تایم فریم یا دوره زمانی چیست؟
تایم فریم یا دوره زمانی نمودار یکی از اجزای اصلی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. اهمیت مبحث تایمفریمها از آنجا مشخص میشود، که بسیاری از معاملهگران پیوسته در حال تغییر دوره زمانی نمودار خود بوده و همچنان مردد به فعالیت خود در بازار ادامه میدهند. بسیاری از آنها به هنگام بروز ضرر و زیان، مشکل اصلی را انتخاب تایمفریم نامناسب میپندارند!
به طور کلی، قیمت و زمان دو بعد تشکیلدهنده هر نمودار قیمتی میباشند و چهارچوب زمانی نمایش دادههای قیمتی نمودار داراییهای مختلف، تایمفریم نامیده میشود. در واقع میتوان گفت، به معنی نمایش قیمت بر مبنای مقیاس زمانی مشخصی است. به طور مثال، هر کندل در نمودار یکساعته نشاندهنده برآیند نوسانات قیمتی یک ساعت گذشته بازار، در قالب چهار مؤلفه قیمت باز شدن، بالاترین، کمترین و بسته شدن میباشد؛ که در پلتفرمهای تحلیلی به اختصار OHLC خوانده میشوند.
انواع تایم فریم های نموداری
به جهت حساسیت و اهمیت این رکن از نمودار قیمت، امروزه انواع مختلفی از تایم فریم در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال به چشم میخورند و بر حسب نیاز کاربران، دورههای زمانی کوتاه، میان و بلندمدت متفاوتی در قالب نمودارهای دقیقهای، ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه ایجاد شدهاند. انواع تایمفریمها در پلتفرمهای معاملاتی مختلف، یکسان نیستند؛ اما تایمفریمهای اصلی نموداری به شرح جدول زیر میباشند.
عوامل اصلی مرتبط با انتخاب تایم فریم
نحوه انتخاب تایمفریم تا حد زیادی به سبک سرمایهگذاری فرد بستگی دارد؛ که شامل مؤلفههای اصلی نظیر افق زمانی سرمایهگذاری، مدیریت ریسک، روش تحلیل و تفکرات شخص میباشد. در واقع تا زمانی که معاملهگران شناخت کاملی از خود نداشته باشند، قادر به تعیین هیچکدام از جزئیات مهم استراتژی معاملاتی خود از جمله تایمفریم نمودار نخواهند بود! در ادامه به توضیح مختصر هر یک از عوامل مذکور خواهیم پرداخت.
۱- افق زمانی سرمایه گذاری
به منظور درک بهتر ارتباط این موضوع با تایمفریم نمودار، توجه شما را به دو معاملهگر فرضی جلب مینماییم. شخص «الف» یک نوسانگیر کوتاهمدتی است، که معاملات دقیقهای تا نهایتاً یکساعتی انجام میدهد. در طرف مقابل، سرمایهگذار «ب» تمایل به اخذ موقعیتهای معاملاتی چندهفتهای دارد. پر واضح است، که نمودارهای مورد استفاده این افراد یکسان نبوده و بر حسب استراتژی سرمایهگذاریشان متفاوت میباشد. بنابراین تایمفریم نموداری مناسب معاملهگر «الف» حداکثر یکساعته و شخص دوم، روزانه یا هفتگی است.
۲- مدیریت سرمایه
یکی از مرسومترین روشهای تعیین نقاط خروج از معامله (حد سود یا حد ضرر)، استفاده از سطوح حمایت و مقاومت موجود در نمودار قیمت است. استفاده از تایمفریمهای بزرگتر، امکان وجود فواصل بیشتر میان نقاط ورود و خروج را افزایش میدهد؛ زیرا مقدار تحرکات قیمتی و فواصل کف و سقفهای بازار در این تایمفریمها معمولاً بیشتر بوده و معاملهگران مجبورند؛ به منظور انتخاب نواحی خروج مطمئن، حد ضررهای بالایی را متقبل شوند.
از طرف دیگر، استفاده از تایمفریمهای کوتاهمدت سبب میشود؛ ریسک خطای تحلیل افزایش یافته و احتمالاً معاملات زیانده بیشتری خواهید داشت. در نتیجه باید نکات مربوط به تعیین حجم معاملات و مدیریت سرمایه را به دقت رعایت کنید.
۳- روش تحلیل
یک الگوی قیمتی نموداری نظیر «سر و شانه» را تصور کنید. تشکیل الگوی مذکور در تایم فریم هفتگی، مستلزم گذشت هفتههای متوالی یا به عبارتی چند ماه است! علاوه بر این مورد ممکن است، پس از مشاهده سرو شانه هفتگی به این نتیجه برسید؛ که الگو در شرایط ایدهآلی تشکیل نشده و موقعیت مناسبی ارزیابی نمیشود. مجموع شرایط فوق بیانگر این است، که شما برای ورود به یک معامله مناسب چند ماه زمان صرف خواهید نمود. در طرف مقابل، اگر شخصی بر مبنای یک الگوی شمع ژاپنی در تایم فریمهای دقیقهای دادوستد کند؛ معمولاً تعداد موقعیتهای معاملاتی بسیاری زیادی در طول روز نصیب وی میگردد.
در صورت ورود به تمامی این فرصتهای معاملاتی، عملاً امکان مدیریت دارایی وجود نخواهد داشت و ضررهای سنگینی در پیش خواهند بود. در واقع همانطور که تعداد معاملات زیاد مناسب نیست، موقعیتهای معاملاتی بسیار کم، هر چند بازده انفرادی بالایی داشته باشند؛ احتمالاً اهداف درآمدی معاملهگران را به طور کامل برآورده نمیکنند! در نتیجه، حین انتخاب تایم فریم به روش تحلیلی خود توجه کنید؛ تا به واسطه برقراری تعادل میان آنها، از تعداد فرصتهای معاملاتی معقول پیشروی خود اطمینان کافی داشته باشید.
۴- تفکرات شخص
روحیات فردی معاملهگران بازار بورس، تأثیر بهسزایی در انتخاب جزئیات مهم استراتژی معاملاتی و بالطبع، موفقیت مالی آنها خواهد داشت. علیرغم اینکه مفاهیم مرتبط با معاملهگری قابل آموزش بوده و در صورت استمرار، به واسطه کسب تجارت به مهارتهایی در وجود افراد انواع چهارچوب زمانی در سرمایه گذاری تبدیل میشوند؛ اما تأثیر خصوصیاتی که از دوران کودکی در یک فرد پرورش یافتهاند، غیرقابل انکار است!
به طور مثال معاملهگری در تایمفریمهای دقیقهای به دلیل نوسانات شدید میانروزی بازار، مستلزم تحمل فشار عصبی زیادی است. نتیجتاً فردی که در تمام امور روزانه خود استرس بالایی را تجربه میکند، به احتمال زیاد مناسب انجام اینگونه معاملات نخواهد بود؛ زیرا فشار روانی ناشی از تحرکات سریع قیمت، سود و زیانهای پیاپی و…، در عمل امکان تصمیمگیری صحیح را از معاملهگر سلب میکند! در نتیجه باید حین انتخاب تایم فریم معاملاتی، به ویژگیهای فردی خود دقت کنید!
بهترین تایم فریم نموداری کدام است؟
با توجه به عوامل گوناگون دخیل در انتخاب دوره زمانی نمودار، نمیتوان در مورد بهترین تایمفریم معاملاتی به سادگی اظهار نظر نمود. در واقع باید گفت، بهترین تایمفریم معاملاتی اصلاً وجود ندارد؛ زیرا انتخاب تایمفریم مناسب بر اساس تمایز خصوصیات فردی معاملهگران، از فرمول واحدی پیروی نخواهد کرد! به عبارت دیگر، تعیین تایمفریم در تحلیل تکنیکال یک امر کاملاً فرد محور است. در نتیجه تمامی اشخاص باید با ارزیابی دقیق تمام عوامل تأثیرگذار در فرآیند معاملاتی آنها، اقدام به انتخاب تایمفریم نموداری مناسب خویش نمایند.
مولتی تایم فریم یا تحلیل دو چندگانه چیست؟
از جهت اهمیت تایم فریم و تأثیر مستقیم آن در نتایج معاملاتی افراد، پژوهشهای بسیاری در این زمینه انجام شده و حالات پیشرفتهای از نحوه کاربری تایمفریمهای نموداری رواج یافته است. مولتی تایمفریم یا تحلیل دوگانه بیانگر این است، که برای انجام معاملات خود لزوماً نباید از یک تایمفریم استفاده نمایید و دوره زمانی مربوط به تحلیل و تعیین روند میتواند، از تایمفریم ورود به معامله مستثنی باشد!
به زبان ساده، زمانی که از تحلیل دوگانه استفاده میکنید؛ در نمودار با دوره زمانی بزرگتر اقدام به تعیین روند و سطوح اصلی بازگشت احتمالی قیمت نموده و در یک یا چند تایمفریم پایینتر، بر اساس موارد مشخص شده در نمودار اصلی و استراتژی معاملاتی خود، در کمریسکترین حالت ممکن دادوستد خواهید کرد.
حتماً برای بسیاری از شما پیش آمده است، که بر اساس وقوع شرایط ایدهآل در یک تایمفریم اقدام به خرید نموده و پس از مدت کوتاهی، سهام مذکور را با ضرر سنگینی به فروش رساندهاید و با مراجعه به تایمفریم بالاتر مشخص شده است، که دقیقاً در آستانه یک مقاومت اصلی وارد معامله شدهاید! که مقاومت مذکور در نمودار با دوره زمانی پایین، نامعلوم بوده است. در واقع مزیت اصلی تحلیل مولتی تایمفریم، کاهش احتمال غافلگیری و ارتکاب به حرکات اشتباه در بازار مالی است.
امروزه برخی معاملهگران در حالت حرفهایتر، از سه یا چند تایمفریم معاملاتی استفاده میکنند؛ تا در بهترین نقاط ممکن معاملاتشان را انجام دهند. حین انتخاب تایمفریمهای تحلیل و معاملات خود در نظر داشته باشید؛ که باید بر اساس روش کاری و سایر عوامل، بهترین ترکیب زمانی ممکن را انتخاب نمایید. تایمفریمهای نموداری باید به گونهای برگزیده شوند، که دارای فاصله معقولی بوده و فرد بتواند در اسرع وقت واکنش معاملاتی لازم را از خود نشان دهد.
جمع بندی
به طور کلی، مبحث انتخاب تایمفریم همواره یکی از چالشهای مهم تحلیلگران تکنیکال بوده است؛ که در این مقاله به طور اختصاصی و مفصل، به شرح موارد مرتبط با آن پرداختیم. فراموش نکنید، که انتخاب بهترین دوره زمانی ممکن برای تحلیلهای نموداری شما، مستلزم کسب تجربه معاملهگری در بازار و خودشناسی فردی دقیق میباشد.
افق زمانی در سرمایه گذاری چیست و چه اهمیتی دارد؟
افق زمانی یا جدول زمانی سرمایهگذاری شما، مدتزمانی است که قصد دارید یک دارایی را قبل از اینکه تصمیم به فروش آن بگیرید، نگه دارید. همچنین میتواند چارچوب زمانی شما برای دستیابی به یک هدف مالی مانند بازنشستگی باشد. برخی از اهداف مالی سریعتر به دست میآید. خوشبختانه شما میتوانید از میان طیف وسیعی از گزینههای سرمایهگذاری موجود، نوعی را انتخاب کنید که با شرایط شما سازگارتر است. با توجه به سن و زمان رسیدن شما به آن هدف، جدول زمانی میتواند از چند ماه تا چند سال متغیر باشد. با داشتن سواد مالی و در نظر گرفتن افق زمانی، میتوانید این جدول را برای خود تنظیم کنید. .
تعریف مفهوم افق زمانی
افق زمانی سرمایهگذاری، به دوره زمانی گفته میشود که فرد یک سرمایهگذاری را برای هدفی خاص نگه میدارد. سرمایهگذاریها بهطورکلی به دو دسته اصلی تقسیم میشوند:
- سهام که بهنوعی یک سرمایهگذاری پرخطر محسوب میشود.
- اوراق قرضه که فاکتور ریسک پایینتری دارند.
هرچه افق زمانی طولانیتر باشد، سرمایهگذار میتواند پرتفولیوی تهاجمیتر یا به مفهوم دیگر پرخطرتری را بسازد. هرچه برنامه زمانی کوتاهتر باشد، سرمایهگذار بیشتر به سمت یک سبد سرمایهگذاری محافظهکارانهتر میرود. اگر بخواهیم نمونهای از جدول انواع چهارچوب زمانی در سرمایه گذاری زمانی سرمایهگذاری را بررسی کنیم، بهتر است به این مثال توجه کنیم. فرض کنید دو نفر با هم ازدواج کرده و در خانهای در مرکز شهر زندگی میکنند. آنها قصد دارند تا چند سال دیگر و بعد از تولد فرزندانشان به حومه شهر نقلمکان کنند. در حال حاضر هیچ پولی بهعنوان پیشپرداخت نزد صاحبخانه ندارند تا در آینده بتوانند روی مبلغ آن حساب کنند؛ در این صورت اگر قصد دارند به خانهای در حومه شهر بروند، باید از الان پسانداز کنند. این هدف، یک افق سرمایهگذاری کوتاهمدت است؛ بنابراین آنها احتمالاً به سمت انتخابی کمریسکتر مانند صندوق سرمایهگذاری مشترک میروند تا از پول خود در برابر هرگونه نوسان شدید در بازار محافظت کنند.
در همین حال هر دو در صندوقهای پسانداز محل کار خود مانند صندوق بازنشستگی سرمایهگذاری میکنند و از آنجا که در حال حاضر جوان هستند، این پسانداز آنها این یک افق زمانی بلندمدت به شمار میرود. با توجه به اینکه تا زمان بازنشستگی سالهای زیادی زمان دارند، میتوانند در تخصیص داراییهای خود بسیار تهاجمی عمل کنند و بیش از 90 درصد سهام خود را بهصورت پرریسکتر سرمایهگذاری کنند. این کار به آنها اجازه میدهد تا پرتفلیوی خود را از هرگونه رکود کوتاهمدتی محفوظ نگه دارند. بعد از اینکه فرزند آنها متولد شد، هدف جدید دیگری پیدا میکنند. این دو باید برای دانشگاه فرزندشان پسانداز کنند که هدفی میانمدت یا حتی بلندمدت به شمار میرود؛ بنابراین میتوانند به شکل پرریسکتری عمل کنند و بعد از اینکه فرزندشان از دبیرستان فارغالتحصیل شد، دوباره سرمایهگذاری کمریسکی را انتخاب کنند.
کاربرد افق زمانی در سرمایهگذاری
دانستن افق زمانی برای ترسیم یک استراتژی سرمایهگذاری که اهداف شما را برآورده کند، ضروری است. این موضوع تمایز بسیار مهمی را ایجاد میکند و آن هم میزان بازده سرمایه در برابر مدتزمان سرمایهگذاری است. با تدوین یک افق سرمایهگذاری کوتاهمدت این تضمین را برای خود در نظر میگیرید که پول شما در معرض ریسک بالایی قرار نمیگیرد و بهراحتی میتوانید به اصل پول دسترسی داشته باشید؛ برای مثال میدانید که در سال آینده به پول نیاز دارید و زمان زیادی نیز برای رشد آن ندارید؛ پس حتیالامکان فاکتور ریسک را از آن حذف میکنید. با این حال اگر جدول زمانی شما طولانیتر باشد، به تعریف رایج بازگشت سرمایه (ROI) بیشتر فکر میکنید. داشتن زمان اضافی این امکان را میدهد که نوسانات بیشتری را برای بازدهی بالاتر بپذیرید؛ پس مهمترین کاربرد افق زمانی در تعیین نوع سرمایهگذاری شماست.
چرا افق زمانی اهمیت دارد؟
سؤالی که ممکن است برایتان پیش آمده باشد این است که چرا افق زمانی برای برنامهریزی مالی مهم است؟ پاسخ این است که نشان میدهد چگونه برای رسیدن به هدفی خاص باید پسانداز کرده یا اقدام به سرمایهگذاری کنید. یک برنامه مالی استراتژیک شامل اهداف بلندمدت و کوتاهمدت خواهد بود. استراتژیهای شما برای پسانداز بازنشستگی با استراتژیای که مثلاً برای خرید یک قایق دارید، کاملاً متفاوت هستند. سه دسته دارایی وجود دارد که میتوانید آنها را در برنامه سرمایهگذاری خود قرار دهید: سهام، اوراق قرضه و پول نقد. پرتفولیوی شما میتواند ترکیبی از این داراییها باشد و یک مشاور مالی میتواند توصیههایی را درباره تخصیصی که به بهترین وجه با هدف شما مطابقت دارد، ارائه دهد. در بین سه دسته ذکرشده سهام، بالاترین ریسک و در عین حال بالاترین پتانسیل بازدهی را دارد. اوراق قرضه ریسک کمتری از سهام داند، اما رشد کمتر و متوسطی را از خود نشان میدهد. پول نقد در مقایسه با سهام و اوراق قرضه کمترین ریسک و البته کمترین بازده بالقوه را دارد. گواهی سپرده و وجوه بازار پول نیز شامل دستهبندی پول نقد میشوند. به گفته کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالاتمتحده، فرایند تعیین ترکیبی از داراییها برای نگهداری در پرتفولیو یک فرایند بسیار شخصی است. تخصیص دارایی که در هر مقطعی از زندگی شما بهترین کاربرد را دارد، تا حد زیادی به افق زمانی و توانایی شما در تحمل ریسک بستگی دارد.
افق زمانی بهشدت با میزان تحمل ریسک شما مرتبط است و براساس میزان پولی که دارید و اینکه چقدر سریع به سود آن نیاز دارید، بستگی دارد. با افق زمانی طولانیتر، سرمایهگذاران اغلب تهاجمیتر عمل میکنند و به سمت سرمایهگذاریهایی با سود بالا و البته ریسک بیشتر متمایل میشوند. این کار به این دلیل است که آنها زمان بیشتری برای بهبود پس از هرگونه رکودی در بازار دارند. از سوی دیگر با یک افق زمانی کوتاهمدت، سرمایهگذاران معمولاً محافظهکارتر عمل میکنند. هدف استفاده از این ابزارهای سرمایهگذاری کمخطر حفظ ثبات است؛ زیرا ممکن است زمانی برای بازیابی ضررهای مالی وارد شده در اثر نوسان بازار وجود نداشته باشد.
انواع افق زمانی
درک افق زمانی میتواند به شما کمک کند تا به اهداف مالی خود دست یابید و بازدهی خود را در طول این مسیر به حداکثر برسانید. افق زمانی براساس کاربرد و نحوه انجام آن به سه دسته تقسیم میشود:
هریک از این سه مورد ویژگیهای خاص خود را دارند که در ادامه به آنها میپردازیم.
افق سرمایهگذاری کوتاهمدت
افق زمانی کوتاهمدت به سرمایهگذاریهایی اشاره دارد که انتظار میرود کمتر از پنج سال طول بکشند. این سرمایهگذاریها برای افرادی مناسب است که به دوران بازنشستگی نزدیک هستند یا ممکن است در آیندهای بسیار نزدیک به مقدار زیادی پول نقد نیاز داشته باشند؛ مانند دو نفری که بهتازگی ازدواج کرده و در چهار، یا پنج سال آینده قصد بچهدارشدن دارند. صندوق سرمایهگذاری بازار پول، حسابهای پسانداز، گواهی سپرده و اوراق قرضه کوتاهمدت گزینههای خوبی برای سرمایهگذاریهای کوتاهمدت هستند؛ زیرا بهراحتی میتوان آنها را برای زمانهای لازم تبدیل به پول نقد کرد.
افق سرمایهگذاری میانمدت
سرمایهگذاریهای میانمدت آن دسته از سرمایهگذاریها محسوب میشوند که فرد انتظار دارد برای سه تا ده سال آینده نگه دارد؛ مانند افرادی که برای دانشگاه یا خرید خانه اول پول پسانداز میکنند. استراتژیهای سرمایهگذاری میانمدت تمایل دارد تا بین داراییهای پرخطر و کمریسک تعادل برقرار کند؛ بنابراین ترکیبی از سهام و اوراق قرضه میتواند راه مناسبی برای محافظت از ثروت شما بدون از دست دادن ارزش در اثر تورم باشد.
افق سرمایهگذاری بلندمدت
سرمایهگذاری بلندمدت برای افرادی مناسب است که اهداف ده تا بیست ساله یا حتی بیشتر از این را دارند. این افراد میتوانند والدینی باشند که از دوران جوانی برای بازنشستگی خود سرمایهگذاری کردهاند. سرمایهگذاران بلندمدت معمولاً مایلاند تا در ازای دریافت سود بیشتر، ریسکهای بیشتری نیز بپذیرند و از رکود پول خود در درازمدت بکاهند. یک مرد بیست و پنج ساله را در نظر بگیرید که بهتازگی شروع به کار کرده است. او تا 27 سالگی برای خرید خانه پول پسانداز میکند. افق زمانی او در این مورد دو سال بوده که یک هدف کوتاهمدت محسوب میشود. همچنین قصد دارد 10 سال بعد و در زمانی که 35 ساله شد، وام دانشجویی خود را تسویه کند. این یک هدف میانمدت است؛ زیرا انجام آن ممکن است به ده سال پسانداز نیاز داشته انواع چهارچوب زمانی در سرمایه گذاری باشد. در پایان نیز در 66 سالگی میخواهد بهراحتی و بدون مشکل مالی بازنشست شود. پس این یک هدف بلندمدت است. در طول زندگی نیز اهداف و اولویتهای او میتوانند تغییر کنند. در این صورت به او پیشنهاد میشود انعطافپذیر بوده و آماده باشد تا برنامه زمانی خود را با توجه به نیازها و اولویتهای در حال تغییر خود تطبیق دهد.
افق سرمایهگذاری ایدهآل
این افق سرمایهگذاری به اهداف و خصوصیات اخلاقی شما بستگی دارد. اگر فردی هستید که دوست دارید در کارها ریسکپذیری بیشتری داشته و خود را برای نتایج بسیار خوبی آماده کنید، شاید سرمایهگذاری بلندمدت بهترین نتیجه را برای شما داشته باشد. از سوی دیگر افرادی که از ریسککردن اجتناب میکنند و در انتخابهای زندگی بیشتر محافظهکار هستند، باید به سمت سرمایهگذاری کوتاهمدت بروند. در کنار این مسئله، فاکتور زمان را نیز نباید فراموش کنید. اهدافی مانند بازنشستگی، بهدلیل ماهیت بلندمدت بودنشان دست شما را برای انتخاب باز میگذارند، اما چنانچه از لحاظ زمانی در مضیقه باشید، بهتر است روش کوتاهمدتتری را انتخاب کنید.
سخن پایانی
درک افق زمانی سرمایهگذاری شما با تعیین زمانی که به آن پول و سود حاصل از آن نیاز دارید، بستگی دارد. به یاد داشته باشید که با تغییر افق زمانیتان، تخصیص سرمایه شما نیز تغییر خواهد کرد. هرچقدر مدتزمان سرمایهگذاری شما کوتاهتر باشد، باید رویکرد محافظهکارانهتری را در پیش بگیرید و هرچه از لحاظ زمانی وقت بیشتری داشته باشید، بهتر است مسیر پر ریسکتری را انتخاب کنید. با توجه به تعریف افق زمانی شما برای اهداف خود سرمایهگذاری بلندمدت را ترجیح میدهید یا قصد دارید در سریعترین زمان ممکن به سوددهی برسید؟ نظرات خود را در بخش کامنتها با ما در میان بگذارید.
پرسشهای متداول
افق زمانی سرمایه گذاری چیست؟
این مفهوم به جدول زمانی اشاره دارد که در آن سرمایهگذار قصد دارد ارزش سرمایهگذاری خود را به دست آورد. این مدتزمان میتواند از چند سال تا چند دهه متغیر باشد.
چرا افق سرمایه گذاری مهم است؟
طول افق سرمایهگذاری تعیین میکند که دارایی خود را باید در چه بخشهایی سرمایهگذاری کنید. بهطور معمول، سرمایهگذاران بهدنبال داراییهای پایدار برای سرمایهگذاری کوتاهمدت هستند. سرمایهگذاریهای پرمخاطرهتر هم در بلندمدت حاصل میشوند.
افق سرمایه گذاری ایدهآل چیست؟
از آنجا که بهره بهصورت تصاعدی ترکیب میشود، افق سرمایهگذاری طولانیتر میتواند سود بسیار بیشتری را کسب کند؛ به همین دلیل مهم است برای دوران بازنشستگی از زمان جوانی پسانداز کنید؛ بنابراین این موضوع به اهداف شما بستگی دارد.
افق سرمایه گذاری میانمدت چیست؟
افق سرمایهگذاری میانمدت معمولاً به بازه زمانی 5 تا 10 سال اشاره دارد؛ مانند پسانداز برای تحصیلات دانشگاه فرزند.
از سال 1390 که مجموعه خانه سرمایه شروع به کار کرد با برگزاری ۳۱ دوره جامع آموزشی بلند مدت، بیش از ۶۰۰۰ تحلیلگر را وارد بازار سرمایه کردهایم. تمام تلاش من و همکارانم ایجاد مرجعی برای آموزش واقعی و صحیح موفقیت مالی و سرمایه گذاری بوده است مرجعی که کمک می کند زندگی بهتری برای خود و اطرافیانمان بسازیم.
استراتژی معاملاتی موفق
استراتژی معاملاتی در بورس، سرمایه گذار حرفه ای یا تازه کار نمی شناسد و تفاوتی ندارد که در مورد انواع تحلیل ها چه می دانید؛ در واقع اگر استراتژی معاملاتی مناسبی نداشته باشید، دیر یا زود شرایط بازار برای شما سخت خواهد شد. کلمه استراتژی از اصطلاحات جنگی است و به معنای راه های مدیریت فرماندهان در جنگ می باشد. علت استفاده از اصطلاح استراتژی نیز به این دلیل است که شاید بتوانیم بازارهای مالی را مانند جنگ فرض کنیم و اگر شما این جنگ را بلد نباشید، دیر یا زود صدمات آن را مشاهده خواهید کرد و لازم به ذکر است که یک استراتژی معاملاتی موفق، می تواند به عنوان بهترین روش سرمایه گذاری در بورس مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه همراه ما باشید تا با نحوه تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق آشنا شویم. در این مقاله می خوانیم:
- استراتژی معاملاتی چیست؟
- چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
- اهمیت تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
- مراحل تدوین استراتژی معاملاتی مناسب شرایط سرمایه گذاران مختلف
- انتخاب بازه زمانی
- ساخت یک ذهن سرمایه گذار
- مشخص کردن روند بازار
- مشخص کردن میزان سرمایه برای ورود
- مشخص کردن نقاط ورود و خروج
- مشخص کردن حد سود و حد ضرر
- آزمایش استراتژی معاملاتی
استراتژی معاملاتی چیست و چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
استراتژی هایی که در بازارهای مالی تدوین می شوند، یک سری از قوانین و تدابیری هستند که مشخص می کنند سرمایه گذار در هر شرایطی که اتفاق افتاد، چه تصمیمی بگیرد. اکثر فعالان در بازار سرمایه به دنبال تبدیل شدن به تحلیلگر و معامله گر حرفهای هستند و بدست آوردن سود و متضرر نشدن، از شرایطی هستند که یک استراتژی معاملاتی موفق برای شما به ارمغان می آورد.
معامله گرهای حرفه ای، در شرایط نامساعد یا شرایط غیر معمول بازار، آرامش خود را حفظ می کنند و تصمیمات لحظه ای و احساسی نمی گیرند و موفقیت های زیادی را با استفاده از این رویکرد تجربه می کنند. فعالان حرفه ای بازار، برنامه ای به همراه قوانین و پیش بینی ها دارند که در رفتارها و تغییرات غیر معمول بازار، نسبت به آن ها تصمیم گیری می کنند.
استراتژی معامله گران، نحوه سرمایه گذاری و خرید و فروش را برای آن ها روشن می کند. در واقع، استراتژی های معاملاتی براساس دیدگاه و سرمایه شما شکل می گیرند و میزان نقدینگی شما و بازه زمانی که در نظر دارید در آن کسب سود کنید، تمام معنای استراتژی شما هستند. در ادامه مقاله با مراحل ایجاد یک استراتژی معاملاتی موفق آشنا می شویم.
اهمیت تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
یکی از مهم ترین جملاتی که پیرامون بازار سرمایه شنیده ایم، اهمیت حفظ سرمایه است و مهم ترین هدف استراتژی های معامله گران بازار نیز همین موضوع می باشد. با داشتن یک استراتژی معاملاتی موفق و مناسب، سرمایه خود را در بازار از دست نمی دهید و آن را حفظ می کنید. تجربه های مختلف در سال های اخیر به ما نشان داده است که این بازار، روزهای هیجانی نیز دارد و اگر استراتژی معاملاتی موفق داشته باشید، در روزهای هیجانی نیز به بهترین نحو تصمیم گیری می کنید.
در واقع، معامله گران با مراجعه به استراتژی خود در شرایط هیجانی، روحیه خود را حفظ کرده و تصمیم های احساساتی نخواهند گرفت. همیشه تصمیماتی که بر پایه عصبانیت، ترس یا طمع باشند؛ احتمال شکست بالایی دارند و استراتژی معاملاتی نیز برای این شرایط طراحی می شود.
مراحل تدوین استراتژی معاملاتی موفق و مناسب برای سرمایه گذاران
یک استراتژی معاملاتی موفق، از ویژگی های خاصی برخوردار است و سرمایه گذاران باید از یک سری اصول پیروی کنند که در ادامه به معرفی آن ها می پردازیم.
انتخاب بازه زمانی
سرمایه گذاران با در نظر گرفتن دیدگاه خود از کسب سود، مشخص می کنند که در چه مدت زمانی می خواهند به سود برسند. 4 نوع بازه زمانی کسب سود داریم که هر سرمایه گذار با توجه به شرایط خود، توانایی ها و سرمایه مورد نظر، در یکی از این 4 گروه قرار می گیرد:
-
: نوسان گیرهای بازار طی مدت 1 روز تا 1 ماه (حتی لحظه ای)، سهم خریده شده را معامله می کنند و در نظر دارند در بالا و پایین های بازار، سودهای اندک را بدست آورند.
- سرمایه گذاری کوتاه مدت: در صورتیکه دیدگاه سود نسبت به سهم خریداری شده، بین 1 ماه تا 3 ماه باشد، در دسته کوتاه مدت قرار می گیرد.
- میان مدت: معمولا سرمایه گذاران میان مدت، بین 3 ماه تا 6 ماه برای بازدهی سهم صبر می کنند. : سرمایه گذاران بلند مدت، با قدرت تحلیل بنیادی بالا، بررسی سهم را از ریشه انجام داده و در صورتیکه از پیش بینی پیشرفت شرکت مربوطه اطمینان حاصل کنند، از 6 ماه تا 1 سال یا بالاتر، برای سوددهی آن صبر می کنند.
برای تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق، باید در ابتدا بازه زمانی مناسبی انتخاب کنید. در تحلیل تکنیکال، بازه های زمانی مختلف مانند یک دقیقه، یک ساعت، یک روز و. نمایش داده می شود و براساس تجربه، سرمایه، دانش و. هر سرمایه گذار دیدگاه زمانی فعالیت خود را مشخص می کند. در نظر داشته باشید معامله گری که در بازه زمانی بلندمدت فعالیت می کند، نیازی ندارد همانند معامله گران کوتاه مدت یا نوسان گیر، هر روز سایت های خبری و تحلیلی و یا تابلو معاملاتی سهام شرکت ها را بررسی کند.
ساخت یک ذهن سرمایه گذار
علم روانشناسی در تمامی مراحل زندگی به کمک ما می آید. در بازار سرمایه نیز، سرمایه گذاران موفق، ذهن خود را شناخته اند و معامله گران قدرتمند، یاد گرفته اند عواطف، احساسات، خشم، طمع و اعتماد به نفس کاذب خود را کنترل کنند. هیچ گاه یک سرمایه گذار موفق، تصمیمی احساسی در بازار نمی گیرد؛ در واقع سرمایه گذاران، چارچوب ذهنی قدرتمندی دارند. برای داشتن استراتژی معاملاتی موفق، باید ابتدا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید و یک چارچوب رفتاری برای خود ایجاد کنید.
مشخص کردن روند بازار
تشخیص روند سهم در بحث تحلیل تکنیکال جای می گیرد. ایجاد خط روند براساس رفتار نمودار سهم، شکل صعودی یا نزولی بودن سهم را به شما نمایش خواهد داد. اگر مبحث تحلیل تکنیکال را به خوبی آموزش ببینید، می توانید در چند دقیقه روند سهم را مشخص کنید. ایجاد خط های روند بر روی کف ها و سقف های قیمتی، کانال ها را تشکیل می دهد و با توجه به دیدگاه سرمایه گذاری خود، کانالی معتبر برای سهم در نظر بگیرید. یک کانال معتبر، 5 نقطه برخورد با خط های روند دارد و می توانید از سیگنال دریافت شده استفاده کنید.
در نظر داشته باشید که تشخیص یک روند کار سختی است و با قطعیت خیلی بالا نیز نمی شود تصمیم گیری کرد. در این زمان، تحلیل بنیادی به میان می آید و می توانید با توجه به آمارهایی که از تحلیل بنیادی استخراج می کنید، تشخیص روند بهتری داشته باشید.
مشخص کردن میزان سرمایه برای ورود
میزان سرمایه برای ورود به هر بازار، با توجه به شرایط هر سرمایه گذار متفاوت است. این میزان سرمایه به سوددهی بازار و ریسک متقابل نیز بستگی دارد. پس از مشخص کردن میزان سرمایه ای که می خواهید وارد بازار کنید، باید نوع خرید سهام را نیز در نظر بگیرید. با توجه به مقدار سرمایه، می توانید به صورت خرید و فروش پله ای اقدام کنید، یا تمام سرمایه را به یکباره وارد سهام کنید. لازم به ذکر است که نوع حالت ورود به سهام را نیز باید در استراتژی خود مشخص کرده و به آن پایبند باشید.
در خرید سهام به صورت پله ای، سرمایه گذار با کمی ترس وارد می شود و مقداری از سرمایه را در مرحله اول وارد کرده و در صورتیکه سهام با ضرر مواجه شود، در حدضرری که مشخص کرده، با وارد کردن دوباره قسمتی از سرمایه، اقدام به کاهش قیمت میانگین می کند.
در این مقاله تنها اشاره ای به مفهوم خرید سهام به صورت پله ای نمودیم. برای استفاده از این نوع خرید و ورود به سهام با توجه به این روش، سعی کنید به طور کامل با استراتژی های مربوط به خرید و فروش پله ای آشنا شوید.
مشخص کردن نقاط ورود و خروج
مشخص کردن نقاط ورود به سهم با استفاده از ابزارهای تکنیکالی انجام می پذیرد؛ تصور کنید که طبق تحلیل بنیادی، متوجه شده اید که سهام یک شرکت"در سال آینده" سود خوبی خواهد داد؛ با استفاده از تحلیل تکنیکال متوجه می شوید با ورود در چه قیمتی، بیشترین سودآوری را خواهید داشت. مشخص کردن یک نقطه مناسب برای خرید، نیاز به دانش کافی دارد. شما باید بتوانید محدوده های حمایتی و مقاومتی را تشخیص داده و شرایط خرید و فروش سهم را در بازه مورد نظر بررسی کنید و نه تنها برای خرید، بلکه در زمانی که بخواهید سهم را بفروشید نیز این قائده وجود دارد و باید بهترین نقطه خروج از سهم مشخص شود.
مشخص کردن حد سود و ضرر
مشخص انواع چهارچوب زمانی در سرمایه گذاری کردن حد سود، فرآیندی است که طی آن محدوده ای از قیمت سهام که در آنجا درصدی سود حاصل شده است و سرمایه گذار اقدام به فروش خواهد کرد، پیش بینی می شود. به عنوان مثال، سرمایه گذار در قیمت 1000 تومان وارد سهم شده و با تحلیل و بررسی، احتمال می دهد سهم تا 1600 رشد کند. سهامدار براساس استراتژی شخصی خود قیمت 1500 را حد سود مشخص کرده و به محض رسیدن قیمت سهام به 1500، اقدام به فروش می کند.
در صورتیکه پیش بینی رشد قیمت محقق نشود و سهم با کاهش قیمت روبرو شود، سهامدار در محدوده حد ضرر، از سهم خارج می شود. حد ضرر محدوده و قیمتی است که سهامدار مشخص کرده و در صورت رسیدن قیمت سهم به آن مقدار، سرمایه گذار اقدام به خروج از سهم می کند. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار در قیمت 500 تومان وارد سهام می شود و حد سود 50 درصد و حد ضرر 20 درصد برای خود مشخص کرده است؛ تا زمانیکه سهم قیمتی بالاتر از 400 تومان داشته باشد، حد ضرر سهامدار را رد نکرده و زمانیکه به قیمتی بالاتر از 750 تومان برسد، به حد سود سرمایه گذار رسیده و این فرد اقدام به فروش می کند.
لازم به ذکر است که حد ضرر و حد سود اعدادی شانسی نیستند که سرمایه گذار با حدس و گمان برای خود مشخص کند؛ در واقع، با استفاده از تحلیل ها (مخصوصا تکنیکال) مشخص می شود که سهم پس از قیمت ورود، اگر بخواهد صعود کند تا چه قیمتی مقاومت خاصی نخواهد داشت و به راحتی صعود می کند و در صورتیکه دچار نزول شود، قیمت سهام شرکت مذکور تا چه حدی پایین می آید. اگر سهم از لحاظ تکنیکالی وارد کانال نزولی شود، سهامدار اقدام به خروج می کند و مشخص کردن حد ضرر، معمولا در قیمتی بالاتر از حد ورود به کانال نزولی خواهد بود.
آزمایش استراتژی معاملاتی موفق
فرض کنید استراتژی معاملاتی خود را تدوین کرده اید و می خواهید طبق آن معاملات خود را انجام دهید. هیچ انسانی نمی تواند با قطعیت بگوید که در آینده چه اتفاقی رخ می دهد؛ شما نیز با تعیین استراتژی، آینده را مشخص نکرده اید، بلکه پیش بینی خود را از اتفاقاتی که خواهد افتاد، به روی کاغذ آورده اید. بنابراین، بهترین کاری که شما بایستی انجام دهید، این است که میزان موفقیت احتمالی استراتژی خود را بسنجید و ببینید که استراتژی شما تا چه اندازه در موقعیت های مختلف، موفق عمل می کند.
به عنوان مثال، فرض کنید که استراتژی خود را 2 سال پیش تدوین کرده اید و تا به حال 2 سال از اتفاقاتی که بر مبنای استراتژی خود رقم زده اید، می گذرد. آیا استراتژی معاملاتی شما موفق بوده است؟ پاسخ این سوال را آزمونگرهای استراتژی معاملاتی به شما می دهند و شما می توانید با استفاده از این مکانیسم، استراتژی معاملاتی خود را بسنجید.
جمع بندی
فعالیت در بازارهای مالی، کار ساده ای نیست و موفقیت در این بازارها، نیازمند دانش تحلیلی فراوان و استراتژی معاملاتی موفق است؛ لازم به ذکر است که صرف داشتن استراتژی معاملاتی، نمی تواند به طور قطعی سرمایه گذاری شما را با موفقیت روبرو کند، اما داشتن استراتژی، صد برابر بهتر از نداشتن آن است. در بازار سرمایه شما مانند سربازی هستید که به جنگ رفته است و استراتژی معاملاتی به منزله زره انواع چهارچوب زمانی در سرمایه گذاری و تجهیزات شما خواهد بود و شما را برای رویارویی با شرایط مختلف جنگی آماده می کند.
نحوه سرمایه گذاری در بورس | همه آن چیز که نیاز است در مورد بورس بدانید!
از اولین اقدامات یک سرمایه گذار، انتخاب بازار مناسب برای سرمایه گذاری است. سرمایه گذار با توجه به میزان سرمایه، دانش، تجربیات و ریسک پذیری این بازار را انتخاب می کند. در چند سال اخیر در میان بازارهای سرمایه گذاری موجود، بازار بورس علاقه مندان زیادی را به خود جلب کرده است.
از مزایای بازار بورس می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- کسب سود
- حمایت قانونی
- حفظ سرمایه در مقابل تورم
- سهولت نقدشوندگی
- عدم وجود محدودیت در میزان سرمایهگذاری
- مشارکت در اداره شرکت
- بهره گیری از معافیت مالیاتی
- تنوع بازه زمانی در سرمایهگذاری
- سهولت سرمایهگذاری
- جذب سرمایهها در صنایع کارآمد
- کشف صحیح قیمت
کسب سود
بازار بورس ، پتانسیل و جاذبه زیادی برای جذب افراد دارد. هدف اصلی اشخاص از ورود به بازار بورس ، کسب منفعت مالی و بدست آوردن سود می باشد. با افزایش قیمت سهم و اختلاف حاصل از خرید و فروش آن، سهامداران سود بدست انواع چهارچوب زمانی در سرمایه گذاری می آورند. نوع دیگر سود، سود نقدی است که با نگهداری سهم تا مجمع سالانه به سهامداران برخی شرکت ها تعلق میگیرد.
حمایت قانونی
کلیه فعالیت های انجام شده در بازار بورس ، تحت نظارت سازمان بورس اوراق بهادار می باشد. فعالیت ها و معاملات قانونی در چارچوب مقررات این سازمان انجام می شود. همه سهامداران و فعالان در این زمینه از حمایت قانونی برخوردار هستند.
حفظ سرمایه در مقابل تورم
با افزایش تورم، ارزش پول کشور نیز کاهش مییابد. با سرمایه گذاری نقدینگی خود در بازار مناسب، میتوانید این کاهش ارزش را جبران کنید. با گذر زمان، داراییهای شرکت مشمول تورم شده و ارزش آن نیز بیشتر میشود، در نتیجه ارزش سهام شرکت افزایش مییابد. با سرمایهگذاری در بازار بورس ، ارزش دارایی فرد در مقابل تورم حفظ میشود.
سهولت نقدشوندگی
از دیگر مزایای بازار بورس ، سهولت در نقدشوندگی است. در بازار سرمایه بدون نیاز به واسطه، اشخاص در کمترین بازه زمانی، می توانید سهام خود را فروخته و پول خود را دریافت کنید. زمان لازم برای برگشت پول به حساب بانکی شما، حداکثر 48 ساعت می باشد. محدودیتهایی که ممکن است در فروش سهام وجود داشته باشد، توقف یا تعلیق نماد است. توقف و تعلیق نماد معمولا ًموقتی است و مجدداً بازگشایی شده و قابل معامله می باشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه تسویه معاملات و پرداخت وجه می توانید به مقاله تسویه معاملات بپردازید.
عدم وجود محدودیت در میزان سرمایهگذاری
برای ورود به بازار سهام و انجام معاملات، شما حداقل به سرمایه ای حدود ۵۰۰ هزار تومان نیاز دارید. این در حالی است که برای شروع یک کسب و کار و یا ورود به بازارهای دیگر به مبالغ بالاتری نیاز است.
مشارکت در اداره شرکت
در بازار سرمایه، هر شخص با خرید سهام یک شرکت به اندازه سهم خریداری شده مالک آن شرکت محسوب می شود.
بهره گیری از معافیت مالیاتی
قانون معافیت از مالیات، انگیزه ی شرکت ها برای ورود به بازار بورس می باشد. به عبارت دیگر، سود حاصل از مزایای سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار از طریق معافیت یا تخفیف مالیاتی به دست می آید. همچنین شرکتهای پذیرفته شده در بورس نیز از مزایای معافیت مالیاتی برخوردار می باشند.
تنوع بازه زمانی سرمایهگذاری
بازه زمانی سرمایهگذار در بازار بورس متفاوت است. هر سرمایهگذار می تواند با هر بازه زمانی وارد بازار شود. عدهای با هدف سرمایهگذاری کوتاه مدت و سودهای دورهای و عدهای نیز با هدف سرمایهگذاری میان مدت وارد بازار بورس میشوند. این افراد به زمان و مهارت بیشتری برای انتخاب سهام خود نیاز دارند. عدهای نیز با هدف سرمایهگذاری طولانی مدت وارد بازار بورس میشوند.
سهولت سرمایهگذاری
معاملات بورسی به روش های مختلفی انجام می گیرد. معاملات سرمایه گذاران در بازار بورس توسط شخص سرمایه گذار به صورت معاملات حضوری، معاملات تلفنی، واگذاری سرمایه به مدیران پرتفوی و معاملات آنلاین انجام می گیرد. سادهترین روش برای سرمایهگذاری، استفاده از سامانههای معاملاتی آنلاین است.
جذب سرمایه ها در صنایع کارآمد
صاحبان سرمایه حداکثر تلاش خود را برای کسب سود بیشتر در شرکتها انجام میدهند. جذب سرمایه در صنایع کارآمد در شرکت هایی که فعالیت و مدیریت مناسبی دارند، سبب بهبود عملکرد شرکت و در نتیجه جذب سرمایه بیشتر می گردد.
کشف صحیح قیمت
از آنجایی که بازار بورس شباهت زیادی به بازار رقابت کامل دارد، قیمت سهام در آن با توجه به عرضه و تقاضای آن و همچنین توافق میان خریداران و فروشندگان مشخص میشود. حضور تعداد زیاد خریداران و فروشندگان کمک شایانی به شکل گیری این بازار می کند.
آموزش گام به گام ورود به بورس
گام اول: کسب اطلاعات در مورد بورس
شروع هر فعالیتی به اطلاعات کافی و لازم در آن زمینه نیاز دارد. ورود به بازار سرمایه نیاز به تحقیق، مطالعه و اطلاعات بیشتری در این زمینه دارد. استفاده از افراد با تجربه نیز کمک شایانی به شما می کند. بنابراین ابتدا اطلاعات خود را در مورد بورس کامل کنید، سپس وارد بازار سرمایه شوید.
اطلاعات لازم در زمینه بازار بورس شامل دو بخش است:
- نحوه ورود به بورس
- نحوه انجام معاملات و تحلیل سهم
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه میتوانید از سایتهای آموزشی معتبر و سامانه مجازی معاملات مربوط به سازمان بورس و اوراق بهادار استفاده کنید. سایت مدیریت فناوری بورس تهران تسه مهمترین سایتهایی است که لازم است سهامداران با آن آشنا شوند. در این سایت اطلاعات و فایلهای صوتی قرار داده شده تا افراد بتوانند از آنها استفاده کنند.
گام دوم: استراتژی سرمایه گذاری در بازار بورس
بسیاری از افراد، پس از آشنایی با بازار بورس ، مبلغی از پسانداز خود را وارد بازار می کنند. این مسأله می تواند پیامدهای ناخوشایندی به همراه داشته باشد. برای ورود به بازار بورس نیاز به سرمایه مشخص و هدفمند دارید. این سرمایه ویژگیهایی دارد که شامل موارد زیر است:
- سرمایهای را انتخاب کنید که به آن نیاز نداشته باشید، به گونه ای که اگر تمام یا بخشی از آن سرمایه را از دست دادید، خللی در جریان مادی زندگی شما ایجاد نشود.
- این سرمایه از فروش داراییهای شما نظیر ملک، وسایل ضروری و… به دست نیامده باشد.
- ابتدا سرمایهگذاری را با مبلغ کم شروع کنید و رفته رفته میزان آن را افزایش دهید. معیارهای سرمایهگذاری خود را یادداشت کرده و سپس در مورد آن تصمیم بگیرید.
گام سوم: دریافت کد بورسی
برای دریافت کد بورسی باید مراحل زیر را انجام دهید:
- ثبت نام در سامانه سجام
- احراز هویت
- شما به سه طریق می توانید احراز هویت شوید:
- 1- از طریق نرم افزارهای موبایل 2- مراجعه به دفاتر پیشخوان منتخب 3- شعب کارگزاری
- مراجعه به یکی از شعب کارگزاری
- ثبت نام و دریافت حساب کاربری
روشهای تحلیل سهام در بازار بورس
تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی یا تحلیل پایه، روشی است که در آن عوامل اثرگذار بر قیمت سهم مورد بررسی قرار می گیرد. کیفیت سهم و قابلیت خرید یا فروش آن در این روش بررسی می شود. سرمایه گذار پس از بررسی عوامل اثرگذار، ارزش ذاتی سهم و قیمت فعلی آن را بررسی می کند، سپس در مورد نگهداری سهم، خرید و یا فروش آن تصمیم گیری می نماید.
به عنوان مثال، در این نوع تحلیل اگر ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی بیشتر باشد، در نتیجه این سهم رشد قابل توجهی داشته و ارزش انواع چهارچوب زمانی در سرمایه گذاری خرید دارد. اما اگر ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی کمتر باشد، قابل خرید نبوده و سرمایه گذاری که این سهم را خریده است بهتر است آن را بفروشد. در صورتی که ارزش ذاتی با قیمت فعلی یکسان باشد، خرید و فروش این سهم، سودی برای سرمایه گذار نخواهد داشت.
در تحلیل بنیادی، وضعیت شرکتهای رقیب، بررسی حاشیه سود، هزینهها، دارایی و سایر عوامل موجود در صورتهای مالی مورد بررسی قرار می گیرد.
تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال، با بررسی روند قیمت سهم در گذشته می توان قیمت آینده سهم را پیش بینی نمود. تحلیلگران با بررسی نمودارها و روابط ریاضی قیمت آینده سهم را پیش بینی می کنند. در صورتی که قیمت سهم افزایش یابد، اقدام به خرید آن می نمایند. در این روش صورتهای مالی شرکت ها مورد بررسی قرار نمی گیرد.
برای اطلاعات بیشتر می توانید به مقاله تحلیل فاندامنتال مراجعه نمایید.
روش های مشارکت در بازار سرمایه
برای سرمایهگذاری در بازار بورس شما می توانید معاملات خود را به صورت مستقیم و یا از طریق واسطه انجام دهید. اگر قصد معامله به صورت مستقیم دارید، لازم است با روش های علمی تحلیل و معامله گری آشنا شوید. اگر میخواهید به صورت غیرمستقیم در بورس سرمایهگذاری کنید، میتوانید از دو روش زیر استفاده کنید:
- سرمایه گذاری در بورس به واسطه سبدگردان ها
وظیفه شرکت های سبدگردان بورس، مدیریت سبد و سرمایهگذاری برای افرادی است که قصد ندارند به صورت مستقیم وارد معاملات بورس شوند. سبدگردان ها زمانی سود خود را از شما دریافت می کنند که سودی بیشتر از سود بانکی برای شما به دست بیاورند. 10% تا 40% سود حاصل از معاملات با توجه به سبد سرمایهگذار به این افراد تعلق میگیرد.
برای سرمایه گذاری از سبدگردان های معتبر، مجرب و دارای گواهی استفاده کنید. این افراد می توانند به نمایندگی از شما اقدام به معامله گری نمایند.
برای سبدگردانی نیاز به واریز پول به حساب شخص دیگری نمی باشد. تنها کافیست اطلاعات حساب کاربری خود را به سبدگردان بدهید. سبدگردانهای حرفهای معمولاً معاملات بیش از یک میلیارد تومان را میپذیرند. برخی معاملهگران خصوصی، سبدهای با سرمایه کمتری را نیز می پذیرند.
برای دریافت راهنمایی در خصوص سبدگردان های فعال و دارای مجوز فقط کافیست به بخش شرکت های سبدگردان در سایت نظارت مراجعه کنید.
- صندوق های سرمایه گذاری در سهام
صندوقهای سرمایهگذاری به نمایندگی از شما یک سبد با اطمینان بالا را تشکیل میدهند. معمولاً بازدهی صندوقها به بازدهی شاخص کل نزدیک است. صندوق ها به نمایندگی از شما سهم خرید و فروش می نمایند. معامله گران و افراد باتجربه در بازار سرمایه در این صندوق ها فعالیت می کنند.
یکی از مزیت های صندوق های سرمایه گذاری تنوع آن ها در نوع سرمایه گذاری است. از انواع صندوق های سرمایه گذاری می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت
- صندوق سرمایه گذاری سهامی
- صندوق سرمایه گذاری مختلط
- صندوق سرمایه گذاری قابل معامله (ETF)
- صندوقهای سرمایه گذاری طلا
- صندوقهای سرمایه گذاری زمین و ساختمان
- صندوقهای سرمایه گذاری پروژه
- صندوق سرمایه گذاری نیکوکاری
- صندوق سرمایه گذاری شاخصی
- صندوق سرمایه گذاری اختصاصی بازارگردانی
- صندوق سرمایه گذاری جسورانه
برای مقایسه صندوق های سرمایه گذاری و همچنین کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید.
اصطلاحات رایج در بازار بورس
اصطلاحات و مفاهیم پرکاربرد بازار بورس از جمله مواردی است که لازم است هر سرمایهگذاری با آن ها آشنا باشد.
شاخص کل
شاخص کل (TEDPIX)، عددی است که وضعیت کلی و همچنین روند رشد و افت بازار بورس را نشان می دهد. در بازار بورس شاخص های متفاوتی وجود دارد که یکی از آن ها شاخص کل می باشد. با بررسی شاخص کل می توان وضعیت فعلی و آینده بازار بورس را بررسی نمود.
نام دیگر شاخص کل، شاخص قیمت و بازده نقدی است. شاخص کل در میان فعالان بازار سرمایه و سرمایهگذاران از مهم ترین شاخص ها به شمار می رود. تغییرات شاخص کل بیانگر میانگین بازدهی سرمایهگذاران در بازار بورس است. این شاخص بیانگر سطح عمومی قیمت و سود سهام شرکتهای پذیرفته شده در بازار بورس می باشد.
ارزش خالص دارایی (NAV)
ارزش خالص دارایی (Net Asset Value) به معنای ارزش روز همه دارایی ها می باشد. این ارزش شامل سهام و مطالبات سود سهام می باشد. اصطلاح ارزش خالص دارایی (NAV) معمولاً در خصوص شرکتهای سرمایهگذاری، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، صندوقهای شاخصی (ETF) و سبدهای اختصاصی به کار می رود.
عرضه اولیه
عرضه اولیه (IPO) زمانی انجام می شود که سهام یک شرکت خصوصی برای اولین بار به عموم مردم عرضه شود. عرضههای اولیه معمولاً توسط شرکتهای کوچک و جوان که به دنبال سرمایه برای گسترش هستند، انجام میشود. شرکتهای بزرگ خصوصی که قصد تبدیل به شرکت های سهامی عام دارند، عرضه عمومی اولیه انجام میدهند.
ارزش ذاتی
ارزش ذاتی (Intrinsic value) به ارزش واقعی سهام یک شرکت گفته میشود. ارزش ذاتی (Intrinsic value) یکی از گزینه های کلیدی در تحلیل بنیادی می باشد. ارزش ذاتی سهام بر اساس ابعاد کسبوکار، صورتهای مالی، رشد و سودآوری شرکت در سالهای آینده و داراییها مشخص میگردد. تحلیلگران با محاسبه سودآوری شرکت در سالهای آینده، ارزش ذاتی شرکت را به دست میآورند.
سهام شناور آزاد (Free Float)
سهام شناور آزاد (Free Float)، سهامی است که سهامداران قصد نگهداری آن را ندارند. سهامداران با خرید آن دخالتی در مدیریت شرکت نداشته و تنها به خرید و یا فروش آن می پردازند. برای محاسبه میزان سهام شناور آزاد، لازم است ابتدا سهامداران راهبردی مشخص شوند. سهامداران راهبردی، سهامدارانی هستند که قصد واگذاری سهام خود را نداشته و قصد حفظ و نگهداری آن را دارند.
قیمت اسمی
قیمت اسمی، قیمت اولیه سهم در بازار می باشد. این قیمت از روز نخست در بازار بورس تهران برابر با 100 تومان (به ازای هر سهم) میباشد.
سود پیش بینی شده (EPS)
سود پیشبینی شده، سود عایدی شرکت (به ازای هر سهم) است که توسط شرکت مشخص می شود. در ابتدای سال مالی، هر شرکت سود تخمینی خود را براساس نظر هیأت مدیره شرکت محاسبه و به سهامداران اعلام می نماید. سود پیش بینی شده در قیمت سهم تاثیر مستقیم دارد. برای به دست آوردن EPS لازم است سود خالص شرکت (پس از کسر مالیات) را بر تعداد سهام تقسیم نمود.
برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله سود سهم مراجعه نمایید.
تیم نظارت در تلاش است که آگاهی شما عزیزان را در خصوص بازار سرمایه افزایش دهد تا از بازار بورس برای خود ثروت خلق نمایید.
استراتژی معاملاتی چیست؟ نحوه انتخاب یک استراتژی موفق
تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق هدف همه سرمایهگذاران در بازار سرمایه است. این که پول شما از طریق سرمایهگذاریهایی که انجام میدهید موجب کسب درآمد شود، بسیار جذاب است اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایهگذاری دیگر همانطور که از ظرفیت رشد و کسب سود برخوردار است؛ احتمال شکست نیز در آن وجود دارد و میتواند ضررهای سنگینی را در پی داشته باشد. راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به داشتن استراتژی معاملاتی اشاره کرد. در این مقاله سعی بر آن است که بگوییم چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی در لغت به معنای تعیین هدف و راهبری است. در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر، سرمایهگذاران نیاز به استراتژی مالی دارند. اما منظور از استراتژی معاملاتی چیست؟ منظور از این اصطلاح این است که سرمایهگذاران باید بدانند سرمایه خود را در کجا، چه وقت و به چه میزانی هزینه کنند تا بازدهی مثبتی نصیبشان شود. تعیین استراتژی به آسانی تعریف معنای آن نیست. سرمایهگذار باید بازار را بشناسد، از اوضاع اقتصادی کشور با خبر باشد، بتواند آینده را پیشبینی کند و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرد. برای تعیین استراتژی معاملاتی، معمولا از روشهای تکنیکال یا بنیادی یا ترکیبی از هر دو استفاده میشود. با استفاده از این روشها سرمایهگذار میتواند روند بازار را تشخیص دهد و در مورد زمان مناسب ورود و خروج، حجم سرمایه، افق زمانی، انتخاب صنایع و شرکتها و … تصمیم بگیرد.
بهترین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر
همانطور که توضیح داده شد، به ازای هر معاملهگر، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. به عبارت دیگر تعیین استراتژی معاملاتی، به میزان سرمایه، ریسکپذیری معاملهگر، اتفاقات بازار و … بستگی دارد. بهترین استراتژی معاملاتی، شخصیترین استراتژی معاملاتی است. یعنی برنامهای که برای شخص معاملهگر تبیین شده باشد. از طرف دیگر داشتن افق زمانی، شناخت ریسکهای بازار، انتخاب زمان ورود و خروج به سهام، متنوعسازی سبد سرمایهگذاری، خرید صندوقهای سرمایهگذاری و … از جمله مواردی است که در تبیین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر میتواند مورد بررسی قرار گیرد.
چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟
یک معاملهگر حرفهای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیینشدهای دارد و هر رفتار غیر قابل پیشبینی آن را مدیریت میکند. به زبان ساده میتوان گفت استراتژیهای معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معاملهگر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معاملهگر از طریق آن به خرید و فروش سهام میپردازد.
یک معاملهگر تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به حفظ سرمایه خود خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد. بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیتهای معاملهگر نظم میدهد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایهگذار جلوگیری کرده و به او کمک میکند تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نشود.
نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران
بارها گفته شده که بازار بورس بازار پرریسکی است. به این معنی که ممکن است نه تنها سرمایه شما آورده مثبتی نداشته باشد، بلکه اصل ان هم مورد تهدید واقع شود. معاملهگرانی میتوانند در بازار پرنوسان امروز از سرمایه خود محافظت کرده و در قدم بعدی سود کسب کننده که استراتژی معاملاتی داشته باشند. نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران این است که باعث میشود با شناخت همه جوانب، بهترین تصمیم را بگیرند و در مسیری قدم بردارند که مناسب آنها است. بدون استراتژی معاملاتی مناسب، نمیتوان در بازار بورس به موفقیت دست یافت و این موفقیت را حفظ کرد. حتی در مواردی، امکان از بین رفتن اصل سرمایه نیز وجود دارد. بنابراین سرمایهگذاران باید دانش و مهارت لازم برای تعیین استراتژی را به دست آورند یا از روشهای سرمایهگذاری غیر مستقیم استفاده کنند.
انواع استراتژیهای معاملاتی
استراتژیهای معاملاتی بسیار زیاد هستند و تنوع بالایی دارد به طوری که میتوان ادعا کرد که به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. چرا که اساسا استراتژی معاملاتی سلیقهای است و بر مبنای تشخیص هر سرمایهگذار طراحی میشود.
اما به صورت کلی برای استراتژی معاملاتی میتوان دو روش تحلیلی در نظر گرفت که این دو روش شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی میشوند. البته هیچ کدام از استراتژیهای معاملاتی در بازار سرمایه بر دیگری ارجحیت ندارند و در اصل ترکیب این دو استراتژی است که میتواند به کسب سود و موفقیت در معامله منتهی شود. در زیر چهار مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی که بر اساس نمودارهای تکنیکال صورت میگیرد را شرح دادهایم.
- معاملات روزانه: در معاملات روزانه، موقعیتهای خرید در همان روز بسته میشوند. معمولا این نوع استراتژی معاملاتی توسط تریدرهای حرفهای یا بازارسازان انجام میشود.
- معاملات موقعیت: در معاملات موقعیت از نمودارهای بلندمدت (روزانه تا ماهانه) و ترکیب آنها با روشهای دیگر برای تعیین روند فعلی بازار استفاده میشود.
- معاملات نوسانات: معمولا با شکسته شدن روند، معاملهگران نوسانگیر وارد بازی میشوند و با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش میکنند.
- معاملات اسکالپینگ: اسکالپ تریدینگ یا اسکالپینگ یکی از استراتژیهایی معاملاتی زود بازده است و تریدرهای فعال از این روش استفاده میکنند. در این استراتژی اختلاف کارمزدهای خرید و فروش شناسایی و بررسی میشوند.
در چیدن استراتژی بر اساس تحلیل فندامنتال نیز چند اصل اساسی باید در نظر گرفته شود که عبارتند از: صورت مالی، ترازنامه، صورت درآمد، گزارش گردش پول نقد. گفتنی است که این اطلاعات را در رابطه با شرکت مورد نظر خود میتوانید در سایت کدال مشاهده کنید.
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق به صورت زیر است:
۱/ ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفهای
تفاوت میان سرمایهگذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایهگذار است. برای موفقیت در معاملهگری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر میگذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفهای ساخت. به کارگیری عوامل روان شناختی میتواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.
۲/ انتخاب سبک معاملاتی بر اساس چارچوب زمانی
یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی مورد نظر سرمایهگذار برای سرمایهگذاری منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبکهای معاملاتی میشود. برخی از سرمایهگذاران ترجیح میدهند در بازههای زمانی کوتاه مدت، برخی بازه زمانی میان مدت و برخی در بازه زمانی بلند مدت فعالیت کنند. بنابراین میبایست سرمایهگذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند. به عنوان مثال اگر معامله در بازار بورس به عنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمیتواند چارت را دائم بررسی کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگتر تعیین کند. از آنجایی که یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت، اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایهگذاران مشخصتر میشود.
۳/ توانایی یافتن شاخصهای مناسب جهت شناسایی یک روند
توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است و سرمایهگذاران تنها با به کارگیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند. لذا با کسب مهارت در این زمینه میتوان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. به عنوان مثال در تحلیل تکنیکال برای شروع روند صعودی، سقفها بالاتر و کفها بالاتر و در روند نزولی سقفها پایینتر و کفها پایینتر میشود.
به طور کلی دیدگاه سرمایهگذاران مبنی بر این که یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکلگیری معاملات موفقتری در بازار میشود. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.
۴/ بررسی نقاط ورود و خروج یک سهم
تعیین نقطه ورود و خروج مناسب از سهم (زمان مناسب خرید و فروش سهم) در سودآوری معاملات بسیار مؤثر است. برای تعیین قیمت خرید و فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی ضروری است. هر چقدر هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم باید بر اساس استراتژی معاملاتی تعیین شود، قیمت مناسب آن بررسی شده و سپس برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. به عنوان مثال یک تحلیلگر تکنیکالی را در نظر بگیرید که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش میکند. این تحلیلگر زمانی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را میخرد.
به نظر میرسد تعیین یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با تحلیل تکنیکال صورت بگیرد و در کنار آن باید روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر گرفته شود تا تأییدی برای خرید صحیح سهم باشد. همچنین برای تعیین قیمت فروش هم میتوان از مقاومتهای استاتیک و داینامیک در بازار استفاده کرد. یعنی هنگام رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم درست اتخاذ کرد. عدهای از سرمایهگذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پلهای و عدهای هم از تکنیک تریل کردن استفاده میکنند.
۵/ تعیین از پیش تعیین شده حد سود و ضرر
این مرحله وابسته به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم است. حد سود به محدودهای از قیمت گفته میشود که سرمایهگذار بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام میدهد آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیشبینی میکند. چنانچه قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیشبینیهای معاملهگر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. محدوده قیمتی را که معاملهگر برای خروج از سهم پیشبینی کرده را حد ضرر میگویند. با تعیین میزان ریسک سرمایهگذاری، سرمایهگذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل به صورت مکتوب تعیین کرده باشد.
۶/ آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل بازخورد آن
در این مرحله باید قبل از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی تست شود. در میان اغلب پلتفرمهای تحلیلی، نرمافزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که به واسطه آن میتوان عملکرد استراتژی معاملاتی را در گذشته آزمایش کرد. به این صورت که میتوان به عقب برگشته و یکبار شمع را در یکزمان حرکت داد. هنگامیکه نمودار به سمت یک شمع در یک زمان حرکت میکند، میتوان قوانین سیستم معاملاتی خود را دنبال کرده و معاملات را طبق آن انجام داد تا نتیجه حاصلشده از آن را مشاهده کرد.
۷/ تعهد به استراتژی معاملاتی
پس از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته حائز اهمیتی است. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و همواره باید به یاد داشت که سرمایهگذاری که سیستم معاملاتی پیچیدهتری دارد موفق نمیشود بلکه کسی موفق خواهد بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبندتر باشد. توجه کنید که استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق مشخصی بوده و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد. بنابراین کاملاً گوش به فرمان استراتژی خود باشید.
سخن آخر
تدوین یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار سرمایه باید برای هر سرمایهگذار به عنوان اولویتی مهم و اساسی باشد. بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی شخصی، سرمایهگذار تحت تأثیر جو منفی بازار و تقلید از استراتژی معاملاتی سرمایهگذاران دیگر قرار گرفته و دچار سردرگمی و شکست در بازار سرمایه میشود. با توجه به روحیات افراد متفاوت پیروی از هر استراتژی معاملاتی روش صحیحی نیست چرا که ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای یک فرد مناسب و برای فرد دیگر نامناسب باشد.
دیدگاه شما