بررسی رابطه سهم فروش در بازار و پایداری سرمایه با ریسک سیستماتیک
بررسی رابطه سهم فروش در بازار و پایداری سرمایه با ریسک سیستماتیک مقاله ای در رشته مدیریت میباشد. در این پژوهش ارزشمند تلاش کردیم به این سئوال پاسخ دهیم که آیا بین سهم فروش در بازار با ریسک سیستماتیک در شرکت خودرو سازی ایران رابطه معنی داری وجود دارد؟
برای این منظور ابتدا مفاهیم اولیه ریسک و ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک را در فصل اول و دوم تعریف کرده و سپس در فصل سوم روش انجام تحقیق را توضیح دادیم. این پژوهش فاقد تجزیه و تحلیل داده ها و نتیجه گیری می باشد.
این پژوهش ارزشمند بصورت فایل word و کاملا قابل ویرایش آماده پرینت می باشد و جهت سهولت استفاده نسخه PDF آن را هم اضافه نمودیم.
در ادامه بخش هایی از این مقاله را مشاهده می کنید. همچنین برای مشاهده سایر مقالات مدیریت میتوانید به صفحه مخصوص مدیریت وب سایت آقای کافی نت مراجعه بفرمایید.
فصل اول-کلیات تحقیق
ریسک در اصطلاح به معنی امکان وقوع یک خسارت و زیان اعم از مالی یا غیر مالی در نتیجه انجام یک فعالیت است. ریسک در هر حیطه اي قابلیت مطرح شدن دارد که یکی از این حیطه ها بانک و فعالیتهاي شرکتی است وشرکت ها به علت اهمیت به سزایی که در نظام اقتصادي دارند در این زمینه مورد توجه خاص قرار می گیرند.
دلایل وجود ریسک در بانک را با نوع کارکرد آن می توان توجیه کرد، چرا که شرکت ها از یک سو سرمایه هاي مردم را كه در قبال آن مسؤلیت دارند جمع آوري کرده و از سوي دیگر با استفاده از این سرمایه ها اقدام به انجام عملیات شرکتی و فعالیتهاي اقتصادي می کنند.
صنعت خودرو با وجه به تعداد و تنوع و ماهیت هاي متفاوت آنها و محدودیت سرمایه شرکت و میزان آن حفظ وضعیت منابع و منافع خریداران و نوع وظیفه که آنها را متمایز از واحدهاي دیگر اقتصادي کرده و تعداد گیرندگان وام اعتباري و تفاوت وضعیت مالی هر یک از آنان و سرو کار داشتن گروه زیادي از کارکنان شرکت با منابع مالی و ثبت زیاد عملیات مالی و نقل و انتقال زیاد پول داخلی و خارجی و انواع خدمات دیگر همگی نشان دهنده تفاوت ماهیت ریسک ها در شرکت های خودروسازی با سایر موسسات مالی می باشد که پذیرش مدیریت ریسک را در بانک حساس تر و پیچیده تر و مشکل تر از سایر مراکز می نماید.
لذا همانطور که بیان گردید بانک ها با توجه به نوع فعالیت هاي خود در معرض وسیعی از انواع ریسک ها قرار دارند حال بر اساس تقسیم بندي کمیته بال، ریسک در شرکت ها شامل ریسک اعتباري، ریسک بازار و ریسک عملیاتی است ولی در اکثر کشورهاي دنیا ریسک شرکت ها را در چهار گروه مختلف ریسک هاي مالی، ریسک هاي عملیاتی، ریسک هاي کسب و کار و ریسک رویداد تقسیم می کنند.
برای مطالعه ادامه این بخش لطفا مقاله را دانلود بفرمایید
بیان مسئله
از عوامل موثر در رشد و توسعه اقتصادی سرمایه گذاری می باشد. سرمايهگذاران در تلاش اند منابع مالي خود را در جايي سرمايهگذاري نمايند كه بيشترين بازده و كمترين ريسك را داشته باشد. بنابراين،شركتها بايد در كنار تمركز بر سود، بر ريسك به عنوان عامل محدود كننده حداكثر شدن بازده نيز مديريت نمايند.
بر خلاف بازده، ريسك مفهومي ذهني و غيركمي است. بدين جهت، تلاش بيشتر صاحب نظران اقتصادي و مالي بر شناخت و اندازهگيري ريسك متمركز شده است (سعیدی ،1390).
پایداری سرمایه شرکت به عنوان رکن حیاتی هر شرکت می باشد (مالتیکت [7] ،2012) اما از آنجايي كه هدف شركت بايد به حداقل رساندن هزينه تأمين مالي باشد، فروش محصول بايد به قيمتي بيشتر از ارزش فعلي وجوهي باشد، كه شركت هزینه کرده است. از آنجا كه هزينه تهيه سرمايه براي شركت، مبتني بر نرخ بازده مورد انتظار سرمايه گذاران است، لذا مديريت شركت در تأمين اين هدف بايد سرمايه لازم را به نرخي كمتر از نرخ رايج بازار تهيه كند (دستگیر،1390).
بررسی و پیش بینی سهم فروش در بازار شامل مقايسه ارزش محصولات با صرف قيمتي، محصولات بدون صرف قيمتي، تخمين حق امتياز برند شركت مقايسه سود پس از ماليات شركت در صورت، وجود و عدم وجود برند براي شركت می باشد( عبداله خانی،1393).
اهمیت و ضرورت انجام تحقيق
شامل اختلاف نظرها و خلاءهاي تحقيقاتي موجود، ميزان نياز به موضوع، فوايد احتمالي نظري و عملي آن و همچنين مواد، روش و يا فرآيند تحقيقي احتمالاً جديدي كه در اين تحقيق مورد استفاده قرار ميگيرد:
تحقیق حاضر از چند جنبه حائز اهمیت می باشد؛ با ادامه سیاستهاي خصوصیسازي در برنامۀ چهارم توسعه اقتصادي و کاهش نقش دولت در بنگاههاي تولیدي و از طرفی با هدف کاهش اتکاء به درآمدهاي نفتی از طریق صادرات کالاهاي غیرنفتی به بازارهاي جهانی رقابت بین شرکتهاي تولیدي و خدماتی افزایش یافته است.
با ورود کالاهاي دیگر کشورهاي صنعتی به ایران، بقاي شرکتهاي تولیدي و خدماتی جز با توسل جستن به رویکردهاي علمی و بررسی و پژوهش در این زمینه میسر نمی باشد.
از طرف دیگر جوان بودن بازار سرمایه در ایران و عدم شناخت کافی سرمایه گذاران از بازار سرمایه، باعث عدم تمایل سرمایه گذاران به این بازارها شده و در نتیجه سرمایه هاي کشور به جاي اختصاص در بخشهاي تولیدي و مولد که نهایتاً افزایش تولید، اشتغال و رفاه جامعه را در پی خواهد داشت، به سایر بخشهاي غیرمولد، همچون بازار طلا، مسکن و زمین تخصیص یافته است (حیدرپور،1388).
با باتوجه به تحریمهای اقتصادی که باعث گران شدن قطعات خودرو و همچنین سبب جلوگیری از صادرات قطعات خارجی خودرو به ایران شده از عوامل ضعیف شدن خودرو سازی ایران می باشد، از طرف دیگر مردم نیز ناچار به صرف هزینه بسیار برای خرید خودرو می باشند که همین مسئله باعث برهم خوردن بازار خودور و کاهش سود خودروسازان از سهم فروش به دلیل عدم تمایل مردم به خرید خودرو میشود. به همین دلیل اهمیت و ضرورت پژوهش در زمینه رابطه سهم فروش در بازار و پایداری سرمایه با ریسک سیستماتیک در شرکت خودرو سازی احساس می شود.
جنبه جديد بودن و نوآوري در تحقيق:
با توجه به اهمیت رابطه سهم فروش در بازار و پایداری سرمایه با ریسک سیستماتیک در شرکت خودو سازی در این راستا تاکنون تحقیقات اندکی در سطح جهان صورت گرفتهاست. همچنین در داخل کشور نیز تحقیق یا مطالعهای در این زمینه انجام نشده است. به همین دلیل بررسی رابطه سهم فروش در بازار و پایداری سرمایه با ریسک سیستماتیک در شرکت خودرو سازی ایران موضوع جدیدی در متون علمی کشور به حساب میآید.
اهداف مشخص تحقيق:
هدف اصلی:
بررسی رابطه سهم فروش در بازار و پایداری سرمایه با ریسک سیستماتیک در شرکت خودرو سازی ایران
اهداف فرعی:
بررسی رابطه سهم فروش در بازار با ریسک سیستما تیک در شرکت خودرو سازی ایران
بررسی رابطه پایداری سرمایه با ریسک سیستما تیک در شرکت خودرو سازی ایران
اهداف کاربردی:
این پژوهش مورد استفاده تمام مدیران و برنامه ریزان کارخانجات صنعت خودروسازی در ایران می باشد.
سؤالات تحقیق:
سوال اصلی:
آیا بین سهم فروش در بازار و پایداری سرمایه با ریسک سیستماتیک در شرکت خودروسازی ایران رابطه
معنیداری وجود دارد؟
سوالات فرعی:
آیا بین سهم فروش در بازار با ریسک سیستماتیک در شرکت خودرو سازی ایران رابطه معنی داری وجود دارد؟
آیا بین پایداری سرمایه با ریسک سیستماتیک در شرکت خودرو سازی ایران رابطه معنی داری وجود دراد؟
فرضيه هاي تحقیق:
فرضیه اصلی:
بین سهم فروش در بازار و پایداری سرمایه با ریسک سیستماتیک در شرکت خودرو سازی ایران رابطه معنیداری وجود دارد.
فرضیه های فرعی:
بین سهم فروش در بازار با ریسک سیتماتیک در شرکت خودروسازی ایران رابطه معنی داری وجودارد.
بین پایداری سرمایه با ریسک سیتماتیک در شرکت خودروسازی ایران رابطه معنی داری وجود دارد.
تعاریف واصطلاحات
تعریف مفهومی
سهم فروش در بازار:
فروش محصول بايد به قيمتي بيشتر از ارزش فعلي وجوهي باشد، كه شركت هزینه کرده است. از آنجا كه هزينه تهيه سرمايه براي شركت، مبتني بر نرخ بازده مورد انتظار سرمايه گذاران است، لذا مديريت شركت در تأمين اين هدف بايد سرمايه لازم را به نرخي كمتر از نرخ رايج بازار تهيه كنند(دستگیر ،1390).
پایداری سرمایه:
سرمایه می تواند بخش تولید را تحرک ببخشد و با افزایش تولید، موجب رشد تجارت، بهبود سطح زندگی مردم و رشد و توسعه اقتصادی شود. فقدان سرمایه یکی از علل اصلی گرفتار آمدن بسیاری از کشورها در دور باطل فقر و توسعه نیافتگی شناخته شده است و علاوه بر آنکه بیکاری گسترده را به دنبال دارد، موجب عقبماندگی سطح تولید مالی میشود و در مرحله بعد به فقر اقتصادی می انجامد(رفیعی،1388).
ريسك [9]
براي درک طبيعت ريسک، ابتدا بايد از تعريف آن آغاز كرد. اگرچه تفاوت هاي فراواني در چگونگي تعريف ريسک وجود دارد، ولي تعريفي که در ادامه ارائه ميشود، بهطور مختصر ماهيت آن را نشان ميدهد: ريسک يعني احتمال متحمل شدن زيان است.
* مقدار زيان مي بايست ممکن باشد،
* عدم اطمينان در رابطه با آن زيان نيز ميبايست وجود داشته باشد.
* انتخاب، که منظور از آن، چگونگي توجه نمودن به آن است.
اين سه شرط، پايه هاي اساسي ريسک و مبنايي براي بررسي عميق تر آن هستند(ایزدپناهی، 1388).
ریسک سیستماتیک:
ريسك سيستماتيك ريسك تنوع ناپذير كه به عوامل كلان اقتصادي يا بازار نسبت داده مي شود يكي از مفاهيم اساسي در قيمت گذاري دارايي هاست (گارسیا لارا [10] ،2010).
تعریف فروش
فروش عبارت است از فرآیندی که در مرحله اول آن فروشنده نیازها و خواسته های مشتری را شناسایی نموده و در مرحله بعدی به ارائه راه حل مناسب جهت رفع نیاز اقدام نموده و در مرحله آخر نظرم مساعد مشتری را برای قبول راه حل جلب می نماید.
نمونه چند صفحه از پژوهش بررسی رابطه سهم فروش در بازار و پایداری سرمایه با ریسک سیستماتیک
تعریف عملیاتی:
سهم فروش در بازار:
سهم فروش در بازار و سود حسابداري و اجزاي مربوط به آن از جمله اطلاعاتي محسوب ميشود كه در هنگام تصميم گيري توسـط افراد در نظر گرفته میشود. اين رقم برمبناي ارقام تعهدي محاسـبه و شناسايي ميشود. براساس رويكرد تعهدي در صورت تحقق درآمدها و وقوع هزينهها ميتوان سود را گزارش كرد. بررسی رابطه سهم فروش در بازار و پایداری سرمایه با ریسک سیستماتیک
از آنجا كه در مبناي تعهدي لزوماً شناسايي درآمدها و هزينه ها همراه با دريافت و پرداخت وجه نقد نبوده، و در محاسبه سود نيز از پيش بينی ها و برآوردها اسـتفاده مي شود، از اين رو اين پرسش مطرح ميشود كه تا چه ميزان مي توان به ايـن رقـم در هـنگام اخذ تصميم اطمينان كرد. پاسخ به اين پرسش از آن جهت اهميت پيدا مي كند كه اخذ تصميم نادرست به سبب اطلاعات ناكافي و ناصحيح موجب ميشود كه تسهيم منابع به صورت ناعادلانه انجام شود. در این پژوهش برای بررسی سهم فروش در بازار از ابزار پرسشنامه استفاده می شود.
پایداری سرمایه:
موجودي سرمايه يك عنصر كليدي درتعيين اقتصاد بوده وتغييرات آن منجر به تغيير بازداده در نتيجه بازداده رشد اقتصادي میشود.
در واقع دو عامل هستند كه بر ميزان موجوي سرمايه در طول زمان تاثيرگذار هستند. يكي سرمايه گذاري بر روي تجهيزات توليدي جديد اسـت كـه موجودي سرمايه را افزايش مي دهد و ديگري استهلاك سرمايه هاي موجود است كه با كاهش موجودي سرمايه همراه می باشد. اگر دقيقاً بـه اندازه استهلاك سرمايه هاي موجود، در اقتصاد سرمايه گذاري صورت گيرد ميزان سرمايه تغيير نخواهد كرد. برای بررسی این متغیر در این پژوهش از ابزار پرسشنامه استفاده میشود.
ریسک سیستماتیک:
در اثر عوامل کلی بازار بهوجود میآید، که بهطور همزمان بر قیمت صنعت تاثیر می گذارد. عواملی که موجب ایجاد این نوع ریسک میشوند، شامل تحولات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مانند تغییر نرخ ارز، چرخههای تجاری سیاست های پولی و مالی دولت است. ریسک سیستماتیک یا غیرقابل اجتناب خاص یک یا چند شرکت نبوده، بلکه به کل بازار مربوط میشود و از جمله عوامل مؤثر بر آن میتوان سیاستهای کلان دولت تورم، چرخههای تجاری و غیره می باشد. در این پژوهش با استفاده از ابزار پرسش نامه به بررسی این متغیر پرداخته میشود.
ریسک غیرسیستماتیک و ریسک سیستماتیک [11]
کل ریسک بازار را میتوان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم نمود. ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول، ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره میباشد. (تهرانی، چیت سازان، 1383).
نمونه چند صفحه از بررسی رابطه سهم فروش در بازار و پایداری سرمایه با ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمیباشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکت های کلی بازار به وجود میآید. طبق نظریههای پرتفولیو با متنوعسازی سبد سهام میتوان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی میماند.
ریسک سیستماتیک یا ریسک غیرقابل تنوع
بیانگر آن بخش از تغییرپذیری در بازده کل سهام است که اجتناب ناپذیر می باشد، زیرا به نحوه عملکرد سرمایه گذار و ایجاد تنوع در سهام ارتباطی ندارد. امروزه در مباحث بازارهای مالی از بتا به عنوان معیار و شاخص ریسک سیستماتیک استفاده می شود. مدل تک شاخصی و چند شاخصی مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای و تئوری قیمت گذاری آربیتراژ از جمله مدل های دیگری هستند که می توان از آنها برای محاسبه ضریب بتا استفاده کرد. تنها تفاوت محاسبه این روش ها با روش رگرسیونی در محاسبه زمانی بازده است، به این صورت که در این مدل ها بیشتر از نرخ بازده مورد انتظار سهامداران در محاسبه بازده استفاده میشود و بتای به دست آمده بیانگر تخمینی از بتاهای آینده می باشد. (خواجوی, شکرالله، (1383).
ساختار سرمایه[12]
در دانش مالی، به روشی که شرکت و يا بنگاه اقتصادي از طریق آن سرمایهگذاری میکند، ساختار سرمایه گفته میشود.
یک شرکت میتواند در سهام عادی یا ممتاز، از طریق درآمد کسب شده (که در شرکت حفظ شده است) یا از طریق دریافت بدهی، سرمایهگذاری کند، بعضی اوقات یک شرکت از ترکیب این ساختارها به منظور سرمایهگذاری استفاده میکند (قهرمانی ججین،1390).
بازار سرمایه
بورس اوراق بهادار، از آنجا که محل معامله اغلب ابزارهای مالکیتی یا حقوق صاحبان سهم نظیر سهام عادی و ممتاز و مشتقات آنها است، بازار سرمایه محسوب می شود.
تعریف:بازار سرمایه بازاری است که ابزارهای مالی بلند مدت با سررسید بیش از یکسال درآن مورد معامله قرار میگیرد.
وظایف بازار سرمایه:
- تشکیل سرمایه در اقتصاد ملی
- مسئول تامین سرمایه بنگاهها
- تعیین ارزش و قیمتهای ذاتی ابزارهای مالی
- شرکت ها و بنگاه های تجاری که برای تامین سرمایه خود نمی توانند منابع کافی از محل پس اندازهای خود (سود انباشته و ذخایر استهلاک ) فراهم نمایند و با کسری وجوه روبرو می شوند ، می توانند کسری منابع خود را از یکی از راه های زیر تامین کنند :
1.انتشار سهام عادی و ممتاز (ابزارهای مالکیتی )
2.انتشار اوراق قرضه (ابزارهای بدهی بلند مدت )
3.استقراض از بازار پول (توسط ابزارهای بدهی کوتاه مدت )
به این روشها تامین مالی بیرونی می گویند.
جامعه آماري، روش نمونه گيري :
جامعه آماری دراین پژوهش کلیه کارکنان شرکت خودروسازی ایران خودرو میباشد که131نفر ازکارمندان به عنوان نمونه انتخاب شدند.
چگونه ریسک سرمایهگذاریهای خود را مدیریت کنیم
سرمایهگذاری، نیازمند مدیریت است زیرا دستیابی به ثروت سود ناشی از سرمایهگذاری از آنجا که با گذشت زمان ارتباط دارد، همواره با مقوله ای به نام مخاطره یا ریسک توام است.
از بین رشتههای سرمایهگذاری گوناگون، مدیریت ریسک در بازار سهام بسیار پیچیده است. زیرا برای تصمیمگیری در بازار سرمایه موارد متعددی نقش و تاثیر خواهند داشت؛ از جمله اینکه چه نوع سهمی در چه زمانی، به چه قیمتی و به چه مقداری از کل سبد باید خریده و فروخته شود تا ریسک به حداقل رسیده و انتظار سود به حداکثر برسد.
از این رو، برای کاهش ریسک در بازار سرمایه، انتخاب ترکیب بهینه یا به تعبیر دقیق تر یک پرتفولیو که شامل سهام متنوع است، صورت میگیرد. بدیهیاست درجه ریسکپذیری در سرمایهگذاران مختلف متفاوت بوده و سرمایهگذارانی که ریسک بالایی را میپذیرند، انتظار بازدهی بالایی را دارند و بالعکس سرمایهگذاران ریسک گریز با کاهش مخاطره ریسک کمتری را دریافت میکنند.
در گفتوگوی زیر که با محسن صادقی، از کارشناسان سازمان بورس اوراق بهادار صورت گرفته، جزئیات کامل از نحوه مدیریت ریسک در سرمایهگذاریهای بورسی تشریح شده است.
تعریف شما از ریسک چیست؟
ریسک عبارت از احتمال بروز نتایج متفاوت با پیشبینیها یا انتظارات است، به عبارتی ریسک به معنی انحراف «نتایج واقعی» از «نتایج مورد انتظار» است. بنابراین، در جایی که نتایج مورد انتظار یک پدیده به طور قطعی مشخص نباشد و همراه با احتمال باشد، با موقعیت ریسکی مواجه خواهیم بود. به عنوان مثال پیشبینی شخص این است تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک که قیمت سهام X در روز آینده به ۱۱۵ تومان برسد ولی اطمینان کامل ندارد و احتمال میدهد که دامنه انحراف آن ۵ تومان باشد. بنابراین، این یک موقعیت ریسکی است، چون ممکن است فردا قیمت مورد انتظار (۱۱۵ تومان) محقق نشود، بلکه قیمت بین ۱۱۰ تومان و ۱۲۰ تومان نوسان داشته باشد. بر این اساس، در موقعیتهای ریسکی چند نتیجه ممکن وجود دارد که احتمال رخداد هر کدام نیز مشخص است.
بازار سهام در افواه عامه به بازار پرریسک شهرت یافته است. علت این تصور عمومی چیست؟
معمولا بازار سهام نسبت به سایر بازارها ریسک بیشتری دارد و نوسانات آن نیز شدیدتر است. چون در این بازار قیمت سهام بر اساس جریانهای نقدی آتی پیشبینی میشود که مقدار و نیز زمانبندی آنها کاملا متغیر است و تعهدی برای پرداخت مبالغ مشخص، در زمانهای معین برای آنها وجود ندارد. این موضوع را با بازار اوراق با درآمد ثابت مانند اوراق مشارکت مقایسه نمایید که تعهد مشخصی برای پرداخت مبالغ مشخصی در زمانهای معینی وجود دارد و بنابراین، سرمایهگذار با دقت زیادی جریانهای نقدی آینده و زمانبندی آنها را پیشبینی میکند. پس به دلیل اینکه قیمتهای سهام مبتنی بر انتظارات آینده در مورد شرکتها است دارای ریسک زیادی است. از طرفی، افق سرمایهگذاری در سهام طولانی است و هرچه افق سرمایهگذاری طولانیتر باشد، ریسک رویدادهای غیر منتظره بیشتر است.
در اصول مالی گفته می شود رابطه ریسک و بازده با یکدیگر مستقیم است. مفهوم این عبارت در عمل چیست؟
یکی از اصول اساسی مالی، بده بستان یا توازن بین ریسک و بازده است. هرچه ریسک یک فرصت سرمایهگذاری بیشتر باشد، بازده مورد انتظار آن نیز بالاتر خواهد بود. به عبارت بهتر هر چه ریسک یک فرصت سرمایهگذاری بیشتر باشد، باید سود مورد انتظار بالاتری داشته باشد تا سرمایهگذار را ترغیب به سرمایهگذاری نماید. اگر چنین نباشد تقاضا برای آن فرصت سرمایهگذاری کاهش مییابد و بازار خود به خود قیمت آن را کاهش میدهد تا برای سرمایهگذاران جذاب گردد. بنابراین رابطه تعادلی بین ریسک و بازده در بازار اجتنابناپذیر است و خود به خود شکل میگیرد.
در بازار سهام چه ریسکهایی بر سرمایهگذاری مرتب است؟
ریسک بر اساس رویکردهای مختلفی تقسیمبندی میشود. یکی از دستهبندیهای ریسک، بر اساس عامل ایجاد ریسک است که بعضی از موارد آنها عبارتند از:
• ریسک قدرت خرید (تورم): احتمال اینکه قدرت خرید ناشی از جریانهای نقدی کسب شده در آینده متفاوت از میزان پیش بینی شده باشد. به عبارتی در اثر تورم، قدرت خرید پول تغییر پیدا کند.
• ریسک سیاسی: عبارتاست از احتمال وقوع رخدادهای سیاسی که میتواند بر بازده یا ریسک فرصتهای سرمایهگذاری تاثیرگذار باشد و باعث نوسان قیمتهای سهام شود.
• ریسک نرخ سود: همواره این احتمال وجود دارد که در اثر تصمیمات بانک مرکزی و یا سایر عوامل، نرخ سود در اقتصاد تغییر کند و باعث تغییر قیمتها شود.
• ریسک نرخ ارز: احتمال نوسان نرخ ارز و تغییر ارزش پول ملی در برابر سایر ارزها که میتواند میزان جریانهای نقدی واقعی را تغییر دهد.
تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک چیست؟
ریسک بر اساس اینکه خاص یک سهام باشد و یا بر روی عموم سهام تاثیرگذار باشد به دو نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک طبقهبندی میشود. ریسک سیستماتیک به ریسکی گفته میشود که بر روی تمام بازار (البته با مقادیر مختلف) تاثیرگذار است و به عبارتی تمام سهام به میزان متفاوتی تحت تاثیر آن هستند. این نوع ریسک در هر صورت وجود دارد و سرمایهگذار برای کسب بازده ناچار به تحمل آن هستند. ولی ریسک غیرسیستماتیک تنها بر یک سهام مشخص تاثیر دارد. این نوع ریسک را با تشکیل سبد متنوعی از سهام میتوان کاهش تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک داد. چون با تشکیل یک سبد سهام، برآیند ریسکهای غیرسیستماتیک مربوط به سهام مختلف به صفر نزدیک میشود.
تشکیل سبد سرمایهگذاریها چگونه باعث کنترل ریسک سرمایهگذاری در بازار سهام می شود؟
تشکیل سبد سرمایهگذاریها یکی از اصول مالی «متنوعسازی» است. بر اساس روابط ریاضی میتوان ثابت کرد که با سرمایهگذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسکهای تکتک سهام خواهد شد. این موضوع به این صورت نیز قابل بررسی و توضیح است که اگر دو یا چند سهام در بازار وجود داشته باشند که رفتار قیمتی آنها ۱۰۰ درصد مشابه همدیگر نباشد، با سرمایهگذاری در ترکیبی از آنها میتوانیم نوسانات مجموع سبد خود را کاهش دهیم؛ چون در شرایط مختلف بازار نوسانهای مختلف سهام موجود در سبد، میتوانند تا حدودی یکدیگر را خنثی نمایند و اثر یکدیگر را پوشش دهند.
آیا تشکیل هر نوع سبد باعث کاهش ریسک میشود؟
خیر. تنها در صورتی میتوان با تشکیل سبد ریسک را کاهش داد که نوسانات سهام انتخابی دقیقا مشابه یکدیگر نباشد و به عبارت آماری ضریب همبستگی آنها کمتر از عدد ۱ باشد. چون زمانی که دو یا چند سهم به طور کاملا یکسان رفتار کنند، تفاوتی ندارد که کدام سهام را و با چه ترکیبی بخریم. در این شرایط نیازی به تشکیل پرتفولیو نیست و خرید یکی از سهام کافی است. هر چه ضریب همبستگی کمتر از یک باشد بیشتر به کاهش ریسک سبد کمک میکند. اگر ضریب همبستگی سهام منفی باشد، میتوان ریسک سبد سهام را به شدت کاهش داد چون در این حالت، زمانی که یکی از سهام روند منفی طی میکند سهام دیگری با سیر مثبت آن را جبران میکند و بنابراین روند کلی بازده سبد سهام هموارتر میشود.
توصیه شما به سرمایهگذاران بازار سهام برای مدیریت ریسک سرمایهگذاریهای خود چیست؟
۱- در صورتی که اطلاعات سرمایهگذاری آنها محدود است، بهتر است به طور غیرمستقیم واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری را خریداری کنند و مستقیما درگیر فعالیت سرمایهگذاری نشوند.
۲- تنها پس از بررسی کامل و کسب اطمینان کافی نسبت به دانش خود در مورد سهام، سرمایهگذاری کنند.
۳- بلندمدت فکر کنند و با افق سرمایهگذاری کوتاهمدت وارد این بازار نشوند.
۴- هیجانات بازار سهام ممکن است سرمایهگذار را به سوی تصمیمات پر ریسک رهنمون سازد. بنابراین، باید از رفتارهای شتابزده و تصمیمات غیرآگاهانه اجتناب نمایند.
۵- اگر قصد سرمایهگذاری بلندمدت ندارند، حدود قیمتی مشخصی را برای ورود و خروج از یک سهم داشته باشند. با این رویکرد، سرمایهگذار به محض رسیدن به قیمت مشخص شده از آن خارج میشود. این قاعده سرمایهگذاری باعث میشود که سرمایهگذار نه طمع بیش از حد داشته باشد و به طور افراطی بر تصمیمات غلط قبلی خود اصرار نماید.
۶- همواره در یک سبد از سهامی که همبستگی بالایی با هم ندارند سرمایهگذاری کنند و تمام سرمایه خود را به خرید یک سهام اختصاص ندهند.
۷- همواره ریسک قابل تحمل خود را در نظر داشته باشند و بر مبنای آن سرمایهگذاری کنند.
۸- حداکثر زیان قابل تحمل برای سبد خود را از پیش تعیین کنند تا اجازه ندهند ارزش سبدشان به کمتر از مبلغ مشخص شده برسد و بهاین ترتیب برای شرایط بحرانی استراتژی خروج معینی داشته باشند.
آموزش بورس – ریسک و بازده در سرمایه گذاری
ریسک و بازده : رفتار افراد در میزان ریسک (خطر) کردن متفاوت است. برخی از انسانها کارهای پر ریسک و برخی دیگر کارهای کم ریسک را ترجیح می دهند. میزان پذیرش ریسک افراد به همراه سایر عوامل اقتصادی، سیاسی باعث می شود یک فرد در سرمایه گذاری خود سود یا ضرر کند.
بازده چیست ؟ (به انگلیس Return)
بازده پاداش (سود یا منفعت) سرمایه گذاری فرد در پروژه های متفاوت است. که در این مقاله بازده همان سود سرمایه گذاری فرد در شرکت های پذیرفته شده در بورس می باشد. دو نوع بازده در سرمایه گذاری مد نظر می باشد.
الف) بازده مورد انتظار (به انگلیسی Expected Return)
مقدار سودی است که سرمایه گذار انتطار دارد (توقع دارد / پیش بینی می کند) از سرمایه گذاری خود به دست آورد. به عنوان مثال بازده مورد انتظار شخص اول از خرید یک عدد سکه طلا و فروش آن در یک ماه بعد 500000 ریال می باشد ولی بازده مورد انتظار شخص دوم از همان مقدار سرمایه گذاری یعنی خرید یک عدد سکه طلا و فروش آن در یک ماه بعد 300000 ریال است. بنابراین بازده مورد انتظار هر شخص با شخص دیگری متفاوت است.
ب) بازده واقعی (به انگلیسی Realized Return)
مقدار سودی است که سرمایه گذار از سرمایه گذاری خود به دست می آورد(سود واقعی در پایان سرمایه گذاری). به عنوان مثال تفاوت قیمت خرید و فروش یک عدد سکه در یک ماه مشخص 475000 ریال است. حال شخصی که بازده مورد انتظار او در خرید و فروش یک عدد سکه 500000 ریال بود مبلغ 25000 ریال کمتر از انتظارش سود به دست آورده و شخصی که بازده مورد انتظار او 300000 ریال بود مبلغ 175000 ریال بیشتر از انتظارش سود به دست آورده است.
ریسک چیست؟ (به انگلیس Risk)
ریسک اختلاف بین آنچه که انتظار داریم و آنچه که رخ میدهد می باشد. در اینجا اختلاف بین بازده مورد انتظار و بازده واقعی همان ریسک ما در سرمایه گذاری است.
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
رابطه بین ریسک و بازده یک رابطه مستقیم است. یعنی هر مقدار که شخص ریسک بیشتری کند انتظار بازده بیشتری دارد. به عنوان مثال شخصی که ریسک پذیر نمی باشد پول خود را با نرخ بهره مصوب در بانکهای دولتی سپرده می کند و سود کمی به دست می آورده اما خیالش راحت است که سرمایه اش را از دست نمی دهد. اما شخصی دیگر پول خود را با خرید سهام در بورس اوراق بهادار تهران سرمایه گذاری می کند و سطحی بالاتر از ریسک را می پذیرد. وی ممکن است زیان کند و قسمتی از پول خود را از دست بدهد و در مقابل ممکن است سودی چندین برابر سپرده گذاری در بانک دولتی به دست آورد.
انواع ریسک در سرمایه گذاری
1) ریسک نرخ سود بانکی( ریسک نرخ بهره)
ریسکی که سرمایه گذار در زمان خرید اوراق بهادار می پذیرد. تغییر سود بانکی توسط بانکها باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق بهادار آن شخص می گردد به این تغییرات ریسک نوسان نرخ بهره می گویند.
2) ریسک نرخ ارز ( ارزش پول خارجی به ریال)
افزایش نرخ ارز باعث کاهش حاشیه سود شرکتهایی می شود که مواد اولیه خود را از خارج از کشور وارد می کنند می شود در حالیکه این افزایش باعث بالا رفتن حاشیه سود شرکتهایی می شود که کالا و خدمات خود را صادر می کنند. بنابراین وقتی شما در شرکت سرمایه گذاری می کنید تغییر نرخ ارز می تواند سودآوری سرمایه گذاری شما را تحت تاثیر قرار دهد. این تاثیرات همان ریسک نرخ ارز نامیده می شوند.
3) ریسک تورم
افزایش تورم باعث کاهش قدرت خرید مردم می گردد. این کاهش قدرت خرید باعث می شود که شرکت ها نتوانند محصولات خود را به فروش برسانند بنابراین سود آنها کاهش می یابد. و بالعکس کاهش تورم باعث افزایش قدرت خرید مردم می گردد و این افزایش قدرت خرید باعث افزایش فروش و در نتیجه افزایش سود شرکتها می شود.
افزایش یا کاهش تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک تورم از عوامل کلان اقتصادی است و مدیران شرکت ها دخالتی در آن ندارند بنابراین این تغییرات نرخ تورم یک نوع ریسک در سرمایه گذاری است که می بایست در زمان سرمایه گذاری به آن دقت شود.
4) ریسک نقدینگی
به میزان قدرت نقد شوندگی داراییها ریسک نقدینگی می گویند. هر چه این قدرت پایین تر باشد ریسک بالاتر است. ریسک بالای نقدینگی باعث کاهش وجه نقد در جامعه و در نتیجه رکود و کاهش میزان داد و ستد می گردد.
5) ریسک مالی
یکی از روش های تامین منابع مالی شرکتها استقراض از بانکها یا موسسات مالی است. هر چه این استقراض بیشتر باشد ریسک سرمایه گذاری در آن شرکت بیشتر است
6) ریسک سیاسی
ریسک سیاسی مربوط به ثبات اقتصادی و سیاسی کشورها می شود. هر گاه کشوری ثبات اقتصادی بیشتری داشته باشد ریسک سیاسی آن کم است و بالعکس هر چه ثبات اقتصادی کمتر باشد ریسک سیاسی بالاتر است.
7) ریسک بازار
ریسک حاصل از تغییرات بنیادی در اقتصاد یک کشور مانند رکود اقتصادی، جنگ و اغتشاشات و … را ریسک بازار می نامند. این تغییرات بنیادی در اقتصاد یک کشور باعث تغییر در بازده مورد انتظار سرمایه گذاران می شود.
انواع ریسک
بطور کلی ریسک به دو دسته ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم بندی می شود.
ریسک سیستماتیک+ریسک غیر سیستماتیک=ریسک کل
الف) ریسک سیستماتیک (غیر قابل اجتناب)
ریسکی است، که در اثر عوامل کلی بازار به وجود میآید، که بهطور همزمان بر قیمت کل اوراق بهادار موجود در بازار مالی تأثیر دارد. عواملی که موجب ایجاد این نوع ریسک میشوند، شامل تحولات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مانند تغییر نرخ ارز، چرخههای تجاری، سیاستهای پولی و مالی دولت است.
ریسک سیستماتیک مختص یک شرکت نبوده بلکه ارزش سهام تمامی شرکتها را در برمی گیرد
ب) ریسک غیر سیستماتیک(قابل اجتناب)
ریسک غیر سیستماتیک را «ریسک مشخص» هم میگویند. این ریسک یکی از انواع ریسکهای سرمایهگذاری بوده و ناشی از ریسک منحصر بفرد شرکت یا صنعتی خاص است که در آن سرمایهگذاری میکنید. ریسک غیرسیستماتیک مربوط به اخبار مختص یک سهم یا یک صنعت خاص است؛ مثلا وقتی کارکنان شرکتی که در آن سرمایهگذاری کردهاید، اعتصاب میکنند؛ ریسک غیر سیستماتیک بر قیمت سهام آن تاثیر گذاشته ارزش آن سهام کاهش می یابد.
انواع ریسک سرمایهگذاری چیست؟
ریسک در تعریفی ساده به این معنی است که، با علم بر غیر قابل پیشبینی بودن موضوعی، دست به عملی بزنیم که اطمینانی از نتیجه بخش بودن آن نداریم. کلمه ریسک مفهوم خطر را تداعی میکند اما ریسک الزاما منفی نیست و بیشتر معنای عدم قطعیت دارد. در حقیقت ریسک دارای دو بعد مثبت و منفی است. گاهی اتفاق میافتد که ما خود را در معرض ریسک قرار میدهیم و با فرصتهای مثبت روبهرو میشویم. در مقالات قبلی مفهوم ریسک و بازده در سرمایه گذاری را مفصل بررسی کردیم و در این مقاله، انواع ریسک در سرمایهگذاری را بررسی خواهیم کرد.
ریسک سرمایهگذاری چیست؟
ریسک در سرمایهگذاری نیز عبارت است از عدم اطمینانی که در بازدهی سرمایهگذاری وجود دارد. اصل ثابت سرمایهگذاری سودآوری آن است؛ تا از سود ده بودن معاملهای اطمینان نداشته باشیم تمایلی برای سرمایهگذای در آن نداریم. به همین خاطر افرادی که ریسکگریز هستند از سرمایهگذاری در جایی که احتمال ریسک و خطر از بین رفتن سرمایه وجود دارد امتناع میکنند و وارد پروسههای سرمایهگذاری پر مخاطره نمیشوند، مگر آن که سود برآورد شده بسیار زیاد باشد.
ریسک قابل اندازهگیری است و شرکتهای بسیاری زمان و منابع مالی خود را برای شناسایی ریسکهای احتمالی قرار میدهند تا بتوانند ریسک سرمایهگذاری خود را مدیریت و کنترل کنند. برای اندازهگیری ریسک سرمایهگذاری، معیارهای وجود دارد که از مهمترین آنها انحراف معیار بازده تاریخی است. این که انحراف معیار بازده تاریخی محاسبهشده بالا باشد به آن معنا است که ریسک سرمایهگذاری بسیار زیاد است.
انواع ریسک سرمایهگذاری
در بالا به تعریفی از ریسک سرمایهگذاری اشاره کردیم، در ادامه باید بدانیم که هرگاه بخواهیم درباره سرمایهگذاری صحیح تصمیم بگیریم باید با انواع ریسک سرمایهگذاری آشنایی داشته باشیم. به طور معمول ریسکهای سرمایهگذاری، به دو نوع اساسی تقسیم میشود:
- ریسک سیستماتیک: ریسکی را که به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه مرتبط است، ریسک سیستماتیک میگویند. این ریسک محدود به صنعت خاصی نمیشود و بر تمامیت بازار تأثیر میگذارد و به هیچ عنوان قابل حذف شدن نیست به این معنی که در هر شرایطی باید پذیرای ریسک سیستماتیک باشید.
- ریسک غیر سیستماتیک: این نوع، برخلاف سیستماتیک قابل کنترل است و بستگی به تصمیم سرمایهگذار دارد. به عنوان مثال شخص میتواند سهام شرکتی را که عملکرد نامناسبی در شرایط بحرانی دارد، خریداری نکند و ریسک خود را کاهش دهد.
انواع دیگری از ریسک وجود دارند که زیرمجموعه ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک هستند و در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
ریسک نرخ سود
زمانی که سرمایه خود را در چند حوزه مختلف سرمایهگذاری میکنیم ریسک نرخ سود مطرح میشود. تصور کنید مقداری از سرمایه را به اوراق مشارکت با سود ۱۵ درصد اختصاص دهیم، مقداری از آن را در بانک با سود ۱۵ درصد بگذاریم و مقداری را سهام با سود ۲۰ درصد خریداری کنیم. در این جا با برآورد میزان سوددهی این سه حوزه، به نتیجه میرسیم که خرید سهام برای ما به صرفهتر است و بهتر است پول بیشتری را در این حوزه مالی سرمایهگذاری کنیم و عکس این مطلب هم صادق است. در واقع تفاوت نرخ سود این سه سرمایهگذاری میتواند ما را به یکی از سه گزینه که ریسک کمتری دارد، سوق دهد.
ریسک تورم
ریسک تورم یا به تعبیری ریسک قدرت خرید، به احتمال کاهش ارزش دارایی بر اثر تورم و کم شدن ارزش واحد پول یک کشور در آینده گفته میشود. رشد نرخ تورم ارتباط مستقیم با بازدهی سرمایهگذاری دارد و عبارت است از ریسک قدرت خرید یا کاهش قدرت خرید. برای توضیح بیشتر، اگر شخصی انتظار بازدهی ۵۰ درصدی از سرمایهگذاری خود داشته باشد و تورم سالانه ۲۰ درصد باشد در نهایت ۳۰ درصد بازدهی خواهد داشت بنابراین هرچه نرخ تورم افزایش یابد، میزان بازدهی سرمایهگذاری ما کم میشود. پس باید گزینهای را انتخاب کنیم که پس از کسر تورم موجود و تورم پیشبینی شده، بازدهی قابل قبولی داشته باشد.
ریسک مالی
تعهدات مالی و وامهای شرکتی که قرار است در آن سرمایهگذاری شود برای بسیاری از سرمایهگذاران مسئله مهمی است؛ زیرا هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی آن بیشتر باشد، توان شرکت برای توسعه و گسترش و نهایتا افزایش سوددهی کم میشود. این تعهدات و تسهیلات در صورتهای مالی شرکتها موجود است و سرمایهگذاران میتوانند با مطالعه صورتهای مالی، از شرکتهایی که تعهدات مالی زیاد و در نتیجه ریسک مالی بالا دارند حذر کنند و به سراغ شرکتهای کم ریسک تر بروند.
ریسک نقدشوندگی
داراییهایی که خرید و فروش آنها به آسانی صورت میگیرد، ریسک نقدشوندگی کمتری دارند. سرمایهگذاری مطلوب، آن است که سرمایهگذار هرزمان که اراده کند بتواند سهام خود را نقد کند. اگر شما سهمی داشته باشید که به دلیل عملکرد نامناسب شرکت کسی آن را نمیخرد، شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. در واقع هرچه سرعت خرید و فروش سهامتان بیشتر باشد، معاملات آن روانتر و ریسک آن کمتر است.
ریسک نرخ ارز
این نوع ریسک در مورد شرکتهایی است که عمده مواد اولیه خود را وارد میکنند. با رشد نرخ ارز، این شرکتها درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهند شد و باید هزینه زیادی را متحمل شوند و روشن است که هزینه بالای شرکت، میزان سوددهی آن را کاهش میدهد و در نتیجه سرمایهگذاری در آن با ریسک همراه خواهد شد.
ریسک تجاری
ریسک تجاری شامل تمامی هزینههای یک شرکت برای عملیاتی کردن پروژههایش است. شرکتی که قادر به فروش محصولات و تامین هزینههای عملیاتی خود است از ریسک تجاری کمتری برخوردار است. این هزینهها شامل حقوق پرسنل، هزینه تولید، اجاره تسهیلات و هزینههای اداری میشود.
ریسک اعتباری
ریسک اعتباری یا نکول، مربوط به زمانی است که یک شرکت توانایی وصول سود قراردادی و اصل سرمایه را براساس تعهدات خود نداشته باشد. ریسک اعتباری یا ریسک عدم بازپرداخت سود، برای سرمایهگذاران نگرانکننده است. توجه داشته باشید اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک را دارند و بازدهی آنها نیز کم است و در مقابل اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک اعتباری و در نتیجه نرخ بهره بالاتری هستند.
ریسک سیاسی
ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسک سیستماتیک و نوعی از ریسک مالی به حساب میآید. بیثباتی سیاسی، جنگ، کنترلهای نظامی و تغییر قوانین دولتی سبب میشود که دولت یک کشور بصورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر دهد و این امر روی تصمیمهای سرمایهگذاری اثر میگذارد. نام دیگر این نوع ریسک، ریسک ژئوپلیتیک است. برای مطالعه بیشتر در این زمینه، به مقاله «تاثیر ریسکهای سیاسی بر بازار بورس ایران و جهان چیست؟» مراجعه بفرمایید.
ریسک بازار
ریسک بازار در بین انواع ریسکها، آشناترین ریسک به حساب میآید و عبارت است از تغییر بازدهی بر اثر نوسانات کلی بازار. تمامی اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند، عواملی مانند: رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و… باعث تغییر بازار و پیدایش این نوع ریسک میشوند. در بازار سهام، آتی سکه و فارکس و بازارهایی با نوسان بالا، بیشتر از باقی بازارها با این ریسک مواجه هستیم.
طبقهبندی افراد از نظر ریسکپذیری
افراد از نظر پذیرش میزان ریسک به ۳ دسته زیر تقسیمبندی میشوند:
- افراد ریسکگریز: کسانی که در مقابل سرمایهگذاری خود سیاستی محافظهکارانه پیش میگیرند. این افراد تنها در جایی سرمایهگذاری میکنند که مطمئن باشند که احتمال موفقیت بسیار بالا است.
- افراد ریسکپذیر: استراتژی این افراد جسارات و شجاعت در سرمایهگذاری است. این افراد پذیرای ریسک بالا هستند و به شانس و هوش مالی خود اعتقاد زیادی دارند.
- افراد خنثی نسبت به ریسک: این گروه نسبت به ریسک کردن در زندگی خود واکنشی خنثی دارند. در مقابل سود و یا زیان پول خود خنثی هستند زیرا ارزش پول را همان ارزش اسمی آن میدانند.
نکته دیگر این است که به طور طبیعی به دست آوردن سود بیشتر با پذیرش ریسک بیشتر، امکانپذیر است. پس نمیتوان ریسک نکرد و سود فراوان کسب کرد. زمانی که شما با پذیرش ریسک بالا، سود زیادی به دست میآورید این سود پاداش شما است و در اصطلاح به آن صرف ریسک میگویند.
سخن آخر
در آخر لازم است به این نکته اشاره کنیم که، مهار کردن همه ریسکهای سرمایه گذاری عملا ممکن نیست اما با داشتن دانش و تجربه مدیریت ریسک، میتوان میزان ریسک را کاهش داد. یکی از راهکارهای کاهش ریسک سرمایه گذاری در بورس، تنوع بخشیدن به سبد دارایی است. شنیدهایم که از قدیم گفته اند؛ همه تخم مرغهای خود را در یک سبد نگذارید. با تنوعبخشی به داراییهایمان در واقع از بالا رفتن ریسک کلی سبد جلوگیری میکنیم. سرمایهگذاری در حوزههای مختلف مالی باعث میشود که با کنار هم قراردادن داراییهای مالی متنوع، در مجموع ریسک کمتری را متحمل شویم. تنوعبخشی باید با دانش و تجربه کافی همراه باشد و در این زمینه لازم است با تحلیلگران و کارشناسان و متخصصان مالی مشورت کرده و از آنها مشاوره دریافت کنیم.
مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
اصطلاح ریسک بسته به زمینه ای که در آن به کار می رود معانی متفاوتی دارد. با این حال، رایج ترین معنی آن عدم قطعیت و نتیجه نامطلوب است. ریسک ها به طور کلی دو دسته هستند. دسته اول ریسک های واقعی یا خالص هستند. این ریسک ها فقط ضرر ایجاد می کنند و نمی توان آنها را کنترل کرد. برای مثال، آتش سوزی، تصادف، زلزله یا سیل از این ریسک ها هستند. دسته دوم ریسک های پویا هستند که می توان آنها را کنترل کرد و ممکن است سود یا ضرر ایجاد کنند. این ریسک ها معمولا در زمینه مالی، سرمایه گذاری و اقتصاد هستند.
هر فردی در برابر ریسک واکنش متفاوتی دارد، ولی به طور کلی افراد از لحاظ پذیرش ریسک به سه دسته تقسیم می شوند:
- ریسک گریز: این دسته از افراد محافظه کار هستند و ترجیح می دهند از شرایط مطمئن باشند.
- ریسک پذیر: این دسته از افراد جسور و بی پروا هستند و تمایل دارند ریسک کنند تا سود بیشتر بدست بیاورند.
- خنثی: این دسته در حقیقت حد وسط دو دسته بالا هستند.
ریسک یکی از مولفه های مهم در ارزیابی چشم اندازهای یک سرمایه گذاری است. بیشتر سرمایه گذاران ریسک کمتر را یک ویژگی مطلوب در نظر می گیرند. با این حال، قاعده کلی این است که هر چقدر ریسک یک سرمایه گذاری بیشتر باشد، بازده آن بهتر خواهد بود.
ریسک در حوزه اقتصاد و سرمایه گذاری به دو نوع اصلی تقسیم می شود:
- ریسک سیستماتیک (غیرقابل اجتناب)
این نوع ریسک قابل کنترل نبوده و مرتبط با شرایط سیاسی و اقتصادی کشور است. این ریسک به صورت سیستماتیک کل بازار و تمامی شرکت ها و صنایع آن را تحت تاثیر قرار می دهد، برای مثال جنگ، تحریم، نرخ بهره، تورم و غیره.
- ریسک غیرسیستماتیک (قابل اجتناب)
این ریسک با استفاده از روش های خاص قابل اندازه گیری و تا حدودی تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک قابل اجتناب است. این ریسک مرتبط با یک شرکت یا صنعت خاص بوده و تاثیرات آن را با استفاده از روش تنوع بخشی سبد سهام می توان کاهش داد.
انواع ریسک سرمایه گذاری
ریسک معمولا یک اصطلاح منفی در نظر گرفته می شود، با این حال در دنیای سرمایه گذاری ضروری بوده و نمی توان آن را نادیده گرفت.
یکی از تعریف های رایج ریسک سرمایه گذاری انحراف از نتیجه مورد انتظار است. این انحراف را می توان به صورت مطلق یا نسبت به یک معیار بیان کرد. به عبارت دیگر، ریسک سرمایه گذاری اختلاف بین بازده مورد انتظار و بازده بدست آمده است.
ریسک هر سرمایه گذاری متفاوت است و به عوامل مختلفی بستگی دارد. در ادامه چند مورد از ریسک هایی که سرمایه گذاران با آنها روبرو می شوند را بررسی می کنیم.
ریسک کسب و کار
وقتی سهام می خرید، در حقیقت بخشی از مالکیت یک شرکت را بدست می آورید. در مقابل، خرید اوراق بهادار به معنای پول قرض دادن به یک شرکت است. بازده این دو نوع سرمایه گذاری مستلزم این است که شرکت کسب و کار خود را ادامه دهد. اگر شرکت ورشکست شود و دارایی های خود از دست بدهد، سهامداران عادی آخرین کسانی هستند که سرمایه گذاری خود را پس می گیرند.
ریسک بازار
این ریسک مرتبط با کاهش ارزش سرمایه گذاری به دلیل توسعه های اقتصادی یا سایر رویدادهایی است که روی کل بازار تاثیر می گذارند.
این ریسک به سطح عرضه و تقاضا در بازار نیز اشاره می کند. به عبارت دیگر، وقتی تعداد زیادی از سرمایه گذاران تصمیم به خرید یک سهام خاص بگیرند، تقاضای آن افزایش پیدا می کند. اگر عرضه این سهام کم باشد، قیمت آن افزایش پیدا می کند. عکس این قضیه نیز ممکن است رخ دهد. این نوسانات همیشه در بازار وجود دارند و ریسک بازار را ایجاد می کنند.
ریسک سیاسی
این ریسک سیستماتیک که ژئوپولیک نیز نامیده می شود قابل کنترل نبوده و ناشی از رویدادها سیاسی، جنگ، تغییر قوانین و عوامل دیگر است. وضعیت سیاسی یک کشور تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک می تواند تاثیرات مخربی روی اقتصاد و بازار داشته باشد. هر چقدر سرمایه گذاری طولانی مدت تر باشد، میزان این ریسک افزایش پیدا می کند.
ریسک شخصی
منشاء ریسک همیشه بیرونی نیست و گاهی اوقات ناشی از رفتارهای سرمایه گذار است. عجله کردن، طمع یا تصمیم گیری از روی احساسات یکی از منابع ایجاد ریسک در سرمایه گذاری است.
ریسک نوسان
حتی اگر یک شرکت در معرض ورشکستگی نباشد، قیمت سهام آن ممکن است نوسان پیدا کند. قیمت سهام ممکن است تحت تاثیر عوامل داخلی شرکت، مثل محصولات معیوب، یا عوامل بیرونی، مثل رویدادهای سیاسی یا اقتصادی قرار بگیرد.
ریسک تورم
تورم به معنی کاهش ارزش پول کشور است. تورم باعث می شود پول بیشتری برای یک کالا یا خدمات پرداخت کنیم و در نتیجه قدرت خرید را کاهش می دهد. ریسک تورم تاثیر مستقیم روی سودآوری سرمایه گذاری ها دارد، زیرا سود خالص با کم کردن میزان تورم از سود حاصل از سرمایه گذاری محاسبه می شود.
ریسک تمرکز
این ریسک مرتبط با از دست دادن پول به دلیل متمرکز کردن آن روی یک سرمایه گذاری است. وقتی سرمایه گذاری هایتان را تنوع بخشی می کنید، ریسک بین سرمایه گذاری ها و صنایع مختلف تقسیم شده و در نتیجه احتمال کمتری دارد یک باره کل سرمایه تان را از دست بدهید.
ریسک اعتبار
ریسک اعتبار مرتبط با زمانی است که نهاد دولتی یا شرکت صادر کننده اوراق دچار مشکلات مالی شود و نتواند اصل پول یا سود آن را پرداخت کند.
ریسک استرداد
این ریسک در رابطه با اوراق قرضه و استرداد آن قبل از موعد سررسید است. احتمال استرداد زودهنگام اوراق زمانی بیشتر است که نرخ تورم رو به کاهش باشد، زیرا شرکت ها تلاش می کنند اوراق قبلی خود را جمع کرده و اوراق جدید با نرخ بهره کمتر منتشر کنند.
ریسک نرخ بهره
وقتی چند گزینه برای سرمایه گذاری وجود داشته باشد با ریسک نرخ بهره یا سود روبرو می شویم. تغییرات نرخ بهره می تواند روی ارزش اوراق بهادار تاثیر بگذارد. افزایش نرخ بهره باعث می شود اوراق جدید برای سرمایه گذاران جذاب تر باشند، زیرا بهره آنها بیشتر از اوراقی است که قبلا صادر شده اند. برای فروش اوراقی که نرخ بهره پایین تر دارند، شاید لازم باشد آنها را با تخفیف بفروشید.
ریسک نرخ ارز
نوسانات دائمی نرخ ارزی که برای سرمایه گذاری مورد استفاده قرار گرفته باعث می شود ارزش دارایی در معرض کاهش باشد. وقتی واحد پول یک کشور به شدت افت کند، افرادی که سرمایه گذاری خارجی انجام داده اند با افت ارزش دارایی های خود مواجه می شوند. این ریسک در سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر است، زیرا فرصت زیادی برای جبران زیان وجود ندارد.
نوسان نرخ ارز و ریسک مرتبط با آن به توان مالی دولت، قوانین صادرات و واردات، تحریم ها، محدودیت های ارزی و موقعیت سیاسی و اقتصادی کلی کشور بستگی دارد.
ریسک نقدینگی
این ریسک مرتبط با عدم توانایی خرید یا فروش در زمان دلخواه به دلیل محدودیت فرصت ها است. اوراق بهادار دولتی معمولا نقدینگی بالا دارند، در مقابل املاک و مستغلات معمولا به سرعت به فروش نمی رسند.
به عبارت دیگر، نقدینگی به معنی سهولت تبدیل شدن دارایی به وجه نقد است. هر چقدر یک دارایی سریع تر و راحت تر به پول نقد تبدیل شود، ریسک نقدینگی آن کمتر است.
چطور ریسک را ارزیابی کنیم
برای مدیریت درست ریسک ابتدا باید آن را به طور کامل ارزیابی کنیم. ارزیابی ریسک سه مرحله دارد:
1.شناسایی
هدف از شناسایی ریسک این است که مشخص کنیم آیا ریسک اجتناب ناپذیر است یا نه. برای مثال، ریسک های بیرونی مثل رویدادهای اقتصادی و حوادث پیشبینی نشده خارج از کنترل کسب و کار هستند و نمی توان از آنها اجتناب کرد.
2.بررسی تاثیر
وقتی ریسک ها را شناسایی کردید باید احتمال و اهمیت آنها را ارزیابی کنید. ریسک های پیشبینی شده باید بر اساس میزان احتمال رتبه بندی شوند.
3.توسعه استراتژی
وقتی ریسک ها را بر اساس احتمال رتبه بندی کردید، باید استراتژی هایی برای مدیریت آنها توسعه دهید.
مدیریت ریسک در حوزه سرمایه گذاری یکی از مهم ترین مولفه ها بوده و شامل شناسایی، ارزیابی، پیگیری و کاهش دادن پیامد ریسک ها در محیط کسب و کار است. این کار یکی از مولفه های مهم ثبات در سرمایه گذاری است و نادیده گرفتن آن ضررهای زیادی به همراه خواهد داشت. مدیریت ریسک در اصل زمانی رخ می دهد که یک سرمایه گذار یا مدیر صندوق سرمایه گذاری پتانسیل ضرر در یک سرمایه گذاری را تحلیل کرده و سپس با توجه به اهداف سرمایه گذاری و میزان تحمل ریسک اقدامات لازم را اجرا کند.
استراتژی های مختلف مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
مدیریت ریسک در زمینه اقتصادی قانون خاصی نداشته و به شرایط و روحیات سرمایه گذار بستگی دارد. هر سرمایه گذاری برای موفقیت و رسیدن به سود باید یک استراتژی مدیریت ریسک برای استفاده از فرصت ها داشته باشد. استراتژی های مدیریت ریسک در سرمایه گذاری شامل بررسی ریسک های بالقوه، تحلیل این ریسک ها و تلاش برای از بین بردن یا محدود کردن تاثیرات آنها است. در ادامه چند استراتژی مهم برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری را بررسی می کنیم.
1.دارایی تان را به درستی تخصیص دهید
مطالعات نشان می دهد ۹۰ درصد از سودهای سرمایه گذاری بر اساس تخصیص دارایی هستند. تخصیص سرمایه گذاری به معنای نحوه تقسیم کردن دارایی ها بین گروه های سرمایه گذاری است. تخصیص تاکتیکی یک استراتژی پویا برای سرمایه گذار فراهم می کند و ابزاری کارآمد برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری است.
اگر تمام پول تان را وارد یک سرمایه گذاری کنید احتمال زیادی وجود دارد که ضرر کنید. هنگام سرمایه گذاری باید از اصل تنوع بخشی استفاده کنید و به اصطلاح تمام تخم مرغ هایتان را در یک سبد نگذارید. علاوه بر این، یادتان باشد که روندهای بازار مدام در حال تغییر هستند. این یعنی بهتر است چند نوع سرمایه گذاری داشته باشید تا در صورتی که یکی از آنها شکست خورد، بتوانید ضرر آن را با سود یک سرمایه گذاری دیگر جبران کنید.
2.یک برنامه برای ضرر حداکثر احتمالی داشته باشید
تنظیم یک برنامه ضرر حداکثر احتمالی اولین گام در اجتناب از ضررهای بزرگ است. این برنامه باعث می شود محافظه کارانه تر عمل کنید و فقط ریسک هایی را قبول کنید که متناسب با برنامه طولانی مدت تان هستند.
این یعنی تعیین ارزش باید یکی از ملاحظات اصلی در تخصیص دارایی باشد. تخصیص دارایی ثابت بدون در نظر گرفتن ارزش دارایی ها منطقی نیست.
3.یک حاشیه امنیت داشته باشید
هر سرمایه گذاری باید یک حاشیه امنیت داشته باشد. حاشیه امنیت تفاوت بین ارزش ذاتی یا بنیادی و قیمت سرمایه گذاری است. به گفته وارن بافت، سرمایه گذاری معروف، قیمت چیزی است که پرداخت می کنید و ارزش چیزی است که بدست می آورید.
هر چقدر حاشیه امنیت بزرگ تر باشد، ریسک سرمایه گذاری کمتر و پتانسیل دستیابی به سود بیشتر است. حاشیه امنیت باعث می شود فضایی برای خطای قضاوت، اشتباهات یا رویدادهای پیشبینی نشده داشته باشید.
4.سرمایه گذاری های بلند مدت داشته باشید
دلیل شکست خوردن بسیاری از سرمایه گذاران این است که سعی می کنند در زمان کوتاهی به سود زیاد دست پیدا کنند. در حقیقت، سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر از سرمایه گذاری های بلند مدت شکست می خورند. بنابراین، بیشتر روی استراتژی هایی تمرکز کنید که در بلند مدت ثروت ایجاد می کنند.
5.از ریسک رقابتی اجتناب کنید
اگر روی محصولات سرمایه گذاری کرده اید، باید توجه خاصی به ریسک رقابت داشته باشید. اگر می خواهید این ریسک را به حداقل برسانید بهتر است در بازارهایی که بیش از حد اشباع شده اند سرمایه گذاری نکنید. همچنین، بهتر است روی کالایی سرمایه گذاری کنید که حق ثبت اختراع یا حق مالکیت فکری دارد تا از ریسک کپی شدن آن توسط رقبا اجتناب کنید.
6.بین ریسک و سود تعادل ایجاد کنید
برای ایجاد تعادل بین ریسک و سود باید بررسی کنید که برای درصد مشخصی از سود حاضر هستید چند درصد از سرمایه تان را به خطر بیندازید.
سخن آخر
مدیریت ریسک در سرمایه گذاری یکی از مهم ترین اصول فعالیت اقتصادی است و باعث می شود از فرصت ها استفاده کنید. هدف از مدیریت ریسک سرمایه گذاری این است که اطمینان حاصل کنید ضرر سرمایه گذاری تان هیچ وقت از یک حد مشخص بیشتر نمی شود. به عبارت دیگر، مدیریت ریسک سرمایه گذاری کلید دستیابی به سود پایدار و امن در هر شرایط بازار است.
در نهایت، اگر می خواهید در سرمایه گذاری موفق شوید باید ریسک را یک مولفه مثبت در نظر بگیرید و از آن نترسید. ریسک بخشی جدایی ناپذیر از هر سرمایه گذاری بوده و نحوه مدیریت آن است که فرق بین سرمایه گذار موفق و شکست خورده را مشخص می کند.
دیدگاه شما