معامله گر ارزهای دیجیتال
تمام آنچه برای تبدیل شدن به یک معامله گر حرفه ای نیاز دارید.
بازار ارزهای دیجیتال برای ما ایرانیان که دسترسی سختی به بازارهای جهانی داریم یک بازار فوق العاده است که می توان در آن معامله دوطرفه داشت.
برای معامله گری یا سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال یا کرپیتوکارنسی ها لازم است شناخت کاملی نسبت به آن پیدا کنید.
بعد از سال ها معامله گری در بازارهای مختلف، اعتقاد داریم تبدیل شدن به یک معامله گر حرفه ای در ارز های دیجیتال, بازار سرمایه و پس از آن معامله گری در فارکس یک مسیر پر پیچ و خم است که تنها افرادی به مقصد می رسند که در این مسیر مصمم و پر تلاش باشند و هر روز برای افزایش سطح علمی و شناختی خود تلاش کنند.
در دوره ارزهای دیجیتال, دانشجویان گرامی با رویکردی کاملاً بین المللی، در ابتدا با مفاهیم اولیه این بازار و تمامی سایت هایی که برای بدست آوردن اطلاعات از بازار نیاز است آشنا خواهند شد. سپس، ثبت نام و کار با صرافی را به طور کامل فرا می گیرند.
لازمه ی معامله گری، تسلط بر تحلیل تکنیکال است که خود شامل سبک های مختلف است.
در این دوره به تمامی مفاهیم تحلیل تکنیکال مسلط خواهید شد، چرا که تمامی سرفصل های تکنیکال با رویکردی بین المللی انتخاب شده است.
دانشجویان دوره ارزهای دیجیتال، پس از این مبحث با فیلترنویسی در Trading View آشنا می شوند و می توانند ارزهای دیجیتالی را که پتانسیل سودآوری دارند را شخصاً جستجو کرده و به معامله بپردازند. فیلترنویسی یک مزیت اساسی برای شما نسبت به دیگران است که بر اساس آن می توانید تمامی بازار ارزهای دیجیتال را به آسانی رصد و در وقت خود صرفه جویی کنید.
مدیریت سرمایه و روانشناسی را شاید بتوان مهم ترین رکن معماله گری (تریدینگ) و حتی سرمایه گذاری دانست .جالب است بدانید که حتی بهترین معامله گر دنیا بادرصد موفقیت (win rate) بالای ۹۰ درصد هم می تواند تمام زحمات خود را با یک معامله بر باد بدهد یا اگر نتواند در شرایط استرس مدیریت مناسبی داشته باشد (در بحث شناخت خود به مهارت رسیده باشد) با معاملات هیجانی حساب خود را به زیان رسانده یا حتی صفر کند.
لازمه تبدیل شدن به یک معامله گر موفق داشتن یک win rate ۹۰ درصدی نیست, این یک فریب است. به اعتقاد ما لازمه ی پایداری, بقا و موفقیت در بازار رفتار اصولی به همراه مدیریت سرمایه و علم معامله گری است که حتی با یک win rate ۵۵ درصدی امکان پذیر است.
در مبحث مدیریت سرمایه و روانشناسی مفصلاً به طور کامل به این موضوع پرداخته ایم. شاید بتوان گفت برترین دوره ای که تا به الان دیده اید!
در آخر، استراتژی های اختصاصی مدرس دوره تخصصی معامله گری ارزهای دیجیتال در فصل آخر به اشتراک گذاشته خواهد شد.
اگر بخواهید برای یک بار و همیشه تصمیمی درست و قوی بگیرید با آموزش صحیح و تمرین، به معامله گری مطمئن تبدیل خواهید شد.
در پایان دوره ارزهای دیجیتال کتابی کاربردی با عنوان Advanced Technical Analysis: A Guide to High Probability Trading by Aligning with Smart Money ترجمه و به رایگان در اختیار عزیزان قرار خواهد گرفت.
7 مورد از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال را بشناسید
یادگیری تحلیل تکنیکال برای فعالیت به عنوان یک تریدر در بازارهای مالی یک انتخاب نیست؛ بلکه یک ضروری است. شما نمیتوانید خود را در قامت یک معاملهگر معرفی کنید در حالی که روی ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال هیچگونه تسلطی ندارید.
اگر در گوشه و کنار میشنوید که بدون استفاده از تحلیل تکنیکال میتوان به سودهای هنگفتی در بازارهای مالی مختلف دست پیدا کرد، بدانید که با تبلیغاتی فریبکارانه مواجه هستید. در بین ابزارهای مختلفی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند، الگوهای قیمتی به عنوان مفاهیم کلیدی و فوقالعاده کاربردی به شمار میروند. در این مقاله قصد داریم تا به معرفی 7 مورد از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال بپردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.
چرا استفاده از الگوها در تحلیل تکنیکال ضرورت دارد؟
بد نیست که در ابتدا و قبل از معرفی مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال، نگاهی بیندازیم به مزایایی که استفاده از این الگوها برای ما به همراه دارند. برخی از مهمترین مزایای استفاده از الگوها عبارتاند از:
- الگوها به عنوان ابزاری مهم در پیشبینی آینده بازار به شمار میروند.
- درک مفاهیم حاکم بر الگوها در مقایسه با بسیاری از ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال راحتتر است.
- الگوها میتوانند نقاط ورود و خروج به یک دارایی را تا حدودی برای ما مشخص کنند.
- الگوها را میتوان به عنوان مبنای بسیاری از تصمیمگیریها قرار داد. در واقع با مشاهده الگوها معاملهگر حساس میشود تا سایر ابزارهای تحلیلی را نیز مورد بررسی قرار دهد و در نتیجه از قبل آنها نتیجه مطلوب را به دست بیاورد.
بزرگترین اشتباه در استفاده از الگوها در تحلیل تکنیکال
متأسفانه برخی از معاملهگران در مواجهه با الگوها در تحلیل تکنیکال بسیار عوامانه و ابتدایی برخورد میکنند. با توجه به اینکه شناسایی الگوها معمولاً کار چندان دشواری نیست، افراد اقدام به حفظ کردن آنها میکنند و از این طریق در ادامه فرآیند تحلیل صرفاً به دنبال نشانهای از تشکیل الگوها در نمودار قیمت دارایی میگردند.
این مدل استفاده از الگوها در تحلیل تکنیکال کاملاً عوامانه و اشتباه است. کمتر کسی را میتوانید پیدا کنید که پایه و اساس تحلیل خود را صرفاً بر مبنای الگوهای قیمتی قرار داده باشد و در عمل نیز به موفقیت دست پیدا کند. باید توجه داشته باشید که الگوها صرفاً یک ابزار راهنما هستند و زمانی استفاده از آنها میتواند مفید واقع شود که در کنار آنها از بقیه ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز به دقت استفاده شود.
7 مورد از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال
در این قسمت به معرفی تعدادی از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال میپردازیم. با مطالعه این مقاله با اصلیترین الگوهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال آشنا خواهید شد.
1. الگوی سر و شانه
یکی از الگوهای نسبتاً قدیمی در بین مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه است. این نامگذاری کاملاً به دلیل شکل ظاهری این الگو روی نمودار قیمت یک دارایی است. وقتی صحبت از الگوی سر و شانه صعودی میشود، منظور ایجاد سه سقف قیمتی در یک بازه زمانی در کنار یکدیگر است که سقف میانی از دو سقف کناری ارتفاع بالاتری دارد. عکس این مسئله دقیقاً در خصوص الگوی سر و شانه نزولی نیز صادق است. در واقع این الگو از سه کف قیمتی در یک بازه زمانی در کنار هم تشکیل میشود که کف میانی در مقایسه با دو کف دیگر پایینتر قرار میگیرد.
بعد از شکلگیری الگوی سر و شانه چه اتفاقی در قیمت دارایی رخ میدهد؟
تا اینجا با شکل ظاهری این الگو آشنا شدیم. اما آنچه اهمیت دارد این است که بعد از شکلگیری این الگو در نمودار قیمت چه روندی برای دارایی پیشبینی میشود؟ الگوی سر و شانه به نوعی یک الگوی بازگشتی به شمار میرود. بعد از شکلگیری الگوی سر و شانه صعودی، روند قیمت وارونه میشود و باید منتظر کاهش شدید قیمت دارایی باشیم. همچنین در زمان شکلگیری الگوی سر و شانه نزولی، باید منتظر افزایش قیمت دارایی باشیم.
منظور از خط گردن در الگوی سر و شانه چیست؟
در ادامه بحث از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال، باید به یک مفهوم مهم در الگوی سر و شانه نیز اشاره مختصری داشته باشیم. خط گردن در الگوی سر و شانه به نوعی در نقش خط حمایتی در الگوی صعودی و خط مقاومتی در الگوی نزولی تلقی میشود. از این خط برای تشخیص زمان ورود یا خروج از معاملات استفاده میشود و به کمک آنها میتوان استراتژیهای درستی در خصوص معاملهگری اتخاذ نمود. برای ترسیم خط گردن باید تا پس از شکلگیری شانه سمت چپ و راست صبر نمود.
پس از آن میتوان این خط را به راحتی ترسیم نمود و مبنای معاملات خود قرار داد. آنچه به صورت تجربی قابل درک است، یک نکته فوقالعاده مهم است. معمولاً پس از ترسیم خط گردن، فاصله آن با سر در الگو اندازهگیری میشود. در عمل پس از شانه سمت راست، نمودار قیمت به اندازه فاصله بین خط گردن و سر در الگو رشد یا افت را تجربه میکند. به این ترتیب خط گردن میتواند به عنوان مبنای تصمیمگیری برای خرید و فروش داراییها به شمار رود.
2. الگوی سقف و کف دو قلو و سه قلو
در ادامه بحث از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال، به الگوهای سقف و کف دو قلو و سه قلو میرسیم. الگوی سقف و کف دو قلو و سه قلو به عنوان الگوهای بازگشتی تلقی میشوند اما در استفاده از آنها حتماً باید توجه داشته باشید که این الگوها را به تنهایی مبنای تصمیمگیری قرار ندهید و از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز برای اعتبارسنجی آنها استفاده کنید. بالاترین سطح اعتبار الگوی سقف و کف دو قلو یا سه قلو مربوط به زمانی است که یک دارایی با طی کردن یک روند طولانی صعودی یا نزولی به آنها میرسد.
تصور کنید که یک دارایی روند صعودی طولانی را طی میکند. در انتها در یک کانال به نوسان میپردازد که در اثر این نوسانات، دو قله قیمتی را تجربه میکند. در چنین شرایطی میتوان انتظار داشت که دارایی وارد یک روند نزولی شدید شود. به این الگو، اصطلاحاً الگوی سقف دو قلو گفته میشود. در برخی مواقع نوسان دارایی فراتر از تشکیل دو قله میرود و سه قله قیمتی در کنار یکدیگر تشکیل میشود. پس از آن نیز احتمال دارد که دارایی وارد یک روند نزولی شود. این الگو نیز تحت عنوان الگوی سقف سه قلو تلقی میشود.
آنچه تا اینجا اشاره کردیم را معکوس کنید. دقیقاً الگوی کف دو قلو و سه قلو تشکیل خواهد شد. اهمیت این الگو در شکلگیری روندهای قدرتمندی است که پس از وقوع آن به وجود میآید. اگر این الگو اتفاق بیفتد باید حتماً با دقت بیشتری روند حرکت آن را در ادامه زیر نظر بگیرید.
3. الگوی چکش
در ادامه بحث از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال نوبت به الگوی چکش میرسد که برای شناسایی آن حتماً باید از کندلهای ژاپنی استفاده کرد. اگر با کندلهای ژاپنی آشنایی ندارید، باید به طور خلاصه اشاره کنیم که این کندلها به صورت یک میله و بدنه مستطیلی نشان داده میشوند. بالا و پایین این میله نشان دهنده بیشترین و کمترین قیمتی است که دارایی در یک روز معاملاتی تجربه کرده است. همچنین بالا و پایین بدنه مستطیل نیز نشاندهنده قیمت باز و بسته شدن یک دارایی در طول روز معاملاتی است.
در حالت کلی کندلهای چکش از یک بدنه چهارگوش مربعی تشکیل میشوند که به یک میله یا دم بلند در پایین یا بالا متصل هستند. معمولاً طول این دم متصل حدود 2 تا 3 برابر پهنای بدنه چهارگوش است. از این جهت شکل این کندلها کاملاً مشابه چکش هستند. الگوی چکش خبر از تغییر روند قیمت میدهد. وقتی در یک روند صعودی قیمت، الگوی چکش شکل میگیرد، نشاندهنده آن است دارایی از یک روند صعودی وارد جریان نزولی میشود. همچنین وقتی در یک روند نزولی چکش وارونه تشکیل میشود، دارایی از روند نزولی وارد مسیر صعودی میشود.
منظور از کندل صعودی و نزولی در الگوی چکش چیست؟
کندل صعودی نشاندهنده آن است که قیمت یک سهم در پایان معاملات بالاتر از قیمت آن در هنگام بازگشایی در همان روز بوده است. کندلهای صعودی در نمودار به رنگ سبز مشخص میشوند. از نظر مفهومی، این کندل نشاندهنده آن است که خریداران به حدی قدرتمند بودند که نهتنها ابتکار عمل را از دست فروشندگان خارج کردهاند، بلکه با خرید بسیار سنگین قیمت سهام را بالاتر از زمان بازگشایی آن در ابتدایی روز رساندهاند.
کندل نزولی که به رنگ قرمز در نمودار قابل مشاهده است، نشاندهنده آن است که با وجود تضعیف فروشندگان، باز هم قیمت سهام پایینتر از قیمت آن در زمان بازگشایی بسته شده است. در عمل وقتی الگوی چکش نزولی رخ میدهد، نشاندهنده آن است که با وجود آنکه خریداران موفق شدهاند روند نزولی را به صعودی تغییر دهند، اما هنوز آنقدر خرید صورت نگرفته است که قیمت پایایی سهام به بالاتر از زمان بازگشایی آن در ابتدای روز برسد.
4. الگوی پرچم
در ادامه بحث از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال نوبت به معرفی الگوی پرچم میرسد. الگوی پرچم در ردیف الگوهای ادامه دهنده تلقی میشود. منظور از الگوی ادامه دهنده این است که پس از وقوع آن دارایی همان روند قیمتی را در پیش میگیرد که قبل از وقوع الگو طی کرده است. الگوی پرچم نیز به دو دسته نزولی و صعودی تقسیم میشود.
الگوی پرچم از چه اجزایی تشکیل میشود؟
ابتدا اجازه دهید درباره اجزای تشکیل دهنده الگوی پرچم بحث کنیم. این الگو از دو جزء اصلی تشکیل میشود که عبارتاند از:
- میله پرچم: منظور از میله پرچم یک روند نزولی یا صعودی شدید است که در نمودار قیمت مشاهده میشود.
- بدنه پرچم: بعد از شکلگیری میله پرچم، دارایی در مسیری معکوس آن، با یک شیب کمتر شروع به نوسان میکند. این نوسانات معمولاً بین دو خط حمایت و مقاومت شکل میگیرد که در نهایت منجر به شکلگیری بدنه پرچم میشوند.
الگوی پرچم به چند دسته تقسیم میشود؟
همان طور که اشاره کردیم، الگوی پرچم به دو دسته صعودی و نزولی تقسیم میشود:
1. الگوی پرچم صعودی: برای شکلگیری این الگو، یک دارایی روند رو به رشد بسیار قدرتمندی را طی میکند و در نتیجه میله پرچم ایجاد میشود. در ادامه سهم وارد یک روند نوسانی با شیب نزولی محدود میشود. طول این نوسانات ممکن است بین 5 تا 10 کندل را شامل شود. این نوسانات بین دو خط حمایتی و مقاومتی شکل میگیرند که از آن تحت عنوان بدنه پرچم یاد میشود. پس از خارج شدن نمودار قیمت از بدنه پرچم، وارد یک روند رو به رشد میشود که معمولاً باید حداقل به اندازه میله پرچم ادامه پیدا کند.
2. الگوی پرچم نزولی: برای شکلگیری این الگو، یک دارایی روند نزولی بسیار شدیدی را طی میکند و در نتیجه میله پرچم ایجاد میشود. در ادامه سهم وارد یک روند نوسانی با شیب صعودی محدود میشود. طول این نوسانات ممکن است بین 5 تا 10 کندل را شامل شود. این نوسانات بین دو خط حمایتی و مقاومتی شکل میگیرند که از آن تحت عنوان بدنه پرچم یاد میشود. پس از خارج شدن نمودار قیمت از بدنه پرچم، وارد یک روند نزولی میشود که معمولاً باید حداقل به اندازه میله پرچم ادامه پیدا کند.
5. الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته را نیز میتوان در ردیف مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال قرار دارد. شکلگیری این الگو معمولاً در جریان روندهای صعودی قیمت صورت میپذیرد و همچنین به نوعی نشاندهنده تغییرات ملایم اما مهم در تمایلات معاملهگران در بازار است. تصور کنید که یک دارایی پس از طی کردن یک روند صعودی، وارد یک محدودی نوسانی نزولی میشود. این روند نوسانی به گونهای ادامه پیدا میکند که اگر با یک خط کفهای قیمتی را به یکدیگر متصل کنید، یک منحنی شبیه به فنجان روی نمودار ایجاد میشود.
در انتها پیش از آن که نمودار به سطح قیمتی قبل از آغاز روند نزولی برسد، یک روند نزولی محدود را نیز طی میکند که در واقع نشاندهنده همان دسته فنجان است. رویت دسته فنجان در نمودار قیمت را میتوان به عنوان سیگنالی برای آغاز روند صعودی در نظر گرفت. به همین جهت میتوان الگوی فنجان و دسته را نیز به نوعی در ردیف الگوهای ادامه دهنده در نظر گرفت. شکلگیری این الگو کاملاً آرام است و بر خلاف برخی دیگر از الگوها که به شکل نوسانی و سریع شکل میگیرند، این الگو به مرور زمان ایجاد میشود. معمولاً تریدرها زمانی تصمیم به ورود به یک دارایی میگیرند که دسته فنجان نیز به طور کامل ایجاد شده باشد و این مسئله را به عنوان سیگنال نهایی برای خرید دارایی در نظر میگیرند.
6. الگوی مثلث
الگوی مثلث نیز به عنوان یکی دیگر از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال شناخته میشود که به عنوان یک الگوی ادامه دهنده معروف است. الگوی مثلث نیز معمولاً در یک روند صعودی شکل میگیرد. در الگوی مثلث در جریان مسیر صعودی دارایی یک وقفهای شکل میگیرد و سهم در یک بازه زمانی محدود وارد نوسانات نزولی میشود. یک نکته بسیار مهم در جریان شکلگیری الگوی مثلث صعودی وجود دارد؛ توان فروشندگان به گونهای نیست که بتوانند خریداران را به طور کامل شکست دهند. معمولاً اولین نوسان نزولی در شکلگیری الگوی مثلث بیشترین کاهش قیمت را ایجاد میکند. اما در ادامه جریان نوسان قیمتی این الگو، کفهای قیمتی بالاتر از کف ابتدایی تشکیل میشوند. به عبارت دیگر خریداران در هر بار مسیر نزولی، فروشندگان را ناکام میگذارند و بلافاصله روند قیمت را به حالت اولیه برمیگردانند.
خریداران از الگوی مثلث صعودی برای خرید یک سهم زمانی استفاده میکنند که سهم موفق شود سقف قیمتی که قبل از شکلگیری الگو تجربه کرده است را بشکند. هنر تحلیلگری در شناسایی این الگو تبلور پیدا میکند و بسیار مهم است که برای تشخیص آن نمودار قیمت را به دقت زیر نظر بگیرید.
7. الگوی کنج
الگوی کنج نیز به عنوان یکی دیگر از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال به شمار میرود. این الگو در ردیف الگوهای بازگشتی به شمار میرود و تشکیل آن نشاندهنده پایان روند جاری دارایی است. برای تشریح این الگو از یک مثال استفاده میکنیم. در نظر داشته باشید که یک دارایی روند صعودی را پشت سر میگذارد. وقتی به عنوان ناظر خارجی به نمودار نگاه میکنید، یک نکته کاملاً مشهود به چشم میخورد. روند صعودی به مرور زمان در حال تضعیف شدن است. در واقع نوسانات سهم به گونهای است که فروشندگان به مرور زمان گوی سبقت را از خریداران میربایند.
این روند تا جایی ادامه پیدا میکند که در نهایت نمودار سهم به سمت یک کنج حرکت میکند. وقتی سقفها و کفهای قیمت را در مسیر حرکت سهم به یکدیگر متصل میشود، دو خط شکل میگیرد. این دو خط در جریان حرکت دارایی به همدیگر نزدیک میشوند. در نهایت قبل از اینکه دو خط کاملاً به یکدیگر برخورد کنند، سهم از محدوده بین آنها خارج میشود و وارد یک فاز نزولی میشود. تغییر روند قیمت پس از شکلگیری الگوی کنج نیز شدید است. به همین دلیل لازم است تا دقت کافی نسبت به آن داشته باشید و واکنش مناسب را در مواجهه با آن در نظر بگیرید.
کلام پایانی
در این مقاله به معرفی 7 مورد از مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال پرداختیم. واقعیت این است الگوهای موجود در این زمینه به همین هفت موردی که در این مقاله اشاره کردیم، ختم نمیشوند. اما در عمل سایر الگوهای موجود استفاده چندانی ندارند. ذات الگوها به دلیل تکرارپذیری آنها از پیچیدگیهای چندانی برخوردار نیستند و معمولاً میتوان خیلی سریع مفاهیم آنها را فرا گرفت. به کارگیری مهم ترین الگوها در تحلیل تکنیکال نیز کار چندان دشواری نیست و با کمی تمرین میتوان به راحتی آنها را شناسایی کرد.
شاید مهمترین نکته در شناسایی الگوهای قیمتی روی نمودار، انتخاب تایم فریم مناسب باشد. اگر میخواهید در زمینه شناسایی الگوهای قیمتی در نمودار به یک استاد تمام عیار تبدیل شوید، دورههای مقدماتی و پیشرفته تحلیل تکنیکال کلینیک سرمایه را از دست ندهید شما می توانید از لینک زیر به دوره های آموزش تحلیل تکنیکال دسترسی داشته باشید:
در دوره مقدماتی روی مفاهیم مانور داده شده است و در دوره پیشرفته ضمن معرفی ابزارهای پیشرفته، مثالهای عملی متعددی از بورس، فارکس و بازار ارزهای دیجیتال برای دانشجویان آماده شده است. اگر دیگران برای شما از تحلیل تکنیکال تصویر یک کوه مرتفع را ایجاد کردهاند، نگران نباشید. ما در کلینیک سرمایه به شما نشان میدهیم که تحلیل تکنیکال را میتوانید به راحتی یاد بگیرید. فقط کافی است که اراده کنید.
این مطلب توسط شرکت های ثالث به عنوان بیانیه مطبوعاتی یا رپورتاژ آگهی ارسال شده و گجت نیوز در قبال موارد مندرج در آن مسئولیتی ندارد.
چگونه در بازار رنج (Range-Bound) ترید کنیم؟
اگر شما هم تریدر ارزهای دیجیتال هستید، حتماً با افتوخیز مداوم بازار آشنایی دارید. نمودار قیمت داراییها که شاخصه اصلی ارزیابی هر بازاری است، احتمال دارد در زمانهای مختلف و براساس رویدادهای گوناگون عکسالعملهای متفاوتی نشان دهد؛ اما بهطورکلی بازارهای مالی به دو دسته بازار دارای روند (رونددار) و بازار رنج (بدون روند) تقسیم میشوند. در بازارهای رونددار، قیمت گاهی رو به بالا و در مسیری صعودی حرکت میکند و گاهی تمایل دارد در مسیری نزولی به کفهای جدیدتری برسد. درمقابل، در بازار رنج (Range-Bound) یا بازار خنثی شاهد حرکت و نوسان در محدوده مشخص قیمتی هستیم.
همانطورکه در بازارهای رونددار صعودی و نزولی باید استراتژی مشخصی برای کسب سود پیش بگیریم، شناخت بازارهای رنج و تنظیم استراتژی کارآمد برای این وضعیت بازار نیز بهمنظور افزایش سوددهی پورتفو هر تریدری مسئلهای مهم محسوب میشود. در این مقاله، قصد داریم درباره چگونگی ترید در بازارهای رنج صحبت کنیم و با برخی از الگوهای مهم و پرتکرار این بازار آشنا شویم و به چند استراتژی ترید در این بازار و نقاط مطلوب ورودوخروج نیز اشاره کنیم.
ترید در بازار رنج چیست؟
ترید در بازار رنج (Range Trading) رویکردی معاملاتی است که در آن، معاملهگر نقاط اشباع فروش و اشباع خرید یا همان مناطق حمایت و مقاومت را شناسایی میکند. تریدرهای بازار رنج در نواحی اشباع فروش یا همان مناطق حمایت خرید میکنند و در نواحی اشباع خرید یا زمانی که قیمت به محدوده مقاومت رسیده است، داراییشان را میفروشند.
ترید در بازار رنج معمولاً در هر بازه زمانی امکانپذیر است؛ اما بهترین و مؤثرترین حالت آن زمانی اتفاق میافتد که بازار جهت مشخصی نداشته باشد و روند بلندمدت آن تشخیصدادنی نباشد. هنگامی که بازار رونددار است، استفاده از استراتژی مخصوص ترید در بازار رنج اغلب نتیجهبخش نخواهد بود. این شرایط هنگامی بدتر میشود که معاملهگر دچار برداشت اشتباه از شرایط بازار شود و انتظار داشته باشد که قیمت در جهت خاصی حرکت کند.
انواع رنج
اگر قصد دارید به معاملهگری توانمند در بازار رنج تبدیل شوید، باید درباره انواع این بازار اطلاعات کافی داشته باشید. در این بخش، چهار نوع از الگوهای رایجی را بررسی میکنیم که در این بازار اتفاق میافتند.
رنج مستطیلیشکل (Rectangular Range)
در الگوی کنج یا مثلث جمع شونده چیست؟ شرایط رنج مستطیلیشکل، با حرکات جانبی قیمت بین یک حمایت و مقاومت روبهرو هستیم. این وضعیت ممکن است در شرایط متفاوتی از بازار دیده شود؛ اما اغلب در بازارهای رنج دنبالدار یا کانالهای رنج بیشتر اتفاق میافتد. در نمودار زیر، مشاهده میکنید که حرکات قیمت چگونه بین خطوط مقاومت و حمایت در نوسان است و بازه مستطیلیشکل ایجاد میکند. در این شرایط، معاملهگر میتواند با استفاده از استراتژی مناسب، بهراحتی فرصتهای ورود به بازار را تشخیص دهد.
محدودهای از رنج مستطیلیشکل
هنگامی که رنج در بازهای مستطیلیشکل اتفاق میافتد، مناطق حمایت و مقاومت اغلب بهطور واضح دیده میشوند. همچنین در این نوع رنج، خطوط میانگین متحرک (MA) معمولاً صاف میشوند و نقاط کف و سقف قیمت نیز در یک نوار افقی شکل میگیرند؛ بنابراین، حتی بدون استفاده از اندیکاتور خاصی میتوان این نوع رنج را بهآسانی تشخیص داد.
- مزایا: بازارهای رنج مستطیلیشکل نشاندهنده دوره تثبیت قیمت هستند و درمقایسهبا سایر انواع رنج، اغلب در تایمفریمهای پایینتر اتفاق میافتند. بنابراین، این بازارها میتوانند فرصتهای مناسبی برای ورود سریع به بازار ایجاد کنند.
- معایب: اگر معاملهگر بازار را فقط در قالب این بازه نوسانی مستطیلی در نظر بگیرد و به الگوی بلندمدت که احتمالاً بر ادامه نوسانها تأثیرگذار است، توجهی نکند، ممکن است دچار اشتباه شود و درنهایت در معاملاتش ضرر کند.
رنج مورب (Diagonal Range)
رنج مورب یکی دیگر از الگوهای رایج در بازار فارکس و ارزهای دیجیتال محسوب میشود و در میان بسیاری از معاملهگرها، بسیار محبوب است. در نمودار زیر، با رنج مورب نزولی روبهرو هستیم که در آن، ترندلاین بالا و ترندلاین پایین میتوانند به شناسایی بریک اوت (Break Out) احتمالی کمک کنند.
رنج مورب نزولی
در رنج مورب، قیمت در یک کانال روند شیبدار صعود یا نزول میکند. این کانال ممکن است بهشکل مستطیل پهنشونده و جمعشونده باشد.
- مزایا: در محدودههای رنج مورب، بریک اوت معمولاً در جهتی مخالف با حرکت روند اتفاق میافتد. دانستن این نکته به معاملهگران کمک میکند تا با پیشبینی محدوده بریک اوت از معامله خود سود کسب کنند.
- معایب: در اغلب موارد رنج مورب، بریک اوت نسبتاً سریع اتفاق میافتد؛ اما در شرایطی نیز بریک اوت پس از مدتزمان طولانیتری رخ میدهد. این مسئله ممکن است معاملهگرها را در پیشبینی زمان بریک اوت ناکام بگذارد.
رنج ادامهدهنده (Continuation Range)
رنج ادامهدهنده الگویی نموداری است که در روند صعودی یا نزولی بزرگتر و معمولاً بهمنظور اصلاح بازار نمایان میشود. الگوهای مثلث و کُنج و پرچم همگی میتوانند نشاندهنده این نوع رنج در روند صعودی یا نزولی غالب باشند. در نمودار زیر، شاهد الگویی مثلثی هستید که در روند بزرگتری از بازار تشکیل شده و محدودهای از تثبیت قیمت را در بازه رنج فشرده بهوجود آورده است.
رنج ادامهدهنده در روند نزولی غالب
در شرایط رنج ادامهدهنده، این مسئله که محدوده رنج را مبنای معاملات خود قرار میدهید یا برای ورود به معامله به انتظار بریک اوت قیمت مینشینید، به تایمفریمی بستگی دارد که در استراتژی معاملاتیتان نظر میگیرید. محدودههای رنج صعودی یا نزولی یا ادامهدهنده در هر بازه زمانی ممکن است شکل بگیرند.
- مزایا: رنج ادامهدهنده اغلب در میانه روندها یا الگوهای جاری بازار اتفاق میافتد و معمولاً به بریک اوتهای سریع ختم میشود. این مسئله میتواند به معاملهگرهایی کمک کند که قصد دارند در مدتی کوتاه موقعیت خود را باز و بهسرعت کسب سود کنند.
- معایب: ازآنجاکه الگوی رنج ادامهدهنده معمولاً در میانه سایر روندها اتفاق میافتد، معاملهگر ممکن است برای ارزیابی معاملات خود و محاسبه تمام متغیرهای موجود، با پیچیدگی زیادی روبهرو شود. این مسئله میتواند کار را برای معاملهگرهای تازهکار اندکی دشوار کند.
رنج بیقاعده یا نامنظم (Irregular Range)
بسیاری از محدودههای رنج حداقل در نگاه اول، لزوماً از الگوی واحد و مشخصی پیروی نمیکنند. گاهی بازار شاهد رنج بیقاعدهای است که در محدوده خط پیوت (Pivot) بههمراه سطوح حمایت و مقاومت در اطراف آن شکل میگیرد. در نمودار زیر، شاهد روندی مورب هستید که در محدوده بزرگتری از رنج مستطیلیشکل تشکیل شده و سطوح جدیدی از حمایت و مقاومت ایجاد کرده است.
بازهای از رنج بیقاعده
ممکن است در رنج بیقاعده تعیین محدودههای حمایت و مقاومت دشوار باشد؛ اما اگر تریدر بهجای تلاش برای یافتن سطوح حمایت و مقاومت سعی کند در محدودهای نزدیک به خط پیوت مرکزی معاملات خود را انجام دهد، میتواند به فرصتهای مناسبی دست پیدا کند.
- مزایا: محدوده رنج بیقاعده فرصتی عالی برای تریدرهایی است که میتوانند سطوح مقاومت این محدودهها را بهدرستی شناسایی کنند.
- معایب: پیچیدگیهای رنج بیقاعده باعث میشود معاملهگرها مجبور باشند از ابزارهای دیگر برای تحلیل بازار و شناسایی محدوده احتمالی بریک اوت استفاده کنند.
استراتژی ترید برای بازار رنج
بسیاری از معاملهگرها بهدنبال کسب سود از بازارهای رنج هستند. اگر شما نیز قصد دارید در این نوع بازار فعال باشید، علاوهبر شناخت انواع رنج، باید استراتژی کارآمدی برای ترید در این بازارها مدنظر قرار دهید. برای این منظور، درادامه به نکاتی اشاره میکنیم که میتوانند به شما در انتخاب بهترین استراتژی در بازار رنج کمک کنند.
شناسایی محدوده رنج
اولین قدم برای ورود به بازار رنج، شناسایی آن است. بازارهای رنج ممکن است پس از بازگشت قیمت از محدودهای حمایتی یا مقاومتی شکل بگیرند که در حالت ایدئال، پس از حداقل دو برخورد با حمایت یا مقاومت، محدوده رنج ایجاد میشود. توجه کنید که نقاط بالا و پایین قیمت (قلهها و درهها) ممکن است روی خط یکسان و مشابهی شکل نگیرند؛ اما حداقل باید نزدیک بههم باشند.
برخی از معاملهگرها پیش از اینکه دو سقف و دو کف قیمت ایجاد نشود، وارد بازار رنج نمیشوند؛ اما این مسئله ترجیح شخصی است. پس از ایجاد کفها و سقفهای قیمت بهگونهای که خطی مستقیم در نمودار بتواند آنها را بههم وصل کند، میتوانیم بگوییم بازار رنج شکل گرفته است.
مشخصکردن نقطه ورود
پس از شناسایی بازار رنج، نوبت به تعیین نقطه ورود میرسد. تریدرهای رنج اغلب در محدوده حمایت وارد بازار میشوند و در محدوده مقاومت دارایی خود را میفروشند. برای این منظور، برخی تریدرها از ابزارهای تحلیل تکنیکال مختلف مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) و اندیکاتور استوکاستیک برای تعیین محدودههای اشباع خرید و اشباع فروش استفاده میکنند. با استفاده از اندیکاتورهای مختلف، میتوانید بر شرایط بازار بهتر نظارت کنید و نقاط ورودوخروج از یک موقعیت را بهتر شناسایی کنید.
مدیریت ریسک
مدیریت ریسک نکتهای مهم در بازارهای رنج است که پس از شناسایی محدوده رنج و تعیین نقطه ورود، نباید آن را فراموش کنید. ستون اصلی هر تلاش معاملاتی موفق در بازارهای مالی، مدیریت خطرهایی است که احتمال دارد ایجاد شود. این مسئله در بازارهای رنج اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ زیرا درصورت شکست سطح حمایت یا مقاومت، معاملهگر باید بتواند با کمترین ریسک از موقعیتی خارج شود که در بازار رنج اتخاذ کرده است.
تعیین حد ضرر (Stop Loss) میتواند بر کاهش ریسک بازار رنج مؤثر باشد. اگر قصد دارید دارایی خود را در محدوده مقاومت بفروشید، معمولاً توصیه میشود که حد ضرر را بیشتر از سقف پیشین قیمت تعیین کنید. عکس همین مسئله درباره خرید در محدوده حمایت صادق است.
فراموش نکنید که فقط درصورتی میتوانید بهترین نتیجه را از معاملات در بازار رنج بهدست آورید که ریسک را بهطور کارآمد مدیریت کنید. درمجموع، اگر مبانی و اصول بازار رنج را بشناسید و محدوده رنج و نقطه ورود و میزان ریسکپذیری معاملاتتان را بتوانید تحت کنترل بگیرید، میتوانید از معاملهگری در این بازار درآمد مناسبی کسب کنید.
استراتژی ترید در زمان بریک اوت
بریک اوت به افزایش چشمگیر دامنه نوسانها در ناحیه رنج گفته میشود؛ بهگونهای که نمودار قیمت شاهد سقفها یا کفهای جدیدی باشد. درادامه بریک اوت، معمولاً روندی جدید آغاز میشود. بریک اوتها اغلب زمانی ایجاد میشوند که بازارها برای مدت طولانی در دامنه نوسانی و رنج باقی ماندهاند. فقط اندکی تغییر در عرضه یا تقاضا میتواند حرکت عظیمی در قیمت ایجاد و معاملهگرها را ترغیب کند تا وارد بازار شوند. چنین وضعیتی تأثیر حرکت اولیه بازار را بیشتر میکند.
شاید بتوان گفت بهترین تعریف تکنیکال از معامله بریک اوت را جک شواگر (Jack Schwager) در جدیدترین نسخه از مجموعه کتابهایش با نام جادوگران ناشناخته بازار (Unknown Market Wizards) ارائه داده است. او میگوید:
بریک اوت حرکت قیمت بیشتر یا کمتر از محدوده رنج یا الگوی تثبیتی مانند الگوی مثلث و پرچم است. مفهوم بریک اوت امکان فراتررفتن قیمت از بازه رنج یا تثبیت است؛ بهطوریکه احتمال تغییر جهت روند در راستای آن وجود داشته باشد.
در نمودار زیر، یکی از الگوهای بسیار ساده و کلاسیک بریک اوت را مشاهده میکنید:
سادهترین نوع بریک اوت پس از بازه رنج
در این وضعیت، با داراییای سروکار دارید که سطوح حمایت و مقاومتش مشخص و برای مدتی در حال نوسان در محدوده رنج بوده است. توجه کنید که در قسمت راست تصویر و پیش از بریک اوت، قیمت دارایی مومنتوم درخورتوجهی پیدا کرده است و پس از پولبکی ضعیف، نمودار قیمت از سطح مقاومت در جهت مخالف الگوی کنج یا مثلث جمع شونده چیست؟ عبور کرده است. شرایط هر بریک اوت متفاوت است. در تصویر بالا، ایدئالترین مثال از بریک اوت فقط برای نمایش طراحی شده است. درادامه، به تعدادی از عوامل مهمی اشاره میکنیم که هنگام معامله بریک اوت باید مدنظر قرار دهید.
سطوح حمایت و مقاومت مشخص
اگر مجبورید دنبال خطوط حمایت و مقاومت بگردید، بهتر است احتمال بدهید که اصلاً وجود ندارند.
سطوح حمایت و مقاومت موضوعات عجیب و متافیزیکی نیستند که وظیفه قطعی کاهش نوسان بازار را برعهده باشند. بهعبارتدیگر، این سطوح فقط براساس رفتار معاملهگرها شکل میگیرند.
معمولاً خریداران ترجیح میدهند در پایین محدوده رنج خرید کنند. برخی از سفارش خریداران نهایی میشود و برخی سفارشها نیز نهایی نمیشوند. گاهی اوقات که سفارش خریداران نهایی نمیشود، معاملهگرها با حرکتی تهاجمیتر در بالاتر از سطح حمایت خرید میکنند که این مسئله باعث افزایش مومنتوم میشود و سایر خریداران را به ورود به بازار تشویق میکند و درنتیجه قیمتها را افزایش میدهد. بههمیندلیل، اغلب سطوح حمایت و مقاومت واقعی برای هر فردی که به نمودار قیمت نگاه میکند، کاملاً واضح بهنظر میرسند.
پذیرش قیمت در سطوح کلیدی
در اکثر مواقع، درست نزدیک به سطح بریک اوت شاهد فشردگی دامنه رنج هستیم که پسازآن، نوسانها افزایش مییابند و از سطح بریک اوت عبور میکنند. برای ترید در سطح بریک اوت، باید بهدنبال شرایطی باشید که قیمت بهطور مداوم با سطح بریک اوت تماس داشته باشد، بدون اینکه پولبک خاصی را تجربه کند. در این شرایط، معاملهگرها ترجیح میدهند در انتهای محدوده رنج وارد بازار شوند و اغلب به سقوط قیمت بهسمت میانه یا پایین محدوده رنج مایل نیستند.
فشردگی دامنه رنج
شاید مهمترین نکته درباره بریک اوت فشردگی دامنه رنج پیش از ایجاد بریک اوت باشد که نشاندهنده خستهشدن بازار از نوسانها پیش از وقوع بریک اوت است. در این شرایط، احتمالاً فشردگی نوسانهای قیمت از حالت تعادل به حالت عدم تعادل را شاهد خواهید بود که باعث افزایش دامنه نوسانها و آشوب قیمت میشود. بهعبارتدیگر، فشردگی نوسانهای قیمت نشاندهنده نوعی توافق لحظهای بین معاملهگرهای بازار برای ایجاد بریک اوت است.
جمعبندی
در این مطلب، بازارهای رنج و انواع آن را توضیح دادیم و به برخی از نکاتی اشاره کردیم که بهتر است هنگام چینش استراتژی ترید در این بازارها در نظر بگیرید. بسیاری از تریدرها بهدنبال ترید در بازارهای رنج هستند؛ البته درباره این اشتیاق میتوانیم بگوییم برخلاف ظاهر امر، ترید در بازارهای رنج چندان راحت نیست.
طبق توضیحات و نکات ذکرشده در کتابهای تحلیل تکنیکال، معاملهگری در محدوده رنج ظاهراً آسان بهنظر میرسد. در این کتابها، گفته میشود که ابتدا باید بازار رنج را مشخص و سپس در ناحیه حمایت خرید کنید و پسازآن با کمک میانگین متحرک و شناسایی سطوح مقاومت، دارایی خود را بفروشید. بااینحال، اگر این کار را چند بار انجام داده باشید، میدانید که ترید در بازار رنج بهدلیل تصادفیبودن حرکات بازار تا چه حد پیچیده است.
با وجود تمام پیچیدگیهای این بازار، معاملهگرهای بسیاری هم میتوانند با استفاده درست از بازههای خستهکننده رنج درآمد سرشاری بهدست آورند. نکته اصلی درک پیچیدگیهای حرکات قیمت و پرایس اکشن (Price Action) و شناخت کامل از روانشناسی بازار است. آنچه هرگز نباید از یاد ببرید، دشواری معاملات در بازارهای رنج بهدلیل تصادفیبودن و پیشبینیپذیرنبودن بازار است. بااینحال، اگر با تحلیل درست از شرایط منتظر موقعیت مناسب برای ورود به بازار باشید، ترید در بازار رنج میتواند ارزش صبرکردن داشته باشد.
درب اتوماتیک شیشه ای مثلثی یا زاویه ای برای چه مکان هایی بسیار مناسب است؟
امروزه کاربرد درب اتوماتیک بسیار رایج شده است. این نوع درب به صورت اتوماتیک و از طریق حسگرهای حرکتی، باز و بسته می شود. به همین دلیل نیازی به دخالت دست ندارد.در این مقاله که توسط سایت اسمارتکو تهیه شده است، قصد داریم به نوعی از درب های اتوماتیک به نام درب اتوماتیک شیشه ای مثلثی یا زاویه ای بپردازیم و مکان مناسب برای کاربرد آن ها را بیان کنیم. پس همراه ما باشید.
درب اتوماتیک چیست؟
درب اتوماتیک به وسیله حسگرها و ریموت کنترل، باز و بسته شده و در جهات مختلفی حرکت می کند.این نوع درب، دارای مدل ها و طرح های متنوعی بوده که هر یک دارای کاربردها و کارایی های مخصوص خود می باشند.
امروزه استفاده از درب اتوماتیک گسترش یافته و به دلیل مزایایی که دارد، جایگزین درب های ساده قدیمی شده است.در مکان های مختلفی از جمله فروشگاه ها، ادارات، ساختمان های مسکونی، بانک ها، پارکینگ ها، بیمارستان ها و… از درب اتوماتیک استفاده می شود.
انواع درب اتوماتیک:
درب اتوماتیک دارای دسته بندی های مختلفی است که به چند نمونه از آن، اشاره می کنیم:
●درب اتوماتیک شیشه ای: این نوع درب اتوماتیک، از یک اپراتور برای باز و بسته کردن لت ها تشکیل شده است. همچنین یک ست فریم و شیشه نیز دارد که کاربردش، جداسازی فضاهای مورد نظر کارفرمایان می باشد.
درب های اتوماتیک شیشه ای علاوه بر جلوه ی زیبایی که دارند، در مصرف انرژی نیز صرفه جویی می کنند. برای همین کاربرد بسیار خوبی در اماکن پرتردد دارند.
●درب اتوماتیک پارکینگی: این نوع درب برای تردد خودروها و وسائل نقلیه می باشد. همچنین برای حفاظت از فضا یا محیط خاص نیز به کار می رود.درب اتوماتیک پارکینگی از طریق ریموت و بدون دخالت دست، باز و بسته می شود. به همین دلیل برای افرادی که توانایی حرکت دادن دربهای سنگین پارکینگی را ندارند، بسیار کاربردی و مناسب است.
●کرکره برقی: این نوع کرکره برقی جایگزین کرکره های دستی و قدیمی شده است. کرکره برقی بر اساس نوع تیغه و موتور، به دسته بندی های مختلفی، تقسیم می شود. به طور کلی کرکره هایی که تیغه آن ها از جنس گالوانیزه باشد، در پارکینگ اماکن مسکونی استفاده می شود و ار کرکره هایی که جنس تیغه آن ها از پای کربنات باشد، در محیط هایی که به مقاومت و استحکام بیشتری نیاز است مانند طلافروشی ها و… به کار می رود.
مزایای درب اتوماتیک چیست؟
●دارای کاربرد راحت و آسانی می باشد. زیرا از طریق سنسورها و ریموت کنترل، باز و بسته شده و به نیروی دست نیاز ندارد.
●امنیت و ایمنی: درب های اتوماتیک در صورتی که به صورت صحیح نصب شوند، سبب ایجاد امنیت برای شما و محیط مورد نظرتان خواهند شد. به دلیل ایمنی بالایی که دارد، سبب جلوگیری از سرقت سارقین شده و سبب محافظت از اموال شما می شود.
●تنوع در طرح و رنگ: این نوع درب ها دارای مدل ها و انواع گوناگونی هستند که شما می توانید بر حسب نیاز و با توجه به ویژگی های مکانتان، اقدام به خریداری درب اتوماتیک مناسب خود نمایید.
●عایق گرما و سرما هستند. درب های اتوماتیک عایق گرما و سرما بوده و از هدر رفت انرژی گرمایشی و سرمایشی جلوگیری می کنند.
●دارای نصب سریع و آسانی می باشند.
معایب درب اتوماتیک چیست؟
درب اتوماتیک مانند تجهیزات دیگر، با وجود مزایایی که دارد، دربردارنده معایبی نیز می باشد. ولی سبب کاهش کاربرد آن نمی شود، زیرا دارای کاربردهای بسیار خوبی می باشد که این معایب در مقایسه با آن ها، اهمیت چندانی ندارد.
●هزینه بالای نصب و نگهداری: برای نصب درب اتوماتیک باید از متخصصین در این زمینه استفاده کرد که دربردارنده هزینه می باشد. همچنین در صورت خرابی و به وجود آمدن ایراد در هریک از قطعات آن، باید از تعمیرکار کمک گرفت. همچنین تهیه قطعات درب اتوماتیک نیز، هزینه زیادی را می طلبد.
●قیمت بالا: درب اتوماتیک در مقایسه با سایر درب ها، قیمت زیادی دارد. ولی باید توجه نمود که این تفاوت قیمت به دلیل کاربرد و کارایی بسیار خوب درب های اتوماتیک است. شما با یک بار هزینه، می توانید از آن تا سالیان متمادی استفاده نمایید ولی درب های معمولی مدام به تعمیر نیاز دارند و مقاومت و استحکام درب های اتوماتیک را ندارند.
اجزا و قطعات تشکیل دهنده درب اتوماتیک:
●موتور: وظیفه موتور، به حرکت درآوردن هنگرها است که سبب حرکت درب اتوماتیک می شود. حرکت موتور به صورت راست گرد و چپ گرد است.
●کنترل باکس: این قسمت، سیستم الکترونیکی هوشمند است که وظیفه اش، کنترل و فرمان موتور می باشد. برد درون کنترل باکس قرار می گیرد و کنترل باکس نیز باید در محلی که امکان نفوذ آب نباشد، تعبیه شود.
●ریل: این قطعه در درب های اتوماتیک شیشه ای، سبب حرکت روان و بی صدای آن ها می شود.
●هنگرها: محل قرارگیری این قطعه بر روی ریل است که دارای دو غلتک می باشد. این غلتک ها به لت و تسمه ها وصل شده و با حرکت کردن هنگرها، لت ها نیز حرکت می کنند.
●باتری بک آپ: این نوع باتری در زمان قطعی برق، از کار افتادن درب اتوماتیک جلوگیری کرده و برق درب را تامین می کند.
●قفل برقی: در صورتی که بخواهید امنیت درب اتوماتیک را افزایش دهید، می توانید از قفل برقی استفاده کنید. این قفل در قسمت بالا و پایین دستگاه، جایگذاری می شود.
●سنسور: محل قرارگیری سنسور در بالای درب اتوماتیک است. این بخش با استفاده از اشعه، به تردد افراد حساس شده و هنگام ورود و خروج افراد، درب را برای آن ها باز می کند.
انواع درب اتوماتیک شیشه ای:
●درب اتوماتیک کشویی: این نوع درب در مکان هایی مانند فرودگاه، ترمینال و… مورد استفاده قرار می گیرد. پنل های باز و بسته شدن آن به صورت کشویی بوده و از طریق سنسور چشمی که دارد، هنگام ورود و خروج افراد؛ باز و بسته می شود.
●درب اتوماتیک تلسکوپی: این نوع درب، بیشترین کاربرد را در اماکن پرتردد دارد. درب اتوماتیک تلسکوپی به دلیل دارا بودن چرخ های پلیمری، روان حرکت می کند. همچنین از ورود گرد و خاک به داخل محیط جلوگیری می کند.
●درب اتوماتیک شیشه گردان: یکی از خصوصیات درب شیشه گردان، ظاهر شیک و زیبای آن است که سبب جلوه بخشیدن به محیط اطرافش می شود. از این رو دارای کاربرد بسیار خوبی در اماکن شیک و مدرن مانند هتل ها می باشد.
●درب اتوماتیک شیشه ای کرو: این درب ها، ظاهری دایره شکل دارند و برای ساختمان هایی که دارای نمای گرد هستند، مناسب می باشد.
●درب اتوماتیک شیشه ای تاشو: این نوع درب به دلیل شعاع حرکتی کمی که دارد، برای فضاهای کوچک بسیار کاربردی می باشد. همچنین می توان از آن، برای ترددهای زیاد نیز استفاده نمود.
●درب اتوماتیک شیشه ای مثلثی یا زاویه ای: این نوع درب، از دو قسمت تشکیل شده است که سبب تشکیل زاویه قائم می شوند. در واقع دارای دو درب که هر کدام از دو لت تشکیل شده اند، می باشد و به شکل راس مثلث، کنار یکدیگر قرار می گیرند.
درب اتوماتیک شیشه ای مثلثی یا زاویه ای، برای چه مکان هایی بسیار مناسب است؟
این نوع درب مناسب اماکنی می باشد که دارای فضاهای کنج و نبشی هستند. با کاربرد درب اتوماتیک شیشه ای مثلثی یا زاویه ای، می توان از اشغال فضا جلوگیری نمود.همچنین به دلیل دارا بودن شیشه های استیل، جلوه ی زیبایی به محیط اطراف می دهد. از این رو در فروشگاه الگوی کنج یا مثلث جمع شونده چیست؟ هایی که در کنج خیابان و کوچه ها قرار گرفته اند، کاربرد بسیار مناسبی دارد.
مزایای درب اتوماتیک شیشه ای مثلثی چیست؟
●مجهز به سیستم کنترل تصویری است.
●درب امنیتی مقاومی دارد.
●قفل سریعی دارد، یعنی با فشار دادن یک دکمه، به سرعت بسته می شود.
ویژگی های درب اتوماتیک مثلثی چیست؟
●برای اماکن و محیط های باکنج و زاویه دار مناسب است.
●مجهز به مقطع ریل قابل تعویض می باشد.
●قابلیت اتصال به سیستم های کنترل تردد و مدیریت ساختمان را دارد.
●از ورود ریزگردها به داخل محیط جلوگیری می کند و آلودگی صوتی را تا حداکثر میزان، کاهش می دهد.
●در زمان قطع اتصال الکتریکی می تواند از باتری های مخصوص خود استفاده کند.
●دارای قفل سریعی بوده و مشکلی با تردد زیاد ندارد.
قیمت درب اتوماتیک:
قیمت درب اتوماتیک به عوامل مختلفی بستگی دارد. درب های اتوماتیک در طرح ها و مدل های متفاوتی به بازار عرضه شده که هر کدام دارای ویژگی های منحصر به فرد خود می باشند. همچنین نوع موتور، جنس تیغه، ابعاد درب اتوماتیک، برند و… همگی در قیمت درب اتوماتیک تاثیر دارند و نمی توان قیمت واحدی برای انواع آن در نظر گرفت.بنابراین توصیه می شود که هنگام خرید، به ویژگی های محیط مورد نظر خود، توجه نموده و درب اتوماتیکی که هم قیمت مناسبی داشته و هم متناسب خصوصیات فضای شما باشد، خریداری کنید.
نتیجه گیری
درب های اتوماتیک نمونه بسیار مدرن و پیشرفته درب های ساده و قدیمی هستند که به هیچ عنوان با آن ها قابل قیاس نمی باشند. این درب ها کاربردها و مزایای زیادی را در محیط مورد استفاده خود ایجاد می کنند و به همین سبب، از استقبال عموم افراد برخوردار می باشند. به طوری که امروزه شاهد استفاده گسترده درب های اتوماتیک در اکثر اماکن می باشیم.
درب های اتوماتیک در انواع و اقسام مختلفی تولید و بازار عرضه می شوند که هر یک متناسب با ویژگی هایشان، برای مکان ها و فضاهای خاصی مناسب می باشند.درب اتوماتیک شیشه ای یکی از انواع درب های اتوماتیک است که برای فضاهای دنج و گوشه ای که استفاده از سایر درب ها سبب اشغال فضای زیاد می شود، مناسب می باشد.
این نوع درب با کاربرد در اماکن گوشه ای و دنج، سبب اشغال فضای کمی شده و کارایی بسیار مناسبی در این فضاها دارد. همچنین دارای ظاهر شیک و زیبایی نیز می باشد که باعث مدرن شدن محیط اطراف نیز می شود.
در این مقاله سعی نمودیم به درب اتوماتیک و نکات پیرامون آن پرداخته و مطالب مهمی در این موضوع به شما همراهان عزیز، ارائه دهیم.
امیدواریم که هنگام انتخاب و خرید درب اتوماتیک به نکات مذکور توجه نمایید و نوعی مناسب با ویژگی های فضای مورد نظر خود تهیه کنید. همچنین می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر با کارشناسان سایت اسمارت کو، ارتباط برقرار نموده و از راهنمایی و مشاوره ایشان، استفاده کنید.
LIMITLESS
اندیکاتور CCI چیست – بررسی کاربردهای اندیکاتور سی سی آی CCI
اندیکاتور CCI چیست؟ بررسی کاربردهای اندیکاتور CCI
شخصی به نام دونالد لمبر، اندیکاتور یا به عبارتی دیگر، ابزارهای مشخص کننده کانال کالا یا همان CCI را طراحی کرده است. در حقیقت اندیکاتورهای CCI نوسانگر یا اسیلاتوری است که براساس حرکت کار می کند. کارایی این شاخص زمانی است که سهام مورد نظر در بورس به دفعات فوق العاده الگوی کنج یا مثلث جمع شونده چیست؟ زیاد خرید و فروش شده باشد. از جمله کارکردهای دیگر این اندیکاتور این است که در بورس می تواند، قدرت و جهت حرکت بازار بورس را مورد ارزیابی قرارر دهد. معمولا شاخص ها کارهای زیادی انجام می دهند و به راحتی می توانند حرکت تازه ای که در نمودار روی می دهد را شناسایی کنند، همچنین راهکار های متناسب با روند جدید را به کار ببرند.
بنابراین با توجه به شواهد و اطلاعات جمع شده از بازار سهام، انتخاب سرمایه گذارن در جهت ماندن یا بیرون آمدن از معاملات را سبب می شود. وقتی ابزار CCI روند بخصوصی را پیش می برد، سیگنال های متنوع بازار سهام را دریافت کرده و آنها را برای معامله گران نمایان می سازد.
فرمول اندیکاتور CCI
به فرمول زیر که مربوط به اندیکاتور CCI است، توجه کنید:
در این فرمول، قیمت معمول را با کلمه Typical price نشان می دهند.
میانگین متحرک نیز نشان دهنده MA (Moving average) است.
معنی میانگین انحراف در فرمول زیر Mean diviation است.
و در آخر مقدارهای زیاد، نزدیک و کم را هم با High،Low،Close نشان می دهند.
پریودها یا دوره نیز معرف کلمه Pاست.
به خاطر اینکه مطمئن شوید این اندیکاتور حدودا بین 70 تا 80 درصد و بین اعداد 100- و 100+ باشد، عدد 15/0 در آن ثابت می ماند. مدت زمان دوره نیز باعث وجود این درصد خواهد شد. باید این نکته را خاطر نشان کرد که اندیکاتورهایی با مدت زمانی کم تر مثلا 10 دوره، مقدار کمی از درصد را میان 100- تا 100+ در نظر می گیرند. اما اگر عکس این روند را در نظر بگیرید، باید تعداد زیاد 100- و 100+ بوسیله روندی بسیار طولانی و به مدت 40 روز در نظر گرفته شود.
نوع محاسبه برای اندیکاتور CCI چیست؟
درتحلیل تکنیکال، نحوه کار کردن ابزار CCI شامل موارد زیر است:
باید در ابتدا برای اندیکاتور، میزان تجزیه، تحلیل و اینکه از چندین دوره تشکیل می شود را مشخص کنید.
به طور میانگین برای معاملات بورس به 20 دوره احتیاج دارید.
اگر تعداد پریودها کمتر از این باشد، شاخص ثباتش را از دست می دهد. ولی اگر بالاتر باشد سبب صاف شدن CCI می شود.
در روندهایی با تعداد دوره الگوی کنج یا مثلث جمع شونده چیست؟ 20 تایی، در صورت استفاده از چندین دوره، دیگر بهتر است مطابق با شرایط جدید محاسباتتان را مرتب کنید.
تعدادهای زیاد، کم و نزدیک را درصفحه نموداری بزرگ تر، در مدت زمانی 20 دوره مورد تحلیل و بررسی قرار داده، سپس می توانید هزینه های معمولی تر برای آن را حساب کنید.
میانگین متحرک قیمت معمول، بعد از سپری شدن 20 دوره، از تقسیم 20 قیمت آخر و معمول بر عدد 20 بدست آورده می شود.
می توانید بوسیله میانگین متحرک، آن را از هزینه معمولی که طی گذشت 20 روز انجام شده کم کرده و براحتی میانگین انحراف را مورد محاسبات قرار دهید. با چشم پوشی از علامت های منفی مقدارهای مطلق را جمع کرده و در نهایت عددی که حاصل می شود را تقسیم بر عدد 20 کنید.
با در نظر گرفتن فرمول بالا، می توان میانگین متحرک، قیمت فعلی معمول و همچنین میانگین انحراف را محاسبه کرده، سپس اندیکاتور CCI بدست خواهد آمد.
نکات مهم بررسی اندیکاتور CCI
آنچه که فرق میان تاریخ میانگین قیمت و هزینه های فعلی را مورد محاسبه قرار می دهد، اندیکاتور CCI است.
زمانی که میانگین تاریخ نسبت به قیمت فعلی پایین تر است، نمایانگر بالاتر بودن CCI از صفر است. ولی وقتی میانگین تاریخی نسبت به قیمت فعلی بالاتر باشد، نشان دهنده زیر صفر بودن مقدار این اندیکاتور است.
زمانی که قیمت های فعلی بسیار بالاتر از میانگین تاریخ است، اندیکاتورCCI عدد100 یا بیشتر از آن را نشان می دهند، بنابراین روند رو به بالای نمودار افزایش پیدا می کند.
اما اگر برعکس این نکته را در نظر بگیرید، یعنی قیمت ها پایین تر از میانگین تاریخی بوده و کارکرد نمودار به شدت کاهشی می شود. این وضعیت وقتی ایجاد می شود که مقدارهای موجود در نمودار، به زیر عدد 100 برسد.
اگر سیگنال در راستای حرکت و رو به افزایش در نمودار مشهود شود، به معنی مقدارهای منفی و همچنین بسیار نزدیک به صفر است.
اما در صورتیکه راستای این حرکت در نمودار رو به کاهش شود، یعنی مقدارهای منفی و همچنین بسیار نزدیک به صفر است.
عبارت نامحدود بودن CCI، این معنی را روشن می سازد که اندیکاتور می تواند به شدت، بصورت کاهشی و افزایشی حرکت کند. بنابراین با توجه به نوسانات زمانی و قوی در این اندیکاتور و معکوس شدن قیمت ها، توانایی مشخص کردن خرید و فروش های بیش از معمول را دارد.
اندیکاتور CCI و ظهور روند جدید
قبلا هم اشاره کردیم حرکت هایی که خارج از محدوده های 100+ و 100- باشد، بیانگر ضعف یا قدرت غیر عادی بوده و روندهای انواع سهام در بورس را شناسایی کند. در مباحث تحلیل تکنیکال زمانی که CCI منفی می شود، نشان دهنده ایجاد سود برای خریداران خرسی است و اگر اندیکاتور مربوطه مثبت باشد، الگوی کنج یا مثلث جمع شونده چیست؟ اوضاع به سود خریداران گاوی است.
با توجه به نمودار، اره های بسیاری توسط خط صفر و به همراه تقاطع های معمولی ایجاد شده است. یعنی به منظور ایجاد سیگنال کاهشی، باید حرکت پایین تر 100- باشد تا حالت موجود در اره را کم کند. همچنین برای سیگنال های افزایشی مسیر حرکت بالاتر از 100+، حالت اره ها بیشتر می شود.
روند صعودی و نزولی در اندیکاتور CCI
مسئله ای که باعث می شود تا قیمت ها، به سمت شروع روند افزایشی در بازار بورس بروند، حرکت مقادیری اندیکاتور از سمت نزدیک به صفر، یا حتی منفی و بیشتر از 100 است. بنابراین سهام داران قادر خواهند بود برای رسیدن قیمت های افزایشی و کاهشی منتظر بمانند. دقیقا سیگنال خرید بوسیله اندیکاتور CCI در همین موقع فعال می شود. به منظور ایجاد حرکات نزولی در بورس ، باید مقدارهایی که شاخص آن نزدیک به صفر یا مثبت هستند، به کم ترین حد از 100 رسیده باشند.
نمودار سطح خرید و فروش حداکثری در اندیکاتور CCI
در مورد خرید و فروش های بیش از حد نمی توان با قاطعیت از اندیکاتورهای CCI استفاده کرد. چون به دلیل محدود نبودن اندیکاتور، میزان خرید و فروش نمی توانند پایدار باشند. بنابراین اوراق بهادار، در صورتی حرکت افزایشی پیدا می کنند که خریدهای شاخص بیش از حد باشند. همینطور اگرفروش هم به همین نحو و بیش از اندازه باشد، حرکت اوراق بهادار به طرف پایین نمودار تغییر مسیر می دهد. در این وضعیت معامله گران به بررسی اندیکاتورهای گذشته دقت بیشتری می کنند تا بتوانند قیمت های معکوس را کشف کنند. به عنوان مثال امکان معکوس شدن برای اندازه های 150- و200+، سهام الگوی کنج یا مثلث جمع شونده چیست؟ موجود در بورس را نشان می دهد. همانطور که مشاهده می کنید کالاهای دیگری هم در اندازه های 325+ و 350- دچار حالت های معکوس شده اند.
مفاهیم مربوط به خرید و فروش فوق العاده زیاد، در اندیکاتور CCI کاملا با هم تفاوت دارند. البته نزولی یا صعودی بودن برای مقادیر 100 برای حالت هایی که تجاری هستند، ممکن است برابر با خرید و فروش های فوق العاده زیاد باشد. ولی خارج از چنین محدوده هایی، باید دگرگونی های وسیع تری برای آن اعمال کرد.
واگرایی در اندیکاتور چگونه است؟
معمولا سیگنال های واگرایی در اندیکاتورهای CCI به وضوح قابل مشاهده است. از آن جایی که حرکت های جهت دار برای قیمت دارای تایید نیستند، بنابراین سیگنال های واگرایی یکی از علامت های بازگشت احتمالی را نشان خواهند داد. پس با این حساب زمان وقوع واگرایی ها جهت حرکت شاخص و قیمت، از دو جهت کاملا متفاوت برخوردار می شوند. در صورتی که اندیکاتور CCI روند نزولی و قیمت روند صعودی داشته باشد، حرکت دچار ضعف در عملکرد خود می شود.
اندیکاتور CCI و نوسانگر تصادفی چه فرق هایی با هم دارند؟
شاخص های اندیکاتور CCI و تصادفی، هر دو از نوسانگرهای بورسی به شمار می آیند. ولی برای محاسبه هر یک از آنها باید از روش هایی کاملا متفاوت استفاده کرد. از جمله فرق هایی که برای این دو رش می توان ذکر کرد این است که مقادیر CCI برای حرکت هیچ کمبودی ندارد، در حالی که نوسانگرهای تصادفی برای ایجاد حرکت باید حتما بین 0 تا 100 باشند. بر اساس فرق های بیشماری که در آنها وجود دارد، می توانند در هر موقعیتی، سیگنال های متنوعی از الگوی کنج یا مثلث جمع شونده چیست؟ خود بروز دهند. یکی از انواع سیگنال های بارز در بورس، خرید و فروش های فوق العاده بالا است که به اشکال متنوع برای هر یک از این شاخص ها رخ می دهد.
انواع مختلف محدودیت اندیکاتور CCI
همانگونه که در بسیاری از اندیکاتورهای متنوع تحلیل تکنیکال محدودیت وجود دارد، برخی از اندیکاتورهای CC نیز در بازار بورس دارای محدودیت هستند. هر چند که یکی از کارکردهای این ابزار در مورد شرایط های خرید و فروش بسیار بالا است، ولی با این حال مدل کار این ابزار، بیشتر حالت ذهنی دارد. بدلیل اینکه این شاخص دارای هیچ محدودیتی نیست، پس می توان گفت که تعداد خرید و فروش هایی که بعدا اتفاق می افتد، اثربخشی جدی بر روی آن نخواهند گذاشت.
زمان هایی که اندیکاتور CCI به کندی در حال حرکت هستند، به تناسب سیگنال های ضعیف تری را هم از خود نشان می دهند. در نظر بگیرید حتی ممکن است برای دست یافتن به نقاط 100+ و 100- در روند های جدید، مدت ها به طول بیانجامند. دلیل این موضوع هم جریان داشتن روند قیمتی و وارد اصلاح شدن آن خواهد بود. معمولا به چنین حالتی شلاق گفته می شود. بنابراین بعد از اینکه سیگنال از طریق ابزار CCI معرفی شد، دیگر پول از دست داده شده در خرید و فروش ها و همچنین قیمت های بعد از سیگنال، مورد بررسی قرار نخواهد گرفت. نکته قابل توجه در اینجا این است که در صورت عدم دقت در تحلیل های تکنیکال، پدیده شلاق می تواند چندین بار خود را نشان دهد. پس برای بررسی های مربوط به اندیکاتورهای CCI نیاز به بررسی قیمت و تجزیه دقیق آن خواهید داشت.
دیدگاه شما