن کاهش مییابد و ریسک آن تا حدی قابل کنترل خواهد بود.
تشریح انواع ریسک های موجود در بورس
انواع اوراق بهادار تحت مدیریت در سبدهای اختصاصی
شرکت پس از ارزیابی ریسک و انتظارات بازدهی مشتریان خود، استراتژی متناسب و اوراق بهادار مرتبط با میزان ریسک پذیری سرمایهگذار را مطابق با آخرین الزامات ابلاغی سازمان بورس و اوراق بهادار انتخاب و در آنها سرمایهگذاری می نماید. مطابق با آخرین الزامات ابلاغی، موارد مجاز سرمایه گذاری منابع سبدهای تحت مدیریت سبدهای اختصاصی به شرح زیر می باشد:
- اوراق بهادار قابل معامله در هر یک از بورس ها؛
- هر گونه اوراق بهادار ثبت شده نزد سازمان به جز سهام شرکتهای سهامی خاص؛
- سپرده های بانکی تا سقف ۵۰ درصد از ارزش روز دارایی های تحت مدیریت در هر قرارداد سبدگردانی؛
- سرمایه گذاری در واحدهای سرمایه گذاری صندوق های سرمایه گذاری تا ۱۰ درصد مجموع ارزش روز دارایی های موجود در هر قرارداد سبدگردانی مجاز است؛
- حداکثر تا ۵۰ درصد از ارزش دارایی های اختصاص داده شده به بند فوق می تواند به سرمایه گذاری در واحدهای سرمایه گذاری صندوق های تحت مدیریت همان سبدگردان اختصاص یابد.
تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار
شماره ثبت ۶۶۹۶۶
خدمـــات
اطلاعات تماس:
آدرس : تهران، ضلع شمال غربی میدان شیخ بهایی، برج رایان ونک، طبقه 8، واحد 805
آدرس : اصفهان ، خیابان چهار باغ بالا، رو بروی تالار بورس ، ساختمان ارم ، واحد 24
ارسال پیام
© تمام حقوق اين سايت متعلق به شرکت سبدگردان آتیه توکا می باشد. (All Right Reserved Tukadev Mircollege) طراحي سايت توسط بهيدو
ریسک و انواع آن
شاید اگر خیلی کوتاه به ریسک فکر کنید به حجمی از سوالات برخورد کنید. در این مقاله ما در تلاش هستیم به طور کامل و مفید، ریسک و انواع ریسک را برای شما توضیح دهیم.
انسان از همیشه در تمام مراحل زندگی با شرایط متفاوتی روبرو بوده و پیوسته احساس خسارت وجود داشته؛ هر چه انسان میزان رشد و پیشرفتش بیشتر باشد متقابلا با موقعیت های پر ریسک تر بیشتر برخورد می کند و مجبور به تصمیم گیری در موقعیت های سخت و پیچیده بیشتری خواهد بود.
از متن بالا می شود این گونه استنباط کرد زمانی که صحبت از انواع ریسک به میان می آید، کلمه خطر بر جسته میشود؛ اما باید بدانیم که ریسک فقط در بردارنده خطر و مفهومی منفی نیست. ریسک به طور کلی و گسترده به معنای، ابهام و نااطمینانی از آینده و روشن نبودن مسیر انتخابی را تشریح انواع ریسک های موجود در بورس نشان می دهد.
گاهی ممکن است ما خود را در معرض ریسک قرار دهیم و ریسک موجب شود با فرصت های مثبت تری مواجه شویم. این فرصت های مثبت در مفاهیم مالی قابل توضیح و بیان هستند. بنابراین ریسک می تواند دارای دو بعد مثبت و منفی باشد. در بیشتر مواقع مفهوم ریسک در موقعیت های مالی و سرمایه گذاری مورد توجه ما است.
مفهوم واژه ریسک:
واژه لاتین ریسک (Risk) که در زبان فارسی، از این واژه به مفهوم خطر نام برده میشود، می توان گفت یکی از اساسی ترین مفاهیم دنیای پول و تجارت ریسک می باشد. به بیان ساده و گیرا، مفهوم ریسک به معنی زیان احتمالی و بالقوه در هر نوع سرمایهگذاری و تجارت است. با وارد شدن به دنیای سرمایه و تجارت، دور شدن از ریسک به زبانی واضح غیر ممکن است.
باید بدانید برای موفقیت و انجام محاسبات منطقی در سرمایهگذاری و تجارت هوشمندانه ترین کاری که باید انجام شود، این است که همیشه درصد مشخصی از ریسک در نظر بگیریم. برخی افراد به اشتباه این تصور را دارند که منظور از ریسک نوساناتی است که در بازار یا رفتار های شانسی و بدون برنامه ریزی در سرمایه گذاری و تجارت است؛ ولی باید گفت که ریسک در اصلی ترین شکل خود، بر عدم قطعیت و احتمالی بودن است نه رفتارهای پیشامد و کاملا ناشناخته.
اهمیت ریسک:
اما چرا تعین ریسک مهم است؟ و شناخت ریسک تا چه حد در عملکرد برنامه های اقتصادی می تواند تاثیر بگذارد؟
گفتیم که عموما مفهوم ریسک در امور مالی، سرمایهگذاری و تجارت مورد توجه ما است. به همین علت همه افراد و سرمایه گذارانی که با تجارت در ارتباط هستند، باید توجه ویژهای به ریسک داشته باشند و مفهوم مدیریت ریسک را به خوبی درک کنند چرا که، در غیر این صورت عواقب خطرناکی در انتظارشان خواهد بود.
ریسک در داراییهای مختلف و همین طور برای مدیریت سرمایههای خرد و کلان، شامل عنصر های گسترده و متفاوت است اما، تمرکز مطلب فعلی بر توضیح مسائل مرتبط با ریسک و انواع ریسک برای سرمایه گذاران حقیقی در بازار های مالی است.
در واقع بسیاری بر این باور هستند؛ که به دلیل ماهیت و وجود ذاتی بازار سرمایه که به طور ذاتی با پول و سفته بازی در ارتباط هست؛ درک عمیق مفهوم ریسک، به عنوان یکی از لزومات اساسی و مهم در تجارت و سرمایه گذاری موفقیت آمیز در بازار پول و مالی خواهد بود. انسان ها در برخورد با هر مانعی قطعا متفاوت عمل می کنند که این بخاطر وجود منحصر به فرد آنان است در این بخش دسته بندی افراد مختلف از لحاظ ریسک پذیری را بیان می کنیم.
چرا که معتقدیم دسته بندی افراد مختلف از لحاظ ریسک پذیری می تواند کمک کند، در زمان سرمایه گذاری بدانیم جز کدام دسته هستیم یا اینکه در ارتباط با سرمایه گذاران بدانیم با چه نوع و دسته ای از افراد رو برو هستیم که قطعا در پیروزی و موفقیت بیشتری تاثیر گذار است. سرمایه گذاران را از لحاظ ظرفیت پذیرش ریسک می توان به سه دسته تقسیم کرد که عبارت ند از:
- ریسک پذیر (risk taker)
- ویژگی افراد ریسک پذیر
- استفاده از هوش برای غلبه بر ترس؛ منظور سنجیدن شرایط پیش رو با دلایل منطقی
- واقع بین
- مثبت اندیشی
- افزایش روحیه خلاق و تاب آوردن بعد از شکست
- تصمیم گیری درست و به وقت در شرایط متفاوت
- ریسک گریز (Risk aversion)
- به طور واضح افراد ریسک گریز (Risk aversion) رسیدن به سود کم و پایین تر ولی در عوض موقعیتی با امنیت بیشتر را ترجیح می دهند.
پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله نسبت های مالی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
افراد خنثی یا بی تفاوت:
این افراد حد وسط دو مورد قبل هستند؛ در این حالت افراد به طوری مشخصی در مقابل رفتار های ریسک پذیری (risk taker) و ریسک گریزی (Risk aversion) انتظار پاداش دارند که در هر موقعیت پاداش ممکن است کم یا زیاد شود. یعنی با رفتار گریز پاداش را از دست می دهند یا کم تر نصیبشان می شود یا در رفتار پذیر انتظار پاداش بیشتر داشته باشند.
موقعیت های که بر اساس ریسک افراد با آن مواجه می شوند، معمولا می توانیم به دو بخش اصلی تقسیم کنیم که در ادامه به توضیح این دو بخش می پردازیم:
نوعی از ریسک است که شامل همه خطراتی است که ممکن است برای هر کدام از ماها پیش آید، به عبارتی یعنی ریسک های نیستند که ما از قبل برای آنها برنامه داشته باشیم ولی احتمال این که برای هر کدام از اشخاص در هر موقعیت پیش آید؛ مثل، بیماری با تصادف حتی بلاهای طبیعی.
این اتفاق ها در کنترل ما نیستند و ممکن است در هر بخشی از زندگی ما رخ دهند و تنها کاری که ما می توانیم برای کم کردن آسیب انجام دهیم، بیمه است.
ولی نوع دیگری از این از ریسکها است که به طور معمول در هر شرایط و موقعیت اقتصادی ممکن است پیش آید و قابل مشاهده و اندازهگیری هم قطعا هستند. در نتیجه با سنجیدن موقعیت و برنامه ریزی از قبل آنها را میتوان به سود یا زیان تبدیل کرد. برای نمونه می توان به انواع تجارت یا سرمایه گذاری های مختلف اشاره کرد که در نهایت می شود موقعیت های ریسکی را به سود تبدیل کرد.
تا اینجا بارها اشاره کردیم که منظورمان از ریسک، ریسک در باز های مالی و موقعیت های سرمایه گذاری و تجارت است حال می خواهیم توضیح دهیم که وقتی از ریسک در موقعیت های مالی و سرمایه گذاری سخن می گویم چه منظوری داریم تشریح انواع ریسک های موجود در بورس و به چه معناست.
شما در هر موقعیت هر تصمیمی که می گیرید باید ریسک های موجود در آن تصمیم را هم طبیعتا بپذیرید ولی در دنیای امروز ما مفهوم ریسک در مسائل مالی و سرمایه گذاری بیشتر مورد توجه قرار گرفته و قطعا مردم به دنبال راهی برای کنترل، پیش بینی و کم کردن این ریسک ها هستند.
در تعریف ریسک در موقعیت های مالی به شرایطی گفته می شود که احتمال اختلاف میان نتیجه مورد انتظار و نتیجه واقعی باشد ریسک می گویند. این بخش از اختلاف هم می تواند مثبت باشد و هم می تواند منفی باشد، به هر اندازه که احتمال نتیجه منفی در سرمایهگذاری بیشتر باشد، در اصطلاح می گویند ریسک سرمایهگذاری بیشتر است.
وقتی صحبت از پول و سرمایهگذاری به میان میآید تاثیر ریسک پذیری (Risk propensity) نیز به مراتب بیشتر میشود؛ در بحث سرمایه گذاری، ریسک به احتمال از بین رفتن ارزش یک دارایی (منظور همان نتیجه منفی) گفته می شود.
انواع مختلف و متفاوتی از ریسک ها وجود دارند که سرمایه گذاران در معرض آنها قرارمی گیرند و به طبع آن راه و روش های زیادی هم برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری وجود دارد، مثل تخصیص دارایی و تنوع سازی، ولی از طرفی هم باید بدانید هیچ راهی برای از بین بردن کامل ریسک وجود ندارد. منابع مختلف یا همان تنوع سازی این امکان را به شما می دهد تا ریسک را به مراتب پایین تر بیاورد.
برای اندازه گیری ریسک سرمایه گذاری معیارهای متفاوتی است، که یکی از مهمترین آنها انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایهگذاری می باشد. بالا بودن انحراف معیار محاسبه شده بیان گر این موضوع می باشد که ریسک سرمایه گذاری بالا است.
شرکت های زیادی وجود دارند که زمان و منابع مالی خود را صرف شناسایی ریسک های متفاوتی که در معرض آن هستید صرف می کنند تا بتوانند ریسک ها را ارزیابی، شناسایی و مدیریت کنند. حال که از ریسک در موقعیت های مالی صحبت کردیم در این قسمت اشاره ای انواع ریسک های سرمایه گذاری داشته باشیم:
ریسک سیستماتیک یا به عبارتی غیر قابل اجتناب:
ریسک هایی که کنترل آن ها در دست سرمایه گذاران نیست ریسک سیستماتیک (Systematic Risk) یا غیر قابل اجتناب می گویند. این ریسک ها مرتبط با شرایط سیاسی و اقتصادی کلان یک کشور هستند، که حذف آن ها امکان پذیر نیست و زمانی که رخ دهند بر کل اقتصاد یک کشور تاثیر می گذارد و نمی شد گفت صرفا تاثیر آن بر یک بخش یا صنعت است و تا حد قابل توجهی پیش بینی این نوع از ریسک ها امکان پذیر نیست.
ریسک غیرسیستماتیک یا قابل اجتناب:
در ریسک غیر سیستماتیک یا قابل اجتناب اشاره به موقعیت های دارد که می توان از طریق روش ها مختلف به کنترل و را اندازه گیری تشریح انواع ریسک های موجود در بورس آن ها پرداخت و همچنین بر کنترل و یا کاهش این ریسک ها می توان تاکید داشت.
این ریسک ها که یکی از نوع های ریسک سرمایه گذاری و تجاری هستند، مربوط به صنعت یا تجارت خاصی می باشند و بر خلاف نوع قبلی به این گونه نیست که در صورت شرایط پر ریسک تاثیر خود را بر کل صنایع باید سرمایه گذاری ها بگذارد.
پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله مدیریت مالی و بودجه را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
ریسک عملیاتی:
«اهرم مالیاتی یا ریسک عملیاتی (Operational Risk) به سود عملیاتی مربوط است که منشا آن هزینههای ثابت شرکت است.»
ریسک مالی:
ریسک مالی (Financial Risk) به حالتی در سرمایه گذاری و یا تجارت گفته می شود که شرکت مورد نظر قادر به عملیاتی کردن تعهدات خود نباشد. ریسک مالی زمانی پیش می آید که شرکت مورد نظر بدهی و یا وام های زیادی داشته باشد که این موجب کاهش چشم گیر سود شرکت می شود؛ در حالت است که شرکت از پس تعدات خود بر نمی آید و باید گفت، ریسک ناشی از به کارگیری بدهی در شرکت را ریسک مالی می گوییم.
ریسک اعتباری:
این نوع ریسک به احتمال عدم توانایی صادرکننده اوراق قرضه برای بازپرداخت نرخ سود مورد انتظار است و در کل به توانایی در بازپرداخت اصل پول اشاره دارد که معمولا هر چه این ریسک اعتباری (Credit risk) بالاتر باشد نرخ بهرهی اوراق نیز بالاتر خواهد بود.
ریسک نرخ سود (Interest Rate Risk):
اگر در شرایطی قرار گیریم که چند گزینه انتخاب برای سرمایه گذاری و یا تجارت داشته باشیم، صحبت از نرخ سود یا ریسک نرخ سود می شود. ریسک این نوع به زمانی ارتباط دارد که تغییر در نرخ سود باعث تغییراتی در ارزش یک سرمایهگذاری بشود. این نمونه از ریسک ها بیشتر بر روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی تاثیر قابل توجهی دارد.
ریسک بازار:
ریسک بازار (Market Risk) از انوع ریسک های است که روزانه در بازارهای مالی، سرمایه گذاری و تجاری به خصوص بورس با آن مواجه هستیم و آن را مشاهده می کنیم. این نوع ریسک به شکلی از سطح حمایتی و مقاومتی بازار نیز اطلاق می شود (به طور واضح منظور عرضه و تقاضا می باشد).
ریسک بازار نوعی از تغییر در نتیجه نهایی (بازده) است که ناشی از نوسانات کلی بازار می باشد. در بین انواع ریسک های گفته شده شاید آشناترین نوع ریسک که همه به نوعی با آن رو به رو هستند و آن را با عنوان ریسک نوسانات بازار بشناسند.
ریسک تورم یا ریسک قدرت خرید (Inflation risk):
ابتدا لازم هست اشاره ای به مفهوم تورم داشته باشیم که عبارت است از افت ارزش پولی رایج در یک کشور. به این معنی که مردم برای خرید یک کالا یا خدمات، لازم باشد پول بیشتری نسبت به گذشته پرداخت کنند.
این ریسک تاثیر مستقیمی بر بازدهی سرمایه گذاری های افراد دارد چرا که سود خالصی که از یک سرمایه گذاری نسیب ما می شود برابر است ریسک و تورم. یکی از راه های کم کردن این نوع ریسک سرمایه گذاری سهام و اوراق قرضه می تواند باشد.
ریسک تجاری:
ریسک تجاری یعنی این که کلیه هزینه های یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر داشته باشیم. این هزینه ها می تواند حقوق، هزینه های تولیدی، اجاره تسهیلات، دفتر، خدمات و هزینههای اداری باشد. در سطح ریسک تجاری عوامل مختلف و زیادی می تواند موثر باشد.
ریسک نقدشوندگی:
اگر یک دارایی یا سرمایه گذاری به راحتی به فروش نرسد دارنده آن سرمایه گذار یا دارایی با ریسک نقدشوندگی (liquidity risk) مواجه هست. در مقابل هر چه سرعت خرید و فروش در سرمایه گذاری یا دارایی بیشتر باشد و معاملات آن را راحت تر انجام شوند، سرمایه گذار با ریسک کم تری مواجه است.
ریسک نرخ ارز:
ریسک نرخ ارز (currency risk) زمانی پیش می آید که شما وارد سرمایه گذاری و بورس ارزی کشوری غیر از کشور خود باشید مثلا یک ایرانی از ارز دلار در سرمایه گذاری استفاده کند یا سهام های با واحد پولی دلار خرید و فروش کند در این حالت است که ریسک ناشی از نرخ ارز پیش می آید.
در زمان نوسانات حتما بر سرمایه این فرد بر حسب واحد پول داخلی کشور خود نیست. قابل ذکر است برای سرمایه گذاری در کشورهای دیگر لازم است حتما تفاوت نرخ ارزی دو کشور را در نظر بگیرید.
پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله طبقه بندی هزینه ها را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
ریسک مالیات پذیری
ریسک مالیات پذیری:
ریسک مالیات پذیری (Taxability Risk) به ریسک اوراق قرضهای می گویند که در ابتدا با فرض بر معاف بودن از مالیات می باشد ولی این تشریح انواع ریسک های موجود در بورس احتمال وجود دارد که پیش از فرا رسیدن موعد سررسید، تغییر وضعیت رخ دهد واجد شرایط برای پرداخت مالیات بشوند.
در حالتی که اوراق قرضه معاف از مالیات نرخ بهره پایین تری به نسبت دیگر اوراق دارند، اگر دارندگان این اوراق ریسک مالیات پذیریشان بالفعل شود، بازدهی خیلی پایین تری در مقایسه با حالت اول خودشان که همان معاف بودن از پرداخت مالیات است دریافت می کنند.
ریسک استرداد:
ریسک استرداد (Call Risk) خاص اوراق قرضه تشریح انواع ریسک های موجود در بورس می باشد و به احتمال استرداد اوراق قرضه پیش از موعد سررسید آن اشاره دارد. ریسک استرداد اغلب زمانی قوی تر پیش می آید که نرخ تورم رو به کاهش است. در چنین حالتی است که شرکتها در تلاشند با جمع آوری اوراق قرضه منتشر شدشان و سپس انتشار اوراقی که نرخ بهره پایینتری دارند؛ پول کمتری را از دست بدهند.
در شرایط کاهش نرخ بهره سرمایهگذاران معمولا مجبور می شوند ریسک بیشتری را برای تشریح انواع ریسک های موجود در بورس به دست آوردن درآمدی در حد گذشته بپذیرند. بعد از اشاره مختصری به انواع ریسک لازم می دانیم در مورد راه هایی برای مدیریت و کنترل ریسک در سرمایه گذاری صحبتی داشه باشیم هر چند مختصر؛
سرمایه گذار در باید بداند فعالیت در بازار سرمایه و مالی خالی از ریسک نیست و هیچ وقت هم نخواهد بود ولی ما می توانید بجای این تصور که باید از ریسک دوری کنیم آن را بپذیریم.
در این حالت قطعا لازم است قوانینی را برای خودمان مشخص و از آن قوانین تعریف دقیقی داشته باشیم. باید گفت مدیریت ریسک سرمایه گذاری و کنترل ریسک اصلا مسأله پیچیده ای و غیر قابل حلی نیست و با انجام کارهایی ساده می توان به خوبی بر آن تسلط یافت و گذر کرد.
در این جا راهکارهایی را برای شما ارائه می دهیم که با استفاده از آن می توانید میزان ریسک را مدیریت کرده و با در نظر گرفتن ریسک های منطقی در سرمایه گذاری خود بتوانید به موفقیت های بیشتری دست پیدا کنید.
- ابتدا در برنامه خود میزان حداکثر ضرر را تعیین کنید.
- دوم برای تخصیص دارایی خود استراتژی و راهکارداشته باشید.
- سوم برای خود یک حاشیه امن تعریف کنید.
غلبه بر ترس؛ که قطعا با برنامه ریزی دقیق و هوشمندانه میسر می شود.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله رویکرد بازاریابی نوین را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
همه ریسکهای بازار
هومن مقراضي مدیر شرکت سرمایهگذاری از لندن و مدیر انجمن خبرگان بورس تهران سوالی که این روزها، ذهن بسیاری از اهالی بازار سرمایه را مشغول کرده، این است که آیا شاخص بورس تا آخر امسال صعودی خواهد بود یا خیر. اگر این سوال را چند ماه پیش و در اوج روزهای منفی بازار میپرسیدیم، کمتر کسی انتظار داشت که شاخص دوباره به عدد ۲میلیون واحد نزدیک شود، اما این روزها و بعد از رشد تقریبا ۴۰درصدی شاخص طی سه ماه اخیر، گمانهزنیها در مورد حرکت شاخص به سمت ۲میلیون واحد بیشتر شده است. اما قبل از اینکه درباره آینده شاخص صحبت کنیم، بهتر است دلایل صعود ۴۰درصدی اخیر را بیان کنیم:
۱) بیشک یکی از عواملی که باعث رشد بورس در ماههای اخیر شده، برطرفشدن برخی از ریسکهای سیاسی است که بر بازار سایه افکنده بود. ریسکهایی مانند انتخابات آمریکا و رئیسجمهور شدن دوباره ترامپ که حتی در دل بعضیها ترس از جنگ افکنده بود و بعد از آن نیز ریسک انتخابات ریاستجمهوری ایران، از مهمترین عواملی بود که بازار را در سردرگمی فروبرده بود و میدانیم که پول هوشمند در بازار سردرگم وارد نمیشود. اما از اوایل خرداد و با مشخصشدن نتایج انتخابات ایران، بازار سیر صعودی خود را آغاز کرد.
۲) یکی از مهمترین دلایل رشد بازار، نرخ بالای تورم موجود و حتی بالاتر رفتن تورم در آینده است که به آن، انتظارات تورمی میگوییم. دلایل ایجاد انتظارات تورمی هم در وضعیت ضعیف بودجه ایران، کسری بودجه امسال و منتقلشدن بخش زیادی از کسری بودجه سال قبل ریشه دارد. وقتی این اعداد را کنار هم میگذاریم و به رشد شدید پایه پولی و نقدینگی در ماههای اخیر نگاهی میاندازیم، میبینیم که اقتصاد ایران چارهای ندارد، جز تحمل یک دوره سخت پرتورم. انتظارات تورمی روی تمامی صنایع، حتی صنایع داخلی مثل مواد غذایی و دارو اثرگذار است. البته باید دید، با شروع به کار جدی، دولت جدید چه تصمیماتی اتخاذ خواهد کرد.
۳) دلیل بعدی رشد بورس، رشد قیمت دلار بوده است. دلاری که چند ماه قبل تا حدود ۲۰ هزار تومان نیز پایین آمده بود، آرامآرام راه خود را باز کرده و طی چند روز اخیر به محدوده ۲۸ هزار تومان رسیده است؛ یعنی حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد افزایش قیمت دلار و متعاقبا رشد قیمت دلار تاثیر خود را بر سهمهای دلاری بازار گذاشته است.
۴) مورد بعدی که به نفع بورس تهران تمام شده، افزایش شدید قیمت کالاهای اساسی در دنیاست. بحران کرونا کشورهای غربی را وادار کرد تا با سیاستهای انبساط پولی و چاپ پول به مبارزه با رکود ناشی از قرنطینهها بروند و این سیاستها که از نظر حجم تزریق پول در نوع خود کمنظیر بود، در اروپا و بهخصوص آمریکا، باعث رشد شدید قیمت کالاهای پایه شد. میدانیم که بسیاری از شرکتهای بورسی ما صادراتی هستند و با فروش محصولاتی همچون فولاد، مس، مواد پتروشیمی و. کسب درآمد میکنند. بنابراین رشد عظیم قیمتهای جهانی بهشدت برای آنها سودآور بوده، بهگونهای که قیمت سهام بعضی از شرکتهای فعال در این صنایع طی سه ماه اخیر، حدود ۱۰۰ درصد رشد داشته است.
حال که از دلایل رشد بازار آگاه شدیم، وقت آن است که در مورد ریسکهای پیشروی بازار صحبت کنیم. شاید مهمترین دغدغه این روزهای سهامداران، مذاکرات برجامی باشد. توافق تشریح انواع ریسک های موجود در بورس برجام میتواند برای کشور عزیزمان اتفاق بسیار خوبی باشد و باعث رشد اقتصادی شود، فشار تورمی از دوش مردم برداشته شود و باعث رونق کسبوکارها شود، اما از نظر اهالی بازار سرمایه، برجام ریسک بزرگی برای بورس است؛ چرا که مستقیما روی دو مورد از عوامل رشد بازار، یعنی انتظارات تورمی و رشد قیمت دلار تاثیر میگذارد. بهعبارت سادهتر، فعالان بازار معتقدند، با به نتیجه رسیدن توافقات برجامی بین ایران و دولتهای جهانی، عملا انتظارات تورمی کاهش مییابد و حتی دلار هم میتواند پایین بیاید و هر دوی اینها باعث کاهش قیمتهای سهام در بازار بورس ایران میشود.
ریسک بعدی که بازار نگران آن است، این است که حتی با وجود بینتیجه بودن مذاکرات برجام، شاید دولت جدید بخواهد یک مانور تبلیغاتی اجرا کند و با ارزپاشی سعی کند، قیمت دلار را به صورت موقتی هم که شده، پایین بیاورد تا هم کنترل خود را بر اوضاع نشان دهد و هم در مذاکرات جهانی دست بالاتر را داشته باشد و جلوی سوءاستفاده طرف خارجی از اوضاع نابسامان اقتصادی ایران را بگیرد. این اتفاق و به عبارت دیگر، پایین آوردن قیمت دلار به صورت دستوری میتواند در کوتاهمدت باعث ریزش قیمت سهام شود.
ریسک دیگری که باید به آن اشاره کنیم و متاسفانه فقط مختص بازار ایران است، ریسک تصمیمات خلقالساعه مسوولان بورسی ماست که یکشبه تصمیمات جدیدی میگیرند و آنها را با ضربالاجلهای فوری لازمالاجرا میدانند و به بازار شوک وارد میکنند. نمونه آن، تغییرات ناگهانی میزان اعتبار مشتریان کارگزاریها، صدور اجازه فروش سهام عدالت در بازار و تابلوی اصلی، مسدود کردن حساب معاملاتی کسانی که هنوز موفق به ثبتنام در سامانه سجام نشدهاند و عواملی از این دست است که هر از گاهی شایعاتی درباره آن شنیده میشود و تن و بدن سهامداران را میلرزاند.
در نهایت، ریسک آخری که این روزها برای بازار متصور هستیم، کاهش قیمت کالاها در بازارهای جهانی است که ذهن تحلیلگران را به خود مشغول کرده است و خود مقالهای جداگانه میطلبد و نیازمند بررسی دقیق هر یک از کالاها، صنایع و شدت عرضه و تقاضای جهانی است. مسلما کاهش قیمت دلاری یک کالا در دنیا باعث کاهش حاشیه سود شرکت ایرانی صادرکننده خواهد شد.
با وجود تمام این ریسکها معتقدم، دورنمای اصلی اقتصاد ما تورمی است و حتی اگر دولت بتواند با ارزپاشی به صورت مقطعی قیمتها را کاهش دهد یا توافق برجام بتواند شوک هیجانی بدهد و قیمت دلار کمی کاهش یابد، اما ریشه تورم در اقتصاد ما به این سرعت خشک نمیشود و ما همچنان با تورم بالایی که در کشور داریم، خواه ناخواه شاهد رشد قیمت سهام شرکتها خواهیم بود، اما شخصا توصیه نمیکنم سرمایهگذاران صرفا روی فاکتور تورم و قیمت دلار حساب کنند و هر سهمی را بخرند. به نظر نگارنده، هماکنون سهمهایی در بازار ما هستند که با توجه به روند سودسازی شرکتشان و حتی با نرخ دلاری حدود ۲۳هزار تومان نیز، همچنان جا برای رشد بیشتر دارند. البته انتظار نداریم تمامی این رشد بهسرعت اتفاق بیفتد. در واقع ما در تحلیل بنیادی شرکتها سعی میکنیم میزان تولید و فروش شرکت را تا پایان سال مبنای محاسبه قرار دهیم و به فرض اینکه شرکت بتواند آن فروشها را محقق کند، میگوییم در یک سال میتواند چقدر سودسازی کند. بر همین اساس، شرکتهای جذابی در بورس تهران حضور دارند که با دلار ۲۳ هزار تومانی و بدون در نظر گرفتن تورم خاصی، بالاتر از قیمتهای فعلی ارزشگذاری میشوند. بنابراین به فرض اینکه اتفاق عجیبی در کشور نیفتد، بستن یک پورتفوی بنیادی و نگهداری به دید میانمدت میتواند سود خوبی را نصیب سرمایهگذار کند. البته فراموش نکنید، حتی اگر پورتفوی میانمدت میبندید، باید به صورت ماهانه حواستان به آن سهمها باشد؛ چرا که گاه تغییر قوانینی مانند تصویب ممنوعیت صادرات یا افزایش قیمتهای انرژی مثل گاز و. میتواند تمام معادلات را تغییر دهد. افرادی هم که پورتفوی میانمدت میبندند، ناگزیرند مدام سهام مورد نظر و صنعت آن را زیرنظر داشته باشند.
در پایان ذکر این نکته خالی از لطف نیست که بسیاری از تحلیلگران، این روزها معتقدند، بعد از رشد سنگین سهمهای دلاری و صادراتی، شکاف بزرگی بین این سهمها و سایر بازارها ایجاد شده است و حال که قیمت دلار بهنوعی در روند تثبیت است و حتی شاید کمی کاهش یابد، فرصتی ایجاد میشود تا پول هوشمند از این صنایع به سمت سایر صنایع مثل خودروییها، صنایع غذایی، زراعت و بانک حرکت کند. اینکه این نظریه درست است یا خیر، به هوشمند یا هیجانی رفتار کردن بازار بازمیگردد. باید دید، بسیار از سهامداران امروز بورس که از عمر بورسی آنها یک سال میگذرد و ریزش سنگین سال قبل را دیدهاند، به محض منفیشدن صنایع شاخصساز مثل فلزات اساسی و شیمیاییها، بهسرعت دست به ماشه میشوند و تمام سهمهایشان را نقد میکنند یا آمادهاند پول را برای کوتاهمدت به صنایع دیگر ببرند. این تصمیم میتواند مسیر آینده شاخص را مشخص کند؛ اینکه استراحتی از جنس قیمت داشته باشد یا فقط درجازدن سهمهای بزرگ و رشد سهمهای کوچکتر. تصمیم اهالی بازار هرچه باشد، فراموش نکنیم که طبق آمار، در بلندمدت همواره بورس بوده که بیشترین سود را نسبت به دلار و مسکن و طلا و بازارهای موازی نصیب سرمایهگذاران کرده است.
قرارداد آتی
کالایی که در قرارداد آتی باید تحویل داده شود باید دارای کمیت، کیفیت و استاندارد و باشد که زمان و محل تحویل آن نیز مشخص باشد. متغیر مورد اهمیت در معاملات آتی، قیمت می باشد که در طول معامله کشف می گردد.
تعریف قرارداد آتی:
قرارداد آتی (future contract) یا به اختصار آتی (futures)، توافق نامه ای می باشد که مبتنی بر خرید یا فروش دارایی در زمان معینی در آینده، و با قیمت مشخص است.
انواع قرارداد های آتی:
قرارداد های آتی به دو گروه اصلی طبقه بندی می شوند:
قرارداد های آتی کالا: شامل محصولات کشاورزی، فلزات، مواد نفتی و …
قرارداد های آتی مالی: ابزار هایی نظیر سهام، اوراق قرضه، ارز و …
در بازار های مالی کنونی، قرارداد ها بر پایه های دیگری همچون ارز، نرخ بهره و شاخص های بازار سهام بسیار متداول شده اند که نقش مهمی را در کنترل ریسک ایفا می کنند.
ویژگی های قرارداد های آتی:
قرارداد های آتی دارای ویژگی های زیر هستند.
اﺳﺘﺎﻧﺪارد ﺑﻮدن ﻣﺸﺨﺼﺎت ﻗﺮارداد:
شرایط استاندارد این نوع از قرارداد ها باعث می شود که نتوانند به صورت دقیق به همه نیاز های مشارکت کنندگان در بازار های مالی پاسخ بدهند. این شرط یکی از معایب قرارداد های آتی به شمار می رود.
ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ در ﺑﻮرس (ﺷﻔﺎﻓﻴﺖ ﻗﻴﻤﺖ):
بورس معاملات آتی مکانی معین برای خریداران و فروشندگان می باشد که از طریق سامانه الکترونیکی دارای استاندارد بورس، معاملات آتی انجام می گردد. این معاملات برای تمامی شرکت کنندگان در بازار به صورت عادلانه عرضه قابل عرضه می باشد.
کارگزاران و کارگزاری ها، سفارش های مشتریان را از طریق روش های موجود در سازمان بورس، در سامانه معاملاتی قرارداد های آتی قرار می دهند.
سپس معاملات ثبت شده بر اساس اولویت های قیمتی و در صورت مساوی بودن قیمت ها بر اساس اولویت زمانی انجام می گیرد.
بورس ها و کارگذاری ها خودشان حق معامله ندارند و نمی توانند مشتریان را وادار به معامله کنند در واقع می توان گفت که مسئولیت بورس و کارگزاری ها، ایجاد بازاری منسجم و شفاف به منظور کشف قیمت ها و انجام معاملات به صورت عادلانه می باشد.
تمامی بورس های سراسر دنیا به وسیله مقام ناظر کنترل می شوند. هر زمان یکی از اعضای معامله گر در بورس، قوانین و مقررات وضع شده را نادیده بگیرد، مشمول جریمه می شود و یا ممکن است که ممنوع المعامله شود.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله تکالیف مالیاتی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
انواع قرارداد های آتی
اﺗﺎق ﭘﺎﻳﺎﭘﺎی، عدم ریسک اﻋﺘﺒـﺎری، وﺟﻮد مکانیسم وﺟﻪ ﺗﻀﻤﻴﻦ و کاهش ریسک اﻋﺘﺒﺎری:
اتاق پایاپای (روزانه) در هر بورس، نقش مهمی را برای تضمین عملکرد مالی قراردادهای آتی معامله شده ایفا می کند که به عنوان پشتوانه قابل اطمینان برای طرفین معامله می باشد.
ﻧﻘﺪ ﺷﻮﻧﺪگی ﺑﺎﻻ:
در این نوع از قرارداد ها، برای این که سرمایه گذار و معامله گر بتواند قرارداد آتی را به فروش رساند، به مالکیت آن دارایی معین نیاز ندارد و با انجام معامله پیش فروش می تواند یک قرارداد آتی را در بازار بفروشد.
در صورت نیاز به تحویل کالا، می تواند آن را از بازار فیزیکی تهیه کند که این امر میزان نقد شوندگی معاملات را تا حد بسیار زیادی افزایش می دهد.
اﻧﻌﻄﺎف ﭘﺬﻳﺮی ﭘﺎﻳﻴﻦ:
این ویژگی به دلیل توضیحات مورد اول می باشد.
پوشش ریسک:
از مهم ترین مزیت های قرارداد های آتی، خاصیت پوشش ریسک آنها می باشد. این خاصیت، به معنای اتخاذ موقعیتی در بازار می باشد که هدف آن کاهش یا از حذف ریسک ناشی از نوسانات و تغییرات قیمت است.
هزینه اندک معاملات:
معاملات قرارداد های آتی نسبت به معاملات نقدی از هزینه معاملاتی کمتری برخوردار است.
اهرم مالی:
استفاده از اهرم مالی در معامله های قرارداد آتی از درجه ریسک بالایی برخوردار می باشد و به معامله گران فرصت کسب کردن میزان سود بالایی را می دهد به طوری که معامله گر با یک سپرده اولیه می تواند معادل کل ارزش دارایی تعهد شده، سود و یا زیان کسب کند.
نکته: مسئله ای که این ریسک را تشدید می کند اهرمی بودن معاملات آتی می باشد.
مشخصات قرارداد های آتی:
مشخصات قرارداد های آتی به شرح زیر می باشد.
ﻧﻮع دارایی ﭘﺎﻳﻪ و اﺳﺘﺎﻧﺪارد کالا:
در قرارداد های آتی، کالا و یا دارایی ای که قرارداد آتی بر روی آن منتشر گردد را اصطلاحا دارایی پایه می گویند.
همچنین در بورس های کالایی در سراسر دنیا، بر روی دارایی های مختلفی از جمله محصولات کشاورزی، انواع فلزات، انواع فرآورده های نفتی و سایر محصولات قرارداد آتی منتشر می شود که با عنوان دارایی پایه قرارداد های آتی مورد معامله قرار می گیرند.
اﻧﺪازه ﻗﺮارداد آتی:
اندازه قرارداد مشخص کننده حجم دارایی ای می باشد که طی یک قرارداد باید تحویل داده شود. به عبارتی می توان گفت، مقدار استاندارد شده دارایی پایه را به اصطلاح، اندازه قرارداد می نامند.
در این نوع از قرارداد ها، اندازه هر قرارداد توسط بورس تعیین می گردد و سرمایه گذاران فقط می توانند مضرب های صحیحی از این مقادیر را مورد معامله قرار دهند.
دوره و ﺳﺎﻋﺖ ﻣﻌﺎﻣﻼتی و ﺗﺎرﻳﺦ سررسید:
تاریخ سر رسید قرارداد های آتی بر روی یک کالا به صورت استاندارد و مشخص توسط بورس تعیین می گردد که تنها برای سررسید های معینی تعیین می شود که امکان انجام این گونه معاملات آتی در آنها وجود دارد.
وﺟﻪ ﺗﻀﻤﻴﻦ اوﻟﻴﻪ:
در توضیحات بخش اتاق پایاپای شرح داده شده است.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله رکود اقتصادی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
ویژگی های قرارداد های آتی
سایر مشخصات قرارداد های آتی:
- ﺣﺪ ﻧﻮﺳﺎن قیمت روزانه
- حداکثر ﺣﺠﻢ ﻫﺮ سفارش
- ﺳﻘﻒ ﻣﺠﺎز موقعیت ﻫﺎی ﺑﺎز
- ﺗﺤﻮیل و ﻣﻬﻠﺖ ﮔﻮاهی آﻣﺎدگی تحویل
- کارﻣﺰد ﻫﺎ و جرایم
بورس های معامله قرارداد آتی:
در کشور های مختلف جهان، بورس های زیادی برای معامله قرارداد های آتی وجود دارد که دو نمونه از بزرگ ترین بورس های آتی در آمریکا می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- بورس شیکاگو (CBOT)
- بورس تجاری شیکاگو (CME)
از بزرگ ترین بورس های آتی در اروپا نیز می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- بورس قرارداد های آتی و اوراق اختیار معامله بین المللی لندن (LIFFOE)
- بورس یورکس (Eurex)
سایر بورس های بزرگ، شامل:
- بورس Bolsa de Mercadoriasy Futures در سائو پائولو
- بورس آتی مالی بین المللی در توکیو
- بورس بین المللی در سنگاپور
- بورس آتی در سیدنی
نمونه های قرارداد های آتی:
از نمونه های قرارداد های آتی می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- قرارداد های آتی بر روی نرخ بهره کوتاه مدت
- قرارداد های آتی بر روی نرخ بهره میان مدت و بلند مدت در آمریکا
- قرارداد های آتی یورو دلاری
معاملات قرارداد های آتی نرخ ارز:
این معاملات در مقایسه با پیمان های آتی نرخ ارز بسیار کم می باشند که عمدتا به معاملات صورت گرفته در بورس شیکاگو محدود می گردند.
بیشتر معاملات آتی نرخ ارز، روی ارز های زیر صورت می گیرد:
- یورو
- دلار کانادا
- فرانک سوئیس
- ین ژاپن
- پوند انگلیس
- پزو مکزیک
- دلار استرالیا
فواید قرارداد آتی:
- تثبیت قیمت فروش برای آینده
- حفظ قیمت مورد نظر
- جلوگیری از نوسان قیمت
- اطمینان از دریافت میزان کالا (سهام) در زمان مورد نظر با قیمت تثبیت شده
- کسب سود برای معامله گر به وسیله نوسانان قیمت قرارداد آتی
پوزیشن های معاملاتی:
پوزیشن(Position) معامله زمانی صورت می گیرد که معامله گر در روز، معامله ای انجام دهد در واقع می توان گفت، یک معامله گر در شروع کار روزانه که هنوز هیچ گونه معامله ای انجام نداده است، هیچ موضعی اتخاذ نکرده است.
در این صورت، هیچ تعهدی وجود ندارد، اما به محض این که وارد بازار شود و شروع به انجام معامله نماید، این معامله گر پوزیشن Long را اتخاذ می کند.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله اوراق مالی اسلامی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
ویژگی های قرارداد آتی
Long Position:
واژه Long در زبان انگلیسی دقیقا به معنای مالکیت است و در واژگان بورس به موقعیت فردی اطلاق می شود که اوراق بهادار، کالا، ارز و مانند آنها را خریداری کرده و یا نگهداری می کند و امیدوار است که قیمت آنها افزایش یابد.
در بازار آتی، به افرادی که مبادرت به خرید قرارداد آتی کنند، به گونه ای که متعهد شوند، در تاریخ انقضا دارایی پایه را تحویل بگیرند، اصطلاحا می گوییم موقعیت Long را اتخاذ کرده اند.
در بازار بورس آتی ایران، فردی که قرارداد آتی را می خرد و خود را متعهد به خرید دارایی پایه بر اساس ضوابط استاندارد بورس در تاریخ معینی می نماید، اصطلاحا موقعیت خرید یا موقعیت تعهدی خرید اختیار کرده است و اگر تا موعد سر رسید قرارداد، موضع خود را حفظ کند، لازم است که دارایی پایه را خریداری نماید.
Short Position:
به موقعیت فردی که قرارداد فروش اوراق بهادار، کالا، ارز و امثال آن را را منعقد کرده باشد، اصطلاحا Short می گویند.
در واقع می توان گفت که، موقعیت Short به موقعیت کسی گفته می شود که تعدادی قرارداد آتی در بازار آتی به فروش رسانده است و هنوز از طریق یک معامله جبرانی (خرید قرارداد آتی) موقعیت خود را در بازار مسدود نکرده است.
موقعیت تعهدی باز:
موقعیتی است که تعهدات دارنده موقعیت به یکی از روش های زیر ساقط نشده است:
- بستن موقعیت (معامله معکوس)
- معاوضه فیزیکی
- تسویه نقدی
- تحویل
همگرایی قیمت آتی با قیمت نقدی:
هر چه تاریخ (موعد) سر رسید قرارداد آتی نزدیک تر می شود، می توان نتیجه گرفت که قیمت آتی به سمت قیمت نقدی میل می کند و در سر رسید قرارداد آتی، قیمت آتی با قیمت نقدی برابر و یا خیلی نزدیک می شود.
در این صورت معامله گران فرصت های آربیتراژی زیر را خواهند داشت:
- فروش یک قرارداد آتی
- خرید دارایی
- تحویل دارایی
انجام این سه گام، باعث ایجاد سودی معادل اختلاف قیمت آتی و قیمت نقدی برای معامله گر می شود.
دیدگاه شما