انجام معاملات به کمک پین بار
تشخیص، جلوگیری و مدیریت
در این مقاله، شکست های کاذب (false breakout) یا ناموفق (failed breakout) را بررسی می کنیم: اینکه چه هستند، چگونه از آنها اجتناب کنیم، چگونه از ریسک های آنها اجتناب کنیم و چگونه از آنها سود ببریم. هدف من این است که به شما کمک کنم یاد بگیرید چگونه بر اساس الگوهای شکست کاذب معامله کنید.
توجه داشته باشید که شکست های «کاذب» یا «ناموفق»، معنی یکسانی دارند.
شکست کاذب در معامله به چه معناست؟
اکثر معامله گران، با یادگیری درباره سطوح حمایت و مقاومت و چگونگی معامله در زمانی که قیمت از آن ها عبور می کند، شروع به معامله می کنند. این امر، به عنوان «معامله در شکست سطوح» (breakout trading) شناخته می شود. با این حال، همه شکست ها کار نمی کنند و قیمت می تواند به سطح حمایت یا مقاومت اولیه بازگشته و منجر به شکست «ناموفق» یا «کاذب» شود.
بیایید این ایده را مرحله به مرحله بررسی کنیم:
1. قیمت، یک سطح حمایت یا مقاومت را تشکیل می دهد.
2. قیمت از سطح عبور می کند.
3. پس از شکست، قیمت معکوس شده و به منطقه اصلی باز می شود.
شکست صعودی ناموفق
شکست نزولی ناموفق
تفاوت بین شکست ناموفق و آزمایش سطح
قیمت می تواند یک سطح حمایت یا مقاومت را بشکند، اما به طور قاطع از آن عبور نکند؛ این همان چیزی است که «آزمایش سطح» نامیده می شود. نکته کلیدی این است که شکست باید قطعی باشد تا بتوان گفت که آزمایش سطح نیست. حرکات قطعی، یک کندل استیک بلند با فتیله های کوتاه (یا یک سری کندل مانند این) ایجاد می کند.
بیایید به چند نمونه از آزمایش سطح بدون شکست واقعی توسط قیمت، در نمودار ساعتی جفت ارز یورو/دلار نگاه کنیم:
1. قیمت، یک سطح مقاومت متناسب را تشکیل می دهد.
2. قیمت، برای آزمایش نقطه 1 ظاهر می شود. از نظر تکنیکال، تا چند پیپ می شکند اما خیلی سریع اصلاح می شود.
3. قیمت به طور قابل توجهی از سطح تعیین شده در نقطه 1 عبور می کند. می توانم درک کنم که چرا معامله گران ممکن است نقطه 3 را به عنوان یک شکست معتبر (valid breakout) ببینند، هرچند ناموفق بود، اما برای من، به دلیل شکل کندل (یک الگوی پین بار نزولی) و این واقعیت که کندل بعدی، روند صعودی را حفظ نمی کند، این یک آزمایش بود، نه یک شکست.
4. باز هم، قیمت برای آزمایش مقاومت بالا می رود، اما روند صعودی را حفظ نمی کند، بنابراین کندل دارای یک فیتیله بلند و بدنه کوچک است.
هرچند قیمت از سطح مقاومت تعیین شده در نقطه 1 عبور کرد، هرگز با تعداد قابل توجهی پیپ یا برای چندین کندل پس از هر شکست، بالاتر از قیمت باقی نماند. به نظر من اینها آزمایش سطح بود، نه شکست.
یک شکست ناموفق به شما چه می گوید؟
شکست ناموفق به شما می گوید که قیمت هنوز برای حرکت فراتر از سطح حمایت یا مقاومت آماده نیست. با این حال، شکست ناموفق به طور خودکار به این معنی نیست که قیمت معکوس می شود و روندی را در جهت مخالف شروع می کند. همانطور که در نمودار قیمت زیر نشان داده شده است، قیمت می تواند دومین تلاش خود را برای شکستن انجام دهد و این بار موفق شود:
شکست موفقیت آمیز در تلاش دوم
خصوصیات رفتاری شما و شکست های کاذب
مدیریت خصوصیات رفتاری در حین معاملات بسیار مهم است، به خصوص زمانی که از استراتژی معاملاتی شکست استفاده می کنید، زیرا قیمت به عقب و جلو می رود و با احساسات شما بازی می کند.
سخت ترین بخش از نظر روانشناسی، شکست اولیه است، زمانی که اغلب یک کندل قوی یا مجموعه ای از کندل ها که از سطح حمایت یا مقاومت عبور می کنند، وجود دارد. چرا این قسمت از نظر روانشناسی سخت است؟ از آنجا که شما با یک مثال نوعی از FOMO (ترس از دست دادن فرصت) روبرو می شوید، یک حرکت قوی می بینید و می ترسید آن را از دست بدهید، بنابراین وسوسه می شوید که وارد بازار شوید، حتی اگر سطح ورودی که ترجیحا می خواهید داشته باشید قبلا گذشته باشد. همه مستعد این احساس روانشناسی هستند، حتی معامله گران قانونمند و با تجربه. معامله گران قانونمند بر اساس یک طرح معاملاتی معامله می کنند و نه بر اساس هوس های عواطف خود.
نمونه ای از معامله در زمان شکست ناموفق
در اینجا یک مثال عینی از الگوی شکست کاذب در معامله ای را بررسی می کنیم که من انجام دادم، که در زیر در نمودار روزانه S&P 500 نشان داده شده است.
شاخص S&P 500 معامله در زمان شکست ناموفق
بیایید این معامله را مرحله به مرحله مرور کنیم:
1. یک سطح مقاومت در 4745 تشکیل می شود. پس از اینکه قیمت در دو نوبت به این سطح رسید، بازار به شدت شروع به فروش می کند و ضعف بالقوه را نشان می دهد. بنابراین، 4745 به یک سطح مقاومت مشخص تبدیل شد.
2. یک کندل بلند صعودی قاطعانه از 4745 عبور می کند. من این را به عنوان شکست سطح مقاومت دیدم و نه آزمایش سطح.
3. پس از اینکه بازار تا 6 کندل به طرفین حرکت کرد، یک کندل عدم موفقیت نزولی وجود دارد. کندل عدم انجام معاملات به کمک پین بار موفقیت حتی قطعی تر از کندل شکست است. من دوست دارم دو کندل قوی را در جهات متضاد در نزدیکی یکدیگر ببینم زیرا نشان دهنده یک روند بازگشتی متقاعد کننده در تمایلات بازار است.
4. پس از شکست ناموفق، قیمت دوباره سطح مقاومت را آزمایش می کند و یک کندل نزولی قوی تشکیل می دهد. برای من، این امر تنظیم معاملات فروش نزولی را تایید می کند و فرصتی عالی برای ورود به معامله فراهم می کند.
بزرگ ترین ریسکی که در اینجا دیدم این بود که وارد معامله ای بر خلاف روند صعودی قبلی می شدم: نزدیک به دو سال بود که بازار روند صعودی داشت. معمولا من دوست دارم معاملات را در جهت روند بلندمدت انجام دهم. با این حال، در اینجا به دلیل عوامل نزولی قابل توجه نشان داده شده در الگوی شکست ناموفق، که در نقاط شماره گذاری شده بالا توضیح دادم، مایل به ورود به یک معامله فروش بودم.
این معامله به خوبی انجام شد و استراتژی شکست کاذب من به من کمک کرد تا در شروع یک روند نزولی جدید شش ماهه وارد بازار شوم.
نحوه تشخیص و جلوگیری از شکست کاذب (در بازار فارکس و سایر بازارها)
ساده ترین راه برای جلوگیری از شکست های کاذب در بازار فارکس و سایر بازارها این است که همیشه منتظر بمانید تا سطح قبلی، قبل از ورود به معامله، مجددا از طرف دیگر آزمایش شود. یک مثال از چنین آزمایش مجدد واضحی انجام معاملات به کمک پین بار در نمودار قیمت زیر نشان داده شده است. توجه داشته باشید که چگونه قیمت به طرف بالای سطح مقاومت می شکند، و سپس به راحتی به عنوان حمایت ادامه می دهد، که نشان می دهد ما شاهد شکست قاطع، واقعی و موفقی فراتر از سطح مقاومت بوده ایم.
شکست موفقیت آمیز، هنگامی که مقاومت به حمایت تبدیل می شود
عیب انتظار برای این روش تایید، این است که بازار می تواند بدون آزمایش مجدد به کار خود ادامه دهد و شما معامله را از دست می دهید.
وقتی به نحوه معامله بر اساس شکست در فارکس یا سایر بازارها نگاه می کنید، می توانید ابزارهای تایید دیگری مانند میانگین متحرک را نیز در نظر بگیرید تا ببینید آیا حرکت به نفع شما هست یا خیر. شاید یکی از موثرترین روش هایی که می توانید از آن برای شناسایی شکستی که احتمال موفقیت و ادامه بیشتری دارد استفاده کنید، این است که یک دوره تثبیت رنج محدود درست قبل از شکست وجود داشته باشد. شکست هایی مانند این، شانس بیشتری برای طی کردن مسافت قابل توجهی در جهت شکست دارند.
استراتژی شکست کاذب: مرحله به مرحله
1. منتظر بمانید تا سطح حمایت یا مقاومت واضح به راحتی قابل تشخیص شود. هر چه واضح تر، بهتر!
2. سپس منتظر بمانید تا قیمت به طور قاطع از سطح حمایت یا مقاومت عبور کند.
3. قیمت ممکن است سطح شکسته شده را از طرف دیگر دوباره آزمایش کند. به عنوان مثال، یک مقاومت شکسته، به پشتیبانی تبدیل می شود. وقتی این اتفاق می افتد و سطح باقی می ماند، احتمال بیشتری وجود دارد که شکست کاذب نباشد.
4. اگر قیمت از سطح شکسته ای که از آن آمده است برگردد، یک شکست کاذب است. توجه داشته باشید که این امر، تضمین نمی کند که قیمت به طور قابل توجهی روند را معکوس کند.
5. چندین روش ورود در این مرحله عدم موفقیت وجود دارد: قیمت مجددا به سطح شکسته قبلی رجوع می کند تا یک ورودی به شما بدهد (به عنوان مثال، مقاومت شکسته قبلی یک بار دیگر به عنوان مقاومت عمل می کند). یکی دیگر از روش های محبوب اما تهاجمی تر، قرار دادن یک سفارش ورودی در بالا یا پایین کندلی است که برای اولین بار از سطح خارج شده است (به عنوان مثال، یک سفارش حد ضرر فروش در زیر کندل شکست صعودی برای یک معامله فروش).
مقاومت می شکند و دوباره ادامه می یابد
مزایا و معایب معامله بر اساس شکست سطوح و شکست های ناموفق
متکی بودن به یک روند ثابت، بسیار آسان تر از معامله بر اساس شکست سطوح است، اگرچه مطمئنا می توانید بر اساس شکست ها در همان جهت روند، به عنوان بخشی از معاملات روند، معامله کنید. در روندها، همچنین شاهد شکست های کاذب در تایم فریم های کوتاه تر خواهید بود که روند تایم فریم بلندتر را ادامه می دهند و فرصت های ورود عالی را فراهم می کنند. در اینجا لیستی از مزایا و معایب معامله بر اساس شکست سطوح و شکست های ناموفق وجود دارد تا به شما کمک کند تصمیم بگیرید که آیا این نوع معاملات برای شما مناسب است یا خیر.
مزایای معامله بر اساس شکست سطوح
• شما همیشه با روند کوتاه مدت به نفع خود معامله خواهید کرد که می تواند یک مزیت قدرتمند در فارکس باشد.
• اگر همه شکست های واجد شرایط را در نظر بگیرید، هیچ برنده بزرگی را از دست نخواهید داد.
• شکست های منطبق با روند، دارای بهترین مزیت های تکنیکال در بازار فارکس هستند، به ویژه در جفت ارزهای اصلی مانند یورو/دلار و دلار/ین.
• هنگامی که یک شکست به دنبال نوسانات پایین می آید، یک حرکت انفجاری در جهت شکست محتمل تر است.
معایب معامله بر اساس شکست سطوح
• برای یادگیری اینکه کدام یک از تنظیمات شکست سطوح یا شکست کاذب احتمال موفقیت بیشتری دارد، به تجربه نیاز است.
• معامله گران شکست، نرخ برد پایینی دارند، بنابراین معاملات باخت زیادی را تجربه خواهید کرد.
• معاملات بر اساس شکست می توانند آشفته و احساسی باشند. اگر فقط از حد ضرر گسترده تری استفاده کنید، اغلب متوقف می شوید و می بینید معامله به یک برنده بزرگ تبدیل می شود.
• حد ضررهای قطعی بالاتر از سقف یا کف اخیر، حیاتی است، که ممکن است اجرای آن از نظر روانشناسی برای برخی معامله گران سخت باشد.
کلام آخر
معامله بر اساس شکست، چه به صورت شکست سطوح باشد چه شکست کاذب، می تواند مبنایی برای معامله موفق و سودآور باشد، چه در فارکس، چه در سایر کلاس های دارایی.
اگر احساسات شما به شما اجازه دهد خیلی زود وارد معاملات شوید، شکست کاذب می تواند یک تله باشد. درعوض، با استفاده از روش هایی که قبلا در این مقاله توضیح داده شد، اگر کنترل زیادی روی خود داشته باشید و منتظر باشید تا قیمت، واقعی یا کاذب بودن یک شکست را تایید کند، بهتر عمل می کند. سپس می توانید معاملات خود را به صورت هوشمندانه بر اساس پرایس اکشن برنامه ریزی کنید.
بسیار مهم است که همیشه با حد ضرر معامله کنید. باید مطمئن شوید که حد ضرر را در نقطه ای قرار می دهید که احساس می کنید در صورت رسیدن قیمت به آن، یا حتی کمتر از آن، بر اساس نوسانات، اشتباه بودن معامله ثابت می شود. ممکن است غیرمعمول به نظر برسد، اما به این خاطر که بهترین و سودآورترین شکست ها تمایل دارند خیلی سریع حرکت کنند، استفاده از حد ضررهای قطعی در معاملات شکست به احتمال زیاد نرخ ضرر بالایی را برای شما به ارمغان می آورد، اما امید کلی بسیار مثبتی را به همراه خواهد داشت. یک موضوع عالی در مورد معاملات شکست این است که معاملات برنده تمایل به ایجاد نسبت ریسک به ریوارد عالی در هنگام استفاده از حد ضررهای قطعی دارند.
سوالات متداول
چگونه با یک شکست کاذب مقابله می کنید؟
زمانی که در حال معامله بر اساس شکست هستید، زود وارد معامله نشوید. منتظر بمانید تا قیمت، شکست را تایید یا رد کند.
چگونه متوجه می شوید که شکست کاذب دارید؟
قیمت به طور قاطع به حمایت یا مقاومتی که شکسته است بازگشته و سپس به منطقه ای که شکست از آنجا منشا گرفته است، برمی گردد.
چگونه در فارکس، بر اساس شکست های کاذب معامله می کنید؟
منتظر بمانید تا قیمت، با بازگشت قاطعانه از سطح حمایت یا مقاومت شکسته شده قبلی، کاذب بودن شکست را تایید کند. سپس منتظر معیارهای ورود مانند آزمایش مجدد سطح شکسته شده باشید. به یاد داشته باشید، همیشه با یک حد ضرر معامله کنید.
به آکادمی آموزشی فارکس (Persian FX Academy) خوش آمدید. بازار فارکس به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان، امروزه علاقهمندان و سرمایهگذاران زیادی را به خود جذب کرده است اما شرایط این بازار به آن سادگی که اغلب افراد تصور میکنند نیست. حجم بالای سرمایه، پیچیدگی بازار و سهولت دسترسی به این بازار از عواملی است که به ضرر بسیاری از افرادی که در این بازار فعالیت میکنند، منجر میشود. در این میان جای خالی آموزش و دانشاندوزی به وضوح احساس میشود. شرایط خاص آموزش در ایران به همراه عدم وجود منابع جامع و کامل (به خصوص به زبان فارسی)، عدم امکان برگزاری کلاس حضوری در داخل ایران و شرکت در کلاسهای خارج از ایران، ما را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد یک آکادمی آموزشی نماییم. هدف بلندمدت از ایجاد این آکادمی، تبدیل شدن آن به یک مرجع اطلاعات و دانش مربوط به فارکس است. برای رسیدن به این هدف، آکادمی سعی نموده با کمک اساتید مجرب شرایطی ایجاد کند تا افراد به هر آنچه در مورد بازار نیاز دارند دسترسی داشته باشند. از کلاسهای مالتی مدیا گرفته، تا دورههای عمومی و تخصصی منسجم و پیوسته که دانشجویان پا به پای اساتید شرایط تحلیل و معامله را فرا بگیرند. ابزارهای معاملاتی، کتابخانه و تحلیلهای روزانه و هفتگی از دیگر ابزارهای ارائه شده در این آکادمی است.
معرفی کامل سایه کندل به همراه کاربرد آن در تحلیل تکنیکال
امروزه بررسی و تحلیل تکنیکال در بازار مالی فارکس، اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده است. تریدرها معمولاً با تحلیل تکنیکال الگوهای شمعی میتوانند وضعیت بازار را پیش بینی کرده و به انجام معاملات بپردازند. نکتهای که در این میان وجود دارد و اکثر تریدرها به آن بی توجه هستند، سایههایی است که الگوهای شمعی روی نمودار ایجاد میکنند. معمولاً تریدرها، به خصوص تریدرهای مبتدی به تحلیل آنها نمیپردازند.
در حالی که این سایهها اهمیت بسیار زیادی دارند و خود به انواع مختلفی تقسیم میشوند. اگر یک سرمایه گذار یا تریدر بتواند «شدو نمودار شمعی» را به خوبی ارزیابی و تحلیل کند، اطلاعات دقیقی به دست خواهد آورد که به سودآوری آن کمک میکند. در ادامه این مطلب از مجموعه جی تو او قصد داریم درباره شدو مربوط به نمودار شمعی و بررسی حالتها و وضعیت آنها بپردازیم.
عناوین فهرست مقاله:
بررسی اولیه نمودار شمعی
با توجه به اینکه ممکن است بسیاری از افراد با الگوهای شمعی که در بازار مالی فارکس وجود دارد آشنایی نداشته باشند، قبل از شروع صحبت درباره شدو کندل، ابتدا میخواهیم یک بررسی اولیه درباره نمودار شمعی داشته باشیم. به طور کلی وقتی شما نمودار بازارهای مالی را مشاهده میکنید، الگوهای شمعی را میبینید که از دو قسمت تشکیل شدهاند. یکی از قسمتهای تشکیل دهنده نمودار شمعی، (Shadow) (سایه) و بخش دیگر بدنه است.
سایه نمودار شمعی خود به دو قسمت سایه بالایی و سایه پایینی تقسیم میشود. شما با استفاده از ابعاد بدنه شمع میتوانید متوجه شوید سرمایه گذاران قصد خرید یا فروش سهام خود را دارند و وضعیت بازار چگونه است. در بازار فارکس اصطلاحاتی مثل «گاوها» و «خرسها» وجود دارد که به معنی افرادی هست که قصد خرید سهام یا فروش سهام را دارند.
در واقع گاوها و خرسها در بازار مالی فارکس بدنه و ابعاد نمودار شمعی را تغییر میدهند. همچنین روی نمودار رنگ الگوی شمعی با بالا و پایین رفتن قیمتها تغییر میکنند.
برای مطالعه بیشتر مقاله الگوی مارابوزو چگونه است و نکات مهم آن را از دست ندهید.
سایه کندل در تحلیل تکنیکال
شدو کندل در تحلیل تکنیکال اهمیت بسیار زیادی دارد. در واقع وجود سایه در قسمت بالایی و پایینی شمع و عدم حضور (Shadow) مفاهیم بسیار زیادی را به تریدر نشان میدهد. گاهی اوقات ممکن است کندل مورد نظر انجام معاملات به کمک پین بار هیچ سایهای نداشته باشد. اگر سایه روی الگوی شمعی وجود نداشته باشد، نشان دهندۀ پیش بینی درست سرمایه گذاران و معامله گران در بازار فارکس میباشد. بلعکس ممکن است گاهی اوقات، شدو روی کندل ایجاد شود.
این شرایط نشان میدهد قیمتهای خرید و فروش نسبت به پیشبینی سرمایه گذاران متفاوت بوده و بالاتر یا پایینتر از آن در معاملات انجام شده است و بدیهی است هرچقدر سایه بلندتر باشد، این مفاهیم برای تریدر پررنگتر خواهد بود. تحلیل شدو کندل میتواند وضعیت بازار و نحوه عملکرد معامله گران و سرمایه گذاران را نشان دهد.
نحوه به کار گیری سایه کندل در تحلیل تکنیکال
در بازار مالی و در نمودار شمعی الگوهای مختلفی وجود دارند که هرکدام سایههای متفاوتی را ایجاد میکنند. برای تعیین قیمت وضعیت افزایش و کاهش قیمت در بازار و مواردی اینچنینی، به تحلیل تکنیکال سایههای الگوهای شمعی نیاز داریم. در ادامه برخی از الگوهای شمعی را برای شما بیان کرده و نحوه به کارگیری شدو کندل در آنها را توضیح خواهیم داد.
· الگوی کندل دوجی
یکی از انواع الگوهای شمعی که باید حتماً Shadow)) مربوط به آن مورد بررسی قرار بگیرد، الگو کندل دوجی است. دلیل اهمیت سایه این نوع کندل این است که این الگو میتواند به شکل الگوهای مختلف دیگری مثل کندل دوجی سنگ قبر دیده شود. در نتیجه ممکن است سایه بلندتر از بدنه باشد و نیاز به بررسی داشته باشد. مثلاً در الگوی دوجی سنگ قبر، سایه از بدنه بلندتر است که نشان دهندۀ نزولی شدن وضعیت بازار میباشد.
هر چه طول سایه کوتاهتر شود، نشان میدهد که گاوها مقاومت بیشتری برای کاهش قیمت دارند. این تغییر طول شدو، قادر است اطلاعات بسیار زیادی را در اختیار معامله گران و تریدرهای بازار مالی فارکس قرار دهد. در الگوی دوجی سنجاقک نیز با اینکه بدنه در قسمت بالایی قرار گرفته است، اما باز هم طول شدو بلندتر است که وضعیتی عکس الگوی سنگ قبر را نشان میدهد.
· الگوی هارامی
الگوی هارامی یکی دیگر از الگوهای مربوط به بازار مالی فارکس است که تشخیص آن روی نمودار بسیار آسان است. این الگو از دو کندل تشکیل شده است که یکی از کندلها از نظر ابعاد در مجاورت کندل دیگر قرار داشته و بخشی از آن میباشد. کندل بزرگتر اول قرار گرفته و کندل دوم کوچکتر است. با یک رنگ متفاوت در مجاورت آن قرار دارد، این تغییر رنگ نشان دهنده تغییر وضعیت بازار میباشد.
ممکن است در کندل اول وضعیت بازار صعودی بوده و به رنگ سبز باشد و در کندل دوم که کوچکتر است، وضعیت نزولی بوده و قرمز باشد. معمولاً در کندل دوم ابعاد بدنه کاهش پیدا میکند که نشان دهنده کاهش روند بازار مالی میباشد. در این الگوها معمولاً طول سایهها نیز دستخوش تغییر میشود.
به عنوان مثال ممکن است که در کندل اول سایه وجود نداشته باشد، ولی در کندل دوم شدو وجود داشته باشد یا برعکس. این موضوع نشان میدهد که در ابتدا پیش بینی سرمایه گذاران درست بوده و سهام فروخته شده است. اما در کندل کوچکتر که سایه وجود دارد، تا حدودی قیمت خرید و فروش و انجام معاملات متفاوت بوده و با قیمتهای سقف و کف متفاوتی، خرید و فروش انجام شده است.
· الگوی چکش
یکی از انواع کندلهای بازار مالی فارکس، کندل چکشی میباشد. دلیل نامگذاری این کندل این است که بدنه شمع کوچک بوده و Shadow)) بلندتری دارد. هرچه که سایه بلندتر باشد، نشان دهنده تغییر وضعیت بازار است. به همین دلیل میتوان گفت این نوع کندل اهمیت بسیار زیادی در تحلیل تکنیکال دارد. در الگوی چکش وارونه سایه بالایی بسیار بلند است و در قسمت پایینی شمع هیچ سایهای وجود ندارد.
معمولاً متداولترین سبک الگوی کندل چکشی، زمانی مشاهده میشود که بدنه در بالا قرار گرفته باشد و شدو پایینی بلندتر باشد. هر چقدر که طول شدو پایینی بیشتر باشد، احتمال بیشتری برای شکل گیری این الگو وجود دارد. همچنین الگوی چکش وارونه که سایه بالایی بلندتر است، نشان دهنده وضعیت بازگشت روند بازارهای مالی است.
· الگوی پین بار
این الگو میتواند به شکل سایر الگوها نمود پیدا کند و ترکیبی از تمامی الگوهایی است که در بازار مالی فارکس وجود دارند. الگوی پین بار، بدنۀ کوچکی دارد و شدو آن بلند است. به عنوان مثال حتی الگوی چکشی را نیز میتوان نوعی الگوی پین بار محسوب کرد. زیرا بدنه کوچک و سایه بلندی دارد. تحلیل این الگو بسیار ساده است.
به عنوان مثال زمانی انجام معاملات به کمک پین بار که الگوی پین بار به شکل نزولی باشد، سایه آن بلند است و نشان میدهد که بازار در وضعیت نزولی قرار گرفته و قیمتها در آینده کمتر خواهد شد. همچنین زمانی که الگوی پین بار به شکل صعودی باشد، نشان میدهد که قیمتها در حال بیشتر شدن هستند.
انواع سایه کندل
شدو کندل انواع مختلفی دارد و در قسمتهای مختلفی از کندل میتواند قرار بگیرد. وقتی که سایه در قسمت بالایی کندل قرار بگیرد، نشان دهنده بیشترین میزان سهام و قیمت برای خرید و فروش میباشد. زمانی که در قسمت پایینی قرار بگیرد، نشان دهندۀ کمترین میزان سهام و قیمت برای خرید و فروش است که در ادامه به تفکیک همه این موارد را توضیح خواهیم داد.
· طول سایه بالای کندل بیشتر باشد
گاهی اوقات ممکن است طول شدو بالای کندل بیشتر باشد و طول سایه پایینی کندل کمتر بوده یا اصلاً سایه در قسمت پایینی کندل وجود نداشته باشد. این مورد ممکن است در تمامی کندلها شکل بگیرد. اگر سایه بالایی یک کندل خیلی بلند باشد، نشان میدهد که فروشندهها قصد دارند قیمت سهم را نسبت به قیمت اصلی که برای خرید و فروش هنگام بسته شدن تعیین شده است، پایینتر بیاورند. در واقع در این نوع کندل، فروشندگان قدرت بسیار زیادی برای فروش داشتهاند. در مقابل خریداران نیز بسیار قوی بوده و به همین دلیل نهایتاً معامله در قیمت نهایی بسته شده است.
· اگر سایه پایین کندل بلندتر باشد
گاهی مواقع ممکن است که شدو پایینی کندل، بلندتر باشد. یکی از علتهای بلندتر شدن (Shadow) پایین این است که گاوها مقاومت بیشتری در برابر خرسها دارند. یعنی با وجود اینکه فروشندهها ترجیح میدهند خرید و فروش را با قیمت پایینتر انجام دهند تا قیمت را کاهش دهند، اما خریداران سهام مقاومت کرده و همچنان با قیمت بالا معاملات را انجام میدهند که این باعث ایجاد یک سایه بلند در قسمت پایینی کندل میشود.
· بلند یا کوتاه بودن سایه کندل
صرف نظر از محل قرارگیری سایه در قسمت بالایی یا پایینی کندل، ممکن است طول خود شدو بلند یا کوتاه باشد. اگر طول سایه در قسمت بالایی یا پایینی کندل کوتاه باشد، نشان میدهد که فاصله بین قیمت آغاز و قیمت بسته شدن بسیار کم بوده و معاملات تقریباً در همان قیمت آغازین بسته شدهاند.
استفاده از سایه کندل برای معاملات
همانطور که در این مقاله از مجموعه جی تو او گفته شد، از سایههای کندل میتوان استفادههای بسیار زیادی داشت. سایهها به شکلهای انجام معاملات به کمک پین بار مختلفی دیده میشوند و با توجه به نوع الگو، اطلاعات حاصل از آنها متفاوت خواهد بود. مثلاً در الگوهایی که بدنه کوچک و سایهها بلندتر است، اطلاعات معتبرتر بوده و بیشتر میتوانند معامله گر را برای تعیین جهت بازار هدایت کنند.
به عنوان مثال سایهها میتوانند نشاندهنده اختلاف بین قیمت شروع و بسته شدن با قیمت خرید و فروش باشند و وضعیت نزولی یا صعودی بودن بازار را نشان دهند.
به همین دلیل است که تحلیل سایهها به خصوص در نوع خاصی از الگوهای شمعی، مثل پین بار یا الگوی چکشی و دوجی اهمیت بسیار زیادی دارد. همچنین سایههای الگوهای شمعی میتوانند سیگنالهای بازگشت را در نمودار نشان دهند. با استفاده از سایههایی که در قسمت بالایی و پایینی کندل قرار میگیرند میتوان حد سود و ضرر را نیز مشخص کرد.
سخن پایانی
در این مقاله درباره شدو کندل و انواع آن صحبت شد. همچنین نحوه به کارگیری سایهها و اهمیت تحلیل تکنیکال سایههای ایجاد شده روی نمودار بیان شد. اگر چه سایههایی که در الگوهای شمعی دیده میشود، اهمیت بسیار زیادی دارند.
اما اگر بخواهید به یک تحلیل دقیق و معتبر دست پیدا کنید تا بتوانید با استفاده از آن، حرکت بعدی خود را در بازار مالی فارکس آغاز کنید، باید از نرمافزارها و روشهای دیگر تحلیل تکنیکال نیز استفاده کنید. تعیین وضعیت صعودی و نزولی بودن بازار و همچنین جهت روند تنها مرحله برای موفقیت و کسب سود در بازار مالی فارکس نیست، همه این موارد در کنار یکدیگر میتوانند به شما کمک کنند.
آموزش کامل تکنیک های معاملاتی پرایس اکشن البروکس
در این مقاله قصد داریم شما را با تکنیک های معاملاتی پرایس اکشن البروکس آشنا سازیم. و مرحله به مرحله تمام تکنیک های معامله گری را پیاده سازی کنیم تا شما بتوانید درک درستی از پرایس اکشن داشته باشید.
این چارت یک ساعته بازار استرالیا است که مشاهده می کنید. یک حرکت بسیار قوی ایجاد شده که قطعا نمی تواند توسط معامله گران خورد و یا نوسان گیران باشد. این حرکت بر اساس ورود بانک و موسسات ایجاد شده است. در این قسمت یک محدوده تقاضا قوی داریم. در چنین موقعیت هایی اول باید محدوده تقاضا را ترسیم کنیم .
چگونگی رسم یک محدوده تقاضا:
در چارت بالا که مشاهده می کنید یک حرکت شارپ داریم که شروع این حرکت را به عنوان کندل بیس در نظر می گیریم .
برای ترسیم یک محدوده بیس از شدو کندل بیس که مشخص کردیم تا انتهای بدنه کندل بیس یک محدوده حفاظت شده رو رسم می کنیم که به آن محدوده تقاضا میگوییم.
ترسیم محدوده تقاضا به این معنا نیست که الان باید وارد بازار شویم بلکه یکی از قدم های ورود ورود به معامله است. دلیل انجام این کار، برسی سطح مورد نظر و ارزش ورود و سرمایه گذاری را دارد یا خیر.
در چارت بالا که همان ادامه چارت قبلی هست(چارت یک ساعته بازار استرالیا) محدوده تقاضا خوبی را ترسیم کردیم و باید ارزش سطح این محدوده را بدست بیاوریم.
مواردی که برای انتخاب یک سطح مناسب باید رعایت شود:
همان طور که ملاحظه می فرمایید در چارت بالا حرکت قوی و سریع بوده و بازار زمان زیادی را روی سطح صرف در جا نزد نکرده است.
و این نشانه دهنده ورود بانک ها و موسسات به بازار است و این حرکت قوی توسط بانک یا موسسات ایجاد شده است.
کندل های بزرگ نشان دهنده این هستند که سرمایه زیاد وارد بازار شده تا این قیمت با سرعت بالایی تغییر کند.
قدرت حرکت با شکست سطح قبلی تایید می شود.
همان طور که در چارت بالا ملاحظه نمودید سطح بکر هست و برای اولین بار قرار است لمس شود. این فاکتور ها به ما کمک می کند که سطوح مناسب را انتخاب کنیم. و هر سطحی را سطح مناسب در نظر نگیریم، چون بازار دائم در حال ایجاد سطوح مختلف می باشد.
چگونه ریسک به ریوارد را انتخاب میکنیم؟
در چارت بالا همان طور که می بینید با مشخص کردن ریسک به ریوارد، مشخص می شود که سطح شرایط مناسبی برای ورود دارد و یا ارزش معامله کردن را دارد . با توجه به اینکه سطوح خوبی داریم ولی برای ورود باید بقیه فاکتور ها را نیز باید چک کنیم.
محدوده طلایی فیبوناچی
فاکتور بعدی که باید چک کنیم عدد طلایی فیبوناچی هست. اگر از ابزار فیبوناچی استفاده کنیم می بینیم که قیمت به محدوده طلایی برخورد کرده است.
محدوده طلای= ۶۱.۸ % فیبوناچی
برای ترسیم فیبوناچی دو نقطه کف و سقف هست که قیمت در حال نوسان و اصلاح حرکت است.
ملاحظه می فرمایید که با استفاده از ابزار فیبوناچی مطمئا شدیم که سطح تقاضای ما در محدوده طلایی فیبوناچی قرار دارد. پس این فاکتور هم ورود ما را به معامله تایید می کند.
حال باید تایم بالاتر ( تایم روزانه) را برسی کنیم تا متوجه شویم در جهت بازار در حال معامله هستیم یا خلاف جهت روند اصلی بازار می خواهیم معامله کنیم.
همان طور که ملاحظه می کنید در تایم روزانه که تایم بالاتر ما هست بازار در روند نزولی قرار دارد و ما می خواهیم خلاف جهت بازار معامله کنیم. که کار صحیح نمی باشد و ریسک بسیار بالایی دارد.
ترید خلاف جهت روند بازار
در چنین مواقعی ما دو راهکار داریم :
- با اینکه محدوده قوی و قابل قبولی داریم معامله نکنیم و منتظر نشانه های بازگشت باشیم
- با دیدن الگوی کندلی خیلی قوی با علم به ترید در خلاف جهت بازار معامله کنیم. در چنین مواردی با پذیرش ریسک بالا تصمیم می گیریم خلاف جهت روند وارد معامله شویم.
حال ما خلاف جهت بازار وارد معامله شده ایم چون محدوده خیلی قوی داریم که از طول کندل ها و همچنین حرکت شارپ کندل ها مشخص هست که روند بسیار قوی شروع شده و همچنین ریسک یه ریوارد بسار خوبی هم داریم. علاوه بر این موارد، در نقطه طلایی فیبوناچی هم قرار گرفته است که این نقطه بسیار قوی است
ملاحظه می فرمایید که قیمت به سطح تقاضا ما برخورد کرده و قیمت از سطح دفع شده این حرکت نشان دهنده این است که فروشندگان حمایت قوی را پیدا کرده اند و نمی توانند سطح را بشکنند. شدو ها نشان می دهند که در هر دو حرکت ایجاد شده توانایی شکست سطح را ندارند.
تله فروش
در شکست اول به یک مورد دیگر که قدرت سطح را تایید می کند و نشان می دهد که فروشندگان در تله انجام معاملات به کمک پین بار خریداران ( تله فروش) گیر افتاده اند و این دستکاری بازار که اصتلاحا به آن شکست جعلی می گویند. این شکست جعلی همیشه توسط بانک ها و موسسات به وجود می آیند.دلیل ایجاد این شکست های جعلی زدن استاپ (حد ضرر) تریدرهای خورده پا را بزند و خلاف جهت حرکت مورد نظر حرکت کند.این اتفاق را در چارت بالا ملاحظه کردید.
یک کندل پین بارداریم که روی محدوده تقاضا بوجود آمده است و نشان می دهد که شروع انجام معاملات به کمک پین بار یک فشار خرید را در پیش داریم. این دقیقا کندل مورد نظرما هست که برای تایید ورود ما به مارکت است. اصطلاحا به آن کندل تایید می گوییم. این پین بار ورود ما را به مارکت تایید می کند.
ایجاد این کندل پین بار ما را تحریک و تشویق به اردر گذاشتن می کند. پس ما باید در کلوز کندل پین بار وارد معامله شویم و حد ضرر را زیر شدو دورترین کندل نزولی قرار می دهیم (بلند ترین شدو را در نظر می گیریم) و تارگتمان (حد سود) را در اولین سطح عرضه قرار می دهیم.
ریسک به ریوارد
و اما همانطور که می بینید از فرمول ساده محاسبه ریسک به ریوارد هم استفاده می کنیم.
ریسک یا استاپ، برابر است با فاصله ورود تا استاپ.
ریوارد یا حد سود، برابر است با فاصله ورود تا تارگت.
پس ما ۲۵ پیپ ریسک میکنیم و قرار هست اگر قیمت در جهت تحلیل ما حرکت کرد ۸۳ پیپ سود بگیریم. که ریسک به ریوارد ۱:۳ را برایم ما فراهم می کند.
پس از پیدا کردن استاپ، تارگت و ریسک به ریوارد باید حجم معامله را بر اساس درصدی از حساب مشخص کنیم.
اگر برای ۲۵ پیپ استاپلاس ۳۰۰ دلار در نظر بگیریم، به ازای هر پیپ طبق محاسبه (۳۳۳ دلار/۲۵ پیپ = ۱۳.۳۲ دلار به ازای هر پیپ) ریسک کرده ایم.
با فرض اینکه حساب شما ۰۰۰/۱۰ دلار باشد، در حقیقت شما ۳% سرمایه خود را در این معامله ریسک کرده اید. یعنی ۳۳۳دلار یا به عبارتی۳% پولمان را ریسک کرده ایم.
اگر قرار باشد به ازای هر پیپ ۱۳ دلار ضرر کنید و قیمت ۲۵ پیپ حد ضررتان را بزند ۳۰۰ دلر ضرر می کنید. که همان ۳% سرمایه تان است.
اگر ریسک شما بیشتر از ۲۵ پیپ باشد، به فرض مثال:۱۰۰ پیپ باشد باید حجم تان را مجدد تنظیم کنید. که ضررتان ۳۰۰ دلار بماند.
اگر می خواهید حد ضررتان را دورتر بگذارید، باید حجمتان را کم کنید ریسک سرمایه تان ثابت بماند.
همانطور که مشاهده می کنید روند در جهت تحلیل ما حرکت کرده و ۸۳ پیپ به ما سود رسانده است با ریسک به ریوارد ۱:۳ .
فرض کنید حساب شما ۱۰۰۰۰ دلار بود و شما در هر ترید فقط ۳% ریسک کنید و شما در طول یه هفته ۱۰ ترید با ریسک به ریوارد ۱:۳ انجام داده اید.
اگر قیمت در جهت تحلیل شما حرکت کند۹% سود می کنید که معادل( ۳*۳۳۳=۹۹۹ دلار ).
و زمانی که بازار استاپ شما را بزند شما ۳۳۳ دلار ضرر داشته اید.
شما از این ۱۰ تریدی که انجام داده اید ۷ معامله ضرر ده و ۳ معامله سود ساز داشته اید.
۷ ترید ضرر ده*۳۳۳= ۲/۳۳۱ دلار ضرر
۳ ترید سود ده* ۹۹۹= ۲/۹۹۷ دلار سود
همانطور که ملاحظه فرمودید در این حالت که بدترین سناریو بود را در نظر گرفتیم که شما۷۰% پوزیشن های شما ضرر ده بوده و فقط ۳۰%سود ساز داشته اید. شما ۲/۹۹۷ دلار سود کرده اید و ۲/۳۳۱ دلار ضرر که برایند شما می شود ۶۶۶ دلار سود.این عمل قدرت و اهمیت بسیار بالای ریسک به ریوارد را نشان می دهد.
آموزش مرحله به مرحله باز کردن و مدیریت یک معامله فارکس
یک سیستم معاملاتی چیزی بیش از رعایت یک قانون کلی یا مجموعهای از قوانین است که به سادگی برای شما زمان ورود و خروج را مشخص کند. ورود و خروج از موقعیتهای معاملاتی در فارکس عناصر بسیار مهمی در معاملات است، این موضوع میتواند تفاوت بین یک معامله فارکس موفق یا ناموفق را ایجاد کند. در این مقاله رویکرد کلی ایجاد یک سیستم معاملاتی را توضیح خواهیم داد. لازم به ذکر است که برای توضیح مفاهیم این مقاله از جفت ارز GBPUSD به عنوان نمونه استفاده کردیم.
چطور سیگنال ورود پیدا کنیم؟
اولین قدم برای پیدا کردن یک سیگنال مناسب، بررسی نمودار ارز مدنظر است. برای انتخاب بهترین جفتها، ابتدا باید نمودارها را بررسی انجام معاملات به کمک پین بار انجام معاملات به کمک پین بار کنید. دقت کنید که برای بررسی نمودارها باید تمامی نمودارها را در یک زمان مشخص در روز بررسی کنید. بهترین زمان برای تجزیه و تحلیل نمودارهای روزانه، بین بسته شدن بازار نیویورک و باز شدن بازار اروپاست. در این بازهزمانی عملکرد بازار نسبت به روز گذشته کاهش مییابد و روز جدید در آسیا آغاز میشود، که بازار آسیا معمولا تاثیری کمتر از باز شدن بازار نیویورک یا اروپا دارد.
همانطور که در بازارها ارزهای متفاوت را دنبال میکنید، باید انجام معاملات به کمک پین بار عمدتا به دنبال این موارد باشید: روندها، سطوح و عملکرد قیمت. در مرحله اول مشخص کنید که بازار صعودی است یا خیر. البته این موضوع علم دقیقی ندارد و بر اساس تجربه امکانپذیر میشود؛ ولی میتوان با استفاده از الگوهای سقفهای بالاتر (Higher Highs)، کفهای بالاتر (Higher Lows)، سقفهای پایینتر (Lower Highs) و کفهای پایینتر (Lower Lows) و استفاده از میانگین متحرک نمایی روزانه ۸ و ۲۱ این موضوع را بررسی کرد.
سپس باید سطوح اصلی را در نمودار علامتگذاری کنید، این مرحله اهمیت بالایی دارد زیرا سطوح افقی ساده و عملکرد قیمت (price action) ترکیب بسیار مهمی در تعیین سطوح اصلی است. در این مرحله با کشیدن خطوط زیاد خود را گیج نکنید، کشیدن سطوح حمایت و مقاومت اصلی کافی است. بیایید نمودار GBPUSD را بررسی کنیم.
نمودار GBPUSD
به تنظیمات پین بار (pin bar) در نمودار بالا دقت کنید. ابتدا روند بازار را مشخص کرده و به دنبال سیگنالهای قیمتی آشکاری باشید که در فضای بازار تشکیل شده است. سعی کنید تا جای ممکن با نقاط حمایت و مقاومت، همراه با روند معامله کنید. اما گاهی بازار روند خاصی ندارد، وقتی همچین شرایطی پیش آمد برای معامله در بازار دامنه محدود (range-bound) و استراتژی روند متقابل (counter-trend)، باید به عملکرد قیمت نزدیک سطوح حمایت و مقاومت اصلی توجه کرد.
با توجه به تنظیم نوار پین GBPUSD در بالا، متوجه میشوید که بازار به تازگی روند نزولی را شروع کرده است که این موضوع با عبور میانگین متحرک نمایی (EMA) ۸ و ۲۱ روزه از پایین و سقوط اخیر قیمت از محدوده روند مشخص میشود. پین باری که شکل گرفت مطابق با حرکت نزولی اخیر بود، به صورت کاملا مشخص حمایت قبلی (مقاومت جدید نزدیک به 1.5900) را رد کرده است. بنابراین از آنجایی که اندیکاتور پین بار تمامی پارامترهای معاملاتی را رعایت کرده است، در نتیجه این سیگنال برای معامله مناسب است.
چگونه حد ضرر (stop loss) قرار دهیم؟
برای تعیین دقیق محل مناسب قرار دادن استاپ نیز اصول خاصی وجود ندارد، اما برخی قوانین وجود دارد که عمل به آنها در این مسیر به شما کمک میکند.
در مرحله اول، باید استاپ خود را در منطقیترین سطح ممکن قرار دهید. بنابراین، در تنظیم پین بار، استاپ را درست بالای قسمت فوقانی دم پین بار قرار دهید، زیرا در این نقطه سیگنال نامعتبر به نظر میرسد. توجه کنید که همیشه باید همزمان با وارد کردن سفارش ورود، حد ضرر (stop loss) را نیز مشخص کنید، هرگز بدون قرار دادن استاپ لاس (Stop loss) یا حد ضرر معامله نکنید.
در نمودار زیر، یک حد ضرر در فاصله ۱۰۰ پیپ قرار دادهشده است. میبینید که استاپ در محدوده ۱.۵۸۸۷ و ورود در ۱.۵۷۸۷ قرار دادیم. در این مرحله لازم است درباره هدف خود تصمیم بگیرید، که در ادامه مقاله بیشتر به این موضوع میپردازیم.
آموزش مرحله به مرحله باز کردن و مدیریت یک معامله فارکس
هدف خود را چگونه پیدا کنیم؟
به صورت کلی وقتی هدف خود را دریافت میکنید باید به دنبال نسبت ریسک به ریوارد (risk reward) حداقل ۱ یا ۲ یا بیشتر باشید. در معاملات پین بار GBPUSD، ریسک در محدوده فاصله ۱۰۰ پیپ قرار گرفته بود، بنابراین باید به دنبال پاداشی با فاصله ۲۰۰ پیپ یا بیشتر باشید. البته لازم به ذکر است که از واحد اندازهگیری «پیپ» تنها برای اندازهگیری فاصله استفاده کردیم و نه ریسک.
باید بررسی کنید و از عدم وجود سطوح حمایت یا مقاومت اصلی در مسیر تارگت خود اطمینان حاصل کنید. اگر سطح اصلی (حمایت یا مقاوم) در مسیر تارگت شما وجود نداشت هدف خود را قرار دهید. لازم به ذکر است که اگر قبل از فاصله دوبرابر حد ضرر شما، سطح اصلی وجود داشته باشد، با صلاحدید خود درباره انجام این معامله تصمیم بگیرید.
نمودار GBPUSD
خروج از معاملات اختیاریترین بخش یک معامله است و نیاز به تکرار و تمرین دارد. بزرگترین مشکل اکثر معاملهگران این است که به امید سود انجام معاملات به کمک پین بار بیشتر در معامله خود باقی میمانند و به موقع خارج نمیشوند. سعی کنید معاملهگر حریصی نباشید. اگر قبلا تصمیم گرفتید که بر اساس تحلیل خود از شرایط فعلی بازار، به امید سود بیشتر معامله خود را ادامه دهید، مشکلی در معامله شما وجود ندارد. فقط به یادداشته باشید که پسازاینکه قیمت به هدف شما نزدیک شد، سپس استاپ خود را جابجا کنید. هیچوقت فکر نکنید که بازار همیشه به نفع شما حرکت خواهد کرد.
چگونه معامله فارکس خود را مدیریت کنیم؟
کار اصلی بعد از ورود به معامله شروع میشود. بیشتر معاملهگران، وقتی کار به مدیریت معاملات فارکس میرسد، همه چیز خراب میشود. بعدازاینکه وارد معامله شدید خود را درگیر آن نکنید، تنها کافیست روزی یکبار معامله خود را بررسی کنید.
سعی کنید روزی یک بار مقدار ریسک خود را بررسی کنید و سپس نسبت به معامله تصمیم بگیرید. خارج شدن از موقعیت سودآور هیچ اشکالی ندارد. مطمئن شوید که عملکرد شما از روی حرص و طمع نیست و نسبت ریسک به ریوارد خود را بیشتر از ۲.۵ قرار ندهید.
کنترل احساسات در زمان معامله فارکس
شاید بهترین راه برای کسب اطمینان از اینکه معاملات ما از روی احساس نیست، استفاده از پول کم در هر معامله فارکس است. وقتی پول زیادی را برای یک معامله استفاده میکنید، میزان استرس ناشی از از دست دادن آن پول نیز بیشتر خواهد بود. تنها دلیلی که معاملهگران تنش زیادی را تجربه میکنند، معامله بیش از حد و استفاده از پول زیاد است. اگر معاملات خود را با مبلغی انجام دهید که توانایی از دست دادن آن را دارید، میزان این تنش کمتر خواهد شد.
هر استراتژی معاملاتی که استفاد کنید، در نهایت احتمال از دست دادن تمام پول وجود دارد. هر معاملهای که در بازارهای مالی انجام میدهید، باید مدیریت شود.
جمع بندی
پس از خروج از معامله ( پس از دریافت سود یا زیان)، باید جزئیات معامله را برای خود یادداشت کنید. بهصورتکلی روش معامله در بازارها پیچیدگی خاصی ندارد. شما میتوانید با افزایش مطالعه و تجربه خود، معاملات موفقتری داشته باشید. تمام مواردی که در این مقاله گفته شد نیاز به تمرین زیادی دارد. مهارت معاملاتی خود را توسعه دهید، اطلاعات خود را افزایش دهید و با میزان پولی معامله کنید که توانایی از دست دادن آن را دارید.
آموزش پرایس اکشن از صفر تا صد فقط با 1 درس (و نکات کاربردی)
پرایس اکشن استراتژی است که به پیش بینی تغییرات بازار بر اساس الگوها یا سیگنال ها کمک می کند. در این مقاله با برخی از استراتژیهای مختلف پرایس اکشن آشنا می شوید.
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن تحلیل تکنیکال قیمت سهام برای پیش بینی تغییرات قیمت در آینده است. پرایس اکشن شامل بررسی الگوها و شناسایی شاخصهای کلیدی است که ممکن است بر سرمایهگذاری شما تأثیر بگذارد. روشهای پرایس اکشن مختلفی وجود دارد که بسیاری از معاملهگران برای پیشبینی حرکات بازار و کسب سود کوتاه مدت از آنها استفاده میکنند.
پرایس اکشن “خالص” یا “عریان” به چه معناست؟
پرایس اکشن خالص به این معنی است که شما معاملات خود را صرفا بر اساس قیمت هایی انجام می دهید که مشاهده می کنید. به جای تکیه بر فرمول های پیچیده و تجزیه و تحلیل های زمان بر، معاملات خود را با استفاده از درک خود از بازار انجام می دهید.
توی این پک فوق العاده، تحلیل تکنیکال در بورس رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! بورس رو سریع یاد بگیر وحسابی پول دربیار!
سیگنال های پرایس اکشن چیست؟
سیگنالهای پرایس اکشن – که گاهی اوقات الگوهای پرایس اکشن یا محرکهای پرایس اکشن نیز نامیده میشوند – الگوهایی مربوط به بازار هستند که به راحتی قابل تشخیص هستند و میتوانند برای پیشبینی رفتار بازار در آینده مورد استفاده قرار گیرند. معامله گران با تجربه گاهی اوقات می توانند این سیگنال ها را در یک نگاه تشخیص دهند.
پرایس اکشن/ اندیکاتورها/تحلیل تکنیکال: تفاوت آنها چیست؟
اندیکاتورهای پرایس اکشن تغییرات در نمودار معاملاتی هستند که نشان دهنده ظهور یک روند می باشند. معامله گران با تجربه می توانند این اندیکاتورها را به سرعت تشخیص دهند و از آنها برای شرط بندی های آگاهانه در بازار استفاده کنند.
تحلیل تکنیکال از طیف وسیعی از محاسبات مختلف برای پیش بینی تغییرات قیمت در آینده استفاده می کند. در مقابل، پرایس اکشن فقط بر حرکت قیمت سهام در بازه زمانی فعلی متکی است.
به نوعی، تحلیل تکنیکال در تلاش است تا در دنیای به ظاهر آشفته تجارت نظم ایجاد کند، در حالی که پرایس اکشن به معامله گر اجازه می دهد تا با شناسایی شاخصهای پرایس اکشن و عمل بر اساس آنها، یک رویکرد معاملاتی سنتی تر را در پیش بگیرد.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
چرا پرایس اکشن در بین معامله گران فارکس محبوب است؟
بازار فارکس به چند دلیل در بین معامله گران پرایس اکشن محبوبیت خاصی دارد.
- بازار فارکس همیشه در حال حرکت است، اما به ندرت بالا و پایین های بزرگ را تجربه می کند. این امر آن را برای معاملهگران جدیدی که میخواهند معاملات کوچک تری را قبل از افزایش تخصص خود تجربه کنند، ایدهآل می کند.
- پیشرفت بازار تشخیص الگوها و روندهای تکرار شونده را آسان تر می کند.
نحوه تجارت با استفاده ازپرایس اکشن: نکاتی برای شروع
برای شروع معاملات پرایس اکشن، کافیست این مراحل را دنبال کنید:
- یک حساب کاربری ایجاد کنید
- بازاری را که می خواهید در آن معامله کنید مشخص کنید
- یک برنامه تجاری شخصی بسازید
- در مورد بلند مدت یا کوتاه مدت بودن فعالیت خود تصمیم بگیرید
- موقعیت خود را تحت نظارت قرار دهید
هفت استراتژی برتر پرایس اکشن
1- ترند تریدینگ (Price action trend trading)
2- پین بار (Pin bar)
3- اینسایت بار (Inside bar)
4- Trend following retracement entry
5- Trend following breakout entry
6- Head and shoulders reversal trade
7- The sequence of highs and lows
1- ترند تریدینگ
ترند تردینگ به بررسی روندها اشاره دارد. معامله گران می توانند از تعدادی از تکنیک های معاملاتی برای شناسایی و دنبال کردن روند قیمتها استفاده کنند.
این یک ابزار معاملاتی عالی برای معامله گران جدید است، زیرا به آنها اجازه می دهد تا با تعقیب روندهای قیمت که قابل مشاهده هستند، به طور موثر از همتایان با تجربه تر خود یاد بگیرند. در تصویر زیر، یک موقعیت «خرید» برای بهره مندی از آپترندها و یک موقعیت «فروش» برای بهره مندی از دوان ترندها را مشاهده می کنید.
2- پین بار
پین بار گاهی اوقات استراتژی کندل استیک نیز نامیده می شود. الگوی پین بار مانند یک شمع است و قیمت به سطح معینی ضربه می زند و برمی گردد شمعی که بدنه ای کوتاه و سایه ای بلند دارد.
فرض بر این است که قیمت به حرکت در جهت مخالف ادامه خواهد داد و معامله گران از این اطلاعات برای تصمیم گیری در مورد یک موقعیت خرید یا فروش در بازار استفاده خواهند کرد. به عنوان مثال، اگر الگوی پین بار دارای سایه بلند باشد به معامله گر نشان می دهد که قیمتهای پایین تر ریجکت شده اند و قیمت در آستانه افزایش می باشد.
3- اینساید بار
الگوی اینساید بار یک استراتژی دو شمعی است که در آن شمع داخلی کوچکتر از شمع بیرونی است و در درون شمع بیرونی (یا نوار مادر) قرار می گیرد.
معامله گران ماهر می توانند این روند را در یک نگاه تشخیص دهند و از دانش کلان خود برای پیش بینی اینکه آیا شمع داخلی نشان دهنده یکپارچگی یا تغییر در روند غالب است استفاده کنند. اندازه و موقعیت شمع داخلی تعیین می کند که احتمال افزایش قیمت بیشتر است یا کاهش قیمت.
4- دنبال کردن شروع روند جدید
این یک استراتژی نسبتا ساده است که به موجب آن معامله گر به سادگی روند موجود را دنبال میکند.
اگر قیمت در حال نزول باشد و به طور مداوم اوج های پایین تر را تجربه کند، معامله گر ممکن است به دنبال موقعیت فروش باشد. اگر قیمتها به صورت تدریجی افزایش یابند ممکن است معامله گر بخواهد خرید کند.
5- دنبال کردن جهش ها و نقاط شکست
این روند حرکات عمده بازار را با این فرض که پس از یک جهش قیمت، یک بازگشت رخ خواهد داد دنبال می کند.
معامله گران می توانند از این استراتژی به عنوان سیگنالی برای عمل استفاده کنند، در صورتی که سهام روند صعودی داشته باشد یا بالاتر از خط مقاومت شکسته شود یک موقعیت بلند مدت و در صورتی که به زیر خط حمایت حرکت کند، یک موقعیت کوتاه مدت را اتخاذ کنند.
6- الگوهای سر و شانه
در الگوی سر (Head) و شانه (Shoulder) قیمتها افزایش می یابند، کاهش می یابند، بیشتر می شوند، دوباره کاهش می یابند و قبل از یک افت متوسط، به بالاترین حد خود می رسند.
این استراتژی یکی از محبوب ترین استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن است، زیرا در آن انتخاب نقطه ورود (معمولاً درست بعد از روند نزولی اول) و تعیین حد ضرر (پس از روند نزولی دوم) برای سود بردن از یک اوج موقتی (صعود) نسبتا آسان است.
7- تعدد بالا و پایین شدن
در اصل، معاملات پرایس اکشن یک بازی بالا و پایین هستند.
به عنوان مثال، اگر قیمتی در سطوح بالاتر و پایین تر معامله می شود، این نشان می دهد که در یک روند صعودی است. اگر در سطوح پایین تر معامله می شود، روند نزولی دارد. معامله گران می توانند از دانش خود در مورد توالی اوج و رکود برای انتخاب نقطه ورود در انتهای روند صعودی و با تعیین یک توقف درست قبل از پایین ترین سطح نزول استفاده کنند.
ویدیوی آموزش پرایس اکشن
خلاصه
پرایس اکشن یک استراتژی معاملاتی است که از حرکات قیمت یک بازار زیربنایی برای پیشبینی حرکات آتی آن استفاده میکند.
دیدگاه شما