رشد بازار سهام در عین افزایش بیکاری


شیوه جدید کلاهبرداری از شماره کارت فروشگاه‌های معتبر

کلاهبردارن اینترنتی با سوء‌استفاده از وب‌سایت‌های نیازمندی‌های رایگان، آگهی‌های فروش لوازم نو، دست دوم و کارکرده‌، اقدام به کلاهبرداری از شهروندان می‌کنند و یکی از راه‌های کلاهبرداری هم استفاده از شماره کارت فروشگاه‌های معتبر است که با این روش صاحبان این فروشگاه‌ها را هم به دردسر می‌اندازند.

به گزارش پایگاه خبری تجارت طلایی،در حالی‌که امروزه بسیاری از فعالیت‌ها در قالب استفاده از اینترنت صورت می‌گیرد، خرید اینترنتی هم یکی از اجزای حرکت از سمت سنت به مدرنیته است. اینترنت در حالی به یکی از اصلی‌ترین ابزارهای اطلاع‌رسانی تبدیل شده که تعداد کاربران آن از طیف‌های مختلف در کسب وکار، گروه‌های سنی و طبقات اجتماعی، رو به افزایش است و در عین حال بستر ایجاد شده برای خرید و فروش کالاهای دست دوم، افراد سودجو و کلاهبردار را به سوءاستفاده از این فضا ترغیب کرده است تا اقدام به فریب افراد کنند.

یکی از فضاهای سواستفاده از اینترنت، ‌وب‌سایت‌های خرید کالاهای دست دوم است که قیمت‌های ارزان‌تری دارند و کاربر را به خرید ترغیب می‌کنند. در گزارشی از وب‌سایت پلیس فتا، به این نوع کلاهبرداری اشاره شده که هنگام خرید کالاهای دست دوم در وب‌سایت­‌های نیازمندی، با توجه به قیمت بسیار ارزان برخی از کالاها، شخص تشویق به خرید کالا شده و حتی ممکن است مبلغی را به حساب فردی که کالا را برای فروش در وب‌سایت گذاشته، واریز کند.

در این روش سودجویی، کلاهبردار برای اینکه هویت خود را لو ندهد با مراجعه به یک فروشگاه واقعی، شماره کارت صاحب فروشگاه را جهت خرید یک کالا از وی دریافت می­‌کند و سپس با درج آگهی فروش جعلی با قیمت ارزان‌تر از بازار و پیدا شدن مشتری، شماره کارت صاحب فروشگاه مورد نظر را به قربانی اعلام می‌­کند. اما پس از واریز وجه به حساب صاحب فروشگاه، کلاهبردار به فروشگاه مراجعه کرده و خرید خود را انجام می­‌دهد و متواری می­‌شود.

به همین دلیل صاحبان فروشگاه‌ها باید دقت کرده رشد بازار سهام در عین افزایش بیکاری رشد بازار سهام در عین افزایش بیکاری و از واگذاری کارت بانکی و یا اطلاعات بانکی خود به دیگران خودداری کنند، زیرا مجرمان سایبری می‌توانند از این اعتماد سوءاستفاده کرده و با شماره کارت آنها اقدام مجرمانه‌ای انجام دهند و حتی صاحب فروشگاه را هم به دردسر بیندازند.

شهروندان نیز دقت داشته باشند در سایت‌های واسطه­‌گر اینترنتی، بدون شناخت و اطمینان از فروشگاه یا فروشنده از واریز هرگونه وجهی حتی رشد بازار سهام در عین افزایش بیکاری مبالغ کم به عنوان بیعانه به افراد غریبه خودداری کنند و حتی‌المقدور خرید به صورت حضوری در اماکن امن انجام شود. در صورتی که قیمت و شرایط ارائه شده بیش از حد عالی باشد اعتماد نکرده و دقت بیشتری داشته باشند.

در برخی از شیوه‌­ها، کلاهبردار با درج قیمت­‌های بسیار ارزان‌تر از عرف در فضای مجازی کاربران را فریب داده و جهت واریز مبلغ آنها را به صفحات جعلی درگاه‌های اینترنتی (فیشینگ) هدایت می‌کند و کاربر پس از وارد کردن اطلاعات بانکی در صفحه جعلی درگاه بانکی که توسط کلاهبردار طراحی شده، شاهد خالی شدن حساب بانکی خود است. بنابراین شهروندان باید توجه داشته باشند که هنگام پرداخت­‌های آنلاین درگاه بانکی جعلی نباشد.

تا کی می‌خواهید بگویید هرچه فریاد دارید بر سر دولت قبلی بزنید؟

«سازوکارهایی که این بلاها را سر کشور آورده، شوک درمانی، مسئولیت گریزی در امور حاکمیتی یعنی سلامت، تغذیه، آموزش و مسکن مردم، صنعت زدایی بی سابقه، افزایش غیر متعارف در گستره و عمق فساد، توزیع ناعادلانه قدرت، ثروت و منزلت، اتخاذ سیاست های فلاکت زای تورمی و اشتغال زدا، اقتدار زدایی و مرجعیت زدایی از چهره های مقبول غیر حکومتی است. »

تا کی می‌خواهید بگویید هرچه فریاد دارید بر سر دولت قبلی بزنید؟

به گزارش مردم سالاری آنلاین، شاخه اقتصادی فرهنگستان علوم اقدام به برگزاری سلسله نشست هایی با موضوع «ارزیابی تحولات اخیر کشور و ریشه های اقتصادی آن» کرد.
در سومین نشست این فرهنگستان، فرشاد مومنی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه در ابتدای سخنان خود گفت: پدیده اخیر خلق الساعه رخ نداده و باید به آن مانند یک حلقه از یک زنجیره نگاه کرد. شروع این زنجیره را باید از اعتراضات به نسبت گسترده ی دهه 1370 در نظر بگیریم که مرداد 1370 در نجف آباد و زنجان آغاز شد سپس به صورت زنجیره ای در فروردین 1371 در شیراز، در خرداد 1371 در مشهد، در اردیبهشت 1371 در اراک، مرداد 1373 در قزوین و در فروردین 1374 در اسلامشهر رخ داد. هر قدر به سال های اخیر نزدیک می شویم مشاهده می شود که فاصله بین این اتفاقات کوتاه تر شده و گستره بیشتری پیدا می کند. کانون اصلی این نابسامانی ها و ناآرامی ها را باید در شیوه نادرست سیاست گذاری بدانیم.
وی افزود: ایران از نظر نظام تصمیم گیری و تخصیص منابع با پدیده شکست سیاست گذاری روبرو است به این معنی که در سه دهه گذشته از یک ضعف مفرط در اندیشه برخوردار بوده است. در این سه دهه تقریبا تمام سیاست های کلیدی اتخاذ شده با شکست روبرو است یعنی سیاست های های مربوط به آزادسازی تجاری، کوچک سازی دولت، حذف سوبسیدها و . با شکست مواجه شده است.
مومنی با طرح این پرسش که چگونه می شود از دریچه دانش توسعه این پدیده شکنندگی و ناپایداری مستمر را توضیح داد؟ گفت: متغیرهایی وجود دارد که کانون های اصلی آسیب پذیری را قابل درک می کند. رابطه مردم با حکومت، وضعیت بنیه تولید ملی، وضعیت فقر و نابرابری، وضعیت مشارکت مردم در سرنوشت اقتصادی-سیاسی- اجتماعی خود، پایداری محیط زیستی، وضعیت وابستگی به دنیای خارج و وضعیت فساد در جامعه متغیرهای مورد اشاره هستند. آیا در این زمینه ها عوامل نگران کننده جدی مشاهده می شود؟ متاسفانه تصمیم گیران ما به جای پذیرش واقعیت ها، رویه ی نفی و انکار را در اولویت قرار می دهند و زمانی که واقعیت ها قابل انکار نباشند، واکنششان به سمت رفتار غیرصمیمی با مردم می رود. کانون اصلی شکرآب شدن رابطه مردم شوروی با حکومتشان این بود که سیاست گذاران در ان کشور آرمان ها و اهداف اصیل و خوبی مطرح می کردند اما در فرآیند تخصیص منابع پول در اولویت قرار گرفته بود. این شکاف ریشه در بازارگرایی افراطی به ویژه در سال های پایانی حکومت شوروی داشت. حکومت گران در شوروی، با اتکای غیرمتعارف به توانایی های امنیتی خود به حرف مردم گوش نمی دادند و قوه قضاییه آن کشور تیغ بسیار کندی به فساد افراد وابسته به حکومت داشت. در مورد تجربه ایران، علاقه مندان را دعوت به مطالعه گزارش سه جلدی وزارت کشور با عنوان وضعیت اجتماعی کشور می کنم. کلیدی ترین نکته این گزارش این است که اعتماد زدایی غیرمتعارفی رخ داده که از لحاظ اعتماد عمومی به ساختار بروکراتیک به آستانه سقوط رسیده است. در گزارش های رسمی روی این بحران اعتماد تمرکز ویژه ای وجود دارد لذا رابطه مردم با حکومت نیاز به یک رابطه اساسی و بنیادین دارد.
استاد دانشگاه علامه در خصوص متغیر بنیه تولیدی به عنوان یکی از کانون های آسیب پذیری خاطرنشان کرد: وضعیت نزولی بهره وری کل عوامل تولید، سی رتبه سقوط در وضعیت شاخص رقابت پذیری در تولیدات کشور طی دهه 1390، سقوط 34 درصدی در وضعیت شاخص رابطه مبادله در دهه 1390 و . نشان دهنده این است که بنیه تولید ما به خاطر میدان دادن غیر عادی به رانت جویان و دلالان و . با سقوطی نگران کننده روبرو بوده و اگر حکومت گران چاره ای برای آن نیندیشند، شکنندگی های ما شدیدتر خواهد شد.
وی افزود: برای اولین بار در تاریخ برنامه ریزی ایران ما شاهد این هستیم در یک دوره 3 ساله در نیمه دوم دهه 1390 جمعیت فقرای ایران دو برابر شده است. به نظر می رسد خود این مساله به اندازه کافی گویا است. کلیدی ترین جهت گیری های لایحه بودجه 1401 این است که به طرز نگران کننده ای فقرساز و نابرابرساز است. بیشترین فشارها بر گروه های فرودست و مزد و حقوق بگیران لحاظ شده و بیشترین معافیت برای بهره مندان با درآمدهای نامتعارف بالا در نظر گرفته شده است. سند بودجه 1401 تمرکز رشد بازار سهام در عین افزایش بیکاری ویژه ای بر شوک های قیمتی گذاشته است.
مومنی با بیان اینکه نابرابر ساز ترین متغیر آسیب زا، توزیع ناعادلانه قدرت است، گفت: گزارش های رسمی نشان می دهد که تجربه قدرت یک دست در دوره احمدی نژاد، قله انحطاط و فساد را برای ایران ثبت کرد. گزارش های مرکز پژوهش های مجلس نیز می گوید در دوره احمدی نژاد نسبت به دولت قبل از او، هزینه ها برای دستیابی به یک واحد تولید ناخالص داخلی 5 برابر افزایش یافته بود. ماجرای نحوه استقبال مردم از پدیده انتخابات در دو انتخابات آخر به وضوح نشان می دهد که وضعیت مشارکت سیاسی با ما چه کرده است. طی بالغ بر سه دهه گذشته در سرشماری های صورت گرفته گفته شده نزدیک به دو سوم جمعیت فعال در تولید ملی نقشی نداشته اند. این بحران بر حسب آخرین گزارش اتاق بازرگانی حکایت از این دارد که آمیزه ضعف در اعتماد مردم به دولت و سقوط بنیه تولید، باعث شده نزدیک به 61 درصد ظرفیت های صنعتی نصب شده بلااستفاده بماند.
وی در ادامه بیان کرد: بنابر گزارش های سازمان ملل از مجموع 43 نااطمینانی شناخته شده حوزه محیط زیست در دنیا، 34 گونه آن در ایران فعال است. این یک نشانه نگران کننده است. آلوده کننده ترین رشته فعالیت ها به عنوان پیشران جا زده شده اند و تکان دهنده تر این است که این صنایع را در خشک ترین مناطق کشور راه اندازی کرده اند. برای اینکه بفهمیم علی رغم شعارهای پر طمطراق در مساله وابستگی به دنیای خارج از منظر اقتصاد، چه اتفاقی رخ داده به اسناد پشتیبان برنامه چهارم توسعه و سند چشم انداز مراجعه کنیم تا بفهمیم دستیابی به رشد اقتصادی 8 درصد با اختصاص سالانه 16.5 میلیارد دلار قابل تحقق است. از نقطه عطف تدوین برنامه ششم تا امروز، برآوردهای سازمان برنامه می گوید که آن 16.5 میلیارد دلار به 200 میلیارد دلار رسیده است. ما به اندازه فاصله این دو رقم، دچار یک وابستگی ذلت آور و پرمخاطره در عرصه تولید ملی شدیم. اگر شما مشارکت مردم را بر نتابید، چاره ای جز دست نشانده شدن قدرت های بزرگ برای تان باقی نمی ماند.
عضوهیات علمی دانشگاه با اشاره به مساله فساد درکشور گفت: بیش از دو دهه است که هشدار می دهیم برخوردهای انفعالی و پسینی با مساله فساد ما را در مهار این پدیده یاری نمی کند. راه نجات ایران از مسیر یک برنامه ملی مبارزه با فساد بر محور پیشگیری می گذرد. هیچ عنصری به اندازه شوک های وارد شده به قیمت های کلیدی، قدرت تحمیل نابرابری های گسترده، فساد عمیق و وابستگی های ذلت آور را توضیح نمی دهد که همچنان دلبستگی های مسئولان به شوک واردکردن مشاهده می شود.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود با درپاسخ به این پرسش که چرا مطالبات اقتصادی جایگاه بایسته ای در اعتراضات اخیر نداشتند، گفت: متداول ترین شعاری که در این مدت شنیده شده، زن، زندگی، آزادی است که نشان می دهد زندگی به عنوان معیشت در این جریانات مطرح بوده اما این معیشت به معنای تغذیه برای زنده ماندن نیست. مساله ای که برای من خیلی قابل اعتنا است، این است که برخی برآوردهای کارشناسی سطح بالا این را نشانه تشدید سرخوردگی ها از تمرکز روی شعارها و مطالبات معیشتی به ویژه در تجربه سال 1396 و 1398 به شما می آورند لذا بحران اعتماد از این ناحیه شدت گرفته است. از این دریچه گفته می شود وقتی خواسته ها و مطالبات رادیکال می شوند، مطالبه شعارهای دم دستی به خاطر بی اعتمادی با بی اعتنایی مواجه می شود. بحث بر سر این است که گفته می شود تا کی می خواهید بگویید هر فریادی دارید بر سر دولت های قبل بزنید؟ در این مدت یک سال و اندی که گذشته است، کاری کرده اید که این برداشت فراگیر شود که صد رحمت به دولت های قبلی! طنر تلخی که وجود دارد این است که این دولت همه چیز را به گردن دولت می اندازد درحالیکه او اولین کابینه ای است که در دو سال پیاپی برنامه دولت قبلی را تمدید می کند. اگر برنامه های آنان مقصر همه چیز است، این پافشاری شما را به پای چه بنویسیم؟ دولت و مجلس باید بی اعتنایی به نظام دانایی کشور را متوقف کنند. کافی است به اسناد رسمی انتشار یافته توسط همین دولت که برای سال 1401 مطرح کرده بودند، بپردازد. اینها گفته بودند که در سال 1401 یک میلیون مسکن برای مردم تدارک می بینند اما ببینید در همین سال چه شرایطی از لحاظ تملک و اجاره نشینی مسکن برای مردم پدیدار شده است.
مومنی افزود: کمیته دستمزد شوراهای اسلامی کار گزارشی منتشر کرده که می گوید با این سیاست های اتخاذ شده درحیطه مسکن، امید صاحب مسکن شدن که در دنیا استانداردی 5 ساله دارد، برای کارگران ما به 123 سال رسیده است. شدت یاس و سرخوردگی برای آینده برای شریف ترین مردم این سرزمین را ببینید. حال وزارت مسکن تحقق این وعده را به این منوط کرده است که دستگاه های اجرایی زمین های مازاد خود را در اختیار وزارت مسکن بگذارد. میزان قابلیت مدیریت درباره این وعده اینطور است که در آن گزارش نوشته شده که هیچ دستگاهی حاضر به همکاری با وزارت مسکن نشده است یعنی قابلیت هماهنگ سازی در قوه مجریه در این وضعیت قرار دارد که حتی زیرمجموعه وزارت مسکن هم حاضر نشده است زمین مازاد خود را در اختیار وزارت مسکن بگذارد. البته گفته می شود که چنین انتظاری قابل پاسخ دادن نیست چون اصلا زمینی وجود ندارد اما مهم این است که عملا هیچ ردی از تحقق آن وعده مشاهده نمی شود. الان حرف هایی زده می شود که در بهترین حالت ممکن است امسال 100 هزار واحد مسکن جدید اضافه شود که این یعنی 90 درصد عدم تحقق در یکی از دم دست ترین وعده ها رخ داده است.
مومنی همچنین می افزاید: اتاق بازرگانی می گوید با این شیوه که در برخورد با دسترسی به اینترنت ایجاد کرده اید، بین 500 تا 700 هزار شغل موجود را از بین بردید. شما چگونه می خواهید وقتی وعده یک میلیون شغل می دهید، مردم به شما اعتماد کنند؟ برآوردهای کارشناسی وجود دارد که اگر یک میلیون شغل ایجاد شود، ما باید یک برنامه ای داشتیم که از دل آن رشد اقتصادی با کیفیت 10 تا 15 درصدی حاصل شود و متغیرهای کنترلی این مساله منحصر به رشد اقتصادی نیست. باید متناسب با این انتظار انگیزه های سرمایه گذاری ایجاد کرده باشید. ما در چهارمین سالی هستیم که کل سرمایه گذاری صورت گرفته قادر به جبران استهلاکات هم نیست در نتیجه این حرف ها آبی برای مردم تهیه نمی رشد بازار سهام در عین افزایش بیکاری کند اما آبروی وعده دهندگان را به چالش می کشد. این شیوه برخورد همه را به سمت سرخوردگی و رادیکالیزه شدن مطالبات پیش می برد. من صمیمانه و مشفقانه عرض می کنم که این به نفع هیچ کس در ایران نیست. اهل خرد و دانایی به امید دولت نمانند لذا همه باید مشارکت کنند حتی اگر با تحقیر و تلخ کامی مواجه شوند. خاضعانه از اهل خرد می خواهم که به کمک دولت و حکومت بیایند تا از این شرایط عبور کنیم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود در رابطه با وابستگی ها به دنیای خارج افزود: در همین ماجراهای ناآرامی های اخیر، ببینید دو متحد استراتژیکی که توسط سیاست خارجه کشور تعیین شده، با ما چه کردند! روسیه قضیه پهپاد را راه انداخت که خدا این بی شفقتی تاریخی آنها را ختم به خیر کند. من سهم ندانم کاری های طرف ایرانی را نادیده نمی گیرم اما می خواهم بگویم که ببینید روی دیوار چه کسی یادگاری می نویسید. در همین ایام که مداخله نامتعارفی از ناحیه رسانه های خارجی برای دامن زدن به ناآرامی ها رخ داد، یکی از کارهای شگرف دولت به غایت محافظه کار چین این بود که با یک فرد ورشکسته ایرانی در شبکه دولتی چین مصاحبه کردند. انها که اهل سیاست هستند می فهمند این یعنی چه! امیدوارم کسانی بفهمند که این عبارت دشمنِ دشمن من، دوست من است خیلی ساده انگارانه است. آنچه روسیه و چین به نمایش گذاشتند، عین کاری است که متحدان استراتژیک محمدرضا پهلوی با او کرده بودند. گزارش ها رسمی می گوید که در دوره ی سال های 1352 تا 1356 که ایران در قله درآمدهای نفتی قرار داشت، 972 شرکت خارجی در ایران به ثبت رسیده بود. از این تعداد 371 شرکت در زمینه دلالی و بیمه، 251 شرکت در زمینه بازرگانی، رستوران، هتل داری و 206 شرکت زمینه ساختمان فعال بوده اند یعنی اغلب در حیطه هایی تمرکز کردند که در یک ساختار رانتی بیشترین بازدهی را دارد. این برای مردم ما هم تجربه خوبی است که مبادا فکر کنند از بیرون آبی برای ما گرم خواهد شد. راه نجات ما این است که توانمندی خود را بالا ببریم و بر اساس آن توانمندی می توانیم قابلیت گزینش گری داشته باشیم. در سایت وزارت اقتصاد نوشته شده رتبه یک جذب سرمایه خارجی به افغانستان تعلق دارد. من این را مایه تحقیر افغان ها نمی دانم و همین که به ما اعتماد کردند قابل احترام است اما می خواهم بگویم از طریق جذب سرمایه افغانستان تنگناهای ما برطرف نمی شود و در عین حال آن تجربه سال های 1352 تا 1356 را هم نصب العین خود قرار دهیم.
این استاد دانشگاه همچنین افزود: آن چیزی که می توانیم به حکومت گران گرامی هدیه کنیم این است که پدیده اصلی و سرنوشت سازی که می تواند کانون اصلی اصلاح خطاهای گذشته و بازسازی کننده اعتماد متقابل بین مردم و حکومت باشد این است که حکومتگران گرامی روند فرسایش و فروپاشی طبقه متوسط درآمدی را در مرکز توجه خودشان قرار دهند. متاسفانه چیزی که من مشاهده کردم این است که چون مطالبات اقتصادی توسط تحلیل گران، کم مقدار جلوه داده می شود، به این مساله توجه بایسته نشده است. طبقه متوسط درآمدی، طبقه توسعه خواهِ کلیدی هر کشوری است. در همه سطوح حیات اجتماعی این طبقه متوسط است که دنبال کیفیت است. استدلال های روشنی در این زمینه وجود دارد. بسیار ثروتمندها کیفیت را در خارج مرزها جست و جو می کنند و بسیار فقیرها به باقی ماندن و زنده ماندن اهتمام دارند لذا این طبقه متوسط است که متقاضی کیفیت باثبات است. طبقه متوسط درآمدی در عین حال بزرگترین متقاضی فراورده های فرهنگی است. به بازارگرا هم گوشزد می کنم که کیفیت بازار را همین طبقه مطالبه می کنند. مساله حیاتی این است که یک بی اعتنایی مشکوک و غیرمتعارف در این زمینه مشاهده می شود. در دوره 1385 تا امروز ما با بی سابقه ترین سطوح افزایش و تنوع حس طرد شدگی و حس حاشیه ای شدن در این طبقه به صورت ذهنی و عینی شاهد بودیم. سازوکارهایی که این بلاها را سر کشور آورده، شوک درمانی، مسئولیت گریزی در امور حاکمیتی یعنی سلامت، تغذیه، آموزش و مسکن مردم، صنعت زدایی بی سابقه، افزایش غیر متعارف در گستره و عمق فساد، توزیع ناعادلانه قدرت، ثروت و منزلت، اتخاذ سیاست های فلاکت زای تورمی و اشتغال زدا، اقتدار زدایی و مرجعیت زدایی از چهره های مقبول غیر حکومتی است. در عین حال رهاشدگی گروه جمعیتی که به آنها NEET گفته می شود (یعنی گروهی که نه شاغل اند نه در حال مهارت کسب کردن هستند و دامنه سنی شان از 15 تا 24 ساله است) یک بحث جدی است که نه در سطح دولت و نه در سطح رسانه ملی درباره این پدیده چیزی دیده نمی شود درحالیکه مطالعات اقتصاد سیاسی در دودهه گذشته می گوید پیشانی اعتراضات را این گروه تشکیل می دهند. نزدیک به دوسوم پذیرفته شدگان در دانشگاه، خانم ها بودند و همزمان با سقوط مشارکت زنان مواجه بوده ایم. درآمد زنان برای درآمد خانوار خصلت مکمل دارد یعنی باید راه را باز کنید تا زنان، مشاغل متناسب با صلاحیت های خود را داشته باشند نه اینکه بزرگترین مداخلات در زندگی آنان را تا حد حیاط خلوت شان ببرید. اینها نیمی از جمعیت این کشور هستند. نمی شود آنها را از بازار کار برانید و از شرم، آمارهای طلاق را بپوشانید و طبقه بندی کنید تا نگویید وقتی زنان شاغل نباشند خانواده ها متزلزل می شوند. ما در این زمینه خطاهای خیلی غیرعادی مشاهده می کنیم.
مومنی در پایان سخنان خود گفت: اینکه ما علی رغم همه سرخوردگی ها و روندهای ناامید کننده ویاس آور هنوز انگیزه داریم و یافته های مان را با همه مخاطراتش در میان می گذاریم بخاطر این است که مسائل ایران در تسخیر علم قرار دارد. اگر حکومتگران گرامی علم را فصل رشد بازار سهام در عین افزایش بیکاری الخطاب قرار دهند، هم می توانیم بفهمیم چرا دچار انحطاط شده ایم و هم سازوکارهای برون رفت را ارائه دهیم.

تعدیل قیمت مسکن در راه است؟

برخی فعالان بازار می گویند: مالکان شانسی برای افزایش اجاره به اندازه قیمت ندارند چرا که دستمزدها افزایش چندانی نداشته و چاره ای نیست جز آنکه اجاره بها را حداکثر ۲۰ درصد افزایش دهند.

به گزارش فیدوس: برخی فعالان بازار می گویند: مالکان شانسی برای افزایش اجاره به اندازه قیمت ندارند چرا که دستمزدها افزایش چندانی نداشته و چاره ای نیست جز آنکه اجاره بها را حداکثر ۲۰ درصد افزایش دهند.

افزایش شتابان قیمت مسکن، اندکی پس از نوسانات ارزی و تضعیف چند صد در صدی ارزش ریال، اولین بازاری بود که تورم افسارگسیخته را آغاز کرد. این در حالی رشد بازار سهام در عین افزایش بیکاری است که تا آغاز سال ۹۶ رکود بلندمدتی که از پایان سال ۹۲ شروع شده بود و هنوز یک سال نبود که بازار رونق را تجربه می کرد. گرچه رونق مسکن در سال گذشته سود خوبی نصیب سرمایه گذاران و سازندگان کرد ولی بازگشت به چرخه رکود را تسریع کرد.

بازار مسکن سالیانی طولانی را در رکود به سر می برد و تحرک دلار در بازار ارز ، سبب شد قیمت بازارهای موازی مانند بازار طلا، سکه ، خودرو نیز در مسیر افزایش قرار گیرد.

بسیاری از گکارشناسان حالا معتقدند بازار در آستانه رکودی تازه قرار دارد، رکودی که می تواند حتی به تعدیل قیمت در ماه های پیش رو منجر شود . آنچه اهمیت دارد اما رشد شدید بهای اجاره تحت تاثیر رکود در بازار خرید و فروش است. افزایش قیمت اجاره بها سبب شده است بسیاری از مستاجران به منظور مدیریت مالی خود نسبت به اجاره خانه در مناطق ارزان تر اقدام کنند.

اکنون یکی از دغدغه های دولت علاوه بر کمک به اقشار فرودست در تامین معیشت، حمایت از مستاجران هم هست. این میان از یکی دو طرح نام برده می شود اما برخی معتقدند که این اقدام ممکن است سبب افزایش دوباره قیمت‌ها شود. در همین رابطه حسام عقبایی، نایب رییس اتحادیه مشاوران املاک تهران، به خبرآنلاین گفت: همان طور که با خبرید، قیمت مسکن در عرض یک سال بیش از ۱۰۰ درصد افزایش یافته است، به بیان دیگر ملکی که در سال گذشته یک میلیارد تومان قیمت داشت، امسال حداقل دو میلیارد تومان قیمت دارد. این میان نرخ اجاره بها و قیمت با یکدیگر رابطه تنگاتنگی دارند و مالکان هم انتظار دارند اجاره بیشتری دریافت کنند.

او با اشاره به وضعیت اقتصادی کشور و به ویژه مزدبگیران گفت: اغلب مستاجران کارمند و کارگر هستند که نسبت به سال گذشته حداکثر ۲۰ تا ۳۰ درصد بر افزایش حقوق داشتند و طبیعتا امکان پرداخت اجاره دو برابر شده را ندارند. این برای مالکان هم مشخص است و با توجه به اینکه از میانه خرداد اوج معاملات ملکی آغاز و تا شهریور ادامه خواهد داشت، من بعید می دانم افزایش اجاره بها بیش از ۲۰ درصد ممکن باشد چرا که تورم بیشتر به مهاجرت معکوس و افزایش حاشیه نشینی و همچنین بالا رفتن تعداد خانه های خالی می شود.

نایب رییس اتحادیه املاک در رابطه با سیاست های حمایتی دولت رشد بازار سهام در عین افزایش بیکاری از مستاجران، ضمن رد تاثیر تورمی آن تصریح کرد: تجربه نشان داده گهگاه تسهیلات به افزایش قیمت و گاهی نیز بی تاثیر بر آن است. مثلا در سال ۹۱ چند سالی بود دولت هرگونه تسهیلات دهی به مسکن را ممنوع کرده بود ولی در همان زمان قیمتها دوبرابر شد. با توجه به مشکلات گوناگونی که مردم به آن دچار شدند، حمایت از مستاجران ضروری است. رشد نامتعارف اجاره بها، تنها با حمایت های ویژه زندگی مردم را حفظ می کند.

عقبایی در پاسخ به سوالی مبنی بر وضعیت رکودی بازار مسکن، تاکید کرد: رکود سنگینی بازار را در بر گرفته که به نظر من قطعا تا پایان سال ادامه خواهد داشت. این کسادی که در سال جاری شروع شده، عمیق ترین رکودی است که بازار مسکن ایران به خود دیده و از تمام رکودهای پیشین شدیدتر است. بنابر آمار هم اکنون ۷۰ درصد از معاملات مسکن نسبت به سال گذشته کمتر شده که رکورد شکنی بزرگی است. به نظر نمی رسد تا پایان سال حداقل بازار مسکن روزهای بهتری را به خود ببیند.

در عین حال فعالان نیز از کاهش شدید حجم معاملات بازار و همچنین تقاضا برای خرید و رشد بازار سهام در عین افزایش بیکاری فروش سخن می گویند ، بررسی ها نشان می دهد تحت تاثیر افزایش قیمت ها، واحدهای مسکونی متراژ کوچک و همچنین با سنینی بالاتر از ۱۵ سال در بازار معامله می شوند . دلیل این اتفاق نیز کاهش قدرت خرید تلقی می شود.

فرشاد مومنی: با این قیف شورای نگهبان نمی توان قانون گذاری با کیفیت کرد/ می توانیم به جای تامین منافع رانت خوار ها و مافیاها، به نهاد علم تمکین کنیم تا کشورمان نجات پیدا کند

فرشاد مومنی: با این قیف شورای نگهبان نمی توان قانون گذاری با کیفیت کرد/ می توانیم به جای تامین منافع رانت خوار ها و مافیاها، به نهاد علم تمکین کنیم تا کشورمان نجات پیدا کند

گروه اقتصاد و درآمد: فرشاد مومنی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) در نشست موسسه دین و اقتصاد با موضوع «نظام مالیات ستانی بحران ساز به مثابه کانون اصلی توسعه نیافتگی» گفت: در روزهای اخیر به من خرده گرفتند که موضوع جلسه اخیر چه نسبتی با مسائل جاری دارد؟ رسالت اصلی اهل علم دامن زدن به هیجان و تحریک سرکوبگران به سرکوب نیست بلکه این است که کانون های اصلی گرفتاری ها را تبیین کنند تا بتوانیم نجات پیدا کنیم در غیر این صورت تجربه تاریخی ایران می گوید همگان ضرر خواهند کرد. ما در حال ورود به فصل بودجه ریزی هستیم. ما در زمستان سال گذشته و بهار سال جاری بارها هشدار دادیم که لایحه بودجه 1401 به واسطه رویکرد شوک درمانی افراطی خود ایران را در نیمه دوم سال 1401 با بحران و آشوب روبرو خواهد کرد. این به وضوح نشان می دهد که آنچه در ایران رخ می دهد در تسخیر علم قرار دارد و ما می توانیم به جای تامین منافع رانت خوار ها و مافیاها، به نهاد علم تمکین کنیم تا کشورمان نجات پیدا کند.

وی افزود: وقتی بحث از رفتارهای مالی حکومت به مثابه یک ابر متغیر تعیین کننده مطرح می شود، از پدیده ای صحبت به میان می آورد که به گواه متفکران، گستره نفوذ مالیات ستانی هر کشور دایره نفوذ آن کشور را تعیین می کند. نظام مالیات ستانی مستقیما با مساله تمامیت ارضی کشور مربوط است. متفکران بسیار بزرگی کیفیت مالیات ستانی و نحوه رفتارهای مالی حکومت را مهم ترین نیروی محرکه توسعه یا اضمحلال می دانند. انقلاب فناوری ریشه در رفتارهای مالی دارد. اگر رفتارهای مالی دولت مشوق تولید باشد فقر بر طرف می شود در غیر این صورت ستیز، حذف و خشونت تا مرز دست نشانده کردن کشور در مقابل ما قرار می گیرد بنابراین ما دوباره امسال قبل از اینکه فصل بودجه فرا برسد، همه دلسوزان کشور را دعوت میکنیم به اینکه تمرکز خود را روی رفتارهای مالی حکومت بگذارند. متفکران بزرگ در سایر عرصه های علوم اجتماعی باید از این تصور نادرست دست بکشند که زیر ذره بین گذاشتن رفتارهای مالی حکومت یک امر صرفا اقتصادی است. ما با پدیده توازن دوگانه یا در هم تنیدگی تمام عیار اقتصاد و سیاست روبرو هستیم و این در هم تنیدگی است که جایگاه مردم و نهادهای مدنی را در سرنوشت کشور مشخص می کند.

استاد دانشگاه علامه خاطرنشان کرد: وقتی در دنیا می خواستند ریشه تروریزم و قاچاقچی ها را بسوزانند دست روی رفتارهای مالی آنها گذاشتند. یکی از پیچیدگی های رفتارهای مالی این است که ما ملاحظاتی در نظر بگیریم که از یک طرف حکومت به مالیات مردم متکی باشد و از طرف دیگر استقلال حکومت مخدوش نشود. در کشور ما کشف شهود کرده اند که باید سراغ دانه درشت ها برویم اما در اغلب موارد وقتی به سراغ آنها می روند بنده آنها می شوند و قاعده گذاری ها را در راستای منافع آنها و علیه مصالح مردم سامان می دهند لذا ماجرا این است که حکومت در کسب مالیات باید دقت های استثنایی در خصوص اخذ مالیات داشته باشد. نقطه عزیمت فروپاشی اکثر غریب به اتفاق حکومت ها و رژیم های سیاسی در قرن بیستم از کانال به تسخیر آمدن بازار پول، بازار سرمایه و بازار ارز امکان پذیر شده است. با ادله پرشمار نشان داده ایم که بیش از 2 دهه است که این خطر در بیخ گوش اقتصاد سیاسی ایران قرار دارد. وقتی به طور رسمی میگویند 58 درصد بازار کار در اختیار بخش غیر رسمی است یعنی در بازار کار حاکمیت زدایی صورت گرفته است.

وی افزود: ساخت قدرت فکر می کنند با فشار می شود حکومت کرد لذا انقدر فشارها بر مردم را بالا می برند که کارد به استخوان برسد. شرط حکومت داری این است که این مسائل را سریع بفهمند. توزیع عادلانه قدرت و ثروت در هم تنیدگی تمام عیار با نظام مالیات ستانی دارد. اگر ما یک ارتقا در فهم عمومی در این خصوص ایجاد کنیم یک دریچه نجات فراهم کرده ایم. یکی از مسائل بسیار حیاتی که حکومت گران ما باید بفهمند این است که در تمام دنیا توزیع عادلانه قدرت مقدم بر توزیع عادلانه ثروت است. اگر کسانی باشند که فکر کنند راه نجات ایران از طریق حذف بخش هایی بزرگی از جمعیت از ساختار قدرت می گذرد، بدانند که تجربه نشان می دهد که ناکارآمدترین دولت ها و خشونت ورز ترین آنها حکومت های این گونه بودند. حکومت یک دست یعنی حکومتی که در آن با یک نظام توزیع قدرت ناعادلانه روبرو هستیم. به تعبیر حضرت علی(ع) شایستگان حذف می شوند و فرومایگان بر مسند می نشینند.

این اقتصاددان تصریح کرد: حکومتی که به تعبیر خود با دانه درشت ها ارتباط برقرار می کند، نمی تواند از عهده مسئولیت های خود بر بیاید. ما در دهه 1390 با مسئولیت گزیری فراگیری درباره وضعیت آموزش، سلامت، تغذیه، مسکن و . مردم مواجه شدیم با این بهانه که خصوصی سازی و آزاد سازی صورت گرفته است. بخش خصوصی مولد را بحران زده کردند و رباخوار ها و رانت خوار ها را به اندازه ای چاق کردند که الان آنها دارند در بازار ارز، پول و سرمایه حکمرانی می کنند. در سال 1401 با آن شوک درمانی و شیوه مالیات ستانی مردم را در معرض ظالمانه ترین مالیات تورمی قرار دادند ولی سهم مالیات بر مستغلات، ثروت و مشاغل در مجموع به حول و حوش کمتر از 10 درصد رسید. این مناسبات نشان دهنده تسخیر شدگی حکومت به دست گروه های خاص است و باید اصلاح شود. ما باید با شورای نگهبان هم صحبت کنیم که وقتی در سازوکارهای آنها بی کیفیت ها به سهولت عبور می کنند و با کیفیت ها نمی توانند عبور کنند، نمی‌شود قانون گذاری با کیفیت کرد. عین این مسئله در مورد مجریان دولتی هم موضوعیت دارد. نمی شود کسی که اهل چاپلوسی نبود عنصر نامطلوب تلقی شود و انتظار داشته باشید کشور را با کیفیت اداره کرد.

مومنی با بیان اینکه مالیات ستانی اصولی باید بر اساس این بینش و دانش باشد که بی سابقه ترین سطح از نابرابری در جهان به نابرابری در ثروت مربوط می شود، گفت: ضریب رشد بازار سهام در عین افزایش بیکاری جینی درآمد خیلی عادلانه تر از ضریب جینی ثروت و ضریب جینی مصرف از ضریب جینی درآمد هم عادلانه تر است. وقتیکه قانون گذار با همدستی یک سازمان برنامه فاقد کیفیت ماجرا را برعکس می کند و بیشترین فشارها را بر مصرف می گذارد، معلوم است کشور با بحران مواجه می شود. این شیوه تنظیم روابط اقتصادی در حال فاجعه آفرینی است و این فجایع حتی نظام تولیدی را بهم ریخته است. در سه دهه گذشته بی سابقه ترین سطوح ورشکستگی در رشته فعالیت های صنعتی اشتغال محور داشه ایم، با یک پدیده خام فروشی به نام صنعت روبرو شده ایم. شما رانتی - معدنی را به موتور خلق ارزش در این کشور تبدیل کرده اید لذا از طریق رشد ضد توسعه ای آنها، ورشکستگی فراگیر را در رشته فعالیت های توسعه گرا از جمله نساجی به بار آورده اید. در سال 1380 تا 1396 سهم صنایع رانتی - معدنی از تولید ناخالص داخلی بخش صنعت از حدود 30 درصد به حدود 70 درصد رسیده و همچنان هم در حال افزایش است. یعنی شما صنایعی را دراولویت گذاشته اید که انرژی بر ترین و آب بر ترین صنایع هستند و کمترین ارتباط را بقیه صنایع کشور دارند. شما با این جهش ها، خطاهای وحشتناک را پنهان می کنید.

وی در ادامه بیان کرد: در فاصله سرشماری 1385 تا 1390 بالغ بر 620 میلیارد دلار به این اقتصاد تزریق شده اما خالص مشاغل ایجاد شده در بخش صنعت منفی 415 هزار نفر است یعنی بی سابقه ترین صنعت زدایی تاریخ اقتصادی ایران رخ داده است اما صدایی شنیده نمی شود. یکی دیگر از پدیده های تکان دهنده این است که در این نظام مالیات ستانی، رانتی معدنی ها هرقدر به سمت صادرات خام فروشانه بیشتر بروند، از مالیات معاف می شوند. شما دیدید که چطور ماجرای یکی از فولاد ها فیصله پیدا کرد. آن ابعاد از فساد و تسخیرشدگی رسانه ها چیزی بود که به این سرعت فروکش کند و دیگر کسی از آن حرف نزند؟ در همان دوره ای که سهم رانتی معدنی ها در صنعت جهش پیدا کرده است، در یک دوره 17 ساله، صادرات پتروشیمی که اسم رمز دیگر خام فروشی است، ده برابرریال صادرات آهن و فولاد خام 17 برابر و صادرات سنگ آهن 39 برابر شده است. ما در اثر سیطره غیرعادی رانتی معدنی ها با رشد بازار سهام در عین افزایش بیکاری پدیده ای مواجه شده ایم که نام آن را رانت خواری 70 لایه گذاشته ام. کسانی هستند که بخش مهمی از ارزی که بدست می آورند را بر نمی گردانند درحالیکه که همه سرمایه گذاری های آنان از محل دارایی های بین نسلی مردم بوده است. کار دیگری که می کنند این است که برای سود ریالی حداکثری، به رسانه ها پول می دهند که سیاست افزایش نرخ را تشویق کنند. تکان دهنده ترین قسمت این رانت خواری این است که درحالیکه صنایع پایین دست به شدت به محصولات اینها نیاز دارند، تحت عنوان صادرات از برقراری پیوند با صادرات هم خودداری می کنند. محاسباتی در همین وزارت صمت وجود دارد که نشان می دهد اسم اینها صادرات غیر نفتی است درحالیکه صدور مجدد دلارهای نفتی در حال انجام است. برای اینکه هزینه ارزی تحمیل شده برای این محصولات از عایدی ارزی شان بیشتر است. کاش هنرمندان به کمک بیایند تا این کاریکاتور مضحک را به تصویر بکشند که همه ببینند با مردم چه می کنند.

عضو هیات علمی دانشگاه جلب مشارکت مردم را تعیین کننده ترین فاکتور در سرنوشت کشور دانست و گفت: وضعیت در مشارکت اقتصادی به مراتب فاجعه آمیز تر از مشارکت سیاسی است. داده های سرشماری 1365 تا 1395 نشان می دهد همواره نزدیک به دو سوم جمعیت در سنین فعالیت کشور هیچ نقشی در تولید ملی ندارد. شما هزاران آدم را تربیت کرده اید اما نمی توانند سر کار بروند. 60 درصد ظرفیت های نصب شده تولید صنعتی ما بلا استفاده است یعنی ارز و هزینه های آن را داده اید اما بلا استفاده مانده است. شما که می گویید مسلمان هستید اسراف و اتلاف حساسیت شما را برانگیخته نمی کند؟ این چه طرز حکمرانی است؟ طی سه دهه گذشته بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی نزدیک به دو برابر نرخ کلی بیکاری در کشور بوده است.

فرشاد مومنی در پایان سخنان خود گفت: در کل پایش هایی که در تاریخ معاصر ایران از فضای کسب و کار شده، همواره بزرگترین موانع تولید در ایران شوک ارزی بوده است. عامل دیگر بی ثباتی در سیاست گذاری ها است. شوک های نرخ ارز باعث با همدستی بانک ها، تامین مالی سرمایه در گردش تولیدکنندگان امکان پذیر نیست. لذا اینها را مدخلی قرار می دهیم که بگوییم سهل انگاری نابخشودنی و ضد توسعه ای در شیوه مالیات ستانی باید اصلاح شود.

نتایج نظرسنجی؛ ۵۵ درصد اعتراضات را تایید کرده‌اند؛ ۱۰ درصد اغتشاش‌ها را | ۸۳ درصد در این اعتراضات شرکت نکرده‌اند | فقط ۳.۵ درصد موافق آزادی در حجابند

رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌های کشور کار دانشجویان را در این دوره سخت و مهم دانست و گفت: بخشی از این رفتارها در فضای دانشگاه عادی نیست چون ناسزاگویی، خشم و نفرت یک امر عجیب است و این افراد با کسانی که میل به تجزیه ایران دارند، همسو و همسنگر هستند.

تجمع - گشت ارشاد - مهسا امینی

به گزارش همشهری آنلاین، حجت الاسلام مصطفی رستمی در نشست تشکل‌ها و فعالین فرهنگی دانشجویی دانشگاه‌های استان ایلام و در پاسخ به درخواست‌های دانشجویان اظهار کرد: دیدار دانشجویان با مقام معظم رهبری و تعیین سهمیه آن‌ها را دفتر تعیین می‌کند. برخی از هیئت‌ها گله‌مند هستند که چرا در این دیدارها حضور نداشته‌اند.

رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌های کشور با اشاره به اینکه سهمیه دوره حامیم محدود بوده است، تصریح کرد: ارزیابی ما این بود که در دانشگاه‌ها التهاب‌هایی وجود خواهد داشت، اما پیش‌بینی نشده بود که به دلیل مرگ خانم امینی باشد.

رستمی بر ارتباط با تشکل‌ها تاکید کرد و گفت: متاسفانه شکافی میان دانشجویان و جامعه ما رخ داده است. بخشی از اتفاقات اخیر به دلیل هیجانات بوده‌اند. این رفتارها در فضای دانشگاه عادی نیست. شکل ناسزاگویی، خشم و نفرت یک امر عجیب است. این افراد با کسانی که میل به تجزیه ایران دارند، همسو و همسنگر هستند.

وی به آسیب در فضای مجازی اشاره کرد و گفت: در این دوره کار دانشجویان سخت و مهم‌تر است. شما باید فرصت اختلاف افکنی را از بدخواهان بگیرید. باید یک اشتراکاتی میان دانشجویان باشد.

رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌های کشور ادامه داد: در کنار تمام ضررهایی که وجود دارد حوادث اخیر یک برکت نیز داشت. این حوادث توجه عده‌ای از مدیران را به سمت برخی مشکلات کشور برد. یکی از این مشکلات در حوزه آموزش و پرورش است. نظام رشد بازار سهام در عین افزایش بیکاری آموزش معارف اسلامی نیاز به تحول جدی دارد.

رستمی با تاکید بر اینکه در اعتراضات سخن حق نیز وجود دارد، تصریح کرد: در یک نظرسنجی انجام شده ۱۰ درصد مردم اغتشاش‌ها و ۵۵ درصد اعتراضات را تایید کرده‌اند. از این مقدار ۸۳ درصد اصلا در این اعتراضات شرکت نکرده‌اند ولی با این وجود معترض‌اند. این افراد ۶۰ درصد مسائل اقتصادی و معیشتی را دلیل این اعتراض‌ها دانسته‌اند و همچنین بیش از ۲۰ درصد فساد اداری و اصلاح ساختار آن را بیان کرده‌اند. از این افراد سوال شده است که مطالبات شما چیست. که باز هم ۵۹ درصد اصلاح معیشت، ۶ درصد رفع فیلتر و تنها ۳.۵ درصد آزادی زنان را در حجاب و پوشش خواستار شده‌اند.

وی با اشاره به اینکه در ۱۰ سال گذشته وضعیت اقتصادی مطلوبی را نداشته‌ایم، تصریح کرد: باید بپذیریم در جامعه ما مشکلات زیر ساختی وجود دارد.

رستمی در پایان گفت: مدعی آزادی زنان خود به شدت زنان را محکوم می‌کنند. بسیاری از دانشجویان در یک فضای توهمی قرار دارند. خودتان را برای اتفاقات بزرگ در عرصه بین‌الملل آماده کنید. دنیای آینده با امروز متفاوت خواهد بود. به زودی شاهد آن روز خواهیم بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.