تحلیل بنیادی خمهر
با کسر هزینههای عمومی و دیگر هزینهها از جمله هزینه مالی، سود خالص شرکت در محدوده 135 تا 155 میلیارد تومان خواهد بود که با توجه به سرمایه شرکت، سود در محدوده 20 الی 23 تومان خواهد بود که با توجه به قیمت روز سهم، P/E در محدوده 7/3 الی 8/5 واحد است.
شرکت مهرکام پارس
شرکت مهرکام پارس با نماد خمهر سرمایه ثبتی معادل با حدود 662.8 میلیارد تومان حاشیه ناخالص در برابر حاشیه خالص دارد. سهام دار اصلی این شرکت، شرکت گسترش سرمایه گذاری ایران خودرو با نماد خگستر می باشد و در نهایت سهام دار اصلی شرکت، شرکت ایران خودرو می باشد. نماد مورد نظر از سقف تاریخی خود حدود 65 درصد افت داشته است. با افت مورد نظر و با تمرکز بر بنیاد و سودآوری می خواهیم بدانیم که آیا شرکت مورد نظر برای سرمایه گذاری مناسب است یا خیر؟
ابتدا نگاهی به حوزه عملیاتی شرکت خواهیم داشت. صندلی، داشبورد و سپر خودرو محصولات اصلی شرکت می باشند؛ به طوریکه حدود 80 درصد فروش شرکت را به خود تخصیص می دهند. در بخش بهای تمام شده نیز مواد مستقیم نقش اصلی را ایفا می کنند که حدود 75 درصد بهای تولید می باشند. با نگاهی به یادداشت های توضیحی متاسفانه اطلاعاتی از جزییات مواد اولیه در دسترس نیست و حدود 40 درصد مواد اولیه صرفا با عنوان مواد اولیه آورده شده است. دو حاشیه ناخالص در برابر حاشیه خالص مورد دیگرکه حدود 20 درصد مواد اولیه کلی را تشکیل می دهند عبارتند از اسکلت صندلی و و رنگ. با توجه به جنس و ماهیت فروش و محصولات شرکت می توانیم پیش بینی کنیم که مواد اولیه عمدتا در نهایت متاثر از قیمت محصولات پتروشیمی و در در مرحله بعد فلزات می باشند. در واقع افزایش قیمت نفت و محصولات پتروشیمی می توانند بهای تمام شده تولید را افزایش دهند. به لحاظ ظرفیت تولید، میزان تولید شرکت در بخش های مختلف تولید تقریبا نزدیک به ظرفیت عملی است.
متاسفانه دسترسی شما به این بخش امکان پذیر نیست ، ورود به این بخش تنها توسط مشتریان شرکت امکان پذیر است یا اگر مشتری شرکت هستید ممکن است به این بازار دسترسی نداشته باشید. از لینک زیر می توانید مشتری شرکت شوید
حاشیه فروش چیست
حاشیه فروش چیست ؟ این سوالی است که یک حسابدار زبده باید بتواند به آن پاسخ داده و اهمیت آن را بداند و به کار گیرد. حاشیه فروش مانند حاشیه سود یکی از ابزار تحلیل امور مالی است که البته بیشتر مدیران نسبت به آن اطلاعاتی ندارند و آن را به کار نمی گیرند. اگر مدیر یک شرکت یا دانشجوی حسابداری هستید و می خواهید بدانید حاشیه فروش چیست در ادامه با ما همراه باشید تا به این خواسته شما جامه عمل بپوشانیم.
حاشیه فروش چیست:
برای حاشیه فروش تعاریف و تفاسیر گوناگونی وجود دارد که کامل ترین آن را می توان به این صورت ارائه نمود: هنگامی که در ازای خدمات و یا کالایی را ارائه داده و هزینه متغیر تحویل را ازآن کسر می نمایید. آن چه باقی می ماند را حاشیه فروش می نامند و به گفته نایت این روش، روشی متفاوت برای نمایش سود و آگاهی از آن می باشد.
اگر هزینه های متغیر را در نظر بگیرید می توانید حاشیه فروش را به روش متفاوتی به دست آورید. حاشیه فروش نشان دهنده درآمد کل، درآمد بعد از هزینه های ثابت و سود را نشان می دهد. و برخی حاشیه فروش را به عنوان قسمتی از فروش می دانند که هزینه های ثابت را جبران می کند.
روش محاسبه حاشیه فروش:
اگر جنسی قیمتی معادل 24 دلار داشته باشد و هزینه متغیری معادل 4 دلار داشته باشد، حاشیه فروش آن برابر است با 20 دلار برای محاسبه حاشیه فروش ابتدا لازم است سود سنتی را گرفته و لیست هزینه های ثابت و متغیر را تشکیل دهید. ممکن است در این مرحله برخی از هزینه ها معلوم نباشند پس خیلی هم کار ساده ای حاشیه ناخالص در برابر حاشیه خالص نیست.
هزینه های ثابت شامل هزینه های تجاری بوده و مهم نیست که شما چقدر محصول یا خدمات ارائه می دهید برای مثال اجاره مسکن و حقوق اداری جزو این دسته هستند. اما هزینه های متغیر به هزینه هایی اطلاق می گردد که مانند کمیسیون فروش و مواد مستقیم با مقدار تولیدی شما فرق دارد. ممکن است ما فکر کنیم هزینه های ثابت است در صورتی که جزو هزینه های متغیر قرار گیرد برای مثال ممکن است نیروی فروش افزایش پیدا کند و به یک هزینه متغیر تبدیل گردد. محاسبه درست این متغیر ها مهم ترین نکته در محاسبه حاشیه فروش می باشد.
برای مطالعه مقاله حسابرسی داخلی چیست می توانید از این لینک استفاده نمایید.
هزینه های ثابت و متغییر
هزینه های ثابت شامل چه هزینه هایی هستند:
برخی از مخارج وجود دارند که وقتی تعداد کالا و یا خدمات را تغییر می دهیم دچار تغییر و تحول نمی گردند که این گونه مخارج را هزینه های ثابت می نامند. این هزینه ها معمولا از فعالیت تجاری جدا بوده و هیچ وقت از بین نمی روند بلکه همیشه باید پرداخت گردند. از جمله مخارج ثابت می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- استهلاک: هنگامی که تجهیزات یک کارخانه یا شرکت مستهلک می گردند و لازم است شرکت از اول این موارد را تامین نماید.
- نرخ بهره: ناشی از نرخ بهره وام ها می باشد که بایستی آن را به صورت دوره ای پرداخت نمود.
- هزینه های ناشی از بیمه بر طبق قرارداد
- هزینه اجاره املاک
- مالیاتی که به املاک تعلق می گیرد.
- حقوق ثابت کارمندان و کارکنان و در کل پرسنل شرکت
- خدمات رفاهی مانند هزینه آب، گاز، برق و …
هزینه های متغیر شامل چه هزینه هایی هستند:
گروه دیگر از مخارج که در محاسبه حاشیه فروش مهم هستند را مخارج متغیر تشکیل می دهند که به صورت مستقیم و غیر مستقیم بوده و باید منجر به سود دهی شوند. از جمله می توان ساخت محصول و یا فروش خدمات و … اشاره نمود. مخارج متغیر معمولا تابعی از تعداد محصولاتی که به فروش می رسد و خدماتی که ارائه می شود، می باشد.
وقتی تولیدات بالا برود هزینه های متغیر نیز زیادتر می شوند و وقتی تولیدات کاهش یابد، هزینه های متغیر نیز کاهش می حاشیه ناخالص در برابر حاشیه خالص یابند. وقتی هزینه های متغیر خیلی زیاد شوند به این معنا است که شرکت توانایی کار با سود کم تر را دارد این در حالی است که مخارج ثابت نیازمند سود بسیار بالای شرکت می باشند. از جمله مخارج متغیر می توان به موارد زیر اشاره نمود.
- مواد اولیه ای که در تولید کالا استفاده می شود.
- تدارکاتی که برای تولیدات مورد مصرف قرار می گیرد.
- هزینه های پرداختی به کارکنان که آن را با عنوان واحد کار می شناسیم.
- هزینه هایی که به طور ساعتی به کارکنان پرداخت می گردد که آن را با نام دستمزد قابل پرداخت می شناسیم.
- هزینه ای که برای فروش محصولات به فروشنده پرداخت می گرد که به آن کارمزد می گویند.
- هزینه های مربوط به ارسال و انتقال کالا برای مشتری که همان هزینه های حمل و نقل هستند.
- مقدار خدمات رفاهی مانند آب و برقی که برای تولید یک کالا مصرف می شوند.
روش استفاده شرکت ها از حاشیه فروش:
این مقوله به مدیران شرکت ها کمک می کند تا بهتر در برنامه مالی خود تصمیم گیری نمایند. برای مثال می تواند محصولات را کم و زیاد نمود و یا قیمت گذاری رو آن ها را عوض کرد. از مهم ترین و متداول ترین کاربردهای حاشیه فروش می توان به مقایسه محصولات اشاره نمود که به ما کمک می کند محصولات مختلف را با هم مقایسه نموده و برخی را حفظ و برخی را حذف نماییم.
اگر حاشیه فروش یک شرکت منفی باشد به این معنا است که ان شرکت باید آن کار را کنار بگذارد زیرا پول خود را از دست داده و مجبور است یا محصول را کنار بگذارد و یا قیمت محصولات را افزایش دهد. همچنین در صورتی حاشیه فروش مثبت باشد، پس این محصول ارزش دارد و می تواند منجر به سود دهی شود حتی اگر سود منفی باشد. چون حاشیه فروش مثبت کمک زیادی به سود و هزینه های ثابت خواهد نمود.
برای مطالعه مقاله نقش حسابدار در موفقیت کسب و کار می توانید از این لینک استفاده نمایید.
اهمیت حاشیه فروش در تجارت:
همان طور که گفتیم حاشیه فروش می تواند به تصمیم گیری مدیران کمک زیادی کند. که این مساله را در بالا بررسی کردیم و با تعیین حاشیه فروش که حاشیه ناخالص در برابر حاشیه خالص مثبت است یا منفی در تجارت نقش خود را ایفا می نماید. وقتی حاشیه روش محصولی منفی شود به این معنا است که ادامه دادن به ساخت و یا معامله با آن محصول برای شرکت به هیچ وجه عاقلانه نیست. این در حالی است که مفهوم حاشیه فروش برعکس این مورد می باشد.
خطاهای رایج در محاسبه حاشیه فروش:
ممکن است عده بسیاری در هنگام محاسبه فروش دچار اشتباه شوند. منشا اشتباهات در محاسبه حاشیه فروش عدم شناخت هزینه های متغیر و هزینه ثابت و جا به جا کردن آن ها به جای هم است. به اعتقاد نایت برخی از متغیر های وجود دارند که آن ها را شبه متغیر می نامند، برای مثال محصولی که اضافه می کنید تا مدتی برای شما کار کند می تواند بین این دو دسته قرار بگیرد. این دستگاه چون تولید بالاتری دارد یک هزینه اضافه در نظر گرفته شده و متغیر است و چون خریداری شده است یک هزینه ثابت می باشد.
نکته دیگر این است که هزینه های مربوط به تحلیل و توسعه را ثابت در نظر می گیرند در صورتی که این هزینه ها هزینه های مستقیم می باشند. در کل می توان گفت مهم ترین و بارز ترین علل اختلاف در حاشیه فروش جابهجایی هزینه های ثابت و متغیر است. منابع سود نقدی اکثرا حاشیه فروش بسیار کمی دارند زیرا هم هزینه های ثابت را تحت تاثیر قرار نمی دهند و در عین حال ممکن است هزینه های متغیر بسیار بالایی داشته باشند.
سخن نهایی:
در این مقاله تلاش کردیم شما را به طور کامل با حاشیه فروش آشنا سازیم. در کل حاشیه فروش می تواند در تصمیمات مدیریتی شرکت تاثیر بسیار زیادی داشته باشد و منجر به سود دهی شرکت شود. فرمول حاشیه فروش گرچه بسیار ساده است اما محاسبه آن کار چندان ساده ای نیست زیرا ملزم شناخت انواع متغیرها و دسته بندی آن ها می باشد.
شخصی که این کار را انجام می دد یا باید دارای اطلاعات کافی حسابداری باشد و یا بهتر است آن را به یک حسابدار و یا کارشناس مالیاتی سپرد تا این کار را برای او انجام دهد. انجام دقیق این مهم از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و نباید با ساده انگاری و بی توجهی منجر به تصمیمات نادرست و در نهایت زیان برای مدیران گردد.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله گزارش های مورد نیاز مدیران را به شما پیشنهاد می کنیم.
حاشیه ناخالص در برابر حاشیه خالص
شرکت فولاد خوزستان از آن نمادهای بورسی است که عموما به سودآوری مناسب در میان اهالی بازار سرمایه معروف است و در این گزارش قصد داریم از علی رمضانی، تحلیلگر بنیادی بازار سرمایه و عضو گروه مالی فراز درباره روند سودآوری این شرکت بورسی سوالاتی را بپرسیم.
در این گزارش به تحلیل بنیادی شرکت فولاد خوزستان پرداخته ایم. احتمال میدهیم در سال 1401 شرکت رشد 30 درصدی سود را برای سهامداران خود داشته باشد.
همان طور که در جدول یک مشاهده میکنید فروش صادراتی شرکت با نرخ 28000 تومان که دلار نیمایی است محاسبه شده است. این مقدار حدود 42 درصد بیشتر از سال 1400 است و پیش بینی میشود شرکت 627.509.518 میلیون ریال فروش را به ثبت برساند.
حاشیه سود خالص شرکت در سال 1400 برابر با 26 درصد بوده که این عدد در سال 1401 طبق پیش بینی ما احتمالا بدون تغییر باقی بماند.
فولاد خوزستان همواره از شرکت های سودساز بازار سرمایه بوده و در این تحلیل پیش بینی میکنیم شرکت با نرخ دلار نیمایی و فروش اسلب به نرخ جهانی 650 دلار سود 154 تومانی به ازای هر برگه سهم بسازد.طبق این تحلیل اگر شرکت سودسازی بالای 100 تومان داشته باشد در وضعیت نسبتا خوبی قرار دارد و اگر بین 90 تا 100 تومان باشد در حالت تعادل است و در قیمت 90 تومان به پایین وضعیت شرکت خوب نیست.
فولاد خوزستان در عملکرد سه ماهه توانسته است به ازای هر سهم 26 تومان محقق کند. سهم در سال مالی گذشته به ترتیب از فصل ابتدایی 31 ، 24 ، 33 و 17 تومان به ازای هر سهم گزارش کرده بود. سود سه ماهه کاهش 18 درصدی نسبت به دوره مشابه سال گذشته دارد.این شرکت درسه ماهه امسال فروش 12,764 میلیارد تومانی را داشته است. در دوره مشابه سال گذشته توانسته بود 10,907 میلیارد فروش بزند. فروش دو سال مالی گذشته شرکت بر اعداد 50,217 و 30,647 میلیارد استوار بوده است. در سال مالی 1400 حاشیه سود ناخالص فخوز برابر 33% بوده که در سه ماهه امسال برابر 31% است. این فولادساز در گزارش سه ماهه سود عملیاتی 3,276 میلیارد تومانی را اعلام کرده است که در سال مالی قبل سود عملیاتی شرکت به ترتیب از فصل اول برابر 4,138 ، 2,931 ، 4,216 و 2,149 میلیارد تومان ثبت شده بود.
محاسبه حاشیه سود و میانگین بازدهی صنعت
پیش تر گفتیم که قیمت سهم وابسته به سود شرکت است. طبیعتا سود شرکت که افزایش پیدا کند بعد از آن قیمت سهم میتواند افزایش یابد یا اینکه اصلاً بازار انتظار افزایش سود آن شرکت را داشته باشد میتوان این انتظار داشت عکسالعملی را در قیمت سهام به همراه داشته باشد اما تمرینی را برای شما و در خصوص حاشیه سود شرکتها در نظر گرفته ایم.
در مقالات پیشین حاشیه سود را هم توضیح دادیم که اگر سود ناخالص یک شرکت را تقسیم بر فروش آن شرکت کنیم در واقع درصد حاشیه سود ناخالص به دست میآید اما تمرینی را برای انجام دادن در نظر گرفته ایم ، در واقع آن تمرین این است که شما طبق جدول ذیل که مشاهده می کنید ۵ شرکت از صنعت سیمان اینجا وارد نمائید.
نماد پنج شرکتی که در بازار سهام ما سهامشان معامله می شود. برای دو سال متوالی سال ۹۵ سی ام ۱۳۹۵ و یکی سال مالی منتهی به ۲۹/۱۲/۱۳۹۴ ، حاشیه سود شرکت ها را در این جدول وارد نمایید. مثلاً حاشیه ناخالص در برابر حاشیه خالص شرکت اول که انتخاب می کنید ببینید حاشیه سود ناخالص این شرکت برای صورت مالی سال ۱۳۹۵ صورت مالی باید واقعی و حسابرسی شده باشد. عدد حاشیه سود را وارد نمایید. حاشیه سود سال های دیگر ۵ شرکت سیمانی را به همین صورت وارد کنید. در انتها میانگین حاشیه سود آن صنعت را اینجا محاسبه نمایید و ببینید آن صنعت در بازار ما چه حاشیه سودی دارد و این که این حاشیه سود طی دو دوره متفاوت و دو دوره متوالی چه اختلافی دارند؟ کاهش داشته یا افزایش ؟
در بازار بورس ما بعضی صنعت ها حاشیه سودشان حدود ۲۰ درصد هست مثلاً صنعت سیمان حاشیه سود متوسط را اگر حساب کنید چیزی حدود ۲۰ تا ۲۲ الی۲۳ درصد میشود بعضی صنعت ها هم هستند مثل لبنیات، صنعت پالایشی اینها حاشیه سودشان ۲۳ درصد هست بعضی شرکت هایی هستند مثل نیروگاهی ها که حاشیه سودشان ۸۰ الی ۸۵ درصد است.
شرکت های فعال در در زمینه پتروشیمی حاشیه سودشان حدوداً ۴۵ تا ۵۰ درصد است و به همین صورت در صنعت های دیگر طبیعتاً هرچه حاشیه سود عدد بالاتری باشد این امر می تواند نقاط قوت و مزیت آن صنعت را نشان دهد.(در رابطه با حاشیه سود طی مقالات آتی بیشتر توضیح خواهیم داد)
تمرین فوق را حتما انجام دهید تا با نحوه محاسبه حاشیه سود بیشتر آشنا شوید.
برای مثال در این حاشیه ناخالص در برابر حاشیه خالص جدول به عنوان نمونه، شرکت اول را شرکت سیمان بجنورد که نماد آن “سبجنورد” هست را وارد میکنیم. می خواهم ببینم که حاشیه سود این شرکت برای سال ۹۵ و همین طور سال ۹۴ چه عددی بوده است.
ابتدا به سایت کدال می رویم، در قسمت جستجوی اطلاعیه ها و نماد “سبجنورد” که همان سیمان بجنورد را وارد می کنیم و می خواهم ببینم حاشیه سودش چه عددی هست و آن را محاسبه کنیم.
پس از آنکه حاشیه سود و میانگین ۵ شرکت حساب کردید حتماً به دنبال آن که دلیل افزایش یا کاهش حاشیه سود طی دو دوره هر شرکتی چه بوده بروید. به طور مثال افزایش فروش شرکت بوده یا اینکه افزایش هزینههای بهای تمام شده؟ یا بالعکس
در مثال فوق برای نمونه مثال ما سیمان بجنورد هست و اطلاعیه هایی که در کدال دارد. در قسمت صورت های مالی بررسی شده سال ۹۵ سیمان بجنورد فایل ضمیمه را باز کنید. اولین کاری که می کنیم صورت سود و زیان این شرکت را می بینم.
اینجا برای سال ۹۵ و همینطور برای سال ۹۴ حاشیه سود یعنی سود خالص ای که در قسمت مشخص شده اعدادش را میبینید، تقسیم بر درآمد عملیاتی یا همان فروش می کنید. (درآمد علیاتی و فروش زیاد تفاوتی با همدیگر ندارند)
حاشیه سود سال ۹۵ برابر است با : سود ناخالص شرکت که عددش در اینجا ۲۳۸ ۹۳۰ است، تقسیم بر فروش که است۱۰۶۸۳۵۵ می کنیم. در این جا حاشیه سود ۲۲۱۰۰ و یا همان ۲۲ درصد می شود. اگر بخواهیم به درصد بنویسیم حاشیه سود شرکت در سال ۱۳۹۵ برابر میشود با ۲۲ درصد. همینطور برای سال ۹۴ نیز یا می توانید مجزا صورت مالی سال ۹۴ را باز کنید یا اینکه در همان صورت سود و زیان سال ۹۵ در ستون مربوط به سال برایتان در ستون آخر نوشته شده است. سود ناخالص سال ۹۴ یعنی ۸۴۸۵۲تقسیم بر عدد فروش که ۱۳۲۴۵۴ است می شود ۸ درصد.
خب وقتی می بینیم که حاشیه سود شرکت طی دو سال این میزان نوسان داشته است کنجکاو می شویم که ببینم دلیل اینکه از ۸ درصد به عدد ۲۲ درصد رسیده چه بوده؟
در سال ۹۴، حاشیه سود ۸ درصد بود و سال ۹۵ این حاشیه سود افزایش پیدا کرد و به ۲۲ درصد رسیده است. یعنی سال ۹۴ از هر هزار تومان فروشی که داشته ۸۰ تومان سود بوده و سال ۹۵ از هر هزار تومان فروشی که داشته ۲۲۰ تومان سود بوده یعنی تقریباً سه برابر سال ۹۴ که این نشان دهنده عملکرد خوب شرکت هست اما چه دلیلی داشت که این افزایش اتفاق افتاده؟
می توانیم مجدد به سراغ صورت سود و زیان برویم و دلیلیش را پیدا کنیم.
در این مثال می بینم که فروش طی دو سال تقریباً با هم برابر است . فروش ۹۵یک میلیون و ۳۲ هزار هست و فروش سال ۹۴ یک میلیون و ۶۸ هزار ، تقریباً این دو عدد با هم برابر هستند شاید کمتر از ۲۳ درصد رشد داشته است. هزینههای تمام شده یا بهای تمام شده یک افت قابل ملاحظهای داشته از ۹۵۰ رسیده به حدود ۸۳۰ یعنی ۱۲۰ الی ۱۳۰ میلیارد ریال کاهش داشته که برای این شرکت این عدد بزرگی هست.
حاشیه سود را مشاهده کردید که ۸۰ درصد است. ما گفتیم هر چه حاشیه سود کمتر باشد طبیعتاً ریسک تجاری آن شرکت خیلی کم افزایش پیدا میکند یعنی چی؟
یعنی زمانی که حاشیه سود خیلی پایین است و ریسک تجاری خیلی بالا هست حاشیه ناخالص در برابر حاشیه خالص کوچکترین تغییرات در فروش یا هزینه ها به بهای تمام شده می تواند بزرگترین تغییرات را در سود ناخالص ایجاد کند.
شما مشاهده کردید که این ۸ درصد با یک تغییر ۱۱۲ میلیارد ریالی اینجا سود ناخالص از ۸ میلیارد رسید به بیست و دو حدود ۴ میلیارد تومان که این خیلی رشد بالایی هست نزدیک به ۲۰۰ الی ۳۰۰ درصد سود ناخالص داشته اما گفتیم که دلیل این افزایش حاشیه سود که محاسبه کردیم از ۸۲۲ بهای تمام شده این شرکت بوده است. چرا که فروش آن تقریباً تغییری نکرده و به واسطه این بهای تمام شده سود ناخالص این شرکت افزایش چشمگیری داشته است.
شما برای پنج شرکت از گروه سیمان به همین ترتیب حاشیه سود ها را حساب کنید و در نهایت یک میانگین از اعدادی که حساب کردهایم محاسبه کنید ببینید که میانگین حاشیه سود صنعت سیمان در سال ۹۵ چه عددی بوده و همین طور در سال ۱۳۹۴ میانگین حاشیه سود در صنعت سیمان چه عددی بوده و می توانید دلیل این رشد یا افت را در خصوص صنعت جستجو کنیم.
نحوه محاسبه درصد سود شرکت هایی که علاوه بر فرمول سود عملیاتی ، سود غیر عملیاتی هم دارند متفاوت است. بهتون پیشنهاد می کنیم مقاله ” نحوه محاسبه درصد سود فروش ” را مطالعه کنید تا نحوه ی محاسبه ی درصد سود فروش را یاد بگیرید.
مثلا یا رونق فروش شان بوده یا افزایش نرخ محصولات فروش رفته این شرکت ها می تواند باشد، یا اینکه بیشتر میتوانستند تولید کنند، به قول معروف بهره وری تولیدشان افزایش داشته یا اصلاً از طرف هزینه ها ممکن است این حاشیه ناخالص در برابر حاشیه خالص هزینه ها کاهش یا افزایش چشمگیری داشته باشد.
حاشیه سود خالص «دتوزیع» تغییر چندانی نداشت
حاشیه سود خالص شرکت توزیع داروپخش در ۹ ماهه منتهی به آذر ۹۹ برابر ۲.۸۵ درصد است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۰.۳۹ درصد افزایش یافته است که به علت افزایش سود خالص شرکت است.
به گزارش بازار به نقل از بازار سرمایه ایران، حاشیه سود عملیاتی که بیانگر عملکرد عملیاتی شرکت است در ۹ ماهه منتهی به آذر ۹۹ برابر در شرکت توزیع داروپخش ۵.۴۴ درصد بوده است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۰.۳۰ درصد کاهش یافته است.
حاشیه سود خالص این شرکت در ۹ ماهه منتهی به آذر ۹۹ برابر ۲.۸۵ درصد است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۰.۳۹ درصد افزایش یافته است که به علت افزایش سود خالص شرکت است.
جمع بدهی ها به جمع دارایی های شرکت توزیع داروپخش در ۹ ماهه منتهی به آذر ۹۹ برابر ۹۲.۵۶ درصد است و نسبت به مدت مشابه سال ۹۸ کاهش ۱.۲۸ درصد داشته که بیانگر این است که شرکت نسبت به سال مدت مشابه سال گذشته میزان کمتری از دارایی هایش از بدهی ها تامین می کند.
نسبت سود انباشته به دارایی ها در این مدت برابر ۰.۰۴ است که نسبت به ۹ ماهه منتهی به آذر ۹۸ تغییری نداشته است.
همچنین، P/E سهم شرکت توزیع داروپخش ۴۴.۶۰ است که در مقایسه با P/E صنعت که برابر ۱۸.۱۰ است، ریسک بالاتری را نشان می دهد.
سود خالص این شرکت در ۹ ماهه منتهی به آذر ۹۹ مبلغ ۶۰۷,۱۶۳ میلیون ریال است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته رشد ۱۰۶ درصدی داشته است.
سود هر سهم پس از کسر مالیات در ۹ ماهه آذر ۹۹ مبلغ ۱,۰۱۲ ریال است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته رشد ۱۰۶ درصدی داشته است.
نکات با اهمیت گزارش شرکت توزیع داروپخش در دوره ۹ ماهه منتهی به ۳۰ آذر ماه ۱۳۹۹ در مقایسه با دوره مشابه سال گذشته به شرح زیر است:
دیدگاه شما