کاهش 70 میلیارد دلاری سرمایه زاکربرگ ؛ نخستین پیامدهای شکست متاورس!
کاهش 70 میلیارد دلاری سرمایه زاکربرگ که با انتشار گزارشهای مالی جدید متا فاش شده است، حاکی از سقوط آزاد داراییهای این میلیاردر جوان است.
در سال جاری سرمایه خالق دنیای مجازی متاورس، افت بسیاری داشته و احتمال میرود که ریزش بیشتری نیز در روزهای آتی پیدا کند. این کاهش 70 میلیارد دلاری سرمایه زاکربرگ تنها در یک سال گذشته رخ داده و کارشناسان میگویند که احتمال ریزش 10 دلاری از سرمایه او همچنان وجود دارد.
کاهش 70 میلیارد دلاری سرمایه زاکربرگ
متا یا همان فیس بوک که سالها سرمایه بسیاری جذب کرده بود. در سال جاری با ارائه ویژگی شفافسازی ردیابی اپلیکیشن توسط اپل، به کاربران آیفون اجازه میدهد تا دسترسی برنامهها را برای ارائهی تبلیغات شخصیسازی شده مسدود کنند.
همین دسترسی به کاربران باعث ضربه شدید به متا و درآمدهای آن شد و باعث کاهش 70 میلیارد دلاری سرمایه زاکربرگ خالق متا شده است. این اتفاق سرمایهگذاران خارجی و داخلی متا را به سمت خارج کردن سرمایه و داراییهای خود از متا سوق داده است.
کاهش 70 میلیارد دلاری سرمایه زاکربرگ
تنها در سال جاری و روزهای گذشته ضرر 10 میلیارد دلاری برای سرمایه مارک زاکربرگ در بورس ثبت شد. سهام متا از ابتدای سال 2022 حدود 61.7 درصد کاهش یافته و ارزش هر سهم این شرکت از 338 دلار به 129.82 دلار رسیده است.
در پی به وجود آمدن این وضعیت در بورس برای فیسبوک، ارزش داراییهای خالق این کمپانی حدود 70 میلیارد دلار کاهش پیدا کرد. کارشناسان اقتصادی متا به انتشار گزارشات مالی کمپانی متا پرداختند. در این گزارش مطرح شده است که در سه ماه سوم سال جاری میلادی ارش هر سهم متا در پایان ساعت کاری بازار، به 104.30 دلار مطابق با 20 درصد، کاهش پیدا کرده است.
میزان داراییهای جوانترین میلیاردر جهان در روزهای آتی با احتساب میزان خسارتهایی که در روز گذشته داشته است از 125 میلیارد دلار به 53.3 میلیارد دلار میرسد. فردا احتمال کاهش 10 میلیارد دلاری سرمایه مارک زاکربرگ وجود دارد که افزون بر کاهش 70 میلیارد دلاری سرمایه زاکربرگ است.
با انتشار گزارشات مالی متا در سه ماهه اول سال 2022، این کمپانی موفق به کسب درآمد 27.71 میلیارد دلاری شده است. با بررسی سه ماهه اول سال گذشته مشخص میشود که در سال 2021 حدود 29.01 میلیارد دلار تنها در سه ماهه اول سال درآمد کسب کرده که حدود 4 درصد نسبت به سال گذشته دچار افت شده است.
سرمایه مارک زاکربرگ
با به دست آوردن سود عملیاتی یا همان سود حسابداری شرکت متا مشخص میشود که سود باقیمانده از 36 درصد سال گذشته به 20 درصد کاهش پیدا کرده است. درآمد این کمپانی نسبت به سال گذشته حدود 52 درصد کمتر است. متا سال پیش در سه ماهه سوم سال حدود 9.19 میلیارد دلار درآمد داشته اما امسال تنها موفق به کسب 4.4 میلیارد دلار سرمایه شده است.
کاهش ارزش سهم متا در روزهای آینده
مطابق با گزارش مالی متا، سود هر سهم این شرکت در سهماههی سوم سال جاری میلادی با کاهش 49 درصدی به 1.64 دلار رسید.
وال استریت پیش بینی میکرد که هر کاربر متا حدود 9.83 هزار دلار توانایی کسب سود دارد که میانگین درآمد متا از هرکاربر در سهماههی سوم 2022 به ۹٫۴۱ دلار رسید. میزان کاربرانی که در سه ماهه سوم امسال در متا فعالیت داشتهاند حدود 1.98 میلیارد نفر بوده است.
پیش بینی میشود که فردا ارزش هر سهم متا یا فیسبوک در بورس جهانی از قیمت آن در نوامبر سال 2015 نیز کمتر شود. مارک زاکربرگ در رابطه با کاهش 70 میلیارد دلاری سرمایهاش در سال جاری گفت:
جامعهی ما همچنان به رشد خود ادامه میدهد و من از تعامل قوی که ناشی از پیشرفت در موتور اکتشافی و محصولاتی مثل Reels است، خوشحال هستم.
درحالی که ما فعلا با چالشهای کوتاه مدت مواجه شدهایم، اما برای بازگشت به رشد درآمد، اصول اولیهی خود را در پیش خواهیم گرفت. ما با تمرکز بر اولویتبندی و کارایی به سال 2023 نزدیک میشویم؛ اقداماتی که به ما کمک میکند در محیط کنونی حرکت کرده و شرکت قویتری داشته باشیم.
مارک حد ضرر به دلار یا به درصد؟ زاکربرگ
کمپانی متا مالکیت چندین اپلیکیشن را برعهده دارد که از جمله آنها میتوان به اینستاگرام و واتساپ اشاره کرد. زاکربرگ در سال 2012 با پرداخت یک میلیارد دلار اینستاگرام را خرید و توانست ارزش این اپلیکیشن را به 102 میلیارد دلار برساند. خالق دنیای مجازی با ارائه فناوریهای نوین توانست این اپلیکیشن را به محبوبترین نرم افزار فضای مجازی تبدیل کند.
پیش بینی اقتصاددانان از سه ماهه چهارم یا پایانی سال 2022 از میزان درآمد متا، عددی نزدیک به 32.50 میلیارد دلار است. اگر فردا هر سهم این شرکت 104 دلار فروخته شود، از ارزش کسب شده در طول هفت سال گذشته پایینتر میآید که بر کاهش 70 میلیارد دلاری سرمایه زاکربرگ اضافه میکند.
بیشتر بخوانید:
- چگونه تشخیص دهیم کسی ما را در حد ضرر به دلار یا به درصد؟ واتساپ بلاک کرده؟
- دانلود و آموزش کار با جی بی واتساپ (GBWhatsapp)
- آموزش رمز گذاشتن برای واتساپ و قفل کردن آن در اندروید، iOS و ویندوز
- تماس تصویری واتساپ در کامپیوتر/ ویندوز
نظر شما دربارهی کاهش 70 میلیارد دلاری سرمایه زاکربرگ چیست؟ نظرات خود را در بخش کامنتها با تکراتو در میان بگذارید و اخبار تکنولوژی را با ما دنبال کنید.
جریمه مالی و کاهش 10 درصدی توسعه ماشین برای ردبول
ردبول برای نقض سقف بودجه سال گذشته با جریمه مالی و ورزشی روبرو شد؛ فیا جریمه 7 میلیون دلاری و از دست دادن 10 درصد از زمان تونل باد را برای این تیم تأیید کرده است.
تقریباً سه هفته پیش، فدراسیون بین المللی اتومبیلرانی شایعات مبنی بر اینکه ردبول در راه رسیدن به عنوان قهرمانی رانندگان فرمول یک 2021 بیش از حد هزینه کرده است را تأیید کرد.
مقدار نقص سقف بودجه “جزئی” اعلام شد که به این معنی بود که این رقم چیزی بین 1 تا 7.25 میلیون دلار بوده و فیا در نهایت تایید کرد که 2.2 میلیون دلار بوده است.
رقبا خواستار جریمههای مالی و ورزشی شدند و چندین رئیس تیم گفتند که هر گونه هزینه اضافی برابر با یک برتری سه ساله است.
جریمه مالی و ورزشی ردبول
فیا صبح جمعه در مکزیک اعلام کرد که تیم ردبول نه تنها 7 میلیون دلار جریمه شده، بلکه 10 درصد از زمان تونل باد خود را نیز از دست داده است.
ردبول به عنوان برنده مسابقات قهرمانی سازندگان، زمان تونل باد کمتری نسبت به رقبای خود دارد که عدد آن 70 درصد است. یعنی 1400 ساعت از 2000 ساعت مجاز توسط تیم رده دهمی.
کاهش 10 درصدی، تنها 1260 ساعت را از اول ژانویه 2023 برای آنها باقی می گذارد.
درباره نویسنده
مطالب مرتبط
فراری: استراتژی مرسدس به قیمت بردشان تمام شد
سائوبر به عنوان تیم آئودی از سال 2026 رقابت خواهد کرد
18 دیدگاه
با وجود اینکه این جریمه تا حدودی سخت گیرانه بود ولی میشه تا حدودی هضمش کرد
مخصوصا با وجود اینکه در نظر بگیریم فقط سر تصادف سیلوراستون پارسال به تیم حدود 4 میلیون ضرر خورد اونم توسط راننده تیم رقیب ( یادمون نره جمعا تیم 2.2 میلیون بیشتر از سقف خرج کرده)
اینا تازه سوای اون حرکت انتحاری بوتاس تو مجارستان بود که جفت ماشینای تیم رو ترکوند
مهدی جان
هر روز دنبال حاشیه درست کردن هستن برای مکس و ردبول که این تیم کند کنن.
کاش فیا مدارک شفاف رو می کرد تا بقیه بدونن چند چند هستن و جالب اینجاست که توتو قبل فیا خبردار هست و میگه ردبول تخلف کرده چون یه کارمند سابق مرسدس که رفته به فیا خبرا میرسونه.
حتی فیا هم نتونست ثابت کنه که بودجه خرج توسعه ماشین شده و هیچ عمدی یا تقلبی نبوده در کارشون که ردبول با فیا به توافق نامه رسیدن که نره دادگاه بین المللی چون بیشتر برای فیا هم افت داشت بعد این همه مدت.
در آخر هم امسال رانندگی بینظیر مکس باعث شده اونا به اولین برد نرسن فعلا.
واقعأ مهم اینه که آدرین نیوی یه ماشینی ساخته بدون اشتباه.. بعدش فکر می کنن تقلب کردن در توسعه و خرج ماشین.
علی جان سخته براشون
متاسفانه هر کس که با ستاره بریتیش جماعت در بیوفته یه جوری تحت فشارش میذارن
یه روز سب و فراری
حالا هم مکس و ردبول
تو این هشت سال انواع و اقسام جانبداری ها رو از لوییس و مرسدس کردن و یه خورده بدعادت شدن
از عوض کردن ترکیب لاستیک ها وسط فصل برا چندتا مسابقه بگیر تا DAS و کلی مورد دیگه
دیروز هم از حرکت مکس خیلی خوشم اومد که گزارشگرای اسکای رو بایکوت کرده بود
بالاخره یه نفر باید جلو این جانبداری های اسکای در میومد
کلا حتی داستان قهرمانیه سال پیش حق مکس بود و اینا یجوری وانمود کردن که انگار فیا به ردبول حال داده! حتی نت فلیکس هم یجورایی به این قضیه دامن زد. متاسفانه مرسدس بشدت نفوذ داره. قانون فلور عوض میکنن برا خودشون، داس میارن تبر میبَرَن، مکسو با پنجاه و یک جی میکنن تو دیوار ده ثانیه پنالتی میگیرن بعدم میگن قهرمانیو از دستشون دراودن. خاک بر سر اون مسی.
حتی فراری تو انجین تخلف میکنه بعد میگن به توافق رسیدیم پشت درای بسته! بابا جریمه ای پرتقال دان زادانی!!
آخرم ردبول به بچه ها ناهار داده ملت میخوان قهرمانیشو بگیرن🤣
مکس بی نظیره چه قهرمان بشه چه نشه. برا من درکنار فرناندو، سنا و سب هست.
تیم ردبول بسیار لایقه. هوندا بسیار درستکار و پرتلاشه و قول ژاپن.
تیم هماهنگ، استراتژی بی نظیر و کم غلط، راننده فوق العاده. حالا کی لایق قهرمانیه؟
با این هجم از جریمه رد بول بد بخت شد وای به این همه دشمنی با رد بول
بنظرم با توجه به میزان تخلف حکم عادلانه ای بود
با اینکه ردبول تیم مورد علاقمه ولی این جریمه خوبیه به خصوص جریمه مالی ۷ میلیون دلار یه جورای مطمعنیم که دیگه هیچ تیمی این تخلفو نمیکنه.مگه باز هم استون مارتین.
یه سوال ردبول سال بعد ۷ میلیون دلار زیر سقف بودجه هزینه میکنه یا کل بودجه حد ضرر به دلار یا به درصد؟ رو داره و ۷ میلیون دلار باید به فیا بده؟
روی سقف بودجه ۷ میلیون اعمال میشه؟ اگه نشه جریمه خوبیه بازم ولی جدا بازدارنده نیست، داره خودش میگه تا ۵ درصد بالاتر خرج کن جریمشو بده، ماده ۱۰۰ فرمول یکی میشه، جای دو طبقه ده طبقه بساز پولشو بده :))
ولی خب جریمه خوبیه نسبت به اتفاقی که افتاده، شاید سرنوشت یک تایتل عوض شده باشه ولی خب اعمال هر جریمه امتیازی روی ۲۰۲۱ کلا فرمول یک رو می برد روی مدار حاشیه.
مرسدس این هفته حس خوبی دارم، نمی گم برد ولی حس می کنم اتفاقات خوبی می افته، کسی که مکزیک خط یک باشه خیلی خوش به حالش نیست، شاید پیچ یک اول بیرون بیایم! یک P3 P4 در کوالی از لوییس و جورج، 110 درصد عملکرد ماشین روز مسابقه و یکم شانس سیفتی کار شاید بالاخره مارو به پیروزی برسونه.
الانم تصمیمات فیا روی حاشیست!
اون هفت میلیون دلار رو که بیخیال. برای مرسدس و فراری و ردبول، هفت میلیون دلار پولی نیست. چند برابرشو میدن برای اینکه قهرمان بشن.
برای اون ده درصد کم شدن زمان تونل باد. این جریمه چقد میتونه به تیمی که ادرین نیوی رو داره و همچین شاسیی طراحی کرده اسیب بزنه؟؟!! ردبول احتمال 95 درصد شاسی رو تغییر اساسی نمیده. کمم دیتا در طول فصل جمع نکرده. البته این موضوع برای همه تیم ها صادقه. احتمالن به غیر از مرسدس.
البته دربول باید هزینه دادگاه و جلسه فیا رو هم بده. که خسته نباشه.
حالا بیایم ببینیم چی بدست اورده. یک عدد قهرمانی ناقابل راننده ها. البته ممکنه بخشی از هزینه اضافی هم برای ماشین امسالشون بوده باشه. البته این حرفا الکیه:))) اون پول برای غذای کارکنای ردبول کیترینگ بوده:))
اینکه جریمه درست چی بوده یا این منصفانه هست یا نیست رو کار ندارم. اما مطمئنم فیا از سال دیگه باید با میکروسکوپ حسابای مرسدس و فراری رو چک کنه. قطعن این دوتا تیم تخلف میکنن. هرچند به نظرم این تعداد بیشترم میشه.
اگه قانون رو عوض کنن که گل به خودی زدن. برای یه تیم یه در باز گذاشتن بعدم اونو بستن.
مگه اینکه فیا بخواد به مرسدس و فراری یه طوری باج بده که سر و ته قضیه رو هم بیاره.
هیچوقت به هیچ تیمی قصد توهین کردن نداشتم و ندارم!
ولی ارزش داره برای بودجه تخلف کنی !
دقیقا شده مثل ساختمان سازی های ایران !
بیشتر از حد مجاز میسازی و سود بیشتری میکنی ! در اخر هم یه جریمه به شهرداری میدی !
ولی ساختمان بیست طبقه رو داری و ازش سود گرفتی !
مرسدس و فراری هم سال بعد باید چند میلیون کنار بزارن برا فیا !
احترام به قوانین زمانی مهمه که اون سازمان هم بهت احترام بزاره
نه با چند میلیون جریمه که برای تیم قهرمان هیچی نیست بخوان عدالت رعایت کنن !
دوست ندارم اینطوری فکر کنم ولی از سال ۲۰۲۱ به اینور به FIA اعتماد ندارم اون از تغییر قوانین به نفع ردبول در ابتدای فصل بعدش نادیده گرفتن و حتی زیر پا گذاشتن قوانین در طول فصل و در آخر هم تخلف در بودجه تحقیق و توسعه!همه اینا برای بدست آوردن طرفدار و پول بیشتر..تیم ردبول هم استاد لابی کردن توی سازمانه.لوئیس بازم شایسته تر از قبل شد.
یوان برای دلار شاخ میشود؟
شاید مهم ترین اتفاق اقتصادی جهان چیزی نباشد جز آینده جنگ اقتصادی آمریکا و چین. جنگ این دو قطب اقتصادی اکنون در چه مرحله ای است؟ چرا یوان همچنان نتوانسته است به رقیبی جدی برای دلار تبدیل شود؟ بخشی از گفتگوی امیر کرمانی استاد دانشگاه برکلی با اکوایران در این باره را بخوانید:
- بحثی که درخصوص همین قطب شدن چین میشود مثالش را شاید گسترش یوآن و حضور یوآن در حساب ارزی کشورها میدانند. این نشانه ی خوبی میتواند باشد؟ حالا با توجه به این صحبت شما که هنوز این مبادلات انگار با دلار انجام می شود.
اتفاقی که دارد میافتد این هست که بهتدریج دارد سهم دلار از این مبادلات تغییر میکند، چون درواقع ما چهار تا نقش متفاوت می توانیم برای دلار تعریف کنیم؛
1) یکی در transaction FX هاست؛ یعنی فرض کنید من میخواهم دلارم را جابهجا کنم و تبدیل به یورو کنم و یورو را تبدیل به یوآن کنم.
2) یکی در رزرو بانکهای مرکزی هست که این پرتفولیویی که این بانک مرکزی دارد چقدر میخواهد دلار نگه دارد و چقدر میخواهد یورو نگه دارد و مثلا فرض کنید چقدر پول کره جنوبی را نگه دارد. در آنجا ما میبینیم که بله، دارد میزان ذخایر ارزی کشورها که به دلار هست، به تدریج دارد کاهش پیدا میکند و یوآن نقش بیشتری را دارد ایفا میکند. کشوری که بیش از همه یوآن را در پرتفوی ارزی بانک مرکزیاش افزایش داده، روسیه هست. ولی حتی مثلا فرض کنید عربستان سعودی هم در سالهای اخیر برنامهریزی کرده که سهم یوآن را در ذخایر ارزیاش افزایش بدهد. بله؛ این ترندی هست که ما در طول زمان داریم میبینیم و خب ترندی هست که احتمالا در سالهای آینده میبینیم یوآن نقش مهمتری را در نظام پرداختهای بین المللی هم بازی بکند؛ ولی این شاید ترندی هست که ما طی 10 سال آینده شاهد این ترند باشیم.
در اینجا یک سوال خیلی مهم مطرح میشود که چین که در این همه در حوزه های تکنولوژی، در حوزههای تجارت و در حوزههای مختلف این همه رشد کرد، چرا یوآنش هنوز انقدر رشد نکرده است؟ دلایل مختلفی می شود راجع به آن صحبت کرد که یکیاش بحث توسعه بازار مالی داخل خود چین هست. یکی این هست چین برنامه اینترنشنال کردن یوآن را در سال 2000 داشت که تا سال 2015 هم خیلی با سرعت داشت به سمت این برنامه حرکت کرد. یکی از ملزومات اینترنشنال کردن یوآن (حداقل در نظام سابق) این بود که شما Capital Accountتان را باز کنید. به این معنا که اگر کسی خواست بدون اینکه کالایی جابهجا کند و فقط پولی به خارج از چین ارسال بکند یا وارد چین بکند، محدودیتی روی آن پول نباشد. وقتی اینها خواستند Capital Accountشان را باز کنند، یک نتایجی داشت مثلا فرض کنید تقاضا برای خروج سرمایه جدی اتفاق افتاد و در سال 2015 چین حدود یک تریلیون دلار از ذخایر ارزی خودش را از دست داد (در بازه سالهای 2014 تا 2016) و در آن مقطع چین به این نتیجه رسید که هنوز آن آمادگی را برای اینترنشنال کردن یوآن ندارد. این از بُعد فنی قضیه بود.
بعد از آن شروع کرد بهتدریج بهبود نهادهایی که میتواند به اینترنشنال کردن یوآن کمک کند؛ مثل افزایش تعداد سوآپلاینهایی که با بانکهای مرکزی مختلف کشورهای دنیا دارد؛ مثل افزایش تراکنش هایی که از طریق بانکهای چین در کشورهای مختلف دارد انجام میشود از طریق بانک توسعه چین؛ اگزیم بانک چین.
ولی به نظر من یک دلیل سیاسی خیلی مهم هم داشت که یوآن در حال حاضر نقش خیلی مهمی در مبادلات بین المللی ایفا نکرده ولی شاید در ادامه این نقش خیلی افزایش پیدا کند و آن این هست که چین حداقل تا چند سال گذشته علاقه خیلی زیادی داشته که به آمریکا حداقل این سیگنال را بدهد که من اصلا به دنبال چلنچ کردن قدرت تو نیستم. این چرا برایش مهم بوده؟ برای اینکه شما ببینید از زمانی که چین به WTO محلق میشود و حتی از قبل از آن، به هر حال بازار آمریکا و بازار اروپا خیلی برای چین جذاب بوده و چین خیلی علاقه داشته که محصولات بیشتری را به این بازار صادرات کند. برای چه؟ برای اینکه مخصوصا در بازه سالهای 2000 تا 2010 و حتی قبل از آن از سالهای 95 به بعد بگوییم، چین حجم خیلی بالایی واردات کالای سرمایهای داشته است یعنی چین به هر حال میخواسته صنایع خودش را بهبود بدهد. صنایع خودشان را چطور بهبود میدهند؟ از آلمان و ژاپن به طور خاص حجم بسیار بالایی کالای تکنولوژیک وارد کرده است. خب! وقتی شما میخواهید کالای تکنولوژیک وارد کنید، یعنی باید درآمد ارزی خیلی خوبی داشته باشید که بتوانید با آن کالای تکنولوژیک وارد کنید و اصلا خود دسترسی به بازار و آن مقیاسی که به شما میدهد که شما بتوانید در مقیاس خیلی بالا تولید کنید و آن مقیاس خیلی بالا هزینههای تولید شما را کاهش بدهد، خب این را بزرگترین بازارهای دنیا بازار آمریکا بوده و بازار اروپا. پس در بازهی حداقل تا قبل از بحران مالی آمریکا، مهم ترین دغدغه چین شاید در حوزه بین الملل، نفوذ به بازار آمریکا و اروپا بوده است و در این فضا اصلا شما میخواهید بگویید که من نمیخواهم اصلا شما را چلنج کنم و فقط میخواهم هزینهی کالا را در کشور شما کاهش دهم و میخواهم رفاه خانوار شما را افزایش دهم. پس این میشود قصهی تا قبل از بحران مالی.
در بحران مالی، حجم مبادلات بینالمللی نسبتا کاهش جدی پیدا کرد و این به این معنی نیست که هم جذابیت بازار آمریکا و اروپا برای چین کاهش پیدا کرد؛ ولی به هر حال چین به این نتیجه رسید که باید بازار داخلی خودش را توسعه خیلی بیشتری بدهد یعنی نمیتواند برای رشد 10 درصد فقط روی تقاضای بین المللی حساب بکند. به همین دلیل از سال های 2009 به بعد شما می بینید که انواع بسته های محرک برای توسعه زیرساختهای داخل خود چین داشتند یعنی محرک رشد اقتصادی داخل چین را همان تقاضای داخلی خود چین گذاشتند. ولی چین همچنان یک نیاز خیلی مهمی به آمریکا و اروپا داشت (خیلی بیشتر به آمریکا) و آن نیاز تکنولوژیک بود. شما ببینید در حوزه های بسیار مهم تکنولوژیک مثل حوزه های ارتباطات و از آن شاید مهمتر حوزه باطریها و خودروهای الکترونیک و انرژیهای نوین و خیلی حوزه های دیگر که ما هنوز اطلاع نداریم. به هر حال چین از لحاظ تکنولوژیک شاید اصلا قابل مقایسه با آمریکا و اروپا نبود.
خب! کاری که چین باید در این بازه میکرد این بود که اولا از لحاظ داخلی، میزان R&D خودش را روی این حوزه ها به شدت افزایش داد و به همین دلیل ما واقعا شاهد یک نوع جهش تکنولوژیک در برخی از این حوزه ها هستیم که می بینیم چین میزان سرمایه گذاری R&D در این حوزه ها را خیلی افزایش داد؛ ولی شاید از آن خیلی مهمتر این باشد که چین به صورت یا قانونی و یا غیرقانونی انتقال تکنولوژی زیادی از آمریکا به خود چین انجام داد. به چه صورت؟
به این صورت که یک شرکت چینی میآمد به صورت یک استارتآپ و به صورت یک جوینت ونچر در سیلیکون ولی در یک جایی از آمریکا مستقر میشد. بعد از روی شبکهی نیروی انسانی چینی که مثلا فرض کنید در شرکتهای برتر آمریکایی مثل تسلا، گوگل و فیسبوک داشتند، میآمد نیروهای خوب آن شرکتها را استخدام میکرد. از روی آن نیروها، شبکه انسانی غیرچینی که در آن شرکت ها بودند را خیلی راحت میتوانست شناسایی کند و بعد آن نیروها را با مزایای خیلی بهتر شرکتهای آمریکایی استخدام کند. یک جورهایی از طریق جابجایی نیروی انسانی کسب اطلاعات کند و یک یادگیری خیلی سریع برای خودش داشته باشد و این انتقال تکنولوژیک با سرعت بیشتری برایش اتفاق بیفتد. پس شاید در بازهی سالهای 2010 تا 2020 هم اولویت اول چین این بود که همچنان به آمریکا نشان بدهد که من اصلا نمیخواهم تو را چلنج بکنم ولی انتقال تکنولوژیک اتفاق افتاد.
شاید از حدود سالهای 2015-2016 دیگر برای آمریکا خیلی مسجل شد که این انتقال تکنولوژیک در سطح بالایی دارد اتفاق میافتد و شروع به اجرای محدودیتهای خیلی جدیتری کرد روی اینکه خب اگر یک شرکت چینی مثلا در سیلیکون ولی هست، خیلی حساسیت روی آن بیشتر بود که این انتقال تکنولوژیک اتفاق نیافتد. به نظر میآید در این پروژه، یعنی فاز اول پروژه Market Access بود و فاز دوم پروژه دسترسی به تکنولوژی بود. این دو تا پروژه تا حد خوبی انجام شد؛ یعنی در خیلی از حوزههای تکنولوژی مهم الان قدرت تکنولوژیک چین با قدرت تکنولوژیک آمریکا برابری میکند. احتمالا فاز سوم این میشود که حالا من که میخواهم خودم را به عنوان یک قدرت اقتصادی در دنیا مشخص کنم، بیایم نظام پرداخت هایم را مستقل از نظام پرداخت آمریکا بکنم. چرا؟ برای اینکه اگر من این کار را نکنم، آسیبپذیری من همیشه خیلی زیاد هست و همیشه آمریکا میتواند من را تحریم کند و شاید حتی از آن مهمتر، اطلاعات تراکنش های من همیشه در آمریکا هست و این یعنی من همیشه باید نگران باشم که اطلاعات اینکه مشتری های من چه کسانی هستند، همیشه پیش رقیب من هست.
پس به احتمال زیاد پروژهی بسیار مهم 10 سال آینده چین توسعهی نظام پرداختهای بین الملل او هست به نوعی که بتواند آسیبپذیری خودش را در برابر آمریکا کاهش دهد. ضرر این اتفاق برای چین چیست؟ اینکه دیگر شما نمیتوانید وارد همان فاز قبلی باشید که نشان دهید من خیلی تمایلی به چلنج قدرت اقتصادی تو ندارم؛ یعنی ما به نوعی وارد آن فاز جدید شدیم که نه، دیگر خیلی عیان است این دو تا قطب اقتصادی دارند با هم رقابت اقتصادی میکنند و آن وقت در این رقابت اقتصادی شروع می شود انواع رفتارهای متفاوت که باید انجام دهند. نظام پرداختها یکیاش هست، توسعه مثلا راههای مبادلات کالا یکی دیگر از آن بحثها هست که میتوانیم در ادامه وارد آن شویم. بحث تولید در مناطق مختلف دنیا به نوعی که اگر من آسیبپذیریام از اینکه حالا اگر در یک قسمتی از دنیا دچرا بحران شد، در قسمتهای دیگری از دنیا بتوانم تولیدم را انجام دهم یک بخشی از این هست. یعنی این گذار از جهان تک قطبی به جهان چند قطبی پیامدهای خیلی مهم دارد که دیگر خیلی واضح است که این دو تا قطب اقتصادی میخواهند با هم رقابت اقتصادی خیلی جدی انجام دهند.
زنگ خطر برای زاکربرگ؛ درآمد متا در اتفاقی تاریخی برای دومین فصل متوالی افت کرد
متا که در ماههای اخیر بیش از ۹ میلیارد دلار بهخاطر پروژهی متاورس ضرر کرده، از افت درآمد برای دومین فصل متوالی خبر میدهد و میگوید که بهدنبال تعدیل نیرو است.
متا دقایقی پیش جزئیات عملکرد مالی خود را در سهماههی سوم سال ۲۰۲۲ اعلام کرد. شرکت تحت مدیریت مارک زاکربرگ در سهماههی اخیر توانسته است به ازای هر سهم ۱٫۶۴ دلار سود کسب کند، این در حالی است که تحلیلگران پیشبینی کرده بودند سود هر سهم متا ۱٫۸۹ دلار باشد.
در فصل سوم سال جاری میلادی متا موفق شد ۲۷٫۷۱ میلیارد دلار درآمد به جیب بزند. تحلیلگران والاستریت گفته بودند مالک اینستاگرام و واتساپ پتانسیل دستیابی به درآمد ۲۷٫۳۸ میلیارد دلار را دارد.
مارک زاکربرگ در بیانیهای مطبوعاتی میگوید: «جامعهی ما به رشد ادامه میدهد و از دیدن تعامل زیادی که نتیجهی پیشرفت موتور کشف محتوا و سرویسهایی نظیر Reels است، خشنودم. دررابطهبا درآمد با چالشهای کوتاهمدت مواجهیم، اما پیشنیازهای لازم برای بازگشت به روند رشد درآمد مهیا شده است. با تمرکز بر اولویتبندی اهداف، وارد سال ۲۰۲۳ خواهیم شد.»
تعداد کاربران فعال روزانهی متا (DAU) به ۱٫۹۸ میلیارد در سراسر دنیا رسیده است و تحلیلگران دقیقاً همین عدد را برای کاربران فعال روزانه پیشبینی کرده بودند. براساس گزارش مالی جدید، تعداد کاربران فعال ماهانه (MAU) پلتفرمهای این شرکت از مرز ۲٫۹۶ میلیارد عبور کرده است. تحلیلگران پیشبینی کرده بودند تعداد کاربران فعال ماهانه به ۲٫۹۴ میلیارد برسد.
میانگین درآمد متا به ازای هر کاربر ( ARPU) در فصل سوم امسال به ۹٫۴۱ دلار رسید؛ عدد پیشبینیشده توسط تحلیلگران والاستریت ۹٫۸۳ دلار بود.
شرکت مادر فیسبوک همزمان با مواجهه با چالشهایی که اپل ازطریق تنظیمات حریم خصوصی آیفون ایجاد کرده، با کاهش گستردهی هزینهکرد در صنعت تبلیغات دستوپنجه نرم میکند. در همین حین بهنظر میرسد پلتفرمهایی نظیر تیکتاک در حوزهی تبلیغات به رقیب جدیتری برای متا تبدیل شدهاند.
CNBC مینویسد این دومین فصل متوالی است که متا با کاهش درآمد فصلی مواجه میشود. این شرکت در رهنمود گزارش مالی فصل چهارم گفته است که انتظار دارد درآمدش بار دیگر کاهش یابد. براساس پیشبینیهای متا، درآمد این شرکت در سهماههی پایانی سال جاری میلادی بین ۳۰ تا ۳۲٫۵ میلیارد دلار خواهد بود. تحلیلگران انتظار دارند درآمد فصل چهارم به ۳۲٫۲ میلیارد دلار برسد.
درآمد متا در فصل سوم سال جاری میلادی چهار درصد نسبتبه سال قبل کاهش یافته، اما هزینهها و مخارج این شرکت با رشد ۱۹ درصدی سالانه به ۲۲٫۰۵ میلیارد دلار رسیده است. درآمد عملیاتی متا در فصل سوم ۲۰۲۲ با افت شدید ۴۶ درصدی به ۵٫۶۶ میلیارد دلار رسید.
درآمد واحد تجاری Reality Labs که شامل هدستهای واقعیت مجازی و پروژهی آیندهنگرانهی متاورس میشود نسبتبه سال قبل تقریباً نصف شده و به ۲۸۵ میلیون دلار رسیده است. ضرر Reality Labs در فصل سوم سال گذشتهی میلادی ۲٫۶۳ میلیارد دلار بود، اما این واحد تجاری در بازهی زمانی مشابه سال ۲۰۲۲ ضرر ۳٫۶۷ میلیارد دلاری به بار آورده است. Reality Labs از اول سال ۲۰۲۲ تاکنون ۹٫۴ میلیارد دلار به متا ضرر مالی زده است.
متا در واکنش به عملکرد مالی فصل سوم میگوید تعداد کارمندان «برخی از تیمها» را ثابت نگه میدارد ولی در سایر تیمها تعدیل نیرو انجام میدهد. این شرکت همچنین تصمیم گرفته سرمایهگذاری مربوط به رشد تعداد کارمندان را صرف تیمهایی کند که دارای بالاترین اولویت هستند. متا میگوید که احتمالاً تعداد کارکنانش در پایان سال ۲۰۲۳ تقریباً همسطح با فصل سوم ۲۰۲۲ خواهد بود.
متا تنها شرکتی نیست که بهدلیل کاهش هزینهکرد صنعت تبلیغات با افت درآمد مواجه میشود. کارشناسان میگویند تغییرات صنعت تبلیغات به سیستم حریم خصوصی آیفون و البته ترس از رکود اقتصادی ارتباط دارد.
یک روز پس از انتشار گزارش مالی جدید اسنپ (مالک اسنپچت) در هفتهی گذشته، ارزش سهام این شرکت ۳۰ درصد افت کرد چون اسنپ نتوانست درآمدی در حد انتظار تحلیلگران کسب کند.
سرمایهگذاران از عملکرد مالی گوگل نیز در فصل سوم ۲۰۲۲ رضایت ندارند. گوگل در گزارش مالیاش گفت درآمد تبلیغاتی یوتیوب دو درصد نسبتبه سال قبل کمتر شده و به ۷٫۰۷ میلیارد دلار رسیده است. حتی مایکروسافت نیز دربرابر تغییرات بازار ایمن نبود و در گزارش مالیاش از کاهش سرعت رشد خبر داد.
پس از انتشار گزارش مالی متا ارزش سهام این شرکت با افت قابل توجه ۱۷ درصدی مواجه شد.
دیپلماسی باز هم معجزه آفرید / ولادیمیر برای ما پوتین نمیشود / زمستان به کجا نزدیکتر است؟
آیا جنگ اوکراین غیرقابلکنترل میشود؟ تشییع شهدای حمله تروریستی شیراز، جام جهانی ۲۰۲۲ فوتبال و قدرت نرم قطر، اعطای کارت اعتباری ۱۰میلیونی دولت سیزدهم به مردم، پایان فرضیه زمستان سخت ۲۰۲۳ برای قاره سبز، اولین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده اغتشاشگران و پول زور بده جای پارک بگیر! از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه ۸ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که هشدار سرلشکر سلامی به آلسعود و رسانههای وابسته، تشییع پیکر شهدای حادثه شاهچراغ در شیراز، واکنش اهالی رسانه به اتهام دو خبرنگار و موتور سیکلتها در آلوده کردن هوای پایتخت چقدر سهم دارند در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
دیپلماسی بازهم معجزه آفرید
علی بیگدلی کارشناس روابط بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان دیپلماسی باز هم معجزه آفرید نوشت: اروپای سرد، کلید واژهای بود که ایران بعد ازتصمیم روسیه برای قطع گاز روی اروپا پس از جنگ اوکراین مکررا در رسانهها اعلام میکردند. واقعیت آن است که شهروندان اروپایی بیش از هر کشوری در ارتباط با زمستان امسال هراس داشتند، اما این بار هم مانند بسیاری از مواقع دیپلماسی و شاید بهتر بگوییم معجزه دیپلماسی به داد اروپاییها رسید. در ابتدای وخیم شدن روابط روسیه و اروپا، کشورهای این اتحادیه به خصوص آلمان، انگلستان و فرانسه تلاش کردند از ظرفیتهای خود برای جبران قطع احتمالی گاز استفاده کنند. از این رو در ابتدا برخی از نیروگاههای هستهای و نیروگاههای دیگر خود را که بهخاطر مسائل محیط زیستی در طول سالهای گذشته و به علت تعهداتی که برای بهبود وضعیت آب و هوایی جهان داده بودند را به مدار تولید برق باز گرداندند و بلافاصله و شاید هم به صورت همزمان دیپلماسی فشردهای را با کشورهای دارای گاز و منابع نفتی آغاز کردند. قطر نقش مهمی در تامین گاز اروپا ایفا کرد و به صورت سخاوتمندانه گاز مایع خود را در اختیار اروپا قرار داد و از سوی دیگر پیمانهای جدیدی را با کشورهای شمال آفریقا که در زمینه تولید انرژی فعال هستند، منعقد کرد و تلاشهای زیادی با مذاکره با آمریکا انجام داد تا تحریم نفتی ونزوئلا برداشته شود و صادرات نفت ونزوئلا برکاهش قیمت انرژی در جهان اثر بگذارد. از سوی دیگر نوعی اختلاف بین اعضای این اتحادیه با آمریکا به وجود آمد و بر اساس این اختلاف مکرون و صدراعظم آلمان قرار است با پوتین دیداری داشته باشند و پوتین را تشویق کنند که شیرهای گاز خود را روی اروپا باز کند که احتمال این گشایش هم بعید نیست.
هرچند هنوز در این ارتباط به نتایج قطعی نرسیدهاند. با در نظر گرفتن موارد فوق اروپاییها توانستند مخازن گازی خود را برای زمستان تامین کند و آنچه برخی کشورها به دنبال آن بودند تا در زمستان سرد با قدرت بیشتری به چانهزنی با اروپا بپردازند ظاهرا دیگر وجود ندارد و اروپا هم دیگر مشکلی برای زمستان سرد امسال نخواهد داشت. اروپاییها، چون با تمامی کشورهای نفتی دنیا ارتباط مالی خوبی دارند و در آن کشورها سرمایهگذاریهایی در بخش انرژی صورت دادهاند، بنابراین مسلم بود که با چالش جدی روبهرو نمیشد البته دستگاه دیپلماسی ایران هیچگاه اینگونه القا نکرد که تهران به دنبال استفاده از زمستان بدون گاز در اروپا به عنوان اهرم مذاکره است. بازار اروپا در مصرف انرژی آنقدر مناسب است که حتی آمریکاییها قصد داشتند صادرات گاز به این قاره را با خط لوله امکان پذیرکنند، اما هزینه زیادی داشت. اروپاییها، چون روابط خوبی با جهان داشتند توانستند از یک بحران را با دیپلماسی فشرده پشتسرگذارند.
زمستان به کجا نزدیکتر است؟
پیمان مولوی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان زمستان به کجا نزدیکتر است؟ نوشت: در ماههای گذشته در بحبوحه جنگ اوکراین و قطع گاز روسیه و دقیقا در کشاکش مذاکرات، شاهد بودیم که یکی از مشاوران تیم مذاکره کننده، در توئیترگفته بود: زمستان در حال آمدن است! winter is coming!
اصطلاحی که از سریال بازی تاج و تخت فراگیر شده است و حاکی از آمدن شرایط بسیارسخت است.
اینکه اروپا وابستگی به انرژی روسیه ندارد حرفی است غیر علمی و اینکه تمام معضلات در اروپا شدیدا حل خواهد شد غیر واقعبینانه است، اما اروپاییها ذخایر خود را مدیریت کردند و این زمستان را با چالش، اما خواهند گذراند.
اما اینکه زمستان به اروپا خواهد رسید و آنها در فلاکت خواهند بود همانقدر مضحک است. کافیست به متوسط قدرت خرید در اروپا بنگرید و اینکه آنهادقیقا از چه چیزی رنج میبرند!
اروپاییها تورمهایی در حد ۱ الی ۳ درصد تا یک سال پیش را تجربه میکردند و امروز بین ۸ تا ۱۰ درصد! آنها نگران کاهش درآمد سرانهای هستند کهبا اولویت بودن اقتصاد بدست آوردهاند. از همین رو والاتر اشتاین مایر رییس جمهور المان میگوید: وارد مقطع سختی میشویم آن هم پس از ۵ دهه رشداقتصادی و موفقیت!
اما ما در ایران امسال هم درگیر تورم ۴۵٪ خواهیم بود، تورمی که تاثیر خودش را بر برابری ریال و دلار خواهد داشت و در صورت تحقق همین تورم ۸درصدی امریکا ریال ۳۷٪ تضعیف خواهد شد و این روند با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی ادامه دار است.
رشد نقدینگی ۳۸٪ سالیانه و کسری شدید بودجه همه و همه مبین کاهش قدرت خرید و افزایش فقر خواهد بود.
به گمانم ما در زمستان هستیم و هر ثانیه ۱۱۰۰ دلار هزینه عدم النفع صادرات نفت را میدهیم و جالب اینجاست با دلار ۳۳ تومن این رقم کمی کمتر ازنقدینگی خلق شده در ثانیه در ایران است.
کاش آن اهمیتی که در بریتانیا با درآمد سرانه ۴۵ هزار دلاری و المان با درآمد سرانه بیش از ان در باب اقتصاد وجود داشت در ایران هم شاهد بودیم. کاش کارشناسان در باب اینکه زمستان به اروپا خواهد رسید نظر میدانند و نه افرادی که تخصص دیگری دارند.
ولادیمیر برای ما پوتین نمیشود
روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان ولادیمیر برای ما پوتین نمیشود نوشت: اگر عقلای جهان این روزها درباره یک جنگ هستهای هشدار میدهند، به دلیل اینست که مدیریتهای کلان در نقاط حساس در اختیار افرادی است که یا از تعادل کافی برخوردار نیستند و یا تمایلات کشورگشائی در وجود آنها جوشش فوقالعادهای دارد. این ویژگیها به آمریکائیها و بعضی کشورهای اروپائی اختصاص ندارد، در بلوک شرق هم همین تمایلات و همین عدم تعادل را میتوان به وفور یافت. چین به نوعی و روسیه به نوعی دیگر در همین چرخه قرار دارند و تصادم زیادهخواهیها و زیادهگوئیهای سران شرق و غرب است که جهان امروز را به لبه پرتگاهی هولناک کشانده است. حاکمان چین هم بسیار زیادهخواه و دیکتاتور هستند، ولی اهداف کشورگشائی خود را بیسروصدا و تاجرمآبانه دنبال میکنند، برخلاف آمریکائیها و روسها که صدای شیپورشان همیشه به گوش میرسد.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه این روزها نیات خود از تجاوز نظامی به اوکراین را بدون ذرهای محافظه کاری به زبان آورده و خصلت کشورگشائی خود را که از تزارها به ارث برده و در دوران شوروی تجربه کرده، بروز داده است. او روز جمعه در یک سخنرانی مفصل گفت: «وقایع اوکراین را میتوان تا حدی به عنوان یک جنگ داخلی تعبیر کرد، زیرا روسها و اوکراینیهای مردمی واحد هستند که در کشورهای جداگانه از هم جدا افتادهاند. روسیه به عنوان کشوری که اوکراین مدرن را ایجاد کرد، میتواند تنها ضامن واقعی و جدی دولت، حاکمیت و تمامیت ارضی اوکراین باشد.» (روزنامه جمهوری اسلامی ۶/۸/۱۴۰۱ به نقل از خبرگزاری تاس، وابسته به دولت روسیه)
این ادعا که اوکراین متعلق به روسیه است، شامل تمام کشورهای جداشده از شوروی سابق هم میشود. یعنی اگر پوتین چند سال دیگر در قدرت بماند، همین ادعا را عیناً درباره روسیه سفید، گرجستان، آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان، تاجیکستان و سایر جمهوریهای جداشده از شوروی هم مطرح خواهد کرد و برای ملحق ساختن آنها به روسیه متوسل به تجاوز نظامی خواهد شد.
مهمتر اینکه پوتین اگر در این اقدامات به پیروزی برسد، هوس خواهد کرد به سراغ افغانستان هم برود با این استدلال که ارتش سرخ شوروی سالها این کشور را در اشغال خود داشت و حکمرانان کمونیست آن را تعیین میکرد. بعید نیست با همین استدلال بعدها به سراغ ایران هم بیاید و بگوید ایران هم با توجه به اینکه بخشهائی از آن مدتی در اشغال روسها بود، به روسیه تعلق دارد و ما با ایران، یک کشور محسوب میشویم!
شاید باور کردن این پیشبینیها دشوار باشد، ولی در عالم سیاست آنهم زمانی که مدیریتهای کلان در نقاط حساس جهان در اختیار کسانی است که یا از تعادل کافی برخوردار نیستند و یا تمایلات کشورگشائی در وجود آنها جوشش فوقالعادهای دارد، چنین وقایعی اتفاق افتادنی است. فقط در صورتی میتوان از این قبیل تعرضات مصون ماند که مدیریت جهان در اختیار عقلا قرار گیرد و تا زمانی که چنین وضعیتی به وجود نیامده، ما باید برای حفاظت از منافع ملی خودمان حداکثر مواظبت را به عمل بیاوریم.
هر روز که میگذرد، حوادث نشان میدهند دو بلوک شرق و غرب، به ویژه نمودهای اصلی آنها آمریکا و روسیه، به یک اندازه غیرقابل اعتماد هستند و ما نباید منافع ملی خودمان را با اعتماد به آنها در معرض خطر قرار بدهیم. روسها در برجام و در ماجرای پهپادها به ما ضربه زدهاند. در خوشبینانهترین حالت، وقتی سخن وزیر خارجه کشورمان را معیار قرار دهیم که گفت فروش پهپادهای ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین نبود، باید با توجه به تخلفی که روسها کردهاند، آنها را غیرقابل اعتماد بدانیم. حالا هم که رئیس جمهور روسیه پا را فراتر گذاشته و میگوید وقایع اوکراین، یک جنگ داخلی است، مسئولان ما باید پیام این سخن را که چندوجهی است و تمام وجوه آن خطرناک هستند دریافت کنند و از گره زدن منافع ملی ایران به آنچه ولادیمیر پوتین اراده میکند بپرهیزند. چین هم همیشه نشان داده منافع خود را بر هر چیز دیگری ترجیح میدهد و هر وقت لازم بداند ایران را هم قربانی منافع خود میکند. ما باید در سیاست کلان خارجی خود تجدید نظر اساسی کنیم. این تجدید نظر به معنای قطع رابطه نیست، رابطه، لازم است، ولی متوازن و با پرهیز از اعتماد و تکیه به این یا آن. درست است که در دنیای پرسنگلاخ امروز بدون پوشیدن پوتین نمیشود راه رفت، ولی مسئولان سیاست خارجی ما باید این واقعیت را باور کنند که ولادیمیر برای ما «پوتین» نمیشود.
دیدگاه شما