اغلب معامله‌گران شکست می‌خورند


داشتن برنامه معاملاتی؛ مهم‌ترین رکن معامله‌گری

اغلب معامله‌گران شکست می‌خورند

همانطور که صرافی های غیرمتمرکز (DEX) تکامل مییابند، عملکردهای آنها بیشتر و بیشتر پیشرفته میشود و اغلب با صرافی های متمرکز (CEX) مطابقت دارد. یکی از این قابلیت‌ها امکان ثبت سفارش‌های محدود است که انعطاف‌پذیری و کارایی بیشتری را به معامله‌گران DEX ارائه میدهد. این مقاله به ویژگی های سفارش محدود موجود و اجرای آینده نگر آنها میپردازد.

برخلاف دستور بازار که بلافاصله در آخرین قیمت بازار با لغزش احتمالی اجرا میشود، سفارش محدود به محض رسیدن به قیمت از پیش تعریف شده اجرا میشود. سفارشات بازار به طور پیش فرض در تمام DEX های خودکار مبتنی بر بازارسازان استفاده میشود. آنها برای مبتدیان ساده و سرراست هستند. یک سفارش بازار تضمین شده است که به دلیل پارامترهایی مانند حداکثر تأثیر قیمت، اجرا میشود یا شکست میخورد.

به نوبه خود، سفارشات محدود برای معامله گران پیشرفته تر در نظر گرفته شده است، زیرا آنها نیاز به تجزیه و تحلیل وضعیت بازار و ارزیابی احتمال رسیدن قیمت دارایی به یک سطح خاص دارند. در نظر گرفتن تکمیل سفارشات محدود در یک بلاک چین همچنین مستلزم در نظر گرفتن هزینه های gas است که بر اساس اندازه سفارش، میتواند تجارت را کم و بیش سودآور کند.

با این حال، سفارشات محدود ابزاری عالی برای بازارسازان حرفه ای است که میتواند سودآوری معاملات را به میزان قابل توجهی افزایش دهد.

درست مانند CEX ها، طیف وسیعی از پروتکل های غیرمتمرکز – از جمله SushiSwap، پروتکل سفارش محدود 1 اینچی و 0x – عملکرد سفارش محدود را ارائه میدهند. در نتیجه، ویژگی‌های پیشرفته‌ای که قبلاً در DeFi دیده نشده بود، در دسترس قرار گرفته‌اند، از جمله درخواست قیمت (RFQ)، قیمت‌گذاری پویا و اجرای مشروط.

RFQ ها را میتوان به عنوان سیستم های خارج از بورس (OTC) برای معاملات غیرمتمرکز مشاهده کرد که بازارسازان را قادر میسازد تا نقدینگی را از CEXs به کاربران DEX متصل کنند. که این سبب قیمت گذاری بهتری را برای معاملات بزرگ و متوسط ​​فراهم میکند.

هدف سیستم RFQ ارائه مقادیر قابل توجه نقدینگی به DEXها آسان و سودآور است و در عین حال خطرات را نیز کاهش میدهد. از آنجایی که بازارسازان میتوانند انتخاب کنند که چه زمانی و با چه کسی میخواهند معامله کنند، میتوانند نسبت جریان سفارش خرده فروشی به جریان آربیتراژ را به حداکثر برسانند.

ویژگی RFQ به سازندگان اولیه بازار (PMM) که معمولا دارایی‌های رمزنگاری شده را در گزینه‌های CEX یا OTC معامله میکنند، قادر میسازد تا مقادیر زیادی ارز دیجیتال با ریسک پایین را در DEX معامله کنند. به لطف RFQ، PMM ها نقدینگی قابل توجهی را از CEX به DEX میآورند.

به عنوان مثال، اگر کاربر بخواهد 1000 اتر (ETH) را مبادله کند، یک پروتکل سفارش محدود به PMM ها میرسد و از آنها میپرسد که آیا این تعویض را انجام خواهند داد. در صورت تمایل، سفارش امضا شده را ارسال میکنند. هنگامی که سفارش اجرا شد، یک PMM 1000 ETH را در DEX زنجیره دیگری با سود میفروشد، در حالی که DEX از نقدینگی ارائه شده توسط PMM استفاده میکند. بنابراین، PMM ها به طور موثر نقدینگی CEX و سایر زنجیره ها را به DEX ها میآورند.

آیا یک فرد معمولی می‌تواند در معاملات ارزهای دیجیتال موفق شود؟

ارزهای مجازی

دنیای معاملات ارزهای دیجیتال، دنیایی پیچیده و پرپیچ‌ و خم است، مخصوصاً برای تازه‌کارها. در میان افرادی که سال‌ها تجربه و دانش در حوزه معاملات دارایی‌های مختلف دارند، افراد معمولی و تازه‌کار تا چه اندازه شانس موفقیت خواهند داشت؟

پرداخت برتر، نویسنده و معامله‌گر ارزهای دیجیتال، بنجامین پایروس (Benjamin Pirus)، در مقاله‌ای که در کوین تلگراف منتشر کرده است، با مقایسه رویکرد معامله‌گران حرفه‌ای و آماتور، شانس موفقیت افراد معمولی را که از خانه و با ابزارهای معمولِ معامله‌گری قصد کسب سود دارند، می‌سنجد. در این مقاله، پایروس با کمک سه معامله‌گر و تحلیل‌گر برتر، بیل هرمان (Bill Hermann)، متیو فیک (Matthew Ficke) و دیوید کارمن (David Carman)، زیر و بم معامله‌گری خُرد و کلان را نشان داده است.

معامله ارزهای دیجیتال یک بازیِ مجموع‌ صفر با برندگان و بازندگان مشخص است. بازی‌ مجموع صفر یعنی سود شما دقیقاً از ضرر فرد دیگری به‌دست می‌آید. معامله‌گران بسیاری در شبکه‌های اجتماعی توییتر و یوتیوب ادعا می‌کنند که در این حوزه رقابتی، سود فراوان کسب کرده‌اند. بازیگران حرفه‌ای‌، معاملات سودآوری برای مؤسساتی مانند شرکت‌های سرمایه‌گذاری گلکسی دیجیتال (Galaxy Digital) و پانترا کپیتال (Pantera Capital) انجام می‌دهند؛ اما استراتژی این افراد با معامله‌گران خُرد که از خانه معامله می‌کنند، چه تفاوتی دارد؟ آیا اصلاً روش‌های معاملات خُرد کارآمد هستند؟

بیل هرمان، مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری ویلشایر فینکس (Wilshire Phoenix) در مصاحبه‌ای اظهار داشت:

به‌طور کلی، مسیر مؤسسات بزرگتر مشخص نیست و این مؤسسات عموماً بر بازارسازی تمرکز دارند.

درواقع، هرمان معتقد است که اغلب معامله‌گران شکست می‌خورند اغلب معامله‌گران شکست می‌خورند مؤسسات براساس مسیر مشخصی معامله نمی‌کنند. معامله‌ کردن براساس یک مسیر مشخص، به‌معنای موقعیت‌گیری‌های لانگ و شورت (سود بردن از صعود یا سقوط قیمت در صرافی‌ها) است که با توجه به وضعیت افت‌و‌خیزهای بازار انجام می‌شود. در مقابل، استراتژی‌های معاملاتی که مسیر مشخصی ندارند، از محصولات، ربات‌ها و سایر جوانب مختلف معاملات برای کسب سود خارج از حرکات صعودی و نزولی روند بیت کوین استفاده می‌کنند. معاملات خُرد اغلب شامل روش‌های کاملاً متفاوتی نسبت به معاملات کلان هستند و معامله‌گران خُرد، خود باید شیوه دستیابی به موفقیت را یاد بگیرند و پیدا کنند.

اغلب معامله‌گران شکست می‌خورند

آیا یک فرد معمولی می‌تواند در معاملات ارزهای دیجیتال موفق شود؟

اغلب معامله‌گران شکست می‌خورند

معاملات ارزهای دیجیتال، از بسیاری جهات شبیه به معاملات سهام، قراردادهای آتی و فارکس است. معامله‌گران از نمودارهای قیمت، اندیکاتورهای مربوط به تحلیل تکنیکال و محرک‌های فاندامنتال برای یافتن اغلب معامله‌گران شکست می‌خورند منطق معاملاتی خود استفاده می‌کنند تا پس از ساعت‌ها آزمون و خطا، بالاخره استراتژی‌های معاملاتی خود را بیابند.

در مقاله‌ای که در وب‌سایت آموزشی تریدسایتی (Tradeciety) منتشر شده است، نقل‌قولی از کتاب «آیا معامله‌گران روزانه به‌طور منطقی توانایی‌های خود را می‌شناسند؟» (Do Day Traders Rationally Learn About Their Ability) ذکر شده است. در این نقل‌قول آمده است:

فقط بخش اندکی از معامله‌گران روزانه‌ سود خوبی به دست می‌آورند؛ یعنی به‌طور میانگین، حدود ۱.۶ درصد از معامله‌گران در سال. با این حال، این معامله‌گران بسیار فعال هستند و ۱۲ درصد از تمام فعالیت‌های معاملاتی روزانه متعلق به آنهاست.

با این حال، معامله‌گری بسیار دشوار است. برخلاف ورزش و سایر رویدادها که افراد از سطوح مبتدی شروع می‌کنند، هنگامی که فردی وارد دنیای معاملات یا سرمایه‌گذاری می‌شود، درواقع وارد زمینی شده است که رقبای او حرفه‌ای‌ترین افراد در این صنعت هستند. دقیقا شبیه به اینکه یک فرد معمولی به یک‌باره از خیابان وارد یک مسابقه حرفه‌ای بسکتبال ان‌بی‌اِی شود. نتیجه این کار برای این فرد معمولی، چندان خوشایند نخواهد بود.

تغییر چشمگیر معاملات بعد از خلوت ‌شدن تالارهای بورس

دیوید کارمن، معامله‌گر سابق قراردادهای اختیار معامله در تالار بورس شیکاگو و هم‌بنیان‌گذار مرکز فناوری فین‌تنک (FinTank)، طی مصاحبه‌ای اظهار داشت:

به‌نظر من، تعداد بسیار کمی از معامله‌گران خُرد واقعا موفق هستند. بسیاری از معامله‌گرانی که در تالار بورس معامله می‌کردند، نتوانستند خود را با معامله‌گری الکترونیک وفق دهند. به جز عده‌ای معدود، بقیه به‌کل از معاملات دست کشیدند. سود معاملات در تالار بورس به کارگزارها بستگی داشت. با معاملات الکترونیک، دیگر از آن مزیت معاملاتی خبری نیست.

مزیت معاملاتی (trading edge) یک برتری خاص معاملاتی است که معامله‌گر با استفاده از رویکرد، ارتباط یا تکنیکی خاص به دست می‌آوَرَد و به‌وسیله آن نسبت به سایر معامله‌گرها برتری پیدا می‌کند. به‌عقیده کارمن، دیگر آن‌ روز‌ها گذشته‌اند که تالارهای پرازدحام بورس، مملو از شرکت‌کنندگانی می‌شدند که برای ثبت و انجام معاملات در حال فریادکشیدن بودند. معاملات در تالار بورس به کارگزارانی در همان تالار نیاز داشت که طبق درخواست معامله‌گران وارد موقعیت‌ها شده، یا از آن‌ها خارج شوند. شناخت ‌کامل کارگزار، یک مزیت معاملاتی محسوب می‌شد. با دیجیتالی‌شدن معاملات، این مزیت معاملاتی در بازار بورس نیز از بین رفت.

حرفه‌ای‌هایِ مجهز در مقابل توده‌هایِ خودآموخته

معامله‌گران سازمانی اساسا به‌جای سایر افراد یا شرکت‌ها معامله می‌کنند و از سرمایه‌ای که این نهادها در اختیارشان گذاشته‌اند، استفاده می‌کنند. این معامله‌گران با به‌کارگیری دستورالعمل، ابزار و فناوری شرکتی که برای آن کار می‌کنند، مدیریت سرمایه‌های کلان را برعهده دارند. علاوه بر این، این شرکت‌ها اغلب معامله‌گران باسابقه و باتجربه‌ای را استخدام می‌کنند که رزومه موفقی در این حوزه داشته باشند و یا افراد بااستعدادی باشند که دانش برنامه‌نویسی قابل‌توجهی دارند و تازه وارد این حوزه شده‌اند.

در سوی دیگر، معامله‌گران خُرد قرار گرفته‌اند. این دسته شامل هر فردی می‌شود که دسترسی به اینترنت و پولی برای سرمایه‌گذاری داشته و در مکانی زندگی کند که مجاز به انجام معاملات باشد. موانع ورود به معاملات ارزهای دیجیتال اغلب کمتر از موانع ورود به معاملات بازار سنتی هستند. کاربران می‌توانند به ‌راحتی از یک صرافی به صرافی دیگر کوچ کنند و با استفاده از ارزهای دیجیتال یا انتقالات حساب بانکی، سرمایه فعالیت‌های خود را تأمین کنند.

این افراد اغلب به‌دنبال کسب درآمد اضافی و مدیریت سرمایه شخصی هستند. بسیاری از علوم و شیوه‌های معاملات به‌شکل آنلاین و یا در کتاب‌ها موجود است و در دسترس هر فرد مبتدی و باانگیزه‌ای قرار دارد. علاوه بر این، کلاس‌های آموزشی معامله‌گری نیز به‌صورت آنلاین وجود دارند. با این حال، اینترنت پر از اطلاعات اشتباه و افرادی است که خود را متخصص معرفی می‌کنند و اطلاعاتی را منتشر می‌کنند که صحت و کارآیی آن‌ها مشخص نیست. به هر حال، معاملات آنلاین با تمام مزایایی که با خود دارد، معایبی نیز نسبت به معاملات سنتی و دادوفریادهای معامله‌گران برای خرید و فروش دارد.

آیا یک فرد معمولی می‌تواند در معاملات ارزهای دیجیتال موفق شود؟

حتی در صورت داشتن بهترین و موثق‌ترین اطلاعات، باز هم معاملات باید متناسب با هر فرد تنظیم شوند. استراتژی‌ای که ممکن است برای یک فرد کار کند و تأثیرگذار باشد، احتمال دارد برای فرد دیگر کار نکند. در این حوزه، نبرد احساسات، نظم و سامان‌دهی حاکم است.

معاملاتِ متفاوتِ سازمان‌ها و معامله‌گرانی که سرمایه کلان دارند

از آنجا که معامله‌گران سازمانی، معاملات با اندازه بزرگتر را انجام می‌دهند، باید روش متفاوتی برای معاملات خود داشته باشند. آن‌ها نمی‌توانند به‌ سادگی هر دارایی مفروضی را با هر قیمتی بخرند، بدون اینکه تغییری، هر چند اندک، در قیمت آن دارایی ایجاد نکنند.

طبق گفته‌های هرمان، این معامله‌گران رویکردی متفاوت نسبت به معامله‌گران خُرد دارند. معامله‌گران خُرد اغلب با توجه به افت و خیز بازار تصمیم می‌گیرند و معامله می‌کنند. هرمان، با اشاره به ابزارهای محبوب تحلیل تکنیکال نمودارها، گفت:

معامله‌گران خُرد اغلب در مسیری مشخص و با تعصب معامله‌ می‌کنند. استراتژی آنها براساس جهت حرکت بازار و اندیکاتورهایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) و اندیکاتور استوکستیک (Stochastics) بنا شده است. این روش خوب در کمترین زمان، دید خوبی از بازار به شما ارائه می‌دهد و می‌تواند برای تشخیص واگرایی‌ها مفید واقع شود. با این حال، اِعمال این اندیکاتورها در یک نمودار، کاری که بسیاری از معامله‌گران خُرد انجام می‌دهند، یک اشتباه است؛ چون اساساً همه روایتی مشابه را ارائه می‌دهند.

اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال اَشکال و اندازه‌های مختلف دارند. دسته‌های مختلفی از اندیکاتورها برای سنجش عواملی از جمله حجم، مومنتوم (سرعت تغییر قیمت) و زمان استفاده می‌شود. همانطور که هرمان اشاره کرد، استفاده از چندین اندیکاتور مختلف از یک نوع و در یک زمان، کارآیی چندانی ندارد؛ زیرا همگی از راه‌هایی که تفاوت اندکی دارند، به نتیجه‌ای یکسان می‌رسند.

روش‌های معامله‌گران خُرد

در بسیاری موارد، معامله‌گری خُرد با استفاده از تعدادی تکنیک، الگو، و اندیکاتور در نمودارهای مختلف انجام می‌شود. کارآیی این روش‌ها بستگی به نحوه استفاده از آنها دارد. بسیاری گروه‌های آموزشی، کلاس‌های آنلاین و ویدئوهای یوتیوب وجود دارند که این روش‌ها را آموزش می‌دهند. اما شما به کدام مورد اطمینان دارید؟

کارآیی و عملکرد هر رویکرد و ابزار، بستگی به معامله‌گری دارد که از آن‌ استفاده می‌کند. معمولا این ابزارها براساس فاکتورهایی که معامله‌گر در نظر می‌گیرد، درصد موفقیت او را در یک معامله خاص بالاتر می‌برند. با این حال، چنین ابزارهایی به‌هیچ‌وجه تضمینی برای موفقیت حتمی نیستند. هرمان در این خصوص اظهار داشت:

فراوانی اندیکاتورها یا حتی استراتژی‌ها در اینترنت از کنترل خارج شده است. بسیاری از وب‌سایت‌ها درباره سادگی معاملات ادعاهای عجیب و غریب اغلب معامله‌گران شکست می‌خورند می‌کنند و وعده سودهای کاملا غیرواقعی می‌دهند. هیچ اندیکاتور تکنیکالی جادو نمی‌کند. البته، این بدان معنا نیست که معامله‌گران خُرد سود نمی‌کنند؛ فقط به کار و تلاش زیاد بستگی دارد. باید به استراتژی خود وفادار باشید و مزیت معاملاتی و برگ برنده خود را پیدا کنید.

طبق گفته‌های هرمان، معامله‌گران سازمانی از اندیکاتورها و استراتژی‌های معاملاتی که در بین معامله‌گران خُرد رایج است، استفاده نمی‌کنند. به‌عقیده او تفاوت بین روش معاملاتی معامله‌گران سازمانی و خُرد، «زمین تا آسمان است».

معامله‌گران سازمانی که مسیر مشخصی در معاملات خود دارند، چندین عامل مختلف از جمله مومنتوم، قیمت و حجم معاملات را با هم ترکیب می‌کنند. بررسیِ تنها یک معیار یا ابزار به‌تنهایی، کارآمد نیست و به معامله‌گر دیدگاه کاملی از وضعیت بازار ارائه نمی‌دهد. با این حال، ترکیب اندیکاتورها و جوانب مختلف بازار می‌تواند نتایج بسیار متفاوتی به همراه داشته باشد. هرمان توضیح داد:

فرقی نمی‌کند که سرمایه‌گذار سازمانی باشید یا خُرد؛ نتیجه‌ی ابزارهای تحلیل بسیار قدرتمند خواهد بود.

معامله‌گری خُرد می‌تواند نتیجه‌بخش باشد

با معامله‌گری خُرد می‌توان کسب درآمد کرد؛ اما، گفتنش ساده‌تر از عمل‌کردن‌ است. تحلیل‌گر ارزهای دیجیتال در کانال تلویزیونی سی‌ان‌بی‌سی افریکا (CNBC Africa) و شخصیت برجسته توییتر، بیگ‌چدز (BigCheds)، به مواردی مشابه آنچه هرمان گفته بود، اشاره نکرد. با این حال، او چند شیوه مهم دیگر را در معامله‌گری خُرد برشمرد. او در مصاحبه‌ای اظهار داشت:

کلید موفقیت در معاملات خُرد ارزهای دیجیتال، مدیریت ریسک است.

به‌عقیده بیگ‌چدز، مدیریت ریسک شامل برنامه‌ریزی دقیق برای میزان ضرری است که یک معامله‌گر می‌تواند در یک معامله مفروض متحمّل شود و در عین حال، بتواند با معاملات بعدی همگام شده و شانس خود را در آنها نیز بیازماید.

طبق گفته‌های این تحلیل‌گر، برنامه‌ریزی و نظم دو کلید طلایی دیگر برای موفقیت هستند. بیگ‌چدز توضیح داد:

ورود به معامله همراه با برنامه و وفادار ماندن به حد سود و ضرر، همگی می‌توانند در موفقیت شما نقش داشته باشند. همچنین، گام بسیار مهم دیگر این است که پس از پایان ‌یافتن یک معامله‌، دفتر یادداشتی داشته باشید تا آنچه را از آن معامله آموخته‌اید، یادداشت کنید.

او همچنین افزود:

معامله‌گران باید منظم باشند

آیا یک فرد معمولی می‌تواند در معاملات ارزهای دیجیتال موفق شود؟

داشتن برنامه معاملاتی؛ مهم‌ترین رکن معامله‌گری

طبق گفته متیو فیک، مدیر توسعه بازار در صرافی اکی‌کوین (OKCoin)، موفقیت در معامله احتیاج به نظم دارد. او همچنین افزود:

موفقیت مکرر نیازمند آماده‌سازی است. معامله‌گران جدید ممکن است به‌راحتی در احساسات بازار گرفتار شوند و در نتیجه تصمیم‌های اشتباه بگیرند. معامله‌گران باتجربه پیش از ورود به یک معامله، استراتژی و پارامترهای مدیریت ریسک خود را تعریف می‌کنند. آنها بازار را مطالعه می‌کنند، استراتژی و مزیت معاملاتی خود را پیدا می‌کنند و بارها از آن بهره می‌گیرند. حرفه‌ای‌ها برای هر معامله، ساختار منحصربه‌فردی ایجاد می‌کنند.

فیک مثالی ساده توضیح داد که در آن، فرد در قیمتی تعیین‌شده و مشخص، وارد یک موقعیت لانگ می‌شود (یک دارایی یا محصول معاملاتی را می‌خرد). سپس، سطوح مشخصی را برای حد سود و ضرر خود در نظر می‌گیرد و اجازه می‌دهد تا معامله انجام شود. معامله یا به هدف می‌رسد و یا مقدار مشخصی پول را در حد ضرر از دست می‌دهد.

طبق توضیحات فیک، اگر تغییر قابل‌ملاحظه‌ای در شرایط بازار اتفاق بیفتد و به ارزیابی مجدد معاملات نیاز باشد، معامله‌گران منظم به سیستم خود وفادار می‌مانند و تحت تأثیر احساسات کاذب بازار قرار نمی‌گیرند. همچنین، میزان حد ضرر نیز در این بین حائز اهمیت است. اگر معامله‌گران کمتر از آنچه که برای هر معامله برنامه‌ریزی و تعیین کرده‌اند، ریسک کنند، این امر برای ضررهای پیش‌بینی‌نشده معامله در یک سیستم معاملاتی فضای بیشتری باز می‌کند.

فیک در این خصوص اظهار داشت:

عملکرد معامله‌گر، با استفاده از یک ساختار مشخص و با گذر زمان، قابل‌پیش‌بینی‌تر و پایدارتر خواهد بود. همچنین، آن‌ها می‌توانند بخشی از فرایند معاملات خود را که برای افزایش بازده نیازمند بهبود است، جدا کنند. این اصول برای بازارهای سنتی و ارزهای دیجیتال یکسان است. موفقیت نیازمند زمان، تلاش، تحقیق و ساختار است. شخصیت‌های مختلف به‌سمت انواع متفاوتی از استراتژی‌های معاملاتی جذب می‌شوند. با توجه به این امر، ایجاد استراتژی و مزیت معاملاتی مسئله‌ای شخصی و پویا است و با گذشت زمان، ممکن است تغییر کند.

به گزارش ارز دیجیتال به نقل از کوین تلگراف، ارزهای دیجیتال به مسیر خود در جهت پذیرش عمومی ادامه می‌دهند. در این بین، بسیاری افراد نیز در حال آزمایش شانس خود در معاملات این دسته از دارایی‌ها هستند. دستیابی به موفقیت در بسیاری از حوزه‌های زندگی نیازمند کار سخت، نظم و یادگیری است که با اندکی استعداد یا علاقه همراه باشد. معامله‌گری نیز از این قاعده مستثنی نیست.

۵ مرحله برای کسب سود در تجارت نفت خام

کسب سود در تجارت نفت خام

5 مرحله برای کسب سود در تجارت نفت خام. تجارت نفت خام به دلیل جایگاه منحصربه‌فرد آن در سیستم‌های اقتصادی و سیاسی جهان، فرصت‌های بسیار خوبی برای کسب سود تقریباً در تمام شرایط بازار ارائه می‌کند. همچنین، نوسانات بخش انرژی در سال‌های اخیر به شدت افزایش یافته است و روندهای قوی را تضمین می‌کند که می‌تواند بازدهی ثابتی را برای معاملات نوسان کوتاه‌مدت و استراتژی‌های زمان‌بندی بلندمدت ایجاد کند.

فعالان بازار اغلب از استفاده کامل از نوسانات نفت خام شکست می‌خورند، چه به این دلیل که ویژگی‌های منحصربه‌فرد این بازارها را نیاموخته‌اند و چه به این دلیل که از دام‌های پنهانی که می‌تواند منجر به درآمد شود، آگاه نیستند. علاوه بر این، همه ابزارهای مالی متمرکز بر انرژی به طور یکسان ایجاد نمی‌شوند، زیرا زیرمجموعه‌ای از این اوراق احتمالاً نتایج مثبتی ایجاد می‌کنند.

کسب سود در تجارت نفت خام

اگر می‌خواهید در بازارهای نفت بازی کنید، این کالای مهم می‌تواند یک طبقه دارایی با نقدشوندگی بالا فراهم کند اغلب معامله‌گران شکست می‌خورند که با آن چندین استراتژی معامله کنید.

ابتدا تصمیم بگیرید چه چیزی برای شما مناسب است: یک محصول مشتقه مانند قراردادهای آتی یا اختیار معامله؛ یا یک محصول مبادله ای مانند ETN یا ETF. سپس بر روی مبانی بازار نفت و آنچه موجب عرضه و تقاضا می‌شود، و همچنین شاخص‌های فنی به‌دست‌آمده از نمودارها تمرکز کنید.

در ادامه پنج مرحله برای کسب سود ثابت در بازارهای نفت خام مورد ارزیابی قرار می گیرد.

سود در تجارت نفت خام

یاد بگیرید چه چیزی نفت خام را حرکت می دهد

نفت خام از طریق ادراک عرضه و تقاضا، تحت تأثیر تولید جهانی و همچنین رونق اقتصاد جهانی حرکت می کند. عرضه بیش از حد و کاهش تقاضا، معامله گران را تشویق می کند تا در بازارها نفت خام بفروشند، در حالی که افزایش تقاضا و اغلب معامله‌گران شکست می‌خورند کاهش یا یکنواخت شدن تولید، معامله گران را تشویق می کند که قیمت نفت خام را بالاتر بفروشند.

همگرایی شدید بین عناصر مثبت می تواند روندهای صعودی قدرتمندی ایجاد کند، مانند افزایش قیمت نفت خام به 145.31 دلار در هر بشکه در جولای 2008، در حالی که همگرایی شدید بین عناصر منفی می تواند روندهای نزولی به همان اندازه قدرتمند ایجاد کند، مانند سقوط اوت 2015 به 37.75 دلار در هر بشکه. زمانی که نفت خام به شرایط مختلف واکنش نشان می‌دهد، تمایل به ایجاد محدوده‌های معاملاتی باریک دارد، که اغلب برای سال‌ها ادامه می‌یابد.

جمعیت را درک کنید

معامله گران و تامین کنندگان حرفه ای بر بازارهای آتی انرژی تسلط دارند، بازیگران صنعت برای جبران مواجهه فیزیکی در حالی که صندوق های تامینی در جهت بلندمدت و کوتاه مدت گمانه زنی می کنند. معامله‌گران خرده‌فروشی و سرمایه‌گذاران در اینجا نفوذ کمتری نسبت به بازارهای احساسی‌تر، مانند فلزات گرانبها یا سهام با رشد بتا بالا دارند.

نفوذ خرده‌ فروشی زمانی افزایش می‌ یابد که قیمت نفت خام به شدت افزایش می‌یابد، و سرمایه را از سوی بازیگران کوچکی جذب می‌کند که با سرفصل‌های صفحه اول و سر صحبت‌های متحرک به این بازارها کشیده می‌شوند. امواج بعدی طمع و ترس می تواند شتاب روند زیر بنایی را تشدید کند و به اوج ها و فروپاشی های تاریخی کمک کند که حجم فوق العاده بالایی را چاپ می کنند.

بین نفت خام برنت و WTI انتخاب کنید

نفت خام از طریق دو بازار اولیه، نفت خام غرب تگزاس و نفت خام برنت معامله می شود. WTI از حوزه پرمین ایالات متحده و سایر منابع محلی سرچشمه می گیرد در حالی که برنت از بیش از ده ها میدان در اقیانوس اطلس شمالی می آید. این گونه‌ها حاوی محتوای گوگرد و گرانش API متفاوتی هستند که سطوح پایین‌تری معمولاً نفت خام شیرین سبک نامیده می‌شود. برنت در سال‌های اخیر به شاخص بهتری برای قیمت‌گذاری جهانی تبدیل شده است، اگرچه WTI در سال 2017 در بازارهای آتی جهانی (پس از دو سال رهبری حجم برنت) معاملات سنگین‌تری داشت.

قیمت گذاری بین این گریدها برای سال ها در محدوده باریکی باقی ماند، اما در سال 2010 زمانی که دو بازار به دلیل تغییر سریع محیط عرضه در برابر تقاضا به شدت از هم جدا شدند، به پایان رسید. افزایش تولید نفت ایالات متحده، که ناشی از فناوری شیل اغلب معامله‌گران شکست می‌خورند و فرکینگ بود، تولید WTI را افزایش داد و همزمان حفاری برنت با کاهش سریع مواجه شد.

قوانین ایالات متحده که قدمت آن به تحریم نفت اعراب در دهه 1970 برمی گردد، این تقسیم را تشدید کرد و شرکت های نفتی محلی را از فروش موجودی خود در بازارهای خارج از کشور منع کرد. این ممنوعیت در سال 2015 برداشته شد.

بسیاری از قراردادهای آتی بورس کالای نیویورک (NYMEX) گروه CME، معیار WTI را دنبال می کنند، با علامت “CL” که حجم روزانه قابل توجهی را به خود جذب می کند. اکثر معامله گران آتی می توانند منحصراً روی این قرارداد و مشتقات متعدد آن تمرکز کنند. صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETF) و اسکناس‌های قابل معامله در بورس (ETN) دسترسی سهام به نفت خام را ارائه می‌کنند، اما ساختار ریاضی آنها محدودیت‌های قابل‌ توجهی را به‌ دلیل همبستگی و عقب ماندگی ایجاد می‌کند.

نمودار بلند مدت را بخوانید

نفت خام WTI پس از جنگ جهانی دوم افزایش یافت و در بالای 20 دلار به اوج رسید و وارد محدوده باریکی شد تا اینکه تحریم در دهه 1970 باعث افزایش سهموی به 120 دلار شد. در اواخر دهه به اوج خود رسید و نزولی عذاب آور را آغاز کرد و در آستانه هزاره جدید به دوران نوجوانی رسید. نفت خام در سال 1999 وارد یک روند صعودی جدید و قدرتمند شد و در ژوئن 2008 به 157.73 دلار رسید. سپس به محدوده معاملاتی عظیمی بین آن سطح و بالای 20 دلار سقوط کرد و در پایان سال 2017 در حدود 55 دلار قرار گرفت. از ژانویه 2021، حدود 47 دلار معامله می شد.

محل تجارت خود را انتخاب کنید

قرارداد آتی نفت خام شیرین سبک NYMEX WTI (CL) بیش از 10 میلیون قرارداد در ماه معامله می شود و نقدینگی فوق العاده ای ارائه می دهد. با این حال، ریسک نسبتا بالایی به دلیل واحد قرارداد 1000 بشکه و حداقل نوسان قیمت 0/01 بشکه در هر بشکه دارد. ده ها محصول دیگر مبتنی بر انرژی از طریق NYMEX ارائه می شوند که اکثریت قریب به اتفاق دلالان حرفه ای را جذب می کنند اما تعداد کمی از محصولات خصوصی را جذب می کند.

معامله گران یا سرمایه گذاران

صندوق نفت ایالات متحده محبوب ترین راه را برای بازی نفت خام از طریق سهام ارائه می دهد و میانگین حجم روزانه بیش از 20 میلیون سهم را ارسال می کند. این امنیت معاملات آتی WTI را دنبال می‌کند، اما به دلیل اختلاف بین قراردادهای ماه اول و طولانی‌تر که اندازه تمدید قیمت‌ها را کاهش می‌دهد، در برابر contango آسیب‌پذیر است.

شرکت‌های نفتی و صندوق‌های بخش صنعت، با تولید، اکتشاف، و عملیات خدمات نفتی که روندها و فرصت‌های متفاوتی را ارائه می‌کنند، صنعت متنوعی را ارائه می‌دهند. در حالی که اکثر شرکت‌ها روند کلی نفت خام را دنبال می‌کنند، اما می‌توانند برای دوره‌های طولانی به شدت از هم جدا شوند. این نوسانات متقابل اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که بازارهای سهام به شدت در حال روند هستند، با افزایش یا فروش باعث ایجاد همبستگی بین بازاری می‌شود که رفتار قفلی بین بخش‌های مختلف را ترویج می‌کند.

ارزهای ذخیره راهی عالی برای قرار گرفتن در معرض طولانی مدت نفت خام هستند، زیرا اقتصاد بسیاری از کشورها از نزدیک به منابع انرژی خود استفاده می کنند. تلاقی دلار آمریکا با پزوهای کلمبیا و مکزیک، تحت تیک تیک USD/COP و USD/MXN، سال‌هاست که نفت خام را ردیابی می‌کند و به سفته‌ بازان امکان دسترسی بسیار مایع و آسان به روندهای صعودی و نزولی را می‌دهد. موقعیت‌های نزولی نفت خام مستلزم خرید این تلاقی‌ها هستند در حالی که موقعیت‌های صعودی مستلزم فروش آن‌ها هستند.

سخن پایانی

تجارت در بازارهای نفت خام و انرژی نیاز به مجموعه مهارت های استثنایی برای ایجاد سود ثابت دارد. بازیگران بازاری که به دنبال معامله قراردادهای آتی نفت خام و مشتقات متعدد آن هستند، باید بیاموزند که چه چیزی باعث حرکت کالا، ماهیت جمعیت غالب، تاریخچه طولانی مدت قیمت و تغییرات فیزیکی بین گریدهای مختلف می شود.

کتاب های مهم روانشناسی در زمینه تجارت کدامند؟

کتابهای مهم روانشناسی تجارت

کتاب Trading in the Zone

خواندن این کتاب برای کسانی که در تلاش برای رسیدن به ثبات در بازار هستند، مفید است

این کتاب در مورد راه‌های کوتاهی صحبت می‌کند که مردم اغلب به دنبال آن هستند. از ترس یا طمعی صحبت می کند که شما را تحت تأثیر قرار داده و اجازه می‌دهد چیزی شما را از اهداف تان منحرف کند.

این چالش ها اغلب باعث می شوند معامله گران حتی زمانی که بهتر می دانند، غیرمنطقی عمل کنند. این کتاب به زبان ساده توضیح می دهد که چرا و چگونه این مسائل رخ می دهند و چگونه باید با آنها برخورد کرده تا از وقوع آنها جلوگیری کنید.

اگر می‌خواهید در مورد روان‌شناسی تجارت بیاموزید، ابتدا باید قبل از خواندن این کتاب به درک شیوه‌های معاملاتی و تکنیک‌ها بپردازید تا بتوانید به طور کامل موضوعات آن را درک کنید.

«معامله گر منضبط» (The Disciplined Trade) یکی دیگر از کتاب های تجاری محبوب همین نویسنده است. این کتاب در مورد تجارت است و نویسنده استراتژی ارائه نمی دهد.

2- خاطرات یک اپراتور سهام (Reminiscences of a Stock Operator)

کتاب های کلاسیک می توانند ارتباط خود را با چندین نسل حفظ کنند. این کتاب توسط ادوین لفور (Edwin Lefèvre ) برای اولین بار در سال 1923 منتشر شد و بر اساس داستان تاجر افسانه ای جسی لیورمور است.

ترکیب داستان سرایی غنی با بینش عمیق در مورد آنچه برای موفقیت در تجارت لازم است (و اقداماتی که می تواند یک معامله گر را خراب کند)، باعث شده تا بتوانید کتاب را بارها و بارها بخوانید. هر بار که آن را می خوانید، با ایجاد دانش در مورد موضوعات، بینش های جدیدی خواهید یافت.

این کتاب چیزهای زیادی برای همه معامله گران دارد. حتی اگر در حال حاضر در معاملات خود نتایج مثبتی می بینید و یا برعکس معاملات خوبی نمی کنید، باز هم می توانید چیزهای جدیدی یاد بگیرید.

اگر به تازگی اغلب معامله‌گران شکست می‌خورند به فعالیت در بازارهای مالی پرداخته اید، این کتاب باید در لیست “حتما بخوانید” شما باشد. در این کتاب، شما حرفه معامله گری یک معامله گر مادام العمر را دنبال خواهید کرد. تجربیات وی ممکن است فقط بینشی باشد که به شما در گذر از مشکلاتی که با آن روبرو هستید یا هنوز درگیر آنها نشده اید، کمک کند.

کتاب Reminiscences of a Stock Operator

این کتاب با ایجاد دانش در مورد موضوعات، بینش های جدیدی خواهید یافت.

3- کتاب سوئی: کشش مقاومت ناپذیر رفتار غیرمنطقی (Sway: The Irresistible Pull of Irrational Behaviour)

کتاب سوئی که توسط اوری و رام برافمن (Ori and Rom Brafman ) نوشته شده است، یک صفحه‌گردان نادر در ژانر غیر داستانی است.

در این کتاب نویسندگان با مشکلاتی برخورد می کنند که بسیاری از معامله گران از آنها آگاه هستند، اما به نظر می رسد در جلوگیری از آن ناتوانند.

مشکلات مدنظر شامل این موارد می‌شوند که چرا بیرون آمدن از یک معامله شکست خورده می‌تواند بسیار سخت باشد! و حتی بررسی اینکه چرا افراد در روابط بد باقی می‌مانند!

کتاب Sway

چرا بیرون آمدن از یک معامله شکست خورده می‌تواند بسیار سخت باشد

این کتاب به بررسی مسائلی می پردازد که معامله گران اغلب از آن بی اطلاع هستند. نویسندگان به این موضوع پرداخته‌اند که چگونه خطر و ریسک بر فرآیند تصمیم‌گیری تأثیر می‌گذارند و چگونه این دو در هنگام مواجهه با ریسک‌های بازار با هم ارتباط دارند.

این مطالب همچنین در مورد مفاهیمی مانند سوگیری تشخیصی صحبت می کند. سوگیری تشخیصی (diagnostic bias) یعنی ناتوانی در دیدن فراتر از یک فرضیه اولیه با وجود شواهد خلاف آن.

آنها همچنین در مورد اثر chameleon صحبت می کنند. ( عادت فرد به گرفتن صفاتی که به او اختصاص داده شده است). همه این ویژگی‌ها می‌توانند تأثیر زیادی بر معامله‌گران داشته باشند.

تحقیقات و داستان‌های این کتاب همچنین می‌تواند انگیزه‌های پنهانی که تصمیم‌گیری را هدایت می‌کنند به خواننده بیاموزد. به نوبه خود، موارد مطرح شده در این کتاب ممکن است به شما در تصمیم گیری آگاهانه تر به عنوان یک معامله گر کمک کند.

4- کتاب هنر شفاف اندیشیدن (The Art of Thinking Clearly)

این کتاب که توسط رولف دوبلی (Rolf Dobelli) نوشته شده است. وی محتوای خود را به شیوه ای مختصر در 99 فصل ارائه می دهد که هر فصل تنها دو تا سه صفحه است. فصل‌ها نمونه‌هایی از دام‌های روان‌شناختی را ارائه می‌دهند که هر کسی – نه فقط معامله‌گران – می‌تواند در آنها گرفتار شود.

با توجه به 99 مشکلی که در کتاب مورد بحث قرار گرفته است، بسیاری از خوانندگان چیزهایی در مورد انتخاب هایی که می تواند پیشرفت و رشد آنها را خفه کنند، یاد خواهند گرفت.

کتاب The Art of Thinking Clearly

فصل‌ها نمونه‌هایی از دام‌های روان‌شناختی را ارائه می‌دهند که هر کسی می‌تواند در آنها گرفتار شوند.

5- کتاب جادوگران بازار (Market Wizards)

خواندن مجموعه کتاب جادوگران بازار اثر جک شواگر (Jack Schwager ) ارزش زمان صرف شده را دارد. هر کتاب از قالب مصاحبه با معامله گران برتر استفاده می کند. این ویژگی آنها را بسیار آموزنده می کند و زوایایی را در مورد نحوه سرمایه گذاری هر معامله گر در بازار به شما ارائه می دهد. همچنین در مورد سختی ها و مشکلاتی که هر معامله گر بر آن غلبه می کند نیز خواهید خواند.

مجموعه کتاب های جادوگران بازار ضمن اینکه جذاب و آموزنده هستند حاوی نکات مهمی از استراتژی گرفته تا رفع موانع، برای همه می باشند. اینها کتاب های جاودانه ای هستند که می توانید بارها و بارها بخوانید.

کتاب Market Wizards

این کتاب از قالب مصاحبه با معامله گران برتر استفاده می کند

6- کتاب ضریب سرمایه گذار (The Investor’s Quotient)

خواندن کتاب ضریب سرمایه گذار آسان و در عین حال مملو از اطلاعات حیاتی است. جیک برنشتاین (Jake Bernstein ) نویسنده این کتاب یک راهنمای کامل در مورد اینکه چرا بسیاری از معامله‌گران به دلایل روانشناسی شکست می‌خورند، ارائه می‌کند.

در این کتاب مشکلات رایجی که اکثر معامله گران با آن روبرو بوده اند را آشکار می کند و به دنبال آن تاکتیک ها و استراتژی هایی برای مقابله با آن مسائل ارائه می نماید.

کتاب Investor

چرا بسیاری از معامله‌گران به دلایل روانشناسی شکست می‌خورند

۱۰ خطای معاملاتی که باید در فارکس از آنها دوری کنید

10 حطا معاملاتی

خطای انسانی در بازار فارکس رایج است و این مسئله اغلب باعث اشتباهات معاملاتی رایجی می‌شود. به‌خصوص مبتدیان بیشتر مرتکب این خطاهای معاملاتی می‌شوند. اگر معامله‌گران از این خطاها مطلع شوند، باعث می‌شود کارآیی آنها در معاملات فارکس افزایش یابد. حتی معامله‌گران باتجربه نیز از چنین خطاهایی در امان نیستند، با این حال، دانستن منطق پشت این خطاها تاثیر تشدیدشونده‌ی موانع معاملاتی را کاهش می‌دهد. در این مقاله به ۱۰ خطای مهم معاملاتی پرداخته و راه‌هایی برای غلبه بر آنها پیشنهاد خواهیم کرد. این خطاها بخش جداناپذیر فرآیند یادگیری هستند، معامله‌گران باید حتی‌الامکان با این خطاها آشنایی داشته باشند تا از ارتکاب آنها اجتناب کنند.

در ویدیوی بالا ۶ خطای مهم معاملاتی معرفی شده است؛ ولی در ادامه مقاله قصد داریم به موارد بیشتری بپردازیم. دانستن این نکته مهم است که ضرر بخشی اجتناب‌ناپذیر از معاملات است، اما می‌توان با از بین بردن خطاها و اشتباهات انسانی این ضرر را کاهش داد.
قبل از ورود به معامله‌گری فارکس، این ۱۰ اشتباه معاملاتی رایج که باید از آنها فاصله بگیرید را در نظر داشته باشید؛ چراکه این خطاها مسئول بخش عمده ای از معاملات ناموفق می‌باشند.

خطای شماره ۱: نداشتن استراتژی معامله‌گری

یک معامله‌گر بدون برنامه معامله‌گری معمولا عملکردی تصادفی خواهد داشت؛ چراکه هیچ‌گونه پیوستگی در استراتژی چنین فردی دیده نمی‌شود. در استراتژی‌های معامله‌گری، دستورالعمل و رویکردهای از پیش تعریف شده‌ای برای هر معامله‌گری وجود دارد. این مسئله از تصمیم‌گیریهای غیرعاقلانه معامله‌گران به دلیل بروز حرکات مخالف در بازار جلوگیری می‌کند. دنبال کردن مستمر یک استراتژی معامله‌گری کلید موفقیت است زیرا که منحرف شدن از مسیر باعث می‌شود که معامله‌گران خود را در یک قلمرو نامعلوم از امتحان سبک‌های معامله‌گری غرق کنند. این مسئله هم در انتها به ارتکاب اشتباهات معامله‌گری ختم می‌شود؛ اشتباهاتی که از عدم آشنایی نشات می‌گیرند. استراتژی‌های معامله‌گری را حتما باید با یک حساب آزمایشی مورد سنجش قرار گیرند. زمانی‌که معامله‌گران با یک استراتژی احساس راحتی کنند و آن را درک کنند، می‌توانند از حساب آزمایشی به حساب واقعی جابجا شوند.

خطای شماره ۲: لوریج بیش از حد

مفهوم مارجین/لوریج به استفاده از پول وام گرفته شده برای باز کردن پوزیشن های فارکس گفته می‌شود. باکمک چنین ابزاری، به سرمایه شخصی کمتری در هر معامله‌گری نیاز پیدا خواهید کرد، اما ازسوی دیگر، احتمال افزایش ضرر جدی است. از آنجاکه استفاده از لوریج، سود و ضرر معامله‌گری را هر دو زیاد می‌کند، مدیریت میزان لوریج امری ضروری است.
بروکرها نقش مهمی در حفاظت از مشتریان‌شان ایفا می‌کنند. بسیاری از بروکرها مقادیر بسیار بزرگی از لوریج (مانند ۱:۱۰۰۰) را پیشنهاد می‌دهند که معامله‌گران مبتدی و بی‌تجربه را به خطر می‌اندازد. بروکرهای رگوله‌شده، محدوده لوریج را در سطوح مناسبی که مورد تایید مقامات دارای صلاحیت است، تعیین می‌کنند. این نکته را باید هنگام انتخاب یک کارگزار سهام مناسب درنظر داشت.

خطای شماره ۳: نداشتن افق زمانی مناسب

سرمایه‌گذاری زمانی در کنار استراتژی معامله‌گری مورد استفاده بسیار حائز اهمیت است. هر رویکرد معاملاتی با یک افق‌ زمانی خاص تناسب دارد. درنتیجه، درک درک استراتژی می‌تواند به تعیین تایم فریم مناسب برای آن منجر شود. به عنوان مثال، یک اسکالپر تایم فریم‌های کوتاه‌تری را مدنظر دارد؛ درحالیکه یک «پوزیشن تریدر» تایم فریم های طولانی‌تر را ترجیح می‌دهد (با درک افق زمانی هر استراتژی می‌توان فهمید تایم فریم مناسب آن کدام است).

خطای شماره ۴: پژوهش ناکافی

معامله‌گران فارکس باید برای انجام تحقیقات مناسب اغلب معامله‌گران شکست می‌خورند درباره استفاده و اجرای صحیح یک استراتژی معامله‌گری خاص زمان بگذارند. مطالعه‌ی اصولی بازار باعث شناخت روندهای بازار، زمان‌بندی ورود و خروج و تاثیرات بنیادی می‌شود. هرچه زمان بیشتری به بازار اختصاص دهید، درک شما از آن بیشتر می‌شود. در بازار فارکس، تفاوت خیلی ظریفی میان جفت ارزهای مختلف و شیوه کار آنها وجود دارد. برای موفقیت در بازار، این تفاوت‌ها باید مورد بررسی کامل قرار بدهید.
هرگز نباید بدون تایید براساس استراتژی و تحلیل مورد استفاده خود و تنها براساس واکنش به رسانه ها و توصیه‌های بی‌پایه آنها اقدامی انجام دهید. این مسئله معمولا برای معامله‌گران پیش می‌آید. البته این موضوع به این معنا نیست که این نکات و اخبار رسانه ها را اصلا درنظر نگیرید، بلکه قبل از نشان دادن هر واکنشی بر اساس این اطلاعات، حتما تحقیق سیستماتیک انجام دهید.

خطای شماره ۵: نسبت ریسک به ریوارد ضعیف

معامله‌گران اغلب به نسبت‌های ریسک به ریوارد مثبت توجه نمی‌کنند که این امر به مدیریت سرمایه‌ی ضعیف می‌انجامد. به عنوان مثال، نسبت ریسک به ریوارد مثبت مثل ۱:۲، به پتانسیل احتمال دوبرابری سود در مقابل ضرر اشاره دارد. نمودار زیر، یک معامله خرید EUR/USD با نسبت ریسک به ریوارد ۱:۲ را نشان می‌دهد. معامله در سطح ۱.۱۲۹۸۹ آغاز و برای آن، یک استاپ در ۱.۱۲۵۹۸( ۱۰ پیپ) و یک حد سود در سطح ۱.۱۲۸۹۸ (۲۰ پیپ) لحاظ شد. یک اندیکاتور مؤثر در تعیین سطوح استاپ و لیمیت در بازار فارکس، محدوده میانگین واقعی (ATR) است که از نوسانات بازار برای تعیین نقطه ورود و خروج استفاده می‌کند.
داشتن یک نسبت ریسک به ریوارد مناسب به شما کمک می‌کند تا انتظاراتتان به‌عنوان معامله‌گر مدیریت شود. تحقیقات نشان داده است مدیریت نامناسب ریسک به عنوان اولین خطای معامله‌گران اثبات شده است.

نسبت ریسک به ریوارد ۱:۲ EUR/USD:

خطای شماره ۶: معامله بر اساس احساسات

معامله‌گری برمبنای احساسات اغلب به معامله‌گری غیرعاقلانه و ناموفق منجر می‌شود. معامله‌گران معمولا بعد از شکست در معامله، برای جبران ضرر قبلی، پوزیشن های بیشتر باز می‌کنند تا ضرر قبلی خود را جبران کنند. این معامله‌گران معمولا نه آموزش تکنیکال دیده‌اند و نه فاندامنتال. تعیین برنامه معاملاتی برای اجتناب از این نوع معامله است و درنتیجه ضروری است که دقیقا بر اساس برنامه پیش بروید.

خطای شماره ۷: حجم معامله نامناسب

تعیین حجم معاملات برای هر استراتژی معامله‌گری ضروری است. بسیاری از معامله‌گران در حجم‌های نامتناسب (نسبت به بالانس حساب‌شان) معامله می‌کنند. در این حالت، ریسک افزایش پیدا کرده و احتمال از بین رفتن کل موجودی حساب قابل‌تصور است. پیشنهاد می‌شود که حداکثر ۲ درصد از اندازه کل حساب‌تان ریسک کنید. به‌عنوان مثال، اگر موجودی حساب، ۱۰۰۰۰ دلار باشد، حداکثر ۲۰۰ دلار ریسک در هر معامله پیشنهاد می‌شود. اگر معامله‌گران به این نکته کلی ‌توجه کنند، احتمال در معرض خطر قرار گرفتن کل حساب از بین می‌رود. معاملات با حجم‌های بسیار بالا در بازار بسیار خطرناک است.

خطای شماره ۸: معامله در بازارهای متعدد

معامله فقط در چند بازار محدود به معامله‌گران اجازه می‌دهد که تجربه لازم برای معامله در این بازارها را پیدا کنند و در عین حال، اطلاعاتشان درمورد آن بازارها به حد کافی برسد. بسیاری از معامله‌گران مبتدی به دنبال معامله در چندین و چند بازار هستند ولی به دلیل درک ضعیف آن بازارها، شکست می‌خورند. این تجربه را باید در صورت نیاز با یک حساب آزمایشی کسب کرد. نویز تریدینگ (معاملات غیرعاقلانه) اغلب باعث می‌شود که معامله‌گران بدون برخورداری از توجیه بنیادی یا تکنیکال صحیح، در بازارهای مختلف اقدام به معامله کنند. به عنوان مثال، جنون بیت کوین در سال ۲۰۱۸، بسیاری از نویز تریدرها را در زمانی نامناسب به درون خود کشید. متاسفانه بسیاری از معامله‌گران به‌خاطر «ترس از عقب ماندن» یا «اشتیاق بیش از حد» وارد بازار شدند و ضررهای هنگفتی تجربه کردند.

خطای شماره ۹: عدم بازنگری معاملات

استفاده دائم از یک ژورنال معاملاتی به معامله‌گران کمک می‌کند تا شناخت بهتری از خطاهای احتمالی در استراتژی خود و همچنین عوامل موفقیت آن داشته باشند. این مسئله درک کلی معامله‌گران از بازار و استراتژی لازم برای آینده را افزایش می‌دهد. مطالعه معاملات گذشته علاوه‌بر تشخیص خطاها بهتشخیص جوانب سودمند استراتژی معامله‌گران کمک می‌کند تا معامله‌گران بتوانند ان‌ها به‌شکلی پیوسته تقویت کنند.

خطای شماره ۱۰: انتخاب بروکر نامناسب

تعداد زیادی بروکرهای اوراق CFD در جهان وجود دارند، بنابراین انتخاب صحیح میان این خیل عظیم می‌تواند مشکل‌ساز باشد. بررسی ثبات مالی و قوانین بروکر پیش از باز کردن حساب در نزد آن بروکرها ضروری است. این اطلاعات باید در وب‌سایت بروکرها به‌راحتی دردسترس باشند. بسیاری از بروکرها در کشورهایی با قوانینی ضعیف رگوله می‌شوند‌ تا راحت‌تر بتوانند قوانین سیستم‌های قضایی سخت گیرانه‌ای نظیر قانون مبادله کالا آمریکا (Commodity Exchange Act) یا قانون FCA انگلستان را دور بزنند.
امنیت در رتبه اول اهمیت جای دارد، با این حال، برای انتخاب یک بروکر، معیارهایی نظیر برخورداری از یک پلتفرم راحت و اجراپذیری آسان آن نیز ضروری است. قبل از معامله با سرمایه‌های واقعی، باید برای آشنایی با پلتفرم و برآورد هزینه‌ها وقت گذاشت.

خلاصه:

قبل از شروع هر نوع معامله‌ای در حساب واقعی، باید برخورداری از پایه بنیادی برای معامله‌گری فارکس را درنظر داشت. وقت گذاشتن برای یادگیری بایدها و نبایدهای معامله‌گری در فارکس، در نهایت به نفع معامله‌گران تمام خواهد شد. به هر حال، همه معامله‌گران سرانجام مرتکب اشتباه خواهند شد؛ ولی باید تمرین کرد تا این اشتباهات کاهش یابند و روی خطاهای تکراری کار کرد و آنها را به رفتار مطلوب تبدیل کرد. هدف اصلی این مقاله نشان‌دادن اهمیت پیروی از یک برنامه معامله‌گری با مدیریت ریسک مناسب و استفاده از یک سیستم بازنگری مناسب است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.