-
نسبت های حاشیه
نسبت های حاشیه نشان دهنده توانایی شرکت برای تبدیل فروش به سود در درجات مختلف اندازه گیری است.
ﺑﺮرﺳﯽ دﻗﺖ ﻣﺪلﻫﺎی ارزشﮔﺬاری در ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﻗﯿﻤﺖ ﺳﻬﺎم در ﺳﻄﻮح ﻣﺨﺘﻠﻒ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺳﻮد در ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﻬﺮان Journal Article
هدف اصلی تحقیق شناسایی اثر کیفیت سود در سطوح مختلف کیفت سود (ضعیف ، متوسط ، خوب ) بر دقت مدل های ارزش گذاری P/E، ارزش افزوده بازارو گوردون در پیش بینی قیمت سهام بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جامعه آماری شامل ٩٧ شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که از ابتدا ١٣٨٧ تا پایان ١٣٩١ در بورس فعال بوده اند. در این پژوهش جهت بررسی فرضیه ها از مدل رگرسیون پانل - دیتا استفاده شده است . نتایج حاکی از این بود در سطوح مختلف کیفیت سود مدل P/E مفید ترین مدل در برآورد قیمت سهام شرکت های عضو نمونه بورس اوراق بهادار تهران در بین مدل های ارزش گذاری MVA و گوردون بوده است .
The main aim of this research is to identify the effects of earnings quality at different (low, medium and high) levels on the accuracy of P/E valuation models, market value added and Gordon model in predicting the stock prices of the Tehran Stock Exchange. The study population consists of 97 companies listed on the Tehran Stock Exchange, which have been active in this stock exchange from the beginning of 2008 until the end of 2012. To test the hypotheses, we have used the panel data regression model in this study. Results showed that the P / E model is a more useful model at different levels of earnings quality in predicting the stock prices of the companies listed on the Tehran Stock Exchange than the MVA and Gordon valuation models.
Machine summary:
"در این تحقیق برای تحلیل و ارزشیابی بنیادی سهام با در نظر گرفتن عامل کیفیت سود در عمل از مدلهای قیمت به سود (P/E ارزشگذاری نسبی) وارزش افزوده بازار (MVA) و مدل گردون استفاده شده است و به بررسی دقت این مدل ها در تعیین قیمت سهام که با محاسبه قیمت ذاتی سهام شرکت ها موجود در نمونه تحقیق توسط هریک ازاین مدلهای (نسبت قیمت به سود و ارزش افزوده بازارو گردون ) در شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار تهران طی پنج سال (٨٧ تا ٩١) انجام میگیرد و مقایسه قیمت های برآوردی با قیمت واقعی آنها نتیجه گیری شود که کدامیک از مدلهای (نسبت قیمت به سود و ارزش افزوده بازارو گردون ) برتری نسبی به دیگرمدل ها دارد و تا چه میزان با قیمت های واقعی بازار همخوانی دارد درپژوهش حاضر شناسایی معیارهای اصلی کیفیت سود که در تحقیقات اخیر بیشترین استفاده را داشته اند١ را انتخاب شده تا پس از تعیین مقدار کمی کیفیت سود در شرکتهای مورد تحقیق ، اثر آنرا بر مدلهای ارزش گذاری بنگاه های اقتصادی (مدل های ارزش افزوده بازار MVA و نسبت قیمت به سود P/E) را مورد ارزیابی قرار داده تا دقت هریک از مدل های مذکور در برآورد ارزش ذاتی سهام را ارزیابی کند. 792 257 13958 Valid Missing Mean Median Mode Std. Deviation Variance Minimum Maximum آزمون فرضیه اول : بین میانگین قدر مطلق انحرافات مدل های ارزشگذاری P/E،MVA و گوردون بدون در نظر گرفتن کیفیت سود در هشت صنعت بورس اوراق بهادار تهران تفاوت معنا داری وجود دارد جدول ٧: نتایج آزمون تی، میانگین قدر مطلق انحرافات مدل های ارزش گذاری ارزش آزمون فاصله اطمینان در سطح ٩٥% انگن انحاف اتانداد انگن میی ر سر میی بالاتر پائین تر 3834."
نسبت P/E در بازار سهام چیست و چگونه محاسبه می شود؟
در بازارهای مالی و به خصوص سهام، اصطلاحات و اعداد و نسبت های زیادی وجود دارد که یک سرمایه گذار وتحلیلگر باید آنها را یاد بگیرد. یکی از این اصطلاحات که در بازار سهام کاربرد دارد، نسبت P/E می باشد که در سراسر جهان از آن به عنوان پدربزرگ نسبت های مالی یاد می شود. نسبت P/E در واقع نسبت قیمت بازار سهام یک شرکت به سودی است که آن شرکت به ازای هر سهم در طول یک دوره ی دوازده ارزش گذاری سهام بر مبنای PE ماهه می سازد. در ادامه بیشتر این مفهوم را توضیح خواهیم داد.
EPS یا سود تقسیمی هر سهم چیست؟
همانطور که می دانید، تنها هدف یک شرکت از فعالیت، فروش محصولات خود و کسب درآمد و سود برای کارکنان و سهامداران خود می باشد. شرکت های بورسی در هر سه ماه، گزارشی را تحت عنوان صورت های مالی خود منتشر می کنند که خود شامل چند گزارش مجزا می باشد. یکی از این گزارش ها، گزارش صورت سود و زیان می باشد که در آن شرکت مجموع درآمد ها و مخارج خود را در طی آن دوره، ثبت می کند. بعد از کسر مخارج و مالیات و برخی موارد دیگر از درآمد شرکت، مبلغ باقی مانده به عنوان سود خالص شرکت ثبت می شود که با تقسیم این مبلغ بر تعداد سهام شرکت، سود خالص ساخته شده به ازای هر سهم به دست می آید. این مبلغ در واقع همان EPS سهم یا Earnings Per Share در آن دوره ی مالی می باشد.
نسبت P/E چیست؟
همانطور که گفته شد، سود ساخته شده به ازای هر سهم در طول یک دوره، EPS سهم در آن دوره نامیده می شود. هنگامی که از EPS بدون اشاره به اینکه برای چه دوره و مدتی است، صحبت می شود، منظور در واقع یک دوره ی 12 ماهه یا یکساله می باشد که در نتیجه شرکت در آن دوره چهار بار صورت های مالی خود را در کدال منتشر کرده است. حال اگر قیمتی که سهام شرکت در بورس اوراق بهادار معامله می شود، بر سود ساخته شده توسط شرکت در طول یکسال تقسیم شود، نسبتی به دست می آید که به آن نسبت P/E سهم گفته می شود.
انواع نسبت P/E
نکته مهم: نسبت P/E را بر اساس انواع EPS می توان محاسبه کرد. بنابراین حتما انواع EPS را در مقاله ی مربوطه مطالعه نمایید تا در ادامه ی این مقاله به مشکل نخورید. اما توجه داشته باشید که در محاسبه ی همه ی نسبت های P/E منظور از P در واقع همان ارزش بازاری سهام مربوطه می باشد.
P/E به روش TTM
مطابق شکل فوق در صفحه ی هر نماد در سایت tsetmc نسبت P/E نوشته شده است. همینطور در زیر آن مطلبی نوشته شده است که EPS و P/E بر اساس TTM محاسبه شده اند. محاسبه ی P/E به روش TTM در واقع به این صورت است که قیمت بازار هر سهم به EPS آن سهم که به روش TTM محاسبه شده، تقسیم شود.
به عنوان مثال فرض کنید اکنون در پاییز 1400 قرار داریم و قیمت بازاری یک سهم 2100 تومان بوده و چهار صورت مالی آخر سهم نیز به شرح زیر باشد:
سود هر سهم در پاییز 1399 : 100 تومان
سود هر سهم در زمستان 1399: 80 تومان
سود هر سهم در بهار 1400 : 90 تومان
سود هر سهم در تابستان 1400 : 80 تومان
بنابراین EPS سهم به روش TTM برابر خواهد بود با:
100+80+90+80 = 350 تومان
در نتیجه P/E سهم به روش TTM برابر می شود با:
P/E پیشبینی
در بعضی دوره ها، سازمان بورس و اوراق بهادار شرکت ها را ملزم می کند که پیشبینی خود را از سودی که تا انتهای سال مالی به ازای هر سهم می سازند، با هر بار انتشار گزارش صورت مالی در هر سه ماه، اعلام کنند. (البته در بعضی دوره ها نیز انتشار این گزارش بنا به دلایلی متوقف می شود) در نتیجه به این سود که توسط خود شرکت پیشبینی می شود، EPS پیشبینی می گویند و به نسبت P/E که بر این اساس به دست می آید، P/E پیشبینی گفته می شود. به عنوان نمونه در مثال مورد بررسی، اگر شرکت در آخرین گزارش صورت مالی خود پیشبینی کرده باشد که سود هر سهم تا انتهای سال مالی به 420 تومان می رسد، نسبت P/E که از این طریق محاسبه می شود، برابرست با:
P/E فوروارد
اگر EPS سهم به روش فوروارد محاسبه شده و قیمت بازار سهم بر آن تقسیم شود، P/E فوروارد سهم به دست می آید. مثال مورد بررسی خود را در نظر می گیریم:
قیمت کنونی سهم: 2100 تومان
EPS دوره بهار : 90 تومان
EPS دوره تابستان : 80 تومان
سال مالی : انتهای زمستان
Forward EPS = 90 + (80+80+80) = 330 تومان
Forward P/E = 2100/330 = 6.36
P/E منفی چیست؟
در مطلب EPS بیان کردیم که سود هر سهم شرکت به هر دلیلی می تواند منفی باشد که به معنای زیانده بودن شرکت می باشد. پس واضح است که اگر قیمت سهم را که عددی مثبت می باشد، بر این مقدار تقسیم کنیم، نسبت P/E سهم نیز منفی می شود.
مقایسه نسبت P/E سهام مختلف
یکی از راه های مقایسه ی بنیادی سهام شرکت های مختلف، مقایسه ی نسبت P/E آنها می باشد. معمولا چون آینده ی قیمت سهام برایمان اهمیت دارد، معمولا P/E فوروارد سهام با یکدیگر مقایسه می شود. نکته ای که در این خصوص اهمیت دارد، اینست که سهام یک گروه بهتر است تا با یکدیگر مقایسه شوند نه با سهام دیگر گروه ها. واضح است که شرکت هایی که P/E منفی دارند، نباید با شرکت های دارای P/E مثبت مقایسه شوند و هنگام مقایسه باید این دسته از سهام کنار گذاشته شوند.
همچنین مشخص است که هر چه P/E یک سهم نسبت به همگروهی ها پایین تر باشد، آن سهم از پتانسیل رشد بالاتری برخوردار است و می تواند در واچ لیست ما قرار گیرد. به عنوان مثال بعد از محاسبه ی P/E فوروارد چهار شرکت سیمانی، P/E فوروارد آنها به ترتیب برابر با 8 و 10 و 7 و 9 می شود. این بدان معناست که اگر قصد سرمایه گذاری در یک شرکت سیمانی را داریم، شرکت سوم از این نقطه نظر، می تواند نسبت به سایر همگروهی ها در اولویت باشد.
برای اطلاعات عمومی شما، از نظر رتبه بندی مقدار P/E، معمولا شرکت های گروه پتروشیمی، پالایشی، فلزات اساسی و استخراج کانه های فلزی، دارای پایین ترین P/E ها در بازار بورس ایران می باشند.
P/E بانک چیست؟
بانک مرکزی در هر زمان، نرخ بهره ی بین بانکی را با توجه به سیاست های پولی کشور تعیین می کند. P/E بانک در واقع معکوس نرخ بهره می باشد. یعنی اگر مثلا نرخ بهره ی بانک در یک دوره برابر 20 درصد باشد، یعنی اگر شما 100 میلیون در بانک بگذارید، بانک بعد از یکسال 20 میلیون سود به شما پس می دهد. بنابراین P/E بانک برابر خواهد بود با:
برای کل بازار سرمایه، در هر زمان می توان یک نسبت P/E کلی محاسبه کرد که این کار توسط برخی شرکت ها و نرم افزار ها انجام می شود. اگر P/E کلی بازار سرمایه از P/E بانک کمتر باشد، معمولا پول ها به سمت بازار سرمایه می آیند. در غیر این صورت جریان پول بیشتر به سمت بانک خواهد بود. اکنون دیگر می توانید درک کنید که چرا هر بار نرخ بهره بالا می رود، شاخص بورس واکنش منفی از خود نشان می دهد.
جمع بندی
در این مقاله با یک مفهوم مهم در بازار سهام به نام نسبت P/E آشنا شدیم. این نسبت را می توان مهم ترین نسبت مالی دانست که درک و محاسبه ی درست آن می تواند به تحلیلگران بنیادی در روند ارزش گذاری سهام کمک بسیار زیادی نماید.
کدام شرکتها بیشترین P/E را دارند
یکی از راههایی که میتوان نسبت به خرید یا فروش سهم اقدام کرد، نسبت P/E سهم است که این روزها، «خکمک» از این منظر یکهتازی میکند.
به گزارش سرمایه نگر ، یکی از ابزارهای مهم تحلیلی سرمایهگذاران، نسبت قیمت به سود هر سهم (P/E) است که برای ارزشگذاری شرکتها از آن استفاده میشود و از تقسیم قیمت سهم بر سود به دست میآید.
این نسبت و مقایسه آن با P/E گروه بیانگر آن است که قیمت روز سهام، زیر ارزش واقعی یا بالاتر از آن است و بدون در نظر گرفتن نرخهای رشد صنعت، صحبت از بالا یا پایین بودن P/E یک شرکت بی معناست . بطور کلی، این ابزار تحلیلی نشان میدهد که یک سرمایهگذار چقدر حاضر است پول بپردازد تا یک ریال از سود یک شرکت را کسب کند؛ به همین دلیل به آن، ضریب قیمت نیز گفته میگویند. البته باید توجه داشت که در خرید و فروش سهام نباید تنها به این نسبت بسنده کرد و فاکتورهای دیگر را نیز باید مدنظر داشت.
نسبت P/E TTM مقدار سود هر سهم را با فرض عدم تغییر شرایط در آینده با روش مجموع سودهای هر سهم چهار دوره سه ماهه گذشته شرکت نشان میدهد. البته این روش برای شرکتهایی که روند سودسازی آنها با نوسان زیادی همراه است یا تغییرات بنیادی قابل توجه دارند، کارا نیست.
در حال حاضر با افت سنگین قیمت سهامها در مدت اخیر، نسبتهای P/E تعدیل شده اند و از سوی دیگر، سودآوری اغلب شرکتها به موجب تورم حاکم بر اقتصاد با رشد قابل ملاحظهای روبرو بوده است.
با همه این اوصاف، در حال حاضر سهام «خکمک» بیشترین نسبت P/E TTM را دارد و «بایکا» پس از آن در جایگاه دوم ایستاده است. این دو شرکت از این منظر اختلاف قابل توجهی با سایر شرکتها دارند و در رده سوم این رتبهبندی نام سهام «سیلام» به چشم میخورد.
در تصویر ذیل نیز نام ۲۰ شرکت که کمترین میزان P/E TTM را دارند و در واقع، به سبب زیانده بودن، با نسبت P/E منفی مواجه هستند.
کمترین نسبت P/E TTM در نماد «قشرین» رقم خورده و «آ س پ» و «خچرخش» در جایگاههای بعدی قرار دارند.
Forward P/E یا نسبت قیمت به درآمد پیشرو
forward P/E نسخه ای از نسبت قیمت به درآمد (P/E) است که از سود پیش بینی شده برای محاسبه P / E استفاده می کند. در حالی که درآمد استفاده شده در این فرمول فقط یک تخمین است و به اندازه داده های درآمد حال یا گذشته قابل اعتماد نیست.
نسبت قیمت به درآمد پیشرو که گاها نسبت قیمت به در آمد انتظاری هم شناخته می شود نسبتی است که تحلیلگران با بررسی صورت های مالی موجود یک شرکت و بر اساس روش های تحلیلی شروع به برآورد درآمدهای شرکت در 12 ماه آینده می کنند.
فرمول محاسبه Forward P/E
Forward P/E= Current Share Price / Estimated Future Earnings per Share
نسبت قیمت به درآمد پیشرو= قیمت کنونی هر سهم / درآمد پیش بینی شده به ازای هر سهم
مثالی برای مقایسه P/E و Forward P/E
در نظر بگیرید قیمت سهام یک شرکت در بازار در حال حاضر 1000 ریال است و سالانه حدود 200 ریال سود به ازای هر سهم ساخته است. پس نسبت P/E این شرکت برابر است با :
حال در نظر بگیرید درآمد پیش بینی شده برای این شرکت به ازای هر سهم 250 ریال تخمین زده شود، پس نسبت Forward P/E این شرکت برابر است با :
از آنجا که نسبت قیمت به درآمد پیشرو از درآمد تخمین زده شده در هر سهم (EPS) استفاده می کند ، اگر درآمد واقعی متفاوت باشد، ممکن است نتایج نادرست ایجاد کند. در هر صورت باید در نظر گرفت که این نسبت کاملا تخمینی است و شرکت ها بنابر دلایلی ممکن است این نسبت را بالاتر و یا کمتر تخمین بزنند. البته در حال حاظر در ایران این نسبت توسط شرکت ها منتشر نمی شود و تنها توسط تحلیلگران بازار ارائه می شود.
مقایسه نسبت قیمت به درآمد پیشرو (Forward P/E) با نسبت قیمت به درآمد گذشته نگر (Trailing P/E)
نسبت قیمت به درآمد گذشته نگر که به P/E TTM هم شناخته می شود نسبت P/E در 12 ماه گذشته یا به طور دقیق تر 4 فصل گذشته یک شرکت است.
عمدتا سرمایه گذاران به قدرت درآمدی آینده شرکت اهمیت می دهند بنابراین قیمت به درآمد پیشرو بیشتر مورد توجه سرمایه گذاران و تحلیلگران است.
نسبت Trailing P/E (نسبت قیمت به درآمد گذشته نگر) با تغییر قیمت سهام یک شرکت تغییر می کند، زیرا صورت های مالی شرکت ها به صورت فصلی منتشر می شود در حالیکه سهام شرکت ها روزانه در بازار معامله می شود، بنابراین گاها سرمایه گذاران نسبت Forward P/E را بیشتر ترجیح می دهند.
اگر نسبت Forward P/E از Trailing P/E کمتر باشد به این معنی است که تحلیلگران انتظار افزایش درآمد را دارند و برعکس اگر Forward P/E از Trailing P/E بیشتر باشد تحلیلگران انتظار کاهش درآمد یک شرکت را دارند.
محدودیت های نسبت قیمت به درآمد پیشرو
با توجه به این که این نسبت از طریق سود پیش بینی شده محاسبه میشود ممکن است در پیش بینی سود بنا به دلایلی اشتباه شود و شرکتها ممکن است برآورد را بیش از حد و یا کمتر از میزان واقعی ارزیابی کنند و بعداً آن را در اعلام درآمد بعدی خود تنظیم کنند علاوه بر این، تحلیلگران ممکن است تخمین هایی را ارائه دهند که ممکن است از تخمین های شرکت متفاوت باشد و باعث ایجاد سردرگمی شود.
لذا اگر از P / E به عنوان مبنایی برای سرمایه گذاری خود استفاده می کنید، درمورد شرکت ها بطور کامل تحقیق کنید.
در صورتی که شرکت اطلاعات خود را شفاف سازی و به روز کند، این مسئله بر روی نسبت قیمت به درآمد پیشرو تأثیر می گذارد، به گونه ای که ممکن است باعث شود شما نظر خود را تغییر دهید.
به طور کلی استفاده از نسبت قیمت به درآمد پیشرو و نسبت قیمت به درآمد گذشته نگر به صورت همزمان برای ایجاد تحلیل بهتر جهت سرمایه گذاری از جانب تحلیلگران پیشنهاد می شود.
نحوه محاسبه نسبت قیمت به درآمد پیشرو در اکسل
همانطور که در این مقاله نشان داده شد، فرمول محاسبه نسبت قیمت به درآمد پیشرو (Forward P/E) برابر است با “قیمت کنونی هر سهم / درآمد پیش بینی شده به ازای هر سهم”
در اکسل سه ستون B, A و C را در نظر بگیرید:
فرض کنید می خواهید نسبت قیمت به درآمد پیشرو را بین دو شرکت مقایسه کنید.
نام شرکت اول را در سلول B1 و نام شرکت دوم را در سلول C1 وارد کنید.
عبارت “قیمت کنونی هر سهم” را در سلول A2 وارد کنید و مقادیر قیمت بازار مربوط به هر شرکت را در سلول های B2 و C2 وارد کنید.
در مرحله بعد ، عبارت ” میزان سود پسش بینی شده ” را در سلول A3 وارد کنید و مقدار مربوط به EPS مورد انتظار شرکتها برای سال مالی بعدی را در سلولهای B3 و C3 وارد کنید.
سپس عبارت ” نسبت قیمت به درآمد پیشرو (Forward P/E)” را در سلول A4 وارد کنید.
برای محاسبه، فرمول “= B2 / B3” را وارد سلول B4 و فرمول “= C2 / C3” را وارد سلول C4 کنید
در مقایسه نسبت قیمت به درآمد پیشرو برای دو شرکت مختلف، از نظر سرمایه گذاران شرکتی که میزان Forward P/E بالاتری داشته باشد انتظار می رود درآمد بیشتری خلق کند.
نسبت های سودآوری و اندازه گیری قدرت سود یک شرکت
نسبت های سودآوری معیارهای مالی هستند که توسط تحلیلگران و سرمایه گذاران برای اندازه گیری و ارزیابی توانایی یک شرکت برای ایجاد سود نسبت به درآمد، دارایی های ترازنامه، هزینه های عملیاتی و حقوق صاحبان سهام در یک دوره زمانی خاص استفاده می شوند. آنها نشان می دهند که یک شرکت تا چه اندازه از دارایی های خود برای تولید سود و ارزش برای سهامداران استفاده می کند.
اغلب شرکت ها معمولاً به دنبال نسبت یا ارزش بالاتر هستند، زیرا معمولاً به این معنی است که کسب و کار با ایجاد درآمد، سود و جریان نقدی عملکرد خوبی دارد. این نسبت ها زمانی بیشترین کاربرد را دارند که در مقایسه با شرکت های مشابه یا در مقایسه با دوره های قبلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. متداول ترین نسبت های سودآوری در زیر مورد بررسی قرار می گیرند.
انواع مختلف نسبت های سودآوری چیست؟
نسبت های سودآوری مختلفی وجود دارد که توسط شرکت ها برای ارائه بینش مفید در مورد رفاه مالی و عملکرد تجارت استفاده می شود.
همه این نسبت ها را می توان به دو دسته تعمیم داد که به شرح زیر است:
-
نسبت های حاشیه
نسبت های حاشیه نشان دهنده توانایی شرکت برای تبدیل فروش به سود در درجات مختلف اندازه گیری است.
بیشترین استفاده از نسبت های سودآوری و اهمیت آنها چیست؟
اکثر شرکت ها هنگام تجزیه و تحلیل بهره وری کسب و کار، با مقایسه درآمد با فروش، دارایی و حقوق صاحبان سهام، به نسبت های سودآوری اشاره می کنند.
شش مورد از رایج ترین نسبت های سودآوری عبارتند از:
حاشیه سود ناخالص – سود ناخالص را با درآمد فروش مقایسه می کند. این نشان می دهد که یک کسب و کار با در نظر گرفتن هزینه های مورد نیاز برای تولید کالاها و خدمات چقدر درآمد دارد. نسبت حاشیه سود ناخالص بالا نشان دهنده کارایی بالاتر عملیات اصلی است، به این معنی که همچنان می تواند هزینه های عملیاتی، هزینه های ثابت، سود سهام و استهلاک را پوشش دهد، در حالی که سود خالص را نیز برای کسب و کار فراهم می کند. از سوی دیگر، حاشیه سود کم نشان دهنده هزینه بالای کالاهای فروخته شده است که می تواند به سیاست های خرید نامطلوب، قیمت های پایین فروش، فروش پایین، رقابت سخت در بازار یا سیاست های ارتقای فروش اشتباه نسبت داده شود.
EBITDA مخفف Earnings Before Interest, Taxes, Depreciation, and Amortization است. این نشان دهنده سودآوری یک شرکت قبل از در نظر گرفتن اقلام غیر عملیاتی مانند بهره و مالیات و همچنین موارد غیر نقدی مانند استهلاک است. مزیت تجزیه و تحلیل حاشیه EBITDA یک شرکت این است که به راحتی می توان آن را با سایر شرکت ها مقایسه کرد زیرا هزینه هایی که ممکن است نوسان یا تا حدودی اختیاری باشند را حذف می کند. نقطه ضعف حاشیه EBTIDA این است که می تواند بسیار متفاوت از سود خالص و تولید جریان نقدی واقعی باشد که شاخص های بهتری برای عملکرد شرکت هستند. EBITDA به ارزش گذاری سهام بر مبنای PE طور گسترده در بسیاری از روش های ارزش گذاری استفاده می شود.
حاشیه سود عملیاتی – به سود به عنوان درصدی از فروش قبل از کسر هزینه بهره و مالیات بر درآمد نگاه می کند. شرکت هایی که حاشیه سود عملیاتی بالایی دارند عموماً برای پرداخت هزینه های ثابت و بهره تعهدات مجهز تر هستند، شانس بیشتری برای زنده ماندن از رکود اقتصادی دارند و نسبت به رقبای خود که حاشیه سود کمتری دارند، توانایی بیشتری برای ارائه قیمت های پایین تر دارند. حاشیه سود عملیاتی اغلب برای ارزیابی قدرت مدیریت یک شرکت استفاده می شود، زیرا مدیریت خوب می تواند سودآوری شرکت را با مدیریت هزینه های عملیاتی آن به طور قابل ملاحظه ای بهبود بخشد.
حاشیه سود خالص نتیجه نهایی است. به درآمد خالص یک شرکت نگاه می کند و آن را به کل درآمد تقسیم می کند. این تصویر نهایی از میزان سودآوری یک شرکت پس از در نظر گرفتن تمام هزینه ها، از جمله بهره و مالیات، ارائه می دهد. دلیل استفاده از حاشیه سود خالص به عنوان معیار سودآوری این است که همه ارزش گذاری سهام بر مبنای PE چیز را در نظر می گیرد. نقطه ضعف این معیار این است که شامل “سر و صدای” زیادی مانند هزینه ها و سود های یکباره است که مقایسه عملکرد یک شرکت با رقبای خود را دشوارتر می کند.
حاشیه جریان نقدی – رابطه بین جریان های نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی و فروش تولید شده توسط کسب و کار را بیان می کند. توانایی شرکت در تبدیل فروش به پول نقد را اندازه گیری می کند. هر چه درصد جریان نقدی بیشتر باشد، نقدینگی بیشتری از فروش برای پرداخت تامین کنندگان، سود سهام، خدمات آب و برق و بدهی خدمات و همچنین خرید دارایی های سرمایه ای در دسترس است. با این حال، جریان نقدی منفی به این معنی است که حتی اگر کسب و کار در حال فروش یا سود باشد، باز هم ممکن است ضرر کند. در نمونه شرکتی با جریان نقدی ناکافی، شرکت ممکن است تصمیم بگیرد وجوه قرض کند یا از طریق سرمایه گذاران پول جمع آوری کند تا عملیات را ادامه دهد.
مدیریت جریان نقدی برای موفقیت یک شرکت بسیار مهم است، زیرا همیشه داشتن جریان نقدی کافی، هم هزینه ها را به حداقل می رساند (به عنوان مثال، از کارمزد تأخیر در پرداخت و هزینه های بهره اضافی جلوگیری می کند) و هم شرکت را قادر می سازد از هر گونه سود اضافی یا فرصت های ارزش گذاری سهام بر مبنای PE رشدی که ممکن است به وجود بیاید استفاده کند (مثلاً فرصتی برای خرید با تخفیف قابل توجه موجودی رقیبی که از کار خارج می شود).
بازده دارایی ها (ROA)، همانطور که از نام آن پیداست، درصد سود خالص را نسبت به کل دارایی های شرکت نشان می دهد. نسبت ROA به طور خاص نشان می دهد که یک شرکت چقدر سود پس از مالیات را به ازای هر یک دلار از دارایی های خود تولید می کند. همچنین شدت دارایی یک تجارت را اندازه گیری می کند. هرچه سود به ازای هر دلار دارایی کمتر باشد، شرکت دارای دارایی بیشتری در نظر گرفته می شود. شرکت های دارای دارایی بالا به سرمایه گذاری های کلان برای خرید ماشین آلات و تجهیزات نیاز دارند تا درآمد کسب کنند. نمونه هایی از صنایعی که معمولاً دارای دارایی زیادی هستند شامل خدمات مخابراتی، خودروسازان و راه آهن می شود. نمونه هایی از شرکت هایی که دارایی کمتری دارند، آژانس های تبلیغاتی و شرکت های نرم افزاری هستند.
بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) – بیانگر درصد درآمد خالص نسبت به حقوق صاحبان سهام، یا نرخ بازده پولی است که سرمایه گذاران سهام در تجارت گذاشته اند. نسبت ROE نسبتی است که به ویژه توسط تحلیلگران و سرمایه گذاران سهام مشاهده می شود. نسبت ROE بالای مطلوب اغلب به عنوان دلیلی برای خرید سهام یک شرکت ذکر می شود. شرکت هایی که بازده سهام بالایی دارند معمولاً توانایی بیشتری در تولید پول نقد در داخل دارند و بنابراین کمتر به تأمین مالی بدهی وابسته هستند.
بازده سرمایه ی سرمایه گذاری شده (ROIC) اندازه گیری بازدهی است که توسط همه تامین کنندگان سرمایه، از جمله دارندگان اوراق قرضه و سهامداران ایجاد می شود. این نسبت شبیه به نسبت ROE است، اما از نظر دامنه گسترده تر است، زیرا شامل بازدهی است که از سرمایه عرضه شده توسط دارندگان اوراق قرضه ایجاد می شود.
فرمول ROIC ساده شده را می توان به صورت زیر محاسبه کرد:
EBIT x (1 – نرخ مالیات) / (ارزش بدهی + ارزش + حقوق صاحبان سهام)
EBIT به این دلیل استفاده می شود که نشان دهنده درآمد ایجاد شده قبل از کسر هزینه های بهره است و بنابراین نشان دهنده درآمدهایی است که در دسترس همه سرمایه گذاران است، نه فقط برای سهامداران.
مدل سازی مالی (فراتر از نسبت های سودآوری)
در حالی که نسبت های سودآوری مکانی عالی برای شروع در هنگام انجام تجزیه و تحلیل مالی هستند، نقص اصلی آنها این است که هیچ یک از آنها کل تصویر را در نظر نمی گیرند. یک راه جامع تر برای ترکیب همه عوامل مهمی که بر سلامت مالی و سودآوری شرکت تأثیر می گذارند، ساخت یک مدل DCF است که شامل 3-5 سال نتایج تاریخی، یک پیش بینی 5 ساله، یک ارزش پایانی و ارائه خالص فعلی (NPV) است.
کلام آخر
مدیریت امور مالی کسب و کار علاوه بر تلاش برای دستیابی و حفظ سودآوری، می تواند دست و پا گیر باشد. اما همانطور که آموختیم، نسبت های سودآوری هنگام اندازهگیری موفقیت و کشف مناطقی از کسب و کار شما که نیاز به توجه دارند، سودمند هستند. با استفاده از نرم افزارهای حسابداری شرکت پژواک که بصورت تخصصی برای شغل شما آماده سازی شده است می توانید تمامی امور مالی خود را بصورت ساده مدیریت کنید.
دیدگاه شما