واردات، خودرو را ارزان میکند؟
رئیس انجمن واردکنندگان خودرو گفت: خودروهای ۱۰ هزار یورویی بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان هزینه ریالی دارد اما قطعاً مواردی همچون عوارض، تعرفه، مالیات بر ارزش افزوده و شماره گذاری بر این خودروها اعمال می شود که هزینه تمام شده آن را افزایش می دهد. بنابراین خودروی اقتصادی به دست مردم نمی رسد.
رئیس انجمن واردکنندگان خودرو گفت: خودروهای ۱۰ هزار یورویی بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان هزینه ریالی دارد اما قطعاً مواردی همچون عوارض، تعرفه، مالیات بر ارزش افزوده و شماره گذاری بر این خودروها اعمال می شود که هزینه تمام شده آن را افزایش می دهد. بنابراین خودروی اقتصادی به دست مردم نمی رسد.
مهدی دادفر با بیان اینکه تعداد مشخص شده برای خودروهای وارداتی به قدری محدود است که هیچ تأثیر محسوسی در بازار نخواهد داشت، اظهار کرد: برای پیش بینی روند بازار باید منتظر ماند.
وی افزود: جو روانی کاهش قیمت خودرو از ابتدای سال جاری توسط دولت، مجلس شورای اسلامی و وزارت صمت ایجاد شد اما تلاش ها بی ثمر بود و در عمل، بازار خودرو عملکردی متفاوت از اخباری که مسئولان در مصاحبه های خود اعلام می کنند، داشته و فرکانس متفاوتی دارد. نه تنها خودرو ارزان نشده بلکه با حذف تولید خودروهایی که مشمول قیمت گذاری بود، افزایش قیمت ها تشدید شده است.
خودروی اقتصادی به دست مردم نمی رسد
رئیس انجمن واردکنندگان خودرو گفت: خودروهای ۱۰ هزار یورویی بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان هزینه ریالی دارد اما قطعاً مواردی همچون عوارض، تعرفه، مالیات بر ارزش افزوده و شماره گذاری بر این خودروها اعمال می شود که هزینه تمام شده آن را افزایش می دهد، بنابراین خودروی اقتصادی به دست مردم نمی رسد.
دادفر اضافه کرد: درحالی که خودروهای متوسط داخلی با قیمت های بیش از ۳۵۰ میلیون تومان به بازار عرضه می شود، نمی توان خودروهای به روز دنیا همچون یاریس در بازار با قیمت ۳۰۰ میلیون تومان عرضه کرد. این منطقی نیست و قطعاً با اعمال هزینه های واردات قیمت این خودروها نیز بیشتر از معادل ریالی ۱۰ هزار یورو خواهد بود.
واردات خودرو تأثیری در رفاه خانوار ندارد
وی تصریح کرد: نمایندگان مجلس از ابتدا به دنبال پاسخ دهی به مطالبات حوزه های انتخابیه خود بودند که یکی از مهم ترین آن، واردات خودرو بوده است. بنابراین تلاش هایی که انجام شد تنها در راستای عملی کردن واردات خودرو برای پاسخ به مطالبات مردم بوده است. باید دید آیا این اقدام در عمل نتیجه ای در زندگی، افزایش سطح رفاه خانوار، کاهش قیمت خودرو و افزایش پاسخ گویی به تقاضای بازار خواهد گذاشت یا خیر، البته این موضوع بعید است.
رئیس انجمن واردکنندگان خودرو درخصوص احتمال ایجاد رانت در واردات خودرو ، گفت: سال ۹۴ عده ای نماینده شرکت ها بودند و در کنار آن ها شخصیت های حقوقی نیز می توانستند با ارائه تضمین گارانتی، خودرو وارد کشور کنند. اکنون وزارت صمت این مجوزها را بیشتر در اختیار تولیدکنندگان قرار داده است، بنابراین بسیاری از تجار خودرو در این خصوص اعتراض داشتند، به ویژه محدودیت هایی در واردات خودرو اعمال شده که این کار را بسیار مشکل می کند.
دادفر خاطرنشان کرد: با توجه به بخشنامه فعلی تا زمانی که خودرو در کشور به فروش نرود و مالیات و عوارض آن کسب نشود، هزینه آن به سرمایه گذار بازنمی گردد، بنابراین سرمایه گذاری در واردات خودرو با شرایط فعلی نیز چندان به صرفه نیست.
۱۰ کلید موفقیت در فروش به سبک حرفه ای ها
موفقیت در فروش مستلزم ترکیبی از اراده، شهود و اشتیاق است. اکثر متخصصان فروش برای رسیدن به اهداف فروش خود و استفاده از هر نوع فروش برای تجارت کردن بیشتر انگیزه بالایی دارند. موفقیت در حرفه فروش می تواند فرصت های بیشتری را هم از نظر حرفه ای و هم از لحاظ مالی فراهم کند.
اگرچه بسیاری از فروشندگان استعداد طبیعی برای این حرفه دارند، اما هر کسی که در فروشندگی کار می کند باید به طور مداوم مهارت های خود را اصلاح کند تا بتواند یک حرفه موفق داشته باشد. فروش موفق بستگی به توانایی شما در تعیین اهداف بلندپروازانه، رعایت ضرب الاجل ها و ایجاد یک شبکه قابل اعتماد دارد. چه به دنبال شغلی در فروش باشید و چه فروشنده فعلی هستید که به دنبال پیشرفت در حرفه خود است.
آیا می دانستید تنها ۲۰ درصد از فروشندگان برتر، ۸۰ درصد پول ها را در حوزه کاری خود درو می کنند. هدف شما این است که به یکی از پردرآمدترین افراد در حرفه خود تبدیل شوید و با استفاده از کلیدهای راهکارهای عملی افزایش فروش چیست؟ حیاتی فروش، رشد خود را تسریع ببخشید. خوشبختانه این کار آسان تر از آن چیزی است که شما فکر می کنید. در ادامه مطلب با ما همراه باشید تا با ۱۰ کلید موفقیت در فروش به سبک حرفه ای ها آشنا شوید.
موفقیت در فروش با شناخت ویژگی های تیپ های شخصیتی
اگر یک گلوله نقره ای وجود داشت که شما را در تلاش های فروش خود موفق تر کند، عالی نبود؟ چه کاری می توانید انجام دهید تا واقعاً موفقیت فروش خود را افزایش دهید؟ ناامید کردن چیز خوبی نیست اما واقعیت این است که هیچ گلوله نقره ای وجود ندارد. موفقیت در فروش (به انکلیسی: success in sales ) به کار سخت و تعهد همراه با مهارت فروش و زرنگی نیاز دارد.
تیپ های شخصیتی فروش فقط برای موفقیت در فروش و دانستن اینکه آیا می توانید یک فروشنده خوب شوید، مهم نیستند! شما همچنین می خواهید روش های فروش خود را بر اساس تیپ شخصیتی شخصی که به او می فروشید، تغییر دهید. هر یک از چهار تیپ شخصیتی به روش مجزای خود نسبت به سبک های مختلف فروش واکنش نشان می دهند. کارشناسان پیشنهاد می کنند هنگام فروش به تیپ های شخصیتی مختلف، رویکردهای زیر را در نظر بگیرید:
اظهار کننده و مدعی (Assertive)
این افراد هدف گرا، رقابتی، قاطع، بی حوصله و کنترل کننده می باشند. به جای سوال پرسیدن بیشتر با راهکارهای عملی افزایش فروش چیست؟ جملات صحبت می کنند.
- حرفه ای باشید
- آماده در سرکارتان حاضر شوید
- فقط پاسخ های کاملا دقیق بدهید. اگر ندارید، به آن شخص بگویید که در مورد آن تحقیق خواهید کرد و به او باز خواهید گفت.
- جملات کوتاه بیان کنید و سریع به اصل مطلب برسید.
- نمونه هایی از مزایای محصول خود را ارائه دهید.
- شان دهید که محصول شما چگونه فرد را با رقبای خود تراز می کند.
- از معیارهای تجاری به جای توصیفات ذهنی استفاده کنید.
دوست داشتنی و مهربان (Amiable)
این افراد صبور، دوستانه و آرام در برابر چالش ها می باشند. انها اغلب شنوندگان خوبی هستند که سوالات زیادی می پرسند و به دنبال برقراری روابط شخصی قوی هستند. برای دست یابی به موفقیت در فروش به این افراد:
- یک چشم انداز را مطرح کنید، نه یک محصول.
- قبل از شروع فروش خود، ارتباط برقرار کنید.
- داستان هایی درباره سایر مشتریان بگویید که چرا آنها به دنبال محصول شما بودند و چگونه مشکلات شان را رسیدگی و حل کردید
- به جای بمباران اطلاعات، فرد را به آرامی در فرآیند فروش راهنمایی کنید.
- ضمانتهای شخصی مانند سیاستهای بازپرداخت را ارائه دهید.
بیان کننده (Expressive)
این افراد مردم پسند، متقاعد کننده، برون گرا، خلاق، خودانگیخته، شهودی، وفادار و مشتاق می باشند. همچنین احتمالاً به جای سؤال سعی می کنند از جملات استفاده کنند و به دنبال روابط شخصی قوی هستند.
- مطالعات موردی و سایر اطلاعات مبتنی بر واقعیت و داده را نشان دهید.
- تمایل به ایجاد یک رابطه قوی و حرفه ای داشته باشید
- به جای توصیف های کمی، بر توصیف های کیفی تمرکز کنید.
تحلیلی (Analytic)
این افراد غیر دوستانه، واقعیت محور، رسمی، جدی، صبور و آماده هستند. آنها احتمالاً سؤالات زیادی می پرسد و به دنبال برقراری روابط شخصی در هنگام خرید نیستند.
- صبور باشید.
- متوجه شوید که فرد احتمالاً تحقیقات مقدماتی را از قبل انجام داده است.
- به جای ادعاهای گسترده و غیرقابل اثبات، داده ها و اعداد را ارائه دهید.
- به سمت حقایق حرکت کنید و سعی نکنید با آنها یک رابطه قوی و حرفه ای ایجاد کنید.
چه چیزی یک فروشنده خوب را می سازد؟
یک فروشنده خوب به جای یک یک پیشنهاد هیجان انگیز، چیزهای بیشتری برای ارائه به مشتریان دارد. آنها افراد مشتاق و انعطاف پذیری هستند و برای شناخت نیازهای مشتریان، ابراز همدلی و معامله با یک محصول با اطمینان زمان می گذارند. آنها همچنین می دانند که چگونه با رد شدن توسط مشتری کنار بیایند و از موفق ترین معامله ها و همچنین از شکست ها هایشان درس می گیرند.
فروشندگان خوب تحسین، وفاداری و ارجاع مشتریان احتمالی خود را به دست می آورند. آنها به طرز ماهرانه ای با ایرادات برخورد می کنند و به طور پیشگیرانه نگرانی ها را مطرح می کنند تا آنها را از بین ببرند.
موفقیت نهایی در فروش زمانی است که مشتری را می فروشید، آنها را بایستی مشتاق خرید مجدد از خودتان بسازید! خیلی اوقات ما به خیلی کمتر رضایت می دهیم در حالی نباید این گونه باشد.
معرفی ۱۰ کلید موفقیت در فروش
کلید موفقیت شماره ۱: فروشندگان برتر کاری را انجام می دهند که دوست دارند!
همه فروشندگانِ واقعا موفق و پردرآمد، حرفه فروش خود را دوست دارند و اغراق نمی باشد اگر بگوییم عاشق کارشان می باشند. شما باید یاد بگیرید که کار خود را دوست داشته باشید و سپس به خودتان قول بدهید که در رشته خود عالی باشید.
برای بهبود موفقیت فروش خود، هر زمان که لازم باشد سرمایه گذاری کنید. هر قیمتی را پرداخت کنید، هر جا لازم شد بروید حتی مسافت های دور و هر نوع ایثار و از خود گذشتگی انجام دهید تا در کاری که انجام می دهید بهترین باشید. شما می توانید به ۱۰ درصد فروشندگان برتر بپیوندید.
کلید موفقیت شماره ۲: فروشندگان برتر دقیقا می دانند چه می خواهند!
سست نباشید. تصمیم بگیرید دقیقا در زندگی چه می خواهید و آن را به عنوان هدفی برای حرفه فروش حضوری و غیرحضوری خود تعیین کنید. سپس مشخص کنید که برای بدست آوردن آن باید چه قیمتی بپردازید.
طبق این تحقیق ، فقط حدود ۳ درصد از بزرگسالان اهداف مکتوب دارند. و این افراد موفق ترین و پردرآمدترین افراد در هر حوزه ای می باشند. آنها محرک و انگیزه دهنده، خالق و مبتکر، فروشنده و کارآفرین برتر هستند.
کلید موفقیت شماره ۳: فروشندگان برتر با پشتکار و ثبات قدم، اهداف شغلی خود را پیگیری می کنند!
رمز موفقیت در فروش این است که هدف خود را با پشتکار و اراده ای غیرقابل انکار پیگیری کنید. تصمیم بگیرید که تمام قلب و روح خود را صرف موفقیت خود و رسیدن به هدف شغلی خود در فروش بکنید. برای بهبود شغل فروش خود تعهد کامل دهید و به یکی از پردرآمدترین فروشندگان تبدیل شوید. به خودتان قول بدهید که هیچ چیز و هیچ کاری شما را متوقف یا دلسرد نمی کند.
کلید موفقیت شماره ۴: فروشندگان برتر در تمام طول عمرشان لحظه ای از یادگیری دست نمی کشند!
ذهن شما با ارزش ترین دارایی شما است و کیفیت تفکر شما تعیین کننده کیفیت فروش شما خواهد بود. به خودتان قول بدهید تا آنجا که می توانید به دنبال یادگیری باشید. خودتان را متعهد به یادگیری مادام العمر کنید.
خیلی وقتها نمی توان بر روی این مسئله تأکید کرد. مطالب مفید را بخوانید، برنامه های صوتی را گوش دهید، در سمینارها شرکت کنید و هرگز فراموش نکنید که با ارزش ترین دارایی که همیشه خواهید داشت ذهن شماست. با ادامه یادگیری، در نهایت به یکی از با ارزش ترین فروشندگان شرکت خود تبدیل خواهید شد و به موفقیت در فروش دست خواهید یافت.
هرچه دانش بیشتری کسب نمایید و بتوانید برای اهداف عملی از آن استفاده کنید، مطمئنا پاداش شما بیشتر شده و حقوق بیشتری دریافت خواهید کرد.
کلید موفقیت شماره ۵: فروشندگان برتر از وقت خود به خوبی استفاده می کنند!
وقت شما تمام آن چیزی است که باید بفروشید. این دارایی اصلی شماست. نحوه استفاده شما از زمان استاندارد زندگی شما را تعیین می کند. بنابراین تصمیم بگیرید تا از وقت خود به خوبی استفاده کنید. هر روز با یک لیست شروع کنید.
بهترین زمان برای تهیه لیست کاری روز بعد، شب قبل است. همه کارهایی را که باید روز بعد انجام دهید بنویسید، ابتدا هم با قرار ملاقات های ثابت خود شروع کنید و سپس به سراغ هر آنچه که درباره آن فکر می کنید، بروید.
کلید موفقیت شماره ۶: فروشندگان برتر از رهبران پیروی می کنند!
کاری را انجام دهید که افراد موفق انجام می دهند. از رهبران پیروی کنید، نه از پیروان. همان کاری را انجام دهید که فروشندگان برتر شرکت شما انجام می دهند. از کسانی تقلید کنید که موفق بوده اند. بهترین فروشندگان در زمینه کاری خود را شناسایی کنید و از آنها الگو بگیرید.
اگر می خواهید به یکی از بهترین فروشندگان شرکت خود تبدیل شوید و به موفقیت بالایی در فروش برسید، به نزد افراد پردرآمد بروید و از آنها مشاوره بخواهید. از آنها بپرسید برای بهبود و افزایش فروش خود چه کاری باید انجام دهید. در مورد نگرش ها، فلسفه ها و رویکردهای آنها درمورد کارشان و مشتریانشان سوال کنید.
کلید موفقیت شماره ۷: فروشندگان برتر می دانند که راهکارهای عملی افزایش فروش چیست؟ شخصیت آدم خیلی مهم است!
صادق باشید و به عنوان یک چیز مقدس مراقبت صداقت خود باشید. هیچ چیز برای کیفیت زندگی شما در جامعه مهمتر نیست. برای موفقیت در تجارت و فروش، باید از اعتبار برخوردار باشید.
تنها در صورتی می توانید موفق باشید که مردم به شما اعتماد کنند و به شما ایمان داشته باشند. در مطالعات گوناگون، عنصر اعتماد مهمترین عامل تمایز بین یک فروشندگان و شرکت ها و موسسات تجاری شناخته شده است.
کلید موفقیت شماره ۸: فروشندگان برتر خلاق بوده و از خلاقیت ذاتی خود نهایت استفاده را می کنند!
خود را فردی بسیار باهوش و حتی نابغه تصور کنید. تصدیق کنید که ذخایر خلاقیت زیادی دارید که هرگز از آناه استفاده نکرده اید. بارها و بارها با صدای بلند بگویید من یک نابغه هستم! من یک نابغه ام! من یک نابغه ام!
شاید اغراق آمیز به نظر برسد، اما اینطور نیست. واقعیت این است که هر شخصی توانایی انجام کاری نابغه ای در یکی از حوزه ها را دارد. شما در حال حاضر توانایی این را دارید که کارهای بیشتری انجام دهید و نسبت به گذشته موفق تر باشید.
کلید موفقیت شماره ۹: فروشندگان برتر قانون طلایی را به کار می برند!
قانون طلایی را در تمام تعاملات خود با دیگران تمرین کنید. همانطور که می خواهید دیگران با شما رفتار کنند با آنها رفتار کنید. فکر کنید راهکارهای عملی افزایش فروش چیست؟ خودتان یک مشتری هستید. دوست دارید چگونه با شما رفتار شود؟
بدیهی است که شما می خواهید فروشندگان با شما رک و راست و صادق باشند. شما می خواهید او برای درک مشکل یا نیاز شما کاملا وقت بگذارد و سپس مرحله به مرحله به شما نشان دهد که چگونه راه حل او. می تواند به شما کمک کند زندگی یا کار خود را به روشی مقرون به صرفه بهبود و ارتقا ببخشید.
اگر این همان چیزی است که شما از فروشنده تلفنی یا حضوری می خواهید، پس مطمئن شوید که شما هم همین کار را با مشتری تان انجام داده اید.
کلید موفقیت شماره ۱۰: فروشندگان برتر بهای موفقیت را می پردازند!
سرانجام و شاید مهمتر از هر چیز دیگری این است که عزم راسخ برای کار سخت یعنی موفقیت در فروش را داشته باشید. این کلید مهمی برای موفقیت در زندگی است.
رمز موفقیت در فروش این است که شما کارتان را کمی زودتر شروع کنید، کمی بیشتر کار کنید و کمی دیرتر دست از کار بکشید. کار کوچکی را انجام دهید که افراد متوسط همیشه سعی می کنند از انجام آن اجتناب کنند. هنگامی که روز کاری خود را شروع می کنید، تصمیم بگیرید که تمام وقت کار کنید.
امروز کارهایی را انجام دهید که دیگران حاضر نیستند انجام دهند تا فردا کارهایی را انجام دهید که دیگران قادر نیستند انجام دهند. یادتان باشد که موفقیت های بزرگ حاصل تلاش های کوچک روزانه است.
امیدوارم از این مقاله در مورد چگونگی بهبود حرفه فروش و موفقیت در فروش خود لذت ببرید و به یکی از پردرآمدترین فروشندگان شرکت خود تبدیل شوید. اگر رمز موفقیتی دارید که برای شما مفید واقع شده است، لطفاً در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید!
مدل جدید قیمت گذاری مبتنی بر رفتار مشتری ارائه شد
محققان دانشگاه صنعتی امیرکبیر موفق به ارایه مدلی جدید برای قیمت گذاری مبتنی بر رفتار مشتری در شبکه های توزیع با رویکرد تئوری بازیها شدند.
خبرگزاری برنا- گروه علمی و فناوری؛ دانش آموخته دانشگاه امیرکبیر و مجری طرح «ارایه مدل قیمت گذاری مبتنی بر رفتار در سیستمهای توزیع با استفاده از رویکرد تئوری بازی ها» گفت: شبکه های توزیع و زنجیرههای تأمین نسبت به تغییرات و نوسانات تقاضا، بسیار حساس هستند.
متینه زیاری با بیان اینکه تغییرات جزیی در شبکه های توزیع میتواند تأثیر قابل توجهی در کل شبکه داشته باشد و گاهی باعث از دست رفتن سهم بازار در شرایط رقابتی شود، افزود: در نظر گرفتن بحث قیمت گذاری به هنگام برنامه ریزی، علاوه بر مدیریت هزینه ها، موجب افزایش سهم بازار در شرایط رقابتی و بهبود انعطاف پذیری میشود.
این دانش آموخته دانشگاه صنعتی امیرکبیر تاکید کرد: درنظر گرفتن عوامل رقابتی، لحاظ کردن رفتار مشتری و آنچه میزان رضایت و مطلوبیت مشتریان را افزایش میدهد روی موقعیت و اقبال شبکه های توزیع تاثیر بسزایی دارد. از این رو مدل قیمت گذاری مبتنی بر رفتار در شبکه های توزیع با استفاده از رویکرد تئوری بازیها دراین طرح بررسی شده است.
زیاری افزود: استفاده از این مدل تا حد زیادی به صنایع کمک میکند با استفاده از اطلاعات ثبت شده در پیشینه خرید مشتریان خود، قیمتهای متمایز و بهتری برای هر دسته از مشتریان ارایه کند که به بهبود میزان فروش و حجم ریالی آن منجر خواهد شد.
به گفته زیاری ، به طور کلی مدل ارایه شده برای تمام صنایعی که در شرایط رقابتی به دنبال تعیین قیمت بهتر محصول و سیاستهای توزیع مناسب هستند، کاربردی است. همچنین دانشجویان و سایر راهکارهای عملی افزایش فروش چیست؟ محققانی که در این زمینه فعالیت میکنند، میتوانند از مدل ارایه شده برای بسط و گسترش موضوع استفاده کنند.
وی با اشاره به ادامه این طرح خاطرنشان کرد: درنظر گرفتن روشهای مسیریابی برای حمل کالا به مشتری در شرایط خرید غیرفیزیکی، انتخاب وسیله حمل و نقل، مکانیابی نقاط توزیع و در نظر گرفتن نبود قطعیت در شاخص های هزینه تهیه و تدارکات محصول از جمله مواردی هستند که میتوان به تحقیق حاضر اضافه کرد.
محقق دانشگاه صنعتی امیرکبیر گفت: قیمت بهتر، ارایه یک مدل جدید برای ترکیب قیمت گذاری رقابتی و درنظر گرفتن رفتار مشتری و افزایش انطباق مدل با شرایط موجود، از ویژگیهای این طرح به شمار میرود.
زیاری اضافه کرد: درنظرگرفتن عامل رقابت در شبکه توزیع به صورت افقی، مدل سازی مسئله به صورت دو سطحی برای نمایش بازی استکلبرگ (رقابت عمودی میان مراکز عمده فروشی و خرده فروشی) با لحاظ نمودن رفتار مشتری، درنظر گرفتن رفتار مشتری به کمک تابع مطلوبیت و لحاظ کردن بعد جغرافیایی و قیمت، درنظر گرفتن تابع تقاضای وابسته به قیمت و سطح خدمت برای مدلسازی رقابت میان مراکز عمده فروشی، در نظر گرفتن خطر اختلال در مراکز تأمین و ارایه راهبردهای تاب آوری (نگهداری موجودی و قرارداد با تأمین کنندگان قابل اطمینان) برای مقابله با آن مزیتهای رقابتی طرح هستند.
دوراهی بانک های مرکزی: مهار تورم با افزایش نرخ بهره یا کنترل انتظارات تورمی؟
اگرچه واضح است که نرخ بهره به شدت افزایش یافته، اما این سوال مطرح است که آیا سیاست پولی به اندازه کافی، فشرده و انقباضی است؟ اقتصاددانان همچنین بر سر این موضوع که آیا نرخ بهره باید همگام با تورم افزایش یابد یا خیر، اختلاف نظر دارند.
اقتصادآنلاین – عاطفه حسینی؛ به گزارش اکونومیست؛ برای چند ماه در سال جاری یک توافق و اجماع میان اقتصاددانان بوجود آمد که میتوان گفت امری نادر در تاریخ بود؛ بانکهای مرکزی کشورهای ثروتمند به ویژه فدرال رزرو آمریکا، با روند صعودی نرخ تورم روبهرو شدند که سبب شد آنها به این نتیجه برسند، به غیر از افزایش سریع و شدید نرخ بهره، راهحلی ندارد.
اما با نزدیک شدن به پایان سال ۲۰۲۲، این صلح و اجماع درحال از بین رفتن است! آخرین اختلاف نظر آنها در مورد سیاست پولی به قدری بزرگ است که گویی آنها با مجموعههای مختلفی از حقایق و شاخصهای اقتصادی کار میکنند. در حالیکه برخی از اقتصاددانان هشدار میدهند که در حال حاضر نرخهای بهره بیش از آنچه برای مهار رشد قیمتها لازم است، افزایش یافته، برخی دیگر معتقدند که به هیچ وجه سیاست پولی به اندازه لازم فشرده و انقباضی نشده است.
مانند درمان یک شانه شکسته، حل کردن مشکل تورم ظاهراً دردناک و در عین حال ساده است؛ هر اقتصاددانی با «اصل تیلور» که به نام اقتصاددان بزرگ جان تیلور از دانشگاه استنفورد نامگذاری شده، آشناست که به بانکهای مرکزی میگوید: «نرخهای بهره را بیش از افزایش تورم افزایش دهند.» نادیده گرفتن این قاعده به این معنا است که هزینههای استقراضی تعدیل شده با تورم، کاهش یابد و محرکهایی اعمال شوند که وضعیت تورمی را بیشتر تحریک کند. برای پیروی از «اصل تیلور»، سیاستگذاران باید هر بار که افزایش قیمتها شتاب میگیرد، نرخهای واقعی را افزایش دهند. درصورت اجرایی کردن چنین سیاستی، دیر یا زود اقتصاد کند میشود و نظم برقرار میشود.
اگرچه «اصل تیلور» را هر عقل سلیمی میپذیرد و عملی کردن آن برای تثبیت تورم در مدلهای اقتصادی پیشرفته ضروری است، اما میتوان گفت که امروزه هیچ بانک مرکزی بزرگی از آن پیروی نمیکند. علیرغم اینکه افزایش نرخ بهره توسط بانکهای مرکزی بر اساس استانداردهای تاریخی سریع است، اما نرخهای بهره به هیچ وجه همگام با رشد نرخ تورم و قیمتها افزایش نیافته است؛ به این واقعیت دقت داشته باشید که از آغاز سال گذشته، تورم در آمریکا پنج درصد، در بریتانیا هشت درصد و در منطقه یورو ده درصد افزایش یافته است و چنین بحرانی باعث شده برخی از اقتصاددانان زنگ خطر را به صدا درآورند.
اما این نکته را هم باید در نظر داشت که مشکل نظریات و تئوریهای مختلف از جمله «اصل تیلور» این است که اگرچه بر روی کاغذ کاملا منطقی بنظر میرسند اما درباره شیوه اجرا و عملی کردن آن اختلاف نظر وجود دارد. یکی از مشکلات اصلی افزایش نرخ بهره این است که این شاخص اقتصادی ابزاری است برای پیشبینی آینده؛ وام گیرندگان و وام دهندگان جدید باید بدانند که تورم در آینده به چه میزان خواهد بود، نه اینکه در گذشته چه مقدار بوده است.
بر اساس نظرسنجی فدرال رزرو نیویورک، مصرفکنندگان انتظار تورم ۵.۴ درصدی را در سال آینده دارند. آقای پارکر این میزان که درواقع بر اساس انتظارات تورمی مصرفکنندگان بدست آمده را از محدوده نرخ بهره هدف فدرال رزرو یعنی ۳.۷۵ تا ۴ درصد کم میکند تا یک نرخ بهره واقعی منفی در حدود منفی ۱.۵ درصد بدست آورد. به گفته اقای پارکر این میزان کمتر از نرخ غالب پیش از همهگیری کرونا است و خیلی انقباضی نیست.
اما درحالیکه بسیاری از وامها در بازه زمانی بلند مدتی ارائه میشوند، این سوال مطرح میشود که چرا فقط به یک سال آینده نگاه میکنیم؟ گرگ منکیو از دانشگاه هاروارد نگران است که فدرال رزرو ممکن است در اجرای سیاستهای خود زیادهروی کند، زیرا نرخ بهره واقعی پنج ساله در بازارهای مالی از ابتدای سال گذشته به شدت به اندازه ۳.۴ واحد درصد افزایش یافته است. همچنین بر اساس نسخه کتاب درسی قانون تیلور به عنوان نسخه فراگیرتر قاعده تیلور نرخ بهره واقعی باید به اندازه نصف افزایش تورم بالا برود. بنابراین به پنج سال آینده در بازارهای مالی نگاه کنید و تورم را اندازهگیری کنید؛ آقای منکیو افزایش سه واحدی رشد دستمزد سالانه را پیشبینی میکند و معتقد است که نرخهای واقعی تقریباً همگام با تورم رشد کردهاند. بنابراین و بر اساس این تحلیل، اتفاقا سیاست پولی فدرال رزرو بیش از حد سختگیرانه به نظر می رسد و نه خیلی کم.
این استدلال همچنین بر آنچه که اقتصاددانان «انتظارات عقلایی» مینامند، تکیه دارد. دیدگاه عمومی در مورد آنچه که بانک مرکزی فردا ممکن است چه اقدامی انجام دهد، در تئوری به اندازه نرخهای بهره کوتاه مدت امروز مهم است. به اعتقاد مایکل وودفورد از دانشگاه کلمبیا در مدلهای اقتصادی مدرن، اگر سیاستگذاران نتوانند نرخهای بهره را بالاتر از تورم در یک مقطع زمانی معین بالا ببرند، اهمیتی ندارد.
تنها ممکن است که بی اعتنایی نظاممند به «اصل تیلور» سبب ایجاد آشفتگی پولی بطور نامحدود در آینده شود و سیاستگذاران فدرال رزرو به ندرت این نوع بیتوجهی را نشان میدهند. افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی تمام نشده و بازارها انتظار دارند که نرخ بهره در سال آینده به بالای ۵ درصد افزایش یابد، راهکارهای عملی افزایش فروش چیست؟ افزایشی که میتواند بر اساس «اصل تیلور» تا آن زمان کافی باشد.
اعتقاد به عقلایی بودن انتظارات معمولاً با دیدگاه محافظهکارانه و سختگیری پولی ارتباط دارد که در آن مردم به گونه هومو اقتصادیوس تعلق دارند. این استدلال به کمک طرفداران سیاستهای انبساطی میآید که معتقدند بانکهای مرکزی باید آرام باشند و زیاد به سیاستهای انقباضی تکیه نکنند. فدرال رزرو به این اقدام خود افتخار میکند که نرخهای بهره واقعی را که بر اساس آن قیمتگذاری در بازارهای مالی مشخص میشود را در تمام ابعاد مثبت نگه داشته است.
بدترین حالتی که منحنی بازدهی از کنترل بانک مرکزی خارج شده مربوط به بریتانیا است، اما از قضا مشکل اینجاست که به نظر میرسد بازارها انتظار افزایش نرخ بهره بیشتری از آنچه که بانک انگلستان میخواهد تعیین کند را دارند. بانک مرکزی انگلستان در آخرین جلسه خود پیشبینی کرد که مسیر نرخهای پیشبینی شده توسط بازارها منجر به رکود عمیق خواهد شد و نرخ تورم را بیشتر از هدف آنها کاهش خواهد داد. به نظر میرسد که بانک انگلستان از اعتبار زیادی برای مبارزه با تورم برخوردار است.
حتی اگر اصل تیلور بر مبنای آیندهنگری برآورده شود، این پایان داستان نیست. این اصل صرفا حداقل انقباضی (حداقل افزایش نرخ بهره) را تجویز میکند که برای کاهش تورم لازم است. اگر بانکهای مرکزی بخواهند این مشکل را به صورت خفیف از بین ببرند، ممکن است تورم در یک راهکارهای عملی افزایش فروش چیست؟ بازه بسیار طولانی به نرخ هدف خود بازگردد. مسئله دیگر این است که در زمانی که اقتصاد بیش از حد گرم میشود، نرخ بهره باید همچنان بالاتر برود. آمریکا که در آن تقریباً دو فرصت شغلی برای هر کارگر بیکار وجود دارد، به وضوح این مشکل را دارد. عدم پاسخگویی به آن میتواند دوره تورم را طولانی کند.
با این وجود شاید بهترین استدلال برای افزایش بیشتر نرخ بهره، سابقه ضعیف مدلهای اقتصادی و بازارهای مالی در پیشبینی تورم باشد زیرا در طول سال گذشته، هر دو به طور مداوم افزایش آن را دست کم گرفتند. در یک محیط نامطمئن و در شرایط تورمی، منطقی است که بیش از آنکه بر پیشبینیها تکیه شود بر دادهها تمرکز شود، نکتهای که بانکهای مرکزی نیز بر آن واقف هستند.
اگرچه پیروی از اصل تیلور در رابطه با تورم واقعی ممکن است سیاستگذاران را در واکنش به تغییرات اقتصادی کند کند، اما این هزینهای است که برای اطمینان از کنترل تورم ارزش پرداخت دارد.
دوراهی بانک های مرکزی: مهار تورم با افزایش نرخ بهره یا کنترل انتظارات تورمی؟
اگرچه واضح است که نرخ بهره به شدت افزایش یافته، اما این سوال مطرح است که آیا سیاست پولی به اندازه کافی، فشرده و انقباضی است؟ اقتصاددانان همچنین بر سر این موضوع که آیا نرخ بهره باید همگام با تورم افزایش یابد یا خیر، اختلاف نظر دارند.
اقتصادآنلاین – عاطفه حسینی؛ به گزارش اکونومیست؛ برای چند ماه در سال جاری یک توافق و اجماع میان اقتصاددانان بوجود آمد که میتوان گفت امری نادر در تاریخ بود؛ بانکهای مرکزی کشورهای ثروتمند به ویژه فدرال رزرو آمریکا، با روند صعودی نرخ تورم روبهرو شدند که سبب شد آنها به این نتیجه برسند، به غیر از افزایش سریع و شدید نرخ بهره، راهحلی ندارد.
اما با نزدیک شدن به پایان سال ۲۰۲۲، این صلح و اجماع درحال از بین رفتن است! آخرین اختلاف نظر آنها در مورد سیاست پولی به قدری بزرگ است که گویی آنها با مجموعههای مختلفی از حقایق و شاخصهای اقتصادی کار میکنند. در حالیکه برخی از اقتصاددانان هشدار میدهند که در حال حاضر نرخهای بهره بیش از آنچه برای مهار رشد قیمتها لازم است، افزایش یافته، برخی دیگر معتقدند که به هیچ وجه سیاست پولی به اندازه لازم فشرده و انقباضی نشده است.
مانند درمان یک شانه شکسته، حل کردن مشکل تورم ظاهراً دردناک و در عین حال ساده است؛ هر اقتصاددانی با «اصل تیلور» که به نام اقتصاددان بزرگ جان تیلور از دانشگاه استنفورد نامگذاری شده، آشناست که به بانکهای مرکزی میگوید: «نرخهای بهره را بیش از افزایش تورم افزایش دهند.» نادیده گرفتن این قاعده به این معنا است که هزینههای استقراضی تعدیل شده با تورم، کاهش یابد و محرکهایی اعمال شوند که وضعیت تورمی را بیشتر تحریک کند. برای پیروی از «اصل تیلور»، سیاستگذاران باید هر بار که افزایش قیمتها شتاب میگیرد، نرخهای واقعی را افزایش دهند. درصورت اجرایی کردن چنین سیاستی، دیر یا زود اقتصاد کند میشود و نظم برقرار میشود.
اگرچه «اصل تیلور» را هر عقل سلیمی میپذیرد و عملی کردن آن برای تثبیت تورم در مدلهای اقتصادی پیشرفته ضروری است، اما میتوان گفت که امروزه هیچ بانک مرکزی بزرگی از آن پیروی نمیکند. علیرغم اینکه افزایش نرخ بهره توسط بانکهای مرکزی بر اساس استانداردهای تاریخی سریع است، اما نرخهای بهره به هیچ وجه همگام با رشد نرخ تورم و قیمتها افزایش نیافته است؛ به این واقعیت دقت داشته باشید که از آغاز سال گذشته، تورم در آمریکا پنج درصد، در بریتانیا هشت درصد و در منطقه یورو ده درصد افزایش یافته است و چنین بحرانی باعث شده برخی از اقتصاددانان زنگ خطر را به صدا درآورند.
اما این نکته را هم باید در نظر داشت که مشکل نظریات و تئوریهای مختلف از جمله «اصل تیلور» این است که اگرچه بر روی کاغذ کاملا منطقی بنظر میرسند اما درباره شیوه اجرا و عملی کردن آن اختلاف نظر وجود دارد. یکی از مشکلات اصلی افزایش نرخ بهره این است که این شاخص اقتصادی ابزاری است برای پیشبینی آینده؛ وام گیرندگان و وام دهندگان جدید باید بدانند که تورم در آینده به چه میزان خواهد بود، نه اینکه در گذشته چه مقدار بوده است.
بر اساس نظرسنجی فدرال رزرو نیویورک، مصرفکنندگان انتظار تورم ۵.۴ درصدی را در سال آینده دارند. آقای پارکر این میزان که درواقع بر اساس انتظارات تورمی مصرفکنندگان بدست آمده را از محدوده نرخ بهره هدف فدرال رزرو یعنی ۳.۷۵ تا ۴ درصد کم میکند تا یک نرخ بهره واقعی منفی در حدود منفی ۱.۵ درصد بدست آورد. به گفته اقای پارکر این میزان کمتر از نرخ غالب پیش از همهگیری کرونا است و خیلی انقباضی نیست.
اما درحالیکه بسیاری از وامها در بازه زمانی بلند مدتی ارائه میشوند، این سوال مطرح میشود که چرا فقط به یک سال آینده نگاه میکنیم؟ گرگ منکیو از دانشگاه هاروارد نگران است که فدرال رزرو ممکن است در اجرای سیاستهای خود زیادهروی کند، زیرا نرخ بهره واقعی پنج ساله در بازارهای مالی از ابتدای سال گذشته به شدت به اندازه ۳.۴ واحد درصد افزایش یافته است. همچنین بر اساس نسخه کتاب درسی قانون تیلور به عنوان نسخه فراگیرتر قاعده تیلور نرخ بهره واقعی باید به اندازه نصف افزایش تورم بالا برود. بنابراین به پنج سال آینده در بازارهای مالی نگاه کنید و تورم را اندازهگیری کنید؛ آقای منکیو افزایش سه واحدی رشد دستمزد سالانه را پیشبینی میکند و معتقد است که نرخهای واقعی تقریباً همگام با تورم رشد کردهاند. بنابراین و بر اساس این تحلیل، اتفاقا سیاست پولی فدرال رزرو بیش از حد سختگیرانه به نظر می رسد و نه خیلی کم.
این استدلال همچنین بر آنچه که اقتصاددانان «انتظارات عقلایی» مینامند، تکیه دارد. دیدگاه عمومی در مورد آنچه که بانک مرکزی فردا ممکن است چه اقدامی انجام دهد، در تئوری به اندازه نرخهای بهره کوتاه مدت امروز مهم است. به اعتقاد مایکل وودفورد از دانشگاه کلمبیا در مدلهای اقتصادی مدرن، اگر سیاستگذاران نتوانند نرخهای بهره را بالاتر از تورم در یک مقطع زمانی معین بالا ببرند، اهمیتی ندارد.
تنها ممکن است که بی اعتنایی نظاممند به «اصل تیلور» سبب ایجاد آشفتگی پولی بطور نامحدود در آینده شود و سیاستگذاران فدرال رزرو به ندرت این نوع بیتوجهی را نشان میدهند. افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی تمام نشده و بازارها انتظار دارند که نرخ بهره در سال آینده به بالای ۵ درصد افزایش یابد، افزایشی که میتواند بر اساس «اصل تیلور» تا آن زمان کافی باشد.
اعتقاد به عقلایی بودن انتظارات معمولاً با دیدگاه محافظهکارانه و سختگیری پولی ارتباط دارد که در آن مردم به گونه هومو اقتصادیوس تعلق دارند. این استدلال به کمک طرفداران سیاستهای انبساطی میآید که معتقدند بانکهای مرکزی باید آرام باشند و زیاد به سیاستهای انقباضی تکیه نکنند. فدرال رزرو به این اقدام خود افتخار میکند که نرخهای بهره واقعی را که بر اساس آن قیمتگذاری در بازارهای مالی مشخص میشود را در تمام ابعاد مثبت نگه داشته است.
بدترین حالتی که منحنی بازدهی از کنترل بانک مرکزی خارج شده مربوط به بریتانیا است، اما از قضا مشکل اینجاست که به نظر میرسد بازارها انتظار افزایش نرخ بهره بیشتری از آنچه که بانک انگلستان میخواهد تعیین کند را دارند. بانک مرکزی انگلستان در آخرین جلسه خود پیشبینی کرد که مسیر نرخهای پیشبینی شده توسط بازارها منجر به رکود عمیق خواهد شد و نرخ تورم را بیشتر از هدف آنها کاهش خواهد راهکارهای عملی افزایش فروش چیست؟ داد. به نظر میرسد که بانک انگلستان از اعتبار زیادی برای مبارزه با تورم برخوردار است.
حتی اگر اصل تیلور بر مبنای آیندهنگری برآورده شود، این پایان داستان نیست. این اصل صرفا حداقل انقباضی (حداقل افزایش نرخ بهره) را تجویز میکند که برای کاهش تورم لازم است. اگر بانکهای مرکزی بخواهند این مشکل را به صورت خفیف از بین ببرند، ممکن است تورم در یک بازه بسیار طولانی به نرخ هدف خود بازگردد. مسئله دیگر این است که در زمانی که اقتصاد بیش از حد گرم میشود، نرخ بهره باید همچنان بالاتر برود. آمریکا که در آن تقریباً دو فرصت شغلی برای هر کارگر بیکار وجود دارد، به وضوح این مشکل را دارد. عدم پاسخگویی به آن میتواند دوره تورم را طولانی کند.
با این وجود شاید بهترین استدلال برای افزایش بیشتر نرخ بهره، سابقه ضعیف مدلهای اقتصادی و بازارهای مالی در پیشبینی تورم باشد زیرا در طول سال گذشته، هر دو به طور مداوم افزایش آن را دست کم گرفتند. در یک محیط نامطمئن و در شرایط تورمی، منطقی است که بیش از آنکه بر پیشبینیها تکیه شود بر دادهها تمرکز شود، نکتهای که بانکهای مرکزی نیز بر آن واقف هستند.
اگرچه پیروی از اصل تیلور در رابطه با تورم واقعی ممکن است سیاستگذاران را در واکنش به تغییرات اقتصادی کند کند، اما این هزینهای است که برای اطمینان از کنترل تورم ارزش پرداخت دارد.
دیدگاه شما