به عنوان نمونه ای دیگر در شکل زیر می بینیم که قیمت در یک کانال صعودی در حرکت بوده، بعد از شکسته شدن کانال، قیمت به اندازه عرض کانال حرکت خواهد کرد.
روشهای تعیین حد سود و زیان
روشهای مختلفی برای تعیین حد سود و زیان در بازار سهام وجود دارند و همانگونه که در مقاله قبلی توضیح داده شد؛ اکثر معاملهگران به منظور پیشبینی نقاط خروج احتمالی از بازار، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. در این مطلب به بیان مهمترین روشهای تعیین حد سود و ضرر بر مبنای قیمت، با ذکر مثالهایی از بازار سهام خواهیم پرداخت.
فواصل قیمتی مشخص نسبت به ناحیه ورود
برخی سرمایهگذاران رویکرد تحلیلی خاصی نداشته و بیشتر روی اعداد ثابت تمرکز دارند. معیار اصلی در این روش، میزان فاصله نقاط خروج نسبت به ناحیه ورود است که معمولاً این فواصل بر اساس واحد درصد بیان میشوند. این مقادیر بر مبنای شرایط کلی بازار (نظیر محدودیت نوسان مجاز روزانه)، نوسانات ذاتی سهم و سایر موارد تعیین خواهند شد. در نمودار زیر که مربوط به سهام شرکت ایران خودرو است؛ معاملهگر پس از شکست سطح مقاومتی تصمیم به ورود میگیرد و بر اساس یک استراتژی شخصی، مقدار ثابت %۱۰ حد ضرر نسبت به نقطه ورود در نظر گرفته است. با توجه به اینکه نسبت پاداش به ریسک معاملاتش روی عدد ۲ تنظیم شده است؛ حد سود از ناحیه ورود به بازار، %۲۰ فاصله خواهد داشت.
اعداد رند
استفاده از اعداد رند در تحلیل تکنیکال کلاسیک و به طور کلی تعیین نقاط بازگشت شکل الگو و نحوه رسم کانال قیمت بازار سهام، بسیار مرسوم است. معاملهگران کهنهکار بازار مالی نیز به این سطوح توجه ویژهای داشته و هنوز هم نسبت به کارایی آنها دیدگاه مثبتی دارند. عموماً رسیدن قیمت به محدوده اعداد رند در نمودار، موجب ایجاد تحرکات خاصی در عرضه و تقاضای بازار میشود. برخی معاملهگران با قرار دادن نقاط خروج خود در این سطوح سعی دارند؛ حد سود و زیان مطمئنی داشته باشند. به منظور درک بهتر مطلب، موقعیت معاملاتی فرضی زیر را در سهم وبصادر در نظر بگیرید. پس از شکست نقطه تلاقی خط روند و سطح مقاومتی، فرد اقدام به ورود نموده است که با نسبت بازده به ریسک برابر ۱، مقادیر ۸۰۰ و ۵۰۰ ریال را به ترتیب به عنوان حد سود و زیان احتمالی این معامله در نظر گرفته است.
اندیکاتورها
بدون شک یکی از پرطرفدارترین ابزار نموداری در میان معاملهگران بازار مالی اندیکاتورها هستند که خود به چندین نوع تقسیم میشوند. این ابزارها به حدی مورد علاقه سرمایهگذاران است که به عناوین مختلفی نظیر تحلیل بازار، نقطه ورود و نواحی خروج از آنها استفاده میکنند. مهم ترین دلیل محبوبیت اندیکاتورها در میان معاملهگران مبتدی، سهولت کاربری آنها است. اندیکاتورها بر اساس ماهیت و دسته بندی موجود در پلتفرمهای تحلیلی، به چهار نوع کلی روند یاب، مبتنی بر حجم، اسیلاتورها و اندیکاتورهای تدوین شده توسط آقای بیل ویلیامز تقسیم بندی میشوند.
میانگین متحرک یکی از کاربردی ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که یکی از موارد استفاده آن تعیین نقاط خروج میباشد. میانگینها معمولاً به صورت منفرد یا چندگانه استفاده میشوند. در تصویر زیر یک موقعیت معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط ورود و خروج کاملاً بر اساس تقاطع دو میانگین متحرک شکل گرفته اند.
اگر قیمت بالاتر از میانگینها قرار داشته و یک تقاطع مثبت نیز اتفاق بیفتد(یعنی خط قرمز رنگ که متعلق به میانگین ۴۰ روزه است، میانگین متحرک۶۰ روزه را به سمت بالا بشکند) اقدام به خرید نموده و زمانی که میان قیمت و میانگین متحرک ۴۰ روزه، یک شکست قیمتی نزولی رخ دهد؛ باید از معامله خارج شویم. در واقع یک نقطه خروج غیرثابت انتخاب شده است که به صورت همزمان حد سود و زیان را پوشش میدهد.
فیبوناچی
افرادی که سواد ریاضی داشته باشند؛ مطمئناً سری اعداد فیبوناچی را میشناسند و داستان معروف آن را نیز شنیدهاند. مجموعه ابزار فیبوناچی در پلتفرمهای معاملاتی بازار مالی، یکی از قدرتمندترین ابزارهای تحلیلی به شمار میآیند که حتی میتوان صرفاً بر مبنای آنها یک استراتژی معاملاتی کامل تدوین نمود! فیبوناچی بازگشتی یکی از محبوب ترین ابزار تحلیل نموداری فیبوناچی است که معاملهگران بسیاری از سطوح آن به عنوان نقاط کلیدی ورود و خروج از معامله استفاده میکنند. با مشاهده نمودار قیمت شرکت مخابرات ایران متوجه میشویم که معاملهگر «الف» بر اساس تلاقی خط روند صعودی، سطح حمایتی کلاسیک و ناحیه %۳۸ فیبوناچی بازگشتی در یک نقطه، اقدام به خرید نموده است. حد سود این معامله در سطح صفر درصد فیبوناچی یا همان قله قبلی و حد ضرر آن نیز در ناحیه %۶۱.۸ که درصد طلایی فیبوناچی میباشد؛ قرار داده شده است.
سطوح حمایت و مقاومت
تعداد کثیری از معاملهگران قدیمی بازار، به این سطوح ساده اما مهم در نمودار قیمت، توجه خاصی داشته و بخش مهمی از استراتژی معاملاتی آنها را شامل میشود. تئوری اصلی در استفاده از حمایت و مقاومت کلاسیک این است که بر اساس روانشناسی جمعی اگر قیمت از یک ناحیه بازگشت داشته باشد؛ ممکن است دفعات بعدی نیز با رسیدن به این نقطه، سرمایهگذاران واکنش مشابهی داشته باشند. به همین دلیل استفاده از این سطوح به عنوان نقاط خروج از بازار، کار بسیار عاقلانهای به نظر میرسد. زیرا، در صورت شکست این نواحی، هشدار جدی مبنی بر تغییر روند صادر شده و منطقی است که از معامله خارج شویم. در مثال زیر بر اساس نماد تاپیکو، نمونهای از موقعیتهای معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط حد سود و زیان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت مشخص شدهاند.
خطوط روند
همانند سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک، خط روند نیز یکی از مفاهیم ابتدایی و مهمی است که به تحلیلگران فنی آموزش داده میشود. این خطوط که طبق قواعد مشخصی، از اتصال نقاط بازگشت قیمت در نمودار تشکیل میشوند، یکی از قدرتمند ترین ابزارهای تحلیلی در بازار مالی به شمار میروند. خط روند به صورت انفرادی یا در نقاط تلاقی با سایر ابزار تحلیل، قابلیت استفاده دارد. این خطوط به دلیل اینکه یکی از مبانی اصلی تحلیل تکنیکال تلقی میشوند؛ ابزار دیگری نیز بر اساس آنها تدوین یافتهاند. به عنوان نمونه کانالهای قیمتی از نمونه ابزار مرسوم در تحلیل نموداری میباشند که بر مبنای خطوط روند ترسیم میشوند.
در موقعیت معاملاتی فرضی ذیل مشاهده میکنید که پس از ترسیم یک کانال قیمتی صعودی در نمودار روزانه سهم ملی صنایع مس ایران، معاملهگر «ب» پس از شکست ناحیه مقاومتی کوتاه مدت، اقدام به خرید سهم مینمایند. در چنین موقعیتهایی معاملهگران بلندمدتی میتوانند، از خطوط کف و سقف کانال به ترتیب به عنوان حد زیان و سود بهره ببرند و در صورتی که سرمایهگذار افق کوتاه مدتی را مد نظر داشته باشد؛ با رسیدن به خط روند کوتاه مدت(خط قرمز رنگ) جهت جلوگیری از تقبل ریسک تغییر روند، میتوان از معامله خارج شد.
الگوهای قیمتی
امروزه تشخیص روند آتی بازار سهام بر اساس الگوهای قیمتی، بسیار رایج است. این الگوها بر اساس حرکات قیمتی پرتکرار و مشابه که پس از وقوع آنها بازار روند مشخصی پیدا کرده است؛ از اطلاعات قیمتی بلند مدت بازارهای مالی، استخراج شدهاند. الگوهای نموداری انواع و اقسام مختلفی دارند که مهم ترین آنها عبارتند از: سر و شانه، پرچم، مستطیل، سقف و کفهای چند قلو، کنج.
این الگوها بر اساس شرایط وقوع میتوانند خاصیت نزولی یا صعودی داشته و یکی از نقاط قوت الگوهای قیمتی این است که یک الگو به تنهایی میتواند نواحی حد سود و زیان معاملات را به طور دقیق مشخص کند. به طور مثال به الگوی پرچم و نقاط خروج از معامله در نمودار سهام بانک ملت توجه فرمایید.
خط کانال چیست؟ روش معامله و مدیریت سرمایه با آن
معمولا افرادی که در بازار فارکس به تازگی با تحلیل تکنیکال آشنا می شوند، به راحتی خط روند و خط کانال را با هم اشتباه می گیرند که این مشکل مسبب مشکلات زیادی در تحلیل و معامله گری آنان می گردد. اگر شما هم هنوز کاملا مطمئن نیستید که خط کانال چیست و چه تفاوت هایی با خط روند و خطوط حمایت و مقاومت دارد، پس در ادامه آموزش های فارکس تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
در شکل الگو و نحوه رسم کانال قیمت استراتژی پرایس اکشن به عنوان بهترین سیستم معاملاتی فارکس شما عبارت خط روند و خط کانال را زیاد می شنوید، که باید به خوبی با هر دو برای ایحاد یک معامله پر سود و استراتژی قدرتمند با هر دو آشنا باشید، خط کانال یا به اصطلاح خط برگشت، حالت مفید دیگری از تکنیک خط روند است. بعضی اوقات روند قیمت بین دو خط موازی (خط روند اصلی و خط کانال) شکل می گیرد. همواره وقتی چنین کانالی به وجود بیاید و تحلیل گر از وجود آن آگاه شود می تواند نتایج مفید دیگری از این مطلب به دست آورد.
نحوه رسم کردن خط کانال در چارت
رسم کردن channel line نسبتا ساده است در روند صعودی ابتدا خط روند اصلی را در امتداد نقاط پایینی روند رسم کنید. سپس یک خط نقطه چین از نقطه اول بالایی در مسیر روند، موازی با خط روند رسم کنید. این دو خط در حرکت صعودی خود به سمت راست تشکیل یک کانال را می دهند. اگر موج صعودی بعدی به خط کانال رسید و برگشت، یعنی اینکه احتمال وجود کانال بیشتر است.
همین موضوع در مورد روند نزولی، البته در جهت مخالف صادق است. ارزش چنین موقعیت هایی از همان نگاه اول پیداست. channel line اصلی می تواند برای ورود به بازار و خرید به کار رود و خط کانال می تواند به عنوان منطقه فروش لحاظ شود. معامله گران پر ریسک از این خط به عنوان زمان ورود به بازار در جهت مخالف روند نیز استفاده می کنند، ولی معامله کردن در جهت مخالف روند می تواند بسیار خطرناک و پردردسر باشد.
بررسی اعتبار خط کانال
در مورد روندهای اصلی هرچه کانال به مدت طولانی تری حفظ شود، و تعداد دفعاتی که قیمت به دو طرف این کانال برخورد می کند و باز می گردد بیشتر باشد، قطعا اهمیت و اعتبار بیشتری پیدا می کند.
شکسته شدن خط روند اصلی بیانگر وقوع تغییر مهمی در روند است اما شکسته شدن خط کانال صعودی دقیقا معنی عکس می دهد و بیانگر شتاب بیشتر در روند موجود است. بعضی از معامله گران به مخض اطمینان یافتن از خط بالایی در روند صعودی اقدام به خرید بیشتر می کنند.
کاربرد دیگر کانال روند این است که عدم تشکیل کانال به وسیله نقطه ها،اخطاری در مورد ضعیف بودن روند است. ناتوانی قیمت در رسیدن به خط کانال بالایی، اخطار زودهنگامی درباره بازگشت روند است و احتمال شکسته شدن خط دیگر، یعنی خط روند اصلی را افزایش می دهد. به عنوان یک قانون کلی ناتوانی حرکت قیمت (در یک کانال محکم) در رسیدن به هر یک از خطوط کانال معمولا بیانگر این است که روند در حال تغییر است و احتمال شکسته شدن کانال دیگر را افزایش می دهد.
اگر قیمت به مقدار قابل توجهی از کانال فراتر رود می توان دریافت که با روند محکمی مواجه هستیم. بعضی از تحلیل گران تکنیکال در این هنگام، خط روند با شیب تندتری را از آخرین حفره (موج) نزولی قبلی موازی با خط کانال جدید رسم می کنند.
اغلب خط حمایت جدید پرشیب تر بهتر از خط روند کم شیب قبلی عمل می کند. به همین نحو در یک روند صعودی چنانچه قیمت نتواند به خط بالایی کانال برسد بدین معنی است که باید یک خط حمایت جدید از پایین حفره نزولی و موازی با خط مقاومت بالایی که از بالای دو موج قبلی می گذرد رسم کنیم.
خطوط کانال ابزارهای اندازه گیری هستند. هنگامی که قیمت از خطوط کانال عبور می کند معمولا به اندازه عرض کانال حرکت می کند. بنابراین تحلیل گر با اندازه گیری عرض کانال به سادگی می تواند قیمت های هدف را در صورت شکسته شدن هر دو خط، به دست آورد.
استراتژی معاملاتی خط-کانال
توجه داشته باشید برای معاملات در خط روند به صورت پله ای و قدم به قدم وارد شوید ممکن است روندی که در ابتدا تشخیص داده اید در پابان مسیر خودش باشد و با شکست خط روند پایینی خروج از خط کانال کل معامله از مسیر خارج شود و استراتژی های شما با شکست مواحه شود.
برای مثال در عکس زیر مشاهده میکنید که روند پایینی در برخورد سوم بر خلاف انتطار ما مبنی بر بالا رفتن روند نتوانسته به channel line بالایی بخورد و پس با دقت به این احتمال در ورود به هر پوزیشن معاملاتی سرمایه خود را یک تکه وارد نکنید و هر مرحله را با بخشی از سرمایه خود جلو ببرید!
شکستن خط کانالها در مدیریت سرمایه
حواستان حتما جمع باشد ملزوما شکسته شدن خط-کانال و صعود قیمت حتما نشانگر یک حرکت قیمتی و شکل گیری کانال جدیدی مبتنی با شیب تندتر نخواهد بود برای مثال تصویر زیر را مشاهده بفرمایید! همانطور که میبینید اتفاقی که در اینجا رخ داده است این است که ما توقع داشته ایم با شکست خط کانال فوقانی شاهد افزایش قیمت به یک پله جدید باشیم اما میبینیم که این اتفاق نیفتاده است.
در تصویر بالا پس از شکست خط کانال بالا بک پول بک به همان روند را شاهد هستیم اما اگر مدیریت سرمایه درستی نداشته باشیم و این سرمایه بالایی وارد کنیم پس از رنچ شدن بازار میبینیم که چقدر ممکن است لطمه بخوریم و ضرر کنیم پس حتما حواستان باشد که ریسک فری کنید و در زمان خروج قیمت از کانال ها به هیج عنوان بیش از مقادیر معقول ریسک نکنید!
امنیت قیمت برای معاملات در داخل و میان دو خط کانال ها به شدت بالاست و احتمال ضرر از همیشه کمتر است بنابر این ، در یک روند صعودی، همانطور که بازار به سمت سطح مقاومت حرکت می کند، و حتی اندکی هم ممکن است به آن نفوذ کند، معامله گران بی تجربه به دام می افتند، که امیدوار بودند قیمت به سطوح نفوذ کند و ان را بشکند.
توجه کنید که با هر بار نزدیک شدن قیمت به خط کانال ها و نفوذ های کوچک، بازار به سمت بالا سوق پیدا میکند و مجموعه دیگری از معامله گران تازه کار را جذب می کند و فکر می کنند شکست خط کانال روند قطعی است و به واقع یک شکست مناسب و زمان خوبی برای ورود است.
پس تعداد معامله گران زیادی هستند که پوزیشن های لانگ میبندند و سفارشات آنها به حرکت صعودی ناگهانی نیز میافزاید که باعث میشود قیمت از خط کانال روند عبور میکند، در حالی که نهاد ها و معامله گران نهادی که پول های درشتی را معامله میکنند قیمت را در نهایت به سمت اصلی خودش هدایت میکنند. و خب معامله گران هم با حالت ترس و وحشت پوزیشن هایشان را در ضرر میبندند و از آنجایی که هیچ پوزیشن long دیگری در بازار باقی نمانده بازار با سرعت بیشتری به عقب حرکت میکند!
نکته آخر
به عنوان نکته آخر در استفاده از خطوط کانال، باید همواره به خاطر داشت که روند اصلی بسیار مهم تر و قابل اطمینان تر از خط کانال است. خط کانال کاربرد ثانویه تکنیک خط روند است اما خط روند همیشه به اندازه کافی کاربرد داشته که وجودش را در ابزارهای تحلیل تکنیکال توجیه می کند.
کانال و تکنیک های آن
کانال ها در تحلیل تکنیکال، حالت مفید دیگری از تکنیک خط روند می باشند. بعضی اوقات روند قیمت بین دو خط موازی (خط روند اصلی و خط کانال) شکل می گیرد. همواره وقتی چنین کانالی به وجود بیاید و تحلیل گر از وجود آن آگاه شود، می تواند نتایج مفیدی از آن به دست آورد. در این مقاله به معرفی خط کانال در تحلیل تکنیکال و نکاتی کلیدی در رابطه با آن می پردازیم، با ما همراه باشید.
روند حرکتی بازار به گونه ای است که غالباً علاقه مند است ساختارش به صورت کانال باشد، یعنی در یک محدوده قیمتی کانالیزه نوسان نماید. این کانالها می تواند جهت گیری ها و شیب های متفاوتی داشته باشد. همانند تقسیمات روند، ما سه کانال حرکتی داریم که عبارتند از: کانالهای صعودی، نزولی و خنثی. در شکل زیر به ترتیب کانالهای صعودی و خنثی و نزولی را شاهد هستیم. برای رسمیت یافتن، نیازمند حداقل ۵ تماس است که دو تماس برای هر باند الزامی است.
قوانین مهم برای کانالها:
باید یادآور شد که هرچه شیب کانال به زاویه ۴۵ درجه نزدیک تر باشد کانال منطقی تر و معتبرتر است. معمولاً در یک روند صعودی معامله گران در کف کانال وارد معامله خرید میشوند و در روند نزولی در سقف کانال وارد معامله فروش می شوند. در یک کانال خنثی بیشتر نوسان گیری انجام میشود. نکته ی دیگری که باید به آن دقت نمود این است که گاهی ممکن است نفوذ مقطعی قیمت داخل کانال را داشته باشیم که نباید از آن به شکست کانال تعبیر نمود. برای شکست کانال یک کندل قدرتمند و یک کندل تثبیتی نیاز داریم.
معمولا زمانی که بازار با قدرت از کانال بیرون می رود، حرکتی معادل عرض کانال بعد از خروج انجام می دهد. باید دقت نمود که معمولا بازار علاقمند است در خلاف جهت حرکتی کانال، کانال را بشکند، چنانچه در جهت حرکتی کانال شکسته شود احتمالا مجددا قیمت به داخل کانال باز می گردد. به عنوان مثال در شکل زیر می بینیم که قیمت از باند کانال صعودی خارج شد، اما مجددا به داخل کانال برگشت.
یا در کانال نزولی زیر قیمت پس از خارج شدن از کف کانال نزولی، مجددا به داخل کانال برگشت.
در حقیقت کانالیزه کردن نمودار یک حسن بسیار بزرگ دارد و آن این که هم قیمت ورود و هم قیمت خروج را تا حدود زیادی می توانیم تشخیص دهیم، به عنوان مثال در یک روند نزولی در سقف کانال می توانیم وارد معامله فروش شویم (در بازارهای دو طرفه) و در کف کانال معامله خود را ببندیم. بعنوان مثال در شکل زیر در سقف سوم وارد معامله فروش می شویم و در کف کانال معامله خود را می بندیم. همان طور که در شکل مشخص است، بازار هر بار که به سقف کانال می رسد، ریزش مناسبی را تجربه می کند. بعضی از معامله گران پرریسک در روند نزولی در کف کانال نیز خرید انجام می دهند و در سقف می بندند، توصیه به معامله گری در جهت عکس نمی شود به خصوص اگر شیب کانال زیاد باشد.
به عنوان نمونه ای دیگر در شکل زیر می بینیم که قیمت در یک کانال صعودی در حرکت بوده، بعد از شکسته شدن کانال، قیمت به اندازه عرض کانال حرکت خواهد کرد.
در مقاله های بعد به کانال رگرسیون خواهیم پرداخت که در رسم کانال در اصلاحی ها بسیار پر کاربرد و از اعتبار بیشتری برخوردار است.
تحلیل تکنیکال چیست؛ نحوه تحلیل قیمت بیت کوین
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای تحلیل قیمت در بازارهای مالی و بازار ارز دیجیتال است. معاملهگران از تحلیل تکنیکال کمک میگیرند تا بتوانند در معاملات خود به سود برسند. برخلاف تحلیل فاندامنتال که بر پایه اخبار، رسانهها و افراد تأثیرگذار صورت میگیرد، در تحلیل تکنیکال، قیمت با استفاده از شاخصهای ریاضی و تفسیر نمودارها صورت میگیرد. تحلیل تکنیکال در بازار رمزارزها به خصوص در خرید و فروش بیت کوین هم جایگاه بسیار مهمی دارد و معاملهگران میتوانند با استفاده از آن معاملات سودآوری انجام دهند.
در مقاله پیشرو به این سوال پاسخ خواهیم داد که تحلیل تکنیکال چیست و به آموزش تحلیل بیت کوین با کمک تحلیل تکنیکال میپردازیم.
انواع روشهای تحلیل بیت کوین
در حالت کلی تریدرها (معاملهگران) برای تحلیل قیمت بیت کوین از ۲ روش استفاده میکنند:
تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis): اساس تحلیل بنیادی بر پایه اخبار، اقتصاد و وضعیت جامعه است.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis): اساس تحلیل تکنیکال قیمتها، روند قبلی بازار و حجم معاملات است.
هر سرمایهگذار و تریدر باید با توجه به ویژگیهای شخصیتی خود یکی از این روشها را برای تحلیل بازارهای مالی انتخاب کند. البته برخی از معاملهگران از هر دو روش کمک میگیرند تا بتوانند معاملات خود را با دقت بیشتری انجام دهند.
اهمیت تحلیل تکنیکال در بازار رمزارزها
اگر میخواهید در بازار رمزارزها و به خصوص بیت کوین سرمایهگذاری کنید، بسیار حیاتی است که بدانید چه زمانی بیت کوین بخرید و چه زمانی آن را بفروشید تا سود کنید. بنابراین، نیاز دارید که از روشهای پیشبینی قیمت بیت کوین و سایر رمزارزها استفاده کنید. پیشبینی کردن حرکات قیمتی ارزها کار سختی است. متاسفانه هیچکس هم همیشه درست پیشبینی نمیکند. بسیاری از تریدرها بخاطر پیشبینیهای نادرست، متحمل ضررهای هنگفتی شدهاند.
با توجه به اینکه تحلیل تکنیکال برای پیش بینی روند کوتاه مدت قیمتها و نوسانگیری استفاده می شود در بین تریدرهای بازار ارزهای دیجیتال از اهمیت ویژهای برخوردار است. فعالین بازار ارز دیجیتال با کمک گرفتن از تحلیل تکنیکال سعی میکنند که درصد خطای خود را در معاملات به حداقل برسانند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای بسیار متداول است که معاملهگران ارز دیجیتال از آن برای تحلیل رفتار قیمت بیت کوین کمک میگیرند. در تحلیل تکنیکال با استفاده سوابق معاملات تجزیه و تحلیل بیت کوین انجام میشود و روی دادهها و نمودار بازار تمرکز دارد تا بتواند الگوها و روندها را شناسایی کند و آینده بازار را پیشبینی کند.تحلیل تکنیکال بر اساس نظریه داوجونز بر سه پایه استوار است:
- همه چیز در قیمت خلاصه میشود. قیمت رکن اساسی تحلیل تکنیکال است و تحرکات قیمتی نشاندهندهی میزان عرضه و تقاضای بازار است.
- قیمت دارای روند است. قیمت دارای روند کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت است.
- گذشته تکرار میشود. روندهای قیمت تمایل دارند که تکرار شوند. تحلیلگران ارز دیجیتال با استفاده از الگوهای شکل گرفته روی نمودارها در گذشته، حرکات بعدی بازار را پیشبینی میکنند.
در صورتی که ما در حال حاضر بیت کوین داشته باشیم و یا به فکر این باشیم که مقداری بیت کوین در آینده بخریم، باید بدانیم که چه زمانی آن را بفروشیم یا دوباره بخریم تا بتوانیم در این روند سود کنیم.
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال
آنالیز کردن نمودارهای قیمتی و فهمیدن شرایط معامله در دنیای مالی، کار دلهرهآوری است، مخصوصاً برای کسانی که تازه شروع به ترید ارز دیجیتال (Trade) کردهاند. برای اینکه بتوانیم تحلیل تکنیکال (Technical) را براساس قیمت و حجم معاملاتی انجام دهیم، باید از نمودارهای قیمتی که بهطور قابل فهمی اطلاعات را نشان میدهند، استفاده کنیم. برای شروع میتوانید از سایت coindesk کمک بگیرید.
بیشتر نمودارهای پایهای، قیمتها را با خط نشان میدهند. این نمودارها نشان دهندهی قیمت در زمانهای مختلف هستند. از این نمودارها میتوانیم برای تحلیل بیت کوین استفاده کنیم. انواع نمودار در تحلیل تکنیکال که میتوان از آنها برای تحلیل بیت کوین استفاده کرد عبارتند از:
نمودار شمعی (Candlestick Chart)
معروفترین نوع نمودار بین تریدرها، نمودارهای شمعی (candlestick) هستند. نمودارهای شمعی اطلاعات بسیار مهمی را در اختیار معاملهگران قرار میدهند. هر شمع نشان دهنده قیمت شروع، کمترین قیمت، بیشترین قیمت معاملاتی و قیمت پایانی است.
همچنین رنگ شمعها نشان دهنده این است که قیمت پایانی از قیمت شروع بیشتر بوده است یا نه. معمولاً سبز نشان دهنده بیشتر بودن قیمت پایانی از شروع و قرمز نشان دهنده کمتر بودن آن است. نمودارهای شمعی متعلق به خانواده نمودارهای قیمتی (open high, low close) (OHLC) هستند.
نمودار خطی (Line Chart)
یکی دیگر از انواع نمودار تحلیل تکنیکال، نمودار خطی است که قیمت پایانی بیت کوین در یک دوره خاص را ردیابی میکند. نمودار خطی به معاملهگران کمک میکند تا بتوانند روند حرکت قیمت را تشخیص دهند. البته باید توجه داشت که این نمودار، روی قیمتهای پایانی تمرکز دارد، بنابراین نمیتوان اطلاعات زیادی را در مورد حرکت قیمت بیت کوین در طول روز از آن استخراج کرد.
نمودار میلهای (Bar Chart)
نمودار میلهای هر چند بسیار شبیه به نمودار خطی است اما نسبت به آن اطلاعات بیشتری را در اختیار معاملهگران قرار میدهد. این نمودار قیمتها را در طول بازههای زمانی مختلف به شکل مستطیلهایی روی محور طولها (میلهها) نشان میدهند. هر میله در واقع نشاندهنده این است که در طول یک بازه زمانی، قیمت بیت کوین چگونه تغییر میکند.
برای مطالعه بیشتر میتوانید مقاله ابزار تریدینگ ویو را مطالعه کنید.
انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
روندهای تغییر قیمت نقش مهمی در تحلیل بیت کوین ایفا میکنند. بسیاری از تحلیلگران ارزهای دیجیتال روند را به عنوان مسیر معاملات خود ترسیم میکنند و اعتقاد دارند که باید در جهت روند معامله کرد. این روندها به تریدرها این فرصت را میدهد تا از الگوهای موجود در دادههای مربوط به تحلیل بیت کوین استفاده کرده و بتوانند تصمیمات بهتری برای معاملات خود بگیرند. روندها به سه نوع تقسیم میشوند:
روند صعودی (uptrend)
در نمودار تکنیکال، اگر قیمت کف بالاتر از کف قبلی و سقف بالاتر از سقف قبلی باشد، برآیند آنها یک روند صعودی را تشکیل خواهد داد. با توجه به اینکه قیمت نسبت به نقاطی که با برخورد به آن نقاط به سمت بالا رشد میکند، واکنش نشان میدهد میتوان گفت که خط روند صعودی به عنوان حمایت عمل میکند.
روند نزولی (downtrend)
در نمودار تکنیکال، اگر قیمت کف پایینتر از کف قبلی و سقف پایینتر از سقف قبلی باشد برآیند آنها یک روند نزولی را تشکیل خواهد داد. از آنجایی که خط روند نزولی، نقاط سقف را به یکدیگر را وصل میکند میتوان گفت که مانند یک مقاومت مورب عمل میکند.
روند خنثی (Sideways Trend)
در نمودار تکنیکال، اگر قیمت حرکت مشخصی به بالا یا پایین نداشته باشد و حرکت بعدی قیمت قابل پیش بینی نباشد، روند خنثی تشکیل خواهد شد. در این شرایط میتوان گفت که بیت کوین بین دو حد حمایت و مقاومت در حرکت است. در این صورت معاملهگران بین کف و سقف معامله میکنند و سود بدست آمده نسبتا ناچیز است.
نکات مهم در معاملهگری روی خط روند
تا اینجا متوجه شدیم که میتوان با رسم خطوط روند میتوان تا حد زیادی تحلیل بیت کوین را انجام داد. به عنوان مثال میتوانیم تشخیص دهیم که قیمت بیت کوین در کانال صعودی قرار گرفته یا نزولی است. بنابراین، میتوانیم تصمیمات بهتری برای معاملات خود اتخاذ کنیم.
اما باید دقت کنید که اگرچه استفاده از روندها در تصمیمگیری مفید است اما اتکا کردن به آنها به عنوان تنها عامل موثر در تصمیمگیری، هوشمندانه نیست. حتی اگر قیمتها در پایینترین سطح ممکن باشند و خرید بیت کوین عالی به نظر برسد، به دنبال مهر تایید از سوی دیگر شاخصها باشید تا مطمئن شوید که این معامله (Trade) برای شما ضرری به دنبال ندارد.
علاوه بر اینها، همیشه به بازههای زمانی کوچکتر و بزرگتر توجه کنید. بعضی وقتها اگر به بازهی زمانی کوچک توجه کنیم، ممکن است به نظر برسد که قیمتها در uptrend قرار دارند. در حالی که اگر در بازههای زمانی بزرگتر به بررسی نمودار بپردازیم، متوجه میشویم که یک روند صعودی برای بازه زمانی کوتاه مدت در دل یک روند نزولی بلند مدت جای گرفته است. خیلی از معاملهگران ترجیح میدهند که خلاف روندها معاملهای انجام ندهند و همیشه به روندها اعتماد کنند.
انواع اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها با استفاده از فرمولهای ویژهای روند حرکتی بازار را پیشبینی میکنند. البته باید توجه داشت که اندیکاتورها تنها میتوانند جهت حرکت بازار را مشخص کنند و برای اندازهگیری میزان حرکت کاربرد ندارند. مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها که میتوان برای تحلیل بیت کوین هم از آن کمک گرفت عبارتند از:
میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average)
یکی از متداولترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، میانگین متحرک است. میانگین متحرک خود انواع مختلفی دارد که سادهترین نوع آن، میانگین متحرک ساده است. همانطور که از نام این اندیکاتور مشخص است سادهترین حالت محاسبه میانگین است. در این اندیکاتور قیمتها در طول یک بازه زمانی مشخص با یکدیگر جمع و بر تعداد دوره تقسیم میشوند.
بولینگر بندز یا باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که تریدرها به استفاده از آن علاقه زیادی دارند بولینگر بندز یا باندهای بولینگر است. این اندیکاتور متشکل از ۲ باند است که در اطراف خط مرکزی، به عنوان یک میانگین متحرک، حرکت میکنند. این اندیکاتور به تریدر کمک میکند تا بتواند مناطق اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold) در بیت کوین را شناسایی کند.
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که برای تحلیل بیت کوین استفاده میشود شاخص قدرت نسبی است. این اندیکاتور از خانواده نوسانگرها است و از میانگین متحرک در محاسبات آن استفاده شده است. اندیکاتور شاخص نسبی برای بررسی Momentum بازار بیت کوین و قدرت حرکت آن است. از نظر برخی از تحلیلگران این اندیکاتور را میتوان به عنوان یک اندیکاتور پیشرو در نظر گرفت.
تحلیل قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۲
در حالی که پیش بینیها نشان میداد که بیت کوین در سال ۲۰۲۲ رشد قیمتی صعودی داشته باشد، اما در چند وقت اخیر، بیت کوین روند نزولی به خود گرفته است و بازار ارزهای دیجیتال متاثر از نوسانات عجیب و غریب بیت کوین است. اگر به تایم فریم ماهانه بیت کوین مراجعه کنید میتوانید این موضوع را به خوبی ببینید.
در حالی که اغلب تحلیلگران انتظار داشتند که از ۹ می سال ۲۰۲۲ قیمت بیت کوین تا پایان سال ۲۰۲۲ روند صعودی به خود خواهد گرفت اما هنوز موفق نشده است مقاومت قوی پیشرو روی خود بشکند و از آن عبور کند. تحلیل بیت کوین نشان میدهد که اگر مقاومت فعلی شکسته نشود همچنان باید شاهد ریزش قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۲ باشیم.
تحلیل قیمت بیت کوین امروز
اگر مدتی است که وارد بازار رمزارزها شدهاید و با خرید و فروش بیت کوین به دنبال کسب سود هستید، حتما متوجه شدهاید که بیت کوین یک دارایی پر نوسان است و قیمت آن میتواند به طور غیرمنتظره و کاملا خلاف با جهت پیش بینیها حرکت کند. شما باید برای انجام معاملات خود یک استراتژی انتخاب کنید و از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای پیشپینی آینده کمک بگیرید. شما میتوانید با عضویت در صرافی ارز دیجیتال والکس، قیمت بیت کوین را به صورت روزانه مشاهده کنید و همگام با بازار جهانی معاملات خود را انجام دهید.
از روشهای تحلیل قیمت در بازارهای مالی و شکل الگو و نحوه رسم کانال قیمت بازار ارز دیجیتال است. بر خلاف تحلیل فاندامنتال که بر پایه اخبار، رسانهها و افراد تأثیرگذار صورت میگیرد، در تحلیل تکنیکال، قیمت بیت با استفاده از شاخصهای ریاضی و تفسیر نمودارها صورت میگیرد.
بله، تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهای مهم برای تحلیل بیت کوین است که معاملهگران با استفاده از آن میتوانند سطوح عرضه و تقاضا را شناسایی کنند و برای هرگونه حرکت صعودی یا نزولی قیمت آماده باشند.
پاسخ به این سوال بستگی به مهارت خود تحلیلگر دارد. بسیاری از تحلیلگران حرفهای تنها از تحلیل تکنیکال برای انجام معاملات خود استفاده میکنند و برخی دیگر از تحلیل فاندامنتال نیز کمک میگیرند.
تحلیل بیت کوین نشان میدهد که اگر مقاومت فعلی شکسته نشود همچنان باید شاهد ریزش قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۲ باشیم. اما در حال حاضر هیچ کدام از تحلیلگران به طور قطع درباره آینده بیت کوین نمیتوانند اظهار نظر کنند.
انواع الگوی کندل استیک صعودی برای خرید سهام
با عضویت در کانال تلگرامی سایت هوش فعال میتوانید از آموزش ها و مقالات منتشر شده در کانال استفاده نمایید و همچنین از اخبار اقتصادی مرتبط نیز که در کانال منتشر می شود استفاده کنید لینک عضویت در کانال تلگرام
استفاده از الگوی کندل استیک صعودی برای خرید سهام
نمودارهای کندل استیک نوعی نمودار مالی برای ردیابی حرکت قیمتی اوراق بهادار هستند. آنها ریشه در تجارت چند صد ساله برنج ژاپنی دارند که به نمودارهای مدرن قیمت راه پیدا کرده اند. نمودارهای کندل استیک از نظر بعضی از سرمایه گذاران به لحاظ دیداری جذاب تر از نمودارهای میله ای استاندارد و تفسیر حرکات قیمت راحت تر می باشد .کندل ها به این دلیل نامگذاری شده اند که شکل و خطوط مستطیلی شکل در دو سر آن شبیه یک شمع دارای فیتیله است. هر کندل معمولاً قیمت یک روز سهام را نشان می دهد. با گذشت زمان ، کندل ها به الگوهای قابل شناسایی تبدیل می شوند که سرمایه گذاران می توانند از آنها برای تصمیم گیری در مورد خرید و فروش استفاده کنند.
نکات کلیدی:
* نمودارهای کندلاستیک برای شناسایی الگوها و تصمیم گیری در مورد معاملات مفید است.
* کندل های صعودی نشانگر نقاط ورود معاملات طولانی هستند و می توانند در پیش بینی روندهای نزولی و صعودی به شما کمک کنند.
* در اینجا ، ما چندین نمونه از الگوهای کندل استیک صعودی را مرور می کنیم.
نحوه خواندن یک کندل منفرد:
هر کندل نشان دهنده ارزش و اطلاعات قیمت یک روز می باشد ،
قیمت باز شدن ،قیمت بسته شدن ، قیمت بالا و قیمت پایین. رنگ مستطیل مرکزی (بدنه واقعی نامیده می شود) به سرمایه گذاران می گوید که آیا قیمت افتتاحیه یا بسته شدن قیمت بالاتر بود. کندل مشکی یا پر شده به این معنی است که قیمت بسته شده برای دوره، کمتر از قیمت افتتاحیه بود. از این رو ،نزولی است و فشار فروش را نشان می دهد. در همین حال ، کندل سفید یا توخالی به این معنی است که قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن بود. این صعودی است و فشار خرید را نشان می دهد. خطوط دو سرکندل سایه نامیده می شود. آنها تمام طیف عملکرد قیمت را نشان می دهند.برای یک روز سایه بالایی، بالاترین قیمت سهام در روز و سایه پایین, پایین ترین قیمت در روز را نشان می دهد.
الگوهای کندل صعودی:
با گذشت زمان ، گروه هایی از کندل های روزانه الگوهایی را تشکیل می دهند که این الگوهای با نام هایی مانند سه سرباز سفید ،پوشش ابر تیره ،چکش ، ستاره صبح وکودک رها شده شناسایی می شوند ، که در اینجا فقط چند مورد را نام بردیم. الگوها طی یک دوره از یک تا چهار هفته تشکیل می شوند و منبع ارزشمندی در مورد حرکات قیمتی سهام در آینده هستند. قبل از اینکه به الگوهای کندل استیک صعودی بپردازیم ، به دو اصل زیر توجه داشته باشید:
1) الگوهای بازگشتی صعودی باید در یک روند نزولی شکل بگیرند ,در غیر این صورت ، این الگوها صعودی نیستند ، بلکه الگوی ادامه دار هستند.
2) بیشتر الگوهای بازگشتی صعودی به تأیید صعودی نیاز دارند . به عبارت دیگر ، آنها باید با یک حرکت صعودی قیمتی دنبال شوند که می تواند به عنوان یک کندل توخالی طولانی یا یک گپ بالاتر باشد و با حجم معاملات بالا همراه باشد. این تأیید باید ظرف سه روز از الگوی مشاهده شود.
الگوهای بازگشتی صعودی را می توان با استفاده از روشهای دیگر تحلیل تکنیکال تایید کرد ،مانند: خطوط روند ،حرکت قیمت ،اسیلاتورها یا اندیکاتورهای های حجم و…
تعداد زیادی الگوهای کندل استیک وجود دارد که نشان دهنده یک فرصت برای خرید است. ما بر روی پنج الگوی کندل استیک صعودی تمرکز خواهیم کرد که قوی ترین سیگنال برگشت را می دهند.
1)الگوی چکش یا چکش معکوس:
چکش یکی از الگوی های بازگشتی صعودی است ، که نشان می دهد یک سهام در پایان یک روند نزولی می باشد . بدنه شمع کوتاه است و دارای سایه کمتری است که نشانه پایین آمدن قیمت فروشندگان در طول معاملات است ، اما پس از آن فشارخرید افزایش می بابد و قیمت بالاتر بسته می شود. با این حال ، قبل از شروع حرکت برگشت صعودی ، باید روند صعودی را با دقت در چند روز آینده دنبال کنیم. بازگشت روند باید از طریق افزایش حجم معاملات نیز تأیید شود.
چکش معکوس نیز در یک روند نزولی تشکیل می شود و نشاندهنده بازگشت روند و یا حمایت احتمالی می باشد .چکش معکوس مانند چکش است با این تفاوت که سایه بالایی بلندتری دارد ، که نشان دهنده فشار خرید پس از باز شدن سهم است و به دنبال آن فشار فروش قابل توجهی وجود دارد ، اما برای پایین آوردن قیمت به زیر ارزش باز شدن کافی نبود. مجدداً تأیید صعودی لازم است و می تواند به صورت یک کندل صعودی بلند یا با یک گپ بالا و همراه با حجم معاملات سنگین باشد.
2)الگوی انگلفینگ صعودی:
انگلفینگ صعودی ،یک الگوی بازگشتی دو کندله است. کندل دوم ، بدون توجه به طول سایه ، بدنه اولین کندل را کاملا می پوشاند. الگوی Bullish Engulfing در روند نزولی ظاهر می شود و ترکیبی از یک کندل تیره و به دنبال آن کندل صعودی بزرگتر است. در روز دوم این الگو ، قیمت کمتر از پایین ترین قیمت قبلی باز می شود ، با این وجود فشار خرید قیمت را به سطح بالاتری از بالاترین قیمت افزایش می دهد و در نهایت با یک برد آشکار برای خریداران به اوج خود می رسد.
3) الگوی نفوذی:
مشابه الگوی انگلفینگ ،الگوی نفوذی یک الگوی برگشت صعودی دو شمعی است که در روند نزولی نیز رخ می دهد. به دنبال اولین کندل سیاه بلند، یک کندل سفید به دنبال آن باز می شود که نسبت به بسته قبلی پایین تر باز می شود . به زودی پس از آن ، فشار خرید قیمت را به نیمه یا بیشتر (ترجیحاً دو سوم راه) به بدنه واقعی کندل سیاه می رساند.
4) الگوی ستاره صبحگاهی:
همانطور که از نام آن مشخص است ، ستاره صبح نشانه امید و شروعی جدید در روند نزولی غم انگیز است. این الگو از سه کندل تشکیل شده است: یک کندل با بدنه کوتاه (که آن را فرفره می نامند) بین یک کندل سیاه بلند قبلی و یک کندل بلند سفید بعدی قرار دارد. رنگ بدنه اصلی کندل کوتاه می تواند سفید یا سیاه باشد و هیچ تداخلی بین بدنه آن و کندل سیاه وجود ندارد. این نشان می دهد که فشار فروش روز گذشته در حال کاهش است. سومین کندل سفید با بدنه کندل سیاه همپوشانی دارد و فشار مجدد خریدار و شروع یک حرکت صعودی را نشان می دهد ، به خصوص اگر با حجم بالاتر تأیید شود.
5) الگوی سه سرباز سفید:
این الگو معمولا پس از یک دوره روند نزولی یا ادامه دهنده مشاهده می شود. این شامل سه کندل سفید بلند است که به تدریج در هر روز معاملاتی بالاتر بسته می شوند. هر کندل بالاتر از روز قبل باز می شود و بالاتر از قیمت بررسته شدن روز قبل بسته می شود و این نشان دهنده پیشرفت مداوم فشار خرید است.
کاربران گرامی اگر سئالی درباره الگوهای کندل استیک دارید و یا دیدگاهی در ارتباط با مطلب فوق دارید در قسمت ارسال نظرات دیدگاه خود را مطرح کنید.
دیدگاه شما